چکیده متناقض نمای محتوایی، کلامی است که در آن خود مفاهیم دارای تناقض بوده و با هر زبانی بیان شود، باز هم، تعجب انگیز و متناقض به نظر می رسد، مثلاً اگر به جای «آزادی را گرفتاری دانستن» «گرفتار رهایی» و به جای «بی گناهی را گناه شمردن» «جرم بی گناهی» آورده شود، باز هم متناقض نما می شوند. اینگونه متناقض نماها به خاطر زیبایی آفرینی گفته نشده، بلکه هدف سخنور در آن، بیان و ارایه واقعیت هاست، این واقعیت ها در نگاه نخست شگفت-انگیز و غیرمنطقی به نظر می رسد، اما در حوزه سنت های ادبی چنین سخنانی دارای توجیهات دل انگیزی هستند. در این جستار اقسام متناقض نماهای محتوایی و عوامل شکل گیری آنها مورد نقد و بررسی قرار گرفته و سعی شده است، روشن شود که کشف و تحلیل این هنرسازه، چه کمکی در روند عمل فهم، می تواند به خواننده بکند؟ شیوه پژوهش در این مقاله، براساس نحوه کاربرد مصداقهای این شگرد ادبی در آثار مهم عرفانی و سبک هندی و ملاحظه دیدگاه های صاحب نظران و دریافت شخصی نگارنده از این هنر بلاغی صورت گرفته است. واژه های کلیدی: متناقض نمایی محتوایی، پارادوکس، شعر فارسی. 1. مقدمه متناقض نمایی در بسیاری از آثار عرفانی منظوم، به کار رفته و در شعر فارسی از قرن ششم به بعد بسامد زیادی دارد و از جمله مختصات و ویژگی های سبکی سبک هندی محسوب می شود. شناختن این شگرد زیبایی شناختی، ما را یاری می کند که درک دقیق تری از زیبایی های نهفته در شعر فارسی داشته باشیم.