هدف اصلی تحقیق حاضر، بررسی رابطه بین ابعاد و شاخص های آموزش ترکیبی و کیفیت بخشی به یادگیری در دانشگاه پیام نور است. این پژوهش، به صورت توصیفی- پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری شامل 4000 نفر از اعضای هیأت علمی دانشگاه پیام نور بود. از میان آنها، 343 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و بر اساس جدول کرجسی و مورگان، به عنوان نمونه انتخاب شدند. شیوه جمع آوری اطلاعات، دو پرسش نامه محقق ساخته بود که یکی پرسش نامه آموزش ترکیبی و دیگری پرسش نامه کیفیت بخشی به یادگیری بود. برای شناسایی مؤلفه های آموزش ترکیبی و کیفیت بخشی به یادگیری از دیدگاه استادان خبره استفاده شد که به ترتیب برای آموزش ترکیبی، چهار بعد پداگوژیکی، روش شناسی، فن آوری و سبک یادگیری با 32 سؤال و ضریب آلفای کرونباخ 0/80 و برای بعد کیفیت بخشی به یادگیری، هفت مؤلفه با 48 سؤال و ضریب آلفای کرونباخ 0/83 به دست آمد. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی و رگرسیون به کمک نرم افزار PLS استفاده شد. نتیجه اولیه تحقیق، نشان داد که وضعیت ابعاد و شاخص های آموزش ترکیبی و کیفیت بخشی به یادگیری در دانشگاه پیام نور مناسب است. نتایج نهایی تحقیق نیز نشان داد، آموزش ترکیبی به همراه سه بعد پداگوژیکی؛ فن آوری و سبک یادگیری بر یادگیری تأثیر دارد. اما، بعد روش شناسی بر یادگیری تأثیر ندارد. هم چنین، یافته ها نشان از تأثیر آموزش ترکیبی بر یادگیری و مناسب بودن برازش مدل نهایی تحقیق دارد.