دلبستگی به برند، از چالش های مدیران بازاریابی برای ایجاد و حفظ پیوندی قوی و ماندگار با برند است. بنابراین، هدف این پژوهش، شناسایی راهکاری واقع گرایانه برای ایجاد و تقویت دلبستگی به برند و کسب پیامدهای مطلوب ناشی از آن در طبقات کالای تندمصرف و بادوام است. با اجرای دو پیش آزمونِ تعیین محصول و برند، کفش ورزشی با برند آدیداس و بستنی با برند کاله انتخاب شده اند؛ برندهایی که مخاطبان بیشترین استفاده از آنها را تجربه کرده اند . با اجرای روش پدیدارشناسی و انجام پانزده مصاحبة عمقی براساس روش نمونه گیری هدفمند چندگانه (شدت وگلوله برفی)، داده ها جمع آوری شده اند. در مرحلة تحلیل از طریق فرایند مقایسة مستمر داده ها و کدگذاری باز، محوری و انتخابیو همچنین تحلیل محتوای رابطه ای، مفاهیم، مقوله ها و مضمون ها سازمان دهی شده اند. درنهایت، اعضای مشارکت کننده اعتبار نتایج را که یک فرایند کنترلی است بررسی کرده اند. یافته ها نشان می دهند که متناسب سازی هدیة نقدی با پیام آگهی تبلیغاتی در سطح تفسیر بسیار و قدرت استدلال زیاد و در مقابل هدیة غیر نقدی با پیام آگهی تبلیغاتی در سطح تفسیر پایین و قدرت استدلال زیاد، باعث تقویت دلبستگی به برند و کسب پیامدهایی نظیر اعتماد به برند، رضایت از برند، تعهد به برند و وفاداری به برند می شود. این نتایج در هر دوطبقة کالای تندمصرف و بادوام مشابه بوده که نشان دهندة این است که دلبستگی به برند مستقل از طبقة محصول و براساس برنامه های ارتباطات بازاریابی شکل می گیرد.