هدف از پژوهش حاضر مدلسازی نرم (ساختاری تفسیری)[1] مؤلفه های دیپلماسی ورزش بود. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری داده ها توصیفی بود که با بررسی ادبیات پیشینه مرتبط با این زمینه و انجام مصاحبه کیفی (تحلیل محتوا) با سیزده متخصص داخلی و خارجی حوزه دیپلماسی ورزش، مؤلفه ها و گویه های دیپلماسی ورزش شناسایی شد. در مرحله بعد از نظرهای هفت تن از متخصصان برای اعتباریابی مدلسازی تفسیری و تحلیل MICMAC استفاده شد. پس از تحلیل داده ها، مؤلفه های دیپلماسی ورزشی در هفت سطح قرار گرفتند که براساس آن گراف ISM طراحی شد. در سطح یک به عنوان سطح زیربنایی و سازنده، ""توسعه فرهنگی"" و در آخرین سطح ""برندینگ و پرستیژ بین المللی"" قرار گرفت. پس از تحلیل MICMAC مؤلفه ها براساس قدرت نفوذ و وابستگی، در سه ناحیه پیوندی (توسعه فرهنگی و صلح و دوستی)، مستقل (تعاملات رسانه ای، وحدت و هویت ملی، توسعه سیاسی و مبارزه با انزوا) و وابستگی (بعد تاریک، توسعه اقتصادی، برندینگ و پرستیژ بین المللی و توسعه قدرت هوشمندانه) دسته بندی شدند.