استفاد از روش های تحقیق کیفی در رفتار مصرف کننده، غالبا در شکل هایی مانند پیمایش های تجربی، مصاحبه های پیش نویس، فرافکنی، ایفای نقش، مصاحبه عمیق و گروه های کانون انجام می گیرد. اما این روش ها تنها بخشی از فرایند تحقیق کیفی را پوشش می دهند. به عبارتی دیگر، عمدتا راهبردهای گردآوری داده ها هستند تا نوعی طرح کیفی مستقل. درک روش شناسی های کمی و کیفی باید با ارجاع و توجه به بنیان های فلسفی و پارادایمی آن ها صورت گیرد، و یک ارتباط منطقی، راهبردی و پارادایمی با سئوالات و کل طرح تحقیق وجود داشته باشد. بنابراین جهت کاهش اختلال های پارادایمی، در صورتی که محقق در پی فهم تجارب، معانی و کسب بینش درباره رفتار مصرف کننده هست بهتر است از طرح های کیفی مانند پدیدارشناسی و نظریه زمینه ای که به نوبه خود دارای زیر طرح های کیفی گوناگون مرتبط هستند استفاده کرد. از این رو در این تحقیق، پس از بررسی نظرات خبرگان قبلی و تحقیقات پیشین درباره پدیدار شناسی، پدیدار شناسی وجود گرا به عنوان یک پارادایم جایگزین و رهیافت کاملا کیفی در مفهوم سازی و مطالعه تجربیات مصرف کننده معرفی شده و ارکان آن بیان می گردد. این پژوهش، با ارایه یک چارچوب فلسفی و روش شناسی کیفی در بازاریابی موجب درک و تفهم دقیق و واقعی تجربیات مصرف کننده برای محققان، کارشناسان و مدیران بازاریابی می شود.