آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۹

چکیده

هدف اصلی این مقاله، بررسی رابطه بین استراتژیهای فرهنگ پذیری و سلامت روانی مهاجران شهر کرمانشاه می باشد. امروزه بخش قابل توجهی از مردم برای بهتر شدن وضعیت خود و فرزندانشان معمولا از زادگاه خود به مناطقی مهاجرت می کنند که امکان پیشرفت برای آنان مناسبتر باشد، مجبور به مهاجرت از زادگاه خود به مناطق دیگر می شوند، در بسیاری موارد این مهاجران با محیطهایی مواجه می شوند که از نظر فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی با محیط زندگی قبلی آنان تفاوت بسیاری دارد مطالعات نشان داده اند که هنگامی که افراد با یک محیط فرهنگی جدید روبرو می شوند که با فرهنگ بومی آنان تفاوتهای اساسی دارد با مشکلات زیادی در سازگاری با آن محیط مواجه می شوند، تا جایی که فشار ناشی از این مساله آنان را دچار استرسهای زیادی می کند. در این مقاله با استفاده از روش پیمایش و از طریق پرسشنامه ساختار یافته برای 400 نفر مهاجر که بطور تصادفی انتخاب شدند، داده ها گردآوری شد. از روشهای آماری تحلیل عامل برای روایی سازه، آلفای کرونباخ برای پایایی ابزار سنجش، ضریب همبستگی پیرسون برای آزمون فرضیات، تحلیل واریانس برای آزمون مقایسه میانگین ها و رگرسیون و تحلیل مسیر برای سنجش مدل تحقیق استفاده شد. براساس یافته های تحقیق رابطه معنی داری بین متغیرهای، راهبردهای فرهنگ پذیری (r=0.74) و فرهنگ پذیری در مقصد (r=0.119) و مدت اقامت (r=0.41) با سلامت روانی مهاجران وجود دارد. نتایج رگرسیون چند متغیره نشان می دهد که متغیر وابسته مستقیما تحت تاثیر متغیرهای راهبردهای فرهنگ پذیری (Beta=0.66)، فرهنگ پذیری در مقصد (Beta=0.18، تحصیلات (Beta=0.36)، وضعیت مسکن (Beta=0.095)، وضعیت تاهل (Beta=0.096) و منزلت شغلی (Beta=0.22) قرار گرفته است و در مجموع این متغیرها توانسته اند مقدار (R2=0.67) از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کنند. در مدل مسیر، پنج متغیر مذکور به صورت مستقیم و سایر متغیرها به صورت غیرمستقیم تاثیر معنی داری بر روی متغیر وابسته داشته است.

تبلیغات