بررسی رابطه هویت ملی و قومی از برجسته ترین موضوع های مورد توجه جامعه شناسان و محققان خارجی و ایرانی بوده است. این رابطه را می توان در پرتو تأثیر دو دسته عوامل گریز از مرکز و یا گراینده به مرکز بررسی کرد. در دهه های اخیر، متأثر از جهانی شدن و تضعیف هژمونی تئوری های ""دنیوی شدن""، دین و دینداری از مهمترین عوامل مرکز گریز و یا مرکزگرا در سرتاسر جهان بوده اند. مقاله حاضر، با فرض گرفتن نقش مرکزگرایی دین در ایران، با روش کمّی و پیمایشی، به بررسی رابطه هویت قومی و ملی دانش آموزان متوسطه شهر یاسوج با تأکید بر نقش دینداری پرداخته است. بر اساس نتایج تحقیق، رابطه هویت قومی و ملی مثبت بوده و ابعاد چهارگانه دینداری، به ویژه ابعاد اعتقادی و عاطفی آن، همبستگی مثبت و مستقیمی با هویت ملی پاسخگویان داشتهاند. همبستگی ابعاد دینداری، به استثنای بعد پیامدی، با هویت قومی پاسخگویان معنی دار نبوده است. بر اساس آزمون همبستگی جزئی می توان گفت، علی رغم مثبت بودن رابطه دینداری و هویت ملی، میزان تأثیر دینداری بر بسط دایره هویت جمعی پاسخگویان از هویت قومی به هویت ملی زیاد نبوده و این متغیر توانسته است، تنها 14 درصد از واریانس هویت ملی پاسخگویان را تبیین کند.