تحقیق حاضر، با هدف تعیین تفاوت میان استفادهکنندگان موتورسیکلت قانونگریز و استفادهکنندگان موتورسیکلت قانونمند، از نظر هنجار تقابل اجتماعی و مؤلفههای آن؛ یعنی تقابل اجتماعی منفی، باور به تقابل اجتماعی و تقابل اجتماعی مثبت انجام شد. این پژوهش، در قالب یک طرح مورد ـ شاهدی و به ورت مقطعی انجام شد. 192 نفر از استفادهکنندگان موتورسیکلت که با توجه به شاخصها و معیارهای کارشناسان پلیس راهنمایی و رانندگی، قانونگریز شناخته شده بودند (گروه مورد) و 192 نفر از استفادهکنندگان موتورسیکلت که از نظر کارشناسان پلیس راهور، قانونمند (گروه شاهد) تشخیص داده شده بودند، با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. این دو گروه، سپس از نظر مؤلفههای هنجار تقابل اجتماعی، با یکدیگر مقایسه شدند. ابزار جمعآوری دادهها، عبارت بود از: مقیاس هنجار تقابل (NRS) . تفاوت معناداری میان استفادهکنندگان موتورسیکلت قانونگریز و استفادهکنندگان موتورسیکلت قانونمند از نظر هنجار تقابل اجتماعی به طور کلی (01/0 < p ) و مؤلفههای آن؛ یعنی تقابل منفی (01/0 < p )؛ باور به تقابل (01/0 < p )؛ و تقابل مثبت (01/0 < p ) وجود داشت. تحلیل رگرسیون لوجستیک چندگانه با روش سلسله مراتبی نشان داد که متغیرهای اجتماعی ـ جمعیتشناختی (مرحله اول) 3/9 الی 4/12 درصد، و مؤلفههای هنجار تقابل اجتماعی (مرحله دوم)، بین 7/13 تا 2/18 درصد از واریانس متغیر ملاک قانونگریزی یا قانونمندی در استفاده از موتورسیکلت را تبیین نمایند. هنجار تقابل اجتماعی و مؤلفههای آن، نقش مهمی در کاهش و پیشگیری از تمایل استفادهکنندگان از موتورسیکلت در شهر یزد در ارتکاب قانونگریزی دارند. بنابراین، بهمنظور کاهش نرخ قانونگریزی در میان استفادهکنندگان از موتورسیکلت، بهتر است در کنار اجرای استراتژیهای بازدارنده بیرونی، مانند جریمه کردن، مداخلههای اجتماعی و رفتاری، به اقدامهای مداخلهای اجتماعی و رفتاری به صورت تقویت هنجار تقابل اجتماعی پرداخته شود.