با اذعان به نقش رسانهها در شکل دهی و یا تغییر هویت افراد، مقاله حاضر به بررسی رابطه بین تلویزیون و هویت دینی دانشجویان دانشگاه مازندران پرداخته است. شناسایی وضعیت هویت دینی دانشجویان از یک سو و میزان و نوع استفاده دانشجویان از تلویزیون به مثابه کالایی فرهنگی از سوی دیگر و نیز ارتباط میان میزان و نوع استفاده از تلویزیون با هویت دینی دانشجویان، از مهمترین اهدافی بود که در پژوهش حاضر دنبال شد. در این پژوهش با به کارگیری روش پیمایش، از پرسشنامه به عنوان ابزار گردآوری داده ها استفاده شد و پرسشنامه محقق ساخته در میان 373 نفر دانشجو که به عنوان نمونه آماری، با روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شده بودند، توزیع گردید.
یافتههای توصیفی تحقیق مؤید سطح نسبتاً بالای هویت دینی در میان دانشجویان دانشگاه مازندران بوده است؛ اگر چه بین ابعاد گوناگون هویت دینی تفاوتهایی مشاهده شده است؛ چنانکه بعد اعتقادی دارای بیشترین میانگین (61/4 از 5) بوده و بعد مناسکی کمترین میانگین (63/3 از 5) را به خود اختصاص داده است. همچنین، یافتهها گویای آن است که میزان مصرف تلویزیون در بین دانشجویان در حدی پایین تر از متوسط (میانگین 37/2 از 5) است. نتایج تحلیلی پزوهش حاضر گویای این واقعیت است که بین میزان مصرف تلویزیون با همه ابعاد هویت دینی و همچنین دینداری کل دانشجویان، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؛ اگرچه، از میان ابعاد چهارگانه هویت دینی، بعد اعتقادی دارای بیشترین شدت رابطه (213/0) با میزان استفاده از تلویزیون بوده است. همچنین، بین ابعاد چهارگانه هویت دینی با انواع برنامههای تلویزیونی، رابطه ای مثبت و معنادار مشاهده شده است، لیکن از میان ابعاد هویت دینی، بعد پیامدی دارای بیشترین شدت رابطه (513/0) با برنامههای صرفاً مذهبی بوده است. بعد اعتقادی نیز دارای بیشترین شدت رابطه (321/0) با سایر برنامهها بود. بر مبنای نتایج پژوهش حاضر، چنین به نظر می رسد که هر چه میزان تماشای برنامههای صرفاً مذهبی افزایش یابد، می توان به موازات آن افزایشی را در بعد پیامدی هویت دینی به انتظار نشست.