آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۲

چکیده

مقاله حاضر به بررسی جهت گیری عاطفی افراد دو نسل 18-35 سال و 36-55 سال، نسبت به والدین آنها، در شهر سبزوار می پردازد. پرسش های اصلی این پژوهش، این است که آیا جهت گیری عاطفی نسبت به والدین در طول دو نسل تغییر یافته است و به طور کلی، چه عواملی تبیین کننده این جهت گیری بوده اند؟ روش مورد استفاده، روش پیمایشی است و بدین منظور نمونه ای 398 نفری از ساکنان متأهل شهر سبزوار در فاصله سنی 18 تا 55 سال از طریق نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و با استفاده از پرسشنامه مورد مصاحبه قرار گرفتند. با استفاده از نظریه بنگتسون، رابطه متغیرهای انسجام کارکردی، انسجام ارزشی، عوامل ساختاری، انسجام معاشرتی و نیز متغیرهای اجتماعی - اقتصادی مانند وضعیت اشتغال، درآمد و تحصیلات، با جهت گیری عاطفی پاسخگویان نسبت به والدین بررسی شد. یافته های این مطالعه نشان می دهد که رابطه معنی داری بین متغیرهای انسجام کارکردی و معاشرتی با جهت گیری عاطفی در هردو نسل وجود دارد و با افزایش این متغیرها، جهت گیری عاطفی افراد نسبت به والدین صمیمانه تر می گردد، اما رابطه متغیر جهت گیری ارزشی با متغیر وابسته فقط در نسل جوان معنی دار است و سایر متغیرهای یاد شده رابطه معنی داری با متغیر وابسته ندارند. نتایج رگرسیون چند متغیره نشان می دهد که در نسل جوان، مهمترین عوامل تعیین کننده جهت گیری عاطفی افراد نسبت به والدین، انسجام ارزشی و محل تولد است و در نسل مسن تر، مهمترین متغیر تعیین کننده جهت گیری عاطفی، انسجام کارکردی (فراوانی مبادله ها و کمک های مالی فیزیکی) است. این یافته ها نشان می دهد که افراد نسل های جدید، تحت تأثیر فرایندهای توسعه و تغییر اجتماعی، بیشتر حامل ارزش های جدید هستند تا اندازه ای که این ارزش ها، جهت گیری عاطفی آنها را نسبت به والدینشان تحت الشعاع قرار می دهد، اما در نسل میان سال شاهد تغییر ارزشی معنی دار نسبت به نسل والدین شان نیستیم. با این حال اگر چه عوامل تبیین کننده جهت گیری عاطفیِ افراد نسبت به والدین در دو نسل متفاوت است، اما تفاوت معنی داری در این جهت گیری در بین دو نسل وجود ندارد.

تبلیغات