آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۸

چکیده

اکثر محققان رشته های زبان شناسی اجتماعی و جامعه شناسی زبان و منتقدان فمینیست بر این باورند که بین زبانِ زنان و مردان، تفاوت های آوایی، واژگانی و نحوی وجود دارد. گروهی این تفاوت را ناشی از تفاوت های فیزیولوژیکی زنان و مردان و اختلاف پایگاه اجتماعی و عوامل فرهنگی مسلط بر جامعه می دانند و گروهی دیگر، منشأ آن را اعمال نفوذ و دخالت مردان در زبان، تلقی کرده اند که منجر به پیدایش نوعی زبان مرد سالار شده است؛ از این رو در این پژوهش سعی شده است تا تأثیر جنسیت بر زبان ده شاعر زن معاصر ایرانی مورد بررسی قرار گیرد. ابتدا یک یا دو مجموعه ی شعر از شاعران موردنظر به صورت تصادفی انتخاب شد، سپس شعرشان در سه سطح آوایی، واژگانی و نحوی، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نتیجه این شد که به علت وجود تفاوت میان زنان و مردان از لحاظ پایگاه اجتماعی و ممیّزه های زیست شناختی، زنان شاعر به شکل قابل توجّهی از واژگان جنسیت زده استفاده می کنند و در اغلب موارد، از این نوع واژگان برای بیان مضامین حسی- عاطفی و اعتراض به وضعیت زنان در جامعه بهره می برند. در سطح آوایی، با توجّه به بافتی خاص ، به همراه واژگانی که نشانی از جنسیت گرایی دارد و مضامین رمانتیکی که معمولاً از سوی زنان مورد توجّه قرار می گیرد، صامت ها و مصوت هایی خاص در شعرشان زنانه جلوه می کند. سطح نحوی با توجه به نقش بینافردی در چارچوب نظریه ی نقش گرای هالیدی مورد بررسی قرار گرفت و مشخص گردید که زنان شاعر اساساً از جمله های پرسشی، تأکیدی و دستورمند استفاده می کنند؛ هرچند نمی توان به وضوح، مشخص ساخت که آنان این نوع جمله ها را برای منتقل کردن چه مضامین و اندیشه هایی به خواننده به کار گرفته اند، وقتی رویکرد محتواگرایانه است، جمله ها بیش­تر دستورمند هستند.

تبلیغات