هدف از پژوهش حاضر پاسخ به این پرسش کلیدی است که پایگاه اجتماعی-اقتصادی چگونه به اقتدارگرایی کشانده می شود؟ برای پاسخ به این سؤال کلی از تئوری های لیپست، آدورنو و کوهن بهره گرفته شد و سه فرضیه اصلی به همراه هفت فرضیه فرعی طراحی نموده و مدلی پیشنهاد شده است. روش این پژوهش میدانی بوده و از طریق survey انجام گرفته است و داده ها از 407 دانشجوی دانشگاه شهید چمران اهواز با تکنیک پرسشنامه خودسنجی جمع آوری شده اند. محتوای پرسشنامه از مواد زیر تشکیل شده است: اطلاعات زمینه ای، پایگاه اجتماعی- اقتصادی، کنترل استبدادی والدین، عزت نفس، احساس آنومی و اقتدارگرایی. نتایج نشان داد که پایگاه اجتماعی-اقتصادی به سبب کنترل استبدادی والدین، احساس آنومی بر اقتدارگرایی اثرگذار است. همچنین عزت نفس واسطه اثر کنترل استبدادی بر اقتدارگرایی است. دیگر یافته ها حاکی از همبستگی معنادار بین کلیه متغیرهای تحقیق بود. بجز همبستگی پایگاه اجتماعی-اقتصادی و عزت نفس در این پژوهش جهد شده است اقتدارگرایی به صورت تجربی مورد مطالعه قرار گیرد. یافته ها نشان می دهد که تحلیل های آماری اولاً مدل تلفیقی پیشنهادی را تأیید می کنند، ثانیاً تئوری های بکار گرفته شده در مدل بصورت جداگانه تأیید می شوند.