هدف از اجرای پژوهش حاضر، بررسی اثرات تمرکز و تصویرسازی درونی وبیرونی بر اکتساب و یادداری مهارت پرتاب دارت با تأکید بر آزمون فرضیه ولف و همکاران(1998) و ماهونی و اَونر(1977) به صورت جداگانه و ترکیبی بوده است. به منظور دستیابی به اهداف تحقیق تعداد 112دانشجوی پسر دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی تهران با میانگین سنی SD1 24 و توانایی تصویرسازی 57/23و06/25 در دو وجه جنبشی(منتسب به بُعد درونی تصویرسازی) و بینایی (منتسب به بُعد بیرونی تصویرسازی)، به صورت داوطلب انتخاب شدند. بعد از اجرای مرحله پیش آزمون، نمونه آماری پژوهش به صورت همگن (با استفاده از روش ABBA) در8 گروه 14 نفره گمارده شدند. با تعیین گروه های آزمایشی هشت گانه، آزمودنی ها به صورت جداگانه پیرامون متغیر مستقل اعمال شده در گروه مربوطه آموزش دیدند. سپس آزمودنی های چهارگروه اول (تصویرسازی درونی، تصویرسازی بیرونی، تمرکز درونی،تمرکز بیرونی) در قالب آزمایش اول و چهار گروه دوم (گروه های ترکیبی تصویرسازی درونی + تمرکز درونی، تصویرسازی بیرونی + تمرکز درونی، تصویرسازی بیرونی+ تمرکز بیرونی و تصویرسازی درونی+ تمرکزبیرونی) در قالب آزمایش دوم، وارد مراحل دیگر آزمون یعنی مرحله اکتساب (5جلسه تمرین مهارت پرتاب دارت با دست برتر، هر جلسه 90کوشش)، مرحله پس آزمون (10کوشش پرتاب دارت بادست برتر) و مرحله آزمون یادداری (10کوشش پرتاب دارت بادست برتر)شدند. تجزیه و تحلیل یافته های حاصل از دو آزمایش با استفاده از نرم افزار 15 SPSSو آزمون تحلیل واریانس در اندازه های تکراری نشان داد که اگرچه عملکرد آزمودنی ها در مرحله اکتساب هر دو آزمایش پیشرفت داشت اما تفاوت معنی داری بین گروه های آزمایشی در این مرحله مشاهده نشد. از سوی دیگر، اثر اصلی مراحل آزمون در هر دو آزمایش معنی داربود، اما اثر اصلی گروه و همچنین تعامل مراحل آزمون و گروه به لحاظ آماری معنی دار نبوده است. به عبارت سادهتر، تفاوت اثرات ابعاد تصویرسازی ذهنی و تمرکز(به طور جداگانه و به صورت ترکیبی) بر اکتساب و یادداری مهارت دارت معنی دار نبود. نتایج برآمده از هر دو آزمایش این تحقیق، فرضیه ولف و همکاران و ماهونی و اَونررا که به ترتیب، بر اثر بخشی بیشتر تمرکز بیرونی و تصویرسازی درونی تأکید داشتند، رد می کند.