آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۲

چکیده

هدف تحقیق حاضر، مقایسه اثر بازخورد پس از کوشش های خوب و ضعیف در شرایط خودکنترلی و آزمونگرکنترلی در اکتساب و یادگیری تکلیف تولید نیرو بوده است. بدین منظور آزمودنی ها به طور تصادفی به سه گروهِ بازخورد آزمونگرکنترلی پس از کوشش های خوب و پس از کوشش های ضعیف و گروه بازخورد خودکنترلی تقسیم شدند. آزمودنی ها در طی مرحله اکتساب به تولید نیروی 15کیلوگرمی پرداختند. آنها قادر به دیدن نیروی تولید شده نبودند و در هر دسته 6 کوششی برای 2کوشش KR دریافت می کردند. در پایان مرحله اکتساب، گروه خودکنترل به دو زیر گروه خودکنترلی هایی که پس از کوشش های خوب خود و خودکنترلی هایی که پس از کوشش های ضعیف خود تقاضای بازخورد کرده بودند، تقسیم شدند. آزمون های یادداری و انتقال 24 ساعت بعد از پایان مرحله اکتساب بدون بازخورد انجام شد. روش تحقیق نیمه تجربی بود و به منظور تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح 05/0≥p استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داده است که در شرایط آزمونگرکنترلی گروه بازخورد پس از کوشش های خوب و در شرایط خودکنترلی گروهی که پس از کوشش های ضعیف تقاضای بازخورد کرد، یادگیری مؤثرتری داشت، و در مقایسه این دو شرایط گروه بازخورد خودکنترلی پس از کوشش های ضعیف نسبت به گروه های دیگر سطح بالاتری از یادگیری را نشان داد. بنابراین به نظر می رسد در شرایط آزمونگرکنترلی، ایجاد انگیزش در آزمودنی ها که با ارائه بازخورد پس از کوشش های خوب حاصل می شود، موجب تسهیل یادگیری می گردد. اما در شرایط خودکنترلی که ذاتاً دارای نقش انگیزشی می باشد، آزمودنی هایی که پس از کوشش های ضعیف خود تقاضای بازخورد کرده بودند، در واقع به دلیل استفاده هم زمان از نقش انگیزشی و اطلاعاتی بازخورد افزوده، عملکرد بهتری داشتند.

تبلیغات