در این تحقیق سعی بر آن بوده است که الگوی زبانشناسی اجتماعی برنستاین به صورت میدانی بررسی گردد. نظریه ی اجتماعی شدن ارتباط، نوعی قطبیت سازی روند ارتباطی را بر اساس مفاهیمی چون گونه ی محدود در مقابل گونه ی گسترده و همچنین نظام ارتباطی موقعیت - محور در مقابل نظام ارتباطی شخص- محور ارائه می دهد. چارچوب نظری مذکور، هر یک از قطب های ارتباطی فوق را با ساختار اقشار اجتماعی مرتبط می داند. برای سنجیدن این الگو، از دانشآموزان حدود 13 ساله، شامل 40 پسر و 40 دختر طبقات اجتماعی کارگر و متوسط خواسته شد تا متونی درباره ی «توصیف مدرسه ی خود» و «زندگی خود در ده سال آینده» بنویسند و همچنین، تعدادی جمله های ناقص را تکمیل کنند. سپس، دادههای گردآوری شده از متون نوشتاری آنها به دو روش کیفی و کمی توصیف و تحلیل گردید. نتایج به دست آمده، نظریه ی برنستاین مبنی بر اینکه افراد طبقه ی کارگر و طبقه ی متوسط به ترتیب از گونههای محدود و گسترده استفاده میکنند را تایید کرد. تحلیل کیفی دادهها نشان داده است که دختران هر طبقه ی اجتماعی در قیاس با پسران هم طبقه ی خود از کنش زبانی پیچیدهتری استفاده میکنند. همچنین، تحلیل کمی که به عنوان مویدی بر نتایج تحلیل کیفی استفاده شده است، نشان دهنده ی همبستگی مثبت بین طبقه ی اجتماعی افراد و پیچیدگی کنش زبانی آنها بوده است.