هدف اصلی از این پژوهش، مقایسه شدت هیجانات پیش از رقابت در میان ورزشکاران دارای الگوی رفتاری A و B بود. به این منظور با پایش 108 ورزشکار که در سطح مسابقات انتخابی قهرمانی بزرگسالان (1385) فعالیت می کردند، با استفاده از پرسشنامه بورتنر 32 نفر انتخاب و از میان آنها 16 نفر با بیشترین امتیاز (31/0± 45/6) به عنوان ورزشکاران الگوی رفتاری A و 16 نفر با کمترین امتیاز (74/0 ± 69/3) به عنوان ورزشکاران الگوی رفتاری B انتخاب شدند. مدل فردگرایانه هنین در زمینه منطقه بهینه عملکردی برای ارزیابی شدت هیجاناتی که ورزشکاران در بهترین و بدترین اجرای خود تجربه می کنند، مورد استفاده قرار گرفت. نتایج توصیفی نشان داد در هر دو گروه بهترین اجرا با سطح بالاتری (نزدیک به خیلی زیاد) از شدت هیجانات خوشایند و مؤثر (P+) و سطوح پایین ترین (نزدیک به کم تا متوسط) از شدت هیجانات ناخوشایند و مؤثر (N+) همراه بوده است. آزمون ویلکاکسون تفاوت معناداری را در بهترین و بدترین عملکرد ورزشکاران گروه A هنگام مقایسه شدت هیجان ناخوشایند مؤثر در برابر مخرب نشان داد (01/0 ?P). همچنین در بهترین عملکرد ورزشکاران گروه B هنگام مقایسه شدت هیجان خوشایند مؤثر در برابر هیجان مخرب، تفاوت معناداری وجود داشت (01/0?P). آزمون من ویتنی نشان داد که تفاوت معناداری میان ورزشکاران الگوهای رفتاری A و B در شدت هیجانات ادراک شده منفی (مؤثر – مخرب) در بهترین و بدترین اجرای آنها وجود دارد (01/0 = P). این تحقیق نشان داد ورزشکاران الگوی رفتاری A نسبت به شدت هیجانات منفی مخرب و مؤثر در بهترین و بدترین اجرای خود در مقایسه با ورزشکاران الگوی رفتاری B، حساسیت بیشتری داشتند (شدت-های بیشتری را تجربه کردند).