مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
زنان متاهل
حوزه های تخصصی:
" هدف: رواج همسرآزاری در جوامع و تاثیرات سو آن بر سلامت جسمی و روانی زنان و در نهایت تاثیر آن بر سلامت خانواده در پژوهشهای بسیاری نشان داده شده است. هدف پژوهش حاضر برسی میزان شیوع همسرآزاری روانی و جسمی و عوامل موثر بر آن در زنان متاهل شهر تهران بود.
روش بررسی: نمونه آماری پژوهش حاضر را 1000 زن متاهل 18 تا 45 سال ساکن شهر تهران تشکیل می داد. نمونه آماری دو گروه از زنان را شامل (n=800) می شد.، زنان گروه عادی و زنان شاکی که به دلیل مشکلاتی که با شوهران خود داشتند به دادگاه خانواده مراجعه کرده بودند (n=200). ابزار پژوهش، پرسشنامه ای است که از پرسشنامه همسرآزاری موفیت و همکاران (1) اقتباس شده بود.
یافته ها: یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که میزان همسرآزاری روانی و جسمی برای زنان عادی به ترتیب برابر با 87.9 و 47.9 درصد و برای زنان شاکی به ترتیب برابر با 99.5 و 91 درصد است. با افزایش سن زوجین و مدت زمان ازدواج میزان همسرآزاری افزایش می یابد. همسرآزاری با سطح تحصیلات زوجین (زن و شوهر) رابطه معنی دار معکوس دارد. هر چه تحصیلات زنان بیشتر باشد کمتر مورد آزار جسمی و روانی قرار می گیرند. همچنین هر چه میزان تحصیلات شوهران بیشتر باشد کمتر همسران خود را مورد آزار جسمی و روانی قرار می دهند. میزان همسرآزاری در شوهرانی که از الکل یا مواد مخدر استفاده می کنند بیشتر از شوهرانی است که از الکل و مواد مخدر استفاده نمی کنند. میزان همسرآزاری در شوهرانی که سابقه بیماری روانی دارند بیشتر از شوهرانی است که سابقه بیماری روانی ندارند. میزان همسرآزاری جسمی و روانی در زنانی که به دادگاههای خانواده مراجعه کرده اند بیشتر از زنان عادی است.
نتیجه گیری: همسرآزاری بسیار رایج است و با عوامل متعددی چون سن، میزان تحصیلات، اعتیاد شوهر به مواد مخدر، استفاده از الکل و سابقه بیماری روانی وی در رابطه است. تصویب قانونی جامع برای مقابله با همسرآزاری و افزایش آگاهی عمومی درباره همسرآزاری با استفاده از رسانه های جمعی می تواند در کاهش میزان همسرآزاری موثر واقع شود."
مطالعه ی زمینه های مرتبط با جامعه پذیری در خانواده و عزت نفس زنان متاهل
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی مقایسه ی زمینه های مرتبط با جامعه پذیری گذشته با زمینه های فعلی بر عزت نفس زنان متاهل انجام شده است. در این مطالعه که به روش پیمایش صورت گرفته، 400 نفر از زنان متاهل شهر لار مورد بررسی قرار گرفتند. چارچوب نظری مورد استفاده در این مطالعه، نظریه ی کنش متقابل نمادین بوده است.
یافته های پژوهش نشان می دهد که از 400 نفر زن متاهل، 3/17 درصد دارای جامعه پذیری اقتدارگرایانه، 4/66 درصد بینابین و 3/16 درصد از زنان دارای جامعه پذیری دموکرات بوده اند. همچنین بر اساس نتایج بدست آمده، 6/15 درصد از زنان احساس منفی، 4/69 درصد احساسی متوسط و 15درصد از آن ها احساس مثبت نسبت به خود داشته اند. در تحلیل چند متغیره ی عامل های جامعه پذیری گذشته توانسته اند در کل 6/35 درصد از واریانس متغیر وابسته و عامل های جامعه پذیری کنونی 25 درصد از واریانس متغیر وابسته را در جامعه ی آماری تبیین کنند.
اثربخشی «نظریه شادکامی اسلامی» بر شادی زنان متأهل شهر اصفهان
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و جامعه
پژوهش حاضر بررسی تأثیر نظریه شادکامی اسلامی بر شادی زنان شهر اصفهان در سال 91 است. روش: این پژوهش از جمله پژوهش های نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری با گروه کنترل است و نمونه گیری و گمارش اعضای آن به روش تصادفی انجام گرفته است. به این منظور تعداد 26 نفر از زنان مراجعه کننده به فرهنگسراهای اصفهان به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گمارده شدند. اعضای گروه آزمایش در 7 جلسه مشاوره گروهی 2ساعته شرکت کردند و 1 ماه بعد از آن جلسه پیگیری اجرا شد. در این پژوهش از پرسشنامه شادمانی آکسفورد به عنوان ابزار سنجش و. جهت تجزیه تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر استفاده شده است. واژه های کلیدی شادکامی اسلامی، شادی، زنان متاهل، شادمانی، رضامندی.
تاثیر سرمایه های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی و سلامت روانی بر مدیریت بدن در بین زنان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، الگوهای مصرف گرایی، بدن را هم چون سایر حوزه های زندگی آدمی تحت سلطه قرار داده و روز به روز افراد طبقات مختلف به بدن و ظاهر بیرونی آن توجه فزاینده ای نشان می دهند؛ به طوری که همگان (مخصوصا زنان) در پی آنند که بدن، چهره و فیزیک خود را مطابق با الگوهای زیبایی تبلیغ شده بیارایند و احیانا تغییر دهند، لذا، امروزه توجه به بدن و تاثیر آن در روابط اجتماعی، توجه جامعه شناسان را به خود جلب نموده است.به همین خاطر، مقاله حاضر نیز با هدف شناسایی برخی عوامل تاثیرگذار بر مدیریت بدن با روش پیمایشی نگاشته شده است. نتایج تحقیق نشان داد که همبستگی بین متغیرهای سرمایه اجتماعی در ابعاد چهارگانه(به جز بعد حمایت دوستان)، سرمایه فرهنگی و سلامت روانی با متغیر مدیریت بدن، معنی دار بوده است؛ همچنین نتایج حاصل از تحلیل مسیر انجام یافته نشان داد که 41 % تغییرات مرتبط با متغیر مدیریت بدن توسط سرمایه فرهنگی و 13 % تغییرات نیز بوسیله متغیر سرمایه اجتماعی تبیین شده است.
بررسی تاثیر آموزش مثبت نگری زوجی بر اسنادهای زناشویی زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش مثبت نگری زوجی بر اسنادهای زناشویی زنان متأهل شهر اصفهان بود. روش پژوهش شامل دو بخش کیفی و کمی بود. در بخش کیفی روش پژوهش مطالعه متون و منابع مربوط به مفاهیم مثبت نگری بود. در بخش کمی روش پژوهش نیمه تجربی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. برای انتخاب نمونه مورد نظر 60 نفر از زنان متأهل داوطلب از مراکز مشاوره و فرهنگ سرای خانواده انتخاب و به صورت در دسترس در دو گروه آزمایش و گروه کنترل گمارده شدند (هر گروه 30 نفر). ابزار پژوهش پرسشنامه اسنادهای زناشویی برادبوری و فینچام بود. آموزش مثبت نگری زوجی در نه جلسه روی گروه آزمایش اعمال شد و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. نتایج حاصل از تحلیل واریانس چند متغیره و مرحله پیگیری نشان داد که مثبت نگری زوجی، اسنادهای زناشویی زنان متأهل را بهبود بخشیده است. این شیوه ابعاد اسنادها شامل اسنادهای درونی/ بیرونی به همسر، درونی/ بیرونی به خود، عمدی/غیرعمدی، انگیزه خودخواهانه/ نوع دوستانه و سزاوار سرزنش/ گذشت را بهبود بخشیده ولی بر ابعاد پایدار/ ناپایدار و کلی/ جزئی اسنادها موثر نبوده است.
تحلیل رابطه سلامت معنوی، نگرش به ارتباط قبل ازدواج و دلزدگی زناشویی زنان متاهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره چهاردهم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳ (پیاپی ۴۸)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سلامت معنوی، نگرش به ارتباط قبل ازدواج و دلزدگی زناشویی زنان متأهل انجام شد. این پژوهش از نوع پیمایش های توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری آن زنان متأهل ساکن شهر بابل بودند که با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه پژوهش 384 نفر با شیوه نمونه گیری خوشه ای، پرسشنامه بین آن ها توزیع شده است.
نتیجه آزمون تفاوت میانگین متغیرهای سلامت معنوی بر حسب اشتغال نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگین سلامت معنوی بر حسب اشتغال وجود دارد. بر این اساس، غیر شاغل ها نسبت به شاغلین میزان بیش تری از سلامت معنوی را در زندگی خود برخوردارند. در مقابل، بین میانگین متغیرهای دلزدگی زناشوئی و نگرش به ارتباط قبل از ازدواج بر حسب اشتغال، تفاوت معناداری نداشته است..
همچنین، نتیجه تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای مستقل سلامت معنوی و نگرش به ارتباط قبل از ازدواج بر متغیر وابسته(دلزدگی زناشوئی) تأثیر دارد. در معادلة رگرسیونی چند متغیره نشان داده شد که از بین متغیرهای مستقل واردشده به معادله تنها متغیر مستقل نگرش به ارتباط قبل از ازدواج (با ضریب تاثیر 26/0) معنادار بوده و اثر متغیر سلامت معنوی بر میزان دلزدگی زناشوئی معنادار نبوده است.
مقایسه خودافشاسازی، صمیمیت و پردازش هیجانی در زنان متاهل مبتلا به فوبی اجتماعی و زنان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه خود افشاسازی، صمیمیت و پردازش هیجانی در زنان متأهل مبتلا به فوبی اجتماعی و زنان سالم بود. پژوهش حاضر یک طرح علی مقایسه ای است و جامعه آماری آن شامل تمامی زنان متاهل ساکن در شهر اردبیل بودند که به مراکز مشاوره شهر اردبیل مراجعه و تشخیص اختلال فوبی اجتماعی دریافت نموده بودند. از میان این زنان، 40 زن مبتلا به فوبی اجتماعی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند؛ گروه بهنجار نیز 40 نفر بودند که از میان زنان متاهل ساکن اردبیل به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند و در متغیرهای جایگاه اجتماعی-اقتصادی، سطح تحصیلات و مدت تاهل با گروه زنان مبتلا به فوبی اجتماعی همتا شدند. سپس هر دو گروه به مقیاس فوبی اجتماعی کانور و همکاران، مقیاس خود افشاسازی، مقیاس صمیمیت و مقیاس پردازش هیجانی پاسخ دادند. داده هابا استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که خود افشاسازی و صمیمیت در زنان متأهل مبتلابه فوبی اجتماعی در مقایسه با زنان سالم بطور معناداری کمتر است و پردازش هیجانی در زنان متأهل مبتلا به فوبی اجتماعی در مقایسه با گروه سالم بیشتر است. این پژوهش می تواند درزمینه پیشگیری، درمان و ارائه خدمات مشاوره ای به زنان مبتلا به فوبی اجتماعی سودمند باشد.
طراحی و ارزیابی اثربخشی آموزش آموزه های دینی-روانشناختی بر رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، به منظور بررسی اثربخشی بسته آموزشی طراحی شده مبتنی بر آموزه های دینی –روانشناختی بر رضایت زناشویی طراحی و اجرا گردید. جامعه این تحقیق شامل تمام زنان متاهل ساکن منطقه یازده و دوازده تهرانی است که حداقل یک سال و حداکثر پانزده سال از زندگی زناشویی آنها گذشته و کمترین نمره را در رضایت زناشویی گرفته باشند ، می باشد. نمونه این تحقیق شامل 36 زن متاهل در منطقه 11 و 12 تهران است که به صورت تصادفی و با استفاده از روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند. از مقیاس رضایت زناشویی اسپانیر برای سنجش متغیر مورد بررسی استفاده شد. ابتدا از هر دو گروه پیش آزمون به عمل آمد ، آنگاه گروه آزمایش طی هفت جلسه دو ساعته تحت آموزش بسته آموزشی طراحی شده مبتنی بر آموزه های دینی –روانشناختی قرار گرفت. پس از پایان آموزش، مجددا از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. به منظور مقایسه نتایج پیش آزمون و پس آزمون از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش بسته آموزشی باعث ارتقا رضایت زناشویی می شود. بر اساس شواهد این پژوهش می توان از این بسته آموزشی برای افزایش رضایت زناشویی استفاده کرد.
اثربخشی گروه درمانی شناختی- انسانگرایانه بر بهبود مهارتهای ارتباطی و حل مساله زنان متاهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی- انسانگرایانه بر بهبود مهارتهای ارتباطی و حل مساله زنان متاهل روش: روش پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی و طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، تمامی زنان متاهل مراجعه کننده به یکی از مراکز مشاوره شهر مشهد بودند که به روش نمونه گیری دردسترس تعداد ۲۲ نفر از آنها انتخاب شد و سپس بر اساس تخصیص تصادفی افراد به دو گروه آزمایش و کنترل،(هر گروه ۱۱ نفر) گمارده شدند. آزمودنیها به پرسشنامه حل مساله خانواده و کارکردهای روان شناختی خانواده ایرانی، مقیاس ارتباط پاسخ دادند. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل کواریانس تک متغیره(ANCOVA) مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس تک متغیره نشان دادکه آموزش گروه درمانی شناختی- انسانگرایانه بر افزایش مهارتهای ارتباطی افراد گروه آزمایش تاثیر معناداری داشت(۰۰۱/۰>P). همچنین آموزش گروه درمانی شناختی- انسانگرایانه بر افزایش حل مساله افراد گروه آزمایش نیز تاثیر معناداری داشت(۰۰۱/۰>P).
بررسی روابط چندگانه میان رضایت از زندگی، رضایت زناشویی و رضایت جنسی با بهبود کیفیت زندگی زناشویی زنان متاهل شهرستان آباده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی روابط بین رضایت از زندگی، رضایت زناشویی و رضایت جنسی بابهبود کیفیت زندگی زناشویی زنان متاهل شهرستان آباده است. نوع این پژوهش بر اساس هدف، کاربردی و از نظر روش اجرا، توصیفی- همبستگی بوده است. جامعه آماری شامل زنان متاهل شهرستان آباده بوده است که تعداد 150نفر به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه های رضایت زناشویی انریچ، رضایت از زندگی دینر، کیفیت ابعاد رابطه ادراک شده زناشویی فلیچر و همکاران و عملکرد جنسی زنان روزن و همکاران استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن ومدل معادلات ساختاری انجام گرفت. نتایج حاصل از ضریب همبستگی اسپیرمن نشان داد، رضایت از زندگی، ابعاد رضایت زناشویی و ابعاد رضایت از عملکرد جنسیبا بهبود کیفیت زندگی زناشویی زنان به گونه جداگانه رابطه ای معنی دار دارد، ولی نتایج مدل سازی معادلات ساختاری نشان دادند هیچ کدام از متغیرهای رضایت زناشویی، رضایت از زندگی و عملکرد جنسی در چارچوب یک مدل با ابعاد کیفیت ادراک شده زنان، رابطه چندگانه ندارد.
اثربخشی مشاوره فردی مبتنی بر آسیبهای فضای مجازی بر کیفیت رابطه زناشویی زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با هدف بررسی اثربخشی مداخلات مبتنی بر آسیبهای فضای مجازی بر کیفیت رابطه زناشویی زنان انجام شده است. طرح پژوهش از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان شهر اصفهان است که به فرهنگسراها مراجعه کرده و بر اساس پرسشنامه آسیبهای فضای مجازی از این ناحیه آسیب دیده بودند که از آن میان 32 زن متأهل، که میانگین نمره آنها در ارتباط با پرسشنامه آسیبهای فضای مجازی به طور معناداری بیش از میانگین بوده است در دو گروه آزمایشی و کنترل گمارده شدند. سپس هر دو گروه پرسشنامه کیفیت رابطه فلیچر و برادبوری (2000) را پر کردند و مداخلات مبتنی بر آسیبهای فضای مجازی در ده جلسه 90 دقیقه ای برای گروه آموزش اجرا شد. در حالی که گروه کنترل هیچ مداخلاتی دریافت نکردند. در پایان هر دو گروه به پرسشنامه کیفیت رابطه پاسخ دادند. نتایج تحلیل واریانس نشان داد که مداخلات مبتنی بر آسیبهای فضای مجازی بر کیفیت رابطه زناشویی زنان متأهل در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در مرحله پس آزمون و پیگیری تأثیر معناداری داشته است و می تواند به عنوان مداخله مؤثر در جهت ارتقای کیفیت رابطه زناشویی زنان متأهل آسیب دیده از فضای مجازی مورد استفاده قرار گیرد.
ارائه مدل تلفیقی رویکرد هیجان مدار و مدل گاتمن و اثر بخشی آن بر احساس تنهایی زنان متاهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۶۲
80-97
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مدل تلفیقی رویکرد هیجان مدار و مدل گاتمن بر کاهش احساس تنهایی زنان متاهل انجام گرفت. روش: این پژوهش به روش آزمایشی با طرح شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش زنان متاهل مراجعه کننده به خانه سلامت تهرانسر منطقه 21 می باشند. نمونه شامل 26 نفر از افراد جامعه بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و 13 نفر در گروه آزمایش و 13 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. در این پژوهش از مقیاس کوتاه احساس تنهایی اجتماعی و هیجانی بزرگسالان ( SELSA-S ) استفاده شد. یافته ها: بر اساس نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری داده های پژوهش می توان گفت که آموزش مدل تلفیقی رویکرد هیجان مدار و مدل گاتمن موجب کاهش معنادار احساس تنهایی و تمام خرده مقیاس های آن (احساس تنهایی خانوادگی، احساس تنهایی رمانتیک، احساس تنهایی اجتماعی) شده است. همچنین نتایج آزمون اندازه گیری مکرر نشان داد که اثربخشی آموزش مدل تلفیقی حاضر بعد از یک ماه ماندگار بوده است. نتیجه گیری: بنابراین، نتایج پژوهش حاکی از این است که از آموزش مدل تلفیقی رویکرد هیجان مدار و مدل گاتمن می توان برای کاهش احساس تنهایی زنان متاهل استفاده کرد.
الگوی پیش بینی روابط رمانتیک بر اساس مولفه های کمال گرایی در زنان متاهل دانشجو
منبع:
زن و فرهنگ سال پنجم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۱۸
9-23
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین رابطه مولفه های کمال گرایی با تمایل به روابط رمانتیک در زنان دانشجوی متاهل اجرا شد. جامعه آماری پژوهش زنان دانشجوی متاهل در دانشگاه آزاد اسلامی خوراسگان (اصفهان) بودند که از بین آن ها 351 نفر به شیوه ی تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه کمال گرایی (فراست و همکاران، 1990) و پرسشنامه روابط رمانتیک (آتریج و همکاران، 1998) بودند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل شدند. نتایج نشان داد ، انتظارات والدین و انتقاد گرایی والدین با وابستگی رمانتیک و استاندارد های شخصی، نظم و ترتیب، نگرانی در مورد اشتباهات و تردید نسبت به اعمال با روابط رمانتیک دارای همبستگی معنادار (01/0>p) هستند. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان نشان داد که به ترتیب نظم و ترتیب و انتقاد گرایی والدین پیش بینی کننده وابستگی رمانتیک و استانداردهای شخصی ، نگرانی در باره اشتباهات ، تردید نسبت به اعمال و انتظارات والدین پیش بینی کننده ناامنی رمانتیک هستند.
بررسی توصیفی خشونت خانگی و رابطه آن با نیمرخ روانی زنان متأهل
منبع:
زن و فرهنگ سال ششم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲۴
51-66
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی توصیفی خشونت خانگی و رابطه ی آن با نیمرخ روانی زنان متأهل شهرستان دزفول بود.روش نمونه گیری تصادفی مرحله ای و تعداد نمونه 404 نفر بودند. طرح پژوهش از نوع همبستگی است. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه ی خشونت خانگی و پرسشنامه MMPI بود. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین خشونت خانگی و هشت مقیاس بالینی نیمرخ روانی رابطه معنی داری وجود دارد.به علاوه یافته های پژوهش نشان داد 75 درصد زنان تحت خشونت خفیف ، 5/ 15 درصد خشونت متوسط و 7 درصد تحت خشونت شدید قرار داشتند. همچنین مشخص شد با افزایش میزان تحصیلات زنان و افزایش درآمد خانوار از میزان و شدت خشونت کاسته می شود.
اندیشه ی شریعتی درباره ی زن و حقوق او در اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵۱
75 - 100
حوزه های تخصصی:
مسأله ی زن و نسبت او با مرد از موضوعات مهم مورد توجه در قرن حاضر بوده و اندیشمندان گوناگون هریک به فراخور حوزه ی کار خود به جهات مختلف آن پرداخته اند. در پژوهش کیفی حاضر، دیدگاه های انسان شناسی دکتر علی شریعتی در باره ی زن، حقوق خانوادگی و اجتماعی او و نسبت وی با مرد مورد مطالعه و تحلیل محتوایی قرار گرفته است. وی بر اهمیت نقش زنان در تحولات اجتماعی تاکید کرد و با تمییز سه تیپ شخصیتی میان زنان (زن سنی، شبه مدرن و فاطمه وار) زنان را به پیروی از فاطمه و ارزشهای اسلامی دعوت کرد. با وجود پاره ای تعارضات و گرایشات مرد سالارانه در آرای او، می توان دریافت که وی به برابری انسانی زن و مرد، آزادی ، اختیار و استقلال زن باور داشت اما با اعتقاد به نظریه ی حقوق طبیعی و اصالت خانواده، از اختلاف نقش زن و مرد و در نتیجه تعهدات و حقوق مختلف آنها در خانواده حمایت کرد، مانند سرپرستی مرد درخانواده، چند همسری و ازدواج موقت. وی نهادهای اجتماعی را متفاوت از نهاد خانواده و غیرطبیعی می دانست و با برجسته کردن استعدادها و توانایی های زنان بر حضور و مشارکت اجتماعی آنان پای فشرد اما درباره ی حقوق سیاسی- اجتماعی زنان و حدود آن ها ، مانند حق انتخاب شدن یا انتصاب آنها برای تصدی پست های مختلف، بحث نکرد.
کشف و توضیح روند دلزدگی زناشویی در بین زنان متأهل: یک نمونه نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
290-269
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از مطالعه حاضر،کشف و توضیح روند دلزدگی زناشویی از طریق نظریه زمینه ای در بین زنان متأهل بود. این مطالعه با توجه به دیدگاه ساختارگرایی اجتماعی که از سوی چارمز (2014) مطرح گردید، انجام شد. روش: جامعه پژوهش شامل زنان متأهل دلزده بود که به شکل هدف مند از نوع متجانس انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که با زنان مبتلا به دلزدگی انجام شد. مدت زمان هر مصاحبه بین 60 الی 120 دقیقه بود. یافته ها: داده های گردآوری شده به روش چارمز (2014) در سه مرحله کدبندی اولیه، کدبندی محوری، و طبقه بندی نهایی تحلیل شدند و سپس دو طبقه از یافته ها آشکار شد که عبارت بودند از: (1) چرایی دلزدگی که شامل علل قبل از ازدواج، حین ازدواج، و پس از ازدواج می شد و (2) چگونگی کنار آمدن با دلزدگی که سازوکارهای سازگارانه و سازوکارهای سازشکارانه را در برمی گرفت. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش، این نظریه زمینه ای در یکپارچگی روند تجربه دلزدگی مؤثر است و می تواند در بازتعریف این واژه، پیشگیری، و اصلاح این آسیب خانوادگی کمک کند.
واکاوی عوامل موثر بر خشونت علیه زنان متاهل شهر اهواز: (یک پژوهش کیفی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی عوامل موثر بر خشونت علیه زنان انجام شد. پژوهش به شیوه کیفی و با به کارگیری روش نظریه زمینه ای اجرا شد. در این پژوهش برای گزینش شرکت کنندگان، از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد و با پیشرفت مطالعه، نمونه گیری موارد مطلوب مدنظر قرار گرفت که تا رسیدن به اشباع نظری در نهایت 17 زن مورد مصاحبه نیمه ساختار یافته قرار گرفتند. با کدگذاری باز 153 کد اولیه و با کدگذاری محوری، 25 مقوله عمده به دست آمد و "خشونت؛ ابزاری پنهان و آشکار"، به عنوان مقوله مرکزی استخراج گردید. می توان نتیجه گرفت که خشونت به طرق مختلف در اکثر خانواده ها در یک پیوستار کم تا زیاد، تحت تاثیر عوامل متعددی از جمله ویژگی های شخصیتی تا نوع تربیت خانوادگی و بسته به فرهنگ اجتماعی فرد وجود دارد، به گونه ای که در این شرایط طراحی و اجرای کارگاههای آموزشی در راستای شناخت تفاوت های زن و مرد، تربیت فرزند، غنی سازی ازدواج، ارتقاء مهارتهای همسرداری، شیوه های ارتباطی کارآمد و مناسب و مهارتهای زندگی در راستای پیشگیری از خشونت های خانگی ضروری به نظر می رسد. این پژوهش مفاهیم مهمی را برای مشاوران خانواده دارد و همچنین الهام بخش زوج هایی است که به دنبال کیفیت بخشی به رابطه زوجی خود هستند.
بررسی الگوی مشارکت اقتصادی زنان در بازار کار «با تمرکز بر ویژگی های فردی و خصوصیات خانوار»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر الگوی مشارکت اقتصادی زنانِ متاهل با استفاده از اطلاعات خُرد، مقطعی و مبتنی بر داده های مرکز آمار ایران برگرفته از طرح هزینه-درآمد خانوار کشور در سال 1397 برآورد شده است. عوامل موثر بر مشارکت اقتصادی زنان متاهل، مطابق با ادبیات نظری در سه زیر مجموعه شامل: ویژگیهای فردیِ زنان ، خصوصیات خانوار (اجتماعی- اقتصادی) و نیز منطقه جغرافیایی سکونت (شهری/ روستایی) بررسی شده اند. نمونه آماری شامل 29715 نفر از زنان متاهل و ساکن در مناطق شهری و روستایی کشور و تخمین الگو با استفاده از روش پروبیت(Probit) صورت گرفته است. نتایج نشان می دهد اصلی ترین عامل موثر بر افزایش احتمال مشارکت اقتصادی زنانِ متاهل مربوط به دارا بودن تحصیلات دانشگاهی است. احتمال مشارکت اقتصادی زنانِ متاهل با افزایش سن تا مرز 48 سالگی افزایش یافته و سپس کاهش می یابد. احتمال مشارکت اقتصادی زنانِ متاهل در مناطق روستایی بیش از مناطق شهری گزارش می شود. ویژگیهای اقتصادی خانوار از جمله دسترسی به درآمدهای غیر کاری(متفرقه) شوهران و نیز مالکیت منزل مسکونی به عنوان دو عامل موثر بر منابع درآمدی و هزینه ای در خانوار، بر کاهش احتمال مشارکت بازاری زنانِ متاهل تاثیر گذار است.
بررسی تاثیر آموزش ذهن آگاهی بر اضطراب ناشی از کرونا در زنان متاهل شهر رودهن
حوزه های تخصصی:
اضطراب در مورد ویروس کرونا توجه تمام دنیا را به خود معطوف کرده است. اضطراب کرونا می تواند بر رفتار اثر بگذارد و رفتار نیز خود ممکن است باعث بیماری یا تشدید بیماریهای دیگر شود، بنابراین تغییرات رفتاری ناشی از موقعیت های اضطراب آور کرونا، شرایط را برای همه افراد سخت می کند. هدف از انجام این تحقیق، بررسی تاثیر آموزش ذهن آگاهی بر اضطراب ناشی از کرونا در زنان متاهل است. روش پژوهش حاضر نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زنان متاهل مراجعه کننده به دو پایگاه بهداشتی شهر رودهن با میانگین سنی (52/2 ± 14/37 سال) در سال ۱400 بودند. در ابتدا پرسشنامه اضطراب کرونایی بر روی تمامی زنان اجرا و از بین آنهایی که تمرات بالاتری در اضطراب کسب کردند تعداد ۳۰ نفر انتخاب و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی در دو گروه آزمایش (۱۵ نفر) و کنترل (۱۵ نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت 8 جلسه آنلاین مداخله آموزش ذهن آگاهی اقتباس از کابا تزین (۲۰۰۳) قرار گرفتند؛ اما در این مدت گروه کنترل در لیست انتظار گروه درمانی باقی ماندند پرسشنامه مورد استفاده در این مطالعه شامل پرسشنامه استاندارد اضطراب کرونا علیپور و همکاران (2020) می باشد. پس از جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه ها، داده ها وارد نرم افزار SPSS25 شدند و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. جهت آزمون فرضیه ها نیز از آزمون های تحلیل واریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش ذهن آگاهی تاثیر معکوس و معناداری بر اضطراب به وجود آمده ناشی از ویروس کرونا در زنان متاهل دارد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس و اضطراب یک مداخله رفتاری است که بر مبنای توجه و تمرکز به خود استوار می باشد.
نقش پیوند ایمن، انعطاف پذیری شناختی و ابعاد شخصیتی هگزاکو در پیش بینی خودمراقبتی کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۷
369 - 384
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش پیوند ایمن، انعطاف پذیری شناختی و ابعاد شخصیتی هگزاکو در پیش بینی رفتارهای خودمراقبتی کرونا در زنان متأهل بود. روش این پژوهش همبستگی از نوع رگرسیون بود. تعداد 202 زن متأهل در شهر مشهد به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها با تکمیل پرسش نامه های پیوند ایمن جانسون، انعطاف پذیری شناختی مارتین و روبین، ابعاد شخصیتی هگزاکو و خودمراقبتی کرونا پویان فرد، در این پژوهش شرکت کردند. برای تجزیه تحلیل نتایج از روش های ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به صورت همزمان استفاده شد. براساس نتایج رگرسیون چندگانه اثر متقابل خودمراقبتی کرونا و ابعاد شخصیتی هگزاکو معنادار نبود. همچنین پیوند ایمن رابطه معناداری با خودمراقبتی کرونا دارد، به این معنی که هرچه پیوند دو زوج ایمن تر باشد، رفتارهای خودمراقبتی کرونا در آنان بیشتر رعایت می شود. همچنین نتایج نشان داد که انعطاف پذیری شناختی مقدار اندکی به واریانس تبیین شده رفتارهای خودمراقبتی کرونا می افزاید که قابل توجه نیست، درنتیجه نمی توان رفتارهای خودمراقبتی کرونا را به میزان انعطاف پذیری شناختی، نسبت داد.