مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
فرآیند تحلیل شبکه ای
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ششم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲۴
113 - 130
حوزه های تخصصی:
امروزه کسب جایگاه مناسب نشان تجاری شرکت در ذهن مشتریان از اهمیت بالایی برخوردار است. پژوهش حاضر در پی آن است که عناصر آمیخته بازاریابی 4c را شناسایی کرده و به اولویت بندی آنها در صنعت کاشی و سرامیک استان یزد بپردازد. بدین منظور، در گام اول شاخص های آمیخته بازاریابی 4c بررسی شد؛ سپس با استفاده از نظر خبرگان و کارشناسان حوزه بازاریابی و فروش در صنعت کاشی و سرامیک، در گام دوم از روش تصمیم گیری گروهی برای تعیین روابط بین معیارها و در گام سوم، از روش فرآیند تحلیل شبکه ای برای تعیین وزن هر یک از معیارها به وابستگی و بازخورد استفاده شد. در گام آخر با استفاده از روش ویکور، رتبه بندی سه شرکت معتبر در صنعت کاشی و سرامیک استان یزد انجام شد. روش تصمیم گیری گروهی نشان می دهد که برقراری تماس مکرر با مشتریان، اثرگذارترین شاخص است. نتایج فرآیند تحلیل شبکه ای بیانگر آن است که مراجعه بازاریابان مجرب به محل حضور مشتریان از لحاظ وزن و اهمیت در رتبه اول قرار دارد و پس از آن معیارهای افزایش تعداد مراکز پخش و ایجاد سایت اطلاع رسانی به ترتیب به عنوان مهم ترین شاخص ها، بالاترین وزن را به خود اختصاص داده اند. نتایج روش ویکور نشان می دهد که شرکت کاشی و سرامیک ج کمترین فاصله را با حالت ایده آل از لحاظ وزن به دست آمده در روش فرآیند تحلیل شبکه ای، برای شاخص های مدل آمیخته بازاریابی 4c دارد.
ارزیابی ابعاد فرهنگی تاثیرگذار در تحول راهبردی به سوی رفتار کارآفرینانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال هشتم بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۹
65 - 92
حوزه های تخصصی:
با توجه به رقابت روزافزون در فضای کسب وکار کنونی، «تحول راهبردی به سوی کارآفرینی سازمانی»، به نیاز اساسی سازمان ها مبدل شده است. از آنجا که فرهنگ سازمانی بر تمامی فرآیندها و راهبردهای سازمان اثرگذار است، سازمان ها با بهره گیری از تفکری راهبردی، به منظور تسهیل رفتار کارآفرینانه، به بسترسازی فرهنگی متوسل می شوند. هدف پژوهش حاضر، بررسی اهمیت نسبی ابعاد فرهنگ سازمانی در تحول راهبردی به سوی بروز رفتار کارآفرینانه است. در راستای نیل به هدف مذکور و با به کارگیری شیوه ای نظام مند، «شاخص فرهنگ سازمانی» و «مقیاس رفتار کارآفرینانه» به عنوان مناسب ترین چارچوب های نظری فرهنگ سازمانی و کارآفرینی سازمانی انتخاب و در نهایت در قالب شبکه ای پیچیده با یکدیگر ترکیب شده اند. در این پژوهش، از روش های «گروه کانونی» و «فرآیند تحلیل شبکه ای» استفاده شده است. با توجه به این که این پژوهش از راهبرد «مطالعه موردی» استفاده می کند، دامنه آن به «یک سازمان فعال در صنعت ارتباطات و فن آوری اطلاعات» محدود شده است. یافته ها نشان می دهد از بین ابعاد فرهنگ سازمانی، دو بعد «اعتماد» و «نوآوری» نقش مهم تری در بروز رفتار کارآفرینانه دارند.
شناسایی و اولویت بندی عوامل راهبردی موثر بر برون سپاری پروژه های R&D در صنایع دفاعی با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال دوم بهار ۱۳۹۶ شماره ۴
63 - 86
حوزه های تخصصی:
صنایع دفاعی صنایعی می باشند که انجام R&D با دیدگاه آینده پژوهانه در آنها بدلیل تغییرات سریع تکنولوژی ها امری ضروری است. سازمانهای تحقیقاتی دفاعی می توانند از توانایی های سایر مراکز تحقیقاتی، دانشگاه ها و صنعت کشور در رفع نیازهای تحقیقاتی خود بهره گیری نمایند. اما بهره برداری مناسب و اثربخشی استفاده از توانمندی های بیرونی، بستگی به قابلیت های مدیریتی، علمی و فنی درون سازمان دارد. از این رو برون سپاری به عنوان یکی از ابزارهای نوین مدیریتی با رعایت ملاحظات خاص بخش دفاع، می تواند در امر پروژه های R&D دفاعی آینده موثر واقع شود. با توجه به اینکه پژوهشی در خصوص شناسایی عوامل راهبردی برون سپاری پروژه های R&D حوزه صنایع دفاعی انجام نشده است، لذا هدف این پژوهش شناسایی و الویت بندی این عوامل راهبردی در صنایع دفاعی طی ده سال آینده می باشد. این پژوهش از حیث هدف کاربردی و از نوع روش توصیفی پیمایشی می باشد. عوامل موثر بر برون سپاری پروژه های R&D در صنایع دفاعی از مرورادبیات و نظر خبرگان صنایع دفاعی استخراج شده و پرسشنامه تایید شده در جامعه خبرگان توزیع و نتایج با روش تحلیل عاملی تاییدی و معادلات ساختاری و نرم افزار SMART PLS مورد بررسی قرار گرفته اند. در این پژوهش 7 عامل راهبردی موثر بر برون سپاری پروژه های R&D در صنایع دفاعی به همراه 32 شاخص شناسایی و تاییدگردید که توجه به همه آنها دارای اهمیت می باشد. با توجه به نظر خبرگان و نتایج فرآیند تحلیل شبکه ای(ANP)، عامل استراتژیک در اولویت اول، عامل مدیریت دانش دراولویت دوم، عامل تکنولوژیک در اولویت سوم، عامل مدیریت تامین کنندگان در اولویت چهارم، عامل سیستمی در اولویت پنجم، عامل مالی دراولویت ششم و عامل زیر ساخت شبکه ای دراولویت هفتم قرار گرفتند.
تجزیه و تحلیل خطر زمین لغزش با استفاده از مدل های ANP و LR در محیط GIS(مطالعه موردی پهنه گسلی قوشاداغ-ارسباران در آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق، حساسیت زمین لغزش با استفاده از دو مدل فرآیند تحلیل شبکه (ANP) و رگرسیون لجستیک (LR) در سامانه گسلی قوشاداغ پهنه بندی گردید و مناسب ترین مدل معرفی شد. جهت این مطالعه از تصویرOLI ماهواره لندست8 و سنتینل2a 2017 استفاده شد. 14 فاکتور مؤثر در وقوع زمین لغزش (شیب، جهت دامنه، کاربری زمین، فاصله از گسل و رودخانه و جاده، طبقات ارتفاعی، لیتولوژی، اقلیم، بارندگی، خاک، شاخص رطوبت توپوگرافیک (TWI)، شاخص طول شیب (LS)، شاخص قدرت آبراهه ای(SPI)) در محیط GIS آماده شد و در محیط نرم افزار Super Decision وزن هریک مشخص گردید و دوباره در ArcGIS نقشه های نهایی پهنه بندی به دست آمد. در وقوع زمین لغزش ها، عامل فاصله از گسل و بارش بیشترین و کاربری زمین کمترین نقش را داشته اند. وقوع حدود 2/62 و 1/71درصد لغزش ها در کلاس های خطر زیاد و خیلی زیاد به ترتیب در ANP و رگرسیون لجستیک، نشان دهنده دقت قابل قبول نقشه های پیش بینی شده برای زمین لغزش می باشد. نتایج ارزیابی صحت روشها با شاخص ROC، نشان داد که درصد مساحت زیر منحنی (AUC) نقشه ها، به ترتیب در مدل رگرسیون لجستیک 52/85 درصد و در مدل تحلیل شبکه 35/81 درصد با میزان خطای استاندارد062/0 به دست آمدند که هردو نشانگر قدرت پیش بینی خیلی خوب همراه با برتری نسبی مدل رگرسیون لجستیک می باشد. نتایج مطالعه نشان دهنده آسیب پذیری بالای مناطق لرزه خیز از حرکات دامنه ای دارد و ضرورت شناسایی و پایش مخاطرات ژئومورفولوژیکی و مقایسه آنها در قبل و بعد از زلزله و اجرای عملیات محافظتی را بیشتر می کند.
توسعه محص ول جدید با ارزیابی و رتب ه بندی الزام ات فن ی مهندس ی بر اساس رویک ردی ترکیبی از روش هایQFD ، DEMATEL – ANP فازی و DEA(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۴
153 - 179
حوزه های تخصصی:
امروزه با توجه به رقابتی شدن تجارت جهانی و لزوم پاسخگویی به خواسته های مشتریان و با توجه به رشد روزافزون فناوری به منظور حفظ و بقای سازمان می توان از ترکیب های مختلف تکنیک توسعه عملکرد کیفیت (QFD) به عنوان ابزاری قدرتمند در مهندسی کیفیت بهره برد. در این پژوهش ابتدا با استفاده از روش دلفی، مؤلفه های اصلی پژوهش شامل نیازمندی های مشتریان و الزامات فنی مهندسی شناسایی شده و سپس به علت اهمیت وزن دهی در ابزار توسعه عملکرد کیفیت، با توسعه روش تصمیم گیری ترکیبی DEMATEL-ANP فازی، میزان و شدت روابط اثرگذاری و اثرپذیری مؤلفه ها و اوزان مربوط به آن ها برای تکمیل ماتریس خانه کیفیت به دست خواهد آمد. در ادامه به منظور کامل تر شدن روش QFD از بسط جدید رابطه واسرمن استفاده خواهد شد. در راستای حل مشکل QFD سنتی مبنی بر در نظر نگرفتن اثر محدودیت ها بر الزامات فنی مهندسی، یک رویک رد ترکیبی از روش های QFD ، DEMATEL-ANP فازی و تحلیل پوششی داده ها (DEA) در پژوهش حاضر به کار خواهد رفت. به منظور نشان دادن اثربخشی رویکرد پژوهش، این رویکرد به عنوان مورد مطالعه در بخش تولید ماشین لباسشویی «شرکت صنایع گلدیران» اجرا خواهد شد.
ارائه الگوی تصمیم گیری برای ارزیابی اقدامات سبز با رویکرد تلفیقی ANP و ارس خاکستری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در وهله نخست پدیده گرم شدن کره زمین باعث به وجود آمدن رویکرد سبز در مدیران عالی شد. مشکلات زیست محیطی ناشی از فعالیت های بشر، منجر به ارائه رویکردهایی جهت جلوگیری از آسیب بیشتر به محیط زیست شد که یکی از مهم ترین این رویکردها، رویکرد سبز است . امروزه اهمیت مدیریت سبز جدا از فواید اصلی حفظ و مراقبت از زیست بوم، به عنوان یکی از مزایای رقابتی برای سازمان هایی به شمار می رود که به بهبود نام و موقعیت سازمان توجه دارند . در این راستا ارزیابی اقدامات مدیریت سبز به عنوان اولین گام در مدیریت این فرآیند مورد توجه پژوهشگران بسیاری قرار گرفته است . در این پژوهش قصد داریم اولویت بندی مناسبی را از این اقدامات در راستای سبز شدن با استفاده از رویکرد پیمایش و با بهره گیری از تکنیک های تصمیم گیری ANP و ARAS ارائه دهیم . در گام نخست با مطالعه عمیق ادبیات پژوهش ابعاد و شاخص های مناسب شناسایی شدند . پس از آن با کمک گرفتن از نظرات خبرگان پرسش نامه های مناسب تهیه و مورد تست روایی قرار گرفتند . با جمع آوری داده ها و انجام تحلیل به کمک دو تکنیک گفته شده در نهایت بهینه سازی مصرف آب و انرژی به عنوان بهترین گزینه انتخاب شد .
برآورد و پهنه بندی فرسایش خاک با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای وGIS (مطالعه موردی: حوضه قلعه چای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناسایی عوامل مؤثر در گسترش فرسایش خاک و پهنه بندی آن یکی از عوامل اساسی، جهت مدیریت و کنترل این پدیده و تعیین راهکارهای مناسب در مقابله با گسترش آن است. هدف از این پژوهش، پهنه بندی فرسایش خاک در حوضه قلعه چای، در غرب استان آذربایجان شرقی با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای و سیستم اطلاعات جغرافیایی است. بدین منظور با بررسی منابع و نظر کارشناسان، عوامل مؤثر بر فرسایش خاک از قبیل شیب، جهت شیب، لیتولوژی، کاربری اراضی، شاخص تفاوت پوشش گیاهی نرمال شده (NDVI)، بارندگی سالانه و خاک مورد ارزیابی قرار گرفته و سپس با استفاده از نرم افزار ArcGIS و ضرایب استخراج شده در فرآیند تحلیل شبکه، نقشه پهنه بندی فرسایش خاک تهیه و در پنج کلاس، فرسایشی خیلی زیاد، زیاد، متوسط، کم و خیلی کم، باز طبقه بندی شد. نتایج این تحقیق نشان داد کلاس های خطر زیاد و بسیار زیاد، در مجموع 12/37 درصد از مساحت منطقه که 56/118 کیلومترمربع را شامل می شود، در بر می گیرد. همچنین در بخش های جنوبی و مرکزی حوضه، مقدار فرسایش خاک زیاد است، این مناطق شرایط بحرانی و حادی را از نظر فرسایش نشان می دهند و با توجه به احداث و آبگیری سد قلعه چای، می بایست در اولویت اجرای برنامه های حفاظت خاک و آبخیزداری قرار گیرند.
شناسایی، اولویتبندی و مدلسازی عوامل مؤثر بر پیاده سازی حکمرانی فناوری اطلاعات اثربخش با استفاده از روش دلفی فازی، دیمتل فازی و فرآیند تحلیل شبکه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با توجه به اهمیت و گسترش به کارگیری فناوری اطلاعات، بسیاری از سازمان ها شاهد بروز مشکلات و تناقضاتی در رابطه با عدم برآورده شدن نیازهای کسب وکار با توجه به حجم بالای سرمایه گذاری درزمینه فناوری اطلاعات هستند. یکی از دلایل این تناقض عدم وجود همسویی بین راهبرد فناوری اطلاعات و راهبرد کسب وکار و درنتیجه عدم پیاده سازی حکمرانی فناوری اطلاعات اثربخش است . از این رو مهم ترین هدف پژوهش پیش رو ارائه مدلی در راستای شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر حکمرانی فناوری اطلاعات است . به این منظور از رویکرد ترکیبی DEMATEL و ANP فازی استفاده شده است. در ای ن پژوه ش، داده های 20 نفر از خبرگان حوزه فناوری اطلاعات از طری ق پرسش نامه گ ردآوری می شود؛ بنابراین روش پژوهش بر مبنای ماهیت و گردآوری داده ها توصیفی از نوع پیمایشی و ازنظر هدف، توسعه ای کاربردی است. جهت تحقق اهداف و پاسخ به سؤال های پژوهش، این پژوهش در سه فاز اصلی انجام گردیده است. در مرحله اول با مرور ادبیات و ارزیابی نتایج مطالعات، زمینه برای شناسایی و استخراج جامع عوامل و زیرعوامل مؤثر بر حکمرانی فناوری اطلاعات و دسته بندی آنها فراهم شده است. در ادامه، به منظور غربال سازی متغیرهای شناسایی شده، تکنیک دلفی فازی مورد استفاده قرار گرفته و با نظرسنجی خبرگان، دسته بندی 21 زیر عامل کلیدی در بین 7 عامل اصلی تأیید شده است. در مرحله دوم ، روابط درونی بین عوامل اصلی با استفاده از روش DEMATEL فازی محاسبه و جانمایی شبکه ترسیم گردیده است. در نهایت DEMATEL و ANP فازی ترکیب شده و به منظور وزن دهی عوامل و رتبه بندی آن ها از روش ANP فازی استفاده شده است. از ﻧﺘﺎیﺞ ﻣﻬﻢ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﺷﻨﺎﺳﺎیﯽ ﻋﻮاﻣﻞ ﻋﻠّﯽ و مدل سازی عوامل مؤثر بر پیاده سازی حکمرانی فناوری اطلاعات در سازمان هاست. اولویت بندی ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺬﮐﻮر ﻧﺸﺎن می دهد ﮐﻪ در ﻣﯿﺎن عوامل اﺻﻠﯽ ﺗﺤﻘﯿﻖ، جایگاه فناوری اطلاعات در ساختار سازمانی در وزن دﻫﯽ ﺑﺎ ﺗﺤﻠﯿﻞ شبکه ای دارای رﺗﺒﻪ اول می باشد، ﺑﺎ روش دی متل ﻧﯿﺰ عامل استراتژی فناوری اطلاعات با بیشترین بردار خروجی به عنوان تأثیرگذارترین عامل و حمایت و مهارت های مدیران ارشد در حوزه فناوری اطلاعات با بیشترین مجموع بردار خروجی و ورودی به عنوان پرتعامل ترین عامل شناسایی شده است.
مکان یابی پادگان نظامی با رویکرد اقلیمی با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP) (مطالعه موردی : استان آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه جغرافیای انتظامی سال هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۹
27 - 50
حوزه های تخصصی:
مکان یابی، فعالیتی است که در آن قابلیت ها و توانایی های منطقه ای خاص از نظر وجود زمین مناسب و کافی و ارتباط آن با کاربری های دیگر شهری و روستایی برای انتخاب مکانی مناسب برای کاربری مدنظر مورد تجزیه وتحلیل قرار گیرد. با توجه به این که اولین هدف موردنظر دشمن در حمله و تهاجم نظامی به یک کشور، مراکز و استقرارگاه های نظامی آن می باشد؛ بنابراین رویکرد آمایشی به سامان دهی مراکز نظامی یک کشور منجر به این مسئله می شود که این مکان ها به گونه ای استقرار یابند که حداکثر امنیت و قابلیت دفاعی را برای آن کشور فراهم کنند. امروزه اهمیت پدافندغیرعامل به ویژه مکان یابی با رعایت ملاحظات دفاعی پیش از گذشته محسوس است. هدف پژوهش حاضر مکان یابی مناسب و بهینه برای پادگان نظامی در استان آذربایجان شرقی با رویکرد اقلیمی است. ابتدا تمام معیارهای اقلیمی و محیطی در منطقه مورد مطالعه که در امر مکان یابی پادگان دخیل بودند، مشخص شد. روش کار بدین صورت بود که ابتدا با تنظیم پرسشنامه ای، نظرات کارشناسان و متخصصان نظامی درباره عوامل مؤثر در مکان گزینی پادگان نظامی جمع آوری شد؛ از فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP) نسبت به وزن دهی لایه ها استفاده و سپس سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) برای تلفیق اطلاعات به دست آمده مورداستفاده قرار گرفت و در پایان (۹) نقطه برای جانمایی پادگان نظامی پیشنهاد شد. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر این مهم است که در بین عوامل مؤثر در مکان یابی پادگان نظامی، عوامل اقلیمی بالاترین اهمیت را نسبت به سایر عوامل به خود اختصاص داده اند.
ارائه الگوئی جهت ارزیابی قابلیت پیاده مداری در مسیرهای پیاده رو با استفاده از رویکرد MCDM در شهرداری منطقه 11 تهران
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳
44 - 60
حوزه های تخصصی:
پیاده روی یکی از پایدارترین روش های حمل ونقل بوده و می تواند از جنبه های مختلف کالبدی، اجتماعی، زیست محیطی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی سبب توسعه پایدار شهرها گردد. هدف اصلی از انجام این پژوهش ارائه الگوئی جهت ارزیابی قابلیت پیاده مداری در مسیرهای پیاده رو با استفاده از رویکرد mcdm در شهرداری منطقه 11 تهران می باشد. بنابراین عوامل موثر بر ارزیابی قابلیت پیاده مداری در مسیرهای پیاده رو شناسائی شده و روابط درونی و اولویت بندی این شاخص صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل 15 نفر از خبرگان شهرداری منطقه 11 تهران می باشد و پرسشنامه میان این تعداد توزیع گردید. پژوهش حاضر از نظر هدف در حیطه تحقیقات کاربردی و بر اساس ماهیت و روش، یک پژوهش توصیفی- پیمایشی است. نتایج این تحقیق نشان داد مهمترین عوامل ارزیابی قابلیت پیاده مداری در مسیر های پیاده رو عبارتند از: حمل و نقل و ترافیک، اجتماعی- اقتصادی، کالبدی، جذابیت و سرسبزی، امنیت، ایمنی، مبلمان و دسترسی. در گام اول به اولویت بندی معیارهای اصلی پژوهش پرداخته شد که مشخص گردید معیار امنیت در اولویت اول قرار دارد. معیار دسترسی در اولویت دوم و معیار مبلمان در اولویت سوم قرار دارد. در گام بعدی برای انعکاس ارتباطات متقابل میان معیارها از تکنیک دیماتل استفاده شد. بدین شکل که در ابتدا ماتریس روابط ارتباط مستقیم شاخص ها تشکیل گردید. بر اساس نتایج معیار امنیت از بیشترین تاثیرگذاری برخورداری است. معیار حمل و نقل و ترافیک از میزان تاثیرپذیری بسیار زیادی برخوردار است. براساس محاسبات صورت گرفته و سوپرماتریس حد، مشخص گردید احیای هویت های تاریخی در اولویت نخست قرار دارد. عدم وقوع جرم و جنایت در این مسیر در اولویت دوم و کیفیت زیباشناختی معبر سومین شاخص با اهمیت است.
شناسایی و اولویت بندی عناصر دموکراسی سازمانی در بخش عمومی با استفاده از دلفی فازی و فرایند تحلیل شبکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پذیرش عناصر دموکراسی سازمانی موجب بهبود شایستگی های کارکنان شده و همچنین می تواند عامل ایجاد ارزش برای ذی نفعان سازمان شود. پژوهش حاضر در راستای اجرای دموکراسی در سازمان به دنبال شناسایی و اولویت بندی عناصر دموکراسی سازمانی در بخش عمومی می باشد. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و بر مبنای ماهیت و روش در گروه پیمایشی است. در این پژوهش 9 عنصر دموکراسی سازمانی بر اساس ادبیات تحقیق شناسایی شدند. جامعه آماری این پژوهش 10 نفر از خبرگان دانشگاه خوارزمی بودند که به روش در دسترس انتخاب شدند و با استفاده از مقیاس پنج نقطه ای لیکرت نظرات آنها برای تعیین اهمیت این عناصر گردآوری شد. از این رو در آغاز به کمک دلفی فازی 8 عنصر دموکراسی سازمانی به عنوان مهم ترین عناصر مشخص شدند. در ادامه با استفاده از روش فرایند تحلیل شبکه ای عناصر دموکراسی سازمانی به لحاظ عملکرد رتبه بندی شدند که بر اساس آن تعهد و مشارکت، عدم تمرکز در تصمیم گیری و شفافیت به عنوان مهم ترین عناصر دموکراسی سازمانی شناخته شدند.
تدوین و الویت بندی راهبردهای ارتقای کیفیت زندگی شهری در محلات مسکونی کلانشهرها، با استفاده از مدل هایSWOT و ANP. مطالعه موردی: کلانشهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دوم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۸
59 - 69
حوزه های تخصصی:
استراتژی توسعه شهری فرآیند تهیه چشم انداز توسعه بلندمدت یک شهر است که بر اساس آن برنامه های اجرایی در مقیاس کوتاه مدت و بلند مدت تهیه می شوند. دست یافتن به چشم اندازهای واقعی که مورد توافق عمومی قرار گرفته باشند در این شیوه از برنامه ریزی شهری اولویت و ارجحیت یافته است، زیرا تجربه نشان داده است که موفق ترین اهداف و سیاست ها، در مرحله اجرا، آنهایی هستند که از طرف مردم، مدیریت شهری و دولت مرکزی در مورد آنها توافق و تفاهم وجود دارد. در واقع در اینجا سعی می شود برای دستیابی به اهداف کلان توسعه شهری، همه جناح ها و گروه های ذی نفع, ذی نفوذ, ذی مدخل, ذی ربط و ذی صلاح به نوعی گرد هم آمده و برای آینده شهر تصمیم بگیرند، تصمیمی که در ادامه تبدیل به برنامه ها، طرح های اجرایی می شوند. تدوین راهبردهایی جهت ارتقاء کیفیت زندگی شهری در محلات مسکونی کلانشهر تبریز بر پایه همین مبانی تئوریک و بر اساس مشارکت مردم در جهت رسیدن به چشم اندازهای برنامه توسعه ای تبریز1404 می باشد. در پژوهش حاضر از روش های پرسشنامه و مصاحبه برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده و جهت تحلیل داده ها از نرم افزارهایی مانند SPSS و Super Decisions بهره برده می شود. رتبه بندی راهبردها الویت مداخله را در راستاء ارتقاء کیفیت زندگی در کلانشهر تبریز مشخص می کند . در نهایت روند این تحقیق می تواند به عنوان یک مدل جهت استفاده در سایر کلانشهرها مطرح گردد. بر اساس نتایج حاصل شده، راهبرد "استقرار مدیریت بحران شهری متخصص و کارآمد و کسب سطح بالایی از آمادگی جهت مقابله با حوادث غیرمترقبه" بیشترین وزن را به خود اختصاص داده و در الویت اول راهبردهای کلانشهر تبریز قرار گرفته است.
رتبه بندی شیوه های زمان بندی طرح های قیمت گذاری تراکم ترافیک در کلانشهرهای توریستی مطالعه موردی: شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
27 - 38
حوزه های تخصصی:
در اجرای سیاست قیمت گذاری تراکم ترافیک در کلانشهرها، نحوه تغییرات نرخ عوارض نسبت به زمان اهمیت زیادی دارد و در میزان کارایی طرح قیمت گذاری تراکم ترافیک و بازدارندگی آن در میزان استفاده از خودروهای شخصی مؤثر است. بنابراین انتخاب مناسب ترین شیوه برای زمان بندی طرح های قیمت گذاری تراکم ترافیک نیازمند تحلیل و بررسی دقیق شیوه های مختلف زمان بندی و ارزیابی آنها با توجه به ویژگی های ترافیکی و اجتماعی شهر مورد نظر است. در کلانشهرهای توریستی به دلیل حضور گردشگران، حجم سفرهای با اهداف تفریحی و خرید در این کلانشهرها بیشتر از سایر شهرهاست. از طرفی بخش زیادی از رانندگان نیز با مسیر آشنایی نداشته و موجب متفاوت شدن الگوی سفرهای درون شهری در این کلانشهرها با سایر شهرها می شوند. به همین دلیل، انتخاب شیوه مناسب زمان بندی طرح های قیمت گذاری تراکم ترافیک در کلانشهرهای توریستی اهمیت بیشتری می یابد. در این تحقیق، سه شیوه زمان بندی عوارض ثابت، عوارض زمان بندی شده و عوارض هوشمند برای زمان بندی طرح های قیمت گذاری تراکم ترافیک در کلانشهرهای توریستی انتخاب شده و با استفاده از روش تحلیل شبکه ای (ANP) و براساس مقایسات زوجی و نظرات کارشناسان رتبه بندی شدند. براساس نتایج، شیوه عوارض زمان بندی شده برای طرح های قیمت گذاری تراکم ترافیک با وزن نرمال 49/0 در رتبه نخست و شیوه های عوارض ثابت و عوارض هوشمند به ترتیب با وزن های نرمال 26/0 و 25/0 در رتبه های دوم و سوم قرار گرفتند. مؤثرترین شاخص های این ارزیابی به ترتیب شاخص های کاهش زمان سفر، افزایش استفاده از حمل ونقل عمومی، کاهش تردد خودروهای تک سرنشین، افزایش سرعت عملکردی و کاهش تصادفات با عابرپیاده، موتور و دوچرخه سواران شناخته شدند. استفاده از نتایج این تحقیق در سیاست گذاری های مدیریت شهری موجب بهینه سازی سیاست قیمت گذاری تراکم ترافیک در کلانشهرهای توریستی مانند شهر مشهد شده و اثرگذاری این سیاست در کاهش تراکم ترافیک و مشکلات ناشی از آن را افزایش می دهد.
شناسایی و اولویت بندی راهبردهای توسعه در مناطق روستایی بر مبنای رویکرد برنامه ریزی استراتژیک، مورد مطالعه شهرستان اسدآباد، استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۱
177 - 204
حوزه های تخصصی:
توسعه روستایی مستلزم توجه به شرایط و ساختار فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و امکانات و ظرفیت های مناطق روستایی است. تعیین راهبردهای توسعه در هر منطقه بدون توجه به این مسائل با شکست مواجهه خواهد گشت. لذا هدف کلی پژوهش حاضر، شناسایی و اولویت بندی راهبردهای توسعه در مناطق روستایی شهرستان اسدآباد بود. از این رو، این پژوهش در دو مرحله به روش کیفی-کمی و با استفاده از ابزار پروتکل- پرسشنامه انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش 45 تَن از کارشناسان سازمان های دست اندرکار توسعه روستایی و مطلعین روستایی شهرستان اسدآباد به منظور شناسایی راهبردها و 8 نفر از متخصصان توسعه روستایی جهت اولویت بندی این راهبردها بودند که به شکل هدفمند از نوع بارز در هر دو مرحله انتخاب شدند. در مرحله اول شناسایی نقاط قوت، ضعف، تهدیدها و فرصت های توسعه در مناطق روستایی به کمک الگوی SWOT مورد بررسی قرار گرفت. در مرحله دوم نیز با استفاده از الگویANP اولویت بندی راهبردهای توسعه روستایی تعیین شد. نتایج نشان داد که راهبرد "حمایت مالی دولت از کشاورزان جهت خرید تجهیزات نوین توسعه روستایی و کشاورزی با ارائه تسهیلات اعتباری با بهره کم و بازپرداخت طولانی مدت" در اولویت اول قرار گرفت. مهم ترین الویت های بعدی شامل "متنوع سازی درآمد روستائیان و جذب نیروهای جوان تحصیلکرده از طریق سرمایه گذاری بر بخش های دامداری، باغداری و صنعتی مانند صنعت اکوتوریسم، گردشگری و صنایع تبدیلی-تکمیلی کشاورزی" و "تشکیل اتحادیه یا تعاونی کشاورزان (شبکه کشاورزان) برای افزایش بهره وری تولیدات (کشاورزی و آبیاری) و افزایش قدرت چانه زنی و فروش محصولات کشاورزی و صنایع دستی" بود. با توجه به اینکه راهبردهای تنوع در اولویت های بالاتری قرار گرفتند پیشنهاد می شود حمایت از فعالیت های غیرکشاورزی مانند صنایع دستی روستایی، گردشگری و صنایع تبدیلی کشاورزی بیشتر گردد.
سنجش کمی قابلیت برنامه ریزی محور های پیاده در بافت مرکزی همدان (نمونه موردی: خیابان های اکباتان، شهدا، تختی و بوعلی)
حوزه های تخصصی:
پدیده خودروگرایی یا شهرهای وابسته به خودرو، چالشی است که امروزه در جوامع شهری نمود بیشتری پیدا کرده است. بهبود استانداردهای زندگی و تمایل به رفاه فردی، زمینه ساز پدیده خودرو گرایی است. این امر در کنار فقدان زیرساخت های لازم حمل و نقل و گزینه های حمل و نقل عمومی در کشورهای در حال توسعه، بیش از پیش رو به وخامت گذاشته و هزینه های بسیاری را از جمله، اتلاف منابع طبیعی، مخاطرات زیست محیطی و مشکلات سلامت شهروندان را در پی داشته است. در کشورهای در حال توسعه مانند ایران که شهری شدن پیش از صنعتی شدن رخ داده است، پس از ورود اتومبیل، از همان ابتدا مسئله اولویت دادن سواره ها وجود داشته است. تجربیات پیاده راه سازی به ویژه در بافت های مرکزی شهرها نه تنها سیمای کالبدی مراکز شهری را عوض کرده، بلکه تغییرات نوینی را در ارتقای کیفیت زندگی شهری و رفتار اجتماعی مردم به وجود آورده است. در این راستا پژوهش حاضر با روش توصیفی - تحلیلی، از طریق مطالعه و تحلیل تجربیات داخلی و خارجی و همچنین با استناد به مطالعات و بررسی های میدانی، با هدف سنجش قابلیت جهت تبدیل به پیاده راه، به عنوان بستر کالبدی حیات مدنی، تعاملات اجتماعی و ساماندهی بافت مرکزی شهر همدان به رشته تحریر درآمده است. بر این اساس با استفاده از منابع اسنادی و تجربیات عملی، معیارها و شاخص های ارزیابی جهت تحلیل استخراج شده و پس از معرفی و شناخت محدوده و تحلیل آن با استفاده از روش فرآیند تحلیل شبکه ای به سنجش وضع موجود محورهای مورد مطالعه پرداخته شده است. نتایج پژوهش حاکی از آنست که محور بوعلی و اکباتان واجد بالاترین اولویت جهت تبدیل به پیاده راه می باشند .در نهایت در همین راستا اهداف ، راهبرد ها و سیاست ها استخراج و ارائه شده است.
طراحی مدل یکپارچه حکمروایی و مدیریت بحران در کلان شهرها (مورد مطالعه: شهر تهران)
حوزه های تخصصی:
مدیریت بحران به عنوان نظم در اجتناب و برخورد با خطرات تعریف می شود. به عبارت دیگر مدیریت بحران به مجموعه ای از عملیات و فرآیندهای مشخص گفته می شود که برای پیشگیری و کاهش اثرات بحران، قبل از بحران، در حین وقوع بحران و بعد از بحران برنامه ریزی می شوند. این نظم شامل آمادگی برای مواجه شدن با بحران، پاسخ گویی به آن ها و درنهایت پشتیبانی و بازسازی جامعه بعدازآن که عملیات امداد اولیه مربوط به بحران به اتمام رسند. شهرها برای مدیریت و اداره خود راهی بجز زمینه سازی برای توسعه دموکراسی نیافته اند و در این راه به شکل تازه ای از حاکمیت دست یافته اند، که برخی آن را در حد اختراع و ابداع جدید بشری در ایجاد نظام اجتماعی نوین دانسته اند. این شکل جدید به نام جنبش حاکمیت شایسته یا حکمروایی نامیده می شود که منشأ شهری دارد. حکمروایی شهری در پی آن است تا نقش دولت را در حد هماهنگ کننده و پاسدار قوانین محدود کند و از دخالت مستقیم آن را در تصمیم گیری ها، اداره و اجرای امور مربوط به زندگی روزمره مردم بکاهد. هدف از مقاله حاضر شناسایی ابعاد و مؤلفه های حکمروایی و مدیریت بحران با تکنیک غربالگری فازی و وزن دهی و اولویت بندی هریک از آن ها با تکنیک فرآیند تحلیل شبکه ای است. همچنین تحلیل نقش این ابعاد و مؤلفه ها در نظام مدیریت و برنامه ریزی شهری، شهرداری تهران می باشد. روش پژوهش حاضر توصیفی – پیمایشی است. جامعه و نمونه آماری عبارت است از 15 نفر از مدیران ارشد و دارای حداقل 10 سال سابقه مدیریتی و اجرایی در شهرداری تهران که در شناسایی ابعاد و مؤلفه های حکمروایی و مدیریت بحران شهرداری تهران نقش داشتند. سپس پس از شناسایی ابعاد و معیار ها با تکنیک فرآیند تحلیل شبکه ای به وزن دهی ابعاد و معیارهای پرداخته شده است.
سنجش کیفیت محی ط شه ری مطالعه موردی: محله های شهر برازجان
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۱ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱
37 - 53
حوزه های تخصصی:
کیفیت محیط شهری تحت تأثیر مستقیم معیارهای محیط زیستی، کالبدی، اجتماعی و اقتصادی است. لذا، این پژوهش تلاش دارد تا با استفاده از 16 شاخص در 4 معیار اصلی، کیفیت محیط شهری برازجان را در سال 1396 ارزیابی کند. در این پژوهش از دو روش اسنادی و پیمایشی برای گردآوری داده ها استفاده شده است. تلاش شده است تا به این دو پرسش پاسخ داده شود که: وضعیت کیفیت محیطی محله های شهر برازجان چگونه است؟ کدام محله های شهر وضعیت نامطلوبی دارند؟ قلمرو جغرافیایی پژوهش را 31 محله شهر برازجان و جامعه آماری پژوهش را 22600 خانوار ساکن در این شهر تشکیل می دهند. با استفاده از روش کوکران، 380 نمونه خانوار برای انجام دادن پرسشگری و تکمیل فرم محقق ساخته، به روش سیستماتیک منظم در سطح شهر توزیع شده اند. مقدار روایی ابزار با استفاده از روش ضریب تغییرات 0/66 و مقدار پایایی ابزار به روش آزمون آلفای کرونباخ، 0/86 محاسبه شده است. نیکویی برازش داده ها با استفاده از آزمون کولموگروف اسمیرنوف در سطح معنا داری 0/05، نشان می دهد که رقم آماره ها بالاتر از سطح معنا داری است. در ادامه، از فنون تصمیم گیری چندشاخصه (فرآیند تحلیل شبکه ای ) و روش های رایج در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی همانند طبقه بندی مجدد و شاخص همپوشانی موزون برای تجزیه، تحلیل و نتایج، استفاده شده است. یافته ها نشان می دهند که نواحی کارگاهی و پهنه های شهری واقع در حریم مسیل، نواحی غیررسمی، نواحی فرسوده، قدیمی و محله های نوظهور، از کیفیت نامطلوب و پایین محیطی برخوردارند. در پایان پیشنهادهایی برای ارتقای کیفیت محیطی، ارائه شده اند.
تدوین و ارزیابی راهبردهای توسعه یکپارچه الگوهای حمل و نقل در راستای پایداری، با بکارگیری فرآیند تحلیل شبکه ای (مطالعه موردی: استان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
115 - 143
حوزه های تخصصی:
بیان مسأله: حصول توسعه پایدار که در سایه آن رفاه اجتماعی و توسعه اقتصادی را به دنبال دارد، نیازمند ایجاد بسترها و زیرساخت های مناسبی است که شبکه حمل و نقل را می توان یکی از عمده ترین و کاراترین آن ها نامید؛ بنابراین یکی از مهم ترین موضوعات مورد نظر در زمینه توسعه پایدار، راهبرد حمل و نقل پایدار است. این موضوع پرداختن به رویکردهایی که حمل ونقل را به سمت پایداری اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی سوق دهد، ضروری می سازد و یکی از رویکردها یکپارچه سازی حمل و نقل است. استان کرمان به دلیل عدم برنامه ریزی مناسب در بخش حمل و نقل، به جایگاه واقعی خویش دست نیافته است. در این میان نیاز به ایجاد یک ظرفیت برنامه ریزی مناسب و تغییر سبک برنامه ریزی موجود وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر از جهت هدف، تحقیقی کاربردی است که در جهت تدوین و ارزیابی توسعه یکپارچه حمل و نقل منطقه ای در استان کرمان می کوشد. روش:همچنین از نظر ماهیت و روش اکتشافی- توصیفی- تجویزی است. جهت دستیابی به اطلاعات عمدتاً از طریق مراجعه به متون موجود، کتب درسی، اسناد و مدارک و مقالات خواهد بود و از روش اسنادی استفاده شده است. همچنین در ادامه برای تکمیل اطلاعات از روش های میدانی همچون استفاده از پرسش نامه و از روش مصاحبه استفاده شده است. جامعه آماری استان کرمان است و از تعدادی از کارشناسان، متخصصین و مدیران برنامه ریزی حمل ونقل استان به عنوان نمونه آماری مصاحبه گردیده است. در پژوهش حاضر، با استفاده از نظر کارشناسان از طریق مدل دلفی (Delphi) و تکنیک سوات (SWOT) تعدادی راهبرد جهت بهبود شرایط فعلی یکپارچگی حمل و نقل منطقه داده می شود. در ادامه راهبردهای حاصل، با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP) اولویت بندی می شوند. یافته ها: نتیجه حاصل از این فرآیند پژوهش، نشان دهنده این است که راهبردهای مورد قبول در این برنامه ریزی، راهبردهای تهاجمی هستند. لذا، راهبردهای تهاجمی با استفاده از مدل ANP تجزیه و تحلیل شده و اولویت نهایی آن ها به همراه میزان وزن هرکدام از راهبردها ارائه شده است. نتیجه گیری: نتیجه نهایی حاصل از فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP) نشان دهنده اهمیت و اولویت یکپارچگی مدیریتی- سازمانی بر سایر یکپارچگی های مطروحه در این پژوهش هست. در واقع یکپارچگی در مدیریت سبب یکپارچگی در تصمیم گیری ها شده و به طبع موجب می شود تا شرایط برای تحقق سایر انواع یکپارچگی مطرح شده در بخش حمل ونقل، فراهم گردد.
اولویت بندی عوامل اثرگذار بر توسعه نظام مدیریت دانش در مراحل چرخه مدیریت دانش (مطالعه موردی: شرکت پژوهش و فناوری پتروشیمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، به شناسایی عوامل تأثیر گذار بر توسعه مدیریت دانش در مراحل مختلف چرخه مدیریت دانش در شرکت پژوهش و فناوری پتروشیمی پرداخته شده و سپس این عوامل در مراحل مختلف چرخه مدیریت دانش اولویت بندی شدند. در تحقیق حاضر، ابتدا با استفاده از یک پرسشنامه توزیع شده میان خبرگان، کلیه فعالیت های مربوط به هر مرحله از چرخه مدیریت دانش به صورت بومی در شرکت مذکور شناسایی شدند. سپس با پرسشنامه دوم فعالیت های شناسایی شده در مرحله قبل، با در نظر گرفتن معیارها و اهداف مدیریت دانش در هر مرحله از چرخه آن اولویت-بندی شدند. اعتبارپرسشنامه به تایید خبرگان و اساتید دانشگاه رسیده است و پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ در نرم افزار SPSS بررسی شد. از آنجا که این پژوهش تا حدودی به سمت پژوهش کیفی پیش رفته از فنون دلفی در نمونه گیری و انتخاب خبرگان استفاده شده است. جهت تحلیل داده ها و اولویت بندی فعالیت ها از روش تاپسیس فازی و فرآیند تحلیل شبکه ای استفاده و نتایج حاصل از دو روش با یکدیگر مقایسه شد. نتایج این تحقیق بیان گر عواملی مهم در هر مرحله از چرخه مدیریت دانش هستند و سازمان باید به این فعالیت ها توجه کند و به منظور توسعه مدیریت دانش بر روی آنها سرمایه گذاری نماید. این فعالیت ها به طور خلاصه عبارتند از: در مرحله اول؛ تشریح روابط بین اجزای دانش،کدگذاری و یکپارچگی دانش. مرحله دوم؛ تجزیه و تحلیل دانش، ارزشیابی دانش. مرحله سوم؛ ایجاد سازگاری بین دانش جدید و دانش موجود، سازماندهی دانش از نظر ساختاری و محتوایی، کاربردی کردن دانش درون سازمان. مرحله چهارم؛ سازماندهی دانش از نظر ساختاری و محتوایی، توسعه محصول یا خدمت با استفاده از دانش جدید. مرحله پنجم؛ تجاری سازی دانش، تبدیل دانش به محصول یا خدمات ارزشمند برای مشتری به طور انعطاف پذیر، قابلیت دسترسی همگانی به دانش. مرحله 6؛ تجزیه و تحلیل دانش.
به کارگیری تکنیک ترکیبی از مدل BSC و ANP برای انتخاب بهترین بسته نرم افزاری ERP در صنعت نفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فناوری اطلاعات دوره ۴ بهار ۱۳۹۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
119 - 140
حوزه های تخصصی:
با توجه به پارامترهایی همچون افزایش جهانی تقاضای نفت، افت طبیعی مخازن، رشد فزاینده داده ها و کاهش تدریجی منابع، لازم است شرکت های اکتشافی و بهره بردار نفت مدیریت امکانات و منابع خود را بهبود بخشند .آرمان مدیریت فناوری اطلاعات در صنعت نفت، تجهیز شرکت های نفت به آخرین دستاوردهای فناوری اطلاعات روز دنیا در جهت تبادل بهینه اطلاعات و دستیابی به سیستم های اطلاعاتی یکپارچه، ایمن، انعطاف پذیر و کنترل پذیر می باشد. سیستم های برنامه ریزی منابع سازمان یکی از پرکاربردترین راه حل های فناوری اطلاعات است. با تنوع گسترده نرم افزارهای در دسترس ERP، مشخص کردن بهترین سیستم که مطابق با خواسته های سازمان باشد، کار سختی است. لازمه انتخاب بهترین سیستم ERP، انتخاب سیستمی است که متناسب با اهداف استراتژیک باشند که در این مورد کارت امتیازی متوازن می تواند تصویر کامل و همه جانبه ای از عملکرد این سیستم ها را در اختیار مدیریت قرار دهد. به منظور انتخاب بهترین سیستم در این مقاله از تکنیک های تصمیم گیری چندمعیاره استفاده می شود. در واقع ماهیت پیچیده مساله و وجود عوامل و شاخص های مختلف با وزن های متغیر ما را به استفاده از روش های تصمیم گیری چندمعیاره از جمله روش فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP) ترغیب نمود.