مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
فرآیند تحلیل سلسله مراتبی
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش با مطالعه ادبیات نظری، هفت مؤلفه اصلی برای سنجش میزان زیست پذیری در محلات مسکونی در نظر گرفته شد، که عبارتند از: سرمایه اجتماعی، عدالت اقتصادی، سرزندگی، هویت، محیط کالبدی سازگار، دسترسی و تاب آوری بافت. آن گاه با استفاده از آمارهای موجود، برداشت میدانی و پرسشنامه هر یک از سنجه ها را در دو بافت خودرو (محله غیاث آباد) و از پیش برنامه ریزی شده (محله مینودر) اندازه گیری شد. با استفاده از تکنیک AHP مؤلفه ها و شاخص های فوق الذکر وزن دهی و امتیاز نسبی هر یک از بافت های مورد نظر محاسبه شده است. بر اساس نتایج حاصل، میزان زیست پذیری محله غیاث آباد به عنوان بافت برنامه ریزی نشده معاصر شهر قزوین نسبت به محله مینودر با بافت برنامه ریزی شده، بالاتر است. به نظر می رسد یکی از دلایل مهم پایین بودن میزان زیست پذیری در محلات برنامه ریزی شده عدم توجه به مسائل اجتماعی-فرهنگی در فاز طراحی است. این بررسی اولویت های برنامه ریزی را در این دو بافت جهت دستیابی به زیست پذیری بالاتر را مشخص می سازد. براین اساس در بافت طراحی شده توجه به راهکارهایی جهت ارتقاء سرمایه اجتماعی، ارتقاء سرزندگی محیط شهر و ایجاد هویتی منحصر به فرد اشاره نمود. در بافت طراحی نشده، برنامه ریزی جهت ارتقاء سطح تاب آوری و حذف کاربری های ناسازگار می بایست در اولویت قرارگیرد.
بهره گیری از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی به منظور تبیین نقش فلسفه اسلامی در شکل گیری معماری متعالی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ پاییز ۱۳۹۶ شماره ضمیمه ۴۸
۳۹۲-۳۷۷
حوزه های تخصصی:
از فلسفه اسلامی به عنوان تلاشی عقلانی و استدلالی، جهت تبیین رابطه خداوند سبحان با عالم وجود و کشف خطوط کلی و امور جهان شناسانه عالم، نام برده شده است. این فلسفه الهی، در حوزه های گوناگون، تلاش دارد تا با بیانی عقلانی، در رفع شبهات از حریم دین کوشا باشد و انسان های غربت زده امروزی را به قرب الهی رهنمون ساخته و موجبات سعادت و رستگاری ایشان را فراهم آورد. در این زمینه به نظر می رسد هنر معماری متعالی، به عنوان دانشی عقلانی، منطبق با روح و فطرت انسانی و سود جسته از اندیشه ا ی الهی، می تواند وسیله ای باشد که فلسفه ی اسلامی را در راه تبیین رابطه ی خداوند سبحان و انسان غربت زده امروزی یاری کند. از اینرو مقاله حاضر بر آن است تا با استفاده از روش های تحقیق توصیفی – تحلیلی و تطبیقی و شیوه های تحقیق مرور متون، منابع و اسناد تصویری و مصاحبه و بهره گیری از تکنیک فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، به تبیین رابطه میان فلسفه ی اسلامی و هنر معماری بپردازد و قانونمندی ها و اندیشه ی متعالی موجود در ورای این قانونمندی ها در هنر و معماری متعالی را تبیین نماید. به این منظور مسجد گوهرشاد مشهد و مسجد جامع اصفهان، که از دیرباز برترین بستر تجلی اندیشه های والای قدسی در قالب صور فیزیکی بوده اند، تحلیل شده است. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که به ترتیب حرکت از فرش به عرش؛ عدالت؛ تاکید بر مرکزیت؛ احترام به محیط طبیعی؛ وحدت؛ سادگی فضایی و دوری از الحاقات زائد؛ ضرباهنگ و تکرار؛ حس اکتشاف؛ نظم؛ تنوع (تنوع فرم ها، تنوع گونه ها، تنوع رنگ ها، تنوع عملکرد ها)؛ و ابداع و نوآوری از جمله قانونمندی هایی هستند که زمینه را برای بیانی نمادین و استعاری از تجلی ساحتی مقدس در تار و پود صوری کالبدی فراهم می آورند.
مکان یابی پایگاه پشتیبانی مدیریت بحران مرکزی کلان شهر کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر احداث پایگاه های پشتیبانی مدیریت بحران در دستور کار سازمان های پیشگیری و مدیریت بحران کلان شهرها قرارگرفته است. یکی از موارد قابل توجه قبل از احداث این پایگاه ها مطالعه، بررسی و انتخاب مکان جغرافیایی مناسب برای استقرار این نوع کاربری است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی است که با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است. در این پژوهش ما به دنبال یافتن بهترین مکان برای پایگاه پشتیبانی مدیریت بحران مرکزی کلان شهر کرج می باشیم. بر این اساس ابتدا عوامل و معیارهای موثر در مکان یابی پایگاه پشتیبانی مدیریت بحران شناسایی شد. پس از مشخص کردن معیارهای طبیعی و انسانی مؤثر با استفاده از تکنیک مقایسه زوجی (AHP) و نرم افزار (Expert choice) اقدام به وزن دهی این معیارها گردید. در مرحله بعد کلیه لایه های اطلاعاتی در سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) با یکدیگر ترکیب شدند و نقشه مکان یابی پایگاه پشتیبانی مدیریت بحران مرکزی شهر کرج در 5 طبقه (کاملاً مناسب، مناسب، متوسط، نامناسب و کاملاً نامناسب) طبقه بندی و پنج موقعیت مکانی نیز به عنوان مکان های پیشنهادی جهت احداث این پایگاه معرفی شد. در نهایت با مشورت و نظرات کارشناسان مدیریت بحران، بر اساس پنج معیار شبکه دسترسی به جاده ها، ثقلیت و مرکزیت جغرافیایی، زمین با مساحت بزرگ تر و مناسب تر، فاصله از گسل و مجاورت و نزدیکی با بیمارستان، منطقه ای در مجاورت ترمینال شهید کلانتری کرج به عنوان بهترین مکان جهت احداث پایگاه پشتیبانی مدیریت بحران مرکزی کلان شهر کرج انتخاب گردید.
بهبود سیستم مدیریت پسماند شهر تهران با تأکید بر دفع نهایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۳۲
۱۶۲-۱۵۳
حوزه های تخصصی:
یکی از چالش انگیز ترین بخش های سیستم مدیریت پسماند بویژه در شهرهای بزرگ، انتخاب روش دفع نهایی پسماند است. هدف از انجام این پژوهش شناسایی روش بهینه دفع نهایی پسماند شهر تهران است. بدین منظور، تقدم و تأخر روش های دفع نهایی پیشنهادی پسماند شهر تهران، با ترکیب تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره تحلیل سلسله مراتبی و تاپسیس فازی تعیین گردید. قیاس روش های دفن در زمین، تولید RDF، بازیافت مواد همراه با دفن بقایا در زمین، تولید کمپوست و سوزاندن بدون استحصال انرژی بعنوان گزینه های تصمیم گیری انتخاب و با بگارگیری 4 گروه معیار اصلی شامل اثرات زیست محیطی، جنبه های اقتصادی، امور اجتماعی و ملاحظات تکنولوژیکی و 14 زیر معیار با هم مقایسه و رتبه بندی شدند. مقادیر ضریب نزدیکی حاصل از اجرای تکنیک تاپسیس فازی نشان داد که گزینه بازیافت مواد و دفن بقایا در زمین با ضریب نزدیکی 237/0 روش بهینه دفع نهایی پسماند شهر تهران است. تولید کمپوست، تولیدRDF، دفن در زمین و سوزاندن بدون استحصال انرژی بترتیب با ضرایب نزدیکی 212/0، 207/0، 195/0 و 148/0 در رتبه های بعدی جای گرفتند.
رتبه بندی پایداری محیط زیست در استان های منتخب ایران: مقایسه روش AHP و TOPSIS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مقداری دوره ۱۴ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
97 - 118
حوزه های تخصصی:
بررسی وضعیت پایداری محیط زیست از جمله مسائلی است که برای رسیدن به توسعه پایدار بسیار حائز اهمیت است. به این منظور در مطالعه حاضر پایداری محیط زیست برخی از استان های کشور با استفاده از دو روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و تاپسیس (TOPSIS) در سال های 1385 و 1390 مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفته است. بر اساس نتایج حاصل از روش تحلیل سلسله مراتبی، پایدارترین و ناپایدارترین استان های کشور در سال 1385 استان های کرمانشاه و مرکزی و در سال 1390 استان های آذربایجان شرقی و کرمان می باشند. در عین حال نتایج روش تاپسیس بیانگر این نکته است که در سال 1385 استان های گلستان و اردبیل و در سال 1390 استان های گلستان و کرمان به ترتیب پایدارترین و ناپایدارترین استان های کشور بوده اند. نتایج بررسی ها نشان می دهد با وجود این که هر دو روش تحلیل سلسله مراتبی و تاپسیس در اولویت بندی استان های کشور روش های مناسبی هستند، منتها نتایج روش تحلیل سلسله مراتبی از دقت و اطمینان بالاتری برخوردار بوده و این روش به عنوان روش مطلوب پیشنهاد می گردد.
مکان یابی محل دفن بهداشتی زباله در شهر ایوان غرب استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با رشد جمعیت و گسترش شهرنشینی، یکی از مهمترین موضوعاتی که در کنار مسائل و مشکلاتی چون ترافیک، انواع آلودگی ها، زاغه نشینی و مانند آن مدیران شهری را به خود مشغول ساخته است، مدیریت بهینه پسماندهای تولیدی می باشد. امروزه با توسعه شهرها، افزایش سطح درآمد و رفاه جامعه و رشد شتابان اقتصادی و اجتماعی در کشورها، علاوه بر افزایش روز افزون تولید پسماند، تغییر الگوی مصرف نیز منجر به تغییر در کیفیت پسماند جامد شده است.هدف: مکان یابی محل دفن بهداشتی زباله در شهر ایوان غرب.روش شناسی تحقیق: در این مطالعه نقشه ها و اطلاعات مورد نیاز پس از گردآوری از منابع مختلف، با توجه به عوامل مؤثر در مکان یابی محل دفن پسماند به لایه های اطلاعاتی قابل استفاده در محیط نرم افزاری ArcGIS تبدیل شدند. از روش های مختلف تصمیم گیری، روش AHPبه دلیل کاربرد رایج و مؤثر، برای ارزیابی قابلیت دفن پسماند انتخاب شد.قلمرو جغرافیایی پژوهش: شهر ایوان در 33 درجه و 50 دقیقه عرض شمالی و 46 درجه و 20 دقیقه طول جغرافیایی واقع شده است.یافته ها: معیارهای مورد استفاده شامل: کاربری اراضی، جنس خاک و قابلیت اراضی، کیفیت و عمق آب زیرزمینی، زمین شناسی، بارندگی، طبقات ارتفاعی، شیب، فاصله از شهر، فاصله از روستا، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه، فاصله از جاده، فاصله از خطوط انتقال نیرو، فاصله از چاه و چشمه، فاصله از مناطق حفاظت شده می باشد.نتایج: مناسب ترین مکان 98/7 درصد از مساحت منطقه را به خود اختصاص داده است.
تحلیلی بر وضعیت هوش هیجانی با رویکرد تلفیقی AHP و VIKOR در محیط فازی (مورد مطالعه: دانشکده های دانشگاه یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۷ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۲۷
115 - 139
حوزه های تخصصی:
مدرسان دانشگاه، به عنوان یکی از مهم ترین عناصر نظام آموزش عالی شناخته می شوند که امروزه، مسئولیت آنها در فرآیند آموزش و پرورش نسبت به گذشته سنگین تر و پیچیده تر شده است، به طوری که تدریس و انتقال دانش، یکی از نقش های آنهاست. به منظور ایفای نقش درست دانشگاه ها و دست یابی به تعالی این نهاد، بایستی علاوه بر ارزیابی بهره هوشی، هوش هیجانی اساتید را نیز مورد آزمون قرار داد. این تحقیق با استفاده از مدل برادبری و گریوز ضمن بیان اهمیت این مفهوم در آموزش عالی با به کارگیری فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و ویکور به ارزیابی هوش هیجانی در دانشکده های مختلف دانشگاه یزد پرداخته است. با توجه به ابهام در نظرات خبرگان و اساتید که جامعه آماری این تحقیق را تشکیل می دهند، پژوهش حاضر در محیط فازی انجام شده است که نتایج تحقیق نشان می دهد اساتید دانشکده های «علوم اجتماعی»، «فنی و مهندسی» و «اقتصاد، مدیریت و حسابداری» بهترین وضعیت را در بهره مندی از هوش هیجانی دارا می باشند اما به طور کلی وضعیت این مفهوم در اکثر دانشکده ها نامناسب است.
پتانسیل یابی منابع آب زیرزمینی با استفاده از رویکرد تلفیقی AHP و Fuzzy Topsis (مطالعه موردی: دشت سیلاخور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۸ بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۶
59 - 41
حوزه های تخصصی:
طی چند دهه گذشته، در نتیجه افزایش جمعیت، صنعتی شدن، شهرنشینی و ... تقاضا برای آب افزایش یافته که عمده ی این نیاز با بهره برداری از منابع آب زیرزمینی تأمین گردیده است. از این رو، بایستی عدم قطعیت موجود در تقاضا و تأمین آب را با مدیریت صحیح آب های زیرزمینی، با تعیین مناطق دارای پتانسیل آب زیرزمینی به حداقل رساند. در این پژوهش تلاش شده تا با استفاده از روش ترکیبی فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و تاپسیس فازی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی، نقاط دارای پتانسیل منابع آب زیرزمینی در دشت سیلاخور را تعیین نمود. در این راستا، یازده لایه ی موضوعی شامل لایه های لیتولوژی، بارش، پوشش گیاهی، تراکم و فاصله از گسل، ارتفاع، شیب، دما، کاربری اراضی، تراکم و فاصله از آبراهه براساس پردازش تصاویر ماهواره ای و داده های آماری تهیه و در ایجاد نقشه ی پتانسیل یابی منابع آب زیرزمینی به کار گرفته شد. نقشه ی پتانسیل منابع آب زیرزمینی در پنج طبقه شامل پتانسیل زیاد، خوب، متوسط، کم و خیلی کم پهنه بندی گردید. بر این اساس نقاط دارای پتانسیل زیاد تا متوسط بیشتر در مرکز و جنوب غربی دشت قرار گرفته و منطبق بر نواحی آبرفت های کواترنری و سازندهای سخت کربناته می باشد. اعتبار سنجی توسط تعداد چاه های بهره برداری موجود در منطقه انجام شد که نتایج بدست آمده بیانگر آن است که، استفاده از رویکرد تلفیقی فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و تاپسیس فازی در پتانسیل یابی با موقعیت چاه ها همخوانی خوبی دارد، به طوری که حدود 87 % از چاه های بهره برداری در مناطقی با پتانسیل آب زیرزمینی متوسط تا زیاد قرار گرفته است.
ارائه روش ترکیبی ازشاخص های گیاهی به منظور پایش مناطق ریسک پذیر جنگلی با استفاده از داده های فراطیفی پریسما - بخشی از مناطق جنگلی شمال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق از داده های تصاویر فراطیفی پریسما برای پایش وضعیت سلامتی جنگل و مناطق ریسک پذیر جنگلی از لحاظ تنش های آبی، عدم رشد کافی، آفت و بیماری های گیاهی و میزان سبزینگی بخشی از جنگل های رودسر، رامسر و تنکابن در شمال ایران در سال 2020 پرداخته است. برای این منظور، ابتدا با ترکیب شاخص های سنجش از دوری با رویکردهای مختلف، مناطق جنگلی از لحاظ ریسک پذیری، به پنج منطقه مختلف تقسیم بندی و سپس نتایج حاصل در هر مرحله با روش های مختلف وزن دهی در سیستم اطلاعات جغرافیایی ترکیب شده و نقشه نهایی مناطق ریسک پذیر جنگلی حاصل شده است. در پژوهش حاضر، از ترکیب دوازده شاخص گیاهی از سه گروه شاخص های مختلف شامل: سبزینگی، شاخص های رشد و رنگدانه های برگ گیاهان و شاخص های رطوبت سطح برگ و همچنین چهار شاخص انفرادی دیگر مورد استفاده قرار گرفت. بر این اساس، شانزده نقشه ریسک پذیر جنگلی در پنج کلاس با پتانسیل ریسک پذیری مختلف استخراج، سپس این لایه های اطلاعاتی با روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی وزن دهی شدند و در ادامه نقشه نهایی بر اساس وزن های اختصاص یافته تولید شد. مقایسه میانگین نتایج شاخص های ترکیبی و شاخص های منفرد، با نقشه حاصل از طبقه بندی نشان داد که شاخص های ترکیبی نسبت به شاخص های منفرد از دقت بالایی برخوردارند. مقادیر کمّی نتایج نشان دادند تقریباً در دو کلاس پرریسک منطقه جنگلی شاخص های ترکیبی دارای خطای 11 درصد و شاخص های منفرد دارای خطای تقریباً دو برابری آنها - 21 درصد - هستند. لذا به کارگیری شاخص های ترکیبی تقریباً 50 درصد خطای تخمین مناطق ریسک پذیری جنگلی را کاهش داده و با دقت بهتری پایش مناطق ریسک پذیر جنگلی را رقم می زنند. بنابراین استفاده ازترکیب شاخص ها با رویکردهای مختلف در تصاویر فراطیفی نسبت به روش شاخص های منفرد برای پایش کاربردهای مختلف پوشش گیاهی توصیه می شود.