مطالب مرتبط با کلیدواژه

دشت سیلاخور


۱.

بررسی ارتباط پارامترهای اقلیمی و عملکرد گندم دیم با استفاده از مدل رگرسیونی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گندم دیم دشت سیلاخور مدل رگرسیونی پارامتر های اقلیمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۸۴ تعداد دانلود : ۷۹۹
در این مقاله از طریق یک معادله رگرسیونی به ارتباط پارامترهای اقلیمی ( متغیرهای مستقل) و افزایش یا کاهش عملکرد گندم دیم متغیر وابسته در دشت سیلاخور واقع در استان لرستان پرداخته شده است پارامترهای اقلیمی مورد استفاده از میزان بارشهای پاییزه و بهاره تعداد روزهای یخبندان بهاری اولین بارش پاییزه و تعداد روزهای بارانی بالای یک میلی متر دوره مرطوب سال تشکیل شده اند نتایج به دست آمده نشان می دهد که بین عملکرد گندم دیم و متغیر های میزان بارش پاییزه ارتباط معمکوس برقرار میباشد همچنین با توجه به شاخص R- squard در معادله رگرسیونی مذکور مشخص شد که تنها 47% از تغییرات متغیر وابسته عملکردگندم دیم توسط متغیر های مستقل مومرد استفاده در مدل رگرسیونی توضیح داده می شوند و 53% از تغییرات عملکرد گندم دیم به پارامترهای دیگری وابسته می باشد.
۲.

سنجش ارتباط طول گسل، بزرگی زمین لرزه، پهنه گسیختگی و جابجایی عمودی زمین (مطالعه موردی: دشت سیلاخور)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دشت سیلاخور گسلش زمین بزرگای زلزله پهنه گسیختگی جابه جایی عمودی زمین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴۱ تعداد دانلود : ۸۴۷
این مقاله بر آن است تا خطر گسلش ناشی از زمین لرزه در دشت سیلاخور را به کمک سنجش پارامترهای موثر (طول گسل، بزرگای زمین لرزه، پهنای گسیختگی و جابه جایی عمودی) مورد بررسی قرار داده پهنه بندی مناسبی از میزان خطرپذیری ناشی از آن را به عمل آورد. در این پژوهش با استفاده از شواهد مربوط به این پارمترها گسیختگی در پهنه های لرزشی از رخدادهای قبلی تعیین و به کمک تکنیک های تحلیل آماری تحدید شد. نتایج نشان می دهد که از مجموع گسل های موجود در این دشت شش گسل توان بالقوه ایجاد زمین لرزه هایی با بزرگا و دامنه ای بین 8/5 تا بیش از 7 ریشتر دارند که بنا بر همین روابط زمین لرزه های با این بزرگا می توانند در پهنه ای به وسعت 1 تا 3 کیلومتری پیرامون گسل، گسیختگی هایی ایجاد کنند که ارتفاع مقادیر جابه جایی عمودی آن ها به بیش از 107 سانتیمتر خواهد رسید. شاخص های فوق مبنای پهنه بندی نواحی در معرض خطر گسلش قرار گرفته است. یافته ها نشان می دهد که شهر درود و 53 روستا از 163 روستای محدوده مورد مطالعه روی پهنه های پر خطر گسلش، 22 روستا بر روی پهنه های با خطر متوسط گسلش و 37 روستا بر روی پهنه های کم خطر گسلش قرار دارند.
۳.

عوامل طبیعی تأثیرگذار بر الگوی پراکنش سایت های باستانی دشت سیلاخور در استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژئومورفولوژی دشت سیلاخور شرایط محیطی سایت های باستانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲۷ تعداد دانلود : ۴۹۴
اهداف: سایت های باستانی به بقایای استقراری گفته می شود که در دامنه و کوهپایه ارتفاعات و در شیب هایی که جهت اسکان یا تدفین و غیره مناسب بوده است، واقع شده اند. هدف از این تحقیق، بررسی ارتباط بین عوامل طبیعی(ژئومورفولوژی، توپوگرافی و منابع آب) و شکل گیری سایت های باستانی دشت سیلاخور در شمال شرقی استان لرستان به عنوان یکی از مناطق فعال تکتونیکی ایران است. روش: روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و با استفاده از ابزاری مانند نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی، ژئومورفولوژی و قابلیت های تحلیل مکانی نرم افزار Arc GIS انجام شده است. یافته ها/ نتایج: یافته های تحقیق نشان می دهد که تفاوت هایی در ار تباط بین دوره تشکیل سایت ها و عوامل طبیعی مشاهده می شود به طوری که از ۲۵ سایت با ارتفاع بیشتر از ۱۶۰۲ متر، ۲۱ سایت مربوط به دوره تاریخی است. همچنین هر یک از عوامل طبیعی مورد مطالعه، در سه دوره تشکیل سایت ها، متفاوت عمل کرده اند. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که شکل گیری سایت های باستانی، در سه دوره تاریخی، در دشت سیلاخور، به دلیل وجود توپوگرافی هموار و منابع آب کافی بوده است. واحد دشت آبرفتی به دلیل وجود منابع آب، خاک حاصلخیز و ارتفاع و شیب کم، دارای بیشترین و مناطق مرتفع و کوهستانی به دلیل محدودیت های طبیعی، دارای کم ترین تراکم سایت باستانی می باشند.
۴.

عوامل محیطی موثر بر شکل گیری و رخداد مخاطرات طبیعی سکونت گاه های روستایی دشت سیلاخور استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: لرستان مخاطرات طبیعی دشت سیلاخور عوامل محیطی سکونت گاه های روستایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۳۳ تعداد دانلود : ۷۸۸
اصولاً استقرار و پیدایش یک روستا بیش از هر چیز تابع شرایط محیطی و موقعیّت جغرافیایی آن است. بنابراین شناخت عوامل محیطی تأثیرگذار در شکل گیری سکونت گاه های روستایی از اهمّیت زیادی برخوردار است. دشت سیلاخور در شمال شرقی استان لرستان از جمله مناطقی است که با وجود فاکتورهای محیطی مساعد جهت سکونت-گزینی، به دلیل وجود شبکه زهکشی متراکم و گسل های اصلی و فرعی مختلف، دارای مخاطرات طبیعی گوناگونی است. با توجّه به موضوع تحقیق، از ابزار مختلفی مانند نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی، ژئومورفولوژی، منابع آب و تصاویر ماهواره ای استفاده شده است. همچنین ابزارهای مختلف نرم افزار Arc GIS و روش AHP برای هم پوشانی لایه ها مورد استفاده قرار گرفته است. روش تجزیه و تحلیل بدین صورت است که ابتدا فاکتورهای محیطی مؤثّر در شکل گیری سکونت گاه ها و رخداد مخاطرات طبیعی شناسایی و سپس موقعیّت سکونت گاه ها در ارتباط با هر یک از فاکتورهای محیطی و مخاطرات طبیعی، تحلیل شدند. نتایج نشان می دهد که مهم ترین عامل ژئومورفیک در پراکندگی و استقرار روستاها، دشت های آبرفتی است. پایدارترین عامل اکولوژیک مؤثّر بر پراکنش روستاها در دشت سیلاخور عامل شیب و ناپایدارترین عامل، وجود گسل های مختلفی است که باعث لرزه خیزی منطقه شده است. بررسی مخاطرات طبیعی دشت سیلاخور بیانگر این نکته است که از بین 223 روستا موجود، 18 روستا در معرض خطر سیل، 41 روستا در معرض خطر زمین لغزش و 66 روستا در خطر خیلی بالای زلزله قرار گرفته اند. همچنین تلفیق نقشه نهایی مخاطرات نشان می دهد که 18 روستا در معرض خطر بالای سوانح طبیعی قرار دارند.
۵.

تحلیل الگوهای استقراری عصر مس وسنگ در دشت سیلاخور با استفاده از تحلیل های SIG

کلیدواژه‌ها: زاگرس مرکزی دشت سیلاخور عصر مس وسنگ الگوی استقراری GIS

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۰ تعداد دانلود : ۲۸۰
عصر مس وسنگ ازجمله ادوار دارای اهمیت پیش ازتاریخ ایران است. تحولات این دوره در زاگرس مرکزی در ادامه دوره نوسنگی ظهور نموده است. از مناطق مهم زاگرس مرکزی که دارای استقرارگاه های زیادی در رابطه با عصر مس وسنگ بوده، دشت سیلاخور در شمال لرستان است. با وجود غنای فرهنگی دشت سیلاخور در عصر مس وسنگ، تاکنون مطالعه هدفمندی به منظور روشن نمودن وضعیت مس وسنگ این ناحیه صورت نگرفته است. در این راستا، به منظور روشن شدن الگوهای استقراری عصر مس وسنگ دشت سیلاخور، این مطالعه که چکیده ای از بررسی های باستان شناسی احمد پرویز و مطالعات هدفمند نگارندگان است، ارائه می گردد. نگارندگان در این پژوهش سعی در یافتن پاسخ پرسش های ذیل داشته اند: الگوهای استقراری دشت سیلاخور در عصر مس وسنگ به چه صورت بوده است؟ تغییرات الگوهای استقراری در ادوار قدیم، میانی و جدید عصر مس وسنگ دشت سیلاخور را چگونه می توان تحلیل نمود؟ به نظر می رسد چند عامل منابع آبی، ارتفاع از سطح دشت سیلاخور و راه های ایلات در شکل گیری استقرارگاه های این ناحیه در عصر مس وسنگ مؤثر بوده اند. بررسی ها و مطالعات انجام شده در این دشت تاکنون 80 محوطه باستانی را در رابطه با عصر مس وسنگ نشان داده است. برخی از این محوطه ها دارای هر سه دوره قدیم، میانی و جدید عصر مس وسنگ هستند. اطلاعات مکانی گردآوری شده در این پژوهش، از روش مطالعات علم GIS و با اجرا شدن در نرم افزار ArcGIS 10.3 مورد مطالعه قرار گرفته اند. مبنای این مطالعات، فاصله هر محوطه استقراری با نزدیک ترین رودخانه و سطح ارتفاع آن نسبت به دشت سیلاخور است. این نقشه ها در هر سه دوره قدیم، میانی و جدید عصر مس وسنگ دشت سیلاخور اجرا شده اند.
۶.

مدیریت بحران در ارتباط با خطر گسلش و زمین لرزه (مطالعه موردی منطقه دشت سیلاخور)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۱۶۲ تعداد دانلود : ۱۱۹
مقدمه: زلزله به عنوان پدیده ای طبیعی، پیوسته در طول تاریخ باعث خرابی ها و از بین رفتن جان انسان های زیادی شده است. برنامه ریزی مناسب جهت پیشگیری یا کاهش آثار مخرب این پدیده از اهمیت ویژه ای برخوردار است و شناسایی و پیش بینی نحوه عمل و نوع تاثیرگذاری آن به مدیران کمک می کند تا به نوشتن سناریوهای دقیق تری از روند بحران و نیز کنترل آن اقدام نمایند و در نتیجه سرعت عملکرد خود را در مهار بحران در حد زیادی بالا ببرند. روش ها: روش بررسی بر پایه مطالعه دیرینه لرزه شناسی منطقه و داده های ژئوتکنیکی و لرزه زمین ساخت و عملیات میدانی انجام گرفته است. در ادامه لایه های اطلاعاتی با استفاده از GIS تهیه و به بررسی ویژگی های ژئوتکنیکی منطقه اقدام شده است و در نهایت نتایج حاصله در ارتباط با تحلیل خطرپذیری منطقه، تجزیه و تحلیل شده اند. یافته ها: وقوع زمین لرزه های اخیر در نزدیکی گسل دورود که با وقوع پدیده های ژئوتکنیکی متعددی از جمله اثرات ساختگاهی، روانگرایی و زمین لغزش همراه بوده است، فعال شدن مجدد این گسل را نشان می دهد. این حرکات و ریزش های دامنه ای بعضاً موجب مسدود شدن جاده های ارتباطی نیز گردیده است. نتیجه گیری: بر پایه داده ها و تحلیل آنها، رویداد پدیده های گسلش و زمین لرزه در گستره دشت سیلاخور دور از انتظار نیست. همچنین زلزله های بزرگ سال های اخیر، نقش حیاتی مولفه های مدیریت بحران زلزله را در کنترل خطرپذیری و کاهش آسیب های ناشی از زلزله تایید می کند؛ به همین دلیل انجام اقدامات جدی و اصولی در راستای پیشگیری و کاهش خطرپذیری ناشی از زلزله در منطقه مذکور باید در دستور کار قرار بگیرد.
۷.

آشکارسازی الگوهای توزیع فضایی محوطه های باستانی دوران گودین III در ارتباط با عوامل اقلیمی و فیزیکی در حوضه سیلاخور(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۳ تعداد دانلود : ۱۲۵
عوامل محیطی و اقلیمی در شکل گیری جوامع باستانی می توانند نقش آفرین باشند. دوره گودین III یا عصر مفرغ جدید (1400-2600 ق.م) درواقع مهم ترین مرحله دوره مفرغ در غرب ایران است که نقش اساسی در شکل گیری ساختار فرهنگی و شهرنشینی غرب کشور داشته است. هدف اساسی این تحقیق آشکارسازی توزیع فضایی سایت های باستانی دوره گودین III در ارتباط با شرایط اقلیمی و جغرافیای طبیعی دشت سیلاخور استان لرستان است. نتایج حاصل از تحلیل خودهم بستگی فضایی بیانگر آن بود که توزیع فضایی سایت های باستانی دوره گودین III از الگوی خوشه ای خطی پیروی کرده و دو فاکتور اقلیمی بارش و پوشش گیاهی مهم ترین المان های محیطی شکل دهنده این ساختار خوشه ای بوده اند. توزیع فراوانی سایت های باستانی دوره گودین III هم بستگی فضایی برابر 75/0 با پوشش گیاهی در دشت سیلاخور نشان داد بیش از 75 درصد از سایت های مورد بررسی در طبقه بیشینه بارش قرار گرفته اند. نتایج بیانگر آن بود که 90 درصد از سایت های مورد بررسی در فاصله کم تر از یک کیلومتر از رودخانه های دائمی به ویژه رودخانه سیلاخور قرار گرفته اند. بارش، پوشش گیاهی و منابع آب سطحی، الگوی توزیع فضایی خوشه ای خطی سایت های باستانی دوره گودین III را در پایین ترین تراز ارتفاعی ایجاد کرده است. نتایج نشان داد که پایین ترین طبقه ارتفاعی سطح دشت سیلاخور بستر اصلی را برای ایجاد محوطه های باستانی دوره گودین III فراهم کرده است، که به نوعی عدم وجود تهدید عمده از طرف دشمن خارجی را نیز به ذهن القا می کند.
۸.

شناسایی عوامل مؤثر بر کاهش تراز آب زیرزمینی با بهره گیری از معیار موجک–آنتروپی (مطالعه ی موردی: آبخوان دشت سیلاخور)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تراز متوسط آب زیرزمینی دشت سیلاخور تبدیل موجک معیار موجک-آنتروپی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۲۷
تحلیل سری زمانی فرایندهای هیدرولوژیکی نقش بسزایی را در شناخت دقیق رفتار این فرایندها ایفا می کند. معیار موجک-آنتروپی شاخصی نوین جهت بررسی نوسانات سری های زمانی می باشد. در این مقاله با بهره گیری از معیار موجک-آنتروپی ترتیب عوامل مؤثر در کاهش تراز آب زیرزمینی در دشت سیلاخور مورد بررسی قرار گرفته است. به طور کلی کاهش معیار موجک-آنتروپی یا کاهش پیچیدگی سری زمانی یک پدیده، بیانگر کاهش میزان نوسانات طبیعی سری زمانی و در نتیجه نشان دهنده ی رخداد یک روند نامطلوب در سری زمانی است. در این راستا جهت شناسایی عامل مؤثر در افت سطح آبخوان ابتدا سری های زمانی ماهانه ی بارش، دما و دبی رودخانه های این دشت به بازه های زمانی کوچک تر تقسیم شدند و سپس هرکدام از این سری ها تحت تبدیل موجک به چندین زیر سری با مقیاس های زمانی مختلف تجزیه شد و نهایتاً پس از محاسبه انرژی موجک نرمال شده برای این زیرسری های زمانی، معیار موجک-آنتروپی برای هر یک از این    بازه های زمانی محاسبه گردید. نتایج به دست آمده از تحلیل تغییرات معیار موجک-آنتروپی گویای این واقعیت است که کاهش 71 درصدی پیچیدگی دبی رودخانه های خروجی از این منطقه بیشتر از تغییرات بارش و دما با کاهش پیچیدگی به ترتیب به اندازه ی 13 و 5/10 درصد بر کاهش پیچیدگی تراز آب زیرزمینی تأثیر گذاشته است و این موضوع گویای تقدم تأثیر عوامل انسانی بر عامل تغییر اقلیم در کاهش تراز سطح آب زیرزمینی در این دشت است.
۹.

پتانسیل یابی منابع آب زیرزمینی با استفاده از رویکرد تلفیقی AHP و Fuzzy Topsis (مطالعه موردی: دشت سیلاخور)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تاپسیس فازی فرآیند تحلیل سلسله مراتبی پتانسیل یابی آب زیرزمینی دشت سیلاخور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۲
طی چند دهه گذشته، در نتیجه افزایش جمعیت، صنعتی شدن، شهرنشینی و ... تقاضا برای آب افزایش یافته که عمده ی این نیاز با بهره برداری از منابع آب زیرزمینی تأمین گردیده است. از این رو، بایستی عدم قطعیت موجود در تقاضا و تأمین آب را با مدیریت صحیح آب های زیرزمینی، با تعیین مناطق دارای پتانسیل آب زیرزمینی به حداقل رساند. در این پژوهش تلاش شده تا با استفاده از روش ترکیبی فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و تاپسیس فازی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی، نقاط دارای پتانسیل منابع آب زیرزمینی در دشت سیلاخور را تعیین نمود. در این راستا، یازده لایه ی موضوعی شامل لایه های لیتولوژی، بارش، پوشش گیاهی، تراکم و فاصله از گسل، ارتفاع، شیب، دما، کاربری اراضی، تراکم و فاصله از آبراهه براساس پردازش تصاویر ماهواره ای و داده های آماری تهیه و در ایجاد نقشه ی پتانسیل یابی منابع آب زیرزمینی به کار گرفته شد. نقشه ی پتانسیل منابع آب زیرزمینی در پنج طبقه شامل پتانسیل زیاد، خوب، متوسط، کم و خیلی کم پهنه بندی گردید. بر این اساس نقاط دارای پتانسیل زیاد تا متوسط بیشتر در مرکز و جنوب غربی دشت قرار گرفته و منطبق بر نواحی آبرفت های کواترنری و سازندهای سخت کربناته می باشد. اعتبار سنجی توسط تعداد چاه های بهره برداری موجود در منطقه انجام شد که نتایج بدست آمده بیانگر آن است که، استفاده از رویکرد تلفیقی فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و تاپسیس فازی در پتانسیل یابی با موقعیت چاه ها همخوانی خوبی دارد، به طوری که حدود 87 % از چاه های بهره برداری در مناطقی با پتانسیل آب زیرزمینی متوسط تا زیاد قرار گرفته است.