مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
قلب
حوزه های تخصصی:
فعالیت های ورزشی با توجه به نوع، شدت، مدت و برخی از خصوصیات فردی تأثیر متفاوتی بر ساختمان و عملکرد قلب دارد. هدف این تحقیق مقایسه ویژگی های قلبی جانبازان ورزشکار و غیر ورزشکار بود. آزمودنی ها جانبازان قطع یک پا (زیر یا بالای زانو) بودند که در دو گروه ورزشکار و غیر ورزشکار مورد مقایسه قرار گرفتند.گروه ورزشکار شامل 12 عضو تیم والیبال نشسته استان فارس در دامنه سنی 29 الی 38 سال بودند و گروه مقابل را 11 غیر ورزشکار در دامنه سنی 26 الی 38 سال بدون هیچگونه سابقه فعالیت ورزشی تشکیل می دادند که هر دو گروه به طور داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند.متغیرهای مورد مطالعه در دو حالت استراحت و بعد از فعالیت زیر بیشینه منتخب با 60 درصد ضربان قلب ذخیره ثبت گردیدند. ضربان قلب و ارتفاع مجموعه QRS با استفاده از الکتروکاردیوگرام و فشار خون هر دو گروه در دو وضعیت استراحت و بعد از فعالیت اندازه گیری و ثبت گردید.نتایج تحقیق نشان داد که میانگین ارتفاع مجموعه QRS، قبل و بعد از فعالیت در گروه ورزشکار بیشتر از گروه غیر ورزشکار بود و ضربان قلب و فشار خون قبل و بعد از فعالیت در گروه ورزشکار کمتر از گروه غیر ورزشکار بود.اما استفاده از روش آماری تجزیه و تحلیل واریانس یک سویه نشان داد که هیچ کدام از تفاوت ها از نظر آماری معنی دار نبود (05/0 = P). نتایج تحقیق نشان داد که فعالیت ورزشی والیبال نشسته در آزمودنی های مورد مطالعه تأثیر معنی داری بر ضربان قلب، ارتفاع مجموعه QRS و فشار خون نداشته است.
تاثیر 14 هفته تمرین استقامتی بر بیان ژن HDAC4 بطن چپ رت های نر نژاد ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف؛ فعالیت های استقامتی موجب هایپرتروفی قلب می شود ضمن اینکه دیده شده میزان بیان HDAC4 در عضلات اسکلتی تحت تاثیر فعالیت های استقامتی قرار می گیرد. بنابراین هدف این مطالعه بررسی اثر تمرینات استقامتی بر بیان ژن hdac4بطن چپ است. موتد و روش ها؛ بدین منظور 14 رت تحت شرایط کنترل شده (دما، چرخه روشنایی و تاریکی و دسترسی آزاد به آب و غذا) نگهداری و در ادامه به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و تجربی تقسیم شدند. گروه تجربی یک برنامه (14 هفته ای) استقامتی را روی تردمیل اجرا کرد و سپس 48 ساعت پس از پایان آخرین جلسه تمرینی بی هوش و تشریح شدند، سپس قلب و بطن چپ آنها خارج و با استفاده از روشReal time-PCR میزان بیان ژن hdac4 بطن چپ آنها اندازه گیری شد، در پایان با استفاده از آزمون آماری t اطلاعات به دست آمده ارزیابی شد.یافته ها؛ نتایج نشان داد، میانگین بیان ژن hdac4 بطن چپ گروه تجربی به طور معنی داری بیشتر از گروه کنترل بود(P=0.002). بحث و نتیجه گیری؛ به نظر می رسد تفاوت ها در نوع هایپرتروفی ایجاد شده در بطن چپ ناشی از پاسخ متفاوت ژن hdac4 باشد.
تحلیل معنایی و بازتاب های کلامی و اعتقادی «أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ»(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
159-169
حوزه های تخصصی:
آیه «وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ» در سوره انفال از آن دسته آیاتی است که در دیدگاه روایات و مفسّران شیعه و اهل سنت دارای معانی و احتمال های متفاوتی است. این پژوهش در راستای تحلیل معنایی این آیه به روش تحلیلی- توصیفی و با تکیه بر روایات تفسیری و دیدگاه مفسّران شیعه و اهل سنت نگاشته شده است. این مقاله پس از بررسی لغات مهم آیه و به دست آوردن معانی آن به بیان روایات تفسیری ذیل آن پرداخته و از دیدگاه روایات، معانی حائل شدن خداوند بین انسان و قلبش را معرفی کرده، سپس اندیشه های تفسیری چهار مفسّر شیعه و اهل سنت یعنی شیخ طوسی، طبرسی، فخر رازی و علامه طباطبائی را بیان می دارد مبنی بر اینکه آن ها معتقدند: حائل شدن خداوند بین انسان و قلبش به سبب مرگ بوده یا به معنای نزدیکتر بودن خداوند به انسان از خودش است. سومین احتمال از دیدگاه این مفسّران حائل شدن خداوند به معنای دگرگون کننده قلوب است و علامه حائل شدن را به معنای مالکیت خداوند می داند. در پایان این پژوهش، به بیان چهار بازتاب کلامی، اعتقادی آیه پرداخته شده است.
از رویکرد دانش افزا تا رویکرد نگرش ساز (نگاهی آسیب شناسانه به کتابهای معارف اسلامی و پیشنهاد یک رویکرد راهگشا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این مقاله در پی ارائه رویکردی نوین است که برخی کاستی های کتب درسی معارف اسلامی دانشگاه را تا حدّی برطرف کند. روش: در گردآوری اطلاعات، تکیه این مقاله به روش کتابخانه ای است و دستاورد خود را با پژوهشهای میدانی(کمّی و کیفی) نیز تکمیل کرده است. برای تحلیل و نتیجه گیری نیز از تحلیلهای دینی، فلسفی و روان شناختی بهره برده ایم. یافته ها: در مرحله نخست، برخی چالشها و کاستی های موجود درکتب درسیِ معارف، شناسایی شده است. در مرحله بعد، این نوشتار به ریشه یابی و راهیابی پرداخته و برای رفع این چالشها، رویکرد جدیدی به نام «رویکرد نگر ش ساز» را پیشنهاد می دهد. نتیجه گیری: در حقیقت، در این مقاله دو موضع از هم تفکیک شده اند؛ یکی، رویکرد دانش افزای صرف و دیگری، رویکرد نگرش ساز؛ آن گاه ریشه و خاستگاه بسیاری از ضعفها در اتخاذ همین موضع نخست تشخیص داده شده و راه برون رفت نیز در اتّخاذ رویکرد دوم معرّفی شده است.
جایگاه وجودی قلب در نفس شناسی صدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این مقاله در پیِ پیشنهاد طرحی برای تعیین دقیق جایگاه وجودی قلب در نفس شناسی ملاصدرا بوده است. روش: این مقاله از روش تحلیلی- توصیفی انجام شده است. یافته ها: در نفس شناسی ملاصدرا، جایگاه دقیق و واضحی برای مرتبه قلب(یا دل که دوست داشتن به آن منسوب است) لحاظ نشده است و تعریف قلب به نفس ناطقه، در نظری عمیق بنا به دلایلی که ذکر خواهد شد، نمی تواند چندان قانع کننده باشد. از آنجا که در این حکمت، رابطه نفس با نیروهای آن به تجلّی تبیین می شود؛ می توان به دلالت قراین، مرتبه قلب را به عنوانِ نیرویی از نیروهای وجودیِ انسان، مرتبه متوسط از نفس که هم عرض با عقل است، لحاظ کرد و آن را مظهرِ تجلّیاتِ حبّیِ روح دانست. نتیجه گیری : به طور اجمال، سه مرتبه 1. روح، 2. عقل و دل، 3. حواس و به تفصیل، پنج مرتبه 1. روح، 2. نفس، 3. عقل و دل 4. خیال، وهم، حس مشترک و...، 5. حواس پنج گانه، قابلِ طرح است که از بالا به پایین بر همدیگر مترتب اند. این سیر، نمادی است بر سیرِ نزولیِ وحدت به کثرت و سیرِ صعودی کثرت به وحدت؛ تعبیری که ملاصدرا طی آن، وجود انسان را مَثَلی بر وجود عالم و شئون باری تعالی می داند.
بررسی تطبیقی ایمان و عشق از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: ایمان و عشق، دو ویژگی منحصر به فرد انسان است. هدف از نوشتار حاضر، شناسایی و بررسی عمیق تر ایمان و عشق از رهگذر مقایسه تطبیقی این دو ویژگی انسانی بر اساس دیدگاه ملاصدرا بود تا از رهگذر این مطالعه تطبیقی به شناسایی وجوه اشتراک و اختلاف آنها دست یابد. روش: روش پژوهش در این مقاله، توصیفی- تحلیلی است. یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از شباهتهای وجودی مانند عوامل مشترک ظهور، محل ظهور، موهبتی بودن، ذاتی بودن، شک ناپذیری، زوال ناپذیری، نهانی و شهودی بودن میان ایمان و عشق بود. همچنین تفاوتهای اساسی نظیر اختلاف در مفهوم، عینیت وجود با عشق و مغایرت وجود با ایمان، ماهیت زیباشناسی ایمان و ماهیت زیبابینی عشق، حاکی از عدم عینیت ایمان و عشق بود. نتیجه گیری: شباهتها و تفاوتها بیانگر این نتیجه است که با وجود تأثیرات مشترک ایمان و عشق بر رشد و تعالی انسانی، هر کدام اثرات منحصر به فرد و ویژه خود را در ظهور کمالات انسانی دارد.