مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
هوشنگ
حوزههای تخصصی:
هویّت هرمس مؤسّس جاودان خرد
حوزههای تخصصی:
آیا حکمت و فرهنگ با تالس و فلسفه یونان آغاز شد یا منشاء کهن تری در شرق داشته است؟ نظر غالب بر این است که تمدّن و فلسفه از یونان و با تالس آغاز شد ه است، امّا ما با نظر شیخ اشراق موافقیم که خاستگاه حکمت را نبوّت و هرمس میداند. هرمس در یونان، تات در مصر، اَخنُوخ در کتاب مقدس، هوشنگ در متون ایرانی و ادریس نبی در متون اسلامی بر هم منطبق و حکایت از شخصی با هویت مشابه دارند.
هرمس از نوادگان شیث فرزند حضرت آدم است و پس از آن دو، اوّلین فردی است که به نبوّت رسیده است. او بنیان گذار بسیاری از علوم مانند خط، طبابت، کیمیا، نجوم، حکومت و حکمت است. از این لحاظ در یونان وی را Trismegitos و در منابع اسلامی المثلث بالحکمة نامیده اند.
یکجانشینی و شهر در شاهنامه؛ کنکاشی در مفاهیم بنیادین زبان و اندیشه
حوزههای تخصصی:
مقایسه اسطوره هوشنگ در شاهنامه و خدای نامه ها بر اساس فزون متنیت ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان هوشنگ در شاهنامه فردوسی و تواریخ عربی روایت شده است؛ تواریخی چون غررالسیر ثعالبی، آثارالباقیه بیرونی، البدء و التاریخ مقدسی و تاریخ سنی ملوک الارض و الانبیاء حمزه اصفهانی که همگی به استفاده از خدای نامه ها و سیرالملوک ها در تدوین تاریخ پادشاهان ایران اذعان کرده اند. بنابراین این متون تنها بخش های بازمانده خدای نامه ها را در بر دارند. مقایسه روایات شاهنامه فردوسی با این تواریخ می تواند ابهامات موجود درباره نوع ارتباط شاهنامه با خدای نامه ها را برطرف کند. فزون متنیت ژنت رویکردی است که به ارتباط متون و میزان برگرفتگی یکی از دیگری می پردازد. مفهوم گشتار در این نوع رابطه تغییراتی است که در متن ب نسبت به متن الف روی می دهد. تقسیم روایت هوشنگ در متون مورد نظر به گزاره ها و پیرفت ها و تحلیل آن ها بر مبنای فزون متنیت ژنت نشان دهنده آن است که ارتباط روایت هوشنگ در شاهنامه با روایت این پادشاه پیشدادی در خدای نامه ها از نوع جایگشت شعرسازی است. جایگشت سبکی نیز در روایت شاهنامه تأثیرگذار بوده است.
تحلیل نمادشناسانه و کهن الگویی اسطورۀ نبرد هوشنگ و مار سیاه در شاهنامۀ فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جوامع مختلف، نمادها و کهن الگوها مهم ترین عناصر ساختاری اسطوره ها را تشکیل می دهند. در اسطوره شناسی ایرانی نیز نمادها و کهن الگوها نقش بسیار مهمی برعهده دارند. اسطورۀ نبرد هوشنگ با مار سیاه یکی از روایت های اسطوره ای است که در شاهنامه نقل شده و نمادها و کهن الگوهایی را در خود جای داده است. به نسبت اهمیت این روایت اسطوره ای، دربارۀ آن پژوهش های چندانی صورت نگرفته است. بررسی ریشه های اسطوره ای و نمادها و کهن الگوهای موجود در این روایت، با کشف بسیاری از رازهای تاریخی ایرانیان باستان همراه است.پژوهش حاضر به روشی توصیفی تحلیلی و براساس داده های کتابخانه ای تدوین شده است. هدف این پژوهش تحلیل اسطورۀ نبرد هوشنگ و مار سیاه با استفاده از نماد و کهن الگوست. نتایج به دست آمده از آن حکایت دارد که در این اسطوره، مار سیاه جهانسوز نمادی از شرارت و نابودگری و بی نظمی جاویدان است که در برابر هوشنگ، یعنی نماد خیر و دادگری و نظم و آبادگری قرار می گیرد. حاصل این نبرد، رانش مار اهریمنی و کشف آتش و جشنی است که با برتری بر این مار و کشف آتش ارتباط مستقیم دارد. در این اسطوره، کهن الگوهایی همچون نبرد خیر و شر، نبرد قهرمان با مار و اژدها، آتش و رانش اهریمنان، جشن و... درخور مشاهده و بررسی است.
وئیکرد بانی گمنام کشاورزی و پیشوای طبقه دهقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در اساطیر ایرانی کمتر نام و نشانی از وئیکرد می یابیم و در اندک متون بازمانده از ایران پیش از اسلام، به اختصار به این نکته که او برادر هوشنگ است و بانی امر کشاورزی که لقب پیشدادی نیز داشته، بسنده شده است. در متون اسلامی نیز با وجود آنکه از او به عنوان پیامبر یاد شده، اما چندان خبری از او نیست و ابوریحان بیرونی شاید از معدود نویسندگانی باشد که قدری مبسوط تر به این شخصیت توجه کرده و زمینه را برای ارائه فرضیاتی درباره او، خاستگاه، وظایف و نسبتش با طبقات اجتماعی فراهم آورده است. او با یکی انگاشتن دهقانی و کتابت، طبقه دهقانان را هم شأن طبقه دیبران دانسته و ستاره تیر (عطارد) را ستاره ویژه نویسندگان و دهقانان برشمرده است. این مقاله بر آن است ضمن بررسی پایگاه طبقه دهقانان و نقش آنان در انتقال فرهنگ و ادب ایران باستان به دوران اسلامی و نسبت ایشان با طبقه دبیران و قشر فرهیخته جامعه ایرانی، به تحلیل نقش وئیکرد و جایگاه او پرداخته، تا شاید از این رهگذر بتواند دلایل گمنامی این شخصیت اسطوره ای را دریابد.