مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۶۱.
۱۶۲.
۱۶۳.
۱۶۴.
۱۶۵.
۱۶۶.
۱۶۷.
۱۶۸.
۱۶۹.
۱۷۰.
۱۷۱.
۱۷۲.
۱۷۳.
۱۷۴.
۱۷۵.
۱۷۶.
۱۷۷.
۱۷۸.
۱۷۹.
۱۸۰.
غزل
حوزه های تخصصی:
ادبیات غنایی، یکی از گونه های ادبی است که بیانگر احساسات و عواطف شخصی شاعر است و معادل قدیم آن کلمه غزل است. موضوع اصلی غزل، بیان احساسات و عواطف و ذکر جمال و کمال محبوب و معشوق و شکایت از بخت و روزگار است و به دو نوع جسمانی( عاشقانه) و روحانی( عرفانی) تقسیم می شود. ادبیات و زبان های مختلف سرشار از بیان این احساسات و عواطف در قالب شعر می باشد. ادبیات غنی کردی نیز به عنوان یکی از زبان های زنده و پویای دنیا شاهد بیان این احساسات است. یکی از این شاعران، طاهربگ جاف، شاعر اهل سلیمانیه عراق، است که در شعر خویش توجه خاصی به محبوب و معشوق زمینی داشته و به توصیف زیبایی وی پرداخته است. طاهربگ در قسمت دیگری از اشعارش به بیان سختی عشق، شکایت از محبوب، هجران محبوب و نیز درخواست مهر از وی اشاراتی نموده است. مقاله حاضر برآن است با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از قسمت کردیِ دیوان اشعار طاهربگ جاف به بررسی و تبیین سیمای معشوق در شعر وی بپردازد.
شیوه بینابین در غزل: نگاهی به غزل های عاشقانه خاقانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال هشتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۶
35 - 54
حوزه های تخصصی:
شعر خاقانی را از منظرها و رویکردهای مختلفی مورد نقد و تحلیل قرار داده اند؛ اما نکته ی مهمی که در باب شعر خاقانی تا حدود زیادی مغفول مانده؛ ساحت تغزلی و عاشقانه ی شعر اوست. دو عامل عمده را می توان در این کم توجهی دخیل دانست؛ نخست؛ توانایی کم نظیر خاقانی در عرصه ی قصیده سرایی که عمده ی نگاهها و نقدها را به سمت خویش کشانده و دیگر جنبه های شعر او و از جمله غزلیات وی را تحت تأثیر قرار داده است. دوم، نظرات برخی از محققان نسل قدیم که با نگاهی کلی و اجمالی، غزل های خاقانی را چندان قوی و تأثیر گذار ندانسته اند. در این مقاله با محور قرار دادن غزل های عاشقانه ی خاقانی در صدد پاسخ به این پرسش ها بوده ایم که آیا غزل های عاشقانه ی خاقانی، در روند تکاملی غزل عاشقانه نقش و تأثیری داشته اند؟ آیا نظرات مخالفی که برخی از محققان در باب جنبه های تغزلی شعر خاقانی ارایه کرده اند با واقعیت شعر او همخوانی دارد؟ آیا خاقانی توانسته است در غزل هایش خود را از کمند روح قصیده پرداز و دشوارگوی خود برهاند؟ یافته های این پژوهش، نشان دهنده ی آن است که خاقانی ضمن تأثیرات عمیقی که بر شعر شاعران غزل سرای پس از خویش گذاشته، نقش مهمی در تحول و تکامل عاشقانه های شعر فارسی نیز داشته است و او یکی از حلقه های اصلی پیوند میان تغزلات شاعرانی مثل رودکی، فرخی و منوچهری به عنوان آغازگران شعر عاشقانه ی فارسی و غزل های مولوی، سعدی و حافظ به عنوان خداوندان عرصه ی غزل و عاشقانه سرایی است.
بررسی ویژگی سهل ممتنع در غزلیّات وحشی بافقی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
59 - 70
حوزه های تخصصی:
غزل بهترین قالب برای بیان کردن گونه ادب غنایی است و شاعران بی شماری از این قالب برای بیان کردن اشعارشان استفاده کرده اند. یکی از این شاعران وحشی بافقی است. او یکی از بزرگ ترین شاعران قرن دهم است که نسبت به شاعران دوره خود در جایگاه ممتازی قرار دارد. وحشی بافقی در همه قالب های شعری طبع آزمایی کرده است، امّا شهرتش بیشتر به خاطر غزل های پر سوز و گداز اوست. یکی از دلایلی که غزل های او را ممتاز گردانیده است، ویژگی سهل ممتنع بودن آن هاست. در این پژوهش تلاش بر این است تا به روش توصیفی- تحلیلی غزل های او از نظر سهل و ممتنع بودن مورد بررسی قرار گیرد. این پژوهش نشان می دهد که استفاده از گفتار عامه، دستور مندی، سادگی و رسایی واژگان و دوری از صنعت پردازی، باعث سهل ممتنع شدن غرلیات وحشی بافقی شده است غزل بهترین قالب برای بیان کردن گونه ادب غنایی است و شاعران بی شماری از این قالب برای بیان کردن اشعارشان استفاده کرده اند. یکی از این شاعران وحشی بافقی است. او یکی از بزرگ ترین شاعران قرن دهم است که نسبت به شاعران دوره خود در جایگاه ممتازی قرار دارد. وحشی بافقی در همه قالب های شعری طبع آزمایی کرده است، امّا شهرتش بیشتر به خاطر غزل های پر سوز و گداز اوست. یکی از دلایلی که غزل های او را ممتاز گردانیده است، ویژگی سهل ممتنع بودن آن هاست. در این پژوهش تلاش
صباحی بیدگلی پیشاهنگ نام آور دوره بازگشت ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاشان شناسی دوره ۴ بهار و تابستان ۱۳۸۸ شماره ۶
51 - 94
حاجی سلیمان صباحی بیدگلی (م حدود 1213 ﻫ.ق) یکی از آشناترین چهره های دوره بازگشت ادبی در پایان سده دوازدهم هجری است. وی که پس از پیمودن مراحلی از تکامل ادبی در زادگاه خود بیدگل به مصاحبت شاعر نام آور عصر زندیه، حاجی لطفعلی بیک آذر بیگدلی توفیق یافت، توانست در پرتو حمایت های بی دریغ این شاعر به نقطه اوج تکامل ادبی دست یابد و گوی سخنوری و گشاده زبانی را از همگنان برباید و به مدد آذر به حلقه ادبی مشتاق اصفهانی راه پیدا کرده، با نشان دادن استعداد خارق العاده خود در سرون غزل و قصیده نام خویش را به عنوان یکی از نام آورترین پیشاهنگان دوره بازگشت ادبی در تاریخ ادبیات فارسی جاودانه سازد. نوشته پیش رو مروری است بر زندگی و آثار این قصیده سرای بزرگ نیمه دوم سده دوازدهم و دهه نخست سده سیزدهم هجری.
تحلیل کارکرد های عنصر تیغ در شبکه های تداعی غزل صائب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال نوزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
215 - 238
حوزه های تخصصی:
تداعی، فرایند هم خوانیِ موادّ و عناصر در کارگاه تخیّل و تخیّل، هسته و کانونِ هنرِ شعر است و این رابطه بیانگر نقش بی بدیلِ تداعی در شعر ادوار گوناگون است لکن این فرایند در غزل شاعران سبک هندی و به ویژه صائب، به دلیلِ تمرکز بر خلق مضامین با کشف روابط بین عناصر و ایجاد پیوند های نوینِ هنری میان آن ها برای خلقِ شبکه های تصویری و معنایی، از نمود و اهمیت خاصی برخوردار است این امر در شعر صائب از رهگذرِ دست اندازیِ خیال در عناصر و نقش آن ها در عرصه شعر و از دو طریقِ ابداع شبکه های نوین و گسترش و نوسازیِ شبکه های موجود در ادب فارسی صورت یافته است. در پژوهش حاضر در صددِ پاسخ به این سوال هستیم که تیغ به عنوان یکی از عناصر دیوانیِ ریشه دار شعر فارسی، به چه شیوه هایی، با هم نشینی با چه عناصری و برای بیان چه مفاهیمی در شبکه های تداعیِ غزل صائب نقش آفرینی نموده است؟ و به شیوه توصیفی-تحلیلی و تحلیل محتوا در فرایند پژوهش، تبیین نموده ایم که تیغ به هر دو شیوه مذکور دستخوش خیال صائب واقع شده یعنی؛ وی هم با برجسته سازی دو ملائم تیغ یعنی «آب تیغ» و «جوهر تیغ» خوشه های خیالی بکری آفریده و از آن ها به عنوان عنصر کانونیِ شبکه های تداعی بهره برده است و هم با ایجاد شبکه های تداعی نوینی از عناصر به محوریت تیغ و استخدامِ آن در قالب جفت های گردان، اقدام به گسترش قلمرو خیالی و بسامد استعمال آن نموده است.
تحلیل شعر پایداری فرّخی یزدی از منظر نظریه شعر غنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
85 - 114
حوزه های تخصصی:
فرخی یزدی را باید مهم ترین شاعر غزل سرای عصر مشروطه نامید که این قالب شعری را در خدمت بیان اندیشه های پایداری خود قرار داد. با توجه به این که در شعر پایداری، مسائلی مانند تعهد و التزام و بیان مسائل اجتماعی یک دوره تاریخی با زبانی صریح مطرح است و از سوی دیگر در شعر غنایی مفاهیم و اندیشه ها در خدمت بیان عواطف شخصی شاعر قرار دارد پرسش. اصلی مقاله این است که فرّخی یزدی چطور توانسته است از طریق شعر غنایی به بیان مضامین پایداری بپردازد. این مقاله از طریق تحلیل ساختاری گزاره های شعری فرّخی یزدی به نقد کاربرد مفاهیم پایداری در زبان شعر این شاعر می پردازد. انتخاب قالب غزل با حفظ قراردادهای زبانی و محتوایی آن برای بیان مفاهیم پایداری، بهره گیری از مؤلفه های مختلف زبان غنایی و کارکردهای عاطفی زبان و آمیختن مفاهیم پایداری با قلمرو احساسات شخصی از مهم ترین مؤلفه هایی است که فرّخی برای بیان مفاهیم پایداری در زبان شعر بهره برده است. در شعر سیاسی - غناییِ فرّخی فعالیت ها و کنش های سیاسی شاعر از انفعالات نفسانی او متأثر می شود و با تجربه عاطفی و احساسی او می آمیزد. در این نوع اشعار غالباً منِ شخصی شاعر محور اصلی ساختار نحوی شعر است. نبود آزادی مایه درد و رنج و اندوه شاعر است.
بررسی بازتاب اندیشه سفر (مهاجرت) بر شخصیّت پردازی غزلِ عاشقانه سعدی شیرازی و طالب آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم ادبی سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷
173 - 198
حوزه های تخصصی:
تخیلِ هنری شاعر مهم ترین عامل شکل دهنده به شعر اوست، اما مکان و زمان بر گفتمان وی تأثیر چشمگیری دارد. در پیوند با این موضوع، شعر غنایی فارسی به ویژه غزل، حاصل حساسیت و عاطفه شاعر در روزگاری پُر تلاطم است. چنین روزگاری دو واکنش را از سوی شاعر در برداشته؛ فروخزیدن به جهان درون یا برون رفت از مکان واقعی و جستجوی زمان مکانی عاری از آشوب. در این میان دو شاعر از دو دوره و سبک ادبی فارسی یعنی «سبک عراقی» و «هندی» که به سبب تحولات عمیق فرهنگی دینی، سیاسی و اجتماعی، بخش قابل توجهی از عمر خود را در سفر و مهاجرت سپری نمودند، موجد نگرش های متفاوتی به جایگاه و ویژگی های معشوق در غزل گردیدند که پیش از آن بی سابقه بوده است. در این پژوهش کوشش شده به روش توصیفی تحلیلی، غزل های عاشقانه سعدی و یکی از پیروان او (طالب آملی) بررسی شود تا تحولات ایجاد شده بوسیله این دو شاعر متأثر از سفر و یا مهاجرت بر اجزای غزل نقد گردد. حاصل کار نشان می دهد ریشه های اصلی تفکر دو شاعر، متأثر از زمینه و زمانه مهاجرت یا سفر به غرب و شرق (عراق و شبه قاره)، خودآگاه منجر به تغییر زاویه دید شاعر در پرداخت مضمون عشق، منش وکنش معشوق و عاشق و توصیف ظاهر ایشان شده و مفاهیم و گفتمان جدیدی را در حوزه شعر غنایی فارسی رقم زده است.
بررسی و تحلیل کارکردهای بلاغی واژه های قرآنی در غزل عرفی شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم، به مثابه والاترین متن اسلامی، همواره آبشخور شاعران پارسی سخن بوده است. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر قرآن کریم بر تصویرسازی در غزل عرفی شیرازی، از شاعران پیشگام سبک هندی در قرن دهم است. مدعای اصلی پژوهش حاضر این است که عرفی در غزلیات خود از واژه های قرآنی در خلق تصاویر نازک خیالانه و بدیع، سود جسته است و واژه های قرآنی، در غزل او در بسیاری از موارد، از جنبه زیبایی شناسی و تصویرآفرینی قابل بررسی و تحلیل هستند. برای اثبات این مدعا، و نیز بررسی جایگاه قرآن در شعر عرفی، غزلیات او از حیث تأثیرگذاری قرآن بر تصویرآفرینی در حوزه دو علم بیان و بدیع مورد بررسی قرار گرفته است و انواع وام گیری های این شاعر از قرآن کریم در خلق تصاویر شعری، واکاوی شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بیش ترین استفاده عرفی از قرآن کریم در خلق تصاویر، در اغراق نازک خیالانه و نیز در ساخت استعاره صورت پذیرفته است.
بررسی مضامین قلندری در شعر صائب
حوزه های تخصصی:
شعر قلندرانه یکی از شاخه های شعر عرفانی است. این نوع شعر را سنایی وارد قلمرو نظم فارسی کرد، زیبایی و تأثیری که این نوع شعر در اذهان داشت باعث شد دیگر شعرای عارف مسلک نیز از مضامین آن استفاده کنند. و بعدها به شعر شاعرانی که عرفان آنان متوسط است و شاعران غیر عارف هم وارد شد. از این میان می توان به صائب تبریزی اشاره کرد که مضامین قلندرانه را در غزلیات خود به زیبایی مورد استفاده قرار داده است. این پژوهش به بررسی مضامین قلندرانه در غزلیات صائب تبریزی می پردازد، مضامین قلندریی که این شاعر در غزلیات خود آورده عبارتند از: تعریض به زاهدان و صوفیان، رد مظاهر شریعت و تصوف، تظاهر به فسق و فساد، تظاهر به آیین های غیر اسلامی، بی اعتنایی به دین، حضور در اماکن بد نام، بی اعتنایی به نام و ننگ، فراتر از کفر و ایمان بودن، ترجیح دادن کلیسا، دیر و میخانه بر مسجد و صومعه و ترک توبه. کلید واژگان: صائب تبریزی، غزل، شعر، قلندریه.
گشتاری بر تاثرات جامی از حافظ
حوزه های تخصصی:
جامی ازشعرا وعرفای برجسته ایران درقرن نهم هجری است که آثارارزنده ای به نظم ونثرازوی برجای مانده است ودراین راستا کم وبیش از آثارمتقدمان خودچون سعدی،نظامی،عراقی و به ویژه حافظ وبخصوص درتهکمات تاثیر پذیرفته است. تهکُّم در لغت به معنی ریشخند است و در اصطلاح علم بدیع، نوعی طنز و انتقاد شدید است که در ظاهر کسی را می ستایند امّا در باطن، منظور تحقیر و توبیخ آن شخص می باشد. در دیوان اغلب شاعران تهکُم دیده می شود امّا به جرأت می توان گفت که تا حالا هیچ کس به استادی حافظ، از این صنعت ادبی برای کوبیدن مخالفان خود بهره نبرده است و هیچ کس نیز به استادی جامی در تقلید و به کارگیری این آرایه ی ادبی مبتنی بر سبک و سیاق حافظ، عمل ننموده است .حافظ از تهکّم برای کوبیدن مخالفان فکری و حکومتی خود و رواج افکار ملامتی و جامی نیز با همه ی حشمت و جاهش در نزد سلطان حسین بایقرا و وزیر دانشمندش، امیر علی شیر نوایی از آرایه ی تهکُّم برای بیان حقایق و کوبیدن زاهدان ریایی و رواج افکار نقشبندیه بهره برده است. در این تحقیق ضمن بیان دیدگاه های برخی از محققّان در مورد مشرب فکری حافظ و جامی، چهار مضمون مشترک در تهکّمات آن ها با عناوین اوّل بی فایدگی زهد خشک و دوّم ریاکاری و منافق بودن اکثر واعظان و زهّاد، سوّم، فریفته شدن زُهّاد به طاعات و عبادات خویش و ندیدن عیوبشان و چهارم ترجیح رندی بر زهد و صوفگیری ذکر گردیده است. کلید واژه: تاثرات جامی -غزل حافظ
عمید شانه بند؛ غزلسرای ناشناخته قرن هشتم
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۲ خرداد و تیر ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۸۸)
107 - 128
حوزه های تخصصی:
در طول همه سدههای شعر پارسی، کم نبودهاند شاعران بدون دیوانی که در زمانه خود در پیشبُرد ادب فارسی نقش داشتهاند و به دلیل عدم ثبت و ضبط اشعارشان در دفترهای جداگانه، یا درخشش شاعران بزرگ ادب فارسی، ستاره هنر آنها افول کرده و نقش آنها فراموش شده است. «خواجه عمید شانهبند» از زمره این شاعران بد اقبال است که نامش به تذکرههای شعر و تواریخ ادبیات نیز راه پیدا نکرده است. حتی شادروان سعید نفیسی که از ذکر گمنامترین سخنوران زبان فارسی در کتاب تاریخ نظم و نثر در ایران باز نایستاده، نام او را در شمار شاعران نیاورده است. عمید شانهبند، از غزلسرایان زبردست سده هشتم است و در سالهای میانی این قرن، آثارش به عرضه آمده و در برخی سفینههای شعر نقل شده است. در این مقاله، 25 غزل او که از منابع کهن دستیاب شده است، برای نخستین بار عرضه میگردد.
جامعه شناسی غزل سنائی
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۱ زمستان ۱۳۸۸ شماره ۲
101 - 124
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله ی حاضر به کار گرفتن روش جامعه شناسی ادبی در تحلیل جامعه شناختی غزل سنائی، شاعر بزرگ و تأثیرگذار بر روند کلی غزل فارسی در قرن ششم است.
پس از توضیحات کوتاهی پیرامون «جامعه شناسی ادبیات» و «جامعه شناسی ادبی» و «جامعه شناسی غزل» کوشش شده است جهان نگری سنائی که متأثر از جهان نگری انسان عام در عصر اوست، با تکیه بر متن غزل هایش نشان داده شود، سپس به تحلیل روابط متقابل زندگی فرهنگی انسان ایرانی و بازتاب زیبایی شناسانه ی آن در غزل سنائی پرداخته شود، در مسیر پژوهش، مسائل اقتصادی، روان شناسی اجتماعی، عشق، معشوق، عاشق، تصاویر شعری و مسائل ادبی به عنوان متغیرهای پژوهش، بررسی و تحلیل شده است؛
یکسانی های محتوایی غزلیات و مثنوی «دستورنامه» نزاری قهستانی
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۶ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲۲
239 - 256
حوزه های تخصصی:
ادب تعلیمی همواره یکی از گسترده ترین عرصه های هنرنمایی بسیاری از سخنوران و پدیدآورندگان آثار ادبی بوده است، که به واسطه ی خلاقیت و جاذبه ی سخن، به آموزه ها و تعالیم خویش اثربخشی و توان نفوذ ده چندان در دل مخاطبان بخشیده اند. منظومه ی «دستورنامه» نزاری قهستانی، مثنوی کوتاهی است که به ظاهر در شرح آداب و رسوم باده نوشی و به انگیزه ی تعلیم و اندرز فرزندانش سروده است. اما آشنایی با ویژگی های سبکی و محتوایی دیگر سروده های نزاری به ویژه در قالب غزل و دقت و بررسی دگرباره در دستورنامه نشان دهنده ی مشترکات محتوایی فراوانی در میان مضامین غزلیات وی و دستورنامه می باشد؛ که عمدتاً بازتابی از انگیزه ها و خواست های ملامتی نزاری است. پی بردن به این مشترکات، زمینه ی دریافت معانی تازه ای را از این منظومه فراهم می سازد، به گونه ای که می توان گفت: محتوای دستورنامه در واقع بازآفرینی مضامین رایج ملامتی غزل فارسی در قالب مثنوی است.
تمثیل شیخ صنعان (روایت حال پیر از مسجد تا می خانه)
حوزه های تخصصی:
حکایت شیخ صنعان پرداخته عطار نیشابوری در مثنوی منطق الطیر، از جمله ماندگارترین جلوه های ادبیات تمثیلی کهن فارسی و مایه آفرینش شماری از اساسی ترین بن مایه های غزل فارسی است. از این روی تا کنون بررسی های فراوانی درباره ریشه ها و منشأهای تاریخی و ادبی این داستان و همچنین تأثیر آن در آثار سخنوران پس از عطار صورت گرفته است. بسیاری از پژوهشگران سیمای تاریخی شیخ صنعان را در شخصیتی به نام عبدالرزاق یمنی یا صنعانی بازجسته اند و «تحفه الملوک» منسوب به غزالی از آغازین آثاری دانسته شده که از این شخص سخن به میان آورده است. افزون بر این خاستگاه مضمون پرکاربرد «از مسجد به می خانه رفتن پیر» در غزلیات حافظ در همین حکایت دیده شده است. در این مقاله گذشته از شرح معانی متعدد مضمون یاد شده، چندین مضمون دیگر رایج در آثار غزل سرایان سده ششم تا هشتم در پیوند با داستان شیخ صنعان بررسی شده است و البته نمونه هایی از کابرد مضامین برشمرده پیش از روایت عطار در غزلیات سنایی مورد بررسی قرار گرفته است.
تمثیل، محمل اندیشه های تعلیمی صائب
حوزه های تخصصی:
تمثیل قالب و صنعتی است که برای تبیین معنی و در خدمت ادبیات تعلیمی قرار می گیرد و تمثیل ابزاری است برای تجسم بخشیدن و به تصویر کشیدن مفاهیم انتزاعی تا هرچه کوبنده تر و دلنشین تر مضامین تعلیمی در جان خواننده بنشیند و لذا در بیان مفاهیم تعلیمی مذاهب، نقش بسزایی دارد. تمثیل از دیر باز با مفاهیم و اقسام و ویژگی های گوناگون که برای آن برشمرده اند، از زمان رودکی در شعر فارسی حضور داشته است و در قرن ششم و هفتم در آثار سنایی، عطار و مولانا و ... دیده می شود اما در دوران صفویه، بخصوص در اشعار صائب بیش از تمام ادوار از آن بهره گرفته شده است، صائب با شگرد تمثیل و تصویر سازی های دقیق و خیال انگیر توانسته مفاهیم اجتماعی، اخلاقی، حکمی، فلسفی، عرفانی و ... را هر چه زیباتر و حیرت انگیز تر تعلیم دهد و در جان مخاطب حکاکی کند، در این مقاله به سبب وفور تمثیل ها و مفاهیم تعلیمی فقط به ارائه برخی مضامین تعلیمی در غزلیات صائب می پردازیم تا افق تازه ای که وی با تصویرآفرینی و تمثیل با برانگیختن احساس در خواننده به نمایش گذارده، بیان نماییم.
بازتاب نقش تمثیلی خورشید (آفتاب) در آیینه ی غزل نزاری قهستانی
حوزه های تخصصی:
حکیم نزاری قهستانی از شاعران شیرین زبان و نادره گفتار ادب فارسی در نیمه دوم قرن هفتم وآغاز قرن هشتم هجری قمری است. دیوان اشعارش، فرهنگ نامه ای از دین، حکمت، عرفان و آمیخته ای از فرهنگ عمیق ایران، یونان، هند و شریعت مقدس محمدی (ص) است. شعر حکیم ابزاری برای انعکاس دردهای مردم زحمت کش و ستم دیده بوده است و غزلش آب زلال چشمه عشق و جنون و شعله ی شوق و وجد و حال. نزاری مضامین و مفاهیم والای شعریش را به انواع علوم بلاغی و تصویرهای شاعرانه بدیع به ویژه تشبیه، استعاره و تمثیل آراسته و هنرمندیش را به خوبی در این زمینه آشکار ساخته است. شاعر برای بیان نمادین و تمثیلی اندیشه های خویش به خورشید و واژگان مترادف آن نظر داشته است که می توان اشارات نمادین و عرفانی آن را در شعرش مشاهده کرد. کاربرد تمثیلی خورشید در شعر نزاری ناشی از کهن الگوهای موجود در ناخودآگاهی جمعی اوست که ریشه در اساطیر و باورهای نوع انسان دارند. پژوهنده در پژوهش پیش رو بر آن است که به روش توصیفی – تحلیلی نقش تمثیلی خورشید (آفتاب) را در غزل حکیم نزاری مورد کنکاش قرار دهد تا به ژرفای شگفت انگیز اندیشه ی خاص این شاعر تصویرگر پی ببرد.
تحلیل چرایی و چگونگی ورود و جلوه ی بافتار سپاهیانه در غزل سده ی ششم هجری (با تکیه بر اوصاف معشوق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۸)
173 - 202
حوزه های تخصصی:
تحلیل چرایی و چگونگی ورود و جلوه ی بافتار سپاهیانه در غزل سده ی ششم هجری (با تکیه بر اوصاف معشوق) چکیده نظر به بازتاب سیمای معشوق، بر مبنای اوصاف سپاهیانه در شعر پارسی، این پرسش اساسی پیش می آید که ویژگی های یادشده، چگونه و متأثر از چه عواملی موردتوجه شاعران قرار گرفته است؟ بنابراین، در پژوهش حاضر بر آن هستیم تا با واکاوی دقیق و همه جانبه ی این تصاویر در غزل سده ی ششم هجری و نیز با بهره گیری از دو شیوه ی تحلیلی و آماری، ضمن ارائه ی فهرست جامعی از این تصاویر، چرایی ورود آن ها به حوزه ی شعر و ادب و دلایل ماندگاریشان در ادوار بعد را بررسی کنیم. بدیهی است مقارن با ورود ترکان به ایران و به دنبال تکامل تدریجی قالب غزل، به لحاظ ساختار و درون مایه، معیارهای زیبایی نیز تغییر می یابند. ازآنجایی که این ترکان غالباً به حسن و جنگاوری شهرت داشتند، شاعران تحت تأثیر تحولات سیاسی اجتماعی و نیز باتوجه به سلیقه ی شخصی و ذائقه ی معمول عصر، نوعی ژانر حماسی را در بستر نرم و لطیف غزل وارد کردند که بعدها غزل حماسی نام گرفت. ازاین رو در این مقاله، ضمن بررسی دقیق علل و عوامل مؤثّر، صبغه ی سپاهیانه ی معشوق بر مبنای رویکردهای ادبی و جامعه شناسی و روان شناسی، در سه سطح تحلیل شده است: 1. سازوبرگ سپاهیانه؛ 2. تعابیر عیّارانه؛ 3. رفتار سپاهیانه.
بررسی تطبیقی موسیقی درونی در غزلیات انوری ابیوردی و ظهیرالدین فاریابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های دستوری و بلاغی سال یازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۹
155 - 182
حوزه های تخصصی:
انوری ابیوردی و ظهیر الدین فاریابی دو تن از نام آورترین سخنوران تاریخ شعر فارسی هستند. این دو تأثیر اساسی و عمده ای در غزل فارسی داشته اند. این مقاله، جُستاری درباره مهم ترین جلوه های موسیقی شعر، در غزل های این دو شاعر گرانمایه است. در این مقاله که به شیوه توصیفی- تحلیلی انجام شده، پس از ذکر مقدمه ای پیرامون این دو سخنور در تحوّل و اعتلای غزل، به بررسی موسیقی درونی (بدیع لفظی) در غزل های آن ها پرداخته و همراه با ارایه نمودارها و تحلیل آمارها به این نتایج رسیده است که هر دو شاعر از موسیقی درونی در القای مفهوم و تأثیرگذاری بر مخاطب بهره برده اند. ظهیر فاریابی با توجه به تعداد کم غزل های خود به خوبی توانسته با بهره گیری از ویژگی ها و جنبه های موسیقایی آرایه ها و متناسب با حال مخاطب در ظهور و بروز جنبه های تقویت موسیقی کلام و معنا آفرینی، استادی و مهارت خود را نمایان کند؛ به طوری که در این بخش صناعاتی همچون: واج آرایی، تکرار و جناس تام، بیشترین نقش را در موسیقی درونی غزل های او ایفا می کنند. انوری نیز از این نوع موسیقی بسیار بهره مند شده و در این بخش به خصوص در واج آرایی، جناس و تکرار بسیار موفق تر از ظهیر عمل کرده است. در نگاهی کُلی، هر دو شاعر در بهره مندی هم زمان متکلم، متن و مخاطب در ارزش گذاری صنایع بدیعی نقش مهم و اساسی داشته اند.
آموزه های تعلیمی- اخلاقی در غزلیات حکیم نزاری قُهستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۰
154 - 184
حوزه های تخصصی:
تعلیم و تربیت از دیرباز اهمیت بسیاری داشته است و شاعران و نویسندگان در ضمن آثار خود همواره به این مهم توجه کرده اند. نزاری قهستانی ازجمله شاعرانی است که به اهمیت آموزه های تعلیمی توجه کرده است؛ به طوری که غزلیات خود را بسیار به نوع تعلیمی آمیخته است؛ درنتیجه اشعارش سرشار از مضامین و معانی تعلیمی و حکمی است. نگارنده در این پژوهش بر آن است تا به روش توصیفی تحلیلی و با ابزار کتابخانه به بررسی و تحلیل محتوایی آماری آموزه های تعلیمی در غزلیات حکیم نزاری بپردازد. حاصل مطالعه و بررسی این پژوهش نشان می دهد که نزاری در غزلیاتش خوانندگان را به فضایل مهم اخلاقی و انسان ساز مانند صبر، توبه، مهربانی، عفو، خُلق نیک، قناعت و وفای به عهد دعوت می کند و از رذایلی مانند کینه، حرص، مکر و حیله، غرور و عُجب، آزار دیگران، ظلم، حب دنیا و ریا و... برحذر می دارد.
بررسی شناختی استعاره در غزل: مطالعه ای تطبیقی و پیکره بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر به بررسی تطبیقی غزل از دیدگاه استعاره مفهومی (لیکاف، ۱۹۸۰) می پردازد. پیکره زبانی این پژوهش شامل ۲۴ غزل (۱۸۹ بیت) از زبان های فارسی، ترکی آذربایجانی و انگلیسی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که پربسامدترین حوزه مقصد در نظام مفهومی شعرا در غزل حوزه «عشق» است. همچنین، استعاره های مفهومی غالب در حوزه عشق، با توجه به دیدگاه لیکاف، در زبان های فارسی، ترکی و انگلیسی بدین قرار است: الف) زبان فارسی: عشق سفر است، عشق شراب است، عشق پیوند است، عشق آتش است، عشق بیداری است، عشق معامله است. ب) زبان ترکی: عشق ظلم است، عشق ضرر است، عشق انتظار است، عشق چرخش/طواف است، عشق بهار است، عشق شراب است، عشق واعظ است. ج) زبان انگلیسی: عشق زنده است، عشق ناپایدار است، عشق تضاد است. از دیگر یافته های مطالعه حاضر این است که در برخی از غزل ها صورت زبانی شعر در بسامد وقوع استعاره مؤثر می باشد. به عبارت دیگر، فرم زبانی در غزل می تواند بر نوع و میزان استفاده شاعر از استعاره تاثیر مستقیم داشته باشد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که استعاره مفهومی غالب در غزل همان هسته تشکیل دهنده و ایجادکننده شعر می باشد. استعاره مفهومی مذکور از ابتدای تشکیل غزل به عنوان نیروی محرک شاعر بوده و احتمالا شاعر را به گفتن شعر واداشته است.