مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
غزل
حوزه های تخصصی:
اشعار مدحی یکی از موارد محل نزاع در غزلیات حافظ است. برخی محققان، مدیحه گویی این شاعر را منکر شده و ابیات مدحی را افزوده ی کاتبان شمرده اند. برخی نیز برای حفظ قداست شاعر، ابیات و غزل های مدحی وی را تأویل و توجیه کرده اند. بررسی دیدگاه های محققان و تطبیق آن با غزلیات حافظ، نشان میدهد سبب اصلی دیدگاه انکاری یا تأویلی به غزل های مدحی حافظ دو چیز است: تصور عدم انسجام در ساختار غزل و بیتوجهی به معنی ثانوی ابیات، بدین صورت که هر بیت را مستقل فرض کرده آنگاه گزاره های خبری یا انشایی هر بیت را در معنی واقعی آن تصوّر کرده اند. با توجه به اینکه معدودی غزل ها از آغاز به مدح پرداخته اند و موارد دیگر با طرح یا مقدمه ای نظیر تشبیب و تغزل قصاید همراه است، غزل های مدحی حافظ را به دو دسته ی با طرح و تمهید یا بدون طرح و تمهید تقسیم کرده ایم، معانی ثانوی جملات را نیز ذیل هر یک طبقه بندی نموده ایم. حاصل سخن آنکه معنی ثانوی جملات و هماهنگی آن با ساختار کلی غزل، بیانگر آن است که غزل مدحی حافظ، ساختار منظم و هدفمندی دارد و وجود اشعار مدحی در دیوان، نه تنها از عظمت و حرمت شاعر نمیکاهد، بلکه با تبیین ارزش هنری این اشعار، درک بهتری از رندی وی به دست میآید.
غزل ها و جهان بینی سعدی
حوزه های تخصصی:
زبان هر کس آینه افکار، احوال، درونیها و جهانبینی اوست. وقتی غزلهای سعدی را بر اساس واژهها و نیز موضوعات گوناگون آن طبقهبندی میکنیم، گویی، زبان و ذهن او تا حدودی برای ما روشن میشود. عواطف و احساسات او، ابعاد و زوایای گوناگون شخصیتش، کامها و ناکامیهایش، امیدها و ناامیدیهایش، مرادها و نامرادیهایش،... همه در چشم ما رنگ میگیرند. این مقاله نیز سعی دارد بر اساس غزلهای سعدی جهانبینی وی را تفسیر و تحلیل کند و نتیجه میگیرد که سعدی بر اساس جهانبینیاش که توحید است، غزل میسراید و وحدت در دریای غزلهای او سراسر موج می زند.
ساختار غزل های سعدی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، نویسنده می کوشد تا به کشف و نمایاندن ساختار غزل های سعدی پرداخته و برای دست یابی بدین مقصود ابتدا به بررسی تاریخچه «مفهوم ساختار» می پردازد و سپس آن را در اشعار سعدی که دربرگیرندة دو بخش عمدة وصفی و عرفانی و رمزی است، مورد بررسی قرار می دهد.
سعدی و انواع قصایدش
حوزه های تخصصی:
سعدی شاعر پرآوازة ایران در خلق آثار خود درخشیده است. قصاید وی نیز همچون دیگر آثارش از این ویژگی برخوردار است. اگرچه در قصاید خویش به مدح بزرگانی نام آور پرداخته است، اما به منفعت مادی نظر نداشته و مضمون کلام و محتوای مدایحش هدفی جز هدایت و راهنمایی ممدوحان نیست و از این رو خود را استانیدة حق و حقیقت می داند. بر همین اساس ساختار قصاید سعدی از ویژگی ها و تقسیم بندی هایی برخوردار است که نویسنده کوشیده است تا ضمن تبیین تاریخچه قصیده سرایی و انواع آن به تقسیم بندی قصاید سعدی بپردازد.
غزل زاییده ی عشق و عشق زاییده ی جمال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر غنایی شعریست که احساسات و عواطف شخصی گوینده را بیان کند و اگر حاوی و اندیشههای مختلفی هم باشد، این معانی و اندیشه ها در خدمت بیان عواطف شاعر است. غزل بارزترین نوع شعر غنایی است که بر مدار عشق میگردد. خواه عاشقانه خواه عارفانه، عاطفه عشق را پیش از آن که جزو وجود شاعر و تجربه ی غالب حیات او شود، نمیتوان به گونه ای کاذب بر خود بست، به همین سبب صمیمیت عاطفی و غالباً حقیقی عشق بر زبان غزل تأثیر می گذارد و از آنجا که انسان موجودیست سرشار از عواطف متناقضی همچون عشق، نفرت و غم، شادی و یأس، امید و ترس، دلاوری و خشم و رحم و میل، ادب غنایی و غزل می تواند عرصهی بروز و ظهور این عواطف باشد. عشق نتیجهی جلوهی معشوق است و جلوه لازمهی ضروری حسن. جمال معشوق است که عاشق را شیفته می سازد یعنی زیبایی عشق آفرین است و جمال از عشق که زاییده ی آن است تفکیک ناپذیر است، عشق که نخستین فرزند جمال است با خود گرما و نیرویی را به همراه دارد که همه ی موجودات هستی را به حرکت در می آورد. این مقال بر آن است که پیوند بین غزل و عشق و همچنین عشق و جمال را به روش تحلیل متن مورد واکاوی و توصیف قرار دهد.
بررسی مقایسه ای تغزّل شریف رضی و غزل سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از رهگذر ادبیات مقایسه ای، در این پژوهش، تلاش نمودهایم تصاویر و مضامین به کار رفته در غزلیات شریف رضی و سعدی را با هم مقایسه کنیم و تطبیق دهیم. علیرغم اینکه تفاوتهای زیادی در سبک غزل سرایی و نوع نگرش آنها نسبت به مسأله عشق، وجود دارد؛ عناصر و مضامین مشترک فراوانی در غزلیات این دو شاعر دیده میشود که اگر این مسألهی را نه از باب تقلید سعدی که از باب توارد بدانیم؛ باز هم دلایلی چون آشنایی سعدی با زبان عربی و تأثیرپذیری وی از ادیبان نامدار عرب از یک سو و شهرت شریف رضی به عنوان برجستهترین غزل سرای ادب عربی از دیگر سو، احتمال متأثّر شدن سعدی از شریف رضی را فزونی میبخشد. از دیگر نتایج پژوهش مذکور این است که غزل شریف، خشن و یادآور سبک جاهلی است. در مقابل، شعر سعدی به خاطر محیط جذّاب شیراز، زیبا و دلنشین است و در غزل وی علاوه بر تشبیهات زیبا، آرایههایی چون تناسب، تضاد، جناس، ایهام و... از بسامد بالاتری برخوردار است.
غزل فارسی و آموزه های ملامتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تذکره ها و آثار عرفانی همواره از ملامتیه به عنوان گروهی از اهل تصوف و عرفان یاد می شود و در شرح احوال و آثارشان به بیان چند اصل مورد تأکید ملامتیه و برشمردن چند نام و لقب به عنوان اهل ملامت اکتفا می گردد و آن چنان که شایسته جایگاه برجسته و تأثیرگذار اندیشه های ملامتی در پهنة ادب پارسی است. به تبیین نقش ایشان پرداخته نمی شود و زمینه های باورهای ایشان در بدنة عرفان اسلامی بررسی نمی گردد. در این مقاله در پی اثبات آنیم که غزل فارسی از آغاز به ابزاری برای تعلیم آموزه های ملامتی بدل شده است و نگارش این مقاله، در واقع گامی است در مسیر بازشناسی هویت فرهنگی و ادبی ملامتیان و یافتن رد تأثیر شگرف آموزه ها و باورهای ایشان در غزل فارسی و به ویژه بنیان گذاری گونه ای از غزل با عنوان «قلندریات».
لحن تعلیمی در دیوان حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دیوان حافظ، ادبیات تعلیمی و ادبیات غنایی به خوبی با هم پیوند خورده اند و نتیجة هم نشینی این دو نوع ادبی، به شکل گیری لحنی خاص در کلام حافظ منجر شده است. حافظ با زدن رنگ عاطفی به پند و اندرزهای کوتاه و فشرده اش، نوعی خاص از ادبیات تعلیمی را که دارای لحنی نرم و تأثیرگذار است، تقویت و برجسته کرد و با گنجاندن بایسته ها و نبایسته های اخلاقی در فرم غزل، راه های درست زندگی را در بیانی هنری و دلنشین به مخاطبانش نشان داده است. در این مقاله ضمن بیان اهمیت عنصر لحن در فهم و تفسیر دیوان حافظ، مؤلفه های کشف لحن تعلیمی در اشعار او معرفی می گردد و انواع لحن تعلیمی در غزلیاتش بررسی و تحلیل می شود. بررسی غزلیات حافظ در محور افقی و عمودی بر اساس روش توصیفی- تحلیلی نشان می دهد که حافظ از گونه های مختلف لحن در ابیات تعلیمی بهره برده است اما لحن او در برابر عموم مخاطبانش، اغلب غیرتحکمی و خیرخواهانه است. او بیشتر از طریق گزینش واژگان مناسب و دقت در نحوة چینش آن ها و هماهنگ کردن موسیقی کلام و بهره گیری از انواع تکرارها به ایجاد لحن تعلیمی مورد نظرش دست یافته است.
حافظ و سایه: مکالمه گرایی از ساخت متن تا ساخت اجتماع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ماجرای پایان ناپذیرِ سخنِ حافظ به معمّایی هنری بدل شده است و از کندوکاوِ کلام او مضمون ها پرداخته اند و می پردازند؛ به ویژه غزل های هوشنگ ابتهاج (ﻫ . ا. سایه) نظایرِ متنی و فرامتنیِ فراوانی از غزل حافظ در خود دارد که حاکی از گفت وگوی درونی و تاریخی با هنر و اندیشه ی حافظ است.
هدف از این نوشتار، طرحِ منطقِ گفت وگویی و کاربرد نظریه ی ادبی-اجتماعیِ متن از میخائیل باختین در سنّتِ جوابگوییِ شعر فارسی با مطالعه ی رویکرد ابتهاج به حافظ است که همچنین می تواند نقدی بر نظر برخی در بابِ سیرِ قهقرایی و سبکِ تقلیدی یا بازگشتیِ شعر ابتهاج باشد. در مجموع با بررسی سنّت فوق بر پایه ی آرای ساخت گرایانی چون رولان بارت و ژولیا کریستِوا، غزل های مکالمه بنیاد و نیز حافظانه ی سایه، تحلیلِ بینامتنی و گفتمانی می شود.
اجمالاً باید گفت که مکالمه گراییِ ابتهاج از نشانه های متنی تا سطحِ اجتماع در نوسان است. از سویی ارجاع های بینامتنیِ او غالباً به محور همنشینیِ سخنش، از جمله بازتولیدِ رمزگانِ زبانی، شیوه ی بیان و موسیقیِ شعرِ حافظ، محدود گشته است و از دیگر سو، گفتمان تاریخیِ او به ویژه در سه قطبِ جامعه، انسان و عشق، جدالی با سخن حافظ دارد.
بررسی آماری اوزان غزل های غالب دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
غالب دهلوی معروفترین سخن سرای قرن سیزدهم هـ.ق. در هند است. در آن سرزمین او را لسان الغیب و شهنشاه سخن می نامند . غالب 334 غزل فارسی خود را در 20 وزن سروده است؛ 85 درصد غزل های او در شش وزن پرکاربرد کل غزل فارسی و غزل سبک هندی است. به این ترتیب، بیشتر غزل های غالب مطابق معیار و شیوه های معمول زمان است؛ امّا از اوزان کم کاربرد نیز در غزل خود بهره گرفته است. قالب غزل با توجّه به ماهیّت آن پیوند عمیق تری با موسیقی دارد و نقش وزن در آن برجسته تر از دیگر قالب هاست و ما در این مقاله سعی داریم تا به معرفی آماری اوزان غزل های غالب بپردازیم. بحرهای مضارع، مجتث، رمل و هزج پرکاربردترین اوزان غزل او را شامل می شود. وزن های کوتاه در غزل غالب کمتر استفاده شده است. از ویژگی های اوزان مورد علاقه او بلندبودن، ثقیل بودن و قابلیت تقسیم به دوپاره است. وزن فاعلات مفعولن فاعلات مفعولن تنها وزن نادر غزل غالب است که 4 غزل را به این وزن سروده است.
جایگاه تخلص در غزلیات مدحی حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از روند گسترش غزل و افول قصیده سرایی، چون پیوند شعر و شاعری با دربار منقطع نگشته بود، غزل تا حدی، وظیفه ی اصلی قصیده را (مدح ممدوح) بر دوش کشید. مدیحه سراییِ در غزل، غالباً در دیوان شاعرانی ملموس تر است که جز غزل در قالب دیگری شعر نگفته اند. (یا در قوالب دیگر بسیار کم شعر گفته اند) حافظ شیرازی نیز مانند بسیاری از شاعران در غزل به مدح بعضی از پادشاهان، وزرا و... پرداخته است. اما مدایح او رنگ و بویی دیگر دارد. در بسیاری از مواقع ابیات مدح با دیگر ابیات غزل گره نخورده و تصنعی می نماید. او تا حدود زیادی از طریق ذکر نام ممدوح و تخلص خود، که گاهی با هم در یک بیت می آیند و گاهی یکی بر دیگری مقدم می شود، عظمت و شأن ممدوح را تلویحاً مشخص کرده است. شاید به همین دلیل است که در بعضی از غزل های مدحی گاهی تخلص در بیت آخر و گاهی در بیت ماقبل آمده است و احیاناً به جای تخلصِ به نام خود، به نام ممدوح تخلص کرده و گاهی پس از اتمام غزل از ممدوح یاد می کند. به طور کلی در این مقاله سعی شده با توجه به جای گیری تخلص و ممدوح در غزل های مدحی حافظ تا حدی شأن و منزلت آنان در نظر حافظ مشخص شود.
بررسی قلندریات در دیوان عطّار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دیوان غزلیات عطّار نیشابوری، شاعر عارف سده های ششم و هفتم ق، تجلّی دو گونه ی شعری مشهود است: یکی شعر شخصی(فردی) و دیگری شعر اجتماعی. در میان غزلیات عرفانی او نیز، نوعی ""قلندریات"" وجود دارد که ابعاد هنری شاعر را در هر دو نوع شعری به نمایش میگذارد؛ به عبارت دیگر، عطّار در قلندریات خود به هر دو جنبه ی شعر نظر داشته است؛ یعنی هم از دیدگاه شخصی به آن پرداخته و هم در قالب نقد و اصلاحگری، بعد اجتماعی به آن بخشیده است.
این مقاله در پی آن است، که شعر قلندری عطّار را با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و با نگاهی تحلیلی و از دو دیدگاه شخصی و اجتماعی در زمینه ی ادبیات انتقادی بررسی کرده، بازتاب تجربه ی شخصی عرفانی از یک سو و سیمای اجتماعی عصر عطّار را از سوی دیگر، در قالب نوعی از غزل عرفانی (قلندریات) ارائه دهد؛ به گونه ای که در نهایت میتوان گفت، این نوع غزل در ارتباط با شطحیات عرفانی، منجر به بروز هر دو نوع شطح آگاهانه یا عمدی(سخنان انتقادی بازگو کننده ی دردهای جامعه ی سیاسی و دینی در قالب نفی ریا، تعصب و خشکی عقیده) و شطح ناآگاهانه (سخنان متناقض نمایی که در اثر استغراق در عوالم فنا، ترجمه ی تجربه ی عرفانی شخص است) می گردد. آن بخش از قلندریات که تحول عظیم روحی در خلال تجربه ای ماورایی تصویر می گردد، جلوه گر جنبه ی فردی و ناآگاهانه ی شطح است و نوع دیگر قلندریات، بیانگر نگاه انتقادی عطّار در جهت آسیب شناسی اجتماعی وی و جنبه ی اجتماعی و شطح آگاهانه یا عمدی او است.
بررسی و تحلیل دو غزل از خاقانی و حافظ بر مبنای زبان شناسی نقش گرای سیستمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ابتدا به بررسی و تبیین دیدگاه تحلیلی هلیدی در قالب زبان شناسی نقش گرایِ سیستمی پرداخته شده است و مفاهیمی نظیر فرانقش های سه گانه اندیشگانی، بینافردی و متنی تبیین شده و فرایندهای مادی، کلامی، رفتاری، ذهنی و رابطه ای توضیح داده شده است. سپس به نقش مشارکین فرایند، کنش گران، کنش پذیران و حامل و محمول پرداخته شده و در پایان، عناصر پیرامونی فرایند نیز از نگاه هلیدی توضیح داده می شود. بر مبنای دیدگاه فوق، تحلیلی از دو غزل خاقانی و حافظ ارائه شده است، این غزل ها از نظر وزن و قافیه و موضوع به یک دیگر بسیار نزدیک اند. خاقانی از دوازده فرایند مادی، چهار فرایند رابطه ای، سه فرایند رفتاری و یک فرایند وجودی در غزل خود بهره گرفته و حافظ از سیزده فرایند مادی، پنج فرایند رفتاری، سه فرایند رابطه ای و کلامی و یک فرایند وجودی استفاده کرده است، هر دو شاعر بیشتر از افعال حال بهره جسته اند. مشارکین فرایند در هر دو غزل بیشتر شامل شاعر، بادصبا، صبحدم و معشوق است و رابطه کنش گرها و کنش پذیرها نیز در دو غزل درخور توجه است. عناصر پیرامونی در دو غزل شامل عناصر مکانی، زمانی، چگونگی و علت است و خاقانی و حافظ بیشتر از عنصر مکانی و چگونگی در غزل های مذکور استفاده کرده اند.
سیر غزل مدحی در ادب فارسی (از سنایی تا حافظ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر غنایی شعری است که با احساسات و عواطف شخصیِ شاعر در ارتباط است و ممکن است دربرگیرنده معانی و اندیشه های متفاوتی باشد. پیشینیان غزل را، که ازجمله مصادیق شعر غنایی است، شعری دانسته اند که مضمون عاشقانه دارد. با مطالعه سیر غزل درمی یابیم به مرور زمان، مضامینی غیر از مضمون عاشقانه در غزل وارد شده و با توجه به نوع مضمون، صورت های متفاوت غزل، ازجمله غزل مدحی، غزل انتقادی، و غزل تعلیمی شکل گرفته است. در این پژوهش، با استفاده از منابع کتاب خانه ای و به روش توصیفی تحلیلی، غزل مدحی و سیر آن در دیوان غزل سرایان برجسته (از سنایی تا حافظ) بررسی شده است. اگرچه خاقانی را اولین شاعر غزل مدحی معرفی کرده اند، در این پژوهش نتیجه گرفته شده که سنایی مبدع این گونه ادبی است.
نقشی در خیال اقتضای حال نشانه ها در شعر حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نشانه شناسی که اول بار خود را با آراء زبانشناس سوئیسی، «فردینان دو سوسور»، در حوزه مطالعات زبانی مطرح کرد، هدف خود را بررسی چگونگی ارتباط دالّ و مدلول در سطوح مختلف زبانی قرار داد. نشانه شناسی پیش از آن که خود یک علم باشد، روشی خاص در بررسی و ارزیابی متون است. هرچند نشانه شناسی از دل مباحث زبانی سوسور و به ویژه، مساله ی چگونگی ارتباط دال و مدلول سربرآورده است، اما به حوزه های دیگری چون نقد ادبی و بالاخص، نظریه ی خوانش و «حقانیت خواننده» نیز راه یافته است و به نظر می رسد به غیر از جنبه زبانشناختی این روش، که عمدتا بر سویه پیام در نظریه ارتباطی «یاکوبسن» متمرکز است، بتوان از آن در نظریه های مخاطب محور و بالاخص در حوزه بلاغت، برای بررسی تاثیرات مختلف آن بر خواننده بهره گرفت.
این مقاله در نظر دارد ضمن طبقه بندی نشانگان شعر حافظ از حیث ماهوی، به کارکرد متفاوت هر یک بر روی مخاطب بپردازد و سپس، به شناسایی انواع زبان در غزل حافظ، با توجه به دایره نشانگان وی همت بگمارد.
ریخت شناسی قصّه های غزلیّات عطّار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قصه پردازی در غزل میراثی است که از شاعران پیشین به عطّار رسیده و او آن را گسترش داده است. عطّار در حدود 872 غزل، 62 قصّه (حدوداً در هر 14 غزل، یک قصّه) آورده که بیشتر نتیجه احوال عرفانی و تجربیات روحانی اوست. از این رو، این پژوهش قصد دارد با بررسی ساختار داستان های عطّار به نظامی واحد در داستان پردازی و الگوهایی خاص در سلسله کنش ها دست یابد که به احکام کلی درباره قصّه پردازی عطّار در غزل رهنمون می شود. هدف از این کار شناخت نظام فکری حاکم بر واقعه های عرفانی عطّار است؛ زیرا از این رهگذر بهتر می توان به تفسیر و تحلیل آثار او پرداخت. بدین منظور، به تحلیل ریخت شناختی قصّه ها بر اساس روش ولادیمیر پراپ و دیگر روایت شناسان معروف پرداخته شد. نتایج تحلیل نشان داد که تمام قصّه ها دارای ساختار داستانی واحدی هستند که از سه قسمت وضعیّت اوّلیّه، قسمت میانی و نتیجه و پیامد تشکیل شده اند و توالی کنش ها در آن ها نیز از چهار الگوی متفاوت پیروی می کند که عموماً با ورود یکی از شخصیّت های اصلی قصّه شروع و به دیدار بین دو شخصیّت اصلی می انجامد. همچنین دریافته شد که پس از دیدار ممکن است چهار دسته کنش روی دهد که عبارت اند از شراب نوشی، اعمال شگفت، گفت و گو و انجام عملی معمولی از سوی شخصیّت دوم قصّه که این کنش ها منجر به نتایجی می شوند که بیان گر احوال عرفانی عطّار هستند.
شیوه های روایت سینمایی در غزل امروز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به بررسی ساختارشناسانه غزل امروز و تحقیق در شیوه های روایت در غزل دهه های اخیر پرداخته شده است. غزل که در همه دوره ها پرمخاطب ترین و جدی ترین صورت های شعر فارسی بوده، در دوران معاصر نیز شاعران بسیاری را با خود همراه کرده است. با توجه به وجود روش های گوناگون روایت هنر امروز، در شعر معاصر و به ویژه غزل دهه های اخیر، شکل ویژه ای از روایت به چشم می آید که با وجود شباهت هایش با روایت داستانی به روایت سینمایی نیز شبیه است . در این پژوهه، افزون بر تعریف روایت و پرداختن به پیشینه آن در شعر و غزل فارسی، شیوه های روایت در شعر معاصر و به ویژه غزل امروز بررسی می شود. بدین منظور، ابتدا به این پرسش پاسخ داده می شود که روایت در غزل روایی امروز، به روایت داستانی نزدیک تر است یا به روایت سینمایی . سپس چرایی این پاسخ مورد تحلیل قرار می گیرد . ضمن این بررسی، شباهت ها و تفاوت های روایت در غزل، با هر یک از دو شیوه روایت داستانی و سینمایی شناسایی و نمونه هایی از آنها در غزل معاصر بیان می شود. همچنین، به برخی اصطلاحات خاص سینما در غزل امروز و نتایج روایی شدن غزل و ویژگی های ممیز غزل روایی از غزل کهن فارسی اشاره می شود.
عزلتِ سانِت و صولتِ غزل: بررسی تطبیقی غزل در شعر فارسی و امریکایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
غزل به عنوان یکی از زیباترین و جذاب ترین قالب های شعر فارسی، که البته در ادبیات سراسر دنیا ریشه دوانده است، بر اساس روایت های تاریخی قدمتی بسیار بیشتر از سانِت انگلیسی دارد. هر دو قالب از مفاخر ادبیات به شمار می روند و قواعد و قوانینی دارند که شعر معاصر کمتر خود را پایبند آنها کرده است. در این پژوهش، سعی بر این است که پس از ارائه دیباچه ای کوتاه از ورود غزل فارسی به ادبیات امریکا، موارد اشتراک و اختلاف آنها را بر شماریم. سپس بر آنیم تا مشخص سازیم چرا سانِت انگلیسی با قدمت و هیبت مثال زدنی اش، تسلیم این گونه فارسی شده و چطور شاعران امریکایی ساختار متأخر را بر آن ترجیح داده اند. هدف اصلی این مقاله آن است که میزان تأثیر قالب فارسی را در جوّ فکری حاکم بر شعر و نظریه های نقد معاصر امریکا و همخوانی دو سوی بحث را با یکدیگر هویدا سازد و نشان دهد که محل اختلاف میان آن دو نه از روی طبیعت و فطرت گونه فارسی، که از خوانش متفاوت آن حاصل می شود. یافته های ما مؤید آن است که با وجود شباهت های میان دو قالب غزل و سانِت در پیچیدگی و ملزم بودن شاعر به رعایت اصولی خاص، گونه فارسی برای شاعران معاصر جذاب تر بوده و استعمال آن متداول تر از گونه بومی ادبیات انگلیسی با پیشینه بسیار و انواع متنوع آن است.
بررسی جناس در غزل های فروغی بسطامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در شناخت هرچه بهتر یک اثر ادبی به ویژگی بیان مطالب و نحوه ی خاص ایراد آن توجه می شود. بین زبان یک اثر و ذهن و روح صاحب اثر ارتباط تنگاتنگی برقرار است؛ چرا که ابزار یک نویسنده در انتقال اندیشه و احساسات وی، واژگان و الفاظ اند. از جمله امکاناتی که باعث زایش موسیقی درونی شعر است، می توان به صنایع بدیع لفظی از قبیل انواع سجع، انواع جناس و انواع تکرار اشاره کرد. جناس یکی از ابزارهای ایجاد موسیقی در کلام و از انواع قاعده افزایی است و کارکردهای مختلفی دارد. فروغی بسطامی از شاعران توانای عصر قاجار(قرن سیزدهم هجری) است. وی مدتی از عمر خود را به مدح شاهان قاجاری به ویژه ناصرالدّین شاه گذراند. او در فن غزل سرایی از استادان مطرح این دوره است. روش به کار رفته در این مقاله توصیفی- تحلیلی و استناد به آمار است به این گونه که پس از تعریف، به استخراج دقیق بسامد انواع جناس و تحلیل آن ها پرداخته شده است. نتایج بررسی نشان می دهد جناس اشتقاق با 8/16 % بیش ترین بسامد و جناس مرکب با .1% کم ترین بسامد را در غزل های شاعر دارند.
بررسی نام های معشوق در غزل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ادب غنائی ، معشوق با نام های گوناگونی یاد شده که اصلی ترین آنها عبارت است از: معشوق، یار، دوست، جانان و دلبر. علاوه بر این نام های اصلی ، معشوق در شعر غنائی با عنوان های تشبیهی ، استعاری و وصفی خطاب شده یا دربارهء او سخن گفته شده است که بررسی آن با توجه به درون مایه و فضای معنایی کلام سودمند به نظر می رسد. در این تحقیق سیر کلی نام های معشوق در غزل بررسی می شود تا ضمن شناسایی انواع نام های معشوق از نظر ساخت، مشخّص گردد آیا درون مایه غزل بر انتخاب نام معشوق تاثیر داشته است؟
شاید در نگاه اول پنداشته شود که ""معشوق""، ""یار""، ""دوست"" ، ""جانان"" و ""شاهد"" معنا ، مفهوم و کاربرد یکسانی در غزل دارند ،اما این پژوهش نشان خواهد داد که گرچه در موارد زیادی این نام ها، به صورت مترادف هم به کار برده می شوند،اما هر یک در هالهء معنایی خاصی به کار گرفته شده اند. در این تحقیق، بحث کلی نام های معشوق، در غزل های تعدادی از غزلسرایان برجسته و صاحب سبک بررسی شده ،اما بررسی معنایی نام های اصلی معشوق، به غزل های ""سنائی""، ""عطار""، ""سعدی"" و ""حافظ"" محدود شده است.