مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
خون
حوزه های تخصصی:
رنگ به عنوان یکی از عناصر برجسته حاضر در طبیعت، در عرصه های مختلف زندگی انسان موثر افتاده و علومی چون فلسفه، روان شناسی، علوم طبیعی، اسطوره، فرهنگ، ادبیات و هنر را تحت تاثیر قرار داده است. ادبیات و به ویژه شعر از رنگ بهره های فراوانی گرفته است؛ رنگ به شکل های مختلف در صور خیال شعر حضور یافته و شاعران از رنگ برای عینی تر کردن ایماژهای شاعرانه و کشف و توضیح روابط میان اجزای تصاویر شعری بهره برده اند.
حضور رنگ در شعر از دو منظر قابل بررسی است: 1- به عنوان یک «واژه» - یکی از سازه های کوچک تر متن- که شناخت آن، مهم ترین نقش را در شناخت و تفسیر شعر دارد 2- به عنوان یک عنصر روان پژوهانه که می تواند ما را در کشف بینش و جهان نگری یک شاعر یاری دهد. روانشناسان معتقدند از روی تنوع و بسامد یک واژه می توان گرایش ها و تمایلات فکری، عاطفی، اجتماعی و سیاسی و... او را تشخیص داد. از سوی دیگر تحقیقات به عمل آمده بیانگر آن است که مفاهم و معانی گوناگون رنگ ها، ما را به درک و دریافت بهتر و درست تر آثار هر شاعر نزدیک می کنند.
این مقاله بر آن است تا از طریق بررسی و طبقه بندی عنصر رنگ در شعر محمدرضا شفیعی کدکنی به جهان نگری، اندیشه ها و گرایش های اجتماعی و سیاسی وی پی برده و هدف وی از کاربرد بعضی رنگ های خاص را بازنماید.
دگردیسی خون به مار در گرشاسب نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روایات اساطیری همواره با اشارت ها و دلالت هایی رمزگونه و نمادین با اموری شگفت همراهند و این شگفتی ها در منطق اسطوره ، چیزی جز باورها، امیال و آرزوهای دیرین انسان هایی کهن برای رهایی از ابهامات و پیچیدگی های هستی نبوده است؛ یکی از این امور شگفتی زا، دگردیسی موجودات و پدیده ها به یک دیگر است که خود حاصل خلاقیت هایی کهن و نشان گر تجلّیات گوناگون روانی، اجتماعی، زبانی، زمانی و مکانی انسان ها در دوره های باستانی است. این دگردیسی ها گاهی در متون حماسی جلوه هایی خاص به خود می گیرند. در «گرشاسب نامه»ی اسدی طوسی نیز یکی از این دگردیسی ها، پیدایی «مار» از «خون» آدمیان در روایت «بنای سیستان» است. این جستار بر آن شده است تا با استناد به پاره ای از قراین و شواهد و تحلیل آن ها، رازوارگی این شگفتی را بازنماید؛ تلاشی که می تواند آفرینش «مار» از «خون» را با برخورداری از مفاهیمی تمثیلی و گاه پارادوکس گونه هم چون بقا، اقتدار، حیات، استحکام و نیز، دژمنشی های سالارمدارانه تبیین کند. انعکاس این پدیده در گرشاسب نامه ی اسدی طوسی گواهی بر اصالت و قدمت این منظومه ی عظیم حماسی است و خود مجملی است از تفصیل های رازناک در اساطیر کهن ایرانی.
باور بلاگردانی در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بلاگردانی یعنی انتقال غیرمستقیم شر و دور ریختن آن برای مدت معین یا زمان نامحدد. بشر فلسفه های گوناگونی برای مبارزه با شر داشت و برای مبارزه با آن از ابزارهای رایجی همچون انسان، اشیاء، حیوان و ... استفاده می کرد. در این مقاله سعی شده است با مراجعه به شاهنامه فردوسی، روش های بلا گردانی بررسی شود. برای روشن شدن این امر، پس از ذکر مقدمه ای درباره بلاگردانی، دلیل روی آوری بشر به بلاگردان ها و انواع بلاگردانی در شاهنامه بررسی شده است. بلاگردانی به دو شکل بی واسطه و باواسطه، یکی در داستان ضحاک و دیگری در داستان رستم و اسفندیار دیده می شود. این پژوهش به شکل بنیادی و بر پایه مطالعات کتابخانه ای و به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است.
بحثی درباره علّت جاودانگی پشوتن در سنّت مزدیسنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پشوتن، نام بُردارترین پسر گشتاسب در سنّت و ادبیات مزدیسناست. در باب فرجامِ کارِ وی با چند روایت متناقض روبه رو هستیم: نخست مشهورترین روایت بر پایه اَسناد و شواهد موجود از گزارش ها و روایت های متون کهن پهلوی، پشوتن یکی از بی مرگانیست که در آخرالزّمان پیش از هزاره هوشیدر، علیه بدکاران و دیوان رستاخیز می کند و هم چنان در هزاره هوشیدرماه، سروری خواهد کرد. دیگری روایتی از چگونگی نامیرایی پشوتن با خوردن شیرِ یشته شده از دست زردشت به نقل از منظومه زراتشت نامه است و سوم روایت، روایت نادر و یگانه بهمن نامه از مرگ پشوتن به دست بانوگشسب است که اتّفاقاً با معنای لغوی اسمش نیز متناسب است. در دیگر منابع، بویژه در شاهنامه فردوسی و شاهنامه ثعالبی و دیگر روایت های اسطوره ای، حماسی، تاریخی و روایت های نقّالی و شفاهی عامیانه موجود، هیچ اشاره ای به مرگ یا بی مرگی پشوتن نشده است. نگارنده در این مقاله با در نظر گرفتن هر سه گزارش، در روایت زراتشت نامه اندیشیده، با بهره گیری از گواهی هایِ همانند در ادبیات ایران و ملّت های دیگر، آن را بررسی کرده است.
نظریه «خون خدا » در عرفان اسلامی
حوزه های تخصصی:
پرسش اصلی در مقاله پیش رو، معطوف به نحوه تعالی خون انسان کامل و خدایی شدن آن خون (ثارالله) است تا معلوم گردد که آیا ثارالله و انتساب خون به خدا، تعبیری مجازی است یا عبارتی حقیقی است، و اگر انتساب خون به خدا، امری حقیقی و نه از سر مجاز می باشد، آنگاه مفهوم و معنای آن در عرفان اسلامی چه می تواند باشد و چگونه می توان امری مادی و محدود مانند خون را به حقیقتی مطلق و فرامادی (خدا) نسبت داد؟ در مقاله حاضر، نخست، تفسیر مفهوم ثارالله با تاکید بر بحث قرب فرائض و قرب نوافل در عرفان مطرح شده تا با استفاده از قرب فرائض، انتساب خون به خدا به صورت حقیقی بیان شود و این نحوه از انتساب موجب نقص و محدودیت در ناحیه خداوند نباشد. پس از بیان اینکه تعبیر ثارالله متضمن نوعی ارتباط حقیقی (فنا به مثابه شدن) میان انسان کامل و خداوند است، به دو عنصر نهفته دیگر در تعبیر ثارالله اشاره شده و ارتباط حماسه و رثاء با خون مورد بحث قرار می گیرد. نویسنده در خاتمه تلاش می کند به ابعاد عملی و کارکردهای معاصر چنین موضوعی به ظاهر انتزاعی پرداخته و تضاد نظریه خون خدا را با تئوری سکولار مرگ خدا در دنیای امروز گوشزد نماید.
بررسی احکام خرید و فروش خون در عصر حاضر از منظر فقه امامیه
منبع:
تأمل سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵
41 - 58
حوزه های تخصصی:
یک از مسائل مهم فقهی مسئله خرید و فروش خون است که به عنوان یک مسئله مستحدثه قابل طرح و بررسی میباشد، با توجه به اینکه در صدر إسلام و بعد از آن در زمان متقدمین فقهای شیعی إستفاده محلله از خون رایج نبوده، دلائل فقهی و فتوای فقها بیانگر حرمت آن است، اما از آنجای که امروز در خون به ویژه در خون انسان منافع کشف شده است، می توان این پرسش را مطرح کرد که اصولاً مفاد أدله حرمت چیست، و گستره آن تا به کجاست؟ وآیا استفاده خون انسان را به خصوص در امور پزکی نیز شامل میشود؟ بر فرض جواز بهره برداری آیا معامله خون جایز است؟ با توجه به ادله حرمت و جاویدانگی احکام آیا زمان و مکان تاثیر در احکام شرعیه دارد؟ در نوشته حاضر بعد از مفهوم شناسی واژگان، در ابتداء به کلیات و شرائط عمومی انعقاد خرید و فروش خون و در بخشی بعدی به مفاد و گستره أدله حرمت خون و در بخش اخیر مفاد و گستره أدله جواز مورد برسی قرار گرفته است که در نهایت بعد از تبین دقیق إدله حرمت وجواز از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار گرفته و نتیجه آن تبین خواهد شد
نگاه کهن الگو گرایانه به آیینه-روح و خون در عجایب المخلوقات و گرشاسب نامه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
کهن الگوها یادگارهای هزاران ساله و میراثی همگانی هستند که در طول قرن ها نسل به نسل انتقال یافته اند. نیاکان ایرانی ما، همچون مردمان سراسر دنیا، ناخودآگاه با کهن الگوها در ارتباط بوده اند . یکی از این الگوهای جمعی آیینه است که برای مردمان باستان، تنها ابزار دیدن چهره نبوده؛ بلکه با روح، زندگی، آینده، ماوراء، جادوگری و غیب گویی مرتبط می شده است. با بررسی اسطوره های جهان و کتاب عجایب المخلوقات و گرشاسب نامه، می بینیم که آیینه، گاه واسطی میان زمین و آسمان و گاه حقیقت گویی آگاه به اسرار است. روح با آیینه مرتبط است. گاه آیینه دریچه پرواز روح است، گاه روح در آن تجلّی می یابد. می دانیم حیات و حرکت آدمی به روح وابسته است. خون نیز در تن آدمی جریان زندگی را ممکن می سازد و از دیدگاه مردمان کهن، حاوی روح و جان موجودات است. مردمان باستان اهمیّت این ماده حیاتی را درک کرده و به هر شیوه تلاش می کرده اند مانع از دست رفتن آن و در نتیجه آسیب رسیدن به روح و زندگی شان شوند. همین عوامل سبب شده در ارتباط با خون، تابوها و سنّت های گاه باورنکردنی ای نیز رعایت کنند و یا به مقرّراتی خاص پایبندشوند. آیینه-روح و خون در عجایب المخلوقات و گرشاسب نامه نمود و پیوندی آشکار دارند و در قالب هایی چون؛ کهن الگوی سایه، پیرخردمند، ناخودآگاه، نیروی خورشیدی، بازتاب جهان هستی، روح زندگی، واسط زمین و آسمان، کهن الگوهای مونث و زنانه و... آشکار می شوند. شناخت و شناساندن بهتر کهن الگوها و ناخودآگاهی منجر به شناخت درست تر ما از انسان ها، دریافت حقیقت بسیاری از رفتارهای کهن، ارتباط بهتر با نیمه پنهان وجودمان می شود و دریچه ای نو به دنیای گذشتگان و آثار ادبی می گشاید.
مبانی معامله خون در اندیشه ی فقها ی امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقه و حقوق اسلامی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۶
140 - 158
خون یکی از نجاسات یازده گانه است که در شرع مقدس اسلام به آن اذعان شده و استفاده از آن نیز حرمت دارد. ضمن اینکه در گذشته برای خون نه تنها هیچ گونه فایده ای متصور نمی شدند، بلکه موجب تنفر نیز بود؛ بیشتر فقهای صدر اول که متعرض این بحث شده اند، فتوا به حرمت داد و ستد خون داده اند. اقوال فقها در این مسئله عبارت است از: حرمت مطلق، تفصیل میان خون نجس و پاک، حرمت مستقل و جواز همراه با اشیاء دیگر، جواز داد و ستد در موارد منافع حلال. ادله قائلان به حرمت نیز عبارت است از: اجماع، عدم مالیت خون، نجاست خون، اصاله الفساد در عقود، اعانت بر اثم، آیات، روایات. اما امروزه با پیشرفت دانش پزشکی و استفاده گوناگون از خون به ویژه خون انسان و فراورده های آن جایگاه ویژه حیاتی یافته است. موضوع زمان و مکان و مقتضیات آن در حوزه فقه، امری است که از دوره پیش از انقلاب اسلامی در فقه امام خمینی نمودی آشکار یافته، و ارتباطی مستقیم با خصلت واقع گرایی در فقه ایشان داشته است. یکی از مصادیق این اجتهاد پویا نظرات ایشان درباره ی معامله خون می باشد. این مقاله می کوشد با توجه به نظرات فقهای امامیه به بررسی معامله خون بپردازد.
چگونگی دگردیسی نمادهای اساطیری «خون، گیاه و گیسو» در رمان های معاصر (مطالعه موردی سووشون، حیرانی و منِ او)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال نوزدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۰
77 - 106
پژوهش حاضر چگونگی بازتولید نمادهای اساطیری خون، گیاه و گیسو را در ارتباط با اسطوره شهید شونده به شکل تلفیقی در رمان های معاصر بررسی می کند. برای دستیابی به این هدف، نخست به منظور شناسایی اصالت نحوه تلفیق، آن ها را در داستانِ سیاوش شاهنامه بررسی و سپس با توجه به میزان مطابقت، شیوه و دلیل دگردیسی این نمادهای اساطیری را در سه رمان معاصر با داستان سیاوش در شاهنامه تحلیل نموده است. جامعه آماری تحقیق، متون اساطیری و چند رمان ِ معاصر و نمونه تحقیق، داستان سیاوش در شاهنامه و سه رمان سووشون، حیرانی و منِ او است که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی بر آن است این نمادهای اساطیری متأثر از خط فرهنگی، عناصر و مناسبات درونی خود در رمان تغییر کرده و بازتولید شده اند. نتایج ضمن تأیید باززایی این مثلث نمادین در ادبیات داستانی معاصر و بررسی روند تحولِ آن، بر آن است که ساختار آن با وجود تفاوت در زمینه باززایی(زمان، مکان و موقعیّت) ثابت مانده است، امّا اجزاء، زمینه و کارکرد شخصیّتی و معنایی آن دچار دگردیسی شده است و دال محور شناخت آن با توجه به سه عنصر تغییر، شکستگی، دگرگونی و ادغام بازتولید شده اند.