مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
معماری سنتی
حوزه های تخصصی:
معماری عمارت دارالحکومه مفخم شهر بجنورد بعنوان یکی از بناهای شاخص معماری دوره قاجار، هم به لحاظ عملکردی و هم به لحاظ زیباشناسی، از غنای اصیل معماری ایرانی برخوردار بوده است. معماری این عمارت از عوامل فرهنگی، اجتماعی، تاریخی و هنری عصر خود بی نصیب نبوده و نمود عینی این اثرگذاری در تاروپود معماری عمارت از جمله در طراحی، پلان، تزئینات هنری و... قابل مشاهده است. از این رو مقاله حاضر سعی بر آن دارد تا علاوه بر بازشناخت کلی معماری این عمارت، اثرات معماری سنتی دوره قاجاریه را بر معماری عمارت دارالحکومه مفخم ، به ویژه در دو حوزه زیباشناسی و کارکردی را مورد بررسی قرار دهد. پژوهش حاضر به لحاظ روش شناسی از نوع توصیفی- تحلیلی بوده که داده های آن به صورت مطالعه تطبیقی و مقایسه ای بین شاخصه های عمارت دارالحکومه مفخم و معماری دوره قاجاریه بوده و روش گردآوری آن در قالب مطالعات اسنادی و میدانی می باشد. یافته های کلی تحقیق نشان می دهد که با وجود برخی تاثیرگذاری معماری غرب در این دوران، کماکان معماری این عمارت بر پایه اصول بنیادین معماری ایرانی- اسلامی مانند اصل درون گرایی، محرمیت و...، و توجه به هنرهای اصیل ایرانی مانند تزئینات آجرکاری، کاشی کاری و نیز ساخت و احداث حوض خانه ها و ارسی ها و...، استوار بوده است.
بررسی دما، رطوبت نسبی و سرعت جریان باد در ساختمان های سنتی مسکونی بوشهر در فصل گرما (نمونه موردی: عمارت گلشن و عمارت دهدشتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۲ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
93 - 105
حوزه های تخصصی:
در ساختمان های بومی از راهکارهای اقلیمی و غیر منفعل بسیاری برای ایجاد آسایش حرارتی در محیط داخلی استفاده شده است. معماری بومی شهر بوشهر نیز در پاسخ به شرایط نامطلوب آب و هوایی، موقعیت خاص فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی از ویژگی ها و عناصر خاصی برخوردار است. در بسیاری موارد بهره گیری از ویژگی های این معماری و الگو برداری از آن در ساختمان های مدرن می تواند در راستای ایجاد شرایط آسایش حرارتی مطلوب واقع شود. در پژوهش حاضر ابتدا ویژگی های اقلیمی خانه های بومی بوشهر معرفی شده و سپس دو عمارت گلشن و دهدشتی جهت اندازه گیری های تجربی و بررسی رفتار حرارتی انتخاب شد. سپس با استفاده حسگرها متغیرهای محیطی شامل دما، رطوبت نسبی و سرعت جریان باد در اتاق ها و حیاط مرکزی در بازه زمانی هفت روزه در ماه های مهر و آبان اندازه گیری شد. نتایج حاصل از مقایسه متغیرهای محیطی داخلی و خارجی نشان می دهد که شرایط حرارتی محیط داخلی ساختمان ها متعادل تر و مطلوب تر از اقلیم گرم و مرطوب خارجی است. آسایش حرارتی در این عمارت های تاریخی با استفاده از روش های سرمایش خورشیدی غیرفعال و تهویه طبیعی ایجاد شده که در ماه های گرم سال نیز همزمان با ایجاد رابطه سازگار با بستر ساختمان و شیوه زندگی ، محیطی مساعد را برای زندگی ساکنین فراهم می کنند.
بررسی تطبیقی ساختمان سازی سنتی و مدرن در اقلیم گرم و خشک (نمونه موردی: یزد)
حوزه های تخصصی:
در مناطق گرم و خشک ایران همواره توجه به معماری اقلیمی و پیروی از سامانه های پایدار زیست اقلیمی همواره مد نظر معماران تجربی گذشته بوده است. پیروی از محرمیت و ابعاد فرهنگی و اقلیمی و همسویی با معماری سلسله مراتبی از فاکتورهای موثر در معماری سنتی شهر یزد می باشد که در اقلیم گرم و خشک قابل بحث و بررسی می باشد. سامانه های کارکردی موثر خانه های سنتی در ادوار گذشته دارای شاکله درونگرای مرکزی و مبنای خانه سازی بر توجه به اقلیم و پتانسیل های اقلیمی بوده که امروزه این امر مهم مورد کم توجهی قرار گرفته است. لذا توجه به نگرش های ساختمانی گذشته هدف پژوهش حاضر تحلیل تطبیقی معماری سنتی و مدرن یزد از بعد ساختمان سازی و حرکت فزاینده رو به جلو می باشد. بنابراین سوال تحقیق بدین گونه است که معماری سنتی بر بعد کالبدی ساختمان در معماری مدرن به چه اندازه تاثیرگذار بوده و میزان تاثیرات آن به چه صورتی بوده است؟ روش تحقیق در پژوهش حاضر به صورت توصیفی-تحلیلی و در قالب مطالعات کتابخانه و اسنادی به بررسی تطبیقی این سیر حرکتی معماری از گذشته تا به حال در منطقه یزد می پردازد. نتایج تحقیق بیانگر توجه معماری مدرن در کشف و نمود هویت تاریخی بناهای گذشته و توجه به ساختمان سازی با نگرش به سامانه های کارکردی معماری اقلیمی در جهت احیاء آن و در قالب راهکارهای نوین و استفاده از پتانسیل های ارزشی گذشته است.
واکاوی ردپای معماری بومی و سنتی در معماری مسکونی معاصر ژاپن
حوزه های تخصصی:
در اندیشه های بنیادین معماری ژاپن، از مهم ترین رویکردها، جایگاه معماری بومی و سنتی در ساختمان سازی معاصر و نحوه ارتباط دهی آن ها می باشد. از اواسط قرن نوزدهم، معماران معاصر ژاپنی و غربی صاحب نامی نظیر: فرانک لوید رایت، لوکوربوزیه، کنزو تانگه، هیکو ماکی، تادائو آندو، با رویک ردی محتواگرا و مفهوم گرا نسبت به گذشته، توانستند، با استعانت از فناوری های نوین، انواعی از معماری التقاط گرا خلق نمایند که از مبانی سنتی و آئینی شرقی و به ویژه ژاپنی پیروی و به نوعی می ان مفاهیم و مضامین س نت و مدرنیته تعامل ایجاد نمایند. امروزه، معماری مسکونی در ژاپن را می توان پیرو یک سنت فرهنگی بدون انقطاع دانست که طی سالیان متمادی با نیازها و امکانات نوین وف ق پیدا کرده است. با وجود اینکه وجوه اشتراک در ادوار گوناگون به طور مشخص نیست، اما وقتی مفاهیم اساسی معماری خانه های ژاپنی در نظر گرفته می شود، می توان دریافت که این پیوستگی فرهنگی چگونه با گذر زمان حفظ گردیده است. در این نوشتار سعی شده، ضمن بررسی سیر تحول معماری معاصر ژاپن با تأکید بر سبک های شواین و سوکیا به تحلیل جایگاه معماری بومی و سنتی در تکوین و هویت بخشی معماری مسکن معاصر ژاپن، پرداخته شود. از نتایج مهم این پژوهش اینست که معماری معاصر ژاپن به موازات پذیرش امکانات و فناوری های نوین، به منظور ارتباط و حفظ ریشه ها، در ساختاری منسجم، هویت بومی، سنتی و ملی خود را تداوم بخشیده است.
نظریه بوم شناسانه به معماری زیستگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۳ بهار ۱۳۹۳ شماره ۱۴۵
۴۴-۲۹
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل مهم زیستگاه های جوامع انسانی که از اهمیت خاصی نیز برخوردار می باشد، نگرش به مسائل ب ومی و بوم آورد آن سرزمین است. بدون در نظر گرفتن کم و کیف مسایل اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اقلیمی هر بوم و سرزمینی، برنامه ریزی برای آن مکان را با چالشهای غیر قابل حل، روبه رو خواهد کرد. لذا برای هر نوع برنامه ریزی کوتاه مدت یا بلند مدت استراتژیک برای بوم های متنوع، باید از جایی آغاز نمود. مختصات زیستی و توانایی های بالقوه و بالفعل اجتماعی و طبیعی هر منطقه از اولویت های مطالعه و بررسی هر بوم است. شناخت سنت، بوم و تمایزات، اشتراکات معنایی و کارکردی این دو می تواند پیش زمینه ای قوی در ای ن باره ایجاد نماید. به کارگیری فنون علمی با توجه به قابلیت سنجی از مورد زمینه می تواند نمونه ای خاص از هنجارها را متناسب با کارکرد مبنایی به وجود آورد. در خصوص معماری با در نظرگیری سرزمین (بوم)، در زمانی که خواستگاه های استفاده کنندگان اعم از فرهنگ و خُلق و خوها را هم تراز نماید و همین طور بر عکس با نگاه به این که در هر زمان نگاه به گذشته سنتی را القا می نماید و این که امروز نیز گذشته ای از فردا خواهد بود و در سرزمین الگو خواهد شد تلفیقی به وجود می آید که معماری با هویت گویند. در نتیجه بوم از سنت زاییده می شود و سنت از بوم، هر زمان در کنار هم عمل می کنند تنها ظهور یکی سریع تر از دیگری است در این صورت است که معماری بومی و سنتی خوانده می شوند. این پژوهش که با مطالعات کتابخانه ای و تحلیل مبنایی انجام شده است، سعی دارد سیر تکاملی معماری از سنت به بوم و همچنین از بوم به سنت را بررسی نماید و در آخر نشان می دهد که بوم زاده سنت است و سنت زاییده بوم، این دو در کنار هم و با توجه به زمان، معماری بومی و معماری سنتی را به وجود می آورند. امید است که این پژوهش بتواند در راستای شناسایی عوامل شناختی معماری بومی و معماری سنتی گامی پیش نهاده و تشابهات و تناقضات احتمالی را رفع نماید و با حل این مسائل به ایجاد معماری با هویت و هماهنگ با جامعه ای کمک به سزائی بنماید.
واکاوی ساختار معماری خانه های تاریخی و سنتی روستای سپورغان شهرستان ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷۰
۸۲-۶۷
حوزه های تخصصی:
میراث روستایی شامل معماری و چشم اندازهای ویژه آن است؛ ساختار معماری سکونتگاه های روستایی برآیند مجموعه فعالیت های انسان در ارتباط با محیط طبیعی و فرهنگی بشمار می آیند. بطوریکه مصداق های خوب این گونه از معماری را می توان در معماری بومی مشاهده نمود که عمده ترین عنصر تشکیل دهنده بافت روستایی است؛ سازمان فضایی، نحوه استقرار و ساختار کالبدی آن بیانگر کیفیت استفاده از محیط، تأثیر اقتصاد، سنت ها و فرهنگ حاکم بر جامعه روستایی می باشد که پس از سالها آزمون وخطا، راهبردها، راه کارها، روش ها، الگوها و سرمشق های خود را منطبق با نیازهای مادی و معنوی مردم و محیط و فعالیت های روزمره آنان یافته است که می تواند به عنوان الگویی جهت برنامه ریزی و طراحی نمونه های جدید به کار گرفته شود. جلگه ارومیه به واسطه شرایط طبیعی از هزاران سال گذشته مسکون بوده و ساختار فضایی-کالبدی روستاهای واقع در آن نشان از اهمیت و غنای فرهنگی است و ارزش های معماری خانه های روستایی برجا مانده از گذشته آن نیز قابل توجه می باشد، که دراین ارتباط روستای سپورغان به واسطه وجود بقایای بافت سنتی و معماری خانه های تاریخی و سنتی؛ نمونه بارزی می باشد. این تحقیق باهدف شناخت جامع از سازمان کالبدی - فضایی خانه های تاریخی و سنتی روستای سپورغان شهرستان ارومیه به بررسی مجموعه ویژگی های روستا و معماری خانه های تاریخی و سنتی پرداخته است. داده های پژوهش به واسطه مطالعات کتابخانه ای و برداشت های میدانی حاصل شده که به روش توصیفی و تحلیلی موردبررسی قرارگرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که در ساختار کالبدی - فضایی اعم از سازمان دهی فضاها، فن آوری ساخت، مصالح به کاررفته و همچنین جهت گیری خانه های روستا علاوه بر شرایط اقلیمی حاکم بر منطقه؛ متأثر از مسائل فرهنگی، سنت های محلی، باورهای دینی و مقتضیات اقتصادی است. به طوری که تمام بناهای موجود سمت گیری شرقی-غربی دارند و نورگیرها به سمت شرق و یا غرب می باشد. مجموعه این ویژگی ها ساختاری متفاوت نسبت به سایر گونه های مشابه در شهرستان ارومیه به وجود آورده است؛ که امروزه به واسطه مداخلات متعددی که صورت گرفته بسیاری از نمونه ها تخریب و از بین رفته است.
ارزیابی شاخصه های مسکن سلامت در کاشان؛ مطالعه موردی: سلامت هوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه موضوع تأمین سلامت از طریق تنظیم محیط، به یک نیاز ضروری و جاری تبدیل شده است. مسئله اصلی این پژوهش یافتن شاخص ها و الگوی مسکن تأمین کننده سلامت از زاویه هوا، تهویه و تنفس براساس طب سنتی و همچنین مطالعه نمونه های موفق مسکن سنتی و معاصر کاشان از بعد سلامت هوا است و هدف کاربردی برای امکان سنجی استفاده معاصر دارد. پژوهش از نوع میان رشته ای و کیفی با روش استدلالی و تحلیلی و مصداق پژوهی است. تنظیم شاخصه ها به کمک مصاحبه با پژوهشگران طب و معماری بوده و برای راستی آزمایی نتایج از روش تست نرم افزار تحلیل انرژی ساختمان، دیزاین بیلدر، استفاده شده است. شیوه گردآوری داده ها جستجو در منابع کتابخانه ای، مقالات مربوط به نشریات معتبر طب و معماری و مصاحبه اکتشافی برای تعمیق فهم موضوع بوده است. براساس نتایج شاخصه های مسکن سلامت از بعد هوا در کاشان باید بتواند گرما و خشکی هوا را با رطوبت و خنکی به تعادل برساند و از هوای گرم وخشک بیرون در امان باشد. شاخص ها شامل مکان گزینی بهینه محل سکونت، طراحی اقلیمی و مبتنی بر کوچ فصلی یا روزانه، اولویت فضای باز و نیمه باز بر فضای بسته، پیوند فضاها، محصورسازی برای کنترل هوای آلوده، تعامل معماری و طبیعت، توازن بین کارکرد فضا و هوا و کاربرد الگوهای بومی معماری می باشد. در خانه های معاصر کاشان نبود جریان هوای طبیعی به سبب قرارگیری بازشوها در یک جداره، محرومیت از فضای باز و سرپوشیده با کارکرد معیشتی و اولویت آفتاب گیری بر بادگیری از مهم ترین عوامل ناکارآمدی خانه های معاصر کاشان در تأمین سلامت هوا می باشد.
خوانش مردم نگارانه حظ حرارتی پنهان در سنت معماری اقلیم کویر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۰ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۷۵
۹۴-۷۹
حوزه های تخصصی:
سنت معماری اقلیم کویر آموزه های پیدا و پنهانی را در بطن خودش نهفته دارد. آفرینش فضاهای حسی غنیْ از جمله مواهبی است که معماری این بوم ارائه می کند. بخش چشمگیری از تجارب حسی انسان ها در فضاهای مختلف معماری کویری، به وسیله حرارت شکل می گیرد. حرارت نیز مانند سایر محرک های حسی می تواند در غنای درک انسان از فضا مشارکت کند و علاوه بر کمّیّت دمایی، کیفیتی را در قالب حظّ از آن پدید بیاورد. مفهوم حظّ حرارتی کیفیتی است که ادراک رضایت بخش و توأم با احساس مثبت انسان را از شرایط حرارتی در یک فضای مشخص تعریف می نماید. اینکه حظّ حرارتی در بستر معماری سنتی کویری چگونه شکل می گیرد و ساکنانش چگونه آن را درک می کنند، موضوعی است که تاکنون مطالعه نشده است. بر این اساس، پژوهش حاضر چگونگی شکل گیری حظّ حرارتی را در سنت معماری شهرهای کویری جست وجو می کند.این پژوهش با روش شناسی کیفی، از روش مردم نگاری بهره گرفته است. ازاین رو، برای کشف و فهم چگونگی شکل گیری حظّ حرارتی، با استمداد از تکنیک مصاحبه نیمه ساختاریافته و مشاهده مستقیم، تجارب زیسته افراد را در معماری سنتی کویر واکاوی می کند. مقایسه میان کدهای استخراج شده و تحلیل آن ها نشان می دهد که تمایز حرارتی میان فضاهای هم جوار سبب تجربه حظّ حرارتی برای افراد می گردد. در شرایطی که فرد به واسطه تعامل میان اقلیم و فضای معماری، از حالت تعادل دمایی خودش خارج می گردد، مواجهه با فضایی که بتواند او را به حالت تعادل حرارتی خودش بازگرداند، برای وی حظّ حرارتی را پدید می آورد. مفهوم تمایز حرارتی در تعامل میان سه حلقه انسان و معماری و اقلیم، اشتراکی را برقرار می کند تا موقعیت درک حظّ حرارتی فراهم گردد. در سنت معماری کویر، ایجاد فضاهای هم نشین با تمایز حرارتی مشخص، الگوی نهفته ای است که می تواند راهنمای طراحی های آینده برای غنی کردن منظر حسی حرارت باشد.
واکاوی علل بهره گیری از فضای کنترل نشده در پوسته حرارتی گرم خانه حمام های کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم آبان ۱۴۰۲ شماره ۱۲۵
65 - 78
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: با وجود تخمین های مختلفی که در خصوص راهکارهای مؤثر در کاهش اتلاف حرارت و ذخیره سازی انرژی در پیکره حمام های سنتی ایران بیان شده، میزان کارایی به واسطه عدم امکان محاسبه کارکرد هریک، مشخص نشده است.
هدف پژوهش: این پژوهش سعی دارد تا با تدقیق بر راهکارهای مؤثر بر کاهش اتلاف حرارت موجود در گرم خانه های حمام های سنتی کاشان، میزان کارایی سه راهکار مشترک در پیکره حمام ها، یعنی «فشردگی در بافت و همسایگی»، «واردشدن در زمین» و «احاطه فضای گرم خانه در بین فضاهای کنترل نشده» را با یکدیگر مقایسه کند و مشخص شود که کدام یک اصلی ترین و بیش ترین کارایی را در جلوگیری از اتلاف حرارت از پوسته در حمام های کاشان داشته اند.
روش پژوهش: نوشتار حاضر از پارادایم کمی و راهکار شبیه سازی انرژی برخورداربوده که برای محاسبات خود، از نرم افزار دیزاین بیلدر و مبتنی بر شواهد برگرفته از خوانش کالبدی ساختار فضایی حمام های سنتی شهر کاشان به صورت نمونه گیری غیر تصادفی، استفاده کرده است.
نتیجه گیری: احاطه فضای گرم خانه در بین فضاهای کنترل نشده در حمام های کاشان، به میزان مرکزیت آن نسبت به پلان حمام، نتایج متنوعی در پی داشته است. لیکن در کم ترین حالت به طور میانگین حدود 94/ 13 درصد در سال در حمام سلطان احمد و حدود 74/ 46 درصد در حمام خان مؤثر بوده است. این رقم در مقایسه با هر چهار حمام به رقم میانگین 18/ 33 درصد رسیده که در مقایسه با سهم کارایی ناچیز راهکارهای قرارگیری حمام در «داخل زمین» و «بافت فشرده شهری جهت برخورداری از همسایگی» که به ترتیب حدود 44/ 5 و 6/ 0 درصد بوده، نشان از اهمیت و کارایی این راهکار دارد.
اثر بهینه نور در فضاهای مسکونی معاصر مبتنی بر الگوی نور معماری صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
495 - 523
حوزه های تخصصی:
هرچند شکل زندگی و شأن پاسخ گویی به آن همواره با هم مرتبط و بر یکدیگر تأثیر می گذارند، اما شکی نیست که شکل زندگی در هر دوره زمانی، متناسب با شرایط آن دوره آرام آرام تغییر می کند و خود را با وضعیت جدید منطبق می سازد. خانه های سنتی دل آشناتر و دلنشین تر از خانه های معاصر هستند. نکته اصلی آن است که آن خانه ها چه داشته اند، یکی از مواردی که توجه به سزایی به آن در معماری سنتی می شد مسئله نور چه به لحاظ کیفی و چه کمی بوده است. با تجربه و درک فضاها در آثار شاخص به جا مانده از معماری ایرانی به نظر می رسد که حضور نور نه تنها به جهت تأمین نیازها بلکه هوشمندانه در پی برآوردن خواست های ارزشی و اعتقادی مخاطبان بوده است. نحوه حضور و تأثیرگذاری آن در این معماری در کنار دانش همراه با بینشی ویژه بوده که از طریق آن، نور در فضای معماری راه یافته و مفاهیم و معانی پایدار را ایجاد می کند. به همین منظور هدف این پژوهش بررسی اثر بهینه حضور نور در فضاهای مسکونی معاصر مبتنی بر الگوی نور در خانه های سنتی می باشد. این پژوهش به دنبال بازشناخت ویژگی های کیفی نور در گذشته و به کارگیری آن ها در فضای معماری معاصر ایران است. نتایج پژوهش نشان می دهد که کیفیت بهره گیری از آن با استفاده از تجربیات گذشتگان در خانه های امروزی ضروری به نظر می رسد و استفاده روزافزون از نورپردازی مصنوعی آسان سبب شده که معماران تأثیرات نور طبیعی را فراموش نمایند و قابلیت آن را نادیده بگیرند.اهداف پژوهش:دستیابی به رضایت مندی در فضاهای مسکونی و ارائه راه کارهای استفاده از تداوم نور در فضای زندگی با الهام از خانه های سنتی ایرانی.دستیابی به راه کارهای ورود و کنترل نور به کار رفته در خانه های سنتی و استفاده از این راه کارها در جهت بهبود کیفیت تداوم حضور نور در فضاهای مسکونی معاصر.سؤالات پژوهش:چگونه می توان از کهن الگوهای معماری سنتی ایرانی در ارتباط با نور بهره مند شد؟چگونه می توان کیفیت نور در فضاهای مسکونی معاصر را بهبود بخشید؟
تأثیر فرهنگ و معیشت در شکل گیری کالبدی و فضایی زیستی خانه های سنتی شهر پاوه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
151 - 175
حوزه های تخصصی:
معماری بومی شاخه ای از معماری بر پایه نیازهای منطقه ای و مصالح ساختمانی است که بازتاب سنت های منطقه ای است. شهر پاوه در شمال غربی استان کرمانشاه با قدمتی بیش از سه هزار سال بسیاری از بناهای ارزشمند را در خود جای داده است که به صورت پلکانی و با توجه به توپوگرافی زمین ساخته شده اند. هدف مقاله حاضر، بررسی تأثیرگذاری فرهنگ و معیشت در شکل گیری کالبدی و فضایی زیستی خانه های سنتی پاوه است. روش این تحقیق از نوع کاربردی، و به لحاظ ماهیت از نوع پیمایشی، و به لحاظ شیوه تحلیل داده ها، توصیفی تحلیلی است. داده ها به دو روش آماری و مشاهده تجزیه وتحلیل شده اند. اطلاعات از طریق معیارهای معیشتی، موقعیت جغرافیایی، نوع مصالح، فرهنگ، عوامل محیطی و با روش مشاهده در بهار 1402 جمع آوری شد و از طریق آزمون های تحلیل عاملی و رگرسیون با نرم افزارهای SPSS و LISREL تجزیه وتحلیل شد. اعتبار سنجی روایی پرسشنامه از طریق اعتبار محتوایی و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ تأیید شد. با تحلیل عاملی تأییدی مؤلفه های تحقیق با بار عاملی بالای 0 .4 شناسایی و تأیید شدند. براساس یافته ها، مؤلفه فرهنگ و اقلیم بالاترین تأثیر را بر شکل گیری کالبدی و فضایی خانه های سنتی شهر پاوه دارند. ویژگی های فرهنگی، اجتماعی، مذهبی، معیشتی شامل استفاده از مصالح بوم آورد، سلسله مراتب فضایی، تفکیک درست فضاها، ساخت خانه ها در بالا یا کنار یکدیگر و توجه به نکات اقلیمی از جمله جهت گیری صحیح، به کارگیری کرسی چینی، ابعادمناسب بازشوها و... مهم ترین عوامل در شکل گیری کالبد و سازمان فضایی خانه در پاوه است.
تدوین الگوی اصول پایداری معماری ایرانی مدرن، در راستای مقایسه معماری سنتی ایران با پنج شهرمدرن دنیا (نمونه موردی شهر های: ونکوور، کوپنهاگ، اسلو، کوریتیبا و مصدر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
۴۱۴-۳۹۹
حوزه های تخصصی:
انقلاب صنعتی و زیاده خواهی انسان مدرنتأثیرات غیرقابل جبرانی هم بر انسان و همبر طبیعت، بر جای گذاشت. پس از آن مشکلات زیست محیطی، انقراض گونه هایی از جانداران و مسائل اجتماعی مورد توجه انسانها قرار گرفت. سپس آنها اقدام به جلوگیری ازاین مشکلات وتصمیم به توسعه پایدار شهری گرفتند. در برخی از کشورهای توسعه یافته سیاست گذاران، راهکارهایی برای شهرها، در جهت حل مسائل اجتماعی و کاهش مصرف انرژی و... ارائه دادند. در همین راستا، معماران سنتی ایرانی، در گذشته راهکارهایی برای پایداری شهرها اندیشیده بودند، که متاسفانه استفاده از این الگوهای سنتی در معماری معاصر ایرانخیلی کم دیده می شود. که یکی از دلایل این امر نبود اصولی جامع برای پایداری شهر و همچنین اجرای قدیمی اصول سنتی باجامع مدرن معاصر و سلیقه کنونی مردم در تناقض می باشد. این پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی-کیفی انجام شده و هدف آن معرفی الگوهایی، مستخرج از معماری سنتی گذشته به همراه نکات پایداری در شهرهای مدرن دنیا و ارائه راهکارهایی در جهت راهبردی کردن آن بوده است. در فرایند پژوهش، ابتدا اهداف جوامع انسانی از روی آوردن به توسعه ی پایدار در سه حوزه ی زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی بررسی شده است . سپس پنج نمونه ی موردی از شهرهای -ونکوور، کوپنهاگ، اسلو، کوریتیبا و مصدر- که توسعه در آن ها با سیاست های پایداری مورد تصویب «دستور کار ۲۱» هماهنگ است، به تفصیل مورد بررسی قرار گرفته است. با فرض بر آنکه راهکارهای استفاده شده در پایداری این شهرها قابلیت اجرا در ایران را هم دارند و کمک به ایده سازی برای به روز کردن راهکار های سنتی به مدرن هستند.پس از آن به بیان دلایل و ویژگی های پایداری شهرهای ایران قدیم پرداخته شده است. سپس شهرهای ایران قدیم و 5 نمونه از شهرهای پایدار جهان مدرن مقایسه شده و نکات مشترک و غیر مشترک(راهکارهای جدید)، قابل اجرای هر دو مورد که قابلیت اجرا در ایران را هم دارند، استخراج شده است تا کمک به اجرای معماری سنتی ایران به صورتی مدرن کند. در انتها اصول و راهکارهایی در سه زمینه ی محیط زیست، اقتصاد و اجتماع و زیرشاخه های مرتبط در جهت پایدار کردن شهرهای معاصر ایران، ارائه شده است. با هدف آنکه این احکام مدرن درتلاش های آتی سیاست گذاران امر، در راستای توسعه ی پایدار، مورد استفاده قرار بگیرد.
مقایسه راهکارهای جلوگیری از اتلاف انرژی گرم خانه ها در حمام های سنتی کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۸۳
63 - 74
حوزه های تخصصی:
در میان الگوهای شناخته شده در معماری سنتی ایران، حمام ها به جهت جلوگیری از اتلاف حرارت موردنیاز کاربران در حین استحمام حائز توجه اند. در این راستا در برداشت های مختلف از حمام های سنتی، فرضیات متنوعی در خصوص راهکارهای مؤثر در کاهش اتلاف حرارت و ذخیره سازی انرژی مطرح شده، لیکن کارکرد این راهکارها با عنایت به تفاوت آب و هوایی شهرهای مختلف ایران، بررسی نشده است. بدین ترتیب هدف این پژوهش، مقایسه دقیق تر راهکارهای کالبدی شناخته شده در این خصوص یعنی «فشردگی در بافت و همسایگی»، «وارد شدن در زمین»، «جرم حرارتی ساختمان» و «احاطه فضای گرم خانه در بین فضاهای کنترل نشده» در دو حمام شهر کرمان است. این موضوع با روش کمّی و با راهکار شبیه سازی انرژی انجام شده است و به جهت استخراج محاسبات از مدل سازی حرارتی حمام های مورد بحث، می تواند از اعتبار محاسباتی بیشتر در مقایسه با تخمین های قبلی برخوردار باشد. در روند پژوهش دو حمام «گنجعلی خان» و «وکیل کرمان» به عنوان نمونه انتخاب شده و با کمک نرم افزار دیزاین بیلدر و مبتنی بر شواهد حجمی و ساختاری حمام های موردبحث، میزان اتلاف حرارت در ماه های سرد سال محاسبه شده است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که جرم حرارتی در حمام های موردبحث و احاطه فضای گرم خانه در بین فضاهای کنترل نشده، به ترتیب مؤثرترین راهکارهای جلوگیری از اتلاف حرارت در این ابنیه بوده اند. این دو راهکار با توجه به نوع جداره ها و میزان مرکزیت گرم خانه در بین سایر فضاها، در عین برخورداری از کارکرد متنوع، کارایی مشابهی داشته اند. جرم حرارتی جداره های حمام های گنجعلی خان و وکیل کرمان به ترتیب به طور میانگین 39 و 44 درصد در کاهش اتلاف حرارت تأثیرگذار بوده اند. این مقدار در خصوص استفاده از فضاهای کنترل نشده در پیرامون گرم خانه، به ترتیب به میزان 23 و 14 درصد است. کارایی این دو راهکار حدوداً دو تا هشت برابر در مقایسه با «قرارگیری حمام در داخل زمین» و «استفاده از بافت فشرده همسایگی» نشان از اهمیت آن ها در طراحی داشته است.
تبیین اخلاق حرفه ای معماران در فتوّت نامه بنّایان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۹
121-144
حوزه های تخصصی:
هنر و معماری از نشانه های تمدن و فرهنگ هر جامعه است . معمارانْ در آموزش، طراحی و اجرا از نظام اخلاقی خاصی بهره می بردند . بخشی از آموزه های اخلاقی و آداب صنفی در قالب مکتوبات صنفی و فتوّت نامه های حرفه ای منعکس شده است . پرسش این مقاله این است که اصول اخلاق حرفه ای معماران در فتوّت نامه بنّایان چیست؟ از این رو، با روش توصیفی و با مراجعه به فتوّت نامه بنّایان و تحلیل محتوای این سند، در صدد تبیین و استخراج اخلاق حرفه ای معماری بوده و به دنبال بیان این مسئله است که « میراث مکتوب صنفی و آداب نامه های حِرَف و فتوّت نامه های صنفی و از جمله فتوّت نامه بنّایان، در بردارنده گونه ای اخلاق حرفه ای اسلامی ایرانی است . در تحلیل فتوّت نامه بنّایان، می توان مبانی و اصولی چند را بازشناخت؛ ابتنا بر توحید و الگو برداری از پیشوایان دینی، استفاده از آیات و روایات به عنوان اسناد بالادستی، رعایت برخی فضایل اخلاقی، تخصص گرایی، آموزش های مکمل، مهارت های مدیریت پروژه و منابع انسانی، شناخت مشایخ حرفه، رعایت ادبِ شاگردی . نتیجه این که فتوّت نامه بنّایان، گونه ای اخلاق حرفه ای مبتنی بر اصول و مبانی اعتقادی، اخلاقی و معنوی اسلامی ایرانی ارائه می دهد .
الگوی طراحی مسجد در معماری معاصر با تأکید بر مساجد شهر دزفول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
327 - 336
حوزه های تخصصی:
معماری اسلامی به مثابه یکی از بزرگ ترین مصادیق هنر اسلامی بوده و بیشترین نمود معماری اسلامی، در مساجد متجلی شده است. مسجد در دوران های مختلف همواره دچار تغییرات و تحولات گوناگون از نظر شکلی و فضایی شده و هر دوره تاریخی ویژگی های خاص خود را نمایان ساخته است. در دوران معاصر، کیفیت طراحی معماران، بر ساختار کالبدی و فضایی مسجد اثرگذار بوده و منجر به مطرح شدن مساجد نوگرا با شکل و خوانش جدیدی در فضای شهرهای اسلامی شده است. این پژوهش در تلاش است با بررسی ساختار مساجد تاریخی شهر دزفول به بازخوانی و بازتاب الگوها و ساختار مساجد سنتی در طراحی مساجد معاصر دست یابد. براساس مبانی تحقیق، روش مورد استفاده جهت انجام تحقیق از راهکارهای ترکیبی استفاده شده است. روش گردآوری اطلاعات، ترکیبی از مطالعات کتابخانه ای و مراجعه میدانی است. برای رسیدن به پرسش های پژوهش با استفاده از یک روش کمی و کیفی در مقایسه بین مساجد تاریخی شهر دزفول از نظر ساختاری و شکلی مورد استفاده قرار گرفته است. فرآیند استنتاج از سه مرحله تشکیل شده است: بررسی مساجد موجود در شهر دزفول، دسته بندی و انتخاب مساجد از نظر تاریخی، ساختاری و شکلی، طبقه بندی داده های کمی و تحلیل آن ها می باشد. سپس بنابر نتایج به دست آمده، الگوی طراحی مساجد شناسایی و تبیین شده است. براساس بررسی های انجام شده می توان با بهره گیری از آموخته های به دست آمده از تحلیل ساختاری مساجد تاریخی، کیفیت کالبدی و کارآمدی فضایی مساجد معاصر را ارتقا داد.اهداف پژوهش:بازخوانی الگو و ساختار کالبدی و فضایی مساجد تاریخی شهر دزفول.ارتقاء کیفیت کالبدی و کارآمدی فضایی مساجد معاصر.سؤالات پژوهش:الگو و ساختار شکلی و فضایی مساجد تاریخی شهر دزفول در دوره های مختلف چگونه بود؟چگونه می توان در طراحی مساجد معاصر از الگوی مساجد تاریخی دزفول استفاده کرد؟
انگاره "شهریتِ معماری" رهیافتی در تبیین قابلیتهای معماری ابنیه در ارتقاء کیفیت فضای شهری پیرامون خود (موردپژوهی: تکیه زنجیری شاهرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
35 - 53
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: علیرغم تاکید نظریه های زمینه گرا و ساختارگرایی به همسویی و تبعیت معماری با زمینه موجود، بنظر میرسد، نقش ساختمان به عنوان عنصری تأثیرپذیر از بافت مطرح شده است تا تأثیرگذار در زمینه و تحول آفرین در آن.
هدف: با نظر به نقش و قابلیت بناهای معماری در ارتقاءکیفیت فضاهای شهری پیرامون خود در بافتهای تاریخی، تبیین انگاره «شهریتِ معماری » به عنوان هدف اصلی پژوهش میباشد.
روشها: با استفاده از روش تفسیری- تاریخی و با استفاده از راهبرد ساختارگرایی در بافت تاریخی محله بیدآباد شاهرود بررسی شده است.
یافته ها: یافته های تحقیق در سه حوزه سازمان فضایی)ارتباط، انتقال، اتصال و توسعه فضا(، سازمان منظر )نقش منظر شناختی بام، نقش معمارانه سازه و تاسیسات، تجلی مقیاسی جزئیات، ارتقاء غنای حسی، اشتراک گذاری و رنگ تعلق شخصی، توده گذاری متناسب با محصوریت معابر همجوار( و سازمان فعالیت و عملکرد )توسعه مقطعی خودکفا، کنترل رفتارهای اجتماعی، جذب کاربریهای سازگار، امنیت فضاهای رهاشده، و زیست پذیری( ارائه و بر این اساس، پیشنهاداتی در حوزه قانونگذاری، مدیریت شهری،آموزش معماری و شهرسازی و آموزشهای مردمی ارایه شده است.
نتیجه گیری: در طی فرآیند طراحی، نه تنها به تأثیرات سایت و محیط زمینه بر معماری بایستی توجه گردد، بلکه به تأثیرات مطلوب و نامطلوب معماری به فضای شهری پیرامون بعد از ساخت نیز باید توجه کرده و در ارزیابی آثار معماری مورد توجه قرار گیرد.