مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
صلح حدیبیه
حوزه های تخصصی:
صلح حدیبیه یکی از راهبردی ترین تصمیمات پیامبر اعظم| در مقطعی حساس و نقطه عطفی در تاریخ اسلام است. این واقعه سرنوشت ساز در طول تاریخ،کانون توجه مورخین و سیره نویسان بوده و از دیدگاه های مختلف، مورد تحلیل قرار گرفته است. در این پژوهش تبیینی، با رویکردی کیفی ـ کمّی و برپایه قاعده «تلازم عقل و شرع» با استفاده از مدل علمی «سوات»، به تحلیل علمی استراتژی پیامبر اعظم| در صلح حدیبیه پرداخته شده است. براساس نتایج این پژوهش، در چارچوب اصول علمی مدیریت استراتژیک، صلح حدیبیه به عنوان یک تصمیم راهبردی، کاملاً منطبق بر تحلیل های علمی و بهترین انتخاب در شرایط خود بوده است. مدل سوات به کمک تحلیل شرایط درونی و برونی جامعه اسلامی، نتایج شگرف صلح حدیبیه را در پیشرفت اسلام و تغییر وضعیت جامعه اسلامی به صورت علمی، به تصویر کشیده و دوراندیشی پیامبر اعظم| را به عنوان رهبر مدبر جامعه اسلامی از دیدگاه خود ثابت می نماید.
بررسی نقش قبیله خزاعه در سه رویداد تاریخی (غزوه مُریسیع، صلح حدیبیه، فتح مکّه)
حوزه های تخصصی:
قبیلهٔ خزاعه یکی از قبایل بزرگ عرب و از شاخه های قحطانی است. این قبیله از فرزندان ربیعه و أفصی پسران حارثه بن عمرو بن عامر بن حارثه بن امریء القیس بن ثعلبه بن مازن بن ازد بودند و به شاخه های متعددی تقسیم می گردند. آن ها پس از مهاجرت در مرالظهران مکه سکونت داشتند و در نزدیکی مکه خیمه و چراگاه داشتند. پس از هجرت رسول خدا(ص) به مدینه منوّره، روابط صمیمی و همکاری بین خزاعه و رسول الله(ص) هر روز ابعاد بیشتری می یافت؛ به گونه ای که مسلمان و مشرک آنان، همگی رسول الله(ص) را دوست می داشتند و در مکّه و تهامه هر اتفاقی می افتاد رسول الله(ص) را از آن با خبر می ساختند و از هواداران آن حضرت محسوب می شدند و در هنگام بستن صلح حدیبیه نیز بنی خزاعه پیمان همکاری خود را با رسول خدا(ص) اعلام کردند. در مورد اسلام آوردن خزاعه که همکاری و روابط آنان با رسول خدا(ص) سابقه ای دیرینه داشته، نه تنها نامه آن حضرت به «بدیل بن ورقاء خزاعی» و دعوت او به اسلام بلکه اسلام آوردن تیره های مهمی از خزاعه هم چون بنی مصطلق و أسلم نیز قابل توجه است.
این مقاله بر آن است تا با معرفی این قبیله معروف یمنی به بررسی نقش این قبیله در سه رویداد تاریخی (غزوه مریسیع، صلح حدیبیه و فتح مکه) و چگونگی اسلام آوردن آنها در حیات رسول الله(ص) بپردازد.
صلح و جنگ در سیره پیامبر اعظم (ص)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین نادرست صلح ها و جنگ هایی که در تاریخ زندگانی پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله رخ داده، این شبهه را به وجود آورده که اسلام «دین شمشیر» است. این در حالی است که اکنون تکفیری های به ظاهر مسلمان نیز با رفتارهای غیرانسانی خود پدیده «اسلام هراسی» را رشد داده اند. بر این اساس، در این نوشتار، به روش تاریخی (توصیفی تحلیلی)، سخن بر سر بازشناسی صلح و جنگ در سیره پیامبر اعظم در جایگاه اسوه حسنه است.
در سیره پیامبر (ص) دعوت به خدای یگانه اصالت داشت؛ البته حضرت در این دعوت، تا جای ممکن از جنگ دوری می کرد. در صلح حدیبیه، بیعت رضوان که نشانه ای از استحکام مسلمانان بود، به تحکیم صلح منجر شد. در این صلح، پیامبر صلی الله علیه و آله با نرمش قهرمانانه به امنیت دست یافت، و توانست دعوت خود را جهانی کند. جنگ در سیره پیامبر صلی الله علیه و آله، یا در دفاع از کیان اسلام بود و یا در رفعِ موانع دعوت به اسلام؛ ازاین رو، امری مقدس به شمار می آمد که توأم با رحمت و مهرورزی بود.
تدابیر پیامبر اعظم (ص)در حج با تاکید بر صلح حدیبیه
حوزه های تخصصی:
صلح حدیبیه مهمترین نرمش قهرمانانه و نقطه عطفی در تحولات عصر نبوی و چه بسا مهمترین نرمش در طول تاریخ اسلام است. در این صلح پیامبر مکرم اسلام موضعی فعال داشت و مشرکان در تمام مراحل این صلح رفتاری کاملاً انفعالی داشتند. چنانکه اصل حرکت نبی مکرم اسلام (ص) و مسلمانان به سوی مکه به قصد انجام مراسم حج عمره، اقدامی بود که قریش را به مقابله ای ناخواسته در چارچوب ممانعت از انجام حج، وادار کرد. آنگاه رسول خدا پیشنهاد صلح داد که این بار مشرکان به تکاپوی شدیدتری افتادند. صلح حدیبیه که با تدابیر پیامبر منعقد شده بود در نهایت نتایج مهمی را برای پیامبر و جامعه اسلامی در پی داشت. از مهمترین نتایج این صلح می توان به تحقق رویای مسلمانان در برگزاری حج در سال بعد از این صلح و همچنین فتح مکه بوسیله آنان اشاره کرد. نتایج این صلح به روشنی نشانگر دوراندیشی پیامبر در مسائل آنروز جامعه مسلمانان است که با تدابیر خاص آن حضرت، اتفاقی که بسیاری از مسلمانان به تردید با آن برخورد می کردند به یک پیروزی عظیم تبدیل شد. در این پژوهش نگارنده سعی کرده است که با شیوه توصیفی تحلیلی و با استفاده از روش کتابخانه ای به بررسی تدابیر پیامبر اسلام (ص) در شکل گیری این رخداد بزرگ بپردازد.
نقد روایه البخاری ومحمد بن اسحاق حول صلح الحدیبیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی العلوم الانسانیه دوره ۱۹ سال -۱۴۳۳ شماره ۲
99-117
الروایه التی کانت موضع الدراسه هی ما رواه الزهری عن عروه بن الزبیر عن مروان بن الحکم والمسور بن مخرمه فی صلح الحدیبیه والتی ذکرها البخاری فی صحیحه وابن إسحاق فی السیره بتهذیب ابن هشام، والروایه تسرد أحداث صلح الحدیبیه منذ خروج النبی (ص) حتى رجوعه إلی المدینه، وکانت الدراسه من جهتین: الأولى من حیث سند الروایه فقد ثبت لنا عدم کفاءه رواتها الأوائل من أجل توثیقها، بالإضافه إلی کونها مرسله. وقد ناقشنا محاوله ابن حجر وغیره للدفاع عنها، کما قمنا بدراسه شخصیه مروان بن الحکم والمسور بن مخرمه وعروه بن الزبیر والزهری. والثانیه من حیث المتن والمضمون، فقد اتضح أنّها عده روایات تم سردها بسند واحد وأنّها انفردت بذکر عده أمور غریبه و مشکوک فیها لا تتوافق مع ما ثبت عن سیره النبی (ص) وشخصیته المبینه فی القرآن الکریم ولم ترد فی روایه أخرى من طریق آخر، هذا بالإضافه إلی حذف الروایه أحد أهم أحداث صلح الحدیبیه وهو بیعه الرضوان. وذلک خلال المنهجین التاریخی و الوصفی.
مذاکره سیاسی در بازخوانی سیره پیامبر اکرم(ص)؛ اصول و اهداف (مطالعه موردی: صلح حدیبیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مذاکره سیاسی، ابزاری کارآمد از طریق گفت و گو برای حل مسالمت آمیز اختلافات است و نقشی اساسی در دستیابی به اهداف، مصالح و منافع حکومت ها یا دو جریان متخاصم دارد. با این وجود، اختلاف نظرهایی در خصوص مذاکره و حدود آن به دلیل تفاوت برداشت های جریان های فکری سیاسی از متون و منابع دینی از جمله سیره پیامبر(ص) وجود داشته است. یکی از مهم ترین نمونه ها در سیره پیامبر اکرم (ص)، مذاکراتی است که به صلح حدیبیه انجامید. در این پژوهش با توجه به منابع معتبر تاریخی و روایی در ارتباط با سیره پیامبر(ص) و از طریق روش تحلیل محتوا، مهم ترین اصول ایشان در مذاکرات، به صورت دستورالعمل های سه گانه پنداری، رفتاری و گفتاری بررسی می شود و در ادامه، مهم ترین اهداف این مذاکرات در قالب: تأمین منافع طرفین با جلوگیری از منازعه، فراهم آوردن زمینه برای تحقق آرمان های الهی و به رسمیت شناخته شدن حکومت اسلامی، شناسایی و تبیین شده است.
بازخوانی پیام و دلالت سوره فتح و ارتباط آن با ولایت امیرالمؤمنین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وجود کارآمدی روش تفسیر قرآن به قرآن برای کل سورقرآن، کاربست این روش تفسیری به دلیل ابهامات در برخی سور و آیات مانند سوره فتح، اهمیت بیشتری دارد. برای نمونه ترتیب نزول دو سوره فتح و مائده، شباهت های مضمونی و واژگانی دو سوره، رهنمونگر مفاهیم و تفسیری متفاوت از آیات این سوره خواهد شد. مضمون کلی سوره درباره فتح و الطاف الهی حاصل از آن، رفتار منافقان، مشرکان و معافین از رزم، توصیف پیامبر و پیروان آن حضرت است. با بررسی و بیان دلایل قرآنی و روایات، مشخص خواهد شد که این سوره علاوه بر اشتمال آن بر حوادث فتح مکه، در ورای خود از مفاهیمی خطیر مانند مقدمه چینی ابلاغ ولایت و تبیین رفتار و عاقبت موافقان و مخالفان آن سخن می گوید. این استدلال، مبتنی بر ادله و نشانه هائی چون نزول سوره فتح پیش از سوره مائده، تشابه مضمون میان آیات این دوسوره باهم، وجود بشارات غفر ذنب نبی، نصرعزیز، صحبت از منافقان و جاودانگی اسلام و در آخر ترسیم چهره نبی مکرم و همراهان ایشان در قرآن، انجیل و تورات؛ است که همه اینها نشانه ای از زمینه چینی خداوند برای بحث ولایت امیرالمؤمنین است.
مقایسه تحلیلی نحوه انعکاس صلح حدیبیه در قرآن کریم و منابع تاریخی (مغازی واقدی، سیره ابن هشام، طبقات ابن سعد و تاریخ طبری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صلح حدیبیه یکی از نقاط عطف تاریخ صدر اسلام می باشد. این واقعه که از نشانه های صلح طلبی اسلام به شمار می رود، بیانگر است که اسلام دستیابی به هدف از راه مصالحه را به طریق جنگ ترجیح می دهد و از طرفی بیانگر تدبیر و اشراف سیاسی رسول الله (ص) در مواجهه با دشمنان اسلام به ویژه مشرکان بوده است. انعقاد این صلح به منزله ی اعلان رسمی برتری مسلمین و به رسمیّت شناخته شدن آنها از سوی کفّار قریش بود. انتشارخبر این صلحنامه منجر به گسترش روز افزون اسلام در شبه جزیره عربستان گردید. صلح حدیبیه و رخدادهای پیرامون آن هم در قرآن کریم و هم درمنابع تاریخی منعکس شده اند. هدف این پژوهش که با رویکرد مقایسه ای – تحلیلی و با استناد به آیات قران کریم، تفاسیر و منابع منتخب تاریخی تدوین شده است، تبیین وجوه تشابه و تفاوت گزارش های قرآن کریم و منابع منتخب تاریخی در رابطه با این صلحنامه است. سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که در بیان حادثه صلح حدیبیه قرآن کریم و منابع منتخب از نظر پردازشی و نگرشی چه تفاوت ها و تشابهاتی دارند. فرضیه مظرح در این پژوهش بر این مبنا است که با توجه به فلسفه نزول قرآن کریم که همان هدایت بشر است، به نظر می رسد با وجود برخی اخبار مشابه، گزارش قرآن درباره ی این واقعه از نظر نگرشی و پردازشی معطوف به اهداف هدایتی است و با منابع تاریخی منتخب که گزارش های آنها ماهیت تاریخی دارد، متفاوت است.
مراحل پیشرفت اسلام در عصر نبوی(ص) در مدینه با تأکید برآیه 29 سوره فتح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با هجرت پیامبر(ص) و مسلمانان به مدینه تحول عظیمی در تاریخ اسلام و جهان رخ نمود. به یقین این پیشرفت به یک باره اتفاق نیفتاد، بلکه امری تدریجی بود و طی مراحلی به ثمر نشست. بدین قرار و از آنجا که زندگی پیامبر(ص) در مدینه با نزول تدریجی قرآن کریم همراه بوده است، این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و با تأمّل در آخرین آیه سوره فتح، درصدد است تا مراحل تحول و پیشرفت اسلام را در عصر حضور پیامبر اکرم(ص) در مدینه بر اساس آیه مذکور و با استفاده از علم تفسیر، تاریخ عصر نبوی و سیره پیامبر(ص) مورد بررسی و تطبیق قرار دهد. براساس این تطبیق میتوان گفت؛ هجرت از مکه به مدینه زمینه ساز حکومت اسلامی و صلح حدیبیه مقدمه جهانی سازی حکومت اسلامی شد. با ورود پیامبر به مدینه ساختار مادی (بنای مسجد) و ساختار معنوی (محتوابخشی با نزول تدریجی سوره های قرآن و انسجام بخشی با پیمان های مختلف) حکومت اسلامی شکل گرفت و تحول در مدینه در دو مرحله اتفاق افتاد: مرحله تأسیس حکومت اسلامی و شروع دولت شهر (فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوى عَلى سُوقِهِ) و مرحله دعوت جهانی و تثبیت دولت امت(یُعْجِبُ اَلزُّرّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفّارَ).
بررسی تفسیری فتح و غفران ذنب در آیات 1 و 2 سوره فتح با رویکرد سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳
۳۲-۷
حوزه های تخصصی:
مفسران فریقین در تفسیر آغازین آیه سوره فتح با چهار ابهام اساسی مراد از: فتح، ذنب، غفران ذنب و کیفیت ارتباط فتح در صدر آیه با غفران ذنب مواجه شد ه اند. آنان به رغم کوشش تفسیری فراوان، در بیشتر موارد نتوانسته اند ارتباط معنادار و معقولی را بین «فتح» در صدر آیه و «غفران ذنب» در ادامه آن، برقرار نمایند. در این مقاله تلاش شده تا به روش تحلیلی و استنباطی، ارتباط و پیوند میان این دو تبیین شود. ازاین رو مسئله اصلی این مقاله بررسی چگونگی ارتباط تفسیری «فتح» با «غفران ذنب» در این آیه شریفه است. نتیجه این تلاش آن است که غفران ذنب، علت و فتح، معلول آن است و همچنین با بررسی مفاد پیمان نامه حدیبیه روشن می شود که دستاوردهای سیاسی بسیار بزرگی با این صلح به دست آمده که شایسته نامبرداری به فتح الفتوح سیاسی است. بر این پایه تنها در صورتی غفران ذنب با این فتح سیاسی معنای معقولی پیدا می کند که ذنب و غفران آن نیز در حوزه سیاست معنا گردد و ارتباط علت و معلولی آن حفظ شود؛ نه آنکه ذنب و غفران به معنای عرفی آن که ارتباط معنایی خود را از دست داده و چهره تابناک رسول الله| را نیز مخدوش جلوه می دهد باشد.