مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
خواجه نظام الملک
خواجه نظام الملک توسی و شیعیان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
حسن بن علی بن اسحاق بن عباس مشهور به خواجه نظام الملک یکی از مشهورترین وزرای مسلمان ایرانی بود که مدت سه دهه وزارت دولت بزرگ سلجوقیان را برعهده داشت و با تدبیر او قلمرو سلجوقیان به اوج وسعت و قدرت رسید. خدمات فرهنگی و سیاسی وی به فرهنگ و تمدن ایرانی - اسلامی، ویژگی های او را ممتاز می سازد. تاریخ نویسان وی را به لحاظ مذهبی، متعصب به مذهب شافعی و داشتن روابط خصمانه با شیعیان دانسته اند. اما در مشی و رفتارهای عملی او، خصومت یا بی احترامی نسبت به شیعیان مشاهده نشده است. بیشتر تحلیل گران سیره و اندیشه های خواجه را بر اساس مندرجات کتاب سیاست نامه موجود که آن را نوشته خواجه نظام الملک می دانند، ترسیم کرده اند.این مقاله افزون بر شرح احوال و زندگانی نظام الملک، به توصیف جایگاه سیاسی و اجتماعی او می پردازد و با تکیه بر اسناد و روایت های تاریخی به مقایسه تضادها در مندرجات ضدشیعی و آرای اشخاص مختلف و بررسی روابط بین ایشان و شیعیان در آن دوره را مورد بحث قرار می دهد و قصد دارد حقیقت اندیشه این اندیشمند مسلمان ایرانی را آشکار سازد.
نقش نظامیه ها در انحطاط علوم اسلامی
حوزه های تخصصی:
در قرن پنجم با رشد و گسترش مدارس به همت پادشاهان و وزرای سلجوقی، پویایی علم و دانش را شاهد هستیم. مدرسه های علمی مشهور به نظامیه بر اساس اندیشه ی سیاسی و مذهبی خاص خواجه نظام الملک با رویکرد تعلیم و تربیت افراد و برای مناظره با دیگر رقبای صاحب نفوذ در بغداد همچون حنفیان، حنبلیان و اسماعیلیه شکل گرفت. اگرچه رونق نظامیه بغداد برای اندک زمانی پیشرفت علوم مذهبی را در پی داشت ولی در دراز مدت به دلیل ناسازگاری با جو سیاسی و مذهبی بغداد و نیشابور، اختناق فکری، تشدید اختلافات و تعصبات مذهبی ناکارآمدی خود را نشان داد و در نهایت به رکود علمی منتج شد.
در این پژوهش سعی بر این است با استناد به منابع تاریخی اهداف شکل گیری نظامیه ی بغداد، نقش آن در پیشرفت علوم و به تبع آن عوامل انحلال و اضمحلال نظامیه را مورد تبیین و تحلیل قرار دهد.
تکنولوژی های قدرت در سیاست نامة خواجه نظام الملک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنچه ابن خلدون دربارة چرخة ظهور و سقوط عصبیت در حکومت های قبیله ای می نویسد در باب ایران صدق نمی کند؛ زیرا طبقاتی چون دهقانان، نهادهایی چون وزارت، سازه هایی چون قنات، رسومی چون وقف و ... باعث شده است که مبانی حکومت مندی در ایران فضایی برای تنفس داشته باشد و خارج از فنون تغلب استبدادی تعریف شود. مثلاً می توان به متن سیاست نامة خواجه نظام الملک اشاره کرد که در آن به رغم داشتن روحیة اشعری و حکمت عملی اندرزی ایرانشهری فنون بسیار خردورزانه ای از اعمال کردن و محدودکردن قدرت را ترسیم می کند. ایرانیان علاوه بر فقه، حکمت و عرفان شیوه ای به نام اندرزنامه نویسی داشته اند که میراث همیشگی ایران باستان است. در این شیوه فنونی را برای حکومت مندی پیشنهاد و پیاده کرده اند که با آن که در عصر حکومت مندی متافیزیک به سر می برد، اما نشانه های واقع گرایی و مصلحت گرایی از چرخش امور عمومی را در خود جای داده است. این مقاله با استفاده از ادبیات تئوریک حکومت مندی در پی ترسیم فنون اعمال قدرت و محدودکردن آن در سیاست نامة خواجه نظام الملک است و با ارائة مدلی تئوریک به نقد و ارزیابی آن می پردازد.
اصول مدیریت بر اساس الگوی اسلامی ایرانی با تکیه بر نظریات خواجه نظام الملک طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در طول قرون متمادی بسیاری از فرهیختگان، ادیبان و دانشمندان در رأس امور مملکت قرار داشتند و آثاری در قالب پند و اندرز به صورت بیان داستانها، حکایات، نقل گفتار بزرگان، ضرب المثلها و... به وجود آوردند. این پژوهش، متن پژوهی از نوع تحلیل محتواست که در آن متن اصلی، کتاب سیاستنامه خواجه نظام الملک طوسی است. برای تحلیل محتوا پژوهشگران ابتدا مطالب کتاب را بدقت مطالعه، و هر موضوع جدید را با یک کد علامت گذاری کردند. در مرحله بعد کدگذاری تقلیلی صورت گرفت. برای بررسی روایی و اعتبار، این مراحل توسط یک پژوهشگر دیگر نیز انجام شد و نتیجه نهایی از ترکیب هر دو نظر به دست آمد. در این مقاله سعی شده است بر اساس نظریات خواجه نظام الملک طوسی، که مدت سی سال در مقام وزارت عهده دار امور کشور بوده است به گوشه ای از سخنان بزرگان در زمینه شیوه های مدیریتی با تأکید بر انصاف و داد و تکریم ارباب رجوع اشاره شود.
آیین گفت و گو در آیینه سیاست ، نگاهی تحلیلی به سیاست نامه خواجه با توجه به مؤلفه های گفت و گوی فرهنگ ها
حوزه های تخصصی:
گفتمان خلافت و سلطنت در سیرالملوک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله در پی پاسخ به این پرسش است که گفتمان سیاسی حاکم در متن سیرالملوک در باب خلافت عباسی چیست و خواجه نظام الملک چه رابطه ای میان آن و سلطان سلجوقی برقرار می سازد؟ برای بررسی و تحقیق در این باره، حکایت هایی از سیرالملوک را که نقش خلافت عباسی در آن بارز است، به تجزیه و تحلیل کشیده می شود. یافته های این پژوهش مشخص می کند که خواجه نظام الملک میان خلافت عباسی و حکومت های مسلمان رابطه ای در نظر می گیرد که اساساً خارج از نظام معرفتی اهل تسنن نیست؛ اما بنا به دلایل مشخصی، همین نوع رفتار سیاسی را در مورد حکومت سلجوقی و خلافت عباسی به کار نمی بندد. از این رو، وی در مقام وزارت، طرح تحول در بنیان مشروعیت یابی سلطنت از دستگاه مشروعیت ساز خلافت در جهان تسنن را در کتاب خویش ارائه می دهد.
جامعه شناسی تاریخیِ دولت و نسبت آن با مناسبات اجتماعی تولیدی ایران در عصر نظام الملک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بررسی ساختار قدرت سیاسی و مناسبات آن با جامعه و الگوی تولید می توان گفت ماهیتِ دولت در عصر نظام الملک بر مبنای اصل تمرکز قدرت چرخیده و عمدتاً ماهیت مالک الرقابی داشته است. مسئله ی نوشتار حاضر این است که چرا و متأثر از چه مولفه های جامعه شناختی فرهنگی مناسبات قدرت سیاسی با جامعه و نیروهای تولید در عصر نظام الملک این گونه بود؟ با روش تحلیلی و وارسی منابع تلاش داریم تا ماهیت و عملکرد دولت که از آن به عنوانِ «دولت به مثابه تصاحب امور» تفسیر خواهد شد، به صورت بندی جدیدی از گزاره های تاریخی بپردازیم. با مراجعه به گزاره های تاریخی این رویکرد اثبات می شود؛ زیرا سلجوقیان در آغاز راه، حکمرانی خود را با شمشیر و تغلّب بر ایران هموار کردند؛ خاستگاه غیر ایرانی داشتند و در ادامه ی تصاحب سرزمینی به رغم به کار گرفتن دیوان سالاران ایرانی همواره این گروه نخبگان اداری جان خود را در نزاعِ قدرت از دست دادند. از منظر اقتصادی نیز حاکمان سلجوقی ضمن تصاحب تمام منابعِ قدرت و ثروت، چیدمان پیشین و شکل یافته ی طبقات و گروه های اجتماعی ایران را بر هم زده و با تحکیم ساختار قدرت اقتصادی کالایی و بی ثباتی مالکیت نظام ارضی مانع از دگرگونی اساسی شدند. با اعمال شیوه اقتصاد مبتنی بر حیات کوچروی و توسعه الگوی زمینداری اقطاعی امکان انباشت سرمایه و گردش آن تقلیل یافت و به رغم توسعه ی حجم امور اقتصادی و گسترش سرزمین های تحت سیطره در این مقطع پر اهمیت تاریخی، شاهد تکوین مراحل تحول و جهش در این دوره نیستیم؛ بلکه حوادث عظیم این دوره صرفاً در درون یک دایره ی بسته رخ داد که دولت صاحب امور آن را کنترل می کرد. دولت به مثابه تصاحب با اتخاذ و تعمیم نظام ارباب رعیتی در عرصه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی تقویت می شد. دولت متمرکزِ عصر نظام الملک از شرایط برای نهادینه کردن تسلط خود بهره گرفت؛ اما برای گذار به مرحله تحول اساسی، حرکت جهش سازی صورت نگرفت.
نگرش قبیله ای ترکمانان سلجوقی و تقابل آن با الگوی ملکداری ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگرش قبیله ای ترکمانان به حکومت و الگوی ملکداری ایرانی دو گفتمان رقیب در دوره سلجوقی بودند که هر کدام تلاش می نمودند تا رقیب را از صحنه بیرون کنند، یا این که نگرش دیگر را تحت سلطه قرار دهند. در نگرش قبیله ای حکومت متعلق به تمام قبیله بود و خاندان حاکم به نمایندگی از آنها به حکومت می پرداخت. این نوع نگرش که نماینده اصلی آن امرای ترکمان بودند، قدرت رییس قبیله را محدود به سنت های ایلی می-نمود. اما در الگوی ملکداری ایرانی که در ابتدا برای ترکمانان بیگانه بود، قدرت در دست فرمانروا متمرکز بود. وی جایگاه فرابشری داشته و سایه خدا بر روی زمین بود و از این رو صاحب اموال و انفاس بوده و قدرت مطلق داشت. دیوانسالاران ایرانی مروّجان اصلی این نوع تفکر بودند و تعارض امرای ترکمان با وزرای ایرانی در قالب تقابل دو نگرش به حکومت قابل بررسی است. مقاله حاضر تعارض این دو نگرش را از مهم ترین مؤلفه های تأثیرگذار بر ساختار حکومت سلجوقی دانسته و بر آن است که با رویکردی تحلیلی به بررسی نگرش قبیله ای سلجوقیان و بویژه امرای ترکمان و تقابل آن با الگوی ملکداری ایرانی بپردازد. بر اساس آن چه در این مقاله حاصل شد، غزهای سلجوقی در بدو ورود به ایران تفکری محدود به سنت های قبیله و توأم با تمرکزگریزی داشتند و علیرغم تلاش های عناصر دیوانسالار ایرانی و موافقت سلاطین سلجوقی، نگرش قبیله ای امرای ترکمان پس از دوره خواجه نظام الملک که تحت تأثیر الگوی ملکداری ایرانی بود، با شدتی بیشتر نمود یافت که سبب تضعیف جایگاه دیوانسالاران و پیکارهای مداوم میان شاهزادگان و امرای سلجوقی بود.
دگراندیشی در سیاست نامه، تحلیل گفتمان برخورد با مخالف در اندیشه خواجه نظام الملک
حوزه های تخصصی:
طرح بحث عقیدتی و مذهبی درکتاب سیاستنامه خواجه نظام الملک با هدف استحکام و تثبیت پایه های حکومت سلجوقی صورت گرفته است. خواجه نظام الملک در این کتاب در باره مذاهب رایج دوره سلجوقی شافعی و حنفی تعصب زیادی به خرج می دهد. او پیروان سایر مذاهب را با صفاتی مانند بددین و بدمذهب خطاب می کند و برای تاثیرگذاری بیشتر بر مخاطب و توجیه ضدیت با مخالفان مذهبی که همان مخالفان سیاسی او می باشند، حکایت هایی را به تناسب موضوع می آورد. دگراندیشی و برخورد بامخالف درسیاست نامه مساله ای است که در این نوشتار با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف توصیف،تحلیل و تبیین می شوند. تحلیل گفتمان چگونگی تبلور و شکل گیری معنا و پیام واحدهای زبانی در ارتباط با عوامل درون متن را بررسی می کند. سیر تکوینی تحلیل گفتمان منجر به تحلیل گفتمان انتقادی می شود که ریشه در زبان شناسی انتقادی دارد و در این میان رویکرد انتقادی نورمن فرکلاف جامع ترین چهارچوب تحلیل گفتمان انتقادی به حساب می آید. در این نوشتار ابتدا اندیشه و نگرش خواجه نظام الملک با مخالفان مذهبی در متن و حکایات سیاست نامه توصیف و سپس براساس روش فرکلاف مورد تحلیل و تبیین قرار می گیرد و به این سئوال پاسخ داده می شود خواجه نظام الملک در کتاب سیاست نامه چگونه با مخالفان مذهبی خود رفتار می کند؟ پاسخ به این سوال با به کاربستن روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف و تحلیل لایه های پنهان اندیشه خواجه نظام الملک صورت گرفته است.
بررسی انتقادی مناسبات حکومت و مردم آراء خواجه نظام الملک، با تاکید بر مفهوم عدالت و قدرت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال چهارم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۵
41 - 76
حوزه های تخصصی:
آراء خواجه نظام الملک، همواره مورد توجه صاحب نظران حوزه اندیشه سیاسی بوده، به ویژه آن بخش از نظرهای او که به تنظیم مناسبات حکومت با مردم پرداخته و تأثیر به سزایی در شکل گیری نظریه های اندیشمندان پس از وی داشته است. پرسش این است که خواجه مناسبات حاکم با مردم را در چه سطوحی و حول چه محوری صورت بندی کرده است. در پاسخ، این فرض طرح شده که مؤلف سیرالملوک با رویکرد «عدالت» محورانه، مناسبات «حاکم» با «مردم» را و در نسبت با «خداوند»؛ به عنوان پارادایم غالب الگوی کیهان شناسی جهان سنت در سه سطح صورت بندی کرده است: سطح نخست؛ الهی انتخاب تقدیرگرایانه؛ دوم، مسئولیت دنیوی عمل گرایانه؛ سوم، اخروی محاسبه گرایانه. پژوهش، با شیوه تبیین تاریخی و رویکرد تفسیرگرایانه متن، ویژگی ها و مختصات سطوح سه گانه را بررسی کرده است و مهم ترین چالش وارد بر آرای نظام الملک را تأکید صرف مؤلف، بر «توزیع عدالت» و نه «توزیع قدرت» دانسته، هم چنین به خلاء تئوریک مبانی نظری «قدرت» در این اثر اشاره دارد که با توجه به اقتضائات زمانه و قدرت استیلایی سلطان قابل توجیه است.
نقش سیاست های جانشینان ملکشاه در بی ثباتی سیاسی دولت سلجوقیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ماهیت استبدادی حکومت پادشاهان سلجوقی و جایگاه بی بدیل سلطان در ساختار این حکومت، در تحلیل و بررسی علل فروپاشی سلجوقیان، واجد کمال اهمیت است و ضعف و زوال حکومت جانشینان ملکشاه نیز برآیند چنین بی ثباتی سیاسی بود. با عنایت به این امر، بررسی و شناخت عوامل پدیدآورنده و تشدیدکننده بی ثباتی سیاسی در این برهه تاریخی اهمیت بسیار می یابد. در این مقاله درصدد پاسخ بدین پرسش بوده ایم که میان سیاست های جانشینان ملکشاه از قبیل نزاع بر سر جانشینی، بی توجهی به امور رفاهی مردم، دمیدن به آتش جنگ های مذهبی و درگیری با خلافت و بروز بی ثباتی سیاسی در این دوره چه ارتباطی وجود داشته است؟ چارچوب نظری نگارندگان، نظریه دیوید ساندرز در باب بی ثباتی سیاسی است. بر این اساس، بی ثباتی سیاسی در دوره جانشینان ملکشاه بر مبنای دو مفهوم اساسی تغییرات و چالش ها تبیین و شاخص های آن طی چهار مقوله تغییر هنجار، تغییر مقامات اصلی اجرایی، تغییر مرزها و چالش های خشونت آمیز بازشناسی شده است. دستاورد این تحقیق حاکی از این است که همبستگی چشمگیری میان سیاست های جانشینان ملکشاه و بروز بی ثباتی سیاسی در این برهه تاریخی وجود داشته است.
ابعاد فساد از دیدگاه خواجه نظام الملک توسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۲ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲
59 - 75
حوزه های تخصصی:
مسئله ی فساد از دیدگاه خواجه نظام الملک توسی، وزیر مقتدر ملک شاه سلجوقی موضوع مورد بررسی این مقاله است. خواجه نظام الملک در کتاب سیاست نامه ، دیدگاه های خود را در خصوص ساختار حکومتی مطلوب بیان و مشکلات موجود در ساختار سیاسی و اداری سلجوقیان را بازگو می کند. بر اساس دیدگاه خواجه نظام الملک در کتاب سیاستنامه، موضوع فساد در چهار سرفصل فساد سیاسی، اداری، دینی و اجتماعی بررسی می شود و در هر سرفصل، عوامل ایجاد فساد بیان می شود مسئله ی فساد از دیدگاه خواجه نظام الملک توسی، وزیر مقتدر ملک شاه سلجوقی موضوع مورد بررسی این مقاله است. خواجه نظام الملک در کتاب سیاست نامه ، دیدگاه های خود را در خصوص ساختار حکومتی مطلوب بیان و مشکلات موجود در ساختار سیاسی و اداری سلجوقیان را بازگو می کند.
تأثیر سبک مدیریتی نظامیه ها در عصر خواجه نظام الملک بر جریان های مدیریتی حاکم بر علم در تمدن اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدارس نظامیه به سبب سبک مدیریتی ویژه تا مدت ها نقش مهم و ماندگاری در تحول جریان مدیریتی علم در تمدن اسلامی برجای گذاشتند. با این فرض که تحول جریان مدیریتی نظامیه ها به سبک مدیریتی حاکم بر آن ها در زمان خواجه نظام الملک (مقت .485ق) وابسته بوده، پرسش این مقاله چیستی سبک مدیریتی نظامیه ها در زمان صدرات خواجه و واکاوی تأثیر آن بر جریان مدیریتی حاکم بر علم در جهان اسلام و تمدن اسلامی است. مبنای مدیریتی خواجه نظام بر محدودیت فعالیت های علمی آن مدارس به یک مذهب خاص کلامی (اشعری) و فقهی (شافعی) استوار بود. دستاورد و پیامد این مبنای مدیریتی به ترتیب «پیشرفت و ارتقای ساختار و کیفیت امکانات نظام آموزشی» در عرصۀ مدیریت بیرونی حاکم بر علم و «زوال علوم و کاهش توان ابداع، خلاقیت و نوآوری» در عرصۀ مدیریت درونی حاکم بر علم بود.
زمینه ها و بنیان های فکری و مذهبی اندیشه ی سیاسی خواجه نظام الملک
حوزه های تخصصی:
سیاستنامه از منابع مهم اندیشه سیاسی عصر سلجوقیان و در واقع طرح عملی خواجه نظام الملک برای حکومت داری است. اقدامات خواجه نظام الملک که سی سال در مقام وزیر سلاطین ترک نژاد سلجوقی در تلاش بود تا از تبعات تسلط ترکان بر ایران بکاهد، در نهایت نتایج دوگانه ای به بار آورد؛ از یک سو نظریه ای از سلطنت اسلامی بسط یافت که بر اساس آن گرچه عدالت از شروط پادشاهی نیک است اما به این معنا نبود که می توان سلطان غیر عادل را فروگرفت و از سوی دیگر گر چه مذهب از ارکان سلطنت اسلامی است اما آنجا که پای "عدالت" به میان می آمد، مذهب در مقابل سیاست رنگ می باخت. مقاله پیش رو با تمرکز بر سیاستنامه خواجه نظام الملک و با استفاده از نظریه ی شاه آرمانی ایرانشهری و کلام اشعری در تلاش است تا به این پرسش پاسخ دهد که چه شرایط تاریخی ای خواجه را بر آن داشت تا شیوه ای را در پیش گیرد که در سیاستنامه از آن سخن می گوید و اندیشه اش بر چه بنیان های نظری ای استوار است. مقاله با این نتیجه گیری به پایان می رسد که خواجه سیاستمدار با تلفیقی از اندیشه ایرانشهری و کلام اشعری با مخالفانی که آنها را به بدعت و بدمذهبی متهم می کند به مقابله بر می خیزد و نظام فکری ای را بنا می نهد تا در نهایت "عدالت" مورد نظرش متحقق شود.
نظارت در اندیشه سیاسی خواجه نظام الملک طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
103 - 129
حوزه های تخصصی:
مفهوم نظارت از جمله مهمترین موضوعاتی است که در حوزه سیاست و مدیریت نظام های سیاسی مطرح بوده است. در این مقاله تلاش شده است تا مفهوم با اهمیت نظارت و نشانگان آن در اندیشه و عمل خواجه نظام الملک طوسی مورد واکاوی قرار گیرد. لذا پرسش اصلی پژوهش آن است که جایگاه نظارت در اندیشه خواجه چیست؟ و چه سازوکارهایی را برای آن در نظر داشته است؟ یافته کلی این پژوهش آن است که خواجه برای نظارت اهمیتی ویژه قائل بوده و بر همین اساس مباحثی نظیر دادخواهی، نظارت بر زیردستان، گماردن جاسوس و ضرورت مجازات پنهانی و آشکار را مهمترین سازوکارهای نظارتی می پندارد. چارچوب نظری مقاله نظریه سیستم های دیوید ایستون با تأکید بر بحث بازخورد ، کنترل و نظارت انتخاب شده است . روش ما در این پژوهش، تفسیری از نوع کیفی بوده و روش گردآوری اطلاعات نیز کتابخانه ای و اینترنتی است.
اخلاق و آداب فرماندهی و مدیریت انتظامی در سیاست نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: ایران سرزمینی کهن و ایرانیان از مبادی آداب ترین مردمان جهان بوده اند. ادبیات فارسی گنجینه ای از معارف ایران باستان و پیام های دانشی، مدنی و اخلاقی فرهنگ اسلامی بوده است. کتاب سیاست نامه نوشته خواجه نظام الملک طوسی را می توان متنی آموزشی و قابل استفاده برای فرماندهان و مدیران همه دوره ها از جمله مسئولان یگان های مختلف انتظامی دانست. نگارنده در این مقاله به دنبال بررسی و احصای آداب و اخلاق مورد استفاده فرماندهان و مدیران انتظامی از این کتاب بوده است. روش: این مقاله از نظر روش توصیفی اسنادی و از نظر شیوه گردآوری اطلاعات مراجعه به منابع مکتوب و یادداشت برداری بوده است. روش تحلیل یافته ها نوعی تحلیل استنباطی است که ضمن استخراج فهرستی از آداب و اخلاق فرماندهی و مدیریت مورد نیاز در پلیس، عین کلام خواجه جلو آن ها آمده است. یافته ها: در این مقاله ضمن اشاره به چند آفت فرماندهی و مدیریت، بیست و دو ویژگی مورد نیاز فرماندهان و مدیران انتظامی مانند مردم داری، درایت، عدالت محوری و پرهیز از شتاب زدگی از کتاب سیاست نامه استخراج گردیده است. نتیجه گیری: راهبردهای توصیه ای خواجه به گونه ای تازه و کاربردی بود که نه تنها در گذشته مورد استفاده بوده است، بلکه هم اکنون و حتی در آینده نیز می تواند مورد استفاده فرماندهان و مدیران یگان های انتظامی و هر مدیر دیگری قرار گیرد.
مدل شایستگی کارکنان در سیرالملوک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سلجوقیان به سبب نداشتن پیشینه کشورداری به یاری دیوان سالاران ایرانی نیاز داشتند. خواجه نظام الملک وزیر دومین و سومین فرمانروای سلجوقی کمک شایانی درزمینه کشورداری به سلجوقیان کرد. یکی از موضوعاتی که به طور برجسته در کتاب سیرالملوک (اثر خواجه نظام الملک ) موردتوجه قرارگرفته بیان ویژگی ها و وظایف افرادی است که به استخدام حاکمیت درمی آیند. هدف این پژوهش استخراج مدل شایستگی برای گزینش مستخدمین حکومتی در سیرالملوک است. روش گردآوری داده ها از نوع کتابخانه ای است. در پردازش داده ها روش تحلیل محتوا برای تعیین ابعاد شایستگی و شاخص های آن به کار گرفته شد؛ پس از بررسی سیر الملوک از داده ها به دو شیوه استفاده شد؛ اول توصیف و تحلیل آن ها، در مرحله بعد رسم جداول فراوانی شاخص ها و مدل شایستگی بر اساس محتوا و داده های سیرالملوک. یافته های این پژوهش نشان می دهد شاخص هایی همچون داشتن مهارت شغلی و تجربه، یک شغله بودن، اطاعت از پادشاه و مدارا با مردم، (در بعد حرفه ای)، عادل بودن، نداشتن فساد اقتصادی و اداری، بخشنده و قابل اعتماد بودن (در بعد اخلاقی)، سنیِ حنفی یا شافعی، خراسانی و مرد بودن (در بعد فردی) و عالم و فاضل بودن (در بعد دانشی) به عنوان مهم ترین شایستگی های کارکنان در سیرالملوک موردتوجه بوده است.
واکاوی دلایل محبوبیت سلطان محمود غزنوی در سیاست نامه خواجه نظام الملک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاست نامه ی خواجه نظام الملک، از منظر توجهی که به رویکردهای سیاسی و شیوه ی اعمال قدرت سلطان محمود غزنوی نشان می دهد، قابل تامل است. آنچه که خواجه نظام الملک از میراث سیاسی- حکومتی غزنویان به دست می دهد، برتافته از مهمترین دغدغه ها، ایدآلها و آمال سیاسی است که خواجه در تلاش برای تئوریزه کردن آن برای ملکشاه سلجوقی ست. تلاش خواجه در برجسته سازی برخی ویژگی های حکومت سلطان محمود مانند پایگاه غلامی- ترکی آن، نوع مواجهه اش با دربار خلافت، تلاش وی در جهت سرکوب آنچه خواجه نظام الملک بدعت می خواند، اقتدار وی در مقام مهمترین غازی در جبهه های هندوستان، توجه به اصول دقیق و همراه با جزئیات حکومت رانی و دیوانسالاری، اقامه ی شکلی ویژه از عدالت که محبوب خواجه بود و مولفه هایی از این دست، جایگاه سلطان محمود را در سیاست نامه و کل منظومه ی سیاسی- یدئولوژیکی نظام الملک برجسته می سازد به نحوی که تعادل و موازنه ی روایت ها و حکایات مندرج در سیاست نامه به نفع سلطان محمود سنگینی قابل توجهی دارد. این پژوهش، به روشی توصیفی- تحلیلی، در پی یافتن پاسخی برای دلایل این محبوبیت است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که شیوه و روش سیاست ورزی و حکمرانی سلطان محمود غزنوی تقریبا تمامی مولفه های مورد نظر خواجه به منظور تمرکز و تثبیت نوع خاصی از اقتدارگرایی ایدئولوژیک در این دوره ی زمانی را دارا بود.
مقایسه نگرش وزیرانه نظام الملک و دید گاه دبیرانه بیهقی در باب اهمّیت جایگاه قضاوت در حکومت سیاسی بر پایه تحلیل گفتمان انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نثرپژوهی ادب فارسی دوره ۲۳ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۷
191 - 216
حوزه های تخصصی:
یکی از اساسی ترین وظیفه های هر حکومتی فصل خصومت و رفع عامل نزاع بین آحاد یک جامعه مدنی و تحقق عدالت اجتماعی است که این امر با وجود محاکم دادگستری، دیوان قضایی مستقل و حضور قاضیانی «مزکّی ومعدّل از هر دستی» میسر می شود. به اعتقاد تمامی اندیشمندان وجود عدالت و مساوات در هر روزگاری و در هر جایگاهی یک ضرورت است. در این پژوهش دو حکایت با موضوع یکسان از کتاب «سیاست نامه» و «تاریخ بیهقی» در نظر گرفته شده و برای تحلیل گفتمانیِ آن ها از رویکرد نورمن فرکلاف به عنوان نظریه پرداز اصلی استفاده شده است. با تحلیل گفتمان انتقادی و بر پایه مدل های سه گانه فرکلاف به توصیف، تفسیر و تبیین نمونه داده های متنی دو اثر پرداخته شده است تا تقابل دیدگاه وزیرانه خواجه نظام الملک توسی و نظرگاه دبیرانه ابوالفضل بیهقی در باب امر مهم قضاوت تحلیل و تبیین شود. خواجه با توجّه به مقام سیاسی خویش قضاوت را در بسیاری از مواقع حق صاحبان قدرت می داند؛ قدرتی که خود آگاه یا ناخود آگاه دیدگاه های خویش را در لایه های زیرین زبان پنهان کرده است که در آن فرو-دستان هیچ جایگاهی ندارند. در تقابل با این نگرش بیهقی به عنوان یک مورّخ و دبیر از میان قشر متوسط مردم جامعه با همه وابستگی به دربار غزنه سعی می کند در باب قضاوت، جایگاه مردم عامه، فرودست و متظلّم را در لایه های پنهانی زبان خویش به نمایش در آورد.