مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
اجل
حوزه های تخصصی:
مطابق دستورالعمل ش53958/34/1 ـ 7/11/1385 سازمان ثبت اسناد و املاک، سردفتران دفاتر رسمی ازدواج مکلفاند مفاد دو شرط ضمن عقد مهریه عندالمطالبه یا مهریه عندالاستطاعه را برای زوجین تفهیم نموده تا یکی از آنها انتخاب شود و بدینوسیله فرض <ممتنع بودن زوج>، موجود در مادة 2 قانون نحوة اجرای محکومیـتهای مالی در خـصوص مهریه تغـییر کند و تعداد زندانیان مهریه کاهش یابد. به نظر میرسد قسیم یکدیگر قرار دادن شرط عندالمطالبه و عندالاستطاعه در دستورالعمل سازمان ثبت غیرمنطقی است و از نظر حقوقی نیز وصول مهریه را مشکل مینماید و احتـمال اضـرار از طرف زوج را افزایش میدهد. در این نوشتار، این دو شرط از نظر فقهی و حقوقی بررسی گردید و معلوم شد رویکرد این دستورالعمل بر خلاف روح بند 3 ماده 148 ق.ا.ا.م. 1356 و ماده 58 ق.ت.ا.و. 1318 میباشد. همچنین عدم امکان صدور اجرائیه و وصول مهریه از طریق اجرای ثبت به واسطه مشروط بودن مهریه به استطاعت، محدودیتی ناموجه برای زن میباشد.
اجرای زودهنگام تعهدات قراردادی
حوزه های تخصصی:
با انعقاد یک قرارداد ممکن است تعهّداتی برای طرفین یا یکی از آنان ایجاد می شود. هر تعهّدی خواه مورد اصلی قرارداد باشد یا ناشی از شرط ضمن عقد، باید به موقع اجرا گردد. گاه طرفین قرارداد برای اجرای یک تعهّد، أجلی را تعیین می کنند، که به طور طبیعی و منطقی تعهّد باید در سر رسید همان أجل اجرا گردد. ولی این امکان وجود دارد که در شرایطی ، متعهّد زودتر از موعد مقرّر، به اجرای تعهّد ا قدام کند که از آن به اجرای زودهنگام تعبیر می شود. در این مقاله که به بررسی تطبیقی این نوع اجرا پرداخته شده است، نویسندگان به این نتیجه رسیده اند که چنان چه از مفادّ قرارداد یا ماهیّت آن و یا از اوضاع و احوال معلوم نشود که شرط أجل به سود چه کسی است ظاهر این است که ذینفع در أجل ، متعهّد است. بنابراین او می تواند تعهّد خود را قبل از این که حالّ شود به اجرا گذارد. در فقه امامیّه نظر غالب این است که طرفین از أجل نفع می برند که بر اساس آن متعهّدٌله در پذیرش یا ردّ اجرای زود هنگام اختیار خواهد داشت.
آیة «نهی از سؤال» و رابطة آن با عصری بودن قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
برخی از طرف داران نظریة «عصری بودن قرآن» با استناد به ادلة درون دینی، به دنبال اثبات این موضوع بوده اند. یکی از این دلایل آنان آیة «نهی از سؤال» است. اینان با محور قرار دادن یکی از دو شأن نزول ذکر شده برای آیه، که نهی از سؤال را دربارة مسائل فقهی می داند، این گونه نتیجه می گیرند که بسیاری از احکام دین پاسخ سؤالات نابجایی است که اگرچه مورد نهی قرآن قرار گرفته، اما پس از پرسش، به عنوان «عرضیات» وارد دین گردیده و این نشانة «عصری بودن قرآن» است.
در این مقاله، با بررسی دقیق مفاد آیة «نهی از سؤال»، اثبات می شود که شأن نزول صحیح آیة مذکور، سؤال از اموری همانند اجل انسان، سعادت، شقاوت و اموری بوده که مصلحت در ندانستن آن است و بر فرض قبول شأن نزول دیگر، باز نمی توان «عرضی بودن برخی احکام قرآن» و درنتیجه، «عصری بودن آن» را اثبات کرد.
بررسی تطبیقی مرگ اندیشی از دیدگاه خیام و عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندیشیدن درباره ی مرگ و سخن گفتن از آن یکی از بن مایه های رایج در ادبیات و جریان اندیشگانی یک قوم است. ادبیات هر ملت زمینه ای مناسب برای بازتاباندن و شناسایی اندیشه های ایشان درباره ی مرگ خواهد بود. از سوی دیگر به دلیل ناشناخته بودن ماهیت این پدیده، پیوسته، دیدگاه های اندیشمندان مختلف با یکدیگر متفاوت و گاه متناقض بوده است. بررسی تطبیقی نگرش اندیشمندان گوناگون درباره ی مرگ، حقایق بسیاری را بر ما آشکار می کند که در بررسی جداگانه ی اندیشه ی ایشان، کمتر مجال بروز می یابد. در این جستار کوشیده ایم با رویکردی تطبیقی، به بررسی این پدیده، از دیدگاه خیام، رباعی سرای توانمند قرن پنجم هجری و عطار نیشابوری، شاعر و عارف توانمند قرن ششم بپردازیم. بررسی تطبیقی دیدگاه های این دو شاعر درباره ی مرگ نشان دهنده ی این نکته است که اگرچه هر دو در برخی مسائل، مانند همگانی دانستن مرگ برای همه ی افراد، سرگشتگی دو شاعر در برابر مرگ، تأکید بر ناتوانی بشر از ارائه ی راه چاره برای مرگ و... اندیشه های همگون دارند، در برخی موضوعات نیز با یکدیگر اختلاف دیدگاه دارند؛ برای نمونه عطار افزون بر مرگ طبیعی، به دو نوع مرگ ارادی و مرگ عارفانه عاشقانه قائل است؛ نومیدی مطرح شده در اشعار خیام، در اندیشه ی عطار جایگاهی ندارد؛ مرگ اندیشی عطار بیشتر التزام به توبه و به ندرت، التزام به لذت جویی را بایسته می داند، در حالی که در اندیشه ی خیام، بیشتر تأکید بر لذت جویی و کمتر التزام به توبه است.
حلول دیون در حقوق موضوعه ایران و فقه امامیه
منبع:
پژوهشنامه میان رشته ای فقهی (پژوهشنامه فقهی سابق) سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱ (پیاپی ۹)
147 - 174
حوزه های تخصصی:
طبق نظر فقها و حقوقدانان با فوت و ورشکستگی، دیون اشخاص حال می شود. در باب حلول دیون میان فقها و حقوقدانان اختلافاتی وجود دارد. در مورد قلمرو حلول دیون، عده ای تمامی دیون و تعهدات را، چه این تعهدات قراردادی باشند و یا غیر قراردادی، در قاعده «حال شدن دیون مؤجل» جای داده و مشمول این قاعده (حال شدن دیون مؤجل متوفی و ورشکسته) دانسته اند. در حلول نسبی، تخفیفات مقتضیه موجب حلول می شود در حالی که در حلول مطلق، تخفیف و تنزیلی صورت نمی گیرد. بر همین اساس در باب حلول در بین قانون مدنی و تجارت تفاوتی نیست و در هر دو مبنا، حلول مطلق مورد پذیرش قرار گرفته است. این اختلاف ناشی از نگرش متفاوت فقها و علمای حقوق به معنا و مفهوم دین و تعهد می باشد. نظریه مختار در فقه امامیه آن است که احتمال تضییع حقوق دائن توسط وراث و نیز استناد به قاعده لاضرر در این زمینه قابلیت استناد ندارد؛ زیرا اولاً ضایع شدن اموال و ترکه به وسیله وارث جنبه احتمالی دارد و قابل اعتنا نمی باشد و لذا مفید علم است. ثانیاً همان احتمال - تضییع اموال - توسط خود مدیون و قبل از فوت نیز وجود دارد، زیرا اموال مدیون نیز وثیقه عمومی طلب بستانکاران است. لذا به صرف احتمال ضایع شدن اموال توسط ورثه نمی توان به استناد قاعده لاضرر و در دفاع از دائن حکم به حلول اجل داد. لذا طبق قاعده «للاجل قسط من الثمن»، طرف مقابل متوفی به عنوان متعهدله اجل، برای اخذ اجل از متعهد، بخشی از ثمن را هزینه نموده است و لذا عدم بقای اجل، محکوم به داراشدن بلاجهت است. پیشنهاد می شود که در حوزه حلول دیون نظریه عدم حلول دیون متوفی و ورشکسته پذیرفته شود که بر اساس آن وراث حقوق دائن را بدون جهت از بین نبرده و مشمول قاعده دارا شدن ناعادلانه نشوند. مبنای مورد پذیرش در فقه و حقوق ایران قابل استناد است.
بررسی آثار تربیتی و جسمی- روانی مرگ در مثنوی مولوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائلی که همواره، بشر را رنج داده، مسئله مرگ و پایان یافتن زندگی است. خداوند در قرآن کریم، مرگ را همچون زندگی، خلقت و آفرینش می خواند . و پیامبر اسلام(ص) مرگ را انتقال از عالمی به عالم دیگر می داند. و مولا علی(ع) انس و اشتیاقش را به مرگ، بیش از علاقه کودک به پستان مادر دانسته اس ت و به همین سبب وقتی پس از شصت و سه سال مجاهدت و عبودیت و تلاش بی وقفه و تحمّل رنج ها در راه حق در مسجد کوفه، شمشیر خوارج، فرقش را می شکافد ؛ فریاد بر می آورد که «فزت وربّ الکعبه». امام حسین(ع) در واپسین لحظات عمر در روز عاشورا، مرگ را پلی دانست که مؤمنان را از کناره سختی ها و دشواری ها به ساحل سعادت ها و نعمت های جاوید منتقل می کند وعبور دهنده کافران به سوی جهنّم و عذاب است. اصحاب این بزرگواران نیز مرگ را واقعیّت با عظمتی می پندارند که آنان را از زندان طبیعت و محدودیت های جهان حس و رنگ، رها ساخته در عالم ملکوت به جوار رحمت حق می رساند. لغت شناسان، «مرگ» [در پهلوی marg و اوستا mahrka، … از ریشه mar] را باطل شدن قوّت حیوانی وحرارت غریزی، فنای حیات ونیست شدن زندگانی، موت، وفات، اجل و از گیتی رفتن معنی کرده و برای آن مترادف های فراوانی بیان کرده اند. جلال الدین محمد معروف به مولوی، شاعر و عارف بزرگ قرن هفتم هجری، مرگ و مترادفّات آن را صدها بار در مثنوی بیست و شش هزار بیتی اش به کار برده است. در این پژوهش از روش توصیفی با جستجوی کتابخانه ای در مثنوی بخصوص شرح های شارحانی همچون فروزانفر، شهیدی، استعلامی، محمد تقی جعفری و ...، استفاده کرده ام تا واژه هایی همچون مرگ، موت، فنا، اجل، جسم، روان، انسان، خواب، مشتقّات و هم خانواده های آنها را بیابم و با توجّه به ویژگی های مشترک به پنج گروه: الف: چگونگی و حقیقت مرگ ب: شباهت خواب ومرگ ج: شیوه های بی نهایت مرگ د: اجتناب ناپذیری مرگ ه)وضعیت انسان بعد از مرگ؛ دسته بندی نمایم و در باره هر یک توضیح دهم.
تطبیق آراء مفسران در تفسیر «ثُمَّ قَضی أَجَلًا وَ أَجَلٌ مُسَمًّی عِنْدَهُ» با تکیه بر ارتباط آیات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۲۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۱
53-77
حوزه های تخصصی:
در تفسیر عبارت « ثُمَّ قَضی أَجَلًا وَ أَجَلٌ مُسَمًّی عِنْدَهُ » (الانعام، 2)، آراء مختلفی از سوی مفسران مطرح شده است. واژه « اجل » در تفاسیر به معنای مدت زمان تولد تا مرگ، اجل محتوم، اجل آخرت، خواب، اجل قابل تقدیم و تاخیر، اجل دنیا، اجل بعث و اجلی که در لوح محو و اثبات ثبت شده است، آورده شده است. همچنین در تفسیر « أَجَلٌ مُسَمًّی » اختلاف زیادی در میان آراء مفسران دیده می شود و آن را به: فاصله زمانی مرگ تا قیامت (مدت زمان برزخ)، اجل قابل تقدیم و تاخیر، اجل دنیا، اجل قیامت، اجل مرگ، اجل ثابت و محتوم، فاصله زمانی خلقت تا مرگ و ... تفسیر کرده اند. صرف نظر از آرائی که هیچ دلیلی برای آنها ارائه نشده است، سایر آراء در چهار دسته اصلی تقسیم بندی می شوند: دسته اول که اجل را مدت عمر و اجل مسمی را مدت زمان پس از مرگ می دانند، دسته دوم که اجل و اجل مسمی را در معنای خواب و مرگ گرفته اند، دسته سوم که اجل را محتوم و اجل مسمی را غیر محتوم می دانند و دسته چهارم که اجل را قابل تقدیم و تاخیر و اجل مسمی را محتوم و ثابت می دانند. این پژوهش با بررسی دلایل مفسران در ارائه این آراء و با تکیه بر ارتباط آیات و با توجه به ترتیب و ارتباط میان واژگان در این آیه نشان می دهد چگونه بررسی سیاق و ارتباط واژگان در تفسیر تطبیقی این آیه به کمک مفسر می آید. همچنین توضیح خواهد داد اجل مطابق پیامد اعمال انسانها قابل تقدیم و تاخیر بوده و اجل مسمی، اجلی در علم خداست که در پایان زندگی هر فرد زمان وقوع این دو اجل بر هم منطبق می شود.
حکم بیع عینه در فقه مذاهب اسلامی
منبع:
مطالعات فقه و اصول دوره اول زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱
91 - 106
حوزه های تخصصی:
تعریف بیع عینه و صورت صحیح آن از مواضع اختلاف قفهای مذاهب است. دیدگاه جمهور در این باره، دارای شهرت بیشتری است که در آن بیع عینه به «بازخرید نقدی کالایی اطلاق می شود که شخص آن را با قیمت بیشتر و به صورت ومؤجّل فروخته و هنوز ثمن آن را دریافت نکرده» تعریف شده است. حنفیه، مالکیه و حنابله با استناد به احادیثی از سنت نبوی، استحسان و سدّ ذرایع، چنین معامله ای را باطل و غیر صحیح می دانند. آنان استدلال می کنند که معامله ی عینه، وسیله ای آشکار برای انجام رِبا است. لذا حکم به جوازِ آن به منزله ی گشودن راهی برای معاملات رِبوی است. امّا شافعیه، ظاهریه و امامیه با استناد به اصل جواز، برخی اخبار و آرای ائمّه ی مذهب بیع عینه را جایز و بِلااشکال دانسته اند. اجماع، قیاس و ادلّه ی عقلی نیز، از مستندات این گروه هستند. این پژوهش به منظور یافتن تعریفی قابل استناد و کامل، آراء دو گروه یاد شده و احکام مرتبط دیگری را که در متون فقهی یافت می شده است، مورد بررسی قرار داده و نهایتاً با توجّه به قوّت دلایل قایلین به جواز و همچنین اعتراضات محکم آنان به ادلّه ی مورد استناد گروه مقابل، دیدگاه قایلین به جواز را موجّه و صحیح دانشته است.
در جستجوی عوامل معنوی طول عمر انسان در قرآن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۳ بهار ۱۳۹۶ شماره ۲
102-114
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: با وجود پیشرفت هاى چشمگیر در علم و تکنولوژی، روز به روز اضطراب، افسردگى و ناآرامى بیش از پیش بر جوامع چیره شده و سلامت معنوی و به تبع آن سلامت جسمی انسان را به خطر می اندازد. ازاین رو، اهمیت پرداختن به زوایای گوناگونِ سلامت مادی و معنوی، بیشتر احساس مى شود. افزایش طول عمر یکی از آثار سلامت معنوی است. هدف این پژوهش بررسی عوامل معنوی طول عمر از دیدگاه قرآن است. روش کار: در این تحقیق که با روش تحلیلی - کتابخانه یی انجام شده، از کتاب های حوزه ی علوم اسلامی و دینی، تفاسیر موجود و نیز از مقالات حوزه ی روان شناسی، با موضوع سلامت معنوی و طول عمر، استفاده شده است. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است؛ علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان داده که از دیدگاه قرآن کریم، پنج عاملِ معنوی موجب طول عمر انسان می شود؛ همچنین در قرآن بیش از عوامل مادی طول عمر انسان، به عامل های معنوی توجه شده است. نتیجه گیری: برای افزایش طول عمر در دنیای تکنولوژی، عمل کردن به عامل های معنوی که در قرآن به آن توجه شده، بسیار کارساز و اثربخش است
بررسی وجوه اشتراک و افتراق بیع سلم در مذاهب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه به منظور بررسی تطبیقی شروط بیع سلم برای بازتاب آرای فقیهان مذاهب اسلامی، به این مسئله پرداخته است که وجوه اشتراک و افتراق بیع سلم در مذاهب اسلامی چیست و در موارد افتراقی، کدام نظر می تواند به عنوان یک نظر اصح و قابل اطمینان مطرح باشد؟ این نوشتار با محوریت بررسی شروط ده گانه بیع سلم در فقه مذاهب اسلامی نشان می دهد، جمهور فقها بر لزوم وجود پنج شرط به صورت مشترک و صحت آن در بیع سلم اتفاق نظر دارند که عبارت اند از: موجل بودن مسلم فیه، معلوم بودن اجل تسلیم مسلم فیه، کلی در ذمه بودن مسلم فیه، مضبوط بودن و معلوم بودن مسلم فیه؛ و در پنج شرط آن دچار اختلاف عقیده اند که عبارت اند از: مکان تسلیم مسلم فیه، زمان عام الوجود بودن تسلیم مسلم فیه، کیفیت علم به ثمن، زمان تسلیم ثمن و حلول اجل تسلیم مسلم فیه. پس از بررسی وجوه افتراقی و پرداختن به نظر اصح در هریک، این نتیجه به دست آمد که فقدان یکی از شروط اتفاقی سبب بطلان بیع سلم، نزاع و اختلاف میان متعاقدین می گردد و شروط اختلافی غالباً ناظر به جلوگیری از تضرر و تغرر میان متعاقدین است؛ ازاین رو، شروط اتفاقی و اختلافی مکمل یکدیگرند. شروط اتفاقی ناظر به عدم نزاع و اختلاف و شروط اختلافی ناظر به عدم تضرر متعاقدین است.
بررسی و تحلیل روایات بداءبا تاکید بردیدگاه فریقین
منبع:
مطالعات قرآنی نامه جامعه سال ۱۷ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۲۹
91 - 112
حوزه های تخصصی:
بداء از اعتقادات مهم و بنیادینی است که علمای امامیه پیوسته از آن دفاع کرده و بزرگان اهل سنت به آن تاخته اند. با بررسی دقیق مفهوم بداء می توان دریافت که اشکالات ناظر به این بحث, براثر خطا در فهم معنای بداء بوده است؛ چراکه یات متعددی از قرآن کریم و روایات فریقین» اثباتگر معنای بداء هستند. در منابع روایی شیعی» روایات متعددی درباره مساله بداء وجود دارد که این نوشتار به بررسی این روایات پرداخته و ضمن جمع آوری دیدگاه عالمان شیعه و اهل سنت دراین موضوع» به تناقض ظاهری برخی از این اخبار پاسخ داده است . از دستاوردهای این پژوهش» اثبات این مسئله است که بداء منجر به تغییر در علم خدا نمی شود. همچنین بداء در قضای حتمی آلهی جایی ندارد و تنها قدریا قضای غیرحتمی است که بداء در آن راه دارد.