مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
شیطان
منبع:
پژوهش دینی دوره ۱۹ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
91-118
حوزه های تخصصی:
انگاره شیطان در متون دینی تورات و قرآن کریم همسو با مولفه های خداشناسی و هستی شناسی بازشناسی می گردد. هستی شیطان در پنداره روایی تورات از ناهمسانی یا فقدان وحدت وجودی بهره دارد و با صورت بندی متفاوت، روایی طبیعی و انتزاعی و با کارکردهای گوناگون بازنمون شده است. شیطان در انگاره پیشا اسلامی از ماهیت اسطوره ای در ذیل رب الارباب پرستی خوانش شده است و دگرگونی روایی تورات از شیطان به عنوان موجودی آگاه، خیرخواه و با گمانه مستقل از خدا با کارکرد خاص به موجودی دوراندیش، آزماینده و فریبکار، برآمده از شیوه پیدایی و پدید آمدن تورات در روند تاریخی، همزیستی، همکنشی با تمدن ها(میان رودانی) و پیوند با نظام گفتمانی آنان است، ولی در رهیافت قرآنی با محوریت توحید، معنای نوینی از آن ارائه شده است. تبار شیطان در روایتگری تورات از ماهیت الوهی اساطیری بهره داشته و کارکرد دوگانه او برای نظم زمینی، ذیل خدای برتر قابل خوانش است، اما تبار شیطان در قرآن به عنوان آفریده خداوند و بهره مند از صفت اختیار با کارکرد همگون (وسوسه گر، گمراه کننده،...) روایت شده است. در این جستار با بهره مندی از شیوه معناشناختی هم زمانی و درزمانی و مولفه های همبسته با آن به بازخوانی تبارشیطان از جهت چیستی و کارکردی در متون تورات و قرآن کریم پرداخته و تلاش شده تفاوتهای روایی آن را آشکار سازد.
مبانی قرآنی دیدگاه امام خمینی ره درباره آمریکا «شیطان بزرگ»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال بیست و نهم اسفند۱۳۹۹ شماره ۲۷۹
91-101
حوزه های تخصصی:
دیدگاه مشهور امام خمینی ره بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، در تشبیه آمریکا به «شیطان بزرگ» و پیگیری آن به عنوان سیاست ثابت نظام از آغاز پیروزی انقلاب تاکنون، همواره چالش برانگیز بوده و اشکالاتی را در عرصه بین الملل و شبهاتی را در داخل کشور به همراه داشته است. با توجه به تحولات عرصه بین الملل و فروپاشی نظام دوقطبی و سلطه طلبی و یک جانبه گرایی آمریکا در جهان و در منطقه و تغییر رویکرد برخی کشورهای اسلامی و تبعیت این کشورها از استکبار، همچنین تغییر نگرش های بعضی از انقلابیون در داخل نسبت به تحریف سخنان امام راحل و نگاه سازشکارانه همراه با مطیع شدن در برابر استکبار جهانی، ضرورت واکاوی مبانی این موضوع را از منظر قرآن بیشتر می شود. به همین دلیل، این تحقیق به این سؤال جواب می دهد که مبانی قرآنی دیدگاه امام خمینی ره درباره اینکه آمریکا شیطان بزرگ است، چیست؟ با توجه به فرضیه تحقیق، امام راحل مبنایی دینی داشته و این جمله هم براساس مبانی قرآنی بیان شده است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی، و گردآوری اطلاعات از طریق منابع کتابخانه ای، سایت های داخلی و خارجی است. منبع اصلی تحقیق نیز قرآن است.
تناص قرآنی در صحیفه سجادیه؛ مطالعه موردی موضوع شیطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۴
7 - 36
حوزه های تخصصی:
«بینامتنیت» نظریه ای است که بر ضرورت وجود رابطه بین متون تأکید دارد و روابط بین متون و چگونگی ارتباط آن ها را مورد کنکاش قرار می دهد. کاربست این نظریه در حیطه قرآن و احادیث در تبیین پیوند عمیق قرآن و عترت مؤثر است. این پژوهش به روابط بینامتنی دعاهای صحیفه سجادیه در موضوع شیطان با قرآن می پردازد تا افق معنایی جدیدی از این دعا ها را ارائه دهد.روش مورد استفاده در این جستار، تحلیلی-اسنادی است. به نظر می رسد تعامل آگاهانه امام سجاد(ع) با قرآن زمینه سازش و هماهنگی میان متن پنهان و متن حاضر را فراهم کرده است. صحیفه سجادیه همچون قرآن در موضوع شیطان به اوصاف و عملکرد شیطان پرداخته است و در موارد زیادی درک عمیق دعاهای مربوط به دفع شیطان تنها در پرتو شناخت رابطه کیفی آنها با قرآن امکان پذیر نیست، با خوانش دقیق، دعاهای صحیفه سجادیه، به این نتیجه می رسیم که بیشترین شکل روابط بینامتنی قرآن با این ادعیه، به صورت نفی متوازی است که در آن، امام سجاد(ع) نوعی سازش میان متن پنهان و متن حاضر ایجاد کرده اند و تعاملی آگاهانه با آن پدید آورده اند.حضرت در دعاهای خویش با تکیه بر مضامین قرآنی از موضوعاتی چون دام های شیطان، کید و مکر شیطان، تزیین امور باطل توسط او، دور کردن شیطان با قدرت عبادت الهی، حفظ فرزندانش از شرّ شیطان، قرار نگرفتن در شمار دوستان شیطان و ... سخن گفته است.
دیوها و پریان در شعر سنایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
سنایی شاعر بزرگ ادبیات فارسی است وجایگاه ممتازی در میان گویندگان این مرزو بوم داردکه به واسطه عرفان وحکمت شهره است. عرفان وحکمت درشعر وی از بسامد بالایی برخوردار است ویکی ازمضمون های اصلی شعر اوست که نشان از سیر وسلوک وآگاهی گسترده وی از فرهنگ ایران دارد .سنایی این حکمت و عرفان را گاه با رمز می آمیزد وبه موجوداتی چون دیو وپری اشاره می کند که یکی دیگر از ویژگی های شعر اوست ،وی با بهره برداری از عناصر اسطوره ای و رمزی دریافته های شهودی را بیان می کند و از آنها به عنوان ابزار انتقال معانی بهره می گیرد. از میان آن عناصر به انواع دیوها و پریان اشاره می شود، تطور ایماژهای آنها مورد بررسی قرار می گیرد الفاظ و تصاویر بیان شده که برای رسیدن به دنیای خاص سنایی است با مختصه های اساطیری و رمزی تطبیق داد می شود و با بیان شباهتها، حکمتها و ظرایف و نکته های عرفانی رمزی وارسی می گردد.شواهد شعری به رشته تحریر درمی آید وضمن تحلیل ومقایسه به متون کهن نیز اشاره می شود
بررسی دیدگاه گوته در باب رستگاری در فاوست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در جستار پیش رو، بر اساس آراء هانس گئورگ گادامر، به بررسی دیدگاه گوته در باب رستگاری در شاهکارش فاوست پرداخته ایم. در این اثر، انسان ها به سه طیف، دسته بندی شده اند: جستجوگران، ساده دلان و بدطینتان. دسته نخست، دانشمندانی هستند که همواره در پی کشف حقیقتند؛ اینان بیش از سایرین در معرض وسوسه های شیطان قرار دارند. دسته دوم انسان های ساده و سنتی هستند که دنباله روی پیشینیان خویش اند و دسته سوم افرادی هستند بدطینت که با ظاهرسازی، فقط به منافع شخصی خویش و سوءاستفاده از دیگران می اندیشند. عواملی که زمینه را برای سقوط انسان در ورطه گناه فراهم می کنند و سد راه رستگاری هستند، فقر، ناامیدی، طلب کمک از غیر خدا در امور و فقدان عشق معرفی می شوند. البته همین انسان گناهکار قادر است روح خویش را نجات دهد و به سعادت و رستگاری ابدی دست یابد؛ برای نیل به این مقصود، عشق ورزی، پشیمانی و توبه از گناهان گذشته و هم چنین تلاش و کوشش مداوم و خدمت به خلق شروط لازمند.
اسرار رمی جمرات و آثار آن در زندگی حج گزاران و راهکارهای صیانت از آن(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
میقات حج دوره ۲۹ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۴)
7 - 21
حوزه های تخصصی:
رمى جمرات یکی از مناسک حج است که در منا صورت می گیرد؛ هرچند در قرآن اشاره ای به رمی جمرات نشده است، اما در روایات، برخی اسرار و حکمت های این عمل عبادی و تاریخ تشریع آن ذکر شده است. از آنجاکه معنویت حج می تواند به عنوان الگوی رفتاری برای حج گزاران در تمام عرصه های زندگی به شمار آید، در این تحقیق برخی اسرار رمی جمرات و نقش و آثار اخلاقی و معنوی آن در زندگی حج گزاران مورد بررسی قرار می گیرد. بدین منظور روایات و توصیه های حضرات معصومان: درباره رمی جمرات مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت و روشن شد که این عمل در سیره انبیا و اولیای الهی به منظور دورساختن و طرد شیطان از عرصه های زندگی صورت می گرفته است. از این رو رمی جمرات به عنوان یکی از مناسک حج، واجب گردید تا ضمن احیای سنت پیامبران در مبارزه با وسوسه های شیطان، آموزشی برای تمام عرصه های زندگی حج گزاران نیز بوده باشد و انسان های مؤمن بتوانند رمی جمرات در حج را الگوی زندگی خود قرار دهند و مراقب اغواگری ها و وسوسه های فریبنده شیطان باشند.
نقد نیچه به اخلاق مسیحی و تاثیرآن بر انجیل شیطان آنتوان لاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انجیل شیطان آنتوان لاوی یکی از مهم ترین و تاثیرگذارترین کتاب هایی است که در میان جریان های مختلف شیطان پرستی در آمریکا منتشر شده است.این کتاب دارای ایده های افراطی در به چالش کشیدن بسیاری از هنجارهای متداول اخلاقی و مذهبی جامعه آمریکا، و همچنین ترویج ایده های انسان گرایانه با محوریت آزادی های رادیکال اخلاقی و اجتماعی در راستای تقویت میل و غریزه انسانی و نفی سلطه پذیری اخلاقی است. بی شک این کتاب با تاثیرپذیری از سنت های فکری مدرن و پست مدرن نوشته شده و می توان تاثیر بسیاری از ایده های هنجارستیز و ضدمذهبی را در این مشاهده کرد؛ اما تاثیر تفکرات انتقادی نیچه به اخلاق مسیحی و فرهنگ اروپایی و همچنین ترویج ایده ابرانسان به عنوان آفریننده ارزش های زندگی و ستایش هنجارستیزی و سلطه ناپذیری وی توسط نیچه را می توان به خوبی در انجیل شیطان لاوی مشاهده کرد. لاوی با استفاده از ایده مرگ خدای نیچه که منادی پایان سیطره اخلاق مسیحی بر اروپا بود و همچنین نقدهای نیچه به نیست انگاری مسیحی، و با الهام از انگاره دیونیزیوسی نیچه مفهوم شیطان را در تقابل با مفهوم خدا در فرهنگ دینی و به عنوان سمبل آزادی خواهی و هنجارستیزی در راستای ستایش میل و غریزه طبیعی و جسمانی انسان ها به کار می گیرد و تلاش می کند تا با ستایش ارزش زندگی نفی و تحقیر غرایز انسانی در اخلاق مسیحی را به چالش بکشد.
احمد غزالی و شکل گیری شیطان پرستی در میان یزیدیان جزیره(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیست و ششم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۳)
148 - 171
حوزه های تخصصی:
منطقه شمال عراق که «جزیره» نامیده می شود، زیستگاه پیروان آیینی است که با نام «یزیدیه» یا «شیطان پرستان» شناخته می شوند. این اسامی نه از روی کینه و عداوت، بلکه بر اساس وجود دو عنصر اصلی در این آیین بر این دین واره اطلاق شده است؛ یعنی تقدیس یزید و شیطان و پرهیز از لعن این دو. دور از ذهن نیست که برای هر محقق منصفی این سؤال مطرح شود که این دو باور عجیب و مخالف دین اسلام از کجا وارد این آیین شده است. در این مقاله تلاش شد با هدف تبیین رابطه تصوف و مباحث کلامی به این سؤال پاسخ داده شود و در ادامه با بهره گیری از روش تحلیلی ا نتقادی و بررسی متون مقدس این آیین، کتاب های «رش» و« جلوه»، و واکاوی زندگی نامه بنیانگذار آن به این نتیجه رسیدیم که عدی مسافر به عنوان بنیان گذار آیین یزیدیه در دوره تحصیل در بغداد مدتی شاگرد برادران غزالی بوده است و تحت تأثیر آموزش های این دو، به تقدیس یزید و شیطان باور پیدا کرده و اجتناب از لعن آن دو را به عنوان وظیفه ای عملی به کار بسته و آن هنگام که دین واره خویش را در اطراف کوه های سنجار تأسیس می کرد، این دو باور و دو عمل را از ارکان آئین خویش قرار داده است.
عوامل زمینه ساز تسلط شیطان بر انسان؛ با تأکید بر دیدگاه علامه مصباح یزدی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی عوامل زمینه ساز تسلط شیطان بر انسان، با تأکید بر دیدگاه علامه مصباح یزدی(قدس سره) انجام شده است. از آنجاکه قرآن کریم کمال نهایی انسان را قرب الهی می داند، راه رسیدن به کمال نهایی و سعادت، اطاعت و عبادت خداست. اما این سعادت به دلائلی دچار انحراف می گردد، به گونه ای که انسان دچار سقوط اخلاقی می شود. یکی از عوامل انحراف از این مسیر، شیطان است. هدف از این پژوهش، آشنایی هر چه بیشتر خواننده با عوامل زمینه ساز تسلط شیطان می باشد تا انسان با آشنایی آن در مسیر تربیت اخلاقی، دچار انحراف و سقوط اخلاقی نگردد. این پژوهش بر آن است تا با روش توصیفی تبیینی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، به عوامل زمینه ساز تسلط شیطان بر انسان و سقوط اخلاقی انسان بپردازد. یافته های پژوهش حاکی از این است که غفلت زدگی، هوای نفس، دنیای مذموم، حذف عنصر تزکیه و تربیت، همنشینی با اهل لهو، اختلال در قوای ادراکی، وهم و خیال، ترک اعمال صالح و التذاذ از حرام، آرزوهای طولانی، غضب، تنهایی، بیکاری، عُجب و لذت بردن از مدح و ثنای دیگران از عوامل زمینه ساز تسلط شیطان است.
تاریخ انگاره شیطان در عهدین و قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ انگاره، از روش های نوین با رویکردی تاریخی است که مفهوم و انگاره مشخص را بررسی و تغییرات مؤلفه ای را در آن شناسایی و گستردگی، تنگنایی و دگرگونی ها را در طول تاریخ - که بر مفهوم ایجاد گشته-، نشان می دهد. مفهوم شیطان به مثابه یک انگاره تاریخی با معناشناسی و ریشه شناسی پیونده خورده که در گستره تحول تاریخی قرار دارد. شیوه کاربست واژگانی جانشین های این مفهوم در متن مقدس و کارکردهای متنوع فریبندگی، هوشمندی و آزمایشگری، کیفیت دوگانه عینی و انتزاعی آن، بازنمونی از همکنشی باورمندان این متن با فرهنگ های ناهمسان و نحوه دگردیسی آن است. در این میان قرآن کریم با روایتگری منسجمانه معنای ویژه از مفهوم شیطان در پیوند با نظام گفتمانی خاص ارائه داده است. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیل متن در معنای کلی آن و مبتنی بر وضعیت کاربرد عملی واژگان جانشین شیطان را در روایت گری تنخ و قرآن کریم با سویه در زمانی، شیوه دگرگونی این مفهوم را مورد خوانش قرار داده است.
عُزّی، الهۀ سیاه در منابع اسلامی: واکاوی خاستگاه این انتساب با کمک منابع پیشااسلامی و باورهای سامیان باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از زمینه های بحث دربارۀ خدابانوان عربی واکاوی ویژگی های ایشان در منابع اسلامی است. در این زمینه، به طور ویژه برخی گزارش های مرتبط با الهۀ عُزّی درخور توجه است که در روایت های مربوط به انهدامش به مثابۀ زنی سیاه روی معرفی شده است. در حالی که این خصلت در سایر صفت ها و نمادهای عُزّی ریشه ندارد. اکنون پرسش های اصلی این نوشتار عبارت است از: خاستگاه چنین خصلتی برای عُزّی چیست و او برچه اساسی و با چه معیاری در منابع اسلامی چنین صفتی، آن هم تنها در روایت های مربوط به انهدام، به خود گرفته است؟ گزارش های نویسنده های مذکور درصدد گفتن چه مطلبی است و این امر به درک ارزش گذاری الهه ها و خدابانوان مشرکان در فرهنگ اسلامی چه کمکی می کند؟ یافته های پژوهش نشان می دهد انتساب مذکور بیش از آنکه از امر واقع حکایت کند، نوعی اقتباس و الگوگیری مسلمانان از سنت های توحیدی رایج در منطقه است که در مواجهه با خدایان غیر داشتند. در این مقاله نشان خواهیم داد خاستگاه اصلی این سنت در بین النهرین باستان ریشه دارد که پس از تبعید یهودیان به بابل در میان سامیان هم وارد شد؛ سپس در فرآیندی تکاملی از راه کتاب مقدس و سنت اربابان کلیسا به مسلمانان سده های نخست هم به ارث رسید.
مفهوم سازی تاثیر شیطان/ابلیس در نظام هدایت/ضلالت برمبنای مقوله حرکت در قرآن کریم: رویکرد شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
257 - 285
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر در چارچوب نظریه استعاره مفهومی و طرحواره های تصوری، دو مفهوم قرآنی شیطان و ابلیس که مفاهیمی انتزاعی و غیرِ قابل ادراک حسی انگاشته می شوند، را بر پایه مقوله حرکت -به عنوان یکی از رایج ترین حوزه های شناختی تجربه- مورد بررسی قرار می دهد. هدفِ پژوهش، دست یابی به درکی عمیق و جامع از این مفاهیم قرآنی است تا با بهره گیری از روشی علمی در مطالعات تفسیری مدل مفهوم سازی قرآن در تبیین جایگاه شیطان/ابلیس در نظام هدایت/گمراهی نمایانده شود. پس از استخراج آیه های مشتمل بر کلیدواژه های شیطان و ابلیس، افزودن آیات مرتبط به صورت دستی و استخراج آیاتی که حرکت در آن ها وجود دارد، پیکره ای مشتمل بر 78 رویداد حرکتی و 107 آیه به دست آمد. بررسی پیکره موردِ اشاره نشان داد که نافرمانی و تنزل درجه شیطان به صورت خروج از مسیر، حرکت از بالا به پائین و از مکان مشخص به نامشخص تحت تأثیر نیروی خدا که نشان دهنده حرکت از وضعیت مطلوب به نامطلوب بوده، مفهوم سازی شده است. شیطان به صورت موجودی که در مسیر مانع ایجاد می کند، انسان را تکان می دهد، او را از مسیر منحرف و از بالا به پائین پرتاب می کند، به عنوان جزئی از کلان استعاره [بندگی خدا، قرار داشتن در یک مسیر است] مفهوم سازی شده است. بر مبنای استعاره دانش بنیاد [شیطان پیامبر است] پذیرش وسوسه شیطان به صورت حرکت به دنبال مقصدی متحرک در مسیری لغزنده به سوی هدفی نامشخص مفهوم سازی شده است. اگرچه در حرکت شیطان و پیروانش در دنیا مقصد برجسته سازی نشده، در آخرت به سمت مقصد مشخص (عذاب و جهنم) است.
کاربست معناشناسی تاریخی در تحلیل معنای شیطان و ابلیس در قرآن کریم و نقد آرای لغت شناسان کلاسیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دو مفهوم شیطان/ابلیس از مهم ترین مفاهیم قرآنی به شمار می آیند و نقشی مهم در نظام هدایت/ اضلال ایفا می کنند؛ نظامی که می توان آن را هدف اصلی از ارسال پیامبران و نزول قرآن دانست. ارائه مفهومی ناصحیح یا غیردقیق می تواند درک ناصحیحی از عملکرد و نقش شیطان/ ابلیس در این نظام به دنبال داشته باشد. این پژوهش تلاش می کند با بهره گیری از ریشه شناسی به منزله شاخه ای از زبان شناسی تاریخی و توجه به بافت زبانی قرآن، تبیین دقیقی از این دو مفهوم ارائه و آراء لغت شناسان کلاسیک را بررسی کند. مشاهده شد واژه شیطان از میان دو مصدر پیشنهادی لغت شناسان به صورت شطن و شاط، از شطن به معنای دشمنی، رقابت و آشوب برگرفته از سحر مشتق شده است، ولی لغت شناسان با وجود تأکید بر شطن به منزله مصدر اشتقاق، بر معنای ریشه شط انحراف و کجی تأکید کرده و تمرکز معنی را بر وضعیت خود شیطان از نظر هدایت یافته یا گمراه بودن قرار داده اند. باهم آیی واژگانی در معانی دشمنی، اختلاف افکنی، ایجاد مانع و جادو با این واژه در قرآن نتایج مطالعات ریشه شناسی را تأیید می کند و نشان می دهد تمرکز معنا بر تأثیر شیطان بر هدایت یا گمراهی بشر است و نه وضعیت خود او. درمورد واژه ابلیس لغت شناسان دو نظریه اشتقاق از ماده بلس به معنای ناامیدی و وام واژگی در معنای مخلوط و مفتش را بیان کرده اند. بررسی ها وام واژگی را به شکلی متفاوت تأیید می کند؛ ابلیس نه مرتبط با معانی مخلوط و مفتش بلکه واژه ای یونانی در معنای اصلی دروغ گو و اسم خاص برای یکی از افراد شیطان است.
شیطان در آموزه های قرآن کریم و کتاب مقدس
منبع:
تفسیرپژوهی سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۸
111 - 88
حوزه های تخصصی:
شیطان، یکی از مفاهیم مهم و چالش برانگیز ادیان، به ویژه یهود، مسیحیت و اسلام به شمار می رود و از منظر آن ها سرنوشت آدمی به گونه ای در رویارویی با شیطان رقم خواهدخورد. پس آموزه های ناب و اصیل متون وحیانی می تواند مومنین را در قبال این دشمن قسم خورده، آماده و مصون نگه دارد. مطالعه و بررسی تحلیلی-تطبیقی قرآن و کتاب مقدس، ما را در تبیین ماهیت، اوصاف و جایگاه شیطان درنظام هستی و مشترکات و تمایزات آن در این دو کتاب، یاری خواهد ساخت. در هر دو منبع، شیطان مانند انسان موجودی ذی شعورو مختار،اما عاصی و رانده شده از درگاه الهی، دشمن و از عوامل گمراهی آدمی معرفی می شود. اما ماهیت و گاه عملکرد شیطان در قرآن و کتاب مقدس با یکدیگر متفاوت است. او در قرآن از جنس جن و در کتاب مقدس، هم نوع فرشتگان قلمداد شده است. حیطه ی قدرتش در کتاب مقدس تا تسلط بر انبیا(ع) و گمراه نمودن آن ها و نفوذ در برخی امور تکوینی مانند مرگ گسترش می یابد، حال آن که قرآن حداکثر میزان عملکرد او را در گمراهی انسان، وسوسه و دعوت به شر و بدی می داند و راهی برای او در تسلط بر اولیاء و مخلصین قائل نیست.
رابطه انسان و شیطان از منظر قرآن
منبع:
تفسیرپژوهی سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۰
65 - 43
حوزه های تخصصی:
انسان به عنوان حیوانی ناطق پس از رانده شدن از بهشت و هبوط به زمین، همیشه تحت وسوسه های شیطان بوده است، موجودی که انسان گاه خود در برابر او بی اراده پنداشته و همین امر او را تحت وسوسه های شیطان قرار داده و به منجلاب نابودی کشانده است؛ از برای همین، پژوهش پیش روی با روش توصیفی – تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای و با تأکید بر قرآن و روایات، این پرسش بنیادی را که «شیطان و انسان چه نگاهی نسبت به یکدیگر دارند؟»، پاسخ داده است؛ زیرا پاسخ بر این پرسش بنیادین نه تنها شایان توجه است؛ والاتر که امری واجب و ضروری در برابر این موجود پلید که گاه انسان توانسته با شناخت این دیدگاه ها بر این وسوسه ها و بر دشمن خویش فائق آید و گاه با بی توجهی به این نگاه ها نتوانسته بر آن پیروز گردد، برآیندهای پژوهش نمایانگر آن است که در نگاه انسان، شیطان عاملی اغواگر، فتنه انگیز، عامل رنجش و شکنجه ی پیامبران، عامل ناامیدی و شهوت رانی است و دوم آنکه، شیطان، موجودی با رتبه ای پایین تر از خود که بی جهت برتری داده شده و دوستی اجابت کننده پنداشته است.
راه ها وپیامدهای تسلّط شیطان بر انسان ازمنظر آیات قرآنی
منبع:
تفسیرپژوهی سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۵
149 - 129
حوزه های تخصصی:
انسان، همواره در پی شناخت کمال و راه های رسیدن به آن است، و هدف آفرینش انسان نیز برای رسیدن به کمال است آیات قرانی و روایات معصومین علیهم بر ادعای مذکور دلالت می کنند بنابراین برای رسیدن به مقصد، بایستی شرایط و موانع را شناسایی کند که یکی از این موانع، و سرچشمه اکثر گناهان و صفات ناپسند، شیطان است؛ شیطان سرکش، قسم یاد کرده که از هر فرصتی برای انحراف انسان، استفاده کند؛ تا اسباب گمراهی وی را فراهم نماید؛ شیطان، تنها قدرت بر وسوسه و دعوت بر گناه دارد وسوسه شیطان با آزادی و اختیار انسان منافات ندارد، و انسان با پذیرش وسوسه ها، راه نفوذ و سلطه شیطان را فراهم می کند و تسلط شیطان، پیامدهای اعتقادی و اخلاقی از قبیل کفر، شرک، نفاق، فراموشی قیامت، عجب، تکبر، رذایل روحی و سبب دوری از خدا و غفلت از محاسبه روز قیامت می-گردد و شیطان بعد از پذیرس وسو سه هایش بر انسان تسلّط و ولایت پیدا می کند.
تحلیل تأثیر طرح واره تعادل در مفهوم سازی شیطان/ابلیس در قرآن کریم: رویکرد شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر مبنای مطالعات شناختی، انسان مفاهیم انتزاعی را بر مبنای مفاهیم تجربه پذیر درک می کند. قرآن کریم در قالب متنی زبانی مفاهیم انتزاعی و خارج از محدوده ادراک حسی انسان را بر مبنای مفاهیم حسی و ملموس مفهوم سازی کرده است. در این پژوهش تلاش شده است با بهره گیری از زبان شناسی شناختی، الگوی مفهوم سازی شیطان در قرآن بر مبنای طرح واره تعادل بررسی شود؛ این طرح واره نقش مهمی در انسجام بخشی جنبه های مختلف فهم انسان دارد و در مفهوم سازی شیطان در قرآن دیده می شود. در قرآن دو الگوی مفهوم سازی بر مبنای طرح واره تعادل وجود دارد: 1- شیطان، خود را عامل ایجاد تعادل و ثبات ابدی و مکمل تعادلی معرفی می کند که خدا برای انسان ایجاد کرده است و انسان را با تکیه بر تجربه مطلوب وی از حالت تعادل به پیروی از خود سوق می دهد؛ 2- خداوند با نسبت دادن مفاهیمی همچون فتنه، رجز، رجس، نزغ، مرید، خبط و استفزاز، شیطان را عامل برهم زننده تعادل در جنبه های مختلف زندگی فردی و اجتماعی ازجمله روابط انسان با خدا، رابطه افراد خانواده و افراد جامعه، معرفی و او را برهم زننده تعادل اقتصادی جامعه، عامل ایجاد آشوب اجتماعی و ایجاد اضطراب و بی تعادلی ذهنی در افراد می داند و به این ترتیب، با بهره گیری از تجربه نامطلوب انسان از بی تعادلی که آن را ازطریق قوای ادراک حسی دریافت کرده است ، مفهوم شیطان و پیروی از او را به صورت کاملاً ملموس در ذهن انسان به تصویر می کشد.
بازتبیین ماهیت و خلقت ابلیس با رویکردی تفسیری- عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
386 - 367
حوزه های تخصصی:
در مورد ماهیت و خلقت ابلیس نظرات مختلفی وجود دارد. عارفان به وجود مبدأ آسمانی و امریِ حتمی در خلقت ابلیس باور دارند ولی تعدادی او را همان نفس اماره، تعدادی وهم و بعضی هم یکی از دو قطب هستی و تجلی اسم مضلّ الهی می دانند. در این پژوهش، از روش توصیفی و تحلیل محتوای متون با تأکید بر منابع تفسیری-عرفانی، با هدف وصول به شناختی نو از ماهیت و خلقت ابلیس، استفاده شده که بیان می کند ظهور وی در قالب شیطان و هم زمانی اش با خلقت انسان مختار نشان می دهد که از شئون وجودی انسان کامل است؛ زیرا او جامع تمام مراتب وجود است. از منظر تعابیر دوگانه عرفان اسلامی در مورد انسان - نظیر «انسان کبیر»، «انسان صغیر»- یا تعبیر «کون جامع»، بسته به اینکه از چه ساحتی به شیطان بنگریم، می تواند هم در درون، هم در بیرون انسان باشد، اما در هر دو حالت، وابسته به وجود انسان است.
مراحل نفوذ شیطان و راه کارهای مقابله با آن بر مبنای تحلیل محتوای مضمونی خطبه قاصعه امام علی(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان موجودی کمال طلب است و برای رشد خود نیاز به شناسایی موانع مسیرش دارد. ازجمله موانع بزرگ در مسیر دستیابی به کمال انسانی، شیطان است. عنایت به نقش شیطان در ضلالت انسان و توصیه های مکرر امام علی(ع) در این رابطه را میتوان در بلندترین و مهم ترین خطبهی امام علی(ع) مشهور به خطبهی قاصعه که پس از جنگ نهروان ایراد شده، جست وجو کرد. حضرت در این خطبه تلاش کرده اند تا ضمن تبیین ماهیت شیطان و ویژگی هایش، تصویر جامعی از مراحل نفوذ او در انسان و راهکارهای مقابله با آن ارائه کنند. بر این اساس در این پژوهش کوشش شده با استفاده از روش «تحلیل محتوا» و بهره گیری از فن «تحلیل مضامین کیفی»، مهم ترین مضامین و مؤلفه های مفهومی بیان شده در رابطه با شیطان را شناسایی کرده و ضمن استخراج مضامین اصلی و فرعی بیان شده پیرامون این موضوع، با استناد به کلام امام علی(ع) در خطبه قاصعه، به تبیین مؤلفه هایی ازجمله: بررسی واژه شیطان و ابلیس در خطبه، القاب شیطان، نمایندگان و تأییدکنندگان شیطان، گستره فعالیت شیطان، عوامل انزجار شیطان، راهکارهای شیطان برای فریب انسان، مراحل نفوذ شیطان، سرانجام نفوذ شیطان در انسان و تبیین راهکارهای اعتقادی و عملی بازدارنده از نفوذ شیطان بپردازیم. درنهایت با مبنا قرار دادن کلام امام علی(ع)، تلاش شده تا تصویری جامع از مقوله «شناخت شیطان» در این مقاله ارائه شود.
ساتیر در نقاشی های محمد سیاه قلم
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۳
104 - 135
حوزه های تخصصی:
تاکنون پژوهش های بسیاری بر روی بیش از 60 نقاشی، منسوب به هنرمندی با نامِ محمد سیاه قلم، با مضمونِ انسان ها و دیو ها صورت گرفته است. آثاری که عمدتاً درآلبوم هایH.2153 و H.2160 کتابخانه ی کاخ توپقاپی نگهداری می شوند. هرچند شیوه های به کار برده شده در جهتِ مقایسه ی ساختاری این آثار، عمومِ پژوهشگران را برآن داشته است که نقاشی ها یا به قرن 14 و یا قرن 15 تعلق دارند، با اینحال، توجهِ اندکی به آنچه که این تصاویر باز می نمایانند معطوف شده است. این مقاله، به بررسیِ این نقاشی ها در بستری ازمستنداتِ معتبر ومنابعِ ادبی (چه درزبان فارسی وچه عربی) پرداخته ومجموعه ای از نقش مایه های مشترکِ موجود در نقاشی های سیاه قلم وچندین تصویرِمتأخر تر را مشخص کرده است. علی رغم نظر بعضی از محققان، مبتنی براینکه نقاشی ها با ثبت گوشه هایی از زندگی در مناطق جغرافیاییِ مرزی، سعی دارند آداب و رسوم یک فرهنگِ التقاطی را عیناً باز نمایی کنند، این مقاله بر این عقیده است که نقاشی ها با شاخه ای از ایده های ساتیریکِ رایج در دنیای اسلامِ در قرونِ 14 و 15 در پیوند هستند و به تقلیدی پارودی وار ازاین آدابِ مشترک می پردازند. آدابی که احتمالاَ توسط برخی ناظران، بی معنی و یا ممنوعه پنداشته می شد.