مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
تئوری بنیانی
حوزه های تخصصی:
یکی از گزینه های مناسب برای کسب درآمد و ایجاد شغل و ایجاد تغییرات مثبت در درآمد روستاییان، توریسم روستایی است این مسأله یک نیاز محسوس برای توسعه و احیای اقتصاد روستایی است که علاوه بر گسترش صنعت گردشگری، باعث ورود روش های کشاورزی نوین در نواحی روستایی می شود.گردشگری روستایی یکی از شاخه های فرعی صنعت توریسم بوده که برخی آن را به عنوان بخشی از بازار گردشگری و عده ای دیگر آن را سیاستی برای توسعه ی روستایی قلمداد می کنند. اکنون که روستاییان ما، با مشکلاتی همچون بیکاری، بهره وری پایین کشاورزی، مهاجرت روز افزون به شهرها و حاشیه نشینی مواجه هستند، توسعه ی توریسم روستایی می-تواند در جهت رفع این معضلات مؤثر باشد و باعث تجدید حیات روستاها شود. در این راستا با بهره گیری از پارادایم کیفی و تئوری بنیانی در این پژوهش به بررسی موردی مشکلات و محدویت های توریسم روستایی در روستای چرمله ی علیا در استان کرمانشاه پرداخته شد. این روستا یکی از 14 روستای هدف گردشگری استان می باشد.
برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه ی عمیق، مشاهده مستقیم، تهیه عکس و فیلم، اسناد و مدارک کتابخانه ای و اینترنتی استفاده شد. روایی پژوهش نیز توسط کارشناسان سازمان میراث فرهنگی استان کرمانشاه تأیید شد. نتایج نشان داد که مشکلات توریسم روستایی در روستای چرمله ی علیا عبارتند از : عدم امکانات زیربنایی و رفاهی، عدم درک صحیح روستاییان و مسؤولان از گردشگری روستایی، کم رنگ شدن جاذبه های فرهنگی روستا، عدم وجود شبکه ی اطلاع رسانی صحیح و به موقع، عدم انگیزه ی مسؤولان محلی، عدم حمایت و توجه کافی دولت و محدودیت ها شامل: محدودیت های اقلیمی و عدم وجود اطلاعات دقیق آماری می باشند.
واکاوی چالش های مدیریت روستایی با رویکرد کیفی تئوری بنیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر مبنای آمار موجود، استان کرمانشاه به لحاظ تعداد دهیاری ها، پس از استان خراسان رضوی، رتبه دوم کشور را به خود اختصاص داده است. این در حالی است که با گذشت 8 سال از شکل گیری این نهاد جدید مدیریتی در روستاهای استان، تاکنون مطالعه ای در زمینه ی بررسی مشکلات و محدودیت های این نهاد انجام نشده است.
هدف از انجام پژوهش کیفی حاضر که با بهره گیری از روش تئوری بنیانی صورت گرفته، آن است که مشکلات و محدودیت های دهیاری های دهستان بالادربند شهرستان کرمانشاه را از دیدگاه دهیاران و در قالب یک مدل شناسایی نماید. جامعه ی مورد مطالعه، دهیاران دهستان بالادربند شهرستان کرمانشاه بودند که 12 نفر آنان به روش نمونه گیری هدفمند مورد مطالعه قرار گرفتند. داده های پژوهش با بهره گیری از تکنیک مصاحبه نیمه ساختارمند و گروه های متمرکز جمع آوری و در قالب سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل و در قالب 7 مشکل اصلی طبقه بندی گردید.
یافته های پژوهش نشان داد، دهیاری های مورد مطالعه به ترتیب اهمیت با چالش هایی نظیر عدم آگاهی مردم و سازمان های محلی از وظایف دهیار، نگرش منفی نسبت به وی، عدم همکاری و حمایت سازمان های محلی و دولتی با دهیار، تدوین طرح های از بالا به پایین از سوی سازمان های اجرایی، ضعف روحیه ی همکاری و مشارکت خودجوش در مردم، ضعف جایگاه قانونی دهیار و بالاخره، کمبود تجهیزات و منابع مالی مواجه اند. نتایج این مطالعه برنامه ریزان توسعه ی روستایی استان را در برون رفت از مشکلات یادشده و تحقق مدیریت روستایی کارآمد در منطقه یاری خواهد کرد.
شناسایی موانع و مشکلات توسعه گردشگری در نواحی روستایی هدف گردشگری غرب شهرستان مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی و تحلیل وضعیت گردشگری روستاهای هدف گردشگری غرب شهرستان مریوان با رویکردی جامع می باشد تا بدین وسیله شناختی جامع از موانع، مشکلات و محدودیت هایی که موجب عدم توسعه و گسترش مطلوب گردشگری در میان روستاهای هدف گردشگری منطقه علی رغم پتانسیل های فراوان گشته اند، حاصل آید و این شناخت همه جانبه وضع موجود، زمینه ساز اتخاذ برنامه های هدفمند جهت رفع موانع و توسعه صنعت گردشگری در میان روستاهای موردمطالعه گردد.
روش تحقیق: تحقیق کمی –کیفی حاضر به لحاظ نوع کاربردی بوده و به لحاظ روش توصیفی -تحلیلی است. داده های حاصل از مشاهده مستقیم و مصاحبه نیمه ساختاریافته با چهار گروه مسئولین، آگاهان روستایی، گردشگران و صاحبان خدمات مرتبط با گردشگری که با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی گردآوری شدند، با استفاده از تکنیک تئوری بنیانی تجزیه وتحلیل گردیده است. در مرحله بعدی موانع و مشکلات توسعه گردشگری منطقه شناسایی شدند سپس جهت تأیید و تعمیم نتایج و تهیه مدل نهایی پژوهش پرسشنامه هایی در میان 30 نفر از مسئولین، 261 نفر از ساکنین محلی (فرمول کوکران) و 100 نفر از گردشگران توزیع و داده های حاصله با آزمون های کمی t تک نمونه ای و تحلیل مسیر تجزیه وتحلیل گردیدند.
یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهند که کیفیت پایین خدمات رسانی، امکانات موجود و ضعف در زیرساخت ها، ضعف ساختارهای حمل ونقل، کمبود تبلیغات، اطلاع رسانی و آموزش در کنار معضلات مربوط به جاذبه های منطقه در بخش عرضه، تمایل و انگیزه کم بازدیدکنندگان برای توقف چندروزه در بخش تقاضا و در بخش عوامل خارجی تأثیرگذار، عدم مشارکت مردم و نارسایی هایی که از سوی سازمان های دولتی عنوان شده، مهم ترین موانع و مشکلات پیش روی پویایی روستاهای هدف گردشگری منطقه هستند. تمامی این موانع و محدودیت ها مورد تائید گروه های نمونه قرار گرفته و مدل نهایی پژوهش نشان می دهد که عدم توجه و نظارت مطلوب دولت بیشترین تأثیر را در عدم توسعه و پویایی گردشگری روستاها دارد.
محدودیت ها: در منطقه موردمطالعه هنوز به مفهوم گردشگری به عنوان مجموعه ای متشکل از عناصر و بازیگران مختلف توجه نشده است. همین عامل موجب گردیده که تنها به جنبه هایی از مجموعه گردشگری توجه گردد و سایر عناصر، اجزا و ارتباطات آن ها فراموش شوند که نتیجه این امر هم عدم پویایی و توسعه مطلوب گردشگری در میان روستاهای مورد مطالعه بوده است.
راهکارهای عملی: اتخاذ دیدی سیستمی و همه جانبه نگرانی در مدیریت گردشگری روستاها و تشکیل نهادی واحد مرکب از تمامی مسئولین و نهادهای مرتبط با توسعه روستایی و گردشگری منطقه.
اصالت و ارزش: این مطالعه به دلیل اینکه دارای رویکردی جامع و سیستمی در تحلیل وضعیت گردشگری روستاها بوده است؛ جدید می باشد و محققان دیگر می توانند از روش طی شده و یافته های آن استفاده نمایند.
شناسایی مشکلات گردشگری روستایی استان چهارمحال وبختیاری با استفاده از تکنیک تئوری بنیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
راهبردهای گذشته در زمینة توسعه نواحی، نتوانسته اند در حل مسائل و معضلات موجود در زمینه هایی چون فقر، اشتغال، بهداشت، امنیت غذایی، پایداری محیط زیست و نظایر اینها به گونه ای موفقیت آمیز عمل کنند. یکی از راهبردهایی که اخیراً در بیشتر کشورهای جهان مورد توجه قرار گرفته، توسعه گردشگری در نواحی محروم و دارای پتانسیل های لازم برای گسترش گردشگری است. هدف این مقاله بررسی دیدگاه های متخصصان و آگاهان روستایی و جامعه گردشگران به منظور تدوین مدلی کاربردی برای رفع موانع و مشکلات گردشگری در استان چهارمحال و بختیاری است. جامعه مورد مطالعه تحقیق شامل سه دستة آگاهان روستایی، گردشگران داخل استان و خارج از آن، و متخصصان میراث فرهنگی بوده اند. روش نمونه گیری نیز به صورتی کاملاً هدفمند – با استفاده از روش گلوله برخی- بوده است. پس از انجام مصاحبه های عمیق، مصاحبه متمرکز و همچنین مصاحبه ساختاریافته و نیمه ساختاریافته- و در نهایت رسیدن به اشباع تئوری- اطلاعات جمع آوری شدند و سپس در مراحل کدگذاری و تحلیل داده ها، روش تحلیل محتوا به کار رفت. نتایج حاصل از تحقیق حاضر نشان داد این استان با مشکلات زیرساختی، بازاریابی، بهداشت و سلامت، کمرنگ شدن جاذبه های فرهنگی، عدم درک صحیح از گردشگری، فقدان انگیزه در مسئولان محلی، تعصبات قومی- قبیله ای، فقدان برنامه ریزی، همچنین پژوهش و نظارت، مشکلات مربوط به منابع انسانی، مشکلات گردشگری و مقوله دولت و مشکلات مربوط به صنایع دستی همراه است.
ارائه الگویی به منظور شناسایی عوامل بسترساز موفقیت دهیاری ها (مطالعه موردی: دهیاری های دهستان بالادربند شهرستان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دهیاری ها از نهادهای محلی مدیریت روستایی هستند که از سال 1377 با تصویب قانون ""تأسیس دهیاری های خودکفا در روستاهای کشور"" تأسیس شدند. بر مبنای آمار موجود، استان کرمانشاه از نظر تعداد دهیاری ها، پس از استان خراسان رضوی، رتبه دوم کشور را به خود اختصاص داده است. این در حالی است که با گذشت 8 سال از شکل گیری این نهاد جدید مدیریتی در روستاهای استان، تا کنون مطالعه ای در زمینه بررسی فعالیت دهیاری ها و عوامل بسترساز موفقیت این نهاد انجام نشده است. هدف از انجام تحقیق کیفی حاضر که با بهره گیری از روش تئوری بنیانی صورت گرفته، آن است که ضمن بررسی فعالیت دهیاری های دهستان بالادربند شهرستان کرمانشاه، عوامل بسترساز موفقیت این نهاد را از دیدگاه دهیاران شناسایی کند. جامعة مورد مطالعه، دهیاران دهستان بالادربند بودند که 12 نفر آنان به روش نمونه گیری هدفمند مورد مطالعه قرار گرفتند. داده های پژوهش با بهره گیری از تکنیک مصاحبه عمیق و گروه های متمرکز جمع آوری و در قالب سه مرحلة کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل گردید. یافته های پژوهش نشان داد که بخش عمده فعالیت دهیاران مورد مطالعه، در زمینه اجرای طرح هادی روستایی و برنامه های خدمات عمومی بوده است و دهیاران مواردی نظیر حکمروایی محلی مطلوب، رضایت شغلی و ویژگی های فردی حرفه ای دهیار، تأمین امکانات، تجهیزات و منابع مالی مورد نیاز دهیاری را به عنوان عوامل بسترساز موفقیت این نهاد در انجام وظایف قانونی شان اثربخش دانستند. نتایج این مطالعه برنامه ریزان توسعه روستایی را یاری خواهد کرد تا با فراهم آوردن بسترهای لازم، زمینه تحقق مدیریت روستایی پایدار و اثربخش را مهیا سازند.
مدل سازی مفهومی چالش های فراروی تفکیک اراضی روستایی با استفاده از تئوری بنیانی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفکیک اراضی روستایی به جداسازی قطعات زمین با هدف تخصیص به کاربری های مختلف و مشخص در درون و یا مجاورت بافت روستا اطلاق می گردد که به منظور تامین کمبود فضاهای مسکونی، اداری و خدماتی روستا و با رعایت دسترسی مطلوب بین قطعات روستایی صورت می پذیرد. در این تحقیق ضمن معرفی ابزارهای لازم در نظام مطلوب تفکیک اراضی روستایی شامل قوانین روستایی (اسناد و احکام، حقوق مالکیت، حقوق ارتفاقی) و (استانداردها و ضوابط و مقررات) این سوال مطرح می شود که چالش های پیش رو در جریان تفکیک اراضی در مناطق روستایی شهرستان مشهد کدامند؟ بر این اساس سعی گردیده با واکاوی قوانین روستایی (به کمک کارشناسان بنیاد مسکن) به بررسی نظام موجود قوانین تفکیک اراضی روستایی پرداخته شود و همچنین با بهره مندی از نظر صاحبنظران نظیر مشاوران طرح هادی روستایی، کارشناسان سایر ادارات همچون سازمان نظام مهندسی استان و ادارت ثبت چالش های احتمالی پیش روی طراحی و تفکیک اراضی روستایی واقع در محدوده طرح هادی روستایی شناسایی گردد. در تحقیق حاضر از روش شناسی کیفی با رویکردی تفسیرگرایانه و با استفاده از تئوری بنیانی استفاده شده است. گردآوری داده ها ابتدا در سطح کتابخانه ای برای بررسی نظری و قانونی تفکیک اراضی روستایی و سپس با مصاحبه های ساخت نیافته و باز انجام شده است. یافته های حاصل از تحقیق به استخراج مدل مفهومی چالش های پیش روی تفکیک اراضی منتهی شده است که شامل چالشهای تامین زمین، محدودیت عوامل طبیعی و عوامل مصنوع، موانع حقوقی مالکیت اراضی و موانع اجرایی طرح تفکیک می باشد.
واکاوی چالش های فراروی صنعت سفال شهر لالجین با به کارگیری تئوری بنیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: صنعت سفال شهر لالجین که به عنوان یکی از مهم ترین نقاط تولید سفال در کشور به شمار می رود با مشکلات عمده ای روبروست، به طوری که در سال های اخیر بسیاری از تولیدکنندگان دیروزی به مشاغل دیگری روی آورده اند و یا تبدیل به واردکننده و فروشنده شده اند. از این رو هدف از مطالعه حاضر، ارائه تصویری روشن از چالش های فراروی صنایع دستی این منطقه در قالب یک مدل، با استفاده از روش تئوری بنیانی است. روش: رویکرد کلی تحقیق، کیفی است. جامعه مورد مطالعه شامل سفالگران و کارشناسان خبره در زمینه سفالگری و صنایع دستی می باشد. فرآیند نمونه گیری به صورت هدفمند و ضابطه مند بر اساس تسلط و آگاهی افراد به موضوع با استفاده از تکنیک گلوله برفی انجام شد. روش اصلی گردآوری داده های تئوری بنیانی، مصاحبه عمیق با جامعه مورد مطالعه بود که پس از مصاحبه با ۳۰ نفر از افراد (۱۰ نفر از کارشناسان و ۲۰ نفر از سفالگران) اشباع تئوریک حاصل شد. در این تحقیق برای اطمینان از روایی و پایایی داده ها علاوه بر حساسیت نظری محقق در گردآوری داده ها، از معیارهای خاص پژوهش کیفی شامل مقبولیت و قابلیت تأیید استفاده شده است. یافته ها/نتایج: پس از جمع آوری اطلاعات، داده ها از طریق تحلیل محتوایی طی مراحل کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی طبقه بندی گردیدند و در نهایت مدل چالش های فراروی صنعت سفال منطقه لالجین استخراج گردید. بر اساس نتایج به دست آمده صنعت سفال لالجین با ۹ مشکل عمده مواجه است که عبارت اند از: مشکلات مربوط به تجهیز منابع و مواد اولیه مورد نیاز، مشکلات فنی و تکنولوژیکی، مشکلات ساختاری و زیربنایی، مشکلات مربوط به تبلیغات و اطلاع رسانی، مشکلات حقوقی و قانونی، مشکلات اجرایی و مدیریتی، مشکلات مالی واعتباری، مشکلات آموزشی، ترویج و تحقیق و مشکلات مربوط به نظام عرضه و بازایابی.
تبیین فرآیند آسیب پذیری روستاییان نسبت به خشکسالی (مطالعة موردی: روستای پشتنگ- شهرستان روانسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: اثرات متنوّع خشک سالیهای مستمر، منجر به آسیبپذیری خانوارهای روستاییان و ناپایداری معیشتی آن ها می شود و ماهیت چندبعدی و پویای آسیبپذیری ناشی از خشکسالی موجبات دشواری مطالعه آن را فراهم می سازد. این در حالی است که درک ماهیت آسیبپذیری نقش مهمّی در کاهش اثرات خشک سالی و بهبود معیشت پایدار روستاییان دارد. در این راستا، هدف از این پژوهش، تبیین فرآیند آسیب پذیری روستاییان نسبت به خشک سالی است. روش: پژوهش حاضر با بهره گیری از روش تئوری بنیانی انجام شده است. نمونه های مورد مطالعه را سرپرستان خانوارهای روستای پشتنگ چشمه قلی جان شهرستان روانسر در استان کرمانشاه تشکیل می دادند که با تکنیک طبقه بندی مشارکتی درآمد شناسایی و به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. جمع آوری داده ها با بهره گیری از مصاحبه نیمه ساختارمند و گروه های متمرکز آغاز شد، این روند تا رسیدن به اشباع تئوریک ادامه یافت. داده های حاصل در قالب سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل و فرآیند آسیب پذیری روستاییان نسبت به خشک سالی تبیین شد. یافته ها: نتایج نشان داد علل آسیب پذیری روستاییان نسبت به خشک سالی، متنوّع و گسترده بوده و یازده مقوله را در بر می گیرد که در قالب مدل پارادایمی شامل شرایط علّ ی (عوامل آب و هوایی)، پدی ده، زمینه (محیطی و معیشتی)، شرایط مداخله گر (عوامل نهادی-حمایتی)، کنش یا راهبردها (فنّی و غیرفنّی) و پیامدها (اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی) است و فرآیند آسیب پذیری روستاییان و ارتباط بین ابعاد مختلف آن را منعکس می کند. راه کارهای عملی: برمبنای نتایج به دست آمده پیشنهاد می شود که متولّیان امر، راهبردهای مشارکتی را برای کاهش اثرات خشک سالی و ارتقای تاب آوری و ظرفیت سازگاری روستاییان منطقه در اولویت قرار دهند، در این راستا، اتخاذ استراتژی های پایدار معیشتی با تأکید بر تقویت سرمایه های فیزیکی، اجتماعی، انسانی، مالی و طبیعی روستاییان آسیب پذیر توصیه می شود.
تحلیل مشکلات و محدودیت های دامداران عشایر مورد: روستای توچال شهرستان پاکدشت در استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دامداری سهم مهمی در توسعه روستایی و کشاورزی ایفا می نماید. این بخش، تولیدکننده غذا، ارتقاءدهنده سطح تولیدات زراعی و فراهم کننده خدمات و کالاهای اقتصادی مازاد و درآمد نقدی است. معمولاً دام به عنوان منبع اصلی تأمین سرمایه خانوارهای کشاورزی به حساب می آید. بنابراین توجه به عشایر توجه به تولید، ایجاد اشتغال و پایداری زندگی سالم است. مرتع در زندگی عشایر دارای اهمیت حیاتی است که می بایست ضمن افزایش ظرفیت مراتع، تناسب میان مرتع و دام، به نحو مطلوبی حفظ شود. توجه به حل مسائل و مشکلات دامداران عشایر بسیار حائز اهمیت است؛ چراکه اگر دامداران به دلیل مشکلات عدیده ای مانند گرانی نهاده های تولید و علوفه های دامی از ادامه کار در این زمینه باز بمانند، زندگی روزمره همه اقشار جامعه با مشکلات بزرگ روبه رو می شود. در این تحقیق در صدد برآمده است تا با بهره گیری از پارادایم کیفی و نظریه بنیانی، به مطالعه مشکلات و محدودیت های دامدارای عشایری در روستای توچال شهرستان پاکدشت بپردازد. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه عمیق، مشاهده مستقیم، یاداشت برداری، تهیه عکس و فیلم، اسناد و مدارک کتابخانه ای و اینترنتی استفاده شده است. نتایج نشان داد که مشکلات و محدودیت های دامداران عشایر با استفاده از نظریه بنیانی در روستای توچال عبارت اند از موانع زیرساختی- نهادی، موانع مدیریت خانوادگی، موانع اقتصادی- مالی، محدودیت های ناشی از موقعیت اکولوژیکی- محیطی و زراعی، موانع حمایتی- پشتیبانی، موانع آموزشی- مهارتی، کمبود امکانات زیربنایی و رفاهی. مطابق بررسی به عنوان یک مبنای کلی روستاییان و عشایر نقش اساسی و مهمی در تحقق اقتصاد مقاومتی، حفظ استقلال اقتصادی کشور و رونق اقتصادی دارند، و رسیدگی به مسائل و مشکلات روستاییان و عشایر و بر طرف شدن مشکلات و محدودیت های آنان نقش مهمی در رشد تولید و توسعه اقتصادی کشور دارد.
شناسایی تنگناهای پیاده روی شهروندان در شهر رشت با استفاده از تئوری بنیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: پیاده روی شهروندان در همه شهرها به طور اعمّ و در جوامع درحال توسعه به طور اخص با مشکلات و تنگناهای متعددی روبه رو بوده و از ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، مدیریتی و ... قابل مطالعه است. دراین میان برخی از این ابعاد از سهم بیشتری در کاهش اشتیاق شهروندان به پیاده روی در فضاهای شهری برخوردارند. پژوهش حاضر قصد دارد تنگناهای پیاده روی شهروندان شهر رشت را با استفاده از تئوری بنیانی مورد مطالعه قرار دهد. روش: در این پژوهش با استفاده از روش کیفی، تنگناهای پیاده روی شهروندان شهر رشت با به کارگیری تئوری بنیانی موردمطالعه قرار گرفته است. براساس روش نمونه گیری هدفمند و نظری، ۴۳ نفر از شهروندان به عنوان نمونه انتخاب شدند. تکنیک های به-کارگرفته شده برای گردآوری داده ها و اطلاعات لازم، بر مصاحبه نیمه ساختاریافته و مشاهدات میدانی تمرکز یافتند. یافته ها/نتایج: مصاحبه ها تا جایی پیش رفتند که مرحله اشباع تئوریک حاصل شد. برمبنای نظریه بنیانی، داده ها در سه مرحله کدگذاری تحلیل شدند و نتایج حاصل از آن، استخراج ۷ مقوله هسته ای شامل عوامل تأثیرگذار اجتماعی و فرهنگی، کالبدی، فردی، طبیعی، مدیریتی، امکانات و قوانین می باشد. نتیجه گیری: تنگناهای اساسی پیاده روی شهروندان در شهر رشت، تحت تأثیر عوامل مختلف اجتماعی، فرهنگی، کالبدی، فردی، طبیعی، مدیریتی، امکانات و قوانین به وجود آمده است. تمامی این عوامل در دو گروه زمینه های مؤثّر بر پیاده روی و شرایط مداخله گر قابل مطالعه هستند که در گروه نخست، ویژگی های شهر و شهروندان و در گروه دوم، شرایطی که در عدم تمایل شهروندان به پیاده روی نقش داشته اند، قرار می گیرد.
واکاوی دلایل تمایل اندک گردشگران به ماندگاری در شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
35 - 51
حوزه های تخصصی:
شکل گیری گردشگری شهری الگویی فضایی است که نتایج مختلفی در شهرها دارد. در این بین یکی از موضوع های مهم گرایش روزافزون شهرها، افزایش گردشگران و مدت ماندگاری آنان در شهرها به همراه تلاش برای فراهم کردن شرایط محیطی و انسانی مناسب است؛ بنابراین، تمایل گردشگران برای ماندگاری بیشتر شاخصی مهم در ارزیابی توان شهرها در بهره برداری مناسب از مزایای گردشگری به شمار می آید. در این پژوهش، رشت یکی از مقصدهای گردشگری کشور در سالیان متمادی برای مطالعه موردی انتخاب شده است. از آنجا که به نظر می رسد یکی از مشکلات اساسی در گردشگری این شهر، ماندگاری اندک گردشگران است، در پژوهش حاضر با به کارگیری روش کیفی، دلایل تمایل اندک گردشگران به ماندگاری در این شهر با استفاده از تئوری بنیانی بررسی می شود. براساس روش نمونه گیری هدفمند، 43 نفر از گردشگران، متخصصان و شهروندان به عنوان نمونه انتخاب شدند. فنون به کار گرفته شده برای گردآوری داده ها و اطلاعات لازم نیز بر مصاحبه نیمه ساختاریافته و مشاهدات میدانی تمرکز یافت و مصاحبه ها تا حاصل شدن مرحله اشباع تئوریک ادامه پیدا کرد. بر مبنای نظریه بنیانی، داده ها در سه مرحله کدگذاری تحلیل شدند و استخراج هفت مقوله هسته ای شامل تبلیغات، کیفیت مراکز اقامتی، هزینه، مدیریت و برنامه ریزی، ایجاد جاذبه ها، میراث فرهنگی و دسترسی به مکان ها از نتایج به دست آمده بود
شناسایی موانع دستیابی به شهر پاک با تکیه بر جمع آوری زباله با استفاده از تئوری بنیانی (مطالعه موردی: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۰ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۵)
773 - 790
حوزه های تخصصی:
تولید زباله در شهرها یکی از مهم ترین چالش های مطرح در برنامه ریزی شهری است که برای دستیابی به شهر سالم و به تبع آن شهر پاک مطرح می شود. پدیده زباله از ابتدا با موضوعات مهمی از جمله چگونگی جمع آوری، بازیافت، نحوه دفع، مکان یابی دفع و... همراه است که هریک از آن ها نیازمند بررسی، و به نوعی مکمل یکدیگر هستند. جمع آوری زباله از سطح شهرها، موضوعی مرتبط با پاکیزگی شهری و نخستین حلقه مطرح شده است. این مقوله تأثیری مستقیم در سیمای شهر دارد؛ از این رو سهل انگاری در آن، شهرها را با مشکلات بسیاری مواجه می کند. همچنین علاوه بر مسائل مربوط به فناوری، با مقوله های مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، مدیریتی و... درگیر است؛ بنابراین، شناسایی و رتبه بندی این مقوله ها می تواند در نحوه برخورد با مسئله مورد نظر مفید باشد. در پژوهش حاضر، تنگناهای موجود در زمینه جمع آوری زباله در شهر رشت با به کارگیری روش کیفی و استفاده از تئوری بنیانی مطالعه شده است. براساسروشنمونه گیریهدفمندونظر، 48 نفرازشهروندانبه عنواننمونهانتخابشدند. گردآوری داده هاواطلاعاتلازم بامصاحبهنیمه ساختاریافته ومشاهداتمیدانیصورت گرفت. مصاحبه هانیز تاحصول مرحلهاشباعتئوریکادامه یافت. برمبنای نظریهبنیانی،داده هادرسهمرحله کدگذاریتحلیلشدند. نتایجحاصلازآن ها،استخراجپنج مقولههسته ایشاملعوامل تأثیرگذار اجتماعی-فرهنگی،اقتصادی، زیرساختی، مدیریتی وقوانین است.
شناسایی عوامل موثر بر شکست کسب و کارهای کارآفرینان محلی با روش تئوری بنیانی و رویکرد آینده پژوهی (مطالعه موردی: گلخانه داران مناطق روستایی شهرستان جیرفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کسب وکارهای نوپا نقشی اساسی در ایجاد نوآوری، اشتغال و افزایش مزیت رقابتی مناطق روستایی دارند. با این حال نرخ شکست این گونه کسب و کارها بالا است و به تبع آن هزینه های زیادی را به کارآفرینان روستایی و سایر افراد جامعه تحمیل می کنند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل اثرگذار بر شکست کسب و کارهای کارآفرینان محلی واقع در مناطق روستایی شهرستان جیرفت با استفاده از روش تئوری بنیانی و رویکرد آینده پژوهی انجام شد تا مشخص گردد مهمترین عوامل تاثیرگذار در شکست کارآفرینان محلی و کوچک مقیاس کدامند؟. بدین منظور، 35 نمونه مورد مصاحبه قرار گرفت که در این بین 22 نفر از مصاحبه شوندگان را گلخانه داران ترک کشت کرده و 13 نفر را مروجان و کارشناسان جهاد کشاورزی و اساتید صاحب نظر تشکیل دادند. در این راستا، ابتدا به صورت کیفی، حول شش پرسش کلیدی و با استفاده از روش تئوری بنیانی، عوامل اصلی شناسایی شد، سپس جهت تحقق رویکرد آینده پژوهی، با استفاده از روش دلفی و در قالب نرم افزار میک مک، عوامل شناسایی شده از دو بعد تاثیرگذاری یا تاثیرپذیری مورد آزمایش قرار گرفت. نتایج رویکرد آینده پژوهی نشان داد؛ بیشترین مولفه های استراتژیک و کلیدی را عوامل بیرونی اثرگذار از قبیل؛ ضعف اطلاع رسانی و ارتباطات گسترده، وجود تحریم های اقتصادی(بالا بودن عوارض گمرکی، بالا بودن نرخ ارز، وجود تحریم های اقتصادی)، نبود اتحادیه های صنفی، مخاطرات طبیعی، تشکیل می دهند. به لحاظ جنبه نوآوری، پژوهش های این چنینی در ایران و در رابطه با شکست کارآفرینان روستایی و عوامل موثر بر آن، بسیار محدود بوده است. لذا پژوهش حاضر جزو اولین مطالعات در زمینه بررسی عوامل موثر در شکست کارآفرینان در محیط های روستایی کشور بوده که نتایج آن می تواند برای کارآفرینان داخلی و کشورهای مشابه و همتراز مفید باشد.
واکاوی کیفی عوامل بازدارنده استفاده از انرژی های تجدید پذیر با استفاده از تئوری مبنایی(موردمطالعه: روستای کاهکش استان چهارمحال و بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۲ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۶۶
207 - 229
حوزه های تخصصی:
هدف کلی از پژوهش حاضر واکاوی کیفی عوامل بازدارنده استفاده از انرژی های تجدید پذیر در روستاهای مستعد انرژی های تجدید پذیر استان چهارمحال و بختیاری هست. مطالعه حاضر ازلحاظ پارادایم، جز تحقیقات کیفی بوده و به منظور تجزیه وتحلیل داده ها، از تئوری بنیانی استفاده شد. جامعه موردمطالعه تحقیق شامل سه دسته مطلعان روستایی، ذینفعان (ساکنین روستای کاهکش) و متخصصان مربوط به حوزه انرژی بودند. روش نمونه گیری به صورت کاملاً هدفمند (روش گلوله برفی) بوده که پس از انجام مصاحبه های عمیق، مصاحبه متمرکز، مصاحبه ساختاریافته و نیمه ساختاریافته و درنهایت رسیدن به اشباع تئوری، اطلاعات؛ جمع آوری شده و سپس در مراحل کدگذاری و تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوا استفاده شد. نتایج حاصل نشان داد عامل آگاهی - اطلاع رسانی و فرهنگی با 10 گویه، عامل سیاست گذاری – اداری (جایگاه قانونی) با 8 گویه، عامل آموزش- پژوهش و برنامه ریزی با 6 گویه، عوامل هزینه – سرمایه گذاری (منابع مالی) و منابع انسانی هر یک با 4 گویه و درنهایت عامل فناوری با در برگرفتن 3 گویه به ترتیب ذکرشده اولویت ها را به خود اختصاص داده اند.
شناسایی موانع تأسیس و توسعه اقامتگاه های بومگردی در نواحی روستایی استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
546 - 559
حوزه های تخصصی:
توجه به حفظ محیط زیست و اقتصاد محلی سبب شده است تا در سال های اخیر بومگردی در کانون توجه برنامه ریزان و متخصصین حوزه گردشگری قرار گیرد. جهت دستیابی به اهداف بومگردی، توسعه اقامتگاه های بومگردی یکی از راه های مؤثر است. در این میان، استان گیلان به عنوان یکی از مقصدهای اصلی گردشگری در ایران با دارا بودن تعداد زیادی از جاذبه ها و منابع گردشگری، همواره موردتوجه بسیاری از گردشگران است که در صورت توجه به اصول بومگردی می تواند سبب توسعه استان گردد. بر این مبنا تأسیس اقامتگاه های بومگردی در نواحی روستایی از چند سال گذشته همواره مورد تأکید مسئولین استان بوده است. ازاین رو این تحقیق قصد دارد تا با به کارگیری روش کیفی، مشکلات موجود در حوزه تأسیس و توسعه اقامتگاه های بومگردی در نواحی روستایی استان گیلان را با استفاده از تئوری بنیانی شناسایی نماید. بر اساس روش نمونه گیری هدفمند، 41 نفر از متخصصان، فعالان حوزه گردشگری استان، روستاییان و مسئولین به عنوان نمونه انتخاب شدند. تکنیک های به کار گرفته شده برای گردآوری داده ها و اطلاعات لازم، بر مصاحبه نیمه ساختاریافته و مشاهدات میدانی تمرکز یافتند. بر مبنای نظریه بنیانی، داده ها در سه مرحله کدگذاری تحلیل شدند و نتایج حاصل از آن، استخراج شش مقوله هسته ای شامل کاربری اراضی، بازاریابی، مشکلات اداری، جاذبه ها، کمبود آموزش و امکانات و مدیریت و برنامه ریزی است.
علل رکود تعاونیهای پرورش گوساله در شهرستان کرمانشاه مطالعه موردی تعاونی 348
منبع:
تعاون دوره جدید سال بیست و دوم بهار ۱۳۹۰ شماره ۵
67 - 77
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش کیفی حاضر، شناسایی عوامل بستر ساز رکود تعاونیهای پرورش گوساله در سال 1389 در شهرستان کرمانشاه با بهره گیری از روش تئوری بنیانی است. به این منظور، تعاونی 348 پرورش گوساله که دچار رکود شده بود، به عنوان جامعۀ مورد مطالعه انتخاب شد. داده های مورد نیاز از طریق مصاحبۀ عمیق، بحث گروهی، مطالعۀ مدارک و اسناد کتابخانه ای و اینترنتی و مشاهده جمع آوری شد. سپس داده های حاصل با استفاده از سه نوع کد گذاری باز، محوری و انتخابی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که به ترتیب مشکلات ساختاری و زیر بنایی، مشکلات مالی و قانونی، سیاستهای دولت، مدیریت ناکارامد، کمبود دانش و اطلاعات فنی، از جمله عواملی بوده اند که سبب بروز رکود و از کار افتادگی تعاونی مورد مطالعه شده اند. روایی این نتایج توسط کارشناسان اداره کل تعاون استان کرمانشاه و اتحادیۀ دامپروری مورد تأیید قرار گرفت. در پایان نیز به منظور حل پاره ای از این مشکلات پیشنهادهایی کاربردی ارائه شد.
شناسایی چالش های اثرگذار بر توسعه اکوسیستم کسب و کارهای گردشگری با استفاده از رویکرد پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به نقشی که اکوسیستم کسب و کارهای گردشگری در توسعه سکونتگاه های انسانی؛ ایجاد اشتغال و ایجاد منابع درآمدزا ایفا میکند، مهمترین سوالی که در این زمینه مطرح می شود این است که مهمترین چالش های اثرگذار در این زمینه کدامند؟ هدف پژوهش حاضر این است تا با استفاده از روشهای کیفی چندمرحله ای در قالب مکتب پدیدارشناسی و ادغام آن با روش آینده پژوهی، به بررسی این چالش ها در روستاهای بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت واقع در استان کرمان پرداخته بپردازد. جامعه هدف در بحث شناسایی چالش ها را 54 نفر از کارآفرینان گردشگری تشکیل می دهد که به روش کوکران انتخاب شده اند. جهت تحلیل پیشران های کلیدی نیز از 20 کارشناس حوزه کارآفرینی گردشگری و 10 نخبه آکادمیک با تخصص و تجربه در زمینه کارآفرینی کمک گرفته شد. جهت تحلیل ارتباط کدهای محوری با مسئله آینده اکوسیستم کسب و کارهای گردشگری از نرم افزار MICMAC استفاده شد. نتایج نشان داد، ریشه بسیاری از چالش های پیش روی کسب و کارهای گردشگری در منطقه مورد مطالعه را می توان در عواملی همچون همچون فصلی بودن کسب و کارها در پی مسائل اقلیمی؛ محدودیت های دسترسی به خدمات و زیرساخت های فیزیکی در مناطق روستایی؛ وجود بروکراسی ها و تشریفات اداری زمانبر؛ شناخت ضعیف کارآفرینان نسبت به مشاغل گردشگری؛ الگوبرداری های نابجا از کسب و کارهای اطرافیان؛ ضعف در فرهنگ کارآفرینی و پذیرش نوآوری ها؛ ضعف مسائل آموزشی و تحصیلی جستجو کرد که می تواند تاثیر بسزایی در توسعه اینگونه کسب و کارها در آینده داشته باشد.
الگوی پارادایمی توسعه کارآفرینی اجتماعی زنان روستایی با استفاده از تئوری بنیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۹
152 - 182
حوزه های تخصصی:
به کارگیری دانش کارآفرینی اجتماعی برای دگرگونی توسعه جامعه روستایی حیاتی است و می تواند زمینه مناسبی برای توسعه و توانمندسازی زنان در نواحی روستایی محسوب شود. هدف این پژوهش تحلیل عوامل مؤثر بر کارآفرینی زنان روستایی و ارائه الگوی پارادایمی توسعه کارآفرینی اجتماعی زنان روستایی در شهرستان ورامین است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش کیفی بوده و از بین روش های کیفی مرسوم، از روش تئوری بنیانی استفاده شد. شرکت کنندگان شامل 11 نفر از کارشناسان و زنان کارآفرین عضو صندوق اعتبارات خُرد روستایی شهرستان ورامین بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. روش اصلی گردآوری داده ها، استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند بود که تا رسیدن به نقطه اشباع نظری ادامه یافت. درجهت تحلیل داده ها و پردازش اطلاعات، از نرم افزار MAXQDA 12 استفاده شد. روایی داخلی تحقیق با استفاده از نظرات استادان و مشاهدات طولانی، روایی خارجی از طریق توصیف داده های به دست آمده و پایایی تحقیق با روش مثلث سازی سنجیده شد. نتایج نشان داد مهم ترین جنبه تأثیرگذار در کارآفرینی اجتماعی، جنبه فرهنگی-اجتماعی است. بعد از آن به ترتیب جنبه های روانشناختی، اقتصادی، زیست محیطی، فناوری و قانونی-سیاسی قرار داشتند. ارتباط عوامل مؤثر باهمدیگر و توسعه کارآفرینی اجتماعی زنان در الگوی پارادایمی آورده شد. الگوی پارادایمی شامل مؤلفه های شرایط علّی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، استراتژی ها و پیامدها برای توسعه کارآفرینی اجتماعی زنان روستایی ارائه شد.
واکاوی کیفی مشکلات گردشگری روستایی در استان چهارمحال و بختیاری با استفاده از نظریه مبنایی با تاکید بر روستای دیمه شهرستان کوهرنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری سال پنجم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱۹
175 - 198
حوزه های تخصصی:
ویژگی های منحصر به فرد جغرافیایی، اکولوژیکی، جاذبه های کوهستانی، منابع آبی، جنگلی و ... در استان چهارمحال و بختیاری سبب جذب بسیاری از گردشگران به این منطقه شده است. هدف از انجام این پژوهش واکاوی دیدگاه های مختلف در خصوص تدوین مدلی سامانه ای از موانع و مشکلات گردشگری در روستای هدف گردشگری دیمه شهرستان کوهرنگ در استان چهارمحال و بختیاری می باشد. این مدل مبتنی بر مدل پایه استخراج شده از مشکلات گردشگری استان چهارمحال و بختیاری می باشد. مطالعه حاضر از لحاظ پارادایم، جز تحقیقات کیفی بوده و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش، از روش نظریه مبنایی استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه تحقیق شامل سه دسته1)مطالعان روستایی، 2)گردشگران داخل و خارج استان و 3) مسولان و متخصصان میراث فرهنگی بودند. روش نمونه گیری به صورت کاملا هدفمند(روش گلوله برفی) بوده که پس از انجام مصاحبه های عمیق، مصاحبه متمرکز، مصاحبه ساختار یافته و نیمه ساختار یافته و در نهایت رسیدن به اشباع تئوری، اطلاعات جمع آوری شده و سپس مراحل کدگذاری و تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوا صورت پذیرفت. نتایج حاصل از تحقیق حاضر استخراج مدل مفهومی مشکلات گردشگری روستای هدف دیمه منطقه کوهرنگ بود که نشان داد این کانون دارای مشکلات زیرساختی، بهداشت و سلامت، کمرنگ شدن جاذبه های فرهنگی، عدم درک صحیح از گردشگری، عدم انگیزه مسولان محلی، عدم برنامه ریزی، پژوهش و نظارت، مشکلات مربوط به منابع انسانی، مشکلات گردشگری و مقوله دولت و مشکلات مربوط به صنایع دستی می باشد .
مطالعه کیفی مسائل و مشکلات دختران روستایی دهستان بالا دربند شهرستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۵ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
63 - 84
حوزه های تخصصی:
در کشور ما، موانع متعددی در راستای تحقق مشارکت پویای دختران روستایی در توسعه وجود دارد. شاید بتوان اذعان داشت که دختران روستایی کم نصیب ترین افراد جامعه روستایی هستند. شناسایی مسائل دختران روستایی می تواند زمینه ساز رفع موانع توانمند سازی بخشی از نیروی جوان روستایی باشد، لذا هدف این پژوهش شناسایی مشکلات دختران روستا با بهره گیری از روش تئوری بنیانی تعیین شد. جامعه مطالعه شده، دختران روستایی شهرستان کرمانشاه بودند. داده های این تحقیق با روش مصاحبه عمیق و مشاهده مستقیم جمع آوری شد که تا زمان رسیدن به اشباع تئوریک ادامه پیدا کرد. یافته های پژوهش نشان داد دختران روستایی جامعه مطالعه شده با مسائل و مشکلات متعددی روبه رو هستند که در این بررسی، پدیده بیکاری به منزله مقوله هسته ای شناسایی شد و زمینه، علل ایجاد کننده، مداخلات و استراتژی های مرتبط با این پدیده واکاوی شد. همچنین، به پیامدهایی اشاره شد که در صورت عدم ساماندهی وضعیت موجود دیر یا زود، تبعات مخرب آن را در جامعه روستایی و به طور قطع در جامعه شهری شاهد خواهیم بود.