مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
مورفولوژی
منبع:
پژوهش های ژئومورفولوژی کمی سال هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۲۸)
125 - 141
حوزه های تخصصی:
با بررسی تغییر مورفولوژی و سرعت جابجایی زمین لغزش ها می توان میزان ناپایداری دامنه ها را مشخص نمود. هدف از این بررسی، مدلسازی سرعت جابجایی و تغییر مورفولوژی زمین لغزش مریانج در دامنه های شمالی الوند همدان با استفاده از شاخص های مورفومتری، مدل پیش پردازندهGAMBIT و مدل محاسبه گر FLUENT است. ابتدا ابعاد لغزش ها اندازه گیری و ضریب تغییر شکل عرضی، طولی و تغییر شکل زمین لغزش ها بررسی و سپس خواص سیال شامل مقدار چگالی و ویسکوزیته مواد لغزشی با نمونه گیری و انجام آزمایشات مکانیک خاک محاسبه و بر اساس شیب و اعداد رینولدز سرعت و نحوه تغییر مورفولوژی زمین لغزش برای زمان های 0، 50 و 100 ثانیه اندازه گیری و محاسبه شد. نتایج بررسی شاخص های مورفومتری نشان داد که زاویه شیب و آب بر گسترش جانبی و تغییر شکل عرضی مواد لغزش یافته تأثیر فراوان دارد. بررسی های مربوط به تحول مورفولوژی لغزش نشان می دهد که در لغزش ابتدا تغییرشکل طولی خیلی ضعیف و سپس تغییر شکل عرضی ضعیف رخ داده است. نتایج حاصل از محاسبه معادلات رینولدز در مدل فلوئنت نشان می دهد که نحوه حرکت اولیه و جداسازی توده لغزشی تحت تأثیر نیروی ثقل و شیب در نخستین ثانیه های حرکت به شکل طولی و در ثانیه 50 به شکل نه چندان عرضی و بعد از گذشت زمان و با کاهش اثر نیروی ثقل و شیب در ثانیه 100 به شکل کاملا عرضی و جانبی می باشد. نتایج حاصله نشان داد که هر چقدر ویسکوزیته توده لغزشی بیشتر باشد تشکیل پیشانی قارچی شکل با شدت بیشتری را می دهد و با افزایش نرخ جریان ورودی سیال حجم توده لغزشی و تغییر مورفولوژی آن افزایش وگسترش جانبی توده نیز در پایین دست بیشتر می شود. همچنین نتایج حاصل از بررسی مدل فلوئنت و میدانی با نتایج حاصل از شاخص ها کاملا منطبق می باشد.
تأثیر تغییر مقاطع عرضی بر طغیان و ظرفیت انتقال رسوب رودخانه آبشینه همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه تحلیل و شبیه سازی طغیان و انتقال رسوب با مدل های مهندسی رودخانه کاربرد فراوانی در هیدرولیک جریان دارند. هدف از این تحقیق، شبیه سازی تأثیر تغییر شکل هندسی مقاطع عرضی -رودخانه آبشینه همدان بر فرآیندهای جریان و انتقال رسوب با استفاده از نرم افزار SMADA و شبیه-سازی هیدرولیکی رودخانه با مدل HEC-RAS می باشد. بررسی ها نشان می دهد که تغییرات عرضی رودخانه آبشینه به تغییرات مکانی الگوی کنش (فرسایش و رسوب گذاری) نسبت داده می شود که به دلیل تکرار و فراوانی وقوع سیلاب های منفرد و بزرگ می باشد. همچنین به دلیل فرآیند فرسایش، افزایش سرعت آب و شیب زیاد، مقاطع عرضی بالا دستV شکل بوده و مقاطع میانی به دلیل فرآیند فرسایش و رسوبگذاری به شکلU و در انتهای مسیر به دلیل وجود سد اکباتان و باز شدگی بستر فرآیند انباشت رخ می دهد. نتایج حاصل از مدل HEC-RAS نشان می دهد که مقدار ظرفیت انتقال رسوب با رواناب و سرعت جریان رابطه مستقیم داشته و میزان رسوب از مقدار دبی و بارش تأثیر می-پذیرد و بیانگر این است که در مقطع عرضی از دوازده کیلومتری پایین دست تا مقطع عرضی موجود در نزدیکی سد، میزان جریان رسوب نمی تواند از بستر رودخانه و کناره ها طغیان کند لذا خطری برای مناطق حاشیه رودخانه در پی نخواهد داشت. اما در مقطع عرضی هشت کیلومتری پایین دست حوضه میزان دبی عبوری و رسوب از ظرفیت این مقطع بالا بوده و برای جلوگیری از انباشته شدن رسوبات و بالا آمدن بستر و طغیان رودخانه در این بازه، باید مدیریت لازم و ساماندهی مهندسی رودخانه انجام گیرد.
بررسی تغییرات مکانی - زمانی مورفولوژی رودخانه سیلاخور در استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییرات هیدرولوژیک طبیعت به تدریج موجب تغییر موقعیت و مورفولوژی رودخانه ها می شود. یکی از این تغییرات، پیچان رود ی شدن رودخانه هاست که در مکان ها و زمان های مختلفی در طول مسیر یک رودخانه اتفاق می افتد. در این تحقیق با هدف شناسایی تغییرات مکانی- زمانی رودخانه سیلاخور در استان لرستان در یک دوره 20 ساله(2015-1995) در بازه ای به طول 61 کیلومتر، از تصاویر ماهواره ای، نقشه های زمین شناسی و توپوگرافی جهت برآورد تغییرات استفاده شده است. به طوری که ابتدا با استفاده از تصاویر ماهواره ای بستر رودخانه(تغییرات مکانی) در 3 دوره زمانی 1995، 2005 و 2015 در نرم افزار ENVI استخراج شد. سپس با استفاده از ابزار Union در نرم افزارArc GIS تغییرات زمانی(مقدار فرسایش، رسوبگذاری و محدوده های بدون تغییر) رودخانه در 3 دوره زمانی 2005-1995، 2015-2005 و 2015-1995 نسبت به همدیگر دیگر برآورد شدند. نتایج نشان داد که با توجه به ماهیت مئاندری بودن رودخانه سیلاخور، عمده تغییرات در بازه 2 و 3 رودخانه بوده است. هم چنین تغییرات زمانی رودخانه نشان می دهد که در بازه های اول، دوم و سوم در 3 دوره زمانی مورد مطالعه، ساحل راست رودخانه عمدتا فرسایشی و ساحل چپ در حال افزایش(رسوبگذاری) بوده است. برآورد میزان فرسایش، رسوبگذاری و محدوده های بدون تغییر رودخانه نیز نشان داد که بیشترین میزان فرسایش در بازه زمانی 2005- 1995، بیشترین مقدار افزایش(رسوبگذاری) در بازه های زمانی 2005-1995 و 2015-2005 و بیشترین مساحت بدون تغییر در بازه زمانی 2005-2015 بوده است.
بررسی وضعیت لیتولوژی و مورفولوژی زیرحوضه های کشف رود
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۸
127 - 141
حوزه های تخصصی:
الگوی شبکه زهکشی متاثر از عوامل زمین شناسی است و با توجه به تاثیری که در وضعیت سیل خیزی مناطق دارند، توجه به آن ها بسیار حائز اهمیت خواهد بود. با توجه به موارد مذکور، در این تحقیق به بررسی وضعیت لیتولوژی و مورفولوژی حوضه کشف رود پرداخته شده است. این تحقیق بر مبنای روش های توصیفی - تحلیلی می باشد و در ۲ مرحله انجام شده است. در مرحله اول با استفاده وضعیت لیتولوژی، زیرحوضه ها ارزیابی شده و الگوی زهکشی هرکدام از زیرحوضه ها در رابطه با لیتولوژی آن تحلیل شده و در نهایت میزان پراکنش خطوط گسل اصلی و فرعی هر زیرحوضه نیز محاسبه شده است. در مرحله دوم نیز به محاسبه و مقایسه پارامترهای خطی شبکه زهکشی و پارامترهای هندسی زیرحوضه ها پرداخته شده است. در ادامه پس از محاسبه پارامترهای مذکور، زیرحوضه های واقع در دو زون بینالود و کپه داغ با هم مقایسه شده اند. نتایج تحقیق بیانگر این است که لیتولوژی متفاوت باعث الگوی زهکشی متفاوت در زیرحوضه های دو زون بینالود و کپه داغ شده است. همچنین نتایج حاصل از بررسی پارمترهای خطی آبراهه ها و پارامترها هندسی حوضه ها بیانگر تفاوت آن ها در دو زون بینالود و کپه داغ هستند. در بررسی میانگین ویژگی خطی ضریب انشعاب ، مقادیر بدست آمده در دو زون تفاوت بارزی را نشان ندادند ولی مقدار کم تر این پارامتر در زیر حوضه های کپه داغ نشانگر افزایش رده بندی بوده است که با دندریتی بودن و بررسی رتبه بندی این مسأله مشهود است. همچنین در بررسی میانگین ضرایب گراویلیوس و فاکتور شکل در زیر حوضه ها می توان یک نمای کلی از منطقه بدست آورد، بدین ترتیب که حوضه-های واقع در زون بینالود از کشیدگی بیش تری برخوردار هستند که این مسأله می تواند در بررسی موضوعاتی همچون سیلاب مورد توجه قرار گیرد.
بررسی اثر شاخص های مورفولوژیکی رودخانه گرگانرود بر پهنه های سیلاب با استفاده از داده های سنجش از دور و تحلیل های مکانی(منطقه مطالعاتی: شهر آق قلا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۵
205 - 225
حوزه های تخصصی:
عبور رودخانه گرگانرود از شهرستان آق قلا همواره موجب سیلاب های مخربی شده است. هدف از تحقیق حاضر بررسی اثرات مورفولوژیکی رودخانه گرگانرود بر پهنه های سیلاب 1398 شهرستان آق قلاست؛ بدین منظور از تصاویر سری زمانی ماهواره های Sentinel-2 و Landsat-8 به منظور پایش کامل سیلاب استفاده شد. همچنین شاخص های NDWI و MNDWI برای آشکارسازی پهنه های سیلاب بر تصاویر ماهواره ای اعمال گردید. پارامتر ضریب سینوزیته و تعداد و میانگین شعاع پیچانرودها در چهار بازه در حدفاصل روستای سلاق یلقی تا روستای دوگونچی با استفاده از نرم افزار Google Earth و AutoCAD محاسبه گردید. مساحت پهنه های به دست آمده با استفاده از شاخص MNDWI تقریباً 88 درصد از مساحت پهنه های بدست آمده از شاخص NDWI بیشتر بود. شاخص سینوزیته رودخانه در حدفاصل روستای سلاق یلقی تا روستای محمد آلق برابر 88/3 (پیچانرودی شدید) است. با توجه به تخریب دیواره بیرونی پیچانرودهایی که شعاع انحنای کمی دارند مقدار زیادی گل ولای همراه با سیلاب به سمت مناطق شمال شرقی و جنوب شرقی جریان پیدا کرده بود. در تاریخ چهارم فروردین 1398، در حدفاصل روستای آق تکه خان تا روستای دوگونچی میانگین عرض کم بستر رودخانه و شیب بستر بسیار کم (دو در ده هزار) باعث عدم حرکت سیلاب شده که منجر به بالا آمدن سطح آب رودخانه و خروج آن از بستر رودخانه در محدوده شهری آق قلا شد. دیواره سازی قوس های بیرونی پیچانرودها، کاشت گیاهان با جذب آب زیاد در حریم کمی رودخانه، تعریض و لایروبی بستر رودخانه می تواند تا حد زیادی از آبگرفتگی شهر آق قلا هنگام سیلاب جلوگیری نماید.
تبیین ارتباط میان مورفولوژی شهری و جمعیت (مطالعه موردی: محلات مسکونی با تاکید بر نیمه شمالی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال 2018، حدود پنجاه و پنج درصد جمعیت جهان در مناطق شهری زندگی می کرده و پیش بینی می شد تا سال 2050، به شصت و هشت درصد افزایش یابد. افزایش روزافزون جمعیت شهرها، استفاده بهینه از محلات شهری جهت اسکان جمعیت را مورد تأکید قرار می دهد. مورفولوژی شهری از موضوعاتی است که با جمعیت پذیری محلات مرتبط است. هدف پژوهش حاضر، شناسایی شاخص های مورفولوژی در مقیاس میانی و تبیین رابطه میان مورفولوژی محلات مسکونی و جمعیت ساکن در آنان است. در این مقاله ابتدا بر اساس رویکرد درونی– شناختی نظرات اندیشمندان حوزه مورفولوژی مورد بررسی قرار گرفته و معیارهای «تنوع کاربری»، «الگوی شبکه معابر»، «فشردگی»و «الگوی شبکه حمل و نقل عمومی» در 9 شاخص در مقیاس محلی شناسایی شد. سپس شاخص ها به روش چیدمان فضا و تحلیل شبکه به وسیله نرم افزارهای Depthmap10 و GIS در 12محله شهر تهران سنجش گردید. در گام بعدی، ابتدا نرمال بودن داده ها به روش آزمون«کولموگروف-اسمیرنوف» بررسی و به روش همبستگی دوسویه پیرسون و به کمک نرم افزار SPSS16، همبستگی متغیرهای مورفولوژی با شاخص جمعیت محلات مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان می دهد شاخص هم پیوندی با شدت 724/0 دارای بیشترین همبستگی و دسترسی به حمل و نقل عمومی با شدت 578/0 دارای کمترین همبستگی با شاخص جمعیت می باشد. بررسی شدت همبستگی ها، فرصت اولویت بندی مناسب تر جهت مداخله در بافت موجود محلات با هدف اسکان جمعیت را فراهم می نماید. با نگاه کاربردی از نتایج حاصل می توان در زمینه معیارهای ارزش گذاری گزینه های طراحی محلات مسکونی، انتخاب شبکه معابر و سنجش کمی و کیفی طرح های آماده سازی در راستای اسکان جمعیت بیشتر و تدوین ضوابط طرح های تفصیلی استفاده نمود.
بررسی تحولات ساختار فضایی در مورفولوژی شهر طی ادوار تاریخی. نمونه موردی: شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
51 - 70
حوزه های تخصصی:
ساختار فضایی شهر زنجان در گذر زمان و تحت شرایط مکانی و زمانی و سایر عوامل اقتصادی و اجتماعی به تدریج توسعه و شکل یافته است. اما در این میان برای این که بتوان درک درستی از چگونگی تاثیر تغییرات ساختار فضایی بر مورفولوژی شهر به دست آورد ضرورت شناخت پیشینه و سیر تحول کالبد فضایی آن تاکنون بوده است؛ تا از این طریق بتوان عوامل موثر بر بروز تحولات فضایی را مورد بررسی قرار داد. این پژوهش با هدف بررسی دگرگونی های ساختار فضایی در طی ادوار تاریخی با استفاده از روش تحلیل نقشه بر اساس تحلیل تغییرات میزان هم پیوندی انجام پذیرفت بدین منظور با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به بررسی تغییرات مورفولوژی شهر زنجان پرداخته که در آن بخشی از اطلاعات مربوط به دوره های مختلف تاریخی نیز به کمک روش کتابخانه ای و اسنادی جمع آوری شده است. روند تحلیل طی دوره های مختلف رشد و توسعه شهر به کمک نرم افزار Atocad، Arc GIS، تهیه و میزان هم پیوندی و تفاضل هم پیوندی در دو سطح بافت مرکزی و شهر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تحلیل های انجام گرفته در قالب جدول و نقشه استخراج شد. بدین ترتیب با بررسی تغییرات پارامتر هم پیوندی، در دوره های مختلف این نتیجه حاصل شد که تغییرات ارزش هم پیوندی مرتبط با دگرگونی های کالبد - فضایی در ساختار شهر است. چنانچه خیابان کشی های دوره سوم، عدم برقراری اتصال رینگ های حلقوی بین بافت قدیم و جدید و یا عدم پیوند محورهای واسطه به استخوانبندی اصلی شهر (در دوره پنجم)، تمرکززدایی از مرکز شهر (در دوره ششم)، اوج افزایش میزان میانگین هم پیوندی در شهر و بافت مرکزی به ترتیب (358/1، 372/1) و همچنین تفاضل هم پیوندی به ترتیب (212/2، 994/1) در دوره پنجم، گسترش الگوهای شطرنجی در دوره های پنجم و ششم، اجرای طرح های ترافیکی در دوره هفتم، عامل اصلی تغییر ارزش های هم پیوندی بوده است که مجموعه این عوامل دگرگونی های فضایی را در شهر طی گذر زمان پدید آورده است. همچنین در این پژوهش با انجام مقایسه نتایج به دست آمده با نمونه مشابه آن در شهر مشهد این نتیجه حاصل شد که بافت مرکزی شهر زنجان برخلاف شهر مشهد از میزان میانگین هم پیوندی بالاتری نسبت به شهر برخودار بوده است بطوریکه در شهر زنجان میانگین هم پیوندی بافت مرکزی نسبت به شهر به ترتیب (245/1 و 209/1) و برعکس در شهر مشهد به ترتیب (95/0 و 007/1) بوده است. نتایج دو تحقیق نشان داد که معضلات فضایی در بافت مرکزی این دو شهر به گونه متفاوت از یکدیگر بوده است که در این تحقیق بدان پرداخته شده است. بر اساس این تحلیل می توان گفت که ویژگی های ساختاری هر شهر منحصر بفرد بوده و الزاما قابل تعمیم به سایر شهرها نخواهد بود. بنابراین در این تحقیق پیشنهاد می شود که تغییرات ساختار فضایی هر شهر بنا بر ویژگی های خاص خود مورد مطالعه قرار گیرد.
پیش بینی تغییرات هندسی پیچان رودهای رودخانه زهره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
53 - 62
حوزه های تخصصی:
منطقه موردمطالعه بخش پیچان رودی رودخانه زهره است که در دلتای ساحلی هندیجان به خلیج فارس می ریزد. این رودخانه در معرض تغییر و تحول است و این تغییرات به صورت فرسایش یا رسوب گذاری در بستر، تغییر و جابه جایی پیچان رود ها و تغییر فرم رودخانه نمودار می شوند. هدف اصلی بررسی تغییرات هندسی رودخانه زهره در محدوده پیچان رودی در یک دوره زمانی 60 ساله از طریق تصاویر ماهواره ای و پیش بینی این تغییرات، در درازمدت بوده است. در این پژوهش با استفاده از نرم افزار GIS، عکس های هوایی سال 1334، نقشه های توپوگرافی ۵۰۰۰۰/۱ و تصاویر ماهواره ای Landsat سنجنده TM و +ETM خصوصیات مورفولوژیکی رودخانه مورد بررسی قرارگرفته است. تصاویر ماهواره ای و نقشه ها در نرم افزار Global Mapper ژئورفرنس شدند، سپس، در نرم افزار ENVI پیش پردازش و پردازش بر روی تصاویر ماهواره ای اعمال شد. برای مطالعه دقیق تر رودخانه به 8 بازه تقسیم گردید. در نهایت پهنه های هر بازه با یکدیگر مقایسه شده و راستای حرکت رودخانه زهره مشخص شد. جهت پیش بینی تغییرات مسیر رودخانه زهره از روش برازش دوایر مماس بر قوس پیچ های رودخانه استفاده شده و تغییرات به وجود آمده با توجه به شکل و الگوی رودخانه مورد مقایسه قرار گرفت، سپس مسیر رودخانه در سال 2030 پیش بینی شد. نتایج نشان داده که از سال 1955 تاکنون 10 مورد قطع شدگی کانال رودخانه رخ داده و طول رودخانه 3653 متر کوتاه تر شده است؛ همچنین بازه های پیچان رودی بیشترین تهدید را دارند و اگر تغییرات کاربری ها و مناطق حساس رودخانه به فرسایش به خصوص در رأس پیچ ها و مناطق با تغییرپذیری بالا کنترل نشود، مساحت زیادی از اراضی کشاورزی، تأسیسات انسانی و جاده ها در معرض تهدید و تخریب جدی قرار می گیرند.
بررسی مورفولوژی تپه های ماسه ای و انطباق آن با داده های باد در منطقه ریگ زرین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هشتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
1 - 27
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی مورفولوژی تپه های ماسه ای واقع در ریگ زرین در شمال شرق شهر یزد و انطباق آن با داده های باد منطقه است. برای انجام این پژوهش، پس از ترسیم نقشه انواع اشکال تپه های ماسه ای، مورفولوژی آن ها با جهت باد غالب ایستگاه های پیرامون ریگ تطبیق داده شد. نتایج نشان داد که تپه های ریگ زرین، مورفولوژی متنوعی داشته و بیشتر انواع تپه ها شامل تپه های ساده، سیف، برخان، هرم، تپه های مرکب و پیچیده را شامل می شود. تنوع و پیچیدگی این تپه ها نشان دهنده تغییرپذیری شدید بادها به شکل فصلی، سالانه و دوره ای است و با داده های باد هیچ کدام از ایستگاه های پیرامون ریگ مطابقت ندارد. درواقع، به دلیل اختلاف ارتفاع کویرهای ایران مرکزی با مناطق کوهستانی بالادست، مناطق کویری ایران اغلب به عنوان مراکز کم فشار حرارتی در سطح زمین عمل می کنند. تجمع حجم زیادی از ماسه در بخش جنوب شرقی ریگ و شکل گیری تپه های ستاره ای مرتفع در آن نشان دهنده دخالت بادهای غالب شمال غربی در فصل گرم، بادهای فرعی جنوب شرقی منطقه و هم افزایی نیروی باد همگرای محلی است.
نقش مورفولوژی و آمایش شهری در ارتقاء تاب آوری کالبدی- فضایی مطالعه موردی: کلانشهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
163 - 183
حوزه های تخصصی:
نظریه نوظهور «تاب آوری شهری» با نگاه جامع به همه ظرفیت های اجتماع، به سرعت در حال جایگزینی روش های ناکارآمد سنتی مدیریت بحران در رویارویی با تعدد و تنوع روز افزون فجایع در جهان است. هدف این پژوهش، با توجه به جایگاه مهم کلانشهر اصفهان در سلسله مراتب شهری، تحلیل وضعیت تاب آوری و تعیین عوامل اصلی و میزان اثرگذاری هر یک از آنها در ارتقاء تاب آوری اصفهان به وسیله مدلسازی ریاضی در قالب مدل EDRI، با تمرکز بر محیط مصنوع به ویژه مورفولوژی و آمایش شهری است. روش تحقیق: روش کلی پژوهش توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف، زیربنایی و کاربردی است. در این جهت، با گزینش و بومی سازی شاخص ها به روش مطالعات کتابخانه ای، در رویکردی جامع سه شیوه مستقل جمع آوری و ارزیابی داده، شامل «بررسی میدانی و آماری»، «مصاحبه خبرگان به روش دلفی» و «افکارسنجی خانوار»، با استفاده از روش های تحلیل آماری، همبستگی کانونی، آزمون T و «مدل رگرسیونی چند متغیره پیش بین تاب آوری»، به کمک نرم افزارهای SPSS و R مورد استفاده قرار گرفت. بررسی ها گویای همبستگی مناسب و مستقیم شاخص های عملیاتی مطرح، همچنین تاب آوری «کالبدی- فضایی» پایین تر از متوسط اصفهان با مقدار 66/2، به کمک طیف لیکرات پنج سطحی 1 (بسیارضعیف) تا 5 (عالی) است. پیشنهادها: بر اساس نتایج، اولویت نخست برنامه ریزی ارتقاء تاب آوری از نظر کسب پایین ترین امتیاز، حوزه «آمایش و مورفولوژی شهری» با مقدار 53/2 و پس از آن «شاخص برخورداری» با 61/2 و «کیفیت مسکن» با مقدار 69/2 می باشد. میزان تأثیر بهبود شاخص ها در ارتقاء تاب آوری، بر اساس «مدل رگرسیونی پیش بین تاب آوری» حاصل پژوهش نیز، با ضرایب تأثیر 264/0 برای شاخص «آمایش و مورفولوژی شهری»، 164/0 برای «کیفیت مسکن» و با اختلاف بسیار جزئی مقدار 162/0 درخصوص «شاخص برخورداری» مؤید همین اولویت بندی برنامه ریزی و اقدام از منظر وزن مؤلفه ها و همچنین اهمیت آمایش شهری در ارتقاء تاب آوری است.
ارزیابی تغییرات مورفولوژیکی و خطر سیلاب رودخانه گیوی چای با استفاده از شاخص های ژئومورفومتری و مدل HEC-RAS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر به ارزیابی مورفولوژیکی و شبیه سازی سیلاب های رودخانه گیوی چای، واقع در استان اردبیل، پرداخته می شود. بدین منظور از شاخص های ضریب خمیدگی، زاویه مرکزی و ترانسکت استفاده به عمل آمد. برای شبیه سازی سیلاب رودخانه نیز مدل HEC-RAS در بستر GIS به کار گرفته شد. نتایج نشان می دهند که الگوی رودخانه گیوی چای از نوع مئاندری توسعه یافته می باشد اما بسته به شرایط زمین شناختی، ژئومورفولوژیکی و آنتروپوژنیک از تغییرپذیری مکانی زیادی برخوردار است. الگوی رودخانه در بازه اول (بازه خلخال) در کنترل عوامل انسانی می باشد. در این بازه میانگین تغییرات عرضی درحدود 406/0 هکتار بوده است. الگوی رودخانه در بازه دوم (بازه گیوی) نیز از نوع مئاندری توسعه یافته می باشد. در طی 18 سال گذشته مقادیر ضریب خمیدگی و زاویه مرکزی در محدوده این بازه افزایش یافته است. در این بازه میانگین تغییرات عرضی در طی سال های 2002 تا 2020 میلادی درحدود 406/0 هکتار بوده است. در بازه سوم (بازه فیروزآباد) مجرای رودخانه از پتانسیل بالایی برای تغییرات جانبی برخوردار است. میانگین تغییرات جانبی در محدوده این بازه به 319/1 هکتار افزایش پیدا می کند. مجرای رودخانه در بازه چهارم به دلیل عرض محدود دره و مقاوم بودن مواد کناره از کمترین میزان تحرک جانبی برخوردار می باشد. شبیه سازی سیلاب با استفاده از مدل HEC-RAS نشان دهنده تغییرپذیری مکانی بالای خطر سیلاب در امتداد رودخانه است. این تغییرپذیری از شرایط ژئومورفولوژیکی متغیر در امتداد رودخانه نشات می گیرد. نتایج نشان می-دهد که سیلاب های با دوره بازگشت کمتر از 10 سال مخاطره ای جدی را متوجه جوامع انسانی ساکن در مجاورت رودخانه گیوی چای نمی سازند.
بررسی نقش آب و هوا در تغییرات ایجادشده در اینسلبرگ های دشت صفی آباد در شمال شرق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال بیستم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
214 - 187
حوزه های تخصصی:
اینسلبرگ ها، اشکال ژئومورفولوژیک مناطق خشک و نیمه خشک هستند. عوامل مختلفی در شکل گیری و تغییر شکل آن ها دخالت دارند که مطالعه این عوامل برای استفاده بهینه از آن ها ضروری است. این تحقیق با روش مطالعات میدانی و کتابخانه ای و با هدف بررسی نقش آب و هوا در تغییرات ایجادشده در اینسلبرگ های دشت صفی آباد انجام شد. نتایج نشان داد، در اثر فعالیت های تکتونیکی در فاصله زمانی دونین تا میوسن ارتفاعات پشت بهرام در این دشت شکل گرفت. با شکل گیری این ارتفاعات، اسکلت اولیه اینسلبرگ های آن پایه ریزی شد و با تغییرات ایجادشده توسط آب و هوا، اینسلبرگ های این دشت به شکل کنونی درآمد. این تغییرات با توجه به آب و هوا، سازندهای زمین شناسی و موقعیت اینسلبرگ ها متفاوت است. آب و هوای نیمه خشک منطقه با ایجاد تغییر در اسکلت اولیه اینسلبرگ ها، نقش تعیین کننده ای در این زمینه داشته است. در بین عناصر آب و هوایی، بارش با ایجاد کارن های بارانی و سیلاب، دما از طریق هوازدگی و باد با ایجاد کارن های لانه زنبوری، تغییراتی را در اینسلبرگ ها به وجود آورده اند. سازند های زمین شناسی منطقه نیز چهره ای متفاوت از تغییرات به نمایش گذاشته اند. تیپیک ترین اینسلبرگ های این دشت در آهک های توده ای شمال آن مشاهده می شود؛ زیرا این سازند در مقابل تأثیرات آب و هوایی بیشترین مقاومت را دارد؛ درحالی که اینسلبرگ های شکل گرفته در کنگلومرای های جنوب به دلیل مقاومت کمتر، بیشتر درمعرض این تغییرات قرار گرفته و شکل ظاهری آن ها فاصله زیادی از اینسلبرگ های تیپیک گرفته اند. از نظر موقعیت نیز اینسلبرگ های دامنه های نسار (پشت به آفتاب)، تغییرات کمتری داشته اند و اینسلبرگ های جنوبی این ارتفاعات به دلیل واقع شدن در دامنه های بر آفتاب (آفتاب گیر) تغییرات بیشتری را متحمل شده اند.
ارائه مدل پیش بینی کننده آسیب پذیری کالبدی محلات در برابر زلزله با استفاده از یادگیری ماشین (مطالعه ی موردی: منطقه 1 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
195 - 226
حوزه های تخصصی:
مدیریت بحران هوشمند (در سه مرحله قبل، حین و پس ازآن)، با تأکید بر آمادگی و پیش بینی آسیب پذیری در برابر زلزله، امکان پیش بینی، کاهش آسیب پذیری و افزایش قدرت در تصمیم-سازی را فراهم می آورد. این مقاله بر آن است تا با استفاده از یادگیری ماشین، به ارائه مدل پیش-بینی کننده آسیب پذیری کالبدی در برابر زلزله بپردازد. روش پژوهش کمی است. داده های ارائه شده به ماشین برای آموزش و تست، مربوط به پهنه های محلات منطقه 1 شهرداری تهران بوده اند (که در محدوده خطر گسل شمال تهران قرار دارند). ویژگی های مورد تأکید که ماشین براساس آنها آموزش دیده تا مدل پیش بینی کننده را ارائه دهد، مشتمل بر موارد زیر هستند: ویژگی های الگوی قطعات و ساختار ابنیه، الگوی معبر، کاربری اراضی و موقعیت نسبت به گسل اصلی و فرعی بوده اند. مجموعه داده ها مشتمل بر 1997 سطر و 26 ستون بوده است. برخی از داده ها از جی.آی.اس. منطقه استخراج و بخش دیگری از داده ها از تحلیل نقشه پهنه ها به دست آمد. با توجه به بهره گیری از رویکرد یادگیری ماشین نظارت شده، برچسب گذاری توسط محققان در پنج طیف انجام شد. برای آموزش ماشین از الگوریتم درخت تصمیم، ماشین بردار پشتیبان و شبکه عصبی چندلایه استفاده شد. حجم داده های آموزش به تست 70 به 30 در نظر گرفته شد. با بررسی دقت مدل توسط ماتریس درهم آمیختگی، مشخص شد که الگوریتم درخت تصمیم با دقت 99.50، حساسیت 99.42 و خطای 0.5 دارای عملکرد بهتری نسبت به دو الگوریتم دیگر است. شبکه عصبی نیز با دقت 97.85، حساسیت 97.57 و خطای 2.15، دارای عملکرد مناسبی است. بررسی میزان اعتمادپذیری مدل پیش بینی کننده با داده های مربوط به محله جوانمرد قصاب در منطقه 20 نیز نشان داد که ماشین آموزش دیده، با دقت بالای 97 درصد قابلیت پیش بینی پذیری دارد. بدین ترتیب ماشین آموزش دیده با دقت و سرعت بالا می تواند به پیش بینی میزان آسیب پذیری بافت های کالبدی در برابر زلزله بپردازد.
تأثیر تکتونیک فعال بر شواهد ژئومورفولوژیکی مخروط افکنه ها (مطالعه موردی: مخروط افکنه های بین بردسکن و کاشمر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۷
23 - 39
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به بررسی تأثیر تکتونیک فعال (گسل درونه و گسل مایع لغز معکوس) بر مورفولوژی مخروط افکنه های واقع در بین شهر کاشمر و روستای علی آباد کشمر شهرستان بردسکن پرداخته شده است. روش کار توصیفی- تحلیلی و بر اساس نقشه های توپوگرافی ۱:۲۵۰۰۰، نقشه های زمین شناسی ۱:۱۰۰۰۰۰ و۱:۲۵۰۰۰۰، داده های تصاویر ماهواره لندست با سنجنده ETM وGoogle Earth انجام شده و برای ترسیم نقشه ها و تصاویر، نرم افزارهای, Arc map, Arc view, Google Earth QGIS مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج این پژوهش نشان داده است که تحت تأثیر فعالیت گسل ها، مخروط افکنه ها به صورت باهادا چشم انداز غالب ژئومورفیک این منطقه را تشکیل می دهند. فعالیت گسل مایع لغز معکوس با عبور از رأس اکثر مخروط افکنه ها سبب تغییر موقعیت آبراهه اصلی مخروط افکنه ها به قسمت حاشیه ای و کناری آن ها، تغییر موقعیت رسوب گذاری در نتیجه سبب تقطیع بعضی از مخروط افکنه ها به صورت سه سطحی عرضی و دوسطحی طولی و عرضی شده است. فعالیت گسل درونه با عبور از قسمت فوقانی، تحتانی و قاعده مخروط افکنه ها به صورت ایجاد بالا آمدگی، پشته های فشاری، طاقدیس فشاری مشهود است. از آثار دیگر این گسل می توان به جابجایی چپ گرد بعضی از آبراهه های فرعی سطح مخروط افکنه ها و تشکیل مخروط افکنه ها تک سطحی، دوسطحی عرضی و طولی (تودرتو) توسط آبراهه های فرعی در قاعده مخروط افکنه ها و پای طاقدیس های فشاری و همچنین تغییر نقطه تقطیع آبراهه های اصلی مخروط افکنه ها و ایجاد مخروط افکنه ها تقطیع شده به صورت دوسطحی طولی (تودرتو) و عرضی در پایین دست گسل درونه اشاره کرد. در اثر فعالیت و ارتباط متقابل هر دو گسل سطوح اکثر مخروط افکنه های واقع در بین این دو گسل توسط آبراهه های فرعی به صورت عمیق و نیمه عمیق حفر شده و به شدت فرسایش پیدا کرده اند و همچنین آبراهه اصلی اکثر مخروط افکنه ها بستر خود را عمیقاً حفر کرده که منجر به ایجاد پادگانه های آبرفتی در مسیر خود شده اند از دیگر آثار متقابل فعالیت هر دو گسل می توان به هم پیوستن آبراهه های اصلی و فرعی مخروط افکنه ها و به تبع آن تشکیل آبراهه های واحد و ایجاد مخروط افکنه های دو سطحی عرضی و طولی (تودرتو) در پایین دست گسل درونه نام برد.
مطالعه تطبیقی مورفولوژی بافت قدیم محله سرشور و بافت جدید شهرک اتوبوسرانی شهر مشهد با تأکید بر مؤلفه های اقلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم اسفند ۱۴۰۲ شماره ۱۲۹
5 - 16
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: بافت های قدیم و جدید از لحاظ الگوی چیدمان فضایی معابر، میادین و فضاهای باز، قطعه بندی و تیپولوژی ساختمانی دارای تفاوت هایی هستند. عواملی مثل نسبت ارتفاع بین طبقات به عرض معابر، نحوه جهت گیری ساختمان ها، قابلیت نفوذپذیری و ... مواردی هستند که در بافت های قدیم و جدید تأثیرگذارند. عوامل اقلیمی مانند باد، تابش، دما و رطوبت بر الگوی مورفولوژیکی تأثیر می گذارند. هدف پژوهش: بنابراین پژوهش حاضر با هدف تحلیل تأثیر مؤلفه های اقلیمی بر مورفولوژی بافت های قدیم و جدید صورت پذیرفته است. حال چگونه می توان از طریق مطالعه موروفولوژیکی بافت قدیم و جدید به بررسی آسایش محیطی با توجه به تأثیر مؤلفه های اقلیمی پرداخت. روش پژوهش: این پژوهش از روش تحلیل محتوا به بررسی تطبیقی دو بافت قدیم و جدید تحت تأثیر ویژگی های آسایش محیطی افراد با هدف تعیین خصوصیات مورفولوژیکی در رابطه با مؤلفه های اقلیمی در بافت های شهری منتخب پرداخته شده است؛ که درنهایت یک سری تحلیل های حاصل از روش قیاسی جهت مقایسه دو نمونه موردی از ابزارهای متفاوت تحلیل داده ArcGIS10.4. 1 ،AutoCad، UCL Depth-Map و Ray-Man و داده ها و اطلاعات هواشناسی در قالب تحلیل های کیفی و کمّی ارائه می شود.نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که بررسی تغییرات مؤلفه های چیدمان فضایی و مؤلفه های آسایس اقلیمی در دو بافت قدیم و جدید، ارتباط دو سویه وجود دارد. مورفولوژی شهری تأثیر قابل توجهی بر نحوه مصرف انرژی و ایجاد آسایش اقلیمی دارد. با استفاده از دو روش بررسی مؤلفه های اقلیمی از جمله دما، رطوبت و سرعت باد در بافت متفاوت نمونه های مطالعاتی و با استفاده از روش چیدمان فضا، میزان آسایش محیطی افراد در استفاده از این محلات مورد ارزیابی و قیاس قرار گرفته که دارای تفاوت ها و شباهت های معناداری از نظر عناصر تأثیرگذار اقلیمی هستند.
مورفولوژی، تحرک و ویژگی های اندازه ذرات رسوب در تپه های ماسه ای جدید، مطالعه موردی: ارگ جوان آب شیرین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۶)
123 - 145
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله ارزیابی ویژگی هایی مورفولوژی، تحرک پذیری و توزیع اندازه ذرات رسوب به عنوان شاخص های تکامل تپه های جوان می باشد. با این هدف و بر پایه عکس ه ای هوایی، تصاویر ماهواره، نقشه ها و بازدیدهای صحرایی مطالعه انجام شد. نتایج نشان داد که بر پایه پارامتر ضخامت ماسه معادل و پارامتر تغییرپذیری جهت باد، نوع مرفولوژی تپه های ماسه ای، خطی مشخص شد. شاخص آب و هوایی تحرک تپه های ماسه ای، توسعه یافته توسط لنکستر، با استفاده از داده های هواشناسی ایستگاه سینوپتیک قم، کاشان و اردستان، در یک دوره 27 ساله برای تپه های ماسه ای آزمایش شد و نشان داد که رابطه خوبی بین میانگین شاخص تحرک، فعالیت و مرفولوژی تپه های ماسه ای وجود دارد. داده های این تحقیق نشان می دهد که شاخص تحرک ماسه (M) برای تپه های ماسه ای 210 است که در محدوده تپه های ماسه ای کاملا فعال قرار دارند. توزیع اندازه دانه و چهار پارامتر اندازه یعنی میانگین اندازه، جورشدگی، چولگی و کشیدگی منحنی محاسبه شد. نمودارهای طرح پراکندگی جورشدگی، چولگی و کشیدگی در مقابل اندازه متوسط ذرات، در تمایز انواع تپه های ماسه ای نشان داد که رابطه جورشدگی و چولگی در مقابل میانگین اندازه ذرات، در نشان دادن تحرک تپه ها موثر هستند. پارامترهای اندازه دانه رسوبات بدون توجه به نوع مورفولوژی تپه های ماسه ای دارای تغییرات مکانی هستند. مشخصه های اندازه دانه می تواند به عنوان شاخصی برای محیط انتقال استفاده شود. مطالعات این تحقیق نشان داد که بر اساس ویژگی های اندازه دانه و شاخص اقلیمی، تپه های ماسه ای از نوع خطی ساده با فعالیت زیاد می باشند. محیط انتقال رسوبات تپه ها در بالا دست باد نسبت به رسوبات تپه ها در پایین دست پرانرژی تر است
ارزیابی عوامل اکولوژی و مورفولوژی بر جزایر گرمایی شهری (مطالعه موردی: ناحیه 1 منطقه 1و ناحیه 4 منطقه 6 کلانشهر تبریز)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از معضلات نوظهور جامعه شهری و بخصوص کلان شهرها، مبحث جزایر حرارتی شهری است که منجر به اختلاف دمای این سطوح به نسبت مناطق حاشیه خود به دلایل مختلف اکولوژیکی، مورفولوژی، توپوگرافی، جمعیتی و... استروش بررسی: در این پژوهش جزایر حرارتی شهری تبریز در نمونه موردی منطقه 1، ناحیه 1بعنوان محدوده اول و منطقه 6، ناحیه 4 بعنوان محدوده دوم ازاین کلان شهر، با استفاده ازتصاویر سنجش ازدور لندست 8 مورد بررسی قرار گرفت. اهداف این پژوهش شامل استخراج، مکانیابی و تحلیل پدیده جزایر حرارتی شهری درمحدوده موردمطالعه با استفاده از فرمولهای مشخص و تهیه نقشه های مربوطه با تمرکز بر شاخصهای اکولوژیکی و مورفولوژی است.یافته ها و نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد که محدوده اول، دمای کمینه 88/15 درجه و بیشینه آن 65/37 درجه بوده و درمحدوده دوم کمینه 11/24 و بیشینه 87/40 درجه است. با بررسی نقشه های استخراج شده براساس شاخصهای درنظر گرفته شده اکولوژیکی یعنی پوشش گیاهی، باد، تابش آفتاب و ارتفاع ازسطح دریا و شاخصهای مورفولوژی یعنی ارتفاع ساختمان، تراکم ساختمانی، نمای ساختمان و بام ساختمان ها در هر دو محدوده، به این نتیجه رسیدیم که محدوده اول باارتفاع بالاتر ازسطح دریا، دریافت مناسب تر بادهای غالب شمالشرقی، جهت گیری مناسب تر خیابان ها، ارتفاع طبقات پایین تر و اکثرا یک طبقه بودن آنها و فراوانی بام های انعکاسی به نسبت محدوده دوم، ازدلایل خنک تر بودن این محدود بوده است. هرچند محدوده دوم ازلحاظ پوشش گیاهی وضع مناسب تر و تراکم ساختمانی کمتری برخورداراست.
بررسی الگو و دینامیک رودخانه قره سو اردبیل محدوده پل سامیان تا سد سبلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۸ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۷
35 - 19
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، مورفولوژی و تغییرات جانبی بازه ای از مجرای رودخانه قره سو (از پل سامیان تا سد سبلان) با چهار شاخص ضریب خمیدگی، زاویه مرکزی کورنیس، نرخ مهاجرت مجرا و روش ترانسکت طی دوره های زمانی 2000، 2010 و 2019 میلادی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصل از چهار شاخص ارزیابی شده، نشان می دهد که رودخانه قره سو در بازه مطالعاتی در بیشتر قسمت ها دارای الگوی مئاندری توسعه یافته می باشد. مئاندرهای منطبق بر دشت های منطقه عمدتاً از نوع مئاندرهای آزاد هستند و از پتانسیل زیادی برای توسعه و جابجایی برخوردار می باشند؛ در حالی که مئاندرهای بازه های کوهستانی از نوع محصور بوده و زاویه مرکزی این مئاندرها در طی دوره های زمانی مطالعاتی تقریباً ثابت باقی مانده است. همچنین نتایج تحقیق نشان داد که در طی 19 سال گذشته در مجموع 45/22 هکتار از اراضی حاشیه رودخانه قره سو در بازه مطالعاتی در نتیجه فرآیندهای فرسایشی از دست رفته اند. میانگین نرخ جابجایی طی سال های 2000 تا 2010 در حدود 5/0 متر در سال بوده است. مقدار این شاخص برای دوره زمانی 2010 تا 2019 به حدود 3/0 متر در سال کاهش یافته است. با توجه به محاسبات صورت گرفته، مقدار این شاخص در طی 19 سال گذشته (از سال 2000 تا 2019 میلادی) در حدود 4/0 متر در سال بالغ می شود. بنابراین پیشنهاد می شود اقدامات سازه ای و غیر سازه ای در نواحی مشخص شده در این تحقیق برای کاهش فرآیندهای فرسایشی و از بین رفتن اراضی طرفین رودخانه که عمدتا اراضی کشاورزی هستند، صورت گیرد.
تحلیلی صورتگرایانه (مورفولوژی) بر روایات انهدام عُزّی در منابع اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۷ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۶)
3 - 26
حوزه های تخصصی:
آنچه در پی می آید تحلیل صوری روایتی مربوط به انهدام عزی است که بنابر آن، عزی، مهمترین خدای قریش، در هنگام انهدام به صورت زنی سیاه با موهای پریشان ظاهر شد و سپس توسط سربازان اسلام به قتل رسید. در این پژوهش تحریرهای چهارده گانه از این واقعه مورد بحث قرار می گیرند و مراحل سیر و تکامل آن ها در میان مسلمانان با رویکرد مورفولوژی دنبال می شود. بررسی تطورات طولی و عرضی رخ داده در این روایات نشان می دهند که چگونه یک گزارش ساده قرن اول در منابع مختلف اسلامی هویتی داستانی و تخیلی می یابد بگونه ای که از زبان مجازین به زبان حقیقت گراییده و بتی (سنگی یا چوبی) به موجودی انسانی و عینی، آن هم یا خصائص و صفاتی خاص، تبدیل می شود. واکاوی این تحریرها و تشخیص نقاط عطف آن ها، گرچه هیچ فایده فقهی یا دینی ندارد اما از آن جهت حائز اهمیت است که از عملکرد مسلمانان در مواجهه با الهگان مشرکان خبر می دهد و میزان دخالت عناصر بیرونی مخصوصاً نفوذ باورهای مسیحیان در میان ایشان را آشکار می سازد.