مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۲۱.
۲۲۲.
۲۲۳.
۲۲۴.
۲۲۵.
۲۲۶.
۲۲۷.
۲۲۸.
۲۲۹.
۲۳۰.
۲۳۱.
۲۳۲.
۲۳۳.
۲۳۴.
۲۳۵.
۲۳۶.
۲۳۷.
۲۳۸.
۲۳۹.
۲۴۰.
انقلاب اسلامی
حوزه های تخصصی:
انقلاب و تغییر اجتماعی از مسائل دامنه دار در علوم اجتماعی است. پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان یک مورد خاص و خلاف آمد نظریه های جامعه شناسی انقلاب تأثیرات قابل توجهی در این حوزه نظری ایجاد کرده است. در این میان امام خمینی(ره) در تحلیل انقلاب اسلامی دیدگاهی پیش کشیده اند که تفاوت های بنیانی قابل توجهی با نظریه های مدرن انقلاب دارد. این تفاوت ها باعث شده نظریه امام خمینی (ره) کمتر مورد توجه باشد و حداکثر در حاشیه نظریه های جامعه شناسی انقلاب، بازسازی شود. این مقاله در پی آن است تا فراتر از کارها و بازساز ی های انجام شده، با روشی توصیفی به بازخوانی اندیشه های امام خمینی (ره) پرداخته سازه مفهومی این دیدگاه را دست دهد. در نظریه انقلاب امام خمینی(ره) ضمن تأکید بر تشریح و تبیین انقلاب اجتماعی و عوامل اجتماعی انقلاب، برخلاف نظریه های مدرن جامعه شناسی بر «انقلاب از درون» تأکید می شود. اگرچه سازه مفهومی که امام خمینی (ره) در تحلیل انقلاب اجتماعی پیش می کشند بر تحلیل و مطالعه موردی انقلاب اسلامی ایران متمرکز است، اما به نحو عام، ظرفیت تبیین یک انقلاب اسلامی و یک انقلاب اجتماعی را دارد. امام خمینی(ره) انقلاب اسلامی را محصول یک فرایند چهار مرحله ای تصویر می کنند. در مرحله ی اول طرح «اسلام انقلابی» و درگیری آن با برداشت های مقدس مآبانه و متجددمآبانه از اسلام مطرح است. این درگیری معرفتی زمینه ساز آگاهی عمومی و شکل گیری یک «انقلاب انسانی» می شود. انقلاب انسانی مفهوم مرکزی و در عین حال پیچیده ی این تحلیل است که در عین داشتن زمینه های عینی اجتماعی به دست غیب الهی و در درون انسان ها انجام می پذیرد. محصول این انقلاب درونی مولودی نو و غیر قابل پیش بینی است که تحت عنوان «انسان انقلابی» بازشناخته می شود. انسان انقلابی در تمنای انقلاب اجتماعی به کنش های متمایزی دست می زند که منتهی به شکل گیری «انقلاب اسلامی» می شود.
بررسی مقایسه ای مواجهه ی امام خمینی (ره) و علمای سنتی با سنت»در دوره ی منتهی به وقوع انقلاب اسلامی»
حوزه های تخصصی:
امام خمینی، علاوه بر تمایزگذاری بین فکر و عمل خود با متجددین، ضمناً بین خود و برخی جریان های سنتی و از جمله متحجرین نیز تمایز می گذارد. او نسبت به برخی مقولات فقهی یا رسومات مذهبی سنتی نیز دیدگاه انتقادی و احیاگرانه داشت. این مقاله با قرار دادن امام در قالب جریان «احیای سنت»، او را در مقابل دو جریان اصلی می داند: نخست متجددینی که در چهارچوب رویکردهای «بازگشت به سنت» و «رد سنت» نظریه پردازی کرده اند، و دیگری «علمای سنتی». تأکید مقاله بر بیان تمایزات دیدگاه ایشان با رویکرد علمای سنتی است و نشان می دهد که این گروه اخیر یک دست نبوده، و در درون خود دسته بندی هایی دارند: دست کم می توان دو گروه معتقد به «تکرار سنت» و «نومید از سنت» را از یکدیگر تفکیک کرد. بر همین اساس نیز نسبت تفکر و عمل امام با آنها دارای مرتبه بندی بوده، و یکسان نیست. برای این کار مقاله ضمن بحث تاریخی، و شناسایی بافت گفتمانی که امام خمینی درون آن عمل کرده، از شیوه ی تحلیل اسنادی و تحلیل متن بر اساس گفتار و نوشتار امام خمینی سود برده است.
تأثیر تقابل وهابیت سعودی با گفتمان انقلاب اسلامی ایران بر ژئوپلتیک جدید خاورمیانه
حوزه های تخصصی:
جهان اسلام به ویژه خاورمیانه در هزاره جدید بیشتر ماهیت ایدئولوژیک به خود گرفته است. بر همین مبنا، مقاله حاضر تلاش دارد تا از منظر هویتی و ایدئولوژیک، نقش تقابل ایدئولوژی وهابیت با گفتمان انقلاب اسلامی ایران را بر ایجاد ژئوپلتیک جدید خاورمیانه پس از وقوع بیداری اسلامی مورد تبیین و بررسی قرار دهد. این پژوهش در چهارچوب رهیافت تئوریک سازه انگاری استدلال می کند که بروندادهای سیاست خارجی عربستان و جمهوری اسلامی ایران در سال های اخیر، که به ترتیب متأثر از ایدئولوژی وهابیت و آرمان ها و اصول انقلاب اسلامی هستند، نقش برجسته ای در تشدید رقابت های بین دو کشور و متعاقباً شکل گیری ژئوپلتیک جدید خاورمیانه ایفا کرده اند. به عبارتی، با آغاز بیداری اسلامی در کشورهای مختلف خاورمیانه، ایران اقدامات گوناگونی را در چهارچوب مبانی اندیشه ای و آرمان های انقلابی امام خمینی به انجام رساند. اما پویش های منطقه ای ایران با واکنش جدی کنش گر مهم دیگر منطقه یعنی عربستان مواجه گردید، که بر اساس مبانی آیین وهابیت ماهیتی ضد شیعی و ایرانی- انقلابی داشته و تلاش می کند تا در مقابل نفوذ و نقش آفرینی منطقه ای ایران به طور جدی مقابله کند. تعارض هویتی عربستان و ایران و رقابت های این دو کشور در این قالب، در حال حاضر منجر به «هویتی شدن رقابت های ژئوپلتیکی» شده و متعاقباً نیز این طیف از رقابت ها را در خاورمیانه تشدید کرده است.
گفتمان انقلاب اسلامی و اندیشه عدالت ساختاری برای جهانی عاری از خشونت
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین دغدغه های روابط بین الملل برقراری صلح و پرهیز از خشونت و جنگ، است. برای این منظور، مانیفست ها و منشورهای بین المللی تقریر گشته و سازمان ها و نهادهای همکاری فراوانی میان دولت ها ایجاد شده است. هدف از این اقدام، هماهنگی میان منافع کشورها و حل و فصل مسائل میان آنها به شیوه ی مسالمت آمیز بوده است. اما آنچه اکنون مشاهده می شود شکست فزاینده ی این تجربه است. در شرایط کنونی، شاهد نوعی خشونت ساختاری در روابط بین کشورها هستیم که ناظر برنحوه ی توزیع قدرت میان آنان و نگاه تک بعدی به حقوق است. گفتمان انقلاب اسلامی به عنوان یک پادگفتمان در برابر گفتمان غربی حاکم بر روابط بین الملل، مبانی نظری متفاوتی را برای تنظیم مناسبات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ارائه می دهد. در این میان، اصل «عدالت» یکی از مهم ترین ابتکاراتی است که انقلاب اسلامی ایران سعی نموده با محوریت آن مبنای نظری نوینی را پایه ریزی کند. اصل عدالت، به عنوان اصل مبنایی، مطلق و «حسن در مجموع»، در مانیفست ها و پیمان های بین المللی و در تلاش برای رسیدن به صلح به شدت مورد غفلت قرار گرفته است. سؤال اینجاست که چگونه گفتمان عدالت ساختاری انقلاب اسلامی می تواند صلح و ثبات جهانی ایجاد نماید؟ عدالت ساختاری بر نبود انحصار قدرت در نظام بین المللی تأکید دارد. اقتضای این امر برقراری توازن حق مدار است. درنتیجه، نظام مبتنی بر عدالت ساختاری، نظام شبکه ای با میزان متناسبی از قدرت کشورهاست که با استفاده از دو نوع عدالت تکوینی و تشریعی، روابط میان کشورها را عادلانه تنظیم کرده و خروجی آن را با معیار عدالت محک می زند. در این نظام، خشونت ها نتیجه طبیعی ساختار و قوانین بین المللی و مشروعیت یافته به وسیله آنان نیستند و در عین حال ضمن کاهش شدید گستره آنان، حالت موردی پیدا می کنند.
تأثیر اقدام ات جری انهای تکفیری بر تصویر صدور انقلاب اسلامی و صلح طلبی نظام جمهوری اسلامی ایران
حوزه های تخصصی:
به رغم حضور جریان های متعدد احیایی، اصلاحی و انقلابی در جهان اسلام، امروزه ایدئولوژی سلفی تکفیری به ویژه با اقدامات خشونت آمیز خود، جلب توجه نموده است. گسترش این جریان در سال های اخیر، تصویر اسلام را به طور عام و چهره ی انقلاب اسلامی ایران را به طور خاص تحت تأثیر قرار داده است. از آنجا که یکی از راهبردهای محوری انقلاب اسلامی ایران صدور صلح طلبانه انقلاب به جهان بوده است، در این مقاله با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی سعی شده به این سؤال پاسخ داده شود که حرکت جریان های افراطی تکفیری در جهان اسلام با توجه به شعار صدور انقلاب چه تأثیری بر تصویر صلح طلب انقلاب اسلامی دارد؟ فرضیه ی پژوهش مبنی بر ایجاد ظرفیت بالقوه برای انقلاب اسلامی ایران در اثر اقدامات جریان های تکفیری بررسی و مشخص شد که عدم انتساب این جریان ها به جمهوری اسلامی ایران آشکار است و تأکید جمهوری اسلامی ایران بر مبارزه با جریان های تکفیری، نشان گر تلاش جمهوری اسلامی ایران برای برپایی صلح است، اما تأثیر این جریان بر تصویر جنبش های اصیل از صدور انقلاب اسلامی، چهره و تلاش جمهوری اسلامی ایران را با ابهام و دشواری مواجه می سازد.
آرمان جهانی اسلام در اندیشه ی فرهنگی انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران یکی از متغیرهای مهمی است که در چند دهه ی اخیر منجر به ایجاد نگرش
جدید نسبت به اسلام در جهان شده است. این انقلاب بر اساس رویکرد فرهنگی در صدد ایجاد
همگرایی فرهنگی در میان جوامع اسلامی در جهان میباشد و معتقد است که؛ از مهمترین عواملی
که می تواند کشورهای مسلمان را به یک انسجام درونی و اجماع جهانی فرا خواند همانا تأکید بر
مشترکات دینی و تعامل حول آنها است. از اینرو دعوت به وحدت اسلامی بر اساس تعالیم الهی
اسلام از طرف بنیانگذار انقلاب اسلامی مطرح میشود. این امر در اصول توحید، اسلامی بو دن،
وحدت و انسجام، عدالت و مبارزه با ظلم و.. که برگرفته از اسلام و در بطن ایدئولوژی جمهوری
اسلامی است نمود مییابد و آرمان هایی نظیر اندیشه ی امامت، بسط عدالت، نابودی ظلم و ستم،
نیل به سعادت برای همه ی انسان ها و در نهایت، آرمان جهانی با کانون محوری اسلام ر ا در نظر
دارد.
تطورات فهم روشنفکران ایرانی از سنت بحران، سنت و خودآگاهی روشنفکری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سنت، حضور غیر قابل انکاری در اندیشة روشنفکری ایران داشته است. مرجعیت سنت و بحث انگیز بودن آن، ناشی از موقعیت برجسته و تأثیرگذار آن در جوامعی است که دارای تاریخ کهن، اندیشه های سرشار و تمدن آفرین بوده است. هر چند قاعده روشنفکری اقتضا می کرد که روشنفکر ایرانی با وجهة انتقادی اندیشی، سنت را به عنوان یکی از مؤلفه های تأثیرگذار در هویت بخشی ایرانی، سیاست و قدرت، مورد مداقه، نقد و بررسی قرار دهد و بستری تأسیسی را با عطف به آن تدارک ببیند؛ اما در عمل، چنین چیزی لزوماً اتفاق نیفتاده است. در عین حال بازشناسی تطورات نگاه ها به سنت که از خلال بررسی سیر نگاه روشنفکران ایرانی به سنت، به دست می آید این فرضیه را در این مقاله قوت بخشید که در نزاع سنت و مدرنیته در ایران، سنت، منشأ خودآگاهی روشنفکری ایرانی بوده است. تطورات و خودآگاهی های سنت در پیدایی انقلاب اسلامی ایران و در ادامه وامدار و متأثر از آن بوده است.
قدرت نرم، انقلاب اسلامی ایران و بیداری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قدرت نرم یکی از مؤلف ههای مهم و تأثیرگذار در سیاست خارجی کشورها به شمار
م یآید. انقلاب اسلامی ایران را م یتوان تجلی تحقق قدرت نرم به معنای توانایی نفوذ در میان
دیگر مل تها، بدون تهدید و یا پرداخت هزینه محسوس به شمار آورد . جمهوری اسلامی ب ه
عنوان یک واحد سیاسی دارای هویتی خاص است. این هویت دارای چند بعد ایرانی، اسلامی،
انقلابی و جهان سومی است که تعیی نکنندة رفتار آن در سیاست بی نالملل هستند.
ایران با تکیه بر قدرت نر مافزاری ب هویژه ارز شهایی چون ایثار، شهاد تطلبی،
معنوی تگرایی، عدالت باوری، استقلا لطلبی، مبارزه با صهیونیسم و ضدیت با سیاس ت های
امپریالیستی غرب ب ه ویژه آمریکا، توانسته به احیای خودباوری دینی و بیداری اسلامی در عرصه
منطق های و تأثیرگذاری بر مناسبات جهانی بپردازد و اقتدار نر م افزاری خود را در عرصه
بی نالمللی به منصه ظهور رساند. در این مقاله در پی بررسی تأثیر قدرت نرم انقلاب اسلامی در
در منطقه شمال آفریقا و کشورهایی نظیر مصر، تونس و لیبی « بیداری اسلامی » جنبش موسوم به
هستیم.
صورت بندی موانع فرهنگی توسعه سیاسی در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه از مفاهیمی است که همواره مورد خواست جوامع بوده است و نظرات متفاوت و چالش برانگیزی برای تحقق آن وجود دارد، از میان ابعاد مختلف توسعه، توسعه سیاسی به دلیل نقش و جایگاهی که در جامعه ایفا می کند توجه جدی را می طلبد. مسلماً رسیدن به توسعه یافتگی سیاسی به آسانی صورت نمی گیرد و با مشکلات و موانعی همراه است که در این پژوهش تأکید بر موانع فر هنگی توسعه سیاسی است. هدف از انجام این پژوهش این است که با توجه به اهمیت و لزوم توجه به بعد توسعه سیاسی به این موضوع پرداخته شود که اولاً موانع فرهنگی توسعه سیاسی درجمهوری اسلامی ایران چیست و ثانیاً چه راهکارهایی برای کاهش این موانع وجود دارد. براین اساس نیازمند یک صورت بندی از موانع فرهنگی توسعه سیاسی هستیم که به نظر می رسد فرهنگ عمومی غیرعقلایی همانند عدم پایبندی به قانون، تکروی و فردگرایی منفی، جزم اندیشی و نقد ناپذیری و غیره و کم توجهی دولت ها به فرهنگ تسهیل کننده توسعه سیاسی از مهم ترین موانعی است که در مسیر توسعه یافتگی سیاسی وجود دارد. به نظر می رسد تأثیر گذارترین نهادهایی که می توانند میزان موانع فرهنگی را کاهش دهند نظام آموزشی و رسانه ها می باشند.
آزادی در اندیشه سیاسی استاد شهید مرتضی مطهری
حوزه های تخصصی:
مقوله ی آزادی از مهم ترین نیازهای بشری و از خواسته های اصلی مردم در نهضت انقلاب اسلامی ایران بوده است که در شعار استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی نمود پیدا کرد. بی تردید استاد شهید مطهری به عنوان ایدئولوگ انقلاب اسلامی نقش کلیدی و مهمی در هدایت و پیروزی انقلاب و به تبع آن مدیریت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه در جمهوری اسلامی ایران داشته است. در این نوشتار به تدقیق مقوله آزادی در دیدگاه آیت الله مطهری پرداخته شده است. در گفتمان شهید مطهری، آزادی در معنای ایجابی، موهبت الهی و بنیانِ قرآنی داشته و وسیله و ضرورتی حیاتی در راستای کمال جامعه بوده است. از این رو، آزادی های سیاسی و اجتماعی لازمه بقای نظام اجتماعی به شمار می آید. با این حال، آزادی در معنای سلبی، حدود و ثغور خود را با تفکر سکولاریستی مشخص کرده است.
اسلام سیاسی و انقلاب اسلامی ایران
حوزه های تخصصی:
اسلام به عنوان یک ایدئولوژی سیاسی برای اولین بار با پیروزی انقلاب اسلامی تحقق یافت؛ اما آن چه در این میان کمتر مورد توجه قرار گرفته تبیین چرائی و چگونگی شکل گیری و رشد اندیشه اسلام سیاسی و تأثیر آن بر انقلاب اسلامی است. لذا هدف از پژوهش حاضر تبیین چرایی، چگونگی شکل گیری و رشد اندیشه اسلام سیاسی و نحوه تأثیر آن بر انقلاب اسلامی است. روش تحقیق توصیفی -تحلیلی همراه با استفاده از منابع کتابخانه ای و اسنادی است. یافته های پژوهش موید این فرض است که سیاست ها و اقدامات ضد مذهبی رژیم پهلوی به ویژه در فاصله سال های 57-1342 باعث شکل گیری و رشد اندیشه سیاسی شد که در نهایت منجر به طرح اندیشه برقراری حکومت اسلامی از سوی امام خمینی (ره) گردیده و پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز تمامی نهادها و ساختارهای حکومت نیز بر مبنای اندیشه اسلام سیاسی بنیان نهاده شد.
نقش اندیشه های انقلاب اسلامی ایران در بیداری اسلامی
حوزه های تخصصی:
پیروزی انقلاب اسلامی سبب شد که هم در ساختار و هم در کارکرد نظام بین الملل، تغییر و تحولات اساسی رخ دهد. انقلاب اسلامی توانست بازیگران نوینی را در نظام بین الملل به منصه ظهور برساند که از جمله آن ها جنبش های آزادی بخش و ملت ها هستند که به عنوان نقش آفرینان جدید، دیدگاه های آن ها می تواند بر دولت ها و روابط بین الملل تاثیرگذار باشد. بعد از تأسیس حکومت اسلامی، امام خمینی)ر( به عنوان سمبل ارزش های انقلاب اسلامی، براساس جهان شمول بودن دین اسلام، صدور انقلاب را از ضروریات بقا وجهانی شدن نهضت اسلامی برشمردند. از دیدگاه حضرت امام خمینی (ره(، مفهوم صدور انقلاب اسلامی شناخت ارزش هاى انقلاب اسلامی و رساندن آن به گوش تمامی بشریت، خصوصا جهان اسلام، و جلب توجه مسلمانان به اسلام و قوانین اسلامی از طریق معرفی صحیح اسلام با تبلیغات، عمل مطابق با اسلام، عمل و اخلاق، شناساندن انقلاب به دنیا، دعوت به اسلام، صدور ارزش های انسانی، آشناسازی مستضعفان با حکومت اسلامی بود. انقلاب اسلامی ایران نیز توانست تأثیرات بسزایی در تحولات اخیر منطقه به خصوص موج بیداری اسلامی داشته باشد. نهضت های اسلامی رخ داده در منطقه، وام دار اندیشه های انقلاب می باشند. به طوری رهبران این نهضت ها مشخصا الگوی حرکت خود را انقلاب اسلامی ایران می دانند. بر این اساس این پژوهش بر آن است تا رابطه، اندیشه ها و آرمان های انقلاب اسلامی را با بیداری اسلامی منطقه خاورمیانه به صورت دقیق و علمی مورد بررسی قرار دهد تا این تأثیرپذیری را به صورت مستند به اثبات برساند.
تأملی بر ظرفیت های تمدنی هنر اسلامی
حوزه های تخصصی:
لحاظ و توجه نکردن به عینیت و شرایط اجتماعی جدید پس از انقلاب اسلامی به مثابه متغیری مهم در کم و کیف مطالعات هنر اسلامی از موانع جدی تحول و تکامل نظری در هنر است. رویکرد تمدنی به هنر در میان سایر رویکرد ها به هنر اسلامی، دریچه ای نو به هنر و ظرفیت های آن خواهد گشود؛ چراکه رویکرد شامل نحوه مواجهه و استنطاق یک موضوع است که در میزان شکوفایی و نتایج حاصل، خود را نشان می دهد. رویکرد تمدنی به هنر اسلامی ملازم با ایجاد فهم تمدنی از هنر و امتداد محتوای یک تفکر و فرهنگ تا مقیاس تمدن است. در رویکرد تمدنی و فهم تمدنی از هنر اسلامی سه ظرفیت به طور جدی به میدان تکمیل پروژه تمدن اسلامی می آیند. اول ماندگاری هنر است. ماندگاری اولین ظرفیتی است که هنر به کالبد تمدن اسلامی تزریق می کند. ازآن جاکه تمدن، ساحت استقرار و تثبیت عینی فرهنگ و محتوای اسلام است، هنر به بهترین نحوی این کار را صورت می دهد؛ چراکه کارویژه ذاتی هنر تنزل محتوا و حقایق به رتبه حس و عینیت بوده و با توجه به انضمام هنرمند مسلمان به مرتبه ای از حقیقت و غایت جامعه، ماندگاری تمدن اسلامی تضمین می شود. دومین ظرفیت هنر تجسم و تعین کمال انسانی و تمدنی در جامعه اسلامی است. هنر از آن جهت که ماهیتی انضمامی دارد، شئون و نیاز های مادی حیات را با عالم غیب پیوند می دهد. این امر یعنی هنر به واسطه پیوند غیب و ماده، تمدن و لوازم آن را مستعد سلوک انسانی می کند، به طوری که تمدن در کلیت خود ظرف و مسیر سلوک دینی مسلمین می گردد. ماندگاری هنر اسلامی حرکت عرضی تمدن است و کمال هنر حرکت طولی و صعودی آن را تأمین می کند. سومین ظرفیت هنر اسلامی برای تمدن اسلامی، دمیدن روح وحدت و انسجام در کالبد تمدن اسلامی است. هنر ازآن جاکه معلول پیوستگی و انس هنرمند با هستی واحد است، به طور طبیعی مجرای انتقال یک پارچگی و وحدانیت هستی در آثار هنری شامل معماری، شعر، صنایع مختلف و... بوده تا جایی که وحدت روح هنر و تمدن اسلامی می باشد که از توحید نشأت می گیرد. ماندگاری و کمال به سان تار و پود فرشی هستند که وحدت طرح آن است.
بررسی زمینه های تاریخی و فرآیند انقلاب اسلامی در لارستان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در پی پاسخگویی به این سئوال است که انقلاب اسلامی در لارستان با چه زمینه های سیاسی شکل گرفت و گسترش یافت. بر این اساس، مدعای پژوهش این است که نارضایتی عمومی بویژه از زمان سرکوب قیام عشایری در سال 1342 و1343 در منطقه وجود داشت. در دهة 40 و 50فعالیت روحانیت مرتبط با مرجعیت قم و نجف و نیز با سایر نقاط خطة فارس و دیگر اشخاص و گروه ها به گسترش نارضایتی ها دامن زد و در سال 1357 مردم این منطقه همچون اغلب مناطق ایران به تظاهرات شدید ضد حکومت پهلوی دست زدند. در این رابطه، نقش اقشار مختلف از جمله روحانیون، بازاریان و فرهنگیان در انقلاب، با روش توصیفی و با استفاده از مصاحبه، اسناد و منابع کتابخانه ای توضیح داده شده است. بر اساس یافته های این پژوهش، موقعیت خاص جغرافیایی و عشایرخیز منطقه و علقه های مذهبی و اعتقادی مردم و پیروی از آموزه های دینی موجب گردید که اکثریت مردم با موج انقلاب همراه شوند. در این میان، نقش روحانیون در جهت دهی و رهبری مردم نمایان است.
جنگ ایران و عراق در گفتمان سیاسی نهضت آزادی ایران
حوزه های تخصصی:
نهضت آزادی ایران از جمله گروه های سیاسی سازمان یافته و فعال در دوره قبل و پس از پیروزی انقلاب اسلامی است که در ایام اقامت امام خمینی(ره) در پاریس به او ملحق و همراه و مدافع آن گردید. دانش و تجربه کار تشکیلاتی این جریان سیاسی موجب گردید تا هنگامه تشکیل اولین دولت جدید، اکثریت اعضای آن را به خود اختصاص دهد. در طول جنگ تحمیلی، به ویژه پس از فتح خرمشهر، این جریان سیاسی با استناد به برخی مبانی دینی و اعتقادی اسلام، مواضع و عملکرد متفاوتی با نیروهای انقلابی در خصوص تداوم جنگ و ضرورت پایان دادن به آن اتخاذ نمود. مواضع نهضت آزادی در طول سال های جنگ تحمیلی، از حمایت کامل تا انتقاد شدید از مسئولان و سران نظام جمهوری اسلامی در تغییر بود. آنان در سیاست خارجی، تابع نظریه حسن همجواری و تنش زدایی از طریق دیپلماتیک بودند. تغییر اساسی در مواضع و گفتمان سیاسی نهضت آزادی پس از فتح خرمشهر، به موازات کنار گذاشته شدن از صحنه سیاست، در نهایت آن ها را مبدل به اقلیتی معترض در درون نظام ساخت. این مقاله با نگاهی به نگرش جریان سیاسی مذکور به انقلاب اسلامی و جایگاه جنگ ایران و عراق در گفتمان سیاسی آنان و با تأکید بر نظریه گفتمانی لاکلا و موفه، و نیز پیوستگی انقلاب و جنگ مارتین وایت، مواضع و عملکرد نهضت آزادی را در مراحل مختلف جنگ تحمیلی مورد بررسی قرار می دهد.
نقش انقلاب اسلامی ایران در تغییر هندسه جهانی قدرت با تأکید بر ظرفیت های راهبردی آن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
شواهد موجود به خوبی نشان می دهد وضعیت جدیدی در راه است و نوعی تغییر بنیادین در حال اتفاق افتادن است. پرسش اصلی نوشتار این است که: نقش انقلاب اسلامی ایران در تحول و مهندسی جهانی قدرت چیست؟ مقاله حاضر با استفاده از روش آینده پژوهی به بررسی تأثیر انقلاب اسلامی بر هندسه جدید جهانی قدرت و آینده پیشِ روی آن پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد درحالی که جهان در کشمکش منازعات ناشی از ساختار دوقطبی به سر می برد، پدیده انقلاب اسلامی ایران ظهور کرد و با ارائه گفتمانی جدید، نه تنها در عرصه داخلی اثرگذار بود، بلکه سبب ایجاد دگرگونی هایی در نوع نگرش ها، ساختارها و شکل گیری جریان های فکری در سطح بین الملل شد. البته این حد از عمق بخشی مطلوب نیست؛ چراکه اگر ایران می خواهد طبق سند چشم انداز بیست ساله قدرت اول منطقه از نظر علمی، فناوری و اقتصادی باشد، نیاز است این عمق بخشی بسیار وسیع تر و از همه مهم تر، بادوام تر شود. رسیدن به آینده مطلوب در نظم جدید جهانی، منوط به این است که چه میزان در راستای تقویت اقتصاد، فرهنگ، علم و فناوری و نیز چشم انداز بیست ساله بکوشیم.
پدیدارشناسی صلح در اندیشه انقلاب اسلامی ایران
حوزه های تخصصی:
با ظهور انقلاب اسلامی در ایران ادبیات سیاسی جدیدی در اواخر قرن بیستم با عنوان ورود اسلام سیاسی به عرصه عمومی به وجود آمد. بازنمایی انقلاب اسلامی با رویدادهایی چون گروگان گیری در سفارت آمریکا، جنگ هشت ساله، حمایت ایران از حزب الله و حماس، طرفداری از جنبش های اسلامی، نفی اسرائیل، نقد غرب و سرمایه داری، ضدیت با رژیم های استبدادی عربی، تلاش برای ناکام گذاشتن آمریکا و ناتو در خاورمیانه، نفوذ داشتن در عراق، افغانستان، لبنان، سوریه و فلسطین، حمایت از انقلاب در یمن و بحرین و ... چهره ای خشونت طلب، جنگجو و تروریست از ایران در اذهان منطقه و جهان شکل داده است. این پژوهش سعی دارد با تعلیق آگاهی، شکاکیت و فرا رفتن از قصدیت های قدرت در منطقه و جهان به تفسیر و تحلیل جهان زیست اندیشه انقلاب اسلامی که ریشه در سنت ایرانی اسلامی دارد، بپردازد و نشان دهد که رگه های صلح طلبی، آبادانی، مشارکت مردم و گرایش به امنیت و ثبات در سازه ها و ساختار سیاست ایرانیان بعد از انقلاب وجود دارد. برای این منظور با استفاده از روش کیفی پدیدارشناسی و با ارجاع به متن قانون اساسی و درآوردن پدیدارهای اسلامی، شیعی، انقلابی، ملی و انسانی به واکاوی صلح خواهی ایرانی خواهیم پرداخت.
راهکار امام خمینی(ره) برای ایجاد صلح و جهان عاری از خشونت
حوزه های تخصصی:
این مقاله راجع به راهکاریی بر اساس چهارچوب نظری متخذ از حدیث نبوی که از جانب امام خمینی ( ره )شرح شده است، با روش توصیفی تحلیلی ارائه می شود. بر اساس تفسیر انسان شناسانه حضرت امام از این حدیث، انسان دارای سه بعد بینشی و عقلی، گرایشی و ارزشی، کنشی و رفتاری می باشد. به همین دلیل راهکار امام برای ایجاد صلح و جهان عاری از خشونت دارای سه بعد است که عبارتند از: در بعد اول، معطوف به این نکته است که آتش خشونت و غضب، قادر است که اعتقاد و ایمان انسان را پوچ و به خاکستر تبدیل کند. در نتیجه هر چه ایمان و اعتقاد انسان فزونی گیرد، آتش خشم و غضب نیز فروکش کرده و جهان از صلح و امنیت بیشتری برخوردار می شود. در بعد دوم، معطوف به تقویت جنود عقل در انسان، جامعه و دولت، از جمله رأفت، رحمت، اخوت، محبت، شجاعت و پرهیز از جنود جهل شامل قساوت، خشم، خشونت، ترس، ضعف نفس، حب نفس و حب دنیاست. بنابراین هر مقدار جنود عقل در انسان، جامعه و دولت تقویت و جنود جهل تضعیف شود، جهان امن تری خواهیم داشت. در بعد سوم، امام دو راهکار ارائه می کند؛ راهکار علمی و راهکار عملی. راهکار علمی امام، تفکر در آفات و مفاسد اعتقادی، اخلاقی و عملی خشونت است؛ چون ایشان استعاره آتش را برای غضب و خشونت به کار می برد. به عنوان راهکار عملی می فرماید قبل از آنکه آتش غضب و خشونت شدت گیرد، مکانی که اسباب غضب و خشونت در آنجا تدارک شده را ترک کند، در غیر این صورت تغیر وضعیت بدهد. از آنجا که نگاه اسلام به فرد انسان یک نگاه مکمل و منسجم است، این سه بعد، دارای انعکاس مستقیم در سطوح و ابعاد مختلف جامعه است. به این ترتیب امام با نکته سنجی دقیق و مبتنی بر معارف فلسفی، اخلاقی و فقهی، بحران خشونت، ریشه های بحران، وضع مطلوب، و روش گذار از وضع نامطلوب به وضع مطلوب را در ساحات گوناگون حیات بشری تبیین می کند. نمونه عینی این تفکر، در انقلاب شکوهمند اسلامی ایران، دفاع مقدس و پس از آن پیش چشم جهانیان است.
ضرورت گفتمان فقه حکومتی
حوزه های تخصصی:
افق گشائی های علمی و شکافتن مرزهای دانش همواره در پاسخ به یک نیاز و ضرورت واقع می شود. یک فکر و اندیشه آنگاه می تواند مفید و سازنده باشد که بتواند به صورتی صحیح، به یک نیاز و خلاء موجود در صحنه جامعه پاسخ داده و آن را مرتفع سازد. پرداختن به «ضرورت» یک علم، در پاسخ به این سوال طرح می گردد که در صورت فقدان موضوعِ مورد نظر، چه خلائی پدید خواهد آمد؟ و با چه مشکلی مواجه خواهیم شد؟ توجه به «ضرورت»، زمینه ساز فرایند صحیح تحقیق بوده و ظرفیت بایسته فکر و اندیشه مطلوب را تعیین می سازد، از این روی می تواند محک سنجش فکر مطلوب از میان افکار و اندیشه های مختلف و رقیب قرار گیرد؛ بدین گونه که نشان دهد کدام نظریه می تواند پاسخ گوی این ضرورت باشد. ضرورت «گفتمان فقه حکومتی» از چند منظر قابل طرح است که می توان آن ها را در امتداد یکدیگر بیان نمود؛ از این روی از منظر «فلسفه تاریخ» آغاز نموده و سپس با بحث «حکومت دینی» و «انقلاب اسلامی»، ضرورت پرداختن به فقه حکومتی را نتیجه می گیریم.
شناخت نخبگان فکری و شیوه عمل آن ها در ایران پس از انقلاب
پر واضح است که شناسایی نخبگان از غیرنخبگان در حوزه جامعه بدون شناخت نخبگان فکری و شیوه عمل آنها در ایران پس از انقلاب ممکن نیست. می توان گفت که نخبگان فکری کسانی هستند که اندیشه و فکر، روش های بهینه، تئوری، آینده نگری و دور اندیشی تولید می کنند. این نخبگان روش های عقلایی تحقیق اهداف را مشخص می کنند و روشنفکران، دانشگاهیان، نویسندگان، اصحاب مطبوعات و محققین جزء این گروه نخبه به حساب می آیند. به هرصورت بعد از انقلاب اسلامی ایران تحولات گوناگونی به وقوع پیوست، که از جمله انها می توان تغییر در وضعیت اجتماعی نخبگان فکری را دانست. این پژوهش در صدد بررسی و شناخت نخبگان فکری و شیوه عمل آنها در ایران پس از انقلاب است تا به پاسخ این سوال برسد که اساسا ما می توانیم به نخبگان فکری پس از انقلاب اسلامی قائل باشیم؟ روش تحقیق ما در این مقاله با توجه به نظریه پاره تو و دیگر اندیشمندان نظریه نخبگان است و روش تحلیل این مقاله نیز تحلیلی-توصیفی می باشد.