مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
بخارا
حوزه های تخصصی:
«خواتین» و نقش سیاسى - اجتماعى آنان در تاریخ اسلام(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
جغرافیای تاریخی سمرقند و بخارا
حوزه های تخصصی:
سمرقند و بخارا، از شهرهای هویتدار و حادثهساز شرق اسلامیاند که در درازنای تاریخ برجسته خود فراز و نشیبهای گوناگون را پیموده و تاریخ و ادب از آنها به افتخار یاد کردهاند. این دو شهر بزرگ از مهمترین شهرهای ماوراءالنهر به شمار میروند که همواره با اسطورهها و تاریخ ایران همراه بوده و شاعران، عالمان و دانشمندان نامدار پارسیزبان فراوانی در دامان خود پروردهاند.
بیگمان، شناخت بهتر و روشنتر ویژگیهای طبیعی و جغرافیایی و پیشینه تاریخی این شهرها، زمینه درک بهتر دگرگونیهای سیاسی ـ اجتماعی و اقتصادی آنها را فراهم خواهد آورد. این پژوهش با ارزیابی جغرافیای تاریخی سمرقند و بخارا، اهمیت سیاسی، فرهنگی و تاریخی آنها را برمیرسد.
نوادگان سید اجل در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سید اجل شمس الدین عمر بخاری، از بخارا برخاست؛ اما از آنجا که بخارا و بهطور کلی منطقه ماوراءالنهر از روزگار فروپاشی سامانیان در دست سلسله ترکنژاد قراخانیان قرار گرفت و این وضعیت کمابیش تا حمله مغول به ایران ادامه داشت، آگاهیهای کمی از آن دیار در منابع فارسی زبان باقی ماند. چنانکه ایرانیان تنها از طریق نوشته های رشیدالدین فضلالله که تقریباً با سید اجل معاصر بود، با وی آشنا شدند و ظاهراً در ایران کسی چیزی بیش از آن درباره این وزیر ایرانی تبار مغولان چین نمی دانست. بهطور طبیعی، هرچه از روزگار زندگانی سید اجل گذشت به علت استقلال ایران و جدایی ایلخانان ایران از خاقانان مغولی چین و جغتاییان حاکم بر فرا رود این اطلاعات کمتر نیز شد. به طوری که وقتی یکی از نوادگان سید اجل در ایران قرن 10ق/16م به ذکر نسب خود تا به سید اجل بخاری پرداخت، کمتر کسی متوجه شد که منظور از این نیای بزرگ کیست؛ یا اگر هم شد در منابع بعدی بازتابی نیافت. در روزگاران جدید و معاصر نیز به علت جدایی مطالعات ایرانشناسی از پژوهشهای مربوط به چین و عدم آشنایی این دو ملت کهنسال از زبان یکدیگر، این فرصت بهدست نیامد و ظاهراً کسی متوجه وجود نوادگانی از سید اجل در ایران نگردید. مقاله حاضر بر آن است تا به معرفی نوادگان وی در ایران بپردازد.
پایگاه سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی زنان در دوران سامانیان
حوزه های تخصصی:
در تاریخ ایران بعد از اسلام، با اطمینان تمام می توان دوران حکومت سامانیان را عصر زرین حیات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایرانیان دانست. با این حال در عهد آن سلسله ی نیکنام و فرهنگ گستر و در روزگاری که تمدن ایرانی _ اسلامی در اوج شکوفایی خویش بود، از حضور مؤثر و فعال زنان در عرصه های گوناگون سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، چندان اثری دیده نمی شود. هر چند انزوای زنان در جامعه ی متعالی عهد سامانیان خود به تنهایی شگفت آور است، اما هنگامی که بر نقش بارز سیاسی و اجتماعی زنان در خاستگاه سامانیان، فرارود (ماوراءالنهر)، قبل از ظهور آن سلسله آگاهی می یابیم، این شگفتی با تاسف همراه می گردد. در این مقاله با استناد به اطلاعاتی نمونه وار از پایگاه ارزشمند سیاسی و اجتماعی زنان فرارود در ادوار قبل از تشکیل سلسله ی سامانی سخن به میان آمده است. همچنین، با توجه به اطلاعات موجود، نقش زنان در مسائل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی عهد سامانیان مورد بررسی قرار گرفته است. متاسفانه، از مقایسه ی منزلت زنان فرارود پیش از تشکیل حکومت سامانی و موقعیت آنان در دوران زمــام داری آن سلسله ، به سیر قهقرایی شان سیاسی و اجتماعی زنان پی می بریم.علت انزوای نامطلوب سیاسی و اجتماعی زنان در عهد سامانیان از موضوعات مهمی است که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است.
خاتون بخارا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی شخصیت و زندگی خاتون بخارا، اولین و آخرین زنی که بر منصب بخاراخداتی نشست و هم زمان درگیر رقبای داخلی و حملات پی در پی فاتحان عرب بود، اطلاعاتی ارزشمند درباره حیات سیاسی و اجتماعی بخارا به دست می دهد. داستان روابط عاطفی خاتون با سعید بن عثمان، فرمانده عرب که در شعری برجای مانده، به رغم ابهاماتش دارای ارزش ادبی و تاریخی فراوان است. در این نوشتار ضمن گزارش تلاش های محققان معاصر در خوانش این شعر، سعی شده با لحاظ پاره ای ازحوادث تاریخی و برخی ملاحظات زبانی، خوانش دیگری از این شعر ارایه شود.
قصیده بوی جوی مولیان در نیشابور سروده شده است نه هرات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قصیده مشهور رودکی (بوی جوی مولیان آید همی) با داستانی که نظامی عروضی سمرقندی در چهار مقاله درباره علّت ایجاد آن ذکر کرده است، در نزد تذکره نویسان و مورّخان قدیم و جدید بحث های بسیاری برانگیخت. عده ای هرات و برخی مرو را محل سرایش این قصیده ذکر کرده اند. برخی از قدما نیز اساساً در اصالت و تأثیر گذاری این قصیده بر امیر نصر تردید کردند و حتی بعضی از بزرگ ترین محقّقان معاصر نیز بدرستی نتوانستند برای منشاء این قصیده شهر خاصی را ذکر کنند و فقط با اظهار تردید خود نسبت به اقوال پیشینیان بدون معرفی کردن نام شهرِ خاصی، از آن گذشتند. در میان مؤلّفان و محقّقان قدیم اشخاصی مثل گردیزی و حمدالّله مستوفی و إبن اثیر و نرشَخی و دولتشاه سمرقندی و جامی و رضا قلی خان هدایت و از بین معاصران نفیسی و عبدالغنی میرزایف و فروزانفر و محمد معین و تنی چند در مورد این قصیده بحث کرده اند. نگارنده ضمن نقد و تحلیل آراء گذشتگان و معاصران، خود درباره محل سرایش این قصیده نظر ویژه ای دارد که تفصیل آن در این مقاله آمده است.
امیر حیدر منغیت در متون تاریخی ماوراءالنهر
امیر حیدر از پادشاهان سلسله منغیتیه بخاراست و حوادث مهمی در دوران حکمرانی او در بخارا ، سمرقند ، خوقند و مرو رخ داده است ؛ از جمله مسئله مرو ، شورش بابایی پروانه چی یوز ، شورش ایلتزر و شورش حاکمان کین گس را می توان نام برد . از دیگر مسائل دوران او می توان به مناسبات وی با قاجاریان و تسخیر مرور و ویرانی سد آن اشاره کرد که در این مقاله در مورد این مسائل به بحث خواهیم پرداخت ...
راهبرد نظامی سلطه اعراب بر فرارود در ایران شرقی (96 ـ 86 قمری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از سال 31 قمری که نخستین مهاجمان عرب وارد خراسان شدند تا سال 86 قمری که قتیبه بن مسلم باهلی از طرف حجاج بن یوسف ثقفی عامل خراسان گردید، هر چند اعراب بر تمامی خراسان تسلط یافته بودند، ولی در فراسوی جیحون کاری از پیش نبرند. اقدامات انجام گرفته تا این زمان در فرارود چیزی بیش از یکی دو حمله کوتاه مدت توسط عبیدالله بن زیاد و سعید بن عثمان نبود که البته برخی پژوهشگران در آن هم تردیدهای جدی دارند. حکومت های محلی (دولت ـ شهرهای) تخارستان، چغانیان، بخارا، سمرقند، خوارزم، چاچ و فرغانه با یک وضعیت چند فرهنگی، ادیان مختلف بودایی، زرتشتی، مانوی، نستوری و یهودی را در خود جای داده و دهقانان و بازرگانان نیرومندترین قشرهای اجتماعی این جامعه بودند. در این تحقیق، مسأله اصلی این است که اعراب در فتح فرارود، به عنوان مهم ترین سرزمین ایران شرقی، با توجه به ویژگی های جغرافیایی، فرهنگی و اجتماعی این منطقه، چه راهبرد نظامی را به کار بستند. پژوهش حاضر با بهره گیری از روش تحقیق تاریخی و مبتنی بر اسناد و مدارک اصلی انجام گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که حجاج و قتیبه دارای راهبرد نظامی چند جانبه با ابعاد سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بودند که در یک دهه با تکیه بر سیاست مدبرانه حجاج و قدرت نظامی قتیبه شرایط را برای سلطه اعراب مسلمان و تثبیت حاکمیت اسلا می در فرارود فراهم آوردند.
ساخت دفاع شهری ماوراءالنهر در قرون نخستین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تلاش برای دستیابی به امنیت به عنوان یکی از مهم ترین نیازهای انسان در طول تاریخ، با انواع وسایل دفاعی صورت می پذیرفت. اقدامات دفاعی که به منظور تضمین استقلال، حفظ تمامیت و امنیت ارضی و حراست از مردم خود در مقابل هرگونه تهاجم دشمن صورت می گیرد، به دو صورت نظامی و غیرنظامی است که امروزه به ترتیب دفاع عامل و دفاع غیرعامل نامیده می شود. اقدامات دفاع غیرعامل که در تأمین امنیت شهرها امری مهم محسوب می شود، نیازی به به کار گیری مستقیم سلاح ندارد، بلکه شامل اقدامات از قبل پیش بینی شده برای مقابله بدون درگیری با دشمن است تا ضمن بالابردن هزینه های دشمن، موجب افزایش قدرت دفاعی نیروهای خودی گردد. در این راستا، با توجه به موقعیت استراتژیکی ماوراءالنهر که قرون متمادی با یورش های متعددی به ویژه از سوی ترکان مواجه بوده است، رعایت اصول دفاع غیرعامل در ساختار شهری، به صورت ایجاد استحکامات شهری و مرزی امری لازم بوده است. بخارا و سمرقند به عنوان مهم ترین شهرهای این منطقه دارای عناصر دفاع غیرعاملی چون ارگ، شارستان، ربض، برج و بارو، دروازه و ... بوده اند، که بررسی این ساختار در قرون نخستین اسلامی موضوع مقاله حاضر است.
علل بنیانگذاری سلسله محلّی آل مازه در بخارا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال 482 ق، قراخانیان (آل افراسیاب) که از سال 395 ق، بر ماوراءالنهر (فرارود) حکومت داشتند، ناگزیر به اطاعت از سلطان ملکشاه سلجوقی (حک: 485-465ق) شدند. هنگامی که سلطان سنجر سلجوقی (حک: 552-511ق) امارت خراسان را برعهده داشت (حک:511-490ق) نخست، حکومت سمرقند را به خواهرزاده اش محمد ارسلان خان ـ که پدرش از دودمان قراخانی بود ـ واگذار کرد و چندی بعد منصب قاضی القضاتی و عالی ترین مقام مذهبی را همراه با ریاست شهر (صدر) بخارا، به برادر همسر خود که روحانی برجسته ای به نام عبدالعزیز بن عمر بن مازه بود، بخشید. از آنجا که مناصب یاد شده در خاندان عبدالعزیز بن عمر بن مازه موروثی شد، سلسله محلّی آل مازه (آل برهان) در بخارا تأسیس گردید که تا اواخر حکومت خوارزمشاهیان (617-490ق) پایدار بود. در این پژوهش، بر اساس منابع و تحقیقات معتبر تاریخی، با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی، پس از نگاهی گذرا به سلسله قراخانی ومناسبات آنان با سلجوقیان، نخست علل بنیانگذاری سلسله آل مازه و سپس اهداف سنجر بن ملکشاه از آن اقدام مورد بررسی قرار گرفته است. در پایان، بر اساس داده های ارائه شده در چارچوب مقاله، با توجه به فراز و نشیب های چشمگیر در روابط سلجوقیان و قراخانیان، در یک نتیجه گیری کلی، وضعیت آل مازه در مناسبات دو حکومت یاد شده، آشکار گردیده است.
زیرساخت منظرین؛ نقش شبکه آبی بر ساختار شهر بخارا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرهای مختلف سرزمین ایران با توجه به بستر و شرایط جغرافیایی و طبیعی شان از منابع آبی موجود به شیوه هایی متفاوت بهره برده اند. در این میان یکی از پیشرفته ترین و توسعه یافته ترین سیستم های آبرسانی، شبکه آبی شهر بخارا است که امروز همچنان بقایای کالبدی اجزای آن یکی از مهم ترین مؤلفه های شکل دهنده به منظر هسته تاریخی این شهر به شمار می رود. این نوشتار تلاش می کند با واسازی ساختار شهر و سیستم آبی، جنبه های مختلف پیوند فیزیکی شبکه آبی با ساختار شهر را به تفکیک شناسایی کند. شبکه آبی بخارا در ابتدای شکل گیری به عنوان سیستمی برای آبیاری اراضی ربض مورد استفاده قرار گرفته ولی با توسعه شهر به بیرون دیوار شارستان، ارتباطی دوسویه با توسعه شهر بخارا پیدا کرده است. نکته کلیدی که سیستم آبی بخارا را از سایر شهرهای حوزه سرزمینی ایران متمایز می کند و حضور آب را به یکی از مهم ترین مؤلفه های منظر شهر تبدیل می کند، دستورالعملی است که به نحوه حضور اجزای سیستم آبی در شهر بخارا حاکم بوده و طی 10 قرن توسعه شهر در توسعه شبکه آبی همچنان دنبال می شده است. این دستورالعمل در دو حوزه زیباشناسی بصری و کالبدی ـ فضایی و نحوه مکان یابی مؤلفه های سیستم آبی در سطح شهر بخارا رعایت می شده است و موجب شده این سیستم و مؤلفه های آن در لایه های مختلف با ساختار فضایی، کارکردی، عملکردی و فعالیتی شهر پیوند داشته باشند. همین پیوند چندلایه با ساختار فیزیکی و عملکردی شهر سبب شد تا در مسیر برنامه مرمت و احیاء بافت تاریخی شهر بخارا به ویژه در دهه 90 میلادی، با اینکه تنها هشت حوض (از حدود 100 حوض) این سیستم باقی مانده و برنامه مرمت نیز به احیاء ابنیه و تک بناهای باارزش بافت استوار شده بود، این هشت حوض به صورت ضمنی و ناخواسته احیاء شوند و به واسطه زبان مشترک حاکم بر فضاسازی و ساخت کالبدی شان نقشی فعال در منظر تاریخی بخارا پیدا کنند.
بررسی رویکرد روابط خارجی امیر شاه مراد، سل ان منغیت،با ایران براساس متون ماوراءالنهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سلسله منغیتیه از بازماندگان مغول بعد از عقب نشینی از مناطق اروپایی روسیه بودند که به نواحی
جنوبی تر آمدند و در ماوراءالنهر خان نشینی را تشکیل دادند که 188 سال دارای قدرت بودند. این
سلسله، سرانجام، با تأسیس جمهوری سوسیالیستی در بخارا و گریختن عالم خان،آخرین امیر آنان، به
افغانستان سقوط کرد. امیر شاه مراد، مشهور، به امیر معصوم از حاکمان این سلسله بود که با جلوس بر
تخت سلطنت، به سرکوبی مخالفان داخلی پرداخت و با برقراری امنیّ ت و اصلاحاتی که انجام داد،
تجارت در عصر او رونق یافت؛ اما از آنجا که فردی قدرت طلب بود برای گسترش قلمرو حکومتی
خود و با استفاده از اوضاع نابسامان ایران چند بار به ایران لشکر کشید.او سرانجام بند مرو را ویران
کرد و چون سنّی متعصبی بود راه عداوت با شیعه و آزار و قتل و غارت آنان را در پی گرفت. این
مقاله، ضمن بیان شرح حال وی، به بررسی رویکرد روابط خارجی او با ایران و جدایی مرو براساس
متون خطی ماوراءالنهری بازمانده از آن دوران خواهد پرداخت.
سیستم آبی بخارا به عنوان زیرساخت منظرین شهر مروری بر ظهور و انحطاط یک شبکه منظرین درون شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در طی قرن ها شهرهای فلات ایران در پیوندی عمیق و متقابل با شبکه ها و منابع آبی شکل گرفته، پایدار شده و توسعه یافته بودند. امروز بازخوانی پیوند و رابطه چندوجهی و چندعملکردی این زیرساخت ها با شهر و استخراج اصول حاکم بر آن ما را در بازتعریف رابطه تک بعدی حاکم بر شبکه های انتقال آب، به عنوان گونه ای از شبکه های زیرساختی مدرن، باکلان شهرهایمان یاری می کند.
یکی از پیشرفته ترین نمونه های پیوند همه جانبه شهر و سیستم آبی، در شمال شرق ایران (ازبکستان کنونی) و در شهر بخارا شکل گرفته است. سیستمی توسعه یافته براساس بهره گیری از آب های جاری که امروز نیز باوجود نابودی تقریباً 90 درصدی، بازمانده های آن در بافت قدیم شهر، مهم ترین مؤلفه های منظر شهر بخارا به شمار می روند. اینکه چگونه این شبکه آبی به زیرساختی منظرین2 برای شهر تبدیل شده و نقشی چندوجهی در شهر و زندگی شهروندان داشته است و اینکه چگونه این شبکه در طول 10 قرن گذشته به صورتی پایدار در شهر حضورداشته و سیستم وار با توسعه شهر توسعه یافته است، سؤالاتی هستند که این نوشتار با پژوهش در مکتوبات و مستندات موجود در باب بخارا از قرن 10 تا 21 میلادی در پاسخ به آنها می کوشد و تلاش می کند با یافتن جنبه های مختلف پیوند این شبکه با ساختارهای فضایی - کالبدی و فعالیتی شهر از یک سو و ساختارهای ذهنی مردم بخارا از سوی دیگر، اصول حاکم بر شکل گیری و توسعه شبکه آبی بخارا را بیابد. نتایج این بررسی دو نکته مهم و مرتبط با هم را در مورد شبکه آبی شهر بخارا نشان می دهد : نخست اینکه شبکه آبی شهر بخارا در لایه های مختلف، ارتباط تنگاتنگ و عمیقی را با ساختار فضایی و اجتماعی شهر (زندگی عینی و ذهنی شهر و شهروندان و حوزه های شخصی و عمومی زندگی) برقرار ساخته و همین مسئله موجب شده بوده است که این شبکه نقشی کلیدی را در درک شهر بخارا بازی کند و از یک شبکه زیرساختی با نقش معیشتی و خدماتیِ صرف به شبکه ای منظرین با نقش سمبولیک برای شهر بخارا ارتقا یابد. دوم اینکه نیاز کارکردی به این شبکه، شرط لازم در پیوند و حضور مؤلفه های شبکه آبی در فضاهای شهری و زندگی مردم بخارا بوده است و نه شرط کافی. پیوند ذهنی این شبکه و مؤلفه های آن با مردم و زندگی آنها نحوه و کیفیت حضور پایدار مؤلفه های شبکه را در شهر بخارا تضمین می کرده است.
بخارا و نقش سامانیان در شکوفایی آن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
شهر بخارا، پیش از ورود اسلام به ماوراء النهر، از جایگاه ویژه ای در امور اقتصادی، ارتباطی و فرهنگی برخوردار بود. این شهر، پس از انتخاب به عنوان پایتخت سامانیان و با توجه به سیاست های فرهنگی و اجرایی آنان، رشد قابل توجهی یافت. سامانیان توانستند با تکیه بر جایگاه معنوی خلافت عباسی و ایجاد امنیت و ثبات و آرامش در حوزه های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، این شهر را به «قبةالاسلام» و مرکز دینی و مدنی در شرق جهان اسلام، تبدیل نمایند. جایگاه بخارا و نقش فعالیت های سامانیان در رونق و آبادانی این شهر، مسئله اصلی این مقاله می باشد که به روش توصیفی، مورد بررسی قرار گرفته است.
سنیان و شیعیان بخارا؛ از نزاع تا همگرایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بخارا مهم ترین شهر ماوراءالنهر در دوره اسلامی است که در سال های پایانی دهه سوم قرن چهاردهم هجری شاهد یک درگیری مذهبی گسترده بین شیعیان و اهل سنت بود. این درگیری که به بهانه بدعت خوانده شدن مراسم عزاداری شیعیان در سال 1328ه .ق و به رهبری «آستانه قول قوش بیگی» به عنوان نماینده اقلیت شیعه و «برهان الدین» به عنوان نماینده اکثریت سنی و محتسب شهر آغاز شد، ریشه در زمینه های سیاسی و اجتماعی و قومی پیشین داشت که مهم ترین آن ها را می توان این گونه برشمرد: دامن زدن به تعصب دینی از سوی برخی حاکمان، ضعف قدرت مسلمانان در ماوراءالنهر و سوء استفاده غیرمسلمانان برای دست اندازی به سرزمین های مسلمان نشین، افراط گرایی مذهبی از سوی شیعیان و اهل سنت ماوراءالنهر، اختلاف های قومی و رقابت های سیاسی در شهر بخارا. پیش از سلطه اتحاد جماهیر شوروی، این نزاع مهار شد و شیعیان و اهل سنت بخارا دوباره به زندگی مسالمت آمیز خود روی آوردند. این نوشتار، ضمن بررسی تاریخی چگونگی و چرایی این واپسین نزاع سنی شیعی در بخارا پیش از گسترش موج ملی گرایی و سلطه روس ها، به این نتیجه رسیده است که مسلمانان ماوراءالنهر باید با دوراندیشی و افزایش آگاهی دینی خود، مصالح امت اسلامی را حفظ کنند و به تقویت همگرایی بپردازند.
جغرافیای تاریخی سغد در دوره اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایالت سغد به عنوان مهم ترین ایالت ماوراءالنهر، به ویژه دو شهر بزرگ آن یعنی سمرقند و بخارا از تمدنی کهن و میراث فرهنگی درخشان برخوردار بود. هخامنشیان، سلوکیان، اشکانیان، کوشانیان، هیاطله ، ترکان و ساسانیان در این منطقه حکومت کرده اند. در فاصله سقوط ساسانیان (652م) و فتح ماوراء النهر توسط مسلمانان (نیمه دوم قرن اول هجری)، دولت شهرهای سغدی درخشیدند و میراث فرهنگی ساسانیان را به دوش کشیدند. در این زمان، سرزمین سغد به دو بخش سغد بخارا و سغد سمرقند تقسیم می شد. همزمان با ورود اسلام، اداره سرزمین های ماوراء النهر از جمله سغد، در دست فرمانروایان محلی بود که از استقلال نسبی سیاسی بهره مند بودند و به سغدشاه، اخشید، ورخومان، طرخون و غورک نام بردار بودند. با تشکیل حکومت سامانیان (279- 389ق)، ایالت سغد یکپارچه زیر سیطره و امارت آن ها درآمد. سغد تا روزگار مغولان پررونق بود اما پس از حمله مغول، اهمیت و جایگاه خود را از دست داد. عصر فترت حکومت تا برآمدن تیمور نیز ادامه روند خرابی این سرزمین بود .این نوشتار بر آن است تا با بیان جغرافیای تاریخی ایالت سغد، اوضاع طبیعی و پیشینه سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی آن را بررسی کند.
بررسی روند قضایی و دادرسی در منطقه فرارود در آستانه تهاجم روس ها مطالعه موردی: خان نشین بخارا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال دهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۶
91-112
حوزه های تخصصی:
هدف عمده این نوشتار فهم مؤلفه های اصلی در شکل گیری رویه ها و سازوکارهای نظام قضایی منطقه فرارود پیش از تسلط روس هاست. منطقه فرارود در این دوره بیشتر تحت حاکمیت سه خان نشین بخارا، خوقند و خیوه قرار داشت. حکومت منغیت ها (1199-1339ق.) در بخارا نسبت به سایرین به لحاظ تأثیرگذاری منطقه ای از اهمیت بیشتری برخوردار بود. به همین دلیل این خان نشین در نقطه کانونی این تحقیق قرار دارد. بر این اساس تلاش شده است تا ضمن بررسی وی ژگی های قضایی منطقه فرارود به این پرسش پاسخ داده شود که ساختار و رویه های قضایی خان نشین بخارا در دوره حکومت منغیت ها از چه الگوهایی تبعیت می کرد؟ پاسخ آغازین ما به این پرسش این است که در سازوکار دستگاه قضا، قدرت فزاینده خان، الگوهای دینی و برخی باورهای سنتی حائز بیشترین تأثیر بودند. یافته های پژوهش نشان می دهد اقتدار شخص خان در کنار دو عنصر سنت و مذهب بارزترین الگوهای حاکم بر ساختار قضایی جامعه فرارود بودند. در عین اینکه نظام های اجرایی قضایی در مناطق یکجانشین از چارچوب های نسبتاً متفاوتی با ساختارهای قضایی گروه های کوچ رو تبعیت می کردند.
زیرساخت آبی بخارا نمونه ای از ارتقای سیستم آبی به زیرساخت منظرین
منبع:
هنر و تمدن شرق سال سوم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۸
33 - 46
حوزه های تخصصی:
زیرساخت های آبی در شهرهای حوزه فلات ایران بدون شک از قابل توجه ترین مؤلفه های منظر شهری به شمار می روند؛ مؤلفه هایی که متناسب با نوع سیستم آبی با نمودهای مختلفی در منظر و ساختار شهرهای ایران ظاهر شدند و نقشی چندبعدی در ساختار شهر بازی می کردند. امروز بازخوانی تاریخی نحوه ظهور و حضور رابطه چندوجهی و چندعملکردی این زیرساخت ها با شهر و استخراج اصول حاکم بر شکل گیری و توسعه آن، می تواند ما را در بازتعریف رابطه تک بعدی حاکم بر زیرساخت های آبی مدرن شهرهای امروز یاری کند. یکی از پیشرفته ترین نمونه های پیوند همه جانبه شهر و سیستم آبی، در کشور ازبکستان و در شهر بخارا شکل گرفته است. سیستمی توسعه یافته براساس بهره گیری از آب های جاری که امروز نیز، با وجود نابودی تقریباً 90 درصدی، بازمانده های آن در بافت قدیم شهر، مهم ترین مؤلفه های منظر شهر بخارا به شمار می روند. سؤال اصلی این نوشتار نه نحوه شکل گیری، بلکه نحوه و چرایی تداوم حضور سیستمی آبی در سطح شهر است؛ سیستمی که با هوشمندی کامل در پیوند چندجانبه با شهر بخارا توسعه یافته بود و به زیرساختی منظرین برای شهر تبدیل شده بود. به این منظور این پژوهش با برشمردن اصول حاکم بر شکل گیری و توسعه شبکه آبی بخارا در طی 10 قرن دوران اوج حضورش در شهر بخارا، در سنجش معکوس با زمینه های زوال و انحطاط سیستم در آغاز قرن 20، زمینه های تبدیل زیرساخت آبی بخارا به زیرساخت منظرین برای شهر بخارا را مورد پژوهش قرار می دهد. نتایج این بررسی دو نکته مهم و مرتبط باهم را در مورد شبکه آبی شهر بخارا نشان می دهد : نخست اینکه شبکه آبی شهر بخارا در لایه های مختلف، ارتباط تنگاتنگ و عمیقی را با ساختارهای کالبدی و اجتماعی شهر در مقیاس های متنوع (از عمومی تا خصوصی) برقرار ساخته و همین مسئله موجب شده است که این شبکه نقشی کلیدی را در درک شهر بخارا بازی کند و از یک شبکه زیرساختی با نقش معیشتی و خدماتیِ صرف به شبکه ای منظرین با نقش سمبولیک برای شهر بخارا ارتقا یابد. دوم اینکه نیاز کارکردی به این شبکه، شرط لازم در پیوند و حضور مؤلفه های شبکه آبی در فضاهای شهری و زندگی مردم بخارا بوده است و نه شرط کافی تداوم حضور آن. در واقع پیوند ذهنی میان این شبکه و مؤلفه های آن با مردم و زندگی آن ها به صورت مستقیم بر نحوه و کیفیت حضور پایدار شبکه آبی بخارا و مؤلفه های شکل دهنده به آن تأثیرگذار بوده است.
بررسی تاریخی بخارا و سمرقند از ورود مسلمین تا پایان عهد امویان(41 – 132 ه.ق)
حوزه های تخصصی:
پس از ورود اعراب مسلمان به خراسان و سکونت قبایل مختلف عرب در این سرزمین، آنان برای اولین بار با سرزمین های آن سوی جیحون و یا به قول خودشان ماوراءالنهر آشنا گردیدند. حاکمان عرب خراسان از این زمان به بعد، هر از گاهی به شهرهای بخارا و سمرقند لشکر می کشیدند و پس از گرفتن غنایمی چند، خیلی سریع به خراسان باز می گشتند. اما این سیاست در زمان عبدالملک خلیفه اموی و عامل او در عراق یعنی حجاج بن یوسف تغییر یافت. آنان در صدد حضور مستمر و دائم در آن سوی جیحون برآمدند. بنا براین حجاج برای تحقق این هدف، قتیبه بن مسلم باهلی را نامزد حکومت خراسان نمود. قتیبه بن مسلم در مدت ده سال حکومت خود، بین سال های 86 تا 96 ه ق با لشکرکشی های پردامنه و مداوم خود، سرزمین ماوراءالنهر را به قلمرو مسلمین الحاق نمود. او در این سال ها توانست ابتدا شهرهای بیکند، بخارا، خوارزم و سپس سمرقند را با نیروی خستگی ناپذیر خویش فتح نماید و به منتهی الیه این سرزمین یعنی ساحل سیحون و نواحی چاچ و فرغانه پای بگذارد. قتیبه بن مسلم علاوه بر فتح این شهرها با تشویق مردم بومی منطقه به پذیرش دین اسلام حتی با تعیین جوایز مالی و پرداخت درهم در قبال برگزاری نماز، جای دادن اعراب در منازل بومیان و استفاده از مردم بومی به عنوان یک نیروی جنگی در سپاه خود، هم به استقرار دایمی اعراب در شهرهای ماوراءالنهر مانند بخارا و سمرقند و هم به نزدیکی و تعامل مناسب دو قوم عرب و ایرانی توجه نمود. با فتوحات گسترده قتیبه بن مسلم و تدبیر و سیاست های او، برای اولین بار اعراب توانستند حکومتی با ثبات در این شهرها داشته باشند. در این مقاله به بررسی چگونگی پذیرش اسلام توسط مردم بخارا و سمرقند در دوره اموی و تعاملات مردم با حاکمان اموی پرداخته می شود.