مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
حکیم سبزواری
منبع:
تأملات فلسفی سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۸
107 - 129
حوزههای تخصصی:
سبزواری یکی از حکمای تاثیر گذار دوره قاجار است. ویژگی روش حِکمی سبزواری که در روش تأویلی او نیز تأثیر گذار بوده است، همراهی حکمت متعالیه و حکمت اشراق است. وی در یک تغییر روشی در صدد است تا با تفسیر باطنی و تأویل روشمند آراء و مبانی این دو جریان حِکمی و فلسفی حقیقت مورد نظر حکیمین متألِّه ( سهروردی و صدرا) را بدون اندک ناسازگاری و تعارض و در عین هماهنگی و هارمونی ارائه کند. لذا از ویژگیهای مهم تأویلات حکمی سبزواری، تلفیقی روشمند از مبانی حکمت متعالیه و حکمت اشراق است. مسأله پژوهش، بررسی تأویلات جامع(وجود شناختی و معرفت شناختی) بر اساس مبانی نوری و وجودی منسجم از آب به عنوان نخستین از مطهرات و تأویلات مشابه از سایر مطهرات( آفتاب و آتش)، ارائه مصادیق عینی رویکرد جمع و تلفیق علوم اسلامی در نزد حکیم سبزواری است. نتایج این پژوهش: تاویلات حکمی سبزواری از آب در عین اینکه جامع حکمتین اشراق و متعالیه است به باطن احکام شرعی و علم فقه نیز نظر دارد و به نحوی جمع بین حکمت عملی و نظری محسوب می شود. به این ترتیب و به نحو ضمنی امکان قابلیت حکمت (حکمت اسلامی) در معنای عامّ به مثابه پل ارتباط علوم اسلامی و انسانی معاصر نیز بررسی می شود.
توجیه و تثبیت اتحاد عاقل و معقول با انگاره تجسم اعمال در دیدگاه حکیم سبزواری و نقد ایرادها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکیم سبزواری برای اثبات آموزه اتحاد عاقل و معقول ادله مختلفی را سامان داده که بر اثر اختصار و تضمین فشرده مبادی، نیازمند شرح و توجه به روش خاص حکمت متعالیه است. از این ادله، برهان مورد بررسی در این مقاله مبتنی بر این مبادی قریب است: دسته بندی انسان ها بر اساس ادراکات و ملکات، و تجسم اعمال. حکیم سبزواری انسان ها را با مقیاس کمال نفسانی و میزان فعلیت عقلی در سه گروه اصلی جای داده است: مقرّبین، اصحاب یمین و اصحاب شمال. اگرچه تبلور عقل و اتحاد عاقل با معقول، در حد اعلا، در گروه اول مشهودتر است، هر گروه اقتضائات اتحادی خاص خود را دارد که این برهان ناظر به اتحاد ملکات تجددپذیر در نفوس ناکامل یعنی گروه دوم و سوم است. بر اساس برداشت حکیم سبزواری از تجسم اعمال، نفوس ناکامل هرچند مبرّا از هیولا هستند، لیکن مبتنی بر اتحاد مُدرِک و مُدرَک، اشتغال به متبدلات و متجددات در دنیا موجب ایجاد فطرت ثانوی برای مُدرِک می گردد و در نتیجه اقتضای تجسم اعمال بروز اقتضائات ذاتی یعنی تجددپذیری و تغیر و تبدل خواهد بود. هرچند برخی تلاش کرده اند این برهان را مورد خدشه قرار دهند، در این مقاله نشان داده شده است که عدم توجه به مبانی مذکور و عدم برداشت عمیق و کامل از فضای حکمت متعالیه، آنها را دچار آسیب عدم دریافت مفاد صحیح برهان در مقام استحصال و شتاب به خدش و جرح در مقام داوری کرده است.
روایی برهان تضایف بر اتحاد عاقل و معقول در دیدگاه حکیم سبزواری و نقد شبهات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸۸
11 - 27
حوزههای تخصصی:
احیای مسئله اتحاد عاقل و معقول در حکمت متعالیه و اقامه دلیل های نو از سوی حکیم سبزواری، از سویی گویای روند رو به تصاعد خردورزی است و از سویی نشان دهنده تعلق خاطر حکمای اسلامی به واکاوی مبادی و مقاصد معرفت و شناخت انسانی است. مبادی مسئله اتحاد، در ادوار پیشاصدرایی، بیش از همه از سوی ابن سینا، واکاوی شده، و در حکمت متعالیه این مبحث به تعالی و تفوق رسیده است. حکیم سبزواری با غنی سازی همان پیش نهاده ها، با بار معنایی متعالی به اقامه برهان هایی بر مسئله اقدام کرده است. برهان تضایف یکی از براهین مسئله است که در آن انگاره «تجرد عاقل و معقول» و نسبت سنجی مفهومی بین آن دو نقش اساسی دارد. برخی از پژوهندگان، به طرح شبهات به این برهان ها دست یازیده و مسئله اتحاد را به کلی بی بنیان معرفی کرده اند. واکاوی شبهات یکی از این مقاله ها بر این برهان،پس از تبیین عناصر اصلی در دلالت برهان و نقش مؤثر آن در اثبات مسئله اتحاد، مورد اهتمام این نگاشته است.
هستی شناسی عرفانی حکیم سبزواری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت حقیقت هستی و چگونگی دست یابی به این شناخت از دلبستگی های دیرینه بشر بوده است. برخی با ابزار خِرد برخی با تجربه اعم از تجربه بیرونی و یا عرفانی در این عرصه گام نهاده اند. برونداد این تلاش ها، پیدایش مکاتب مختلف فکری خردگرا، تجربه گرا و شهودگرا بوده است. حاج ملاهادی سبزواری، شارح حکمت متعالیه صدرایی، در بررسی مسائل هستی شناسی، در آثار گوناگون خود، روش های عقلی، نقلی و ذوقی را بکار برده است. مساله و هدف اصلی این مقاله که با روش توصیفی تحلیلی انجام شده این است که وی به کدام روش دلبستگی ویژه داشته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که سبزواری در بررسی مسائل فلسفی، همچون «اصالت وجود، بداهت وجود، اعاده معدوم» و سایر مسائل فلسفی در آثاری مانند شرح منظومه، حواشی اسفار، حواشی شواهد الربوبیه و شرح الاسماء الحسنی به ساحت برهان اکتفا نکرده است، بلکه با روش ذوقی و عرفانی میان این مسائل فلسفی و مسائلی همچون عشق خداوند به موجودات، تجلی، فیض مقدس و وحدت وجود پیوند برقرار کرده است. سبزواری بر اساس نظریه عرفانی «لا تکرار فی التجلی» معتقد است که دو صورت یا دو حرکت متحقق در تجلی از حیث «تعاقب زمانی و مکانی» عینا همانند همدیگر نیستند. عشق نیز نقشی بنیادین در آفرینش دارد و اصولا عشق، سرچشمه آفرینش است.
سبزواری نکوهی در نقاب سبزواری پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۲
27 - 50
حوزههای تخصصی:
در مجموعه مقالاتی که با عنوان «سبزواری پژوهی» از سوی خانه کتاب تهران، به ادعای معرفی آرا و آثار حکیم سبزواری به طبع رسید، مقاله ای با عنوان «دادوستد حکیم سبزواری با مرده ریگ روایی گرایش های غالی» منتشر شده است. افزون بر عنوان که القاگر و متضمن پیشداوری است و به صراحت پنجه کشی آن نگاشته را به ساحت بزرگان حکمت اسلامی نشان می دهد، سراسر آن نوشتار حاوی اتهامات و شبهات و جسارت و هتاکی به اندیشه فلسفی و عرفانی و ساحت حکما و عرفای محقق به ویژه حکیم سبزواری است. آن نگاشته به بهانه نقد، مستمسکی برای تشفی جویی و ترویج ظاهرگرایی کسانی قرار گرفته که نگارنده اش از آن طیف نمایندگی می کند. روشن است که تفکر فلسفی خود پرچمدار نقد افکار است و شاکله مباحث و پژوهش ها را نقد علمی و منطقی اندیشه ها تشکیل می دهد. نقد علمی و منطقی معیارهایی دارد و با هتک حرمت فاصله بسیار دارد. این واکاوی با نگاه نقدی و تحلیلی به واکاوی مدعیات آن نگاشته، به ویژه اتهام غلو و بازکاوی معیار و مرز غلو پرداخته است.
تبیین نظریه عرفانی حکیم سبزواری پیرامون قدرت ذاتی و معیار فعل اختیاری خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۶
61 - 80
حوزههای تخصصی:
از منظر عرفانی، همه اسماء الهی در مقام کمون و بطون، اسم ذات اند. مسئله تحقیق حاضر بررسی و تعیین صفت قدرت الهی، از نظر صفت ذات یا صفت فعل بودن آن است. اگر بپذیریم قدرت از صفات ذات است، باید این مسئله را حل کنیم که صفت ذات همیشه باید ظهور داشته باشد در حالی که قدرت در همه زمان ها ظهور ندارد. شبهه ای که گاه از نظر عرفانی اینگونه پاسخ داده شده که صفت قدرت می تواند صرفاً وجود داشته باشد ولی در کمون و بطون مانده است. ملاّهادی سبزواری به علّت تمایلات عرفانی مورد دوم را می پذیرد. این پژوهش بر اساس منابع کتابخانه ای و با روش توصیفی و تحلیلی نظریه ملاّهادی سبزواری را تقریر و تبیین کرده است. یافته های تحقیق حاضر حاکی از آن است که حکیم سبزواری در مسئله «قدرت الهی» مبتنی بر تعریف لزوم مختار بودن در فعل یا ترک فعل، به یکی از دو مشکل موجَبیت خدا یا انقلاب در ذات بر نمی خورد بلکه با نگاه عرفانی، به قدیم بودن تجلّی ذاتی یعنی قدیم بودن صفات چهارگانه حیات و علم و قدرت و ربوبیت می رسد و این قِدَم ذات است نه قِدَم فعل.