مطالب مرتبط با کلیدواژه
۵۰۱.
۵۰۲.
۵۰۳.
۵۰۴.
۵۰۵.
۵۰۶.
۵۰۷.
۵۰۸.
۵۰۹.
۵۱۰.
۵۱۱.
۵۱۲.
۵۱۳.
۵۱۴.
۵۱۵.
۵۱۶.
۵۱۷.
۵۱۸.
۵۱۹.
۵۲۰.
اعتیاد
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹۱)
۱۰۹-۹۰
حوزه های تخصصی:
مقدمه: کتابخانه ها به عنوان نهادهایی فرهنگی-اجتماعی معرفی می شوند که قابلیت تأثیرگذاری بر گروه های مختلف جامعه را دارند. گروه های آسیب پذیر جامعه از جمله معتادان به مواد مخدر در معرض بیماری های متعددی از جمله اختلالات روانی هستند. در کنار درمان های دارویی، مداخلات روان شناختی مانند کتاب درمانی (استفاده از کتابخانه و کتابخوانی) نقش مؤثری در بهبود سلامت روان آنها دارد. این پژوهش با هدف تعیین تأثیر استفاده از کتابخانه در ارتقای سلامت روان در افراد بی خانمان رهایی یافته از اعتیاد انجام شده است. روش ها: این پژوهش مقطعی به روش پیمایشی در سال 1399 در مراکز طلوع شهر تهران به انجام رسید. جامعه پژوهش شامل 67 نفر از افراد بهبود یافته از اعتیاد و ساکن در مراکز طلوع بود. گردآوری داده ها باکمک پرسش نامه خود اظهاری انجام شد. روایی و پایایی پرسش نامه تأیید شد و آلفای کرونباخ 0/89 به دست آمد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که کتابخانه های کمپ بیش از رفاه عاطفی مراجعان، بر سلامت روانی تأثیرگذار است. تأثیر استفاده از کتابخانه طلوع بر رفاه روانی کمتر از حد متوسط، بر رفاه عاطفی و رفاه اجتماعی بین کم و متوسط بود. اکثر شرکت کنندگان از برگزاری کارگاه های آموزشی و خدمات ارائه شده توسط کتابخانه کمپ راضی بودند، اما از «منابع اطلاعاتی» و «فضای کتابخانه» رضایت نداشتند. اثربخشی خدمات کتابخانه بر سلامت روان مراجعان « متوسط رو به پایین» بود. نتیجه گیری: ضروری است نقش و جایگاه کتابخانه ها در ارتقای سلامت روان افراد آسیب پذیر به ویژه معتادان از طریق ارتقای خدمات اطلاع رسانی و جذب کارکنان کارآمد کتابخانه ها و اطلاعات پزشکی گسترش یابد.
شناسایی عوامل موثر در بازگشت مجدد زنان بهبود یافته از اعتیاد به مواد مخدر: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
۶۸-۴۷
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش شناسایی عوامل موثر در بازگشت مجدد زنان بهبود یافته از اعتیاد به مواد مخدر در شهر خرم آباد بود. روش: پژوهش حاضر کیفی از نوع تحلیل محتوا بود. جامعه آماری شامل زنان دارای سوابق ترک و بازگشت مجدد به مواد مخدر در سال 1399 بود. با روش هدفمند و با راهبرد انتخاب مشارکت کنندگان با حداکثر تنوع 18 نفر با در نظر گرفتن شرایط ورود به عنوان مشارکت کننده انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته بود و داده ها از طریق تحلیل محتوای کیفی تحلیل شدند. یافته ها: بر اساس تحلیل داده ها، در نهایت 4 مقوله نهایی از عوامل موثر در بازگشت مجدد زنان به مواد مخدر شامل عوامل روانی، عوامل اجتماعی، خانواده ناکارآمد و ترک ناموفق شناسایی شد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش، در پدیده بازگشت مجدد زنان به مواد، تنها یک یا چند عامل محدود دخیل نیستند بلکه این پدیده حاصل عوامل متعددی است و به نظر می رسد با آگاهی از عوامل خطر بازگشت مجدد در زنان، می توان با تمرکز بر آنها اقدامات پیشگیرانه مناسبی را انجام داد.
اثربخشی مداخله مبتنی بر امید شغلی بر افزایش امید شغلی در افراد وابسته به مواد در حال بهبودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
۲۷۸-۲۴۹
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی مداخله مبتنی بر امید شغلی بر افزایش امید شغلی افراد وابسته به مواد در حال بهبودی انجام شد. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی افراد وابسته به مواد در حال بهبودی انجمن معتادان گمنام شهرستان خمینی شهر در سال 1400 بود. از این بین، 14 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (7 نفر) و کنترل (7 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه پرسشنامه امید شغلی را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. مداخله مبتنی بر امید شغلی در 8 جلسه 90 دقیقه ای با فراوانی دو جلسه در هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که در مقایسه با گروه کنترل، میانگین امید شغلی و ابعاد آن در گروه آزمایش افزایش معنی داری پیدا کرد و این افزایش در مرحله پیگیری نیز حفظ شد. نتیجه گیری: با استفاده از آموزش مهارت های ارتباطی مؤثر در مسیر شغلی، ایجاد نگرش مثبت نسبت به خود و تقویت خودپنداره مثبت، تقویت آموزه های مذهبی و اخلاقی، حمایت های مالی و عاطفی، و استفاده از تجارب بهبود یافتگان موفق می توان امید شغلی در افراد وابسته به مواد در حال بهبودی را افزایش داد.
همبسته های مصرف مواد در دانش آموزان: فراترکیب از شواهد تجربی 2023- 2016(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
۳۶۵-۳۲۷
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف کشف و استخراج همبسته های مصرف مواد در دانش آموزان در شواهد تجربی ۲۰۱۶ الی ۲۰۲۳ انجام شد. روش: مطالعه حاضر کاربردی و کیفی بود که با استفاده از روش فراترکیب انجام شد. حوزه بررسی این مطالعه مقالات پژوهشی بین سال های ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۳ برای تحقیقات بین المللی و ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۱ برای تحقیقات ایرانی بود. با استفاده از رویکرد هدفمند و تا رسیدن به اشباع و بهره گیری از نگرش یکپارچه سازی و مدل فراترکیب سندلوسکی و باروسو (۲۰۰۷)، ۱۵۶ مقاله گزینش و پس از معیار های ارزیابی ۶۱ مقاله نهایتا انتخاب شد. داده های کیفی در قالب مقولات، مفاهیم و کد ها تحلیل و پیاده سازی و در نرم افزار 18 maxqda تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد همبسته های روان شناختی (ابعاد شناختی، هیجانی، رفتاری و شخصیتی)، خانوادگی (الگوهای ارتباطی، ابعاد والدین، جوعاطفی خانواده)، تحصیلی (هیجان های تحصیلی، ابعاد مدرسه، روابط بین فردی درمدرسه)، اجتماعی (ابعاد جامعه، ابعاد بین فردی، وضعیت اقتصادی-اجتماعی)، و تعدیل کننده (فردی، خانوادگی، اجتماعی و تحصیلی) با مصرف مواد دانش آموزان در شواهد تجربی مرتبط بودند. مقدار شاخص کاپا در این پژوهش ۸۹/۰ بود. نتیجه گیری: با توجه به ابعاد استخراج شده طراحی مداخلات، برنامه ریزی و اجرای سیاست های آموزشی، درمانی و اجتماعی به شکل سیستمی جهت کاهش مصرف مواد در دانش آموزان ضروری است.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر امید به زندگی و تصمیم گیری معتادین در حال بهبودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ پاییز (مهر) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۷
۱۴۱۴-۱۳۹۷
حوزه های تخصصی:
زمینه: اعتیاد به عنوان یکی از معضلات اساسی زندگی بشری، با پیامدهای منفی زیادی همراه است. کاربست روش هایی که منجر به افزایش امید به زندگی و کیفیت تصمیم گیری بهبودیافتگان مواد مخدر گردد از اهمیت فراوانی برخوردار است؛ درکنار شیوه های درمانی بکار رفته برای اعتیاد، تاکنون مطالعه ای به بررسی تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در ارتقای امید به زندگی و تصمیم گیری بهبودیافتگان موادمخدر نپرداخته است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر امید به زندگی و تصمیم گیری در افراد مبتلا به اعتیاد در حال بهبودی صورت گرفت. روش: این تحقیق از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه معتادین در حال بهبودی شهر یزد در سال ۱۴۰۰ بود. با روش نمونه گیری هدفمند تعداد 40 نفر انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند (20 نفر در گروه آزمایش و ۲۰ نفر در گروه گواه). برای گروه آزمایشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (هایز و همکاران، 2012) به صورت هفتگی و در قالب 8 جلسه 90 دقیقه ای اجرا شد و برای گروه گواه، درمانی صورت نگرفت. پرسشنامه سبک های تصمیم گیری اسکات و بروس (1995) و مقیاس امید اشنایدر و همکاران (1991) در مرحله پیش آزمون و پس آزمون توسط شرکت کنندگان تکمیل شد. از آزمون تحلیل کوواریانس در نرم افزار SPSS برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: طبق نتایج، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد موجب افزایش معنادار نمرات امید به زندگی و سبک تصمیم گیری عقلانی و شهودی و کاهش معنادار نمرات سبک تصمیم گیری آنی و وابستگی در گروه آزمایش شده است (0/05 P<). در نمرات پس آزمون سبک تصمیم گیری اجتنابی، بین میانگین گروه های درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و گواه، تفاوت معنی دار وجود ندارد (0/05 P>). با کنترل نمرات پیش آزمون، اثر گروه بر نمرات پس آزمون امید به زندگی معنادار است (0/00 , P= 20/16 F=). به طوری که بعد از درمان پذیرش و تعهد، نمرات امید به زندگی در گروه مداخله نسبت به گروه کنترل افزایش معنادار داشته است. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه به نظر می رسد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند در بهبود امید به زندگی و تصمیم گیری معتادین در حال بهبودی مؤثر باشد. بنابراین در حوزه درمان و پیشگیری از اعتیاد می توان از مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد برای بهبود و تقویت امید به زندگی و تصمیم گیری در معتادین استفاده کرد و آن ها را در غلبه بر آسیب های ناشی از اعتیاد به ویژه عود یاری رساند.
تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر کاهش اعتیادپذیری دانش آموزان دوره متوسطه مدارس شاهد (فرزندان ایثارگران، شهدا و کارکنان نظامی) تبریز
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۸ بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۹
65 - 75
حوزه های تخصصی:
مقدمه: سوءمصرف مواد در نوجوانی یک نگرانی عمده درباره سلامت عمومی است که با انواع متعددی از اختلالات روانی از قبیل اختلالات افسردگی، اختلالات اضطراب، اختلال بیش فعالی- نقص توجه و اختلال سلوک همراه شده است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی در کاهش اعتیاد پذیری دانش آموزان پسر مدارس متوسطه شاهد بود. روش: روش تحقیق، شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری شامل پسران دبیرستانی مدارس شاهد شهر تبریز بود که با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس، دو گروه به صورت کاملاً تصادفی و هر گروه شامل 30 نفر به عنوان گروه آزمایش و گروه انتخاب شدند.گروه آزمایش به طور منظم به مدت 8 جلسه در دوره آموزش مهارت های زندگی حضور یافتند و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه پذیرش اعتیاد استفاده شد. نتایج: تجزیه وتحلیل داده ها بیانگر آن است که آموزش مهارت های زندگی باعث کاهش اعتیادپذیری در دانش آموزان می شود. بحث: مهارت های زندگی و ارتقای آن می تواند در پیشگیری از گرایش افراد به سوءاستفاده از مواد تأثیرگذار باشد.
ارزیابی مولفه های تاب آوری هویت بهبود یافتگان اعتیاد در جامعه پذیری مجدد: مورد مطالعه مراجعه کنندگان در مراکز باز توانی ترک اعتیاد
حوزه های تخصصی:
هدف و زمینه: اعتیاد به مواد مخدر، یکی از مهمترین مشکلات عصر حاضر می باشد که گستره ای جهانی یافته، از مرزهای بهداشتی- درمانی فراتر رفته و به یک معضل اجتماعی و خانوادگی تبدیل شده است که در اکثر موارد سبب طرف شدن فرد از جامعه می گردد. لذا هدف پژوهش حاضر، ارزیابی مولفه های تاب آوری هویت بهبود یافتگان اعتیاد در جامعه پذیری مجدد: مورد مطالعه مراجعه کنندگان در مراکز باز توانی ترک اعتیاد در مناطق 4 و 6 و22 تهران) بود. روش تحقیق: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گرد آوری اطلاعات، پژوهشی توصیفی از نوع پیمایشی بود. روش اجرای این مطالعه (پس رویدادی) و نیز این مطالعه در حیطه تحقیقات کمی قرار داشت. در پژوهش حاضر جامعه شامل تمام افراد بهبود یافتگان اعتیاد در مراکز باز توانی ترک اعتیاد در مناطق 4 و 6 و22 تهران بود. روش انتخاب نمونه ها به صورت تصادفی ساده بود. از میان 2580 نفر مراجعه کننده به این مراکز تعداد 388 نفر به تصادف و با احتمال متناسب با حجم مراجعان مرکز انتخاب شدند. برای اینکار لیستی از مراکز و تعداد مراجعان آن تهیه و به روش سیستماتیک از میان آن ها 11 مرکز انتخاب شد. این مطالعه با رعایت ملاحظات اخلاقی صورت گرفت. ابزار جمع آوری اطلاعات مشخصات دموگرافیک، مقی اس تاب آوری و پرسشنامه محقق ساخته عوامل اثرگذار بر بهبود یافتگان اعتیاد بود. تحلیل داده ها توسط نرم افزار آماری SPSS 24.0 انجام گرفت. یافته ها: نتایج نشان دادند که بین میانگین نمرات تاب آوری هویت، بهبود یافتگان اعتیاد در پس آزمون تفاوت معنی داری با جامعه پذیری مجدد وجود داشت (01/0>P)، به طوری که میزان جامعه پذیری افزایش پیدا کرده بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، می توان مدعی شد که عوامل محافظت کننده محیطی، عوامل خطرساز محیطی، فرایندهای تبادلی- محیطی، در ت اب آوری در ب رابرسوء مصرف، و پیشگیری از گ رایش مجدد به اعتیاد تاثیر گذار هستند.
بررسی ابعادی از عملکرد شناخت اجتماعی در بیماران وابسته به مواد افیو نی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۰ شماره ۴۱
۴۲۰-۳۹۹
حوزه های تخصصی:
Objectives: Social cognition is composed of variety of processes that result in perception of self, others and social world. Theory of Mind (ToM) is the high level processing and analysis that organizes social cognition data by reflecting and projecting other mind states in self mind environment. Impairment in social cognition and ToM is one of the suspected problems of substance abusers, and play role in addictive behavior especially in social relations. In this study we tried to evaluate some aspects of ToM and Social Cognition among opiate addicts in comparison to normal group. Methods: We used Persian computerized version of Eyes Task (ET) and Facial Emotional Expression Recognition Task (FERT), over 52 normal person and 50 opiate addicts referred to Iranian National Center for Addiction Studies (INCAS).We also use Beck Depression Inventory II (BDI-II), Raven Progressive Matrices (RPM), Eysenck Impulsivity Questionnaire -7 (EIQ-7) and Addiction Severity Index (ASI). Findings: We found that there is a significant difference in mean score of ET task and FERT between groups (p<0.01). Also there is significant difference in mean scores of RPM, BDI, and Impulsivity subscale of EIQ between groups. Using multivariate analysis for ET & FERT scores including all possible related variables revealed that there is significant effect for Addiction (group) and RPM (Intelligence quotient) score on ET score, and Addiction & Empathy on FERT score. Conclusion: In this study opiate abusers showed significant impairment in some aspects of social cognition in relation to normal group with fixation and matching of other related variables. Results of this study should be concluded with respect to other cognitive deficits correlated to opiate abuse and brain areas involved coordinately in response inhibition, risky decision making, emotional processing and social cognition. Basic and clinical implication of "impaired social cognition" should be considered in therapeutic interventions for opiate dependents.
مشکلات روانی و نگرش به آن ها در منطقه 6 تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۰ شماره ۴۳
۲۵۶-۲۳۹
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی مشکلات روانی و نگرش خانواده های منطقه شش شهر تهران نسبت به مشکلات و بیماری های عصبی روانی انجام شده است. روش: برای اجرای پژوهش یک فرد بالای 15 سال از 1830 خانوار (586 مرد، 1244 زن) از مجموع 59112 خانوار ساکن در منطقه 6 که به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شده بودند به کمک پرسش نامه های ویژگی های جمعیت شناختی، پرسش نامه SCL-90-R و پرسش نامه نگرش بهداشت روان جامعه مورد بررسی قرار گرفتند. داده های پژوهش به کمک روش های آمار توصیفی آزمون های آماری t و تحلیل واریانس، تحلیل گردیدند. یافته ها: 535 نفر (2/29%) مشکوک به یک یا چند مشکل روانی شناخته شده اند و میزان شیوع آن در زنان (4/30%) بیش تر از مردان، (8/26%) بوده است. همچنین در ارزیابی به عمل آمده از پرسش نامه نگرش سلامت روان جامعه، درمان ناپذیر دانستن بیماری های روانی(7/20%)، مؤثر دانستن ازدواج در بهبود مشکلات روانی (4/59%) و اعتیاد آور دانستن مصرف داروهای اعصاب (4/85%) فراوانی بیش تری را نسبت به سایر موارد نشان داده است. بحث: شیوع نسبتاً بالای مشکلات روانپزشکی و وجود نگرش منفی در مورد بیماری های روانی، مصرف مواد و صرع در میان ساکنان منطقه مورد بررسی لزوم توجه بیش تر به پیشگیری و درمان این مشکلات و ارتقاء نگرش خانوارها را یادآور می شود.
علل تغییر الگوی مصرف مواد مخدر از کم خطر به پر خطر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۳ بهار ۱۳۹۲ شماره ۴۸
۲۲۸-۲۰۱
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این مقاله در پی بررسی دلایل تغییر الگوی مصرف از مواد کم خطر به پرخطر و نیز شناسایی عوامل زمینه ساز آن در بین افراد معتاد استان خراسان شمالی است. چارچوب نظری این تحقیق، شامل نظریه فشار اجتماعی، نظریه آنومی، تداعی افتراقی، کنترل اجتماعی، مدل سازگاری، تعارض اجتماعی، سرمایه اجتماعی و نظریه مبادله است. روش: تحقیق به صورت پیمایشی بوده و جمعیت آماری تحقیق را افراد سوء مصرف کننده مواد کم خطر در گذشته تشکیل می دهد که درحال حاضر الگوی مصرف را به مواد پرخطر تغییر داده اند. در بررسی به عمل آمده برای دستیابی به اطلاعات کمّی در این پژوهش، دو گروه از معتادان زندانی شده و مراجعه کننده به واحد درمانی کلینیک ثامن از شهرستان بجنورد انتخاب شدند که هر دو گروه، تغییر در الگوی مصرف داشته اند و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه ای محقق ساخته است. روش آماری استفاده شده نیز شامل رگرسیون چندمتغیره و تحلیل مسیروفی دو تک متغیره است. یافته ها: براساس یافته های این پژوهش، روند تغییرات الگوی مصرف حاکی از تغییر ماده مصرفی از تریاک به موادی مانند هروئین و حشیش و تغییر روش مصرف مواد از روش های دشواری همچون تدخین به روش های ساده تری همچون خوردن و تزریق بوده و کاهش سن مصرف مواد هم مشاهده می شود. بحث: نتایج تحقیق گویای این است که بین فشار (محرومیت) اجتماعی، تعامل با خانواده و هم بستگی در خانواده، فقر فرهنگی، ناخالصی مواد و تغییر الگوی مصرف مواد مخدر، رابطه معنی دار وجود دارد. به طور ِکلی عواملی که باعث شده تا افراد معتاد این استان از مواد کم خطر به پرخطر روی آورند، عبارت اند از: ارزان شدن مواد پرخطر، رونق کارگاه های صنعتی تولید مواد پرخطر، ناخالصی مواد کم خطر، وجود فشارهای اجتماعی همچون فقر و بیکاری در بین حاشیه نشینان، افزایش خرده فروشی مواد مخدر در محیط های آلوده و وجود فقر فرهنگی در بین برخی خانوادها و ناآگاهی آن ها از آثار تسکینی و تقویتی مواد.
مقایسه انواع کودک آزاری در افراد معتاد و عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۳ بهار ۱۳۹۲ شماره ۴۸
۲۴۵-۲۲۹
حوزه های تخصصی:
قدمه: خشونت درقبال کودکان، در نگاه اول پدیده ای فردی به نظر می رسد؛ اما باتوجه به پیامدهای انحرافی همچون سوءِمصرف مواد و الکل، فحشا، فرار از خانه، رفتارهای بزهکارانه و جرائم جنسی، همراهی خشونت درقبال کودکان و همسرآزاری و بالابردن تحمل روابط خشونت آمیز در زندگی زناشویی، پدیده ای اجتماعی و چندوجهی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه سابقه انواع کودک آزاری در افراد معتاد و عادی شهر اصفهان انجام گرفت. روش: جامعه آماری پژوهش، افراد معتاد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد در سال ۱۳۸۹ و افراد عادی بودند. نمونه های این پژوهش، پنجاه نفر معتاد و پنجاه نفر افراد عادی بودند که به شیوه نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. روش پژوهش، تحلیلی علّی مقایسه ای بود. ابزار استفاده شده عبارت است از: پرسش نامه جمعیت شناختی، مقیاس خودگزارشی کودک آزاری و پرسش نامه سلامت عمومی. داده های به دست آمده با روش آماری تحلیل پراکنش چندمتغیری (مانوا) تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد بین انواع کودک آزاری (جسمی، جنسی، عاطفی و غفلت) در گروه آزمایش و کنترل، تفاوت معنادار وجود دارد (۲۷٫۷۰=F، ۰٫۰۰۱≥P). بحث: نتایج پژوهش نشان داد که در دوران کودکی، انواع کودک آزاری در افراد معتاد بیشتر از افراد عادی بوده است.
رابطه بین شهرنشینی با اعتیاد در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۴ بهار ۱۳۹۳ شماره ۵۲
۱۱۳-۹۳
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اعتیاد مسئله است که درحال حاضر، جامعه ایران با آن مواجه است. این پدیده مشکلات عدیده ای برای مصرف کننده و در نهایت کل جامعه به بار می آورد. باتوجه به فراگیری اعتیاد به عنوان یکی از معضلات و آسیب های مهم اجتماعی و گسترش قلمرو استفاده و خریدوفروش مواد مخدر ازسویی و افزایش شهرنشینی از سوی دیگر، بررسی این دو موضوع هدف مطالعه بود و مقاله به دنبال این است که آیا شهرنشینی باعث گسترش اعتیاد شده است. روش: پژوهش از نظر ماهیت و هدف کاربردی است، روش بررسی به صورت توصیفی، تحلیلی و در نهایت تبیین می باشد. داده ها به صورت ثانویه گردآوری از مراکز رسمی از جمله مرکز آمار ایران جمع آوری شده اند. داده ها به صورت مقطعی و گاهاً سری زمانی می باشند. متغیر وابسته وضعیت اعتیاد و متغیر مستقل ضریب شهرنشینی می باشد. برای سهولت تحلیل ها و رابطه سنجی داده ها به صورت سهمی بی مقیاس سازی شده اند. مقیاس مکانی داده ها استان های کشور می باشد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که ازنظر شهرنشینی، بیشترین درصد شهرنشینی در استان های قم، تهران، البرز، اصفهان و یزد مشاهده می شود. درحالی که در استان سیستان و بلوچستان، هرمزگان، گلستان و خراسان شمالی، کمترین جمعیت در شهرها زندگی می کنند قرار داشتند. در ادامه مقایسه بین رتبه شهرنشینی و رتبه دستگیرشدگان در ارتباط با مواد مخدر در استان های کشور، نشان می دهد که با بالارفتن درصد شهرنشینی میزان اعتیاد نیز بالا رفته است نتایج: تحلیل همبستگی بین رتبه جمعیت و رتبه کشف مواد مخدر بسیار پایین است و حتی درباره کشف مرفین این ضریب 002/0- است. در ضمن سطح معنی داری نیز بیش از ۰٫۰۵ است؛ بنابراین فرضیه صفر رد می شود و بین جمعیت و کشف مواد مخدر رابطه وجود ندارد و میزان کشف مواد مخدر به عامل جغرافیایی و موقعیت ژئوپلتیک بستگی دارد.
کیفیت زندگی و ارتباط آن با مشخصات زمینه ای و ارتباطات خانواده در نوجوانان و جوانان مراجعه کننده به مراکز مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۵ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۵۷
72-57
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اعتیاد به مواد مخدر به عنوان یک مسئله زیستی، روانی و اجتماعی تمام ابعاد زندگی فرد از جمله کیفیت زندگی را تحت تأثیر قرار می دهد که در این بین، نوجوانان و جوانان در برابر این پدیده خطرناک، بیش از سایر گروهها آسیب پذیرند. پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین مشخصات زمینه ای و روابط خانوادگی با کیفیت زندگی در نوجوانان و جوانان مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد در بدو ورود و دریافت نگهدارنده انجام شده است. روش: مطالعه حاضر یک مطالعه مقطعی است که با روش نمونه گیری در دسترس در بین 137 نفر از نوجوانان و جوانان مراجعه کننده در بدو ورود به مراکز ترک اعتیاد در گروه سنی 25-12 سال در سطح شهر اصفهان انجام گرفته است. یافته ها: در میان هشت بعد کیفیت زندگی، میانگین بعد عملکرد اجتماعی از همه ابعاد کیفیت زندگی پایین تر گزارش شد (79/42=M). در مورد ارتباط مشخصات زمینه ای با کیفیت زندگی، مشخص شد که سن، وضعیت اشتغال و درآمد با کیفیت زندگی رابطه ندارد، در حالی که سن شروع اعتیاد، وضعیت تأهل، روابط خانوادگی و مشکلات خانوادگی با کیفیت زندگی رابطه دارد. بحث: افراد وابسته به مواد مخدر در بدو شروع درمان، از سطح کیفیت زندگی پایین، بخصوص در بعد عملکرد اجتماعی برخوردارند. از طرفی، توجه به مشکلات خانوادگی و روابط خانوادگی در نوجوانان و جوانان و ارتباط آن با کیفیت زندگی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بنابراین، به منظور درمان و کاهش عود مجدد اعتیاد، توجه به ابعاد مختلف کیفیت زندگی به ویژه بعد اجتماعی و ارتباطات خانوادگی از اهمیت زیادی برخوردار است.
واکاوی فقهی- حقوقی اعتیاد زوجین از منظر حقوق زناشویی
حوزه های تخصصی:
پیامد حقوقی اعتیاد زوجه، تجویز ازدواج مجدد برای زوج و پیامد حقوقی اعتیاد زوج، حق طلاق برای زن است. چالش اصلی در این باره، چگونگی ایجاد تعادل بین حقوق هریک از زوجین در فرض اعتیاد طرف دیگر است. در این نوشتار، به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع حقوقی و پزشکی موجود در این حوزه، تفاوت تأثیر اعتیاد بر توانایی جنسی زن و مرد و درنتیجه، توان ایفای وظایف جنسی واکاوی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد ازآنجاکه قوام توان جنسی مرد مبتنی بر عامل نعوظ است و یافته های پزشکی نشان می دهد که اعتیاد موجب اختلال در نعوظ می شود، اعتیاد مرد نقش اساسی در برقراری روابط زناشویی دارد و بدون نعوظ برقراری رابطه منتفی است. این وضعیت در حکم عنن بعد از عقد و از حیث فقهی و حقوقی از موجبات فسخ نکاح است درحالی که در زنان اولاً، اعتیاد نقش اساسی در توان جنسی آنان ندارد و ثانیاً، حتی با اخلال در زمان و دوره قاعدگی یا کاهش میل جنسی زن نیز از لحاظ نقش انفعالی در رابطه زناشویی، اصل رابطه منتفی نیست. بنابراین، استیفای حقوق زن یا شوهر باید بر مبنای «نوع تأثیر اعتیاد بر مرد و زن» و در پرتوی «حقوق زناشویی زوجین» تفسیر شود.
شناسایی رابطه فرسودگی شغلی و اعتیاد به کار با تعهد سازمانی کارکنان (مطالعه موردی: شرکت شهربان شهرداری تهران)
حوزه های تخصصی:
هدف کلی این تحقیق بررسی رابطه فرسودگی شغلی و اعتیاد به کار با تعهد سازمانی در شرکت شهربان شهرداری تهران بود. این پژوهش از لحاظ هدف جزء پژوهش های کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش، جزء پژوهش های توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه مورد مطالعه این پژوهش، کلیه کارکنان شرکت شهربان شهرداری تهران می باشند که تعداد آنها 500 نفر می باشد. تعداد نمونه بر اساس جدول نمونه گیری کرجسی و مورگان برابر با 217 نفر تعیین شد که به روش نمونه گیری تصادفی ساده بر اساس تعداد کارکنان انتخاب شد. روش گردآوری داده ها از نوع کتابخانه ای و میدانی بوده است. جهت گرد آوری داده ها در این تحقیق سه پرسشنامه استاندرد نعهد سازمانی آلن و مایر، فرسودگی شغلی مسلش و اعتیاد به کار اسپنز و رابینزبه درجه بندی لیکرت 5 گزینه ای (کاملاً موافقم-موافقم-نظری ندارم-مخالفم-کاملاً مخالفم) مورد استفاده قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از نرم افزار SPSS و آزمون های آمار توصیفی و استنباطی مانند آزمون کولموگروف اسمیرنوف، آزمون ضریب همبستگی پیرسون، آزمون آنوا و ازمون رگرسیون استفاده شده است. نتایج نشان داد میان اعتیاد به کار و فرسودگی شغی با ابعاد تعهد سازمانی رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد.. همچنین نتایج تحقیق حاکی از آن است که سهم تعهد سازمانی در تبیین فرسودگی شغلی و اعتیاد به کار کارکنان متفاوت است.
چالش های اجتماعی و اخلاقی قهوه خانه ها در دوران قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درهر جامعه ای برحسب ضرورت و نیاز بشری مراکزی جهت استراحت و گذران اوقات تاسیس شده است. در ایران نیز از دوره صفویه قهوه خانه با این هدف بنا گردید. این مکان از این زمان به بعد به عنوان مکان عمومی جزء بافت شهری قرار گرفت ماهیت مکان عمومی اقتضا می کند. افرادی از مشاغل و سلیقه های گوناگون فکری درآن گردهم آیند. کم کم روابط بین این افراد براثر رفت و آمد های متعدد مستحکم می شد و این ها نه تنها برخلقیات و نوع و فکر و اندیشه همدیگر، حتی برروند تحولات فرهنگی جامعه نیزتاثیر می گذاشتند. البته حضور افراد مطلوب تاثیرسازنده و به تبع آن حضور افراد نامطلوب اثرات معکوسی بر نوع رفتار و آداب مردم داشت. با عنایت به این که قهوه خانه ها در دوره قاجاریه بخشی از اماکن عمومی تاثیرگذار محسوب می شدند، این نوشتار با تکیه بر منابع و بهره گیری از روش توصیفی - تحلیلی در نظر دارد برخی کارکردهای منفی قهوه خانه را مورد کند و کاو قرار دهد از این رو سوال اصلی نوشتار از این قرار است.چه کارکردهای منفی را برای قهوه خانه های دوره قاجار می توان بر شمرد؟ داده های تحقیق نشان می دهد که قهوه خانه ها به عنوان یک مکان عمومی در دوره قاجار مورد اقبال و توجه اقشار مختلف اجتماع قرار داشتند از این رو در کنار کارکردهای مثبت خود محلی برای انواع بزه های اجتماعی نیز بودند. درگیرهای اجتماعی، بدمستی، قمار، الواطی و اعتیاد از مهمترین ناهنجاری هایی بود که در این مکان رخ می داد. در حقیقت وجود افراد نامطلوب قهوه خانه ها را مامن مناسبی برای بروز انواع خلاف ها و رفتار های بزهکارانه مبدل می کرد که قواعد اخلاقی جامعه را به چالش می کشید.
بازتاب پدیده اعتیاد در شعر معاصر
منبع:
پژوهش های نوین ادبی سال ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
233 - 256
حوزه های تخصصی:
چکیدهیکی از مضامینی که در شعر معاصر، فراوان به چشم می خورد، مسأله پناه بردن به افیون است. بسیاری از شاعران در دام این انحراف آشکار گرفتار شده و سرانجام «در غبار گم شدند». در این مقاله که با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای تدوین شده است؛ ابتدا به چگونگی ظهور این پدیده در شعر معاصر پرداخته شده و سپس انعکاس آن در شعر معاصر بررسی و تحلیل می شود. این موضوع گذشته از نتیجه آشنایی با شاعران اروپایی، نتیجه کودتای 28 مرداد و شکست خیزش ملی است. بعد از کودتای 28 مرداد روشنفکران از نظر روحی چنان در هم شکسته و سرخورده شدند که دیگر همه چیز را تمام شده پنداشته و جز تیرگی و تباهی چیز دیگری نمی دیدند؛ از این رو به دنبال دارویی میگشتند تا کمی از دردشان بکاهد و برای لحظاتی هرچند اندک، غم شکست را از ذهنشان بزداید. ناگفته نماند که این مسأله در بین شاعران دوره صفویه نیز دیده می شود و در واقع شیوع این پدیده مربوط به همین دوره است.
بررسی رابطه مصرف مواد استنشاقی بر افسردگی و افکار خودکشی
منبع:
پژوهش ملل دی ۱۴۰۲ شماره ۹۵
119-138
مواد استنشاقی گروهی از مواد زیان بار هستند که از طریق استنشاق باعث ایجاد مستی استفاده کننده می شوند. محصولات شیمیایی خانگی مانند چسب، مایعات شوینده، و رنگ از رایج ترین مواد استنشاقی هستند که مورد سوء مصرف قرار می گیرند. افرادی که با وجود اطلاع از تاثیرات منفی مواد استنشاقی قادر به عدم مصرف این مواد نیستند، معتاد به مصرف مواد استنشاقی به شمار می آیند. تشخیص اعتیاد به مواد استنشاقی دشوار است، چراکه تأثیرات آن کوتاه مدت می باشد. باتوجه به مطالب مذکور سوال اصلی مقاله این است که چه رابطه ای بین مصرف مواد استنشاقی بر افسردگی و افکار خودکشی وجود دارد؟ که می توان برای این سوال این فرضیه را مطرح نمود که مصرف مواد استنشاقی مانند بنزین، لاک و چسب مایع به مرور زمان باعث اعتیاد در افراد می شود و همین امر منجر به افسردگی و گاهی اوقات دلیل بر افکار خودکشی در فرد استفاده کننده می شود. روش بکار گرفته شده در این مقاله بصورت تحلیلی می باشد و نتیجه حاصل از تحقیق این می باشد که بهترین راه درمان اعتیاد به مواد استنشاقی، ارتباط گرفتن با اشخاص باتجربه و خبره برای مشاوره است. اعتیاد به مواد استنشاقی، مشکلی است که تنها از راه صحبت و مشاوره حل می شود. و اگر این امر توسط شخص ماهر و متخصصی انجام نشود، ممکن است فرد بیمار را دچار مشکلات بیشتری کرده و نتواند او را درمان کند
مقایسه ویژگی های شخصیتی، سلامت روان، و هیجان خواهی در بین نوجوانان دارای والدین وابسته به مواد و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۹
۱۶۰-۱۳۷
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه ویژگی های شخصیتی، سلامت روان، و هیجان خواهی بین نوجوانان دارای والدین وابسته به مواد و عادی بود. روش: روش پژوهش حاضر علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر گرگان در سال تحصیلی 1401-1400 بود. از این بین، 200 نفر در دو گروه نوجوانان دارای والدین وابسته به مواد (100 نفر) و نوجوانان دارای والدین غیر وابسته به مواد (100 نفر) به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به پرسشنامه های سلامت روان، پرسشنامه شخصیتی پنج عاملی، و مقیاس هیجان خواهی پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین دو گروه نوجوانان دارای والدین وابسته به مواد و عادی در نمرات ویژگی های شخصیتی (مولفه های روان رنجوری، انعطاف پذیری، دلپذیربودن، و مسئولیت پذیری)، سلامت روان، و هیجان خواهی تفاوت معنادار وجود داشت. نوجوانان دارای والدین عادی نسبت به نوجوانان دارای والدین وابسته به مواد، نمرات انعطاف پذیری، دلپذیربودن، مسئولیت پذیری، سلامت روان، و هیجان خواهی بیشتر و در خرده مقیاس روان رنجوری نمره کمتری را کسب کردند. بین دو گروه در برون گرایی تفاوت معنادار وجود نداشت. نتیجه گیری: بر اساس نتایج، والدین وابسته به مواد با مشکلات و مسائلی روبرو هستند که بی سامانی هایی را در ساختار خانواده ایجاد می کنند. آنان با نظارت ناکافی، بی کفایتی، و بی توجهی به نیازهای ضروری فرزندان، زمینه بروز مشکلات شخصیتی در فرزندان نوجوان و جوان خود ایجاد می کنند. همچنین، ابتلا به مشکلات مرتبط با سلامت روان و هیجان خواهی به طور خاص یک پیش بینی کننده مهم برای نوجوانانی است که دارای والدین وابسته به مواد می باشند.
تدوین مدل علّی آسیب پذیری نوجوانان به اعتیاد براساس حساسیت پردازش حسی و سیستم های مغزی رفتاری با میانجی گری سرکوب گری عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۹
۳۵۲-۳۲۳
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل علّی آسیب پذیری نوجوانان به اعتیاد بر اساس حساسیت پردازش حسی و سیستم های مغزی رفتاری با میانجی گری سرکوب گری عاطفی انجام شد. روش: پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان شهر مشهد در سال تحصیلی 1402-1401 بود. از این بین، 228 نفر به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه های شناسایی افراد در معرض خطر اعتیاد، حساسیت پردازش حسی، سیستم های مغزی رفتاری، و سازگاری بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد حساسیت پردازش حسی و سیستم بازداری رفتاری اثر مثبت و معنادار و سیستم فعال ساز رفتاری اثر منفی و معنادار بر آسیب پذیری به اعتیاد داشتند و سرکوب گری عاطفی در رابطه حساسیت پردازش حسی و سیستم های مغزی رفتاری نقش واسطه ای داشت. در مجموع نتایج نشان داد که مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، در زمینه آسیب پذیری به اعتیاد، پیشنهاد می شود در کلینیک های درمان اعتیاد، برای کاهش سطح آسیب پذیری به اعتیاد نوجوانان به پیشایندهای حساسیت پردازشی و سیستم های مغزی و پیامدهای منفی احتمالی آن ها توجه بیشتری شود.