آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۹

چکیده

مقدمه: این مقاله در پی بررسی دلایل تغییر الگوی مصرف از مواد کم خطر به پرخطر و نیز شناسایی عوامل زمینه ساز آن در بین افراد معتاد استان خراسان شمالی است. چارچوب نظری این تحقیق، شامل نظریه فشار اجتماعی، نظریه آنومی، تداعی افتراقی، کنترل اجتماعی، مدل سازگاری، تعارض اجتماعی، سرمایه اجتماعی و نظریه مبادله است. روش: تحقیق به صورت پیمایشی بوده و جمعیت آماری تحقیق را افراد سوء مصرف کننده مواد کم خطر در گذشته تشکیل می دهد که درحال حاضر الگوی مصرف را به مواد پرخطر تغییر داده اند. در بررسی به عمل آمده برای دستیابی به اطلاعات کمّی در این پژوهش، دو گروه از معتادان زندانی شده و مراجعه کننده به واحد درمانی کلینیک ثامن از شهرستان بجنورد انتخاب شدند که هر دو گروه، تغییر در الگوی مصرف داشته اند و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه ای محقق ساخته است. روش آماری استفاده شده نیز شامل رگرسیون چندمتغیره و تحلیل مسیروفی دو تک متغیره است. یافته ها: براساس یافته های این پژوهش، روند تغییرات الگوی مصرف حاکی از تغییر ماده مصرفی از تریاک به موادی مانند هروئین و حشیش و تغییر روش مصرف مواد از روش های دشواری همچون تدخین به روش های ساده تری همچون خوردن و تزریق بوده و کاهش سن مصرف مواد هم مشاهده می شود. بحث: نتایج تحقیق گویای این است که بین فشار (محرومیت) اجتماعی، تعامل با خانواده و هم بستگی در خانواده، فقر فرهنگی، ناخالصی مواد و تغییر الگوی مصرف مواد مخدر، رابطه معنی دار وجود دارد. به طور ِکلی عواملی که باعث شده تا افراد معتاد این استان از مواد کم خطر به پرخطر روی آورند، عبارت اند از: ارزان شدن مواد پرخطر، رونق کارگاه های صنعتی تولید مواد پرخطر، ناخالصی مواد کم خطر، وجود فشارهای اجتماعی همچون فقر و بیکاری در بین حاشیه نشینان، افزایش خرده فروشی مواد مخدر در محیط های آلوده و وجود فقر فرهنگی در بین برخی خانوادها و ناآگاهی آن ها از آثار تسکینی و تقویتی مواد.

تبلیغات