جامعه شناسان و روان شناسان هویت را پدیده ای منعطف و تغییرپذیر می داند که روابط اجتماعی و تعامل با دیگران آن را شکل می دهد و بازسازی می کند. هدف پژوهش مطالعه چگونگی تجربه هویت های مختلف از سوی افراد در هر برهه از زندگی در جریان مصرف مواد مخدر است؛ اینکه آن ها از یک سو با چه هویتی های درگیر با این پدیده می شوند و از سوی دیگر با جذب در خُرده فرهنگ مصرف مواد مخدر چگونه هویت خود را مدیریت و بازسازی می کنند؟ برای این هدف با استفاده از روش تاریخ زندگی و نمونه گیری نظری، داستان زندگی دو زن و دو مرد برحسب روش تحلیل کلاندینین و کانلی و با تکیه بر چشم انداز نظری کنش متقابل نمادین تحلیل شده است. یافته ها به استخراج الگوی چهارمرحله ای شامل طرد فرد از اجتماع، ادغام مجدد در اجتماع، مدیریت داغ ننگ و بازتعریف هویتی ختم شده است که در هر یک از این مراحل، هویت افراد مصرف کننده مواد مخدر تغییر و تحول یافته است. نتایج این پژوهش از یک سو نشان داد که چگونه هویتی مطرود می تواند افراد را اسیر مواد مخدر گرداند و معتادان برای مشکلات هویتی خود با عضویت در خُرده فرهنگ مصرف مواد مخدر ابراز وجود و هویت کسب کنند و از سوی دیگر در هر برهه از زندگی (گرایش به مصرف مواد مخدر، پیوند در خُرده فرهنگ، مدیریت ننگ و در حین درمان) هویت افراد مصرف کننده مواد مخدر چگونه می تواند بازسازی و دستخوش تغییر گردد.