مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
صدرالمتألهین
حوزه های تخصصی:
مسئله معقول اول و ثانی، ریشه در علم منطق دارد. تحول و تکامل تفسیر معقول ثانی فلسفی توسط صدرالمتألهین و شهید صدر رقم خورد و در این مرحله، علاوه بر تفکیک میان معقول ثانی منطقی و فلسفی به کاوش در حقیقت معقول ثانی فلسفی پرداخته شد و برای مفاهیم فلسفی علاوه بر اتصاف خارجی، عروض خارجی نیز تبیین شد. این دیدگاه را صدرالمتألهین در حوزه فلسفه و شهید صدر در حوزه علم اصول پایه گذاری کردند. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و با هدف واکاوی و مقایسه دیدگاه صدرالمتألهین و شهید صدر در تفسیر معقولات ثانی فلسفی به این مسئله پرداخته است. از رهگذر این جستار مشخص می شود که صدرالمتألهین در نگرش ابتدایی، دیدگاه مشهور میان فلاسفه پس از محقق قوشجی را پذیرفته و عروض ذهنی و اتصاف خارجی مفاهیم فلسفی را مطرح ساخت؛ اما در نگرش نهایی، این دیدگاه را نقد می کند و تفکیک میان ظرف عروض و اتصاف را نمی پذیرد. شهید صدر نیز در موارد متعدد در حوزه علم اصول به بررسی مسئله معقول ثانی فلسفی پرداخته و در جهت حل برخی مسائل اصولی، فقهی و کلامی از جمله مسئله تعدد عنوان و معنون، تعلق اوامر به طبائع یا افراد، تحلیل حقیقت ملکیت، سنخ قضایای حسن و قبح، از این مسئله بهره برده است.
عینیت و ذهنیت زیبایی در فلسفه کانتی و صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت فلسفی سال هجدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
115-130
حوزه های تخصصی:
مسئله ذهنیت و عینیت در فلسفه عرصه های متفاوتی از زندگی بشری را تحت تأثیر قرار داده است. از جمله این عرصه ها فلسفه هنر و به ویژه مسئله شناخت زیبایی است. صدرالمتألهین و کانت، دو فیلسوف اسلامی و غربی هستند که در این حوزه کنکاش و نظریات تأثیرگذاری را مطرح کرده اند. با مقایسه دیدگاه هر دو فیلسوف می توان به این نتیجه رسید که هر دو به گونه ای معتقد به دخالت ذهن در درک زیبایی هستند؛ ولی کانت ورای زیبایی ذهنی، زیبایی عینی را قبول ندارد و تمام زیبایی را به ذهن و احساس درک شده ناشی از آن بازمی گرداند. در مقابل اگرچه صدرالمتألهین ذهن را در درک زیبایی دخیل می داند و قائل به درک زیبایی در مرتبه بالاتری از عالم مادی است، اما حقیقت زیبایی را از آن جهت که از اوصاف وجود و مساوق با وجود است، متشخص در خارج لحاظ می کند. صدرالمتألهین با گنجاندن زیبایی تحت معقولات فلسفی و کانت با ذهنیِ صرف دانستن زیبایی، در عمل وجودی مستقل برای زیبایی در نظر نمی گیرند.
تبیین و تحلیل ماهیت ادراک حسی در نگاه صدرالمتألهین(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن پاییز ۱۳۹۹ شماره ۸۳
85 - 109
حوزه های تخصصی:
تصورات حسی بخشی از ادراکات تصوری جزئی هستند که در سایه برقراری ارتباط مستقیم حواس ظاهری با محسوسات خارجی به دست می آیند و شناخت ماهیت آنها در فهم مباحث گوناگون معرفت شناسی کارگشاست. نگارندگان با روش توصیفی- تحلیلی به دنبال تبیین و تحلیل ماهیت ادراک حسی در نگاه صدرالمتألهین از رهگذر بررسی چیستی ادراک حسی، تبیین نظرات ادراک حسی، بررسی رابطه احساس و ادراک حسی، ترسیم فرایند شکل گیری ادراک حسی و سنخ شناسی علم نفس به احساس و ادراک حسی از منظر ایشان هستند. ملاصدرا میان احساس و ادراک حسی تمایز ایجاد نموده، صورت حسی را در تمام مراحل احساس و ادراک حسی مجرد می داند. به باور وی علم نفس به وجود معرفت حسی از سنخ علم حضوری است؛ اما علم به صورت ذهنی ادراک حسی از سنخ علوم حصولی است.
تعالی حقیقت وجود در حکمت متعالی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
حقیقت وجود، اصل و صرف و محض وجود است که آمیخته به حدی یا نهایتی یا عدمی یا نقصی یا عمومی یا خصوصی یا صفتی غیر از وجود نیست؛ پس مطلق غیر متناهی، بلکه فوق ما لایتناهی بما لایتناهی است و این عدم تناهی که سلب تحصیلی است، نه ایجاب عدولی - اطلاقی است که در مقابل آن، تقییدی نیست و از هر نوع تعین اسمی و وصفی و هر تقیید مفهومی و از معرفت و ادراک و از معنا و مفهوم و وضع و لفظ، «تعالی» دارد. صدرالمتألهین، ذات حق تعالی را حقیقت وجود می داند. با این وصف، بعض تعابیر ایشان با دیدگاه حکیمان و بعض آنها با دیدگاه عارفان سازگار است و از این رو، شارحان به چالش افتاده اند و فهم مقصود اصلی دشوار شده و در نتیجه نظرات متقابلی به بار آمده است. در این نوشتار، دیدگاه صدرالمتألهین در تعالی حقیقت وجود آشکارسازی شده است.
ادله صدرالمتألهین بر تشکیک با تقریر استاد فیاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال بیست و نهم دی ۱۳۹۹ شماره ۲۷۷
31-38
حوزه های تخصصی:
صدرالمتألهین به عنوان مبدع مسئله سرنوشت ساز و پرکاربرد تشکیک در فلسفه اسلامی شناخته می شود. او با ابتکار مثال زدنی تشکیک را بر پایه اصالت وجود بنا نهاد. امروزه در بین مفسران، تفاسیر متعددی از تشکیک صدرایی وجود دارد. در میان این تفاسیر، تفسیر استاد فیاضی مقارنت ویژه ای با وحدت شخصی وجود یافته است. در تفسیر مدعایی ایشان تشکیک به معنای موجودیت همه موجودات به عین وجود واجب تعالی است. در حقیقت یک وجود بسیط و بحت اطلاقی، بیشتر محقق نیست و کثرات علی رغم موجود بودن، وجودی غیر از وجود حق تعالی ندارند و به عین وجود او موجود هستند. به نظر استاد فیاضی این نظریه، باور نهایی صدرالمتألهین در این زمینه است. ایشان همچنین عباراتی از صدرا که به منزله دلیل برای اثبات این تشکیک است را برای اثبات تفسیر مدعایی خود ارائه می دهند. در این عبارات صدرالمتألهین درصدد اثبات موجودیت همه وجودات به وجود خداوند و یا به بیان دیگر، وجود بودن وجود خداوند برای همه موجودات است. در این مقاله به روش توصیفی تحلیلی به بررسی این ادله خواهیم پرداخت.
تحلیل و بررسی رو ش صدرالمتألهین در مقام گردآوری و تحقیق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال بیست و نهم دی ۱۳۹۹ شماره ۲۷۷
59-66
حوزه های تخصصی:
نقد روش شناختی در نظام های فلسفی، به ویژه در فلسفه صدرالمتألهین به عنوان آخرین نظام فلسفی در جهان اسلام، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در این میان، آن دسته از تحقیقات انتقادی نیز که صورت پذیرفته، بیشتر ناظر به مقام داوری و نظریه پردازی بوده و نسبت به مقام پژوهش و گردآوری که یکی از ارکان مهم نظام های فلسفی محسوب می شود، کم توجهی صورت گرفته است. ازاین رو پژوهش حاضر ناظر به نقد روش شناختی فلسفه صدرالمتألهین در مقام پژوهش و گردآوری است. نقدهای وارده بر روش صدرا در پژوهش و گردآوری، معطوف به چهار بخش می شود، که چه بسا بتوان آنها را به عنوان ایرادات اصلی روش وی در این مقام دانست: تغییر جایگاه مباحث فلسفی، بی نظمی در بیان مطالب، و نبود ترتیب در مسائل، عدم توجه به طرح و بیان مسئله و عدم ارجاع دهی به منابع مورد استفاده، از جمله مواردی است که می توان در این مقام مورد اشاره قرار داد. نوشتار حاضر با روش کیفی توصیفی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای می کوشد به تبیین نقدهایی که در این مقام بر روش صدرالمتألهین وارد می شود، بپردازد.
نقد و بررسی کاربردهای نظریه «وجود رابط بودن معلول» در مسائل فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از دیدگاه صدرالمتألهین وجود معلول عین ربط و تعلق به علت خویش است. این دیدگاه تحول قابل توجهی در مسائل فلسفی ایجاد کرده است، چنانکه برخی از شارحان ملاصدرا از این نظریه فلسفی در اثبات برخی مسائل فلسفی و حتی کلامی استفاده نموده اند. در این مقاله چهارده مورد از مسائلی که بر پایه «عین الربط بودن معلول» اثبات شده اند، جمع آوری و مورد نقد و بررسی قرار گرفته اند. در نهایت روشن میشود که تأثیر نظریه وجود رابط در ده مورد از آنها قابل پذیرش و در سایر موارد مردود است.
راهکارهای احیای اخلاق در جامعه از دیدگاه صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی راهکارهای احیای اخلاق در جوامعی که رذالتهای اخلاقی بر آنها حکمفرما شده است یا در مسیر انفکاک از ارزشهای اخلاق الهی قرار گرفته اند، میتواند نقشی تعیین کننده در ادامه حیات این جوامع داشته باشد. صدرالمتألهین، با نظر به اوضاع و شرایط نامناسب اجتماعی و سیاسی زمانه خود در حکومت صفویه به نقد حوزه اجتماعی و تبیین عوامل مختلف در تحقق مدینه فاضله پرداخته است. با توجه به مبانی حکمت متعالیه میتوان برخی از راهکارهای احیای اخلاق در جامعه مدنی را استنباط نمود. موارد زیر از جمله این راهکارها است که یا ملاصدرا مستقیماً به آنها اشاره کرده است یا از مبانی حکمت صدرایی قابل استنباط است و بوسیله آنها میتوان جامعه را بسمت مدینه فاضله سوق داد: 1. تصحیح اعتقادات و التزام به احکام شرع 2. توجه همزمان به فقه، حکمت و عرفان بعنوان مبانی دین3. تبعیت سیاست از شریعت 4. ترویج فرهنگ مهرورزی، نوع دوستی و عشق به همنوع 5. ترویج صنایع و علوم دقیقه و لطیفه در جامعه 6. توجه فقها، حکما و عرفا به وظایف سیاسی و اجتماعیشان 7. پرهیز از ظاهربینی، قشرینگری و بیبصیرتی مردم، فقها، حکما و عرفا 8. شکستن بتهای جاهلی که همان شخصیتهای عارف نما، حکیم نما، فقیه نما و سیاستبازان عرصه اجتماعیند.
دیدگاه حکیم سبزواری درباره برهان تضایف و نقش آن در اثبات اتحاد عاقل و معقول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکیم سبزواری اگرچه همانند صدرالمتألهین از طرفداران نظریه اتحاد عاقل و معقول است اما بر خلاف وی، در باب برهان تضایف که مهمترین برهان صدرالمتألهین برای اثبات این نظریه است سخنان گوناگونی گفته و مواضع متفاوتی اختیار کرده است؛ گاه آن را ناتمام خوانده و اشکالات آن را برشمرده، گاه تقریری دیگر از آن بدست داده و گاه آن را تمام دانسته و به دفاع از آن پرداخته است. این مقاله به گزارش، تحلیل و بررسیِ سخنان گوناگون حکیم سبزواری درباره برهان تضایف اختصاص دارد. حاصل آنکه تلقیِ حکیم سبزواری از برهان صدرالمتألهین، تلقیِ خاصی است که در برخی موارد با کلام ملاصدرا سازگار نمینماید و بر استدلالهای وی برای رد آن برهان نیز اشکالهایی وارد است اما در مجموع میتوان گفت م واض ع گ ون اگ ون او کم اب ی ش ب ا ی ک دی گ ر هماهنگند.
«حکمت متعالیه» در اندیشه صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاید در طول تاریخ کمتر مکتب فلسفی یی مانند حکمت متعالیه، کانون قضاوتهای مختلف و گاه متقابل بوده باشد. گستره و نفوذ حکمت متعالیه، در کنار قوت و شمولش، باعث شده اندیشمندانی با گرایشهای فلسفی، عرفانی، کلامی و حتی قرآنی، به آن رو کنند و از پنجره دید خود، آن را توصیف کرده، خواسته یا ناخواسته، بنفع خود مصادره و تفسیر کنند. همین اختلافها موجب شده حقیقت و ماهیت آن دچار ابهام شود. معنا و حقیقت خود «حکمت» نزد صدرالمتألهین که متصف به صفت «متعالی» شده است، یکی از این موارد ابهام است. تلاش در راستای رفع این ابهام، ما را بر آن داشت که با مراجعه به سخنان و کلمات خودِ صدرالمتألهین، حکمتش را توصیف کنیم. در این راستا، پس از تعیین ماهیت حکمت و فلسفه، و بررسی تطبیقی تعریف حکمت مشهور با حکمت متعالیه و یافتن نقاط افتراق و اشتراک، مشخص شد این حکمت نوع خاصی از حکمت است که با منشئی نبوی و دینی، موهبتی است الهی که تنها نصیب بندگان خاص او میشود؛ حکمتی که عرفان و برهان را در سایه قرآن به ساحل امن هماهنگی و تعاضد میرساند. نیل به این مقصود، با این دو میسر شده است.
جایگاه قوه خیال در صدور افعال و نتایج تربیتی آن (با تأکید بر مبانی نفس شناسی صدرالمتألهین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مراحل صدور فعل نزد فیلسوفان مسلمان به دو مرحله «مبادی ادراکی» و «مبادی تحریکی» تقسیم میشود. تحلیلهای ناظر به جایگاه قوه خیال در مبادی ادراکی فعل، از سنخ مباحث شناخت شناسیند که تأثیر قوای ادراکی و بویژه قوه خیال را در مبادی علمی صدور فعل بررسی میکنند. مسئله اصلی در این پژوهش، تبیین چگونگی تأثیرگذاری قوه خیال در مراحل صدور فعل است. رهیافتهای بدست آمده، مطابق دیدگاه صدرالمتألهین، نشان میدهد که اولاً، قوه خیال در مبادی ادراکی، تصویرسازی و تصدیق فعل، جایگاه مهمی دارد و ثانیاً، منابع مؤثر در تصویرسازیهای قوه خیال عبارتند از مدرکات حواس پنجگانه، تمثلات وجودی انسان و حتی فراتر از آن، ذات انسان، بطوری که با تغییر و کنترل و همچنین تعالی این منابع، میتوان نتایج مثبت تربیتی را در رفتار انسان بدست آورد. ثالثاً، با توجه به تحلیل مراحل فعل، «نیت» را میتوان مطابق با مرحله تصور و تصدیق در فرآیند صدور فعل دانست که با توجه به فرادیدگاه ملاصدرا، مبنی بر صدوری بودن ادراک در مرتبه خیال، بطور مستقیم بر نفس اثر میگذارد.
بررسی تحلیلی دیدگاه نهایی صدرالمتألهین در موضوع علم الهی به مادیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ملاصدرا در آثار مختلفش، نسبت به پذیرش صورتهای مادی بمثابه مرتبه یی از مراتب علم الهی، مواجهه و مواضع متفاوتی داشته است؛ گاه تصریح به پذیرش کرده، گاه اصلاً موضعگیری نمیکند و گاه آن را انکار میکند. نوشتار حاضر درصدد است راه حلی برای شناخت دیدگاه نهایی ملاصدرا از میان موضعگیریهای متفاوت وی، بدست آورد. در این راستا، تعابیر متنوع ملاصدرا درباره علم حضرت حق به مادیات و توجیهاتی که برای هر یک از آنها ارائه شده، بررسی شده است. در یک توجیه علت این تفاوت و تنوع، تطور رأی ملاصدرا از علم اشراقی الهی به علم متعالی دانسته شده و در دیگری، تفکیک وعاء دهر و وعاء زمان. مقاله حاضر نشان میدهد که هر دو توجیه نارسا است و تنها راه حل قابل پذیرش برای تبیین دیدگاه نهایی صدرالمتألهین در علم به مادیات، نسبیت تقسیم موجود به مجرد و مادی است. این راه حل، متناسب با دو رویکرد بنیادینی است که ملاصدرا نسبت به تلازم تشکیک در وجود و کمالات آن، و همچنین هویت عین الربطی ممکنات اتخاذ نموده است.
هبوط، نردبانی تا بیکرانه عروج (تبیین هبوط از دیدگاه حکمت متعالیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درباره هبوط حضرت آدم (ع) تفاسیر و تاویل متفاوتی، اعم از رویکرد مدحی و ذمّی وجود دارد اما اینکه کدام تفسیر با مقام نبوت و خلافت ایشان سازگارتر بوده و از دقت و قوت بیشتری برخوردار است، نیاز به بحث و بررسی دارد. در این مقاله تبیین میشود که در میان تفاسیر متعدد، چگونه وجه مدحی هبوط بیش از وجه ذمّی آن قابل دفاع است و از سویی آیا میتوان برای هبوط وجه ضرورت و وجوب نیز لحاظ نمود یا خیر؟ از دیدگاه اهل معرفت بخصوص صدرالمتألهین پیدایش کثرات کرانه ناپیدای عالم طبیعت، عمران و آبادانی زمین، کثرت نسل انسان، استکمال او در پرتو عشق، عرفان و عمل تا نیل به مقام لامقامی خلیفهاللهی و بویژه ظهور یافتن غایت عالم هستی، انسان کامل محمدی، حضرت خاتم الانبیاء (ص) و اهل بیت مطهر ایشان (ع) در کسوت بشری و بسیاری برکات دیگر، همه در پرتو هبوط محقق شد. از اینرو هبوط نه فقط امری ممدوح، بلکه ضروری بود که طبق اراده تکوینی و ازلی خداوند، ضرورتاً باید محقق میشد و انسان را نردبانی میگشت از حضیض نزول تا بینهایت عروج و صعود.
از «حکمت» تا «کارکردگرایی»؛ تحلیلی نو از ماهیت پارادایم فکری صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین ماهیت پارادایم فکری ملاصدرا، بعنوان نظام فلسفی جامع در جهان اسلام، همواره مورد بررسی پژوهشگران بوده است. تاکنون هشت دیدگاه در اینباره مطرح شده است؛ بعضی نظام فکری ملاصدرا را فلسفه، گروهی عرفان و عده یی کلام دانسته اند اما گفته ها و نوشته های او نافی این دیدگا ههاست. او مایل است نظام اندیشه یی خود را «حکمت» نام نهد که عبارتست از علم به خدا و صفات و افعال او با روش توأمان برهانی و عرفانی. اما به اعتقاد نگارنده، حکمت هویتی مستقل از سه مشرب فکری فلسفه، کلام و عرفان ندارد و نمیتوان آن را مکتبی مستقل لحاظ نمود. از اینرو، برای تبیین دقیق نظام فکری او باید افزون بر بررسیهای درونی و محتوایی، از منظر بیرونی نیز به زیست جهان ملاصدرا نگریست. با در نظرگرفتن این امر، میتوان مکتب صدرالمتألهین را از منظر درونی، «کارکردگرایی وفاق بخش» بمعنای تلاش برای کاربردی نمودن آن و وحدت میان مشارب فکری سه گانه دانست و از منظر بیرونی، «زمان شناسانه مردم نگر»؛ یعنی شرایط فکری، اجتماعی و سیاسی عصر وی باید در تبیین مباحث، مسائل و روش فکری او لحاظ شود. بر این مبنا، نویسندگان معتقدند با لحاظ نمودن سه نکته میتوان رویکردی بهینه به نظام فکری صدرایی داشت. این سه نکته عبارتند از: تمایز حقایق عقل از حقایق ایمان، حذف آنچه با روش فلسفی ناسازگار یا ناهمسوست و تعیین محدوده و قلمرو عقل در برابر نقل و عرفان. در این مقاله ضمن ارائه دیدگاه صدرالمتألهین درباره نظام فکریش، تلاش شده با تبیین اندیشه صدرایی از منظر محتوایی و شرایط بیرونی، تحلیلی نو درباره نظام فکری ملاصدرا ارائه گردد.
وحی از دیدگاه صدرالمتالهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صدرالمتألهین معتقد است چون وظیفه نبی ابلاغ وحی به مردم و هدایت آنهاست، وحی باید با جزئیات و در قالب گزاره های زبانی بیان شود تا برای مردم قابل درک و استفاده باشد. الفاظ وحی نیز همانند معانی آن، باید از عالم عقلی نازل گردد. همانگونه که وحی نازل میشود، نبی برای دریافت آن باید به عوالم بالایی عروج کرده، وحی را دریافته و همراه وحی به عالم طبیعت بازگردد. گاهی نزول وحی همراه با روِیت حسی مَلَک حامل وحی است؛ در اینصورت مشاهده فرشته وحی در عالم مثال رخ داده و تنزل فرشته وحی بمعنای جدایی از مقام قرب الهی نیست، بلکه رقیقه یی از وجود او در قوای ادراکی نبی متمثل میشود.
مبانی، اهداف و اصول تربیت دینی دانش آموزان مبتنی بر پذیرش دورهرمنوتیک میان افکار، احوال و اعمال در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رسیدن به قرائت جدید و کامل تری از حکمت متعالیه در خصوص ارتباط میان مؤلفه های افکار، احوال و اعمال و چگونگی آن در پیامدهای الگوی تربیت دینی در آموزش وپرورش، هدف از نگارش این مقاله است. در نگاه رایج، افکار انسان بر احوال و احوال او بر اعمالش مؤثر است. چنین به نظر می رسد که در برداشت فوق که به صورت دیدگاهی غالب درآمده است، رابطه افکار، احوال و اعمال، یک جانبه و خطی است و پیامد آن، اهمیت دادن به کلاس های نظری و تأکید بر محتوای آموزشی برای تربیت دینی خواهد بود که تاکنون نتایج ارزنده ای به همراه نداشته است. این مقاله با این پرسش اصلی که "دیدگاه انسان شناختی صدرالدین شیرازی در خصوص رابطه میان افکار، احوال و اعمال، چه اشارات تربیتی درزمینه مبانی، اهداف و اصول تربیت دینی فراهم می نماید؟"، نظر ملاصدرا را دراین باره بررسی نموده و در راستای تدوین الگوی تربیت دینی بر این اساس، برآمده است. دست آوردهای این پژوهش، حاکی از آن بوده است که صدرالمتألهین میان سه مؤلفه یادشده، معتقد به تأثیر و تأثر متقابل و هم سنگ است و به عبارت دیگر، قائل به دورهرمنوتیک میان سه مؤلفه افکار، احوال و اعمال است؛ بنابراین، در حکمت متعالیه، نه تنها نگاه خطی جایگاهی درخور ندارد، بلکه تأثیرات چند سویه مؤلفه ها و ارتقای وجود آدمی در این سیرِ رو به تزاید، مورد تأکید است. با توجه به چنین رویکردی، مبانی، اهداف و اصول تربیت دینی موردنظر ملاصدرا نیز به جای تربیت شناخت محور و یک سویه، بر تعلیم و تربیت چند سویه و چندجانبه نگر تأکید دارد.
تربیت کل گرا بر اساس مبانی حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«تربیت کل گرا» یکی از رهیافتهای تربیتی قرن بیستم در غرب است که با کاستیهای موجود در نظام تربیتی مدرن مقابله کرده است. با اندکی توجه میتوان شباهتهایی بین تعلیم و تربیت دینی و اسلامی با این روش تربیتی یافت؛ تا آنجا که میتوان گفت تربیت کل گرا شیوه رایج تربیت در نظام آموزش سنتی ما بوده است. این پژوهش به طرح برخی از اصول تربیتی در حکمت متعالیه میپردازد که ذیل مفهوم «کل گرایی» قرار میگیرند. برخی از اصول مطرح شده عبارتند از: لزوم جمع میان ماده و معنا، تربیت بدن بهمراه روان و کل گرایی اخلاقی و معرفتی. همچنین در ذیل کل گرایی معرفتی به جایگاه ویژه عقل در معرفت شناسی پرداخته شده و اصول تربیتی متناسب با عقلانیت استخراج گردیده است که از جمله آنها محاسبه و لزوم آموزش تعقل به متربی است. در انتها برخی از روشهای اجرایی متناسب با اصول یاد شده، آمده است. این تحقیق از روش کیفی تحلیل محتوا و استنتاج فلسفی بهره برده است. به این ترتیب که با مراجعه به کتابهای صدرالمتألهین در حکمت متعالیه و برخی از شارحان وی، به استخراج اصول تربیتی متناسب و در راستای کل گرایی پرداخته است.
بازخوانی معاد جسمانی در پرتوی وحدت شخصی وجود در حکمت صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مساله معاد جسمانی که یکی از مسائل مهم در حوزه فلسفه و کلام اسلامی است، ذهن بسیاری از اندیشمندان اسلامی را معطوف به خود کرده است. ملاصدرا از جمله اندیشمندانی است که در آثار مختلف فلسفی، براساس اصول یازدهگانهای از حکمت متعالیه به تبیین مساله معاد جسمانی پرداخته است. از جمله این اصول، تشکیک در مراتب وجود است که نقش مهمی در تبیین معاد جسمانی و پرسشهای مرتبط با آن دارد. از سوی دیگر، نظر نهایی صدرالمتالهین در گذر از تشکیک در مراتب وجود به تشکیک در مظاهر تفسیر بسیاری از موضوعات فلسفی از جمله مساله معاد جسمانی را تحت تاثیر قرار میدهد. در این مقاله تلاش شده است تا با رویکردی اجتهادی، خوانش جدیدی از مساله معاد جسمانی بر اساس وحدت شخصی وجود و تشکیک در مظاهر آن مطرح شود. دستاورد این پژوهش نشان میدهد که معاد مبتنی بر وحدت شخصی وجود، عبارت است از رفع کثرات وهمی در مرتبه ادراکی انسان.
بررسی نظریه تطابق عوالم و نقش آن در تبیین رابطه وجود علمی و عینی ممکنات در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صدرالمتألهین همچون غالب فیلسوفان مسلمان، علم ذاتی الهی به ممکنات را علم پیشین دانسته و این علم را از سنخ علم فعلی میداند، لیکن فاعلیت علم الهی در منظومه حکمت متعالیه، معنای متفاوتی نسبت به تفسیر مشهورآن دارد. دریافت این معنای متفاوت، رهین التفات به برداشت خاص ملاصدرا از نظریه تطابق عوالم است که بجای قائل بودن به «تطابق سنخی» میان عوالم علمی و عینی، بر «تطابق عینی» آنها تأکید میکند. این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی، درصدد عرضه تبیینی دقیق از برداشت ملاصدرا درباره نظریه تطابق عوالم است، و البته لازم بذکر است که قواعد فلسفی متعددی همچون قاعده «بسیط الحقیقه کلّ الاشیاء» و «عینیت علم اجمالی و تفصیلی» در حکمت متعالیه، متأثر از آن هستند. آنچه دغدغه صدرالمتألهین را در جامعیت وجودی نسبت به وجودات خاصه شکل میدهد، ترسیم اشتمال وجودی وجود جمعی بحقایقی است که هرکدام همچون گوهری جامع، تمام سکنات و تحولات وجود مادون را در خود جمع نموده است؛ در چنین شرایطی، علم به این گوهر وجودی که حقیقت وجود مادون محسوب میشود، عین علم به جمیع احوال و اوضاع وجود خاص است.
مبنای هنر دینی نزد صدرالمتألهین و بورکهارت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال هجدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۸)
339 - 362
حوزه های تخصصی:
درباره هنر دینی و به ویژه هنر اسلامی سؤالات متعددی در کانون هنرپژوهی معاصر قرار دارد. یکی از این سؤالات درباره چیستی مبانی هنر دینی است. این سؤال از آن حیث مهم است که با وجود برخی نوشته های معاصر که معتقدند این مسئله در نزد متفکران مسلمان در سده های پیش مطرح نبوده است، دیرینه ای قوتمند دارد. مقاله در پی پاسخگویی به این پرسش دو منظر مختلف را مقایسه کرده است: دیدگاه ملاصدرا به عنوان بزرگ ترین فیلسوف مسلمان در سده های اخیر و بورکهارت، فیلسوف معاصر غربی، که با علاقه و جدیت به هنرپژوهی فلسفی در هنر اسلامی پرداخته است. حاصل این مقایسه چنانکه خواهیم دید، نتایج مشترک در نگاه توحیدی و تمرکز بر حیث وجودی هنر، با دو روش شناسی متفاوت است: روش پدیدارشناسی در بورکهارت، که آشکارگی وجود را به مثابه چیستی هنر در لابه لای جلوه ها، رنگ ها و مقدارها در آثار هنر اسلامی گزارش می کند؛ و روش سلوک حکمی صدرا که مساوقت وجود و زیبایی را در نگاه هنرمند و ناظر هنر اسلامی تحلیل می کند.