مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۲۱.
۶۲۲.
۶۲۳.
۶۲۴.
۶۲۵.
۶۲۶.
۶۲۷.
۶۲۸.
۶۲۹.
۶۳۰.
۶۳۱.
۶۳۲.
۶۳۳.
۶۳۴.
۶۳۵.
۶۳۶.
۶۳۷.
۶۳۸.
۶۳۹.
۶۴۰.
عرفان
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال ششم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۱
47 - 56
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین مسائل در حماسه و عرفان، مضامین یا مؤلفه های مشترکی است که در این دو وجود دارد. تا آن جا که می توان گفت این مؤلفه ها موجب پیوند میان حماسه و عرفان می شوند. یکی از مهم ترین این مسائل، سفر قهرمان است؛ قهرمانی که از شخصیت های اصلی حماسه و عرفان محسوب می شود و در آثار حماسی و عرفانی فارسی جایگاه والایی دارد. او برای رسیدن به اوج قدرت و مقام والای خویش ابتدا باید خطر کند و با اراده ای استوار دست به سفری طاقت فرسا زند. این سفر که ممکن است دشواری هایی برای قهرمان داشته باشد و او را دچار چالش یا شکست کند، زمینه کمال را برای قهرمان فراهم خواهد ساخت. قهرمانان حماسی و عرفانی در این سفر با مراحلی مواجه خواهند شد که به ترتیب، سخت و سخت تر می شوند. یکی از اندیش مندان آمریکایی به نام جوزف کمبل به بررسی ساختاری سفر قهرمان پرداخته و معتقد است که قهرمان خواه ناخواه باید مراحلی یکسان از سفر را طی کند. جوزف کمبل در کتاب قهرمان هزار چهره خویش به بررسی ساختاری سفر قهرمان می پردازد. کمبل در این کتاب، برای قهرمان سه مرحله مشترک و یکسان قائل شده است. این پژوهش به شیوه توصیفی– تحلیلی مبتنی بر رویکرد تحلیل ساخت گرایانه با تکیه بر روش نظری سفر قهرمان جوزف کمبل می کوشد تا به این فرضیه که قهرمانان حماسی و عرفانی در سفر خویش مراحلی یکسان را طی می کنند دست یابد.
بررسی، تحلیل و معرفی شرح مثنوی سروری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال ششم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۱
69 - 79
حوزه های تخصصی:
مثنوی مولانا اثری گران بهاست که بیش از دیگر آثار، مورد توجّه شارحان بوده است بنابراین شرح های زیادی بر این کتاب نوشته شده است. تعدادی از شروح نوشته شده بر مثنوی معنوی تاکنون معرّفی و چاپ شده اند امّا هنوز تعدادی از این شروح، گمنام و در کنج کتابخانه ها در پرده نسیان باقی مانده اند. یکی از این شروح، شرح مصطفی بن شعبان سروری از عالمان قرن نهم و دهم هجری است. شرحی که تا به حال تصحیح و معرفی نشده؛ توانسته است اندیشه های مولانا و مشرب فکری او را بیشتر و بهتر و با در نظر گرفتن مشرب فکری خود او به مشتاقانش بشناساند. این شرح توانسته است در بین شروح هم طراز خود جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص دهد، چرا که تفکّرات مولانا را با توجّه به سنّت اوّل عرفانی تبیین نموده که نزدیک ترین سنّت به دیدگاه مولانا است و عمده شارحان مثنوی بدین روش عمل نکرده اند. سروری در این اثر به شرح هر شش دفتر مثنوی پرداخته و تمامی ابیات را مصرع به مصرع شرح کرده است.
دیدن و مشتقات فعلی آن در شعر حافظ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال هفتم بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۲
45 - 62
حوزه های تخصصی:
شعر حافظ به مناسبت نحوه به کارگیری زبان، جولانگاه رستاخیز کلمات است. کلماتی که در غزل های همسان (به لحاظ ساختار وزن و قافیه و ردیف) شاعران هم عصر او، فاقد آن جذبه ها و کشش ها و بارهای معنایی است که در غزل های حافظانه، پیدا و پنهان است. در دستگاه نشانه ای که حافظ بر محور همنشینی واژگان خویش برمی گزیند، معماری ویژه ای شکل می گیرد که در آن کلمات جان می گیرند و در ایهامی لطیف، بنای با شکوهی از زبان، تخیل و عاطفه را به نمایش می گذارند. یکی از این واژگان، «دیدن و مشتقات فعلی آن» است، که کارکرد چند معنایی آن در زبان و ادبیات فارسی مسبوق به سابقه است و حتی پیش از حافظ بارها دست فرسود دیگر شاعران شعر فارسی بوده است. اما حافظ با ویژگی مخصوص خویش آناتی از زبان و تخیل را در این ساحت به ظهور رسانده است. پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل این مصدر و کارکردهای مختلف معنایی آن در شعر شاعر پرداخته است و منظرهای گوناگون مورد توجه حافظ در این مصدر همچون: پزشکی، نجوم و دیگر بارهای معنایی آن بر روی مخاطب شعر گشوده است، تا مخاطب شعر پس از این جستار به درکی صریح تر از غزل حافظ نایل گردد.
«محمود و ایاز» و« لیلی و مجنون» در عرفان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
شخصیت ها و داستان های محمود و ایاز و لیلی و مجنون، بازتاب گسترده ای در عرفان داشته اند و از آنها برای بیان مفاهیم عرفانی استفاده شده است. این دو داستان به دلیل قابلیت های فراوانی که در تأویل پذیری عرفانی در درون خود دارند نسبت به سایر داستانهای عاشقانه دیگر نظیر: ویس و رامین، خسرو و شیرین و ...بیشتر مورد توجه عرفا قرار گرفته اند. هر یک از شخصیت های محمود و ایاز و لیلی و مجنون نمادهای خاص عرفانی هستند که از آنها برای بیان مفاهیمی چون: لطف و قهر حق، عاشق و معشوق عرفانی و بنده و سالک مطیع اوامر الهی و ...استفاده می شود. به علاوه از حکایت های این دو داستان برای بیان مفاهیم عرفانی دیگری نظیر: اتحاد عاشق و معشوق و بنده و حق، غیرت حق، عشق مجازی، بندگی حق، ظهور وحدت در کثرت، کرامات عرفا، فنا و بقا ،تغییر جایگاه عاشق و معشوق و ... استفاده می شود. در این پژوهش ضمن بررسی علت توجه عرفا به این دو داستان، مقایسه ای بین این دو داستان و شخصیت های آنها در آثار عرفانی صورت می گیرد و مفاهیم عرفانی حاصل از حکایت ها و شخصیت های آنها در برخی از آثار عرفانی ذکر و بررسی و تحلیل می گردند.
بررسی جایگاه عناصر بلاغی در عرفان فخرالدین عراقی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
فخرالدین عراقی یکی از عارفان بزرگ فرهنگ ما است که در قالب تعبیرهایی شاعرانه، اندیشه ها و تجربه های ناب عرفانی خود را ترسیم نموده است. شگردهای بلاغی از جمله ابزارهایی است که در صورت بندی زبان، ذهنیت، تجارب و درونمایه های عرفانی شاعران کارکردی برجسته به خود گرفته است. عراقی عارفی نواندیش می باشد که از این رهگذر توانسته است افکار تازه خود را در ساختی هنرمندانه و متفاوت از زبان رسمی صوفیان به مخاطبان خویش عرضه نماید. در این پژوهش، با طرح این پرسش که عناصر بلاغی، جدای از ارزش های هنری و ادبی چه نقش های دیگری به خود می توانند بگیرند، تلاش می شود تا جایگاه و کارکرد آرایه هایی چون؛ تناقض و طنز، کنایه، اغراق و استعاره در زبان عرفانی عراقی تعیین گردد. می توان گفت کاربست ویژه این صناعات و آرایه ها در کلام عراقی، سبب شده است تا با شکل گیری رویکردی هنری به اندیشه های باطنی، این افکار و اندیشه ها به گونه ای مطلوبتر ترسیم گردند.
تحیر و تداعی های آن در غزلیات بیدل دهلوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
نوع عناصری که شاعر حول موتیف (Motif) یا بن مایه های تصویرساز فرامی خواند، تا صورت های ذهنی (Image) را ترسیم کند، بستگی به قدرت و وسعت خیال شاعر دارد. بیدل از جمله شاعرانی بود که توانست با قدرت خیال خویش، عناصری پیرامون بن مایه های تصویرساز فراخواند، که در ظاهر ارتباطی میان آن عناصر و تداعی ها وجود نداشت؛ ولی در قلمرو خیال شخصِ بیدل، سبب خلق تصویرهای بدیع می شد؛ تجربه هایی که بیدل از عرفان و تصوف داشت، زمینه تصویرهای دور از ذهن را فراهم ساخت؛ و شاعر را در عصری که یافتن مضامین و معانی بیگانه هنر محسوب می شد، یاری کرد. «حیرت» حالتی بود که از راه تصوف و تفکر در دل شاعر عارف درآمد و راه را برای خلق مضامین بدیع و تداعی های دور و غریب هموار کرد. چنین حالتی برای بیدل چنان ارزشمند بود که رمز دو جهان را در متحیّر شدن خلاصه کرد. مقاله حاضر که با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و به شیوه توصیفی- تحلیلی است، درصدد آن است تا با آوردن تداعی ها حول محورعنصر تصویرساز «حیرت»، صورت های ذهنی بیدل را در رابطه با این عنصر نشان دهد و خواننده را در یافتن معنایی واحد یاری کند.
کهن الگوی قهرمان در مقالات شمس تبریزی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
99 - 107
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین ویژگی های متغیر و بارز عرفان و آثار عرفانی و آثار منثور غنایی، کهن الگوی قهرمان است. سیر قهرمان نیز از مهم ترین مسائل عرفان و آثار منثور غنایی است تا آن جا که کهن الگوی قهرمان با سیری بغرنج به تکامل شخصیتی نزدیک می شود. تکامل شخصیتی قهرمان به اشکال گوناگونی در آثار عرفانی و آثار منثور غنایی به ویژه مقالات شمس تبریزی نمود می یابد. قهرمان عرفانی در مقالات شمس همچون قهرمان ژانر حماسی، ابزارهای گوناگونی در اختیار دارد، ولی در عین حال با قهرمان حماسی متمایز است. مکمل شخصیت قهرمان در مقالات شمس، سیر عرفانی اوست. او برای رسیدن به تکامل یا وصال باید این سیر را آغاز کند، اما آغاز سیر در مقالات شمس منوط به گذر از مراحل دیگر است. این مراحل، قهرمان را با یک ندای درونی فرامی خواند تا آن جا که قهرمان دچار یک ناخودآگاهی می شود. پس از عبور از مراحل مذکور، قهرمان به سیری پرمانع گام برمی دارد؛ این موانع در سیر عرفانی قهرمان متغیّرند و به اشکال گوناگونی در مقابل قهرمان عرفانی قرار می گیرند. گاه حرکت قهرمان خود مانعی در مقابل اوست؛ این متغیّر بودن موانع موجب تغیّر شخصیتی قهرمان نیز می شود. این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی مبتنی بر تحلیل ساخت گرایانه با تکیه بر مقالات شمس تبریزی می کوشد تا کهن الگوی قهرمان را در سیر تکاملی مورد مطالعه قرار دهد و به فرضیات تکرار آغاز قهرمان در پایان سیر و عدم ایستایی شخصیت متغیّر قهرمان در سیر تکاملی دست یابد.
بررسی تطبیقی انواع عشق عرفانی از دیدگاه ابن عربی و جامی در بهارستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
37 - 48
حوزه های تخصصی:
بهارستان جامى (817- 898 ه .ق) کتابى محتوی حکایات و اندرزهاى اخلاقى به نثر ساده و مسجع آمیخته با نظم است که در سال (892ه .ق) نوشته شده است. جامی این اثر تعلیمی و اندرزی را به تقلید از گلستان سعدی نگاشته است. روضه پنجم بهارستان جامی در تقریرعشق و حال عاشقان است. محیی الدین بن عربی (560- 638ه .ق) از عرفای بزرگ اهل اندلس است که اساس مشرب عرفان او حُب و عشق است. در پژوهش حاضر، با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی و رویکرد تطبیقی (آمریکایی)، دیدگاه جامی درباره مؤلّفه های عشق با نظرات ابن عربی در این باب مقایسه شده است. عشق مدّ نظر جامی و ابن عربی همسانی های بسیاری باهم دارد. مقاله حاضر درصدد پاسخ به این پرسش است که عشق مورد توجه ابن عربی و جامی کدام است؟ براساس دستاورد تحقیق به نظرمی رسد، جامی در تبیین عشق، تحت تأثیر ابن عربی بوده و هر دو عشق را فطری و اساس آفرینش می دانند. از دیدگاه ابن عربی و جامی، اصل اصول عرفان، عشق و وحدت وجود است؛ یعنی که مدار هستی بخش و حقیقت هستی حق تعالی است و جز او حقیقتی و وجودی نیست.
سهم عارفان کاشان در پیدایش مکتب عرفانی اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاشان شناسی دوره ۲ بهار و تابستان ۱۳۸۵ شماره ۳
38 - 53
با ظهور دولت صفویه در قرن دهم، تحولات قابل ملاحظه ای در حوزه دیانت و فرهنگ ایران پدید آمد. در این دوران مکتبی عرفانی پدید آمد که گرچه مأخذی صوفیانه داشت، اما با اندیشه های تشیع و حکمت اسلامی پیوند یافت. زمینه چنین مکتبی که نوعی تحول در اندیشه شیعه است از چند قرن قبل در ایران آغاز شده بود و سرآمدان آن مانند افضل الدین کاشانی، عبدالرزاق کاشانی و نصیرالدین کاشانی، کاشی بوده و یا نزد کاشیان، عرفان و حکمت آموخته بودند مانند سید حیدر آملی و داوود قیصری. در این مقاله به زمینه های پیدایش این مکتب و نقش عارفان و حکیمان کاشی در آن اشاره می شود.
بیدلانه های سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاشان شناسی دوره ۲ بهار و تابستان ۱۳۸۵ شماره ۳
55 - 71
این مقاله به بررسی مشترکات و تناسبات شعری بیدل و سپهری پرداخته است. ممکن است عملاً بر پایه تفکر یا تصویر آفرینی بیدل نسروده باشد، اما در دفترهای شعر سپهری و دیوان بیدل تشابهات بسیاری می توان دید. به زعم من جوهر شعر در آفرینش جاری است و این شاعر است که می تواند به اندازه گنجایش قلبی خود از این رود جاری برخورد. و به قلم بنگارد و وقتی دو شاعر از نظر احساس و اندیشه به یکدیگر نزدیکتر باشند، لاجرم اشعاری مشابه هم خواهند داشت. بیدل با فرهنگ هزار توی هند آشناست و روحی درون گرا و تخیّلی عمیق، سرمایه شعری او به شمار می رود که در بستر زبان نغمه فارسی آنان را به کار می گیرد، سپهری نیز فارسی زبانی ساده است. با همان روح لطیف و درون گرا و با همان تخیل انتزاعی. از این رو کنار هم قرار دادن این اشعار تو خالی از لطف نیست. با مطالعه در شعرهای سپهری و بیدل نقاط مشترک بسیاری را می توان دید. با توجه به پژوهش های قبلی در این موضوع، در این مقاله سعی بر این است که چشم اندازهایی که کسی تاکنون به آن نپرداخته یا گذرا از آن رد شده نشان داده می شود. موضوعات اصلی، اندیشه های مشترک این دو شاعر، تصویر آفرینی ها و تخیلات نزدیک به هم آنان، تفکرات سوررئال حاکم بر بعضی اشعار، عرفان موجود در اشعار و دیگر تشابهات شعری است. اما قصدی بر اثبات تأثیر سپهری از بیدل نیست. در این مقاله نیز نجواهای نزدیک به هم دو شاعر که متعلق به زمان های مختلفی اند با قالب های شعری متفاوت، بررسی شده است و به واقع افسون همین نزدیکی روح انسان هاست به هم.
مبانی عرفانی در دیوان اشعار فیض کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاشان شناسی دوره ۳ پاییز و زمستان ۱۳۸۷ شماره ۴ و ۵
5 - 27
فیض کاشانی از اعاظم فقها، حکما، مفسّران و صاحب نظران اسلامی است. او علاوه بر مقام علمی و فلسفی و عرفانی، از ذوق شاعری نیز بهره داشته است. در عرفان بیشترتحت تأثیر افکار محیی الدّین عربی و در فلسفه تحت تأثیر ملّا صدرا و در اخلاق از مشرب امام محمّد غزّالی تأثیر پذیرفته است. این گفتار به بررسی اجمالی شعر و مبانی عرفانی او در دیوان اشعارش پرداخته است.
حدیث عشق در دیوان فیض کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاشان شناسی دوره ۳ پاییز و زمستان ۱۳۸۷ شماره ۴ و ۵
195 - 209
عرفای بزرگی چون غزالی، سنایی، عطار و مولوی، عشق را موهبتی بزرگ از سوی معشوق ازل، در حقّ عاشقان می دانند و با وجود مجاهدت و ملازمت شریعت، بر کشش و جذبه، به عنوان بهترین و نزدیک ترین راه وصول به معشوق پا می فشارند. «فیض کاشانی» نیز با وجود علم به مشکلات و موانع بی شمار از جمله فراق، درد و رنج، ملامت زهّاد ریایی، غیرت معشوق و نظایر آن ها، و نیز با اعتقاد به سیر و سلوک عملی و انجام عبادات واجب و حتی، رعایت مستحبّات و پرهیز از مکروهات، عشق را تنها دلیل و مرشد کامل ِخود، برای رسیدن به پیشگاه ربوبی دانسته است؛ عشقی که با عبادت و راز و نیاز نیم شب به اوج و نهایت شدّت برسد و عاشق را از اوصاف بشری و هر گونه آلایش های مادّی پاک کند و به وی اوصافِ توصیف ناپذیر و والای ربوبی بخشد و او را از مرحله تبتّل به مقام بلندِ فنا، که در حقیقت موجبِ بقای اوست، برساند. طبیعی است که مجموعه این معتقداتِ فیض، یعنی مجاهدت و عبادتِ توأم با عشق و سوز، با طریقه بسیاری از گروه های عصر او که شیوه نادرستِ زاهدانِ ریایی بود، مغایرت و تضاد داشته باشد.
هستی شناسی در آرای حکمی ملا محسن فیض کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاشان شناسی دوره ۴ بهار و تابستان ۱۳۸۸ شماره ۶
25 - 50
علامه ملا محسن فیض کاشانی که در حکمت و فلسفه از شاگردان به نام صدرالدین شیرازی است، یکی از پرکارترین علمای شیعه در عصر صفویه است. وی در «هستی شناسی» و سایر موضوعات فلسفی نیز از پیروان حکمت متعالیه صدرایی بوده و همچون صدرالحکمای شیرازی با تسلط به فلسفه مشّائی و اشراقی و آشنایی کامل با عرفان به مبانی عرفا و طریقه ایشان نظر داشته و مطالب عرفانی مربوط به مباحث هستی شناسی را با مبانی عرفانی برهانی بررسی نموده است. وی امّهات مسائل وجود را به طریقه محقّقین، از حکما و عرفا مورد بحث قرار می دهد. علامه فیض در صدد است بین طریقه حکمت و معرفت حاصل از طریق برهان، و فلسفه معهود بین حکمای اوایل و اساطین فن از اعاظم حکمای یونان، و بین معارف وارد از طریق شریعت محمدیه و انوار فائض از طریق ائمه شیعه جمع نماید. این پژوهش، به برخی از مهم ترین مسائل هستی شناسی در اندیشه فلسفی این حکیم فرزانه اشاره می کند. همچنین در بررسی نظریه فیض، به آرای پیشینیان از حکما (از ارسطو تا ابن سینا) نیز نظر داشته و سعی در تطبیق آن دارد.
مبانی قرآنی، برهانی و عرفانی کمال انسان از دیدگاه بابا افضل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاشان شناسی دوره ۴ پاییز و زمستان ۱۳۸۸ شماره ۷ و ۸
127 - 153
در طول تاریخ اندیشه بشری، همواره یکی از موضوعات محوری، خود انسان و کشف هویت و ماهیت او بوده است. پیوسته انسان درباره خود اندیشیده و حقایقی را در مورد موجودیت خود به دست آورده است. در حوزه تفکر فلسفی تا آنجا که تاریخ این دانش بازگو می کند، فیلسوفان همیشه بحث درباره انسان و کمالات و نقاط قوت و ضعف او و نیز راه های سعادت و خوشبختی او و عوامل شقاوت و سقوط او از درجه انسانیت را مورد بررسی قرار داده اند. ادیان و کتب آسمانی و در رأس آن ها قرآن کریم با محوریت موضوع انسان و هدایت او تشکیل و تنزیل یافته اند. فلاسفه و عرفای اسلامی با استفاده از کتاب و سنت و بهره برداری از ذخایر فلاسفه گذشته، بحث درباره کمال انسان و انسان کامل را توسعه بخشیده اند. بابا افضل الدین مرقی کاشانی نیز از جمله فیلسوفان و عارفانی است که در این عرصه گام نهاده است. آثار به جای مانده از او نشان می دهد که دغدغه اصلی او تبیین و تفسیر جامع از انسان کامل با تکیه بر قرآن و برهان و عرفان بوده است. بابا افضل با شیوه خاص خود در بهره برداری از آیات قرآنی و روایات دینی کوشیده است این رسالت را به انجام برساند. مقاله حاضر، نگاه این حکیم الهی و اسلامی را در موضوع یاد شده تبیین می نماید.
قرآن در اندیشه های بابا افضل الدین مرقی کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاشان شناسی دوره ۴ پاییز و زمستان ۱۳۸۸ شماره ۷ و ۸
154 - 167
آیات قرآن کریم و احادیث معصومین(ع) در تکوین و تطور باورهای متفکران مسلمان اعم از متکلمان، فیلسوفان و عارفان، ادیبان و شاعران تأثیرگذار بوده است. بسیاری از متکلمان و این قبیل فیلسوفان، به گونه-های متفاوت از آیات و روایات استفاده کرده اند. گاهی از آن به عنوان شاهد و قرینه و زمانی فراتر از آن در شکل دادن مبنای مهم کلامی یا فلسفی خود به سراغ این آیات رفته اند. برای نمونه، در قلمرو شعر و ادبیات، تأثیر این آیات از دیرباز و از روزگار رودکی گرفته تا دوران معاصر در قالب اقتباس، تضمین، استقبال و دیگر بهره گیری در صور شعری بازتاب یافته است. وجه غالب شخصیت علمی افضل الدین مرقی کاشانی، جنبه های کلامی، فلسفی و بعضاً عرفانی اوست. نکته درخور توجه آنکه، بابا افضل با توجه به چنین پیشینه شخصیتی و با لحاظ رویکردهای مذکور، آن دسته از آیاتی را مورد توجه قرار داده است که مستقیم یا غیرمستقیم با مبانی و دیدگاه های نظری او ارتباط دارد. مواجهه بابا افضل با آیاتی که با عنوان معارف قرآنی موسوم است، و پیوند آن با موضوع نفس، مورد اهتمام نگارنده در این بررسی است. رهیافت این مقاله، دریافت این نکته بنیادین است که در فرازهای مختلف، بابا افضل، همسو با دیگر متکلمان مسلمان همچون خواجه نصیرالدین طوسی، از جنبه های ذوبطون آیات قرآنی در تحکیم مبانی خود بهره گرفته است.
زن در عرفان از دیدگاه حکیم سبزواری و امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در موردجایگاه زن در منابع و متون اسلامی از جمله متون عرفانی بحث شده و آراء متفاوتی درباره آن اظهار شده است. در این پژوهش دیدگاه عرفانی حکیم سبزواری و امام خمینی به جایگاه زن مورد بررسی قرار گرفته است. در دیدگاه امام خمینی به جایگاه زن پژوهش هایی انجام شده است ولی در مورد دیدگاه حکیم سبزواری و تطبیق آن با دیدگاه امام خمینی تحقیقی صورت نگرفته است. برای تبیین نگاه این دو متفکر در مورد جایگاه زن کوشیده ایم نگاه قرآنی و روایی این دو عارف را کشف کرده و برای این منظور به کتب: اسرارالحکم، نبراس الهدی و تعلیقات حکیم سبزواری بر اسفار و به صحیفه امام خمینی رجوع شده است. نگاه حکیم سبزواری به زن از نظر عرفانی محدودساز و به لحاظ اجتماعی و فردی نسبتاً منفی و مبتنی بر سنت پذیرفته شده دوره خویش است و در بعضی موارد با سخن خود حکیم در مواضع آثارش متناقض است و هماهنگی ندارد. از این سو امام خمینی به جهت شرایط اجتماعی و فردی که در آن زیست می کرده نگاهش" جمالی و رحامتی" است و زن را واجد همان کمالات و شرایط اجتماعی می داند که مرد از آن برخوردار است.
رویکرد عارفانه شب در شعر دفاع مقدّس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بین ادبیّات دفاع مقدّس، به ویژه شعر دفاع مقدّس و عرفان، پیوندی نزدیک وجود دارد که این ادّعا با مطالعه و بررسی اشعار دفاع مقدّس قابل اثبات است. با بررسی اشعار دفاع مقدّس، اصطلاحات و مفاهیم عرفانی زیادی را می توان از آن ها استخراج کرد. یکی از این اصطلاحات، پدیده شب است که خود در عرفان و از دیدگاه عارفان، تعابیرمتنوّعی دارد. شب در اصطلاح عرفانی از مدارج عالی تا مراتب دانی را طی می کند. در مراتب عالی به جایگاه و مرتبه والای شب در قرآن و حدیث نزدیک است و زمانی برای خلوت با معشوق و در مراتب دانی، گاهی نماد جنبه تاریک وجود و ممکنات است. این مقاله سعی دارد با استخراج شب در معنای عارفانه اش از شعر دفاع مقدّس، به این نتیجه دست یابد که آیا شب همان طور که در عرفان پدیده ای چند وجهی است، در شعر شاعران دفاع مقدّس با رویکرد عرفانی نیز چنین است یا خیر. طبق بررسی انجام شده، چنین پیوند و مشابهتی بین عرفان و شعر دفاع مقدّس مشاهده می شود. این مقاله از نوع نظری است و با روش کتابخانه ای انجام گرفته است.
نگرش مولانا به ناهنجاری های جنسی و هویت های دیگرگونه جنسی در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مثنوی مولانا جلال الدین رومی دایره المعارف فرهنگ ایرانی- اسلامی است. این اثر به دلیل اشتمال بر داستان های متعدد و نیز به دلیل تعمق مولانا در مسائل روان شناختی، اثری مهم و قابل تأمل است. بر این اساس در این تحقیق اختلالات جنسی و مسأله هویت های جنسی متفاوت (دگرباشان) -که به دلیل عرفی کمتر به آن توجه شده است- بررسی می گردد. سؤال تحقیق این است که مولانا کدام ناهنجاری های جنسی را در لابلای حکایات بیان کرده است و دیدگاه او درباره دگرباشان چیست؟ هدف تحقیق این است که دقت نظر مولانا درباره اختلالات جنسی بیان شود و در عین حال به روش تحلیلی – توصیفی نقدی بر دیدگاه او و هم عصرانش درباره هویت های جنسی دیگرگونه مطرح شود. این تحقیق نشان می دهد که گونه های مختلفی از اختلالات جنسی از سوی مولانا در پرده طنز و حکایت طرح و نقد شده است. از آن جمله: هم جنس گرایی، پدوفیلی، بستیالیتی، بهره کشی جنسی، اختگی، مبدل پوشی و... . همچنین دو هویّت جنسی برای مولانا و هم عصران او غریب بوده و نکوهش شده است، این دو گروه «مخنّث» و «سَعتَری» نامیده شده اند و همان است که امروزه ترانس سکسوال و لزبین نامیده می شوند. مولانا این خوی همجنس گرایی و رفتارهای منوط به آن را در این دو طیف، ذاتی – معادل مادر زاد و ژنتیکی- دانسته؛ عملکردی که درون آن تناقضی آشکار نهفته است و امروزه می توان درباره آن تأمل و تجدید نظر کرد. معرفی این دو جنسیت، آن گونه که در این مقاله آمده تا کنون صورت نگرفته و می تواند زمینه تحقیقات مرتبط دیگری را فراهم آورد.
بررسی رویکرد آیات قرآن و عرفان در اشعار مجید امجد و سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۳ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
255 - 273
حوزه های تخصصی:
آثار ادبی هنرمندان آیینه اندیشه ها، باورهای آن هاست که از جهان بینی و خویشتن خویش شان سرچشمه می گیرد. مجیدامجد و -سهراب سپهری از جمله شاعرانی اند که در اشعار خود به مذهب ، عرفان و آیات قرآن پرداخته اند . امجد در آغاز با نگرشی مذهبی به جهان و مسائل پیرامون می نگریست ولی در دوره میانی شاعری، از آن دیدگاه فاصله گرفت ، ولی پس از اخذ تجربه ای علمی، نه لزوماً مادی گرا، به سمت مذهب گرا یی بازگشت و در اواخر عمر به طرز خاصی به مذهب روی آورد و به خودشناسی رسید . -سپهری نیز با نحله های عرفانی آشنا شد، همواره با تکیه بر اصل توحید به همه مذاهب احترام می گذاشت. وی در اواخر عمر با -رسیدن به وحدت وجود با کا ئنات و مشاهده تجلی خداوند در تمامی مظاهر طبیعت به جایگاه یک عارف رسید . هدف از نگارش این مقاله، بررسی رویکرد های مختلف مذهبی، عرفانی و آیات قرآن در اشعار دو شاعر معاصر اردو وفارسی، امجد و سپهری است و تلاش خواهیم کرد که با روش توصیفی – تحلیلی واستنباطی، با استناد بر سروده های این دو شاعر، مقوله مورد بررسی قرار گیرد.
تعامل ادبی با نگاهی بر بوستان معرفت شیمل و تذکره الاولیاء عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۵ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
367 - 381
حوزه های تخصصی:
تأثیرپذیری و تعامل ادبی در بین اقوام و فرهنگ های مختلف همواره وجود داشته است. در این تعامل جهانگردان، مستشرقان و ادیبان گامی مؤثر برداشته اند. از جمله این مستشرقان می توان به آنه ماری شیمل، نویسنده، مترجم، شرق شناس، اسلام شناس و عرفان پژوه دوره معاصر اشاره کرد که ویژگی های شخصیتی علمی او، چه در جهان اسلام و چه در غرب شناخته شده است. او بیش از صد مقاله و کتاب به رشته تحریر درآورده است. یکی از برجسته ترین آثار وی، بوستان معرفت می باشد که از کتاب تذکرهالاولیاء عطار نیشابوری تأثیر پذیرفته است. این جستار بر آن است تا نخست آنه ماری شیمل را به عنوان یک اندیشمند معاصر که در راستای شناساندن جهان اسلام، مذهب تشیع و عرفان گام مؤثری برداشته است، معرفی کند. سپس به بررسی تذکرهالاولیاء و کتاب بوستان معرفت پرداخته و وجوه شباهت و تمایز آثار یادشده را نشان دهد. بدیهی است که برای تحقق این مهم ساختار و نیز محتوای دو کتاب مورد توجه قرار می گیرد