بین ادبیّات دفاع مقدّس، به ویژه شعر دفاع مقدّس و عرفان، پیوندی نزدیک وجود دارد که این ادّعا با مطالعه و بررسی اشعار دفاع مقدّس قابل اثبات است. با بررسی اشعار دفاع مقدّس، اصطلاحات و مفاهیم عرفانی زیادی را می توان از آن ها استخراج کرد. یکی از این اصطلاحات، پدیده شب است که خود در عرفان و از دیدگاه عارفان، تعابیرمتنوّعی دارد. شب در اصطلاح عرفانی از مدارج عالی تا مراتب دانی را طی می کند. در مراتب عالی به جایگاه و مرتبه والای شب در قرآن و حدیث نزدیک است و زمانی برای خلوت با معشوق و در مراتب دانی، گاهی نماد جنبه تاریک وجود و ممکنات است. این مقاله سعی دارد با استخراج شب در معنای عارفانه اش از شعر دفاع مقدّس، به این نتیجه دست یابد که آیا شب همان طور که در عرفان پدیده ای چند وجهی است، در شعر شاعران دفاع مقدّس با رویکرد عرفانی نیز چنین است یا خیر. طبق بررسی انجام شده، چنین پیوند و مشابهتی بین عرفان و شعر دفاع مقدّس مشاهده می شود. این مقاله از نوع نظری است و با روش کتابخانه ای انجام گرفته است.