زهرا عمادی

زهرا عمادی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

اثربخشی آموزش خودشفقت ورزی بر اضطراب اجتماعی دانش آموزانِ دختر دارای علائم اضطراب اجتماعی

کلیدواژه‌ها: خودشفقت ورزی اضطراب اجتماعی دانش آموزان دختر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴ تعداد دانلود : ۴۵
هدف این پژوهش، اثربخشی آموزش خودشفقت ورزی بر اضطراب اجتماعی دانش آموزانِ دختر دارای علائم اضطراب اجتماعی بود. این پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزانِ دختر متوسطه دوم شهر مرودشت در سال تحصیلی 1400-1399 بود. از این جامعه، نمونه ای به حجم 32 نفر (16 نفر برای هر گروه) به شیوه هدفمند، انتخاب و با روش تصادفی به گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند. دوره آموزشی خودشفقت ورزی به مدت هشت جلسه هفتگی به مدت 2/5 ساعت بر روی گروه آزمایش انجام گرفت و به گروه کنترل هیچ آموزشی ارائه نشد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه اضطراب اجتماعی نوجوانان (SAS-A) و پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی محقق ساخته بود که در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری (سه ماهه) تکمیل شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیره در نرم افزار SPSS (نسخه 24) انجام گرفت. نتایج این پژوهش نشان از وجود تفاوت معنادار در گروه آزمایش و گواه، در مرحله پس آزمون (P≤0.01) و پیگیری (P≤0.02) بود؛ لذا با اطمینان 98 درصد می توان نتیجه گرفت که اثربخشی آموزش خودشفقت ورزی بر اضطراب اجتماعی دانش آموزانِ دختر دارای علائم اضطراب اجتماعی موثر است.
۲.

پیش بینی عملکرد تحصیلی دانشجویان تازه وارد براساس هوش، سبک های هویت، ابعاد سلامت روان و جنسیت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: جنسیت سبک های هویت سلامت روان عملکرد تحصیلی هوش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۰ تعداد دانلود : ۳۹۳
مقدمه: دانشجویان در نیمسال اول تحصیل تنیدگی های خاصی را تجربه می کنند که می تواند بر عملکرد تحصیلی آن ها تاثیرات نامطلوبی داشته باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی روابط عملکرد تحصیلی دانشجویان تازه وارد با هوش، سبک های هویت، جنسیت، ابعاد سلامت روان و متغیر های مرتبط با آن، همچنین بررسی امکان پیشبینی عملکرد تحصیلی بر اساس متغیرهای فوق بود. روش ها: در ماه اول سال تحصیلی 95-1394 از 167 دانشجوی نیمسال اول دانشگاه سلمان فارسی کازرون فرم A مقیاس 3 آزمون هوش نابسته به فرهنگ کتل برای سنجش هوش، سیاهه ی سبک های هویت و مقیاس ملی سلامت روانی دانشجویان برای سنجش سبک های هویت و ابعاد سلامت روان و متغیرهای مرتبط با سلامت روان در دو نوبت اخذ شد. یافته ها: ضرایب همبستگی پیرسون رابطه ی مثبت عملکرد تحصیلی (معدل نیمسال اول) با متغیرهای هوش، جنسیت (مونث بودن)، هویت هنجاری، هویت اطلاعاتی، بهزیستی روانشناختی، حمایت اجتماعی، جو خانوادگی و رابطه ی منفی آن با افسردگی و اضطراب اجتماعی را نشان داد. با این همه در تحلیل رگرسیون صرفا متغیرهای جنسیت و هوشبهر توانستند عملکرد تحصیلی را ( R2 تنظیم شده: 091/0) پیش بینی کنند. نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد که همانند آنچه قبلا در دانش آموزان نشان داده شده در عملکرد تحصیلی دانشجویان نیمسال اول نیز نقش هوشبهر و جنسیت همچنان پررنگ است و هنوز سایر متغیرها نمی توانند قدرت این دو متغیر را در پیش بینی عملکرد تحصیلی داشته باشند. پیشنهاد می شود از متغیرهای دارای ارتباط معنی دار با عملکرد تحصیلی پایین در این پژوهش برای شناسایی دانشجویان در خطر عملکرد تحصیلی پایین، جهت ارائه ی مداخله های پیشگیرانه به آنها استفاده شود.
۳.

پیش بینی سبک زندگی ارتقاء بخش سلامت بر مبنای متغیرهای سلامت روان، سبکهای مقابلهای و جهتگیری مذهبی در دانشجویان دانشگاه اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: سلامت روان دانشجویان جهت گیری مذهبی سبک های مقابله ای سبک زندگی ارتقاء بخش سلامت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲۸ تعداد دانلود : ۸۰۴
مقدمه: سبک زندگی هر فرد بر سلامت او تأثیر دارد. سبک زندگی ارتقاء بخش سلامت علاوه بر تداوم و تقویت سطح سلامت و رفاه، باعث احساس رضایت، اقناع شخصی و خودشکوفایی می شود. دانشجویان نیروهای انسانی برگزیده و سازندگان فردای کشور هستند و سنجش وضعیت سلامت جسمی و روانی و معنوی آن ها، در جهت ارتقاء و بهبود آن از اهمیت بسزایی برخوردار است. این پژوهش با هدف بررسی ارتباط سبک زندگی ارتقاء بخش سلامت با سلامت روان، سبک های مقابله ای و جهت گیری مذهبی در دانشجویان دانشگاه اصفهان انجام گرفته است. روش ها: جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه ی دانشجویان دانشگاه اصفهان بود، که از بین آن ها 94 نفر (47 دختر، 47 پسر) به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده و پرسش نامه های سبک زندگی ارتقاء بخش سلامت (HPLPII)، سلامت عمومی (GHQ-28)، سبک های مقابله ای لازاروس (WOCQ) و آزمون جهت گیری مذهبی با تکیه بر اسلام آذربایجانی را تکمیل کردند. داده های به دست آمده با استفاده از روش های آماری همبستگی، تحلیل واریانس چند متغیره و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: بین سبک زندگی ارتقاء بخش سلامت و سلامت روان، همچنین بین سلامت روان و جهت گیری مذهبی همبستگی منفی و معناداری وجود داشت(01/0>P). نمرات پایین تر در پرسش نامه سلامت عمومی نشانگر سلامت روانیِ بیشتر فرد است. بین سبک زندگی ارتقاء بخش سلامت و جهت گیری مذهبی همبستگی مستقیم و معناداری وجود داشت. علاوه بر این، نتایج نشان داد که بین دختران و پسران در سبک زندگی ارتقاء بخش سلامت و سلامت روان تفاوت معناداری وجود نداشت. در صورتی که تفاوت بین آن ها در زیر مقیاس عقاید- مناسک در آزمون جهت گیری مذهبی و سبک مقابله ای هیجان محور از لحاظ آماری معنادار بود(05/0>P). نتایج رگرسیون حاکی از این بود که زیرمقیاس های سبک مقابله ای مسأله محور و اختلال در کارکرد اجتماعی، به ترتیب سهم معناداری در تبیین سبک زندگی ارتقاء بخش سلامت داشتند(01/0>P). بحث: با توجه به تحول سبک زندگی در ایران و وضعیت رفتارهای ارتقاء دهنده سلامتی در بین دانشجویان و ارتباط آن با بعد مذهب و سبک های مقابله ای، طراحی و اجرای برنامه های آموزش سلامت در میان اقشار مختلف مردم مخصوصاً دانشجویان پیشنهاد می گردد.
۴.

اثربخشی روایت درمانی گروهی بر سازگاری با طلاق والدین، تاب آوری و مشکلات رفتاری- هیجانی دختران والدین مطلقه دوره ابتدایی شهر اصفهان

کلیدواژه‌ها: روایت درمانی گروهی سازگاری با طلاق تاب آوری مشکلات رفتاری هیجانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۶ تعداد دانلود : ۴۶۴
هدف: بررسی اثربخشی روایت درمانی گروهی بر سازگاری با طلاق والدین، تاب آوری و مشکلات رفتاری هیجانی دختران والدین مطلقه دوره ابتدایی شهر اصفهان بود. روش: این پژوهش به روش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل اجرا گردید. جامعه آماری شامل کلیه دختران 7 تا 12 ساله والدین مطلقه شهر اصفهان بود که در مدارس ابتدایی دخترانه مشغول به تحصیل بودند. 24 نفر از دختران طلاق واجد ملاک های ورود به پژوهش، به شیوه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزارها شامل پرسشنامه های سازگاری با طلاق والدین، تاب آوری و مقیاس مشکلات رفتاری- هیجانی بود. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت نه جلسه 90 دقیقه ای(به صورت هفتگی) تحت روایت درمانی گروهی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد روایت درمانی بر سازگاری با طلاق والدین، تاب آوری و مشکلات رفتاری هیجانی کودکان به صورت معناداری اثرگذار بود (05/0>P). نتیجه گیری: روایت درمانی گروهی رویکرد مؤثری است که می تواند احساسات و باورهای منفی کودکان نسبت به طلاق والدین شان و مشکلات رفتاری هیجانی آنها را کاهش دهد و همچنین می تواند احساسات و نگرش های مثبت نسبت به والدین و تاب آوری را در آنها افزایش دهد و در نهایت منجر به افزایش سازگاری آنها با طلاق والدین شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان