مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۰۱.
۶۰۲.
۶۰۳.
۶۰۴.
۶۰۵.
۶۰۶.
۶۰۷.
۶۰۸.
۶۰۹.
۶۱۰.
۶۱۱.
۶۱۲.
۶۱۳.
۶۱۴.
۶۱۵.
۶۱۶.
۶۱۷.
۶۱۸.
۶۱۹.
۶۲۰.
اضطراب
منبع:
روانشناسی بالینی سال سیزدهم تایستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
169 - 180
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش عوامل جمعیت شناختی مؤثر بر اضطراب کرونا و رفتارهای خودمراقبتی در پیشگیری از ابتلای به ویروس 19-COVID در دانشجویان انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر کاربردی- مقطعی و جامعه آماری دانشجویان دانشگاه های شهر اراک بود. نمونه شامل 215 دانشجو بود که با نمونه گیری گلوله برفی و در دسترس به روش برخط و با استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی انتخاب شدند و پرسشنامه های اضطراب بیماری کرونا علی پور، قدمی، علی پور و عبداله زاده (1398)، پرسشنامه خودمراقبتی مرتبط با کرونا (1399) و پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی را تکمیل کردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های T گروه های مستقل، تحلیل واریانس یکراهه، آزمون تعقیبی LSD و رگرسیون ساده در نرم افزار 25- SPSS انجام شد. یافته ها: میانگین اضطراب ناشی از کرونا در دانشجویان پایین و رفتارهای خودمراقبتی در سطح متوسط بود. نتایج آزمون t مستقل نشان داد که اضطراب ناشی از شیوع 19-COVID زنان بیشتر از مردان و رفتارهای خودمراقبتی در مردان بیشتر از زنان است (05/0>P). نتایج تحلیل واریانس یکراهه و آزمون تعقیبی LSD نشان داد اضطراب ناشی از شیوع 19-COVID در دانشجویان فنی و مهندسی کمتر از دانشجویان علوم انسانی است و اضطراب دانشجویانی که والدین آنها دارای تحصیلات زیر دیپلم هستند،از اضطراب دانشجویانی که والدین آنها دارای تحصیلات دیپلم هستند،کمتر است ضرایب رگرسیون نشان دادند که اضطراب کرونا و علائم روانی و جسمانی آن توانستند 091/0 واریانس رفتارهای خودمراقبتی دانشجویان را در طول شیوع 19-COVID تبیین کنند نتیجه گیری: براساس نتایج پژوهش حاضر انجام مداخلات روانشناختی به منظور افرایش رفتارهای خودمراقبتی
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، شفقت و درمان ترکیبی بر اضطراب و نگرش های ناکارآمد بیماران مبتلا به لوپوس سیستمیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
189 - 206
حوزههای تخصصی:
لوپوس بیماری است که با ایجاد اضطراب در فرد باعث نگرانی و تنش در پاسخ به شرایط تهدیدکننده می گردد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، شفقت و درمان ترکیبی بر اضطراب و نگرش های ناکارآمد بیماران مبتلا به لوپوس سیستمیک بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با یک گروه کنترل می باشد.جامعهآماریاینپژوهششاملکلیهبیماران مبتلا به لوپوس سیستمیک تحت درمان در بیمارستان های شهر شیرازمی باشد که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از میان جامعه آماری 80 نفر انتخاب و به صورت تصادفی به چهار گروه (یک گروه کنترل 20 نفره و 3 گروه آزمایش 20 نفره) قرار گرفتند. ابزارهای بکاررفته در این پژوهش شامل پرسشنامه اضطرابزونگ (1970) و پرسشنامه نگرش های ناکارآمد وایزمن و بک (1978) بود. یافته ها: داده های گرداوری شده با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که این درمان بر لوپوس سیستمیک در مراحل پس آزمون و پیگیری تأثیر معنادار دارد (p≤0/0001و 6/53F = ). همچنین اثر درمان ترکیبی در این پژوهش با سطح معناداری (207/47F = و p ≤/ 0005) بود. نتیجه گیری: مطابق با یافته های پژوهش حاضر، می توان از بسته های آموزشی پذیرش و تعهد و شفقت درمانی جهت بهبود اضطراب و نگرش های ناکارآمد بیماران مبتلا به لوپوس بهره برد.
اثربخشی آموزش نظریه ذهن بر خودپنداره و اضطراب در دانش آموزان ناتوان یادگیری با نقش تعدیل کنندگی اختلال نقص توجه- بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش نظریه ذهن بر خودپنداره و اضطراب در دانش آموزان با ناتوانی های خاص یادگیری با نقش تعدیل کنندگی همبودی اختلال نقص توجه- بیش فعالی بود. روش پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان دارای ناتوانی خاص یادگیری شهر اهواز در سال 1398 تشکیل می دهند. از بین آنها 28 نفر شامل 9 دختر و 19 پسر (14 نفر به ازا هر یک از گروههای آزمایش و گواه به این صورت که هر گروه از تعداد مساوی دانش آموز دارای ناتوانی خاص یادگیری با همبودی اختلال نقص توجه بیش فعالی و بدون آن تشکیل می شد)، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایشی و کنترل جایگزین شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه خودپنداره کودک پیرز – هریس و مقیاس اضطراب کودکان اسپنس، استفاده شد. گروه آزمایش تحت آموزش نظریه ذهن قرار گرفت و گروه کنترل در لیست انتظار آموزش قرار گرفت. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که آموزش نظریه ذهن بر بهبود خود پنداره و کاهش اضطراب دانش آموزان اثربخش بودند (01/0>P). همچنین نتایج نشان داد، همبودی اختلال نقص توجه-بیش فعالی اثر بخشی این آموزش را تعدیل کرد. لذا نتیجه گیری می شود که می توان از این روش آموزش در جهت کمک به داش آموزان دارای ناتوانی خاص یادگیری و به ویژه افراد دارای همبودی اختلال نقص توجه – بیش فعالی بهره برد.
نقش واسطه ای نظم جویی هیجانی در رابطه بین روان سازه های سازش نایافته اولیه و نشانه های اضطراب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین نقش واسطه ای نظم جویی هیجان در رابطه بین روان سازه های سازش نایافته اولیه و نشانه های اضطراب انجام شد. برای این منظور طی یک پژوهش توصیفی، 300 دانشجو (158 زن، 142 مرد) با روش دردسترس از بین دانشجویان دانشگاه تهران انتخاب شدند و پرسشنامه روان سازه یانگ فرم کوتاه (یانگ، 1998)، مقیاس افسردگی، اضطراب و تنیدگی (لاویباند و لاویباند، 1995) و مقیاس دشواری نظم جویی هیجان (گرتز و رومر، 2004) را تکمیل کردند. نتایج این پژوهش نشان داد بین روان سازه های سازش نایافته اولیه، دشواری نظم جویی هیجان و نشانه های اضطراب رابطه مثبت معنادار وجود دارد. همچنین نتایج حاصل از آزمون تحلیل مسیر نشان دهنده نقش واسطه ای دشواری نظم جویی هیجان در رابطه بین روان سازه های سازش نایافته اولیه و نشانه های اضطراب بود. بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که رابطه روان سازه های سازش نایافته اولیه و نشانه های اضطراب، خطی و ساده نیست و روان سازه های سازش نایافته اولیه از طریق دشواری نظم جویی هیجان، نشانه های اضطراب را تحت تأثیر قرار می دهند. بنابراین به منظور پیشگیری از ایجاد نشانه های اضطراب، افزون بر کاهش ویژگی های منفی روان سازه های سازش نایافته اولیه، لازم است زمینه های بازسازی فرایندهای نظم جویی هیجان با هدف افزایش سطح سلامت روانی فراهم شود.
مقایسه اضطراب و افسردگی و حافظه شرح حال در بین افراد مبتلا به آسم و سالم
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه اضطراب و افسردگی و حافظه شرح حال در بین افراد مبتلا به آسم و سالم بود. روش پژوهش توصیفی از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش در برگیرنده بیماران مبتلا به آسم که به صورت سرپایی به بیمارستان میلاد در سال 1399 مراجعه نمودند، بود. نمونه این پژوهش60 نفر بود که تعداد 30 بیمار مبتلا به آسم و 30 نفر افراد عادی که در متغیرهای جنس، سن و تحصیلات با گروه بالینی همتا شده اند به عنوان گروه کنترل در مطالعه شرکت کردند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه دموگرافی، پرشسنامه افسردگی بک ( BDI ) و پرسشنامه اضطراب بک ( BAI ) بود. برای تحلیل آماری سؤالات پژوهش از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج تحلیل تحلیل داده ها نشان داد که بین اضطراب و افسردگی در بین افراد مبتلا به آسم و سالم تفاوت معناداری وجود دارد(05/0 p< ).
هنجاریابی نظم جویی هیجانی در دانشگاه آزاد اسلامی رودهن
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی هنجاریابی پرسشنامه نظم بخشی هیجانی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی رودهن انجام شد. روش پژوهش حاضر از نظر هدف یک پژوهش کاربردی و از نظر روش یک پژوهش پیمایشی بود. جامعه آماری این تحقیق شامل همه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی رودهن سال تحصیلی 97-1396 بود. برای نمونه گیری از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند نمونه مورد مطالعه در این پژوهش در مجموع 400نفر بود.ابزار سنجش این پژوهش پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان گارنفسکی (2006) و پرسشنامه dass- 21 بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های "آلفای کرونباخ" و "همبستگی پیرسون" و "تحلیل عاملی اکتشافی" برای تحلیل سوال های پژوهش استفاده گردید. نتایج نشان داد پرسشنامه نظم جویی هیجانی از روایی مناسب برخوردار بوده و مولفه های این پرسشنامه بعنوان عامل مورد قبول واقع می شوند. پرسشنامه مذکور از پایایی مناسبی برخوردار است. روایی همگرا و تشخیصی (افتراقی) پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان از طریق محاسبه ضرایب همبستگی زیرمقیاس های آن با افسردگی، اضطراب، استرس و شاخص های سلامت روانی در مورد شرکت کنندگان بررسی شد. نتایج ضرایب همبستگی پیرسون نشان داد که بین نمره شرکت کنندگان در زیر مقیاس های خودسرزنش گری، نشخوارگری، فاجعه نمایی و دیگرسرزنش گری با افسردگی، اضطراب، استرس و درماندگی روانشناختی همبستگی مثبت معنادار و با بهزیستی روانشناختی همبستگی منفی معنادار وجود دارد. بر اساس این نتایج، بین زیرمقیاس های پذیرش، تمرکز مجدد مثبت، برنامه ریزی، ارزیابی مجدد مثبت و کم اهمیت شماری با افسردگی، اضطراب، استرس همبستگی منفی معنادار به دست آمد.
مقایسه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و توان بخشی شناختی حافظه فعال بر اضطراب و افسردگی دختران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر مقایسه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و توان بخشی شناختی حافظه فعال بر اضطراب و افسردگی در دختران مجرد 25 تا 35 سال بود. روش کار: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری و با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام دختران مراجعه کننده به مراکز روان شناختی و مشاوره شهرستان سبزوار در سال 1398 بودند که از این مراجعان 45 نفر به صورت در دسترس انتخاب و با تصادفی سازی در 2 گروه آزمایش و 1 گروه گواه قرار گرفتند. شرکت کنندگان در پژوهش حاضر برای پیش آزمون_پس آزمون، پیگیری مورد ارزیابی قرار گرفتند و به پرسشنامه چهار سامانه ای اضطراب و پرسشنامه افسردگی بک پاسخ دادند. شرکت کنندگان دو گروه مداخله تحت 8 جلسه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و 10 جلسه توان بخشی شناختی حافظه فعال قرار گرفتند. یافته ها: نتایج به دست آمده در پژوهش حاضر نشان داد هر دو مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و توان بخشی شناختی حافظه فعال نسبت به گروه کنترل بر متغیر اضطراب (001/0=P) و متغیر افسردگی (001/0=P) اثر کاهنده داشته است. در مقایسه میان درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و توان بخشی شناختی حافظه فعال در تأثیر بر متغیر اضطراب مشاهده شد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد اثربخشی بیشتری نسبت به توان بخشی شناختی حافظه فعال بر کاهش اضطراب دختران داشته است. نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد هر دو مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و توان بخشی شناختی حافظه فعال بر کاهش اضطراب و افسردگی دختران مؤثر هستند و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد اثربخشی بیشتری نسبت به توان بخشی شناختی حافظه فعال بر کاهش اضطراب دختران داشته است.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب و افسردگی زنان مطلقه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: از نظر قانونی، طلاق آخرین مرحله از ازدواج است ولی از نظر روان شناختی، آغاز یک مرحله ی تازه از ازدواج است. طلاق پدیده ای است که می تواند عواقب و پیامدهای منفی قابل ملاحظه ای داشته باشد. یکی از پیامدهای طلاق بروز افسردگی و اضطراب ناشی از طلاق است که بیشتر در بین زنان رخ می دهد. هدف از تحقیق حاضر برررسی شناخت درمانی مبتنی برذهن آگاهی بر اضطراب و افسردگی زنان مطلقه است.. مواد و روش ها: تحقیق حاضر از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه آزمایش و گواه است. جامعه تحقیق حاضر زنان مطلقه شهر نیشابور بودند. نمونه شامل ۲۴ نفر از زنان مطلقه شهر نیشابور بود که به صورت دردسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش (۱۲ نفر) و کنترل (۱۲ نفر) به شیوه تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی را در طی ۸ جلسه دریافت کردند و گروه کنترل در لیست انتظار قرار داشتند. داده ها با استفاده از پرسشنامه افسردگی بک و اضطراب بک مورد مطالعه قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس سری زمانی انجام پذیرفت. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان می دهد آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی اضطراب و افسردگی زنان مطلقه را کاهش می دهد . همچنین نتایج یافته های مرحله پیگیری نشان می دهد اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در طی زمان پایدار بوده است. نتیجه گیری : بنابراین آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی، پردازش شناختی زنان مطلقه را بهبود می بخشند، هیجان های منفی را کاهش و هیجان های مثبت را افزایش دهند؛ در نتیجه اضطراب و افسردگی را کاهش دهد .
تاثیر طرحواره درمانی بر اضطراب، افسردگی و طرحواره های ناکارآمد اولیه افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۰
299-324
حوزههای تخصصی:
هدف : این پژوهش با هدف تعیین تاثیر طرحواره درمانی بر افسردگی، اضطراب و طرحواره های ناسازگار اولیه افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد انجام شد. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی به صورت طرح تک آزمودنی با روش خط پایه چندگانه ABA بر روی شش آزمودنی که دارای اختلال مصرف مواد بودند، انجام گرفت . جامعه آماری شامل همه افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد مراجعه کننده به مراکز درمانی شهرستان رزن (یکی از شهرستان های استان همدان) در سال 1398 بود. ابزارها شامل پرسش نامه افسردگی بک، پرسش نامه اضطراب بک و پرسش نامه طرحواره های ناسازگار اولیه بود. طرحواره درمانی در 15 جلسه به صورت گروهی و فردی و در هر هفته یک جلسه اجرا شد. آزمودنی ها در چهار مرحله مورد آزمون قرارگرفتند. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. یافته ها: نتایج تاثیر طرحواره درمانی را در بهبود طرحواره های ناسازگار اولیه و پس از گذشت 4 ماه نشان داد ولی درکاهش نشانگان افسردگی و اضطراب از نظر آماری تفاوت معنا داری مشاهده نشد، ولی در نمودار ABA مقدار تغییرات در نمرات افسردگی، اضطراب و طرحواره های ناکارآمد حوزه دوم محسوس بود. نتیجه گیری: بنابراین، با مداخلات درمانی متمرکز بر طرحواره می توان موجب تغییر و اصلاح طرحواره ها و کاهش علائم افسردگی و اضطراب در افراد با اختلال مصرف مواد شد. بر این اساس، پیشنهاد می شود تکنیک های طرحواره درمانی به صورت فردی برای افراد با اختلال مصرف مواد که افسردگی، اضطراب و طرحواره های ناکارآمد دارند، استفاده شود.
اضطراب در قلمرو شخصیت: نقش نگرش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبحث شخصیت و ویژگی های شخصیتی در عین اینکه بسیار در پژوهش ها به آن پرداخته شده است از لحاظ بررسی برخی متغیرها در ارتباط با آنها مورد غفلت قرار گرفته است. اینکه این ویژگی ها با واسطه گری نگرش های ناکارآمد چگونه با اضطراب مرتبط هستند موضوعی است که در این پژوهش به آن پرداخته شده است. به این منظور تعداد 240 نفر از دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان به عنوان نمونه انتخاب گردید و پرسشنامه های اضطراب بک (1990)، پرسشنامه نگرش های ناکارآمد بک و وایسمن (1978) و پرسشنامه شخصیتی نئو مک کری و کاستا (1985) به آنها داده و پر شد که تعداد 6 نفر از افراد پرسشنامه ها را به صورت مخدوش پر کرده بودند لذا نمونه نهایی تعداد 234 نفر انتخاب گردید. نتایج مدل معادلات ساختاری نشان داد که به طور کلی مدل پژوهش دارای برازش نیکویی مطلوبی است. روابط بین اضطراب با روان رنجورخویی با حضور و بدون حضور متغیر میانجیگر نگرشهای ناکارآمد معنیدار و مثبت میباشد و همچنین روابط بین اضطراب با برونگرایی با حضور و بدون حضور متغیر میانجیگر نگرشهای ناکارآمد معنیدار و معکوس میباشد. همچنین یافته ها حاکی از آن بودند که در سطح معناداری 01/0 تنها متغیر روان رنجورخویی به واسطه نگرشهای ناکارآمد با اضطراب رابطه معنی داری دارد و این رابطه برای برون گرایی برقرار نیست. بنابراین می توان نتیجه گرفت که نگرش های ناکارآمد می توانند به عنوان یک میانجی بین روان رنجورخویی و اضطراب عمل کنند.
پیش بینی نشانه های اضطراب و افسردگی بر اساس مشکلات بین شخصی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی نشانه های افسردگی و اضطراب بر اساس مشکلات بین شخصی بود. تعداد 362 نفر (220 مرد، 142 زن) از دانشجویان دانشگاه تهران به صورت نمونهگیری در دسترس، از رشتههای مختلف تحصیلی در این پژوهش انتخاب شدند. از شرکتکنندگان خواسته شد مقیاس مشکلات بینشخصی ( IIP ، هرویتز، روزنبرگ، بایر، اورنو و ویلاسنور، 1988) و مقیاس اضطراب افسردگی استرس ( DASS ، لاویباند و لاویباند، 1995) را تکمیل کنند. نتایج پژوهش نشان دادکه انواع مشکلات بینشخصی (قاطعیت، مردمآمیزی، اطاعتپذیری، صمیمیت، مسئولیتپذیری و مهارگری) با نشانههای افسردگی و اضطراب همبستگی مثبت معنادار دارد (01/0 < P ) . نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که مشکلات بینشخصی 6/21% واریانس مربوط به نشانههای افسردگی و 4/19% واریانس مربوط به نشانههای اضطراب را تبیین میکند. بر اساس یافتههای پژوهش، توجه به مشکلات بینشخصی برای پیشگیری از اختلالهای افسردگی و اضطراب و درمان افراد مبتلا به نشانههای افسردگی و اضطراب دارای اهمیت هستند.
پیش بینی شدت سردردهای میگرنی براساس اضطراب، مکانیسم های دفاعی و شفقت به خود در بیماران مبتلا به سردردهای میگرنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبانی نظری و مطالعات انجام شده حاکی از تاثیر عوامل روان شناختی در بروز و تشدید میگرن است که شناسایی این عوامل میتواند در درمان و پیش آگهی این بیماری نقش بسزایی داشته باشد. لذا هدف پژوهش حاضر پیشبینی شدت سردردهای میگرنی بر مبنای اضطراب ،مکانیسمهای دفاعی و شفقت خود بوده است . به این منظور 200 بیمار مبتلا به سردرد میگرنی از بین بیماران مراجعه کننده به کلینیک های مغز و اعصاب شیراز به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و از آنها خواسته شد به پرسشنامه ی اضطراب حالت – صفت اسپیلبرگ ر(1970) ، پرسشنامهی شدت علایم میگرن نجاریان (1376)،پرسشنامهی سبکهای دفاعی باند(1983) و مقیاس شفقت خود نف(2003) پاسخ دهند. نتایج آزمون همبستگی و تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که بین اضطراب، سبک های دفاعی و شفقت خود با شدت سردردهای میگرنی رابطه وجود دارد .(P < 0/01) همچنین نتایج نشان داد که اضطراب، سبکهای دفاعی و شفقت خود به ترتیب 19/0، 14/0 و 16/0 از شدت سردردهای میگرنی را پیشبینی می کنند.
مقایسه اثربخشی درمان حساسیت زدایی با حرکت چشم و پردازش مجدد و درمان شمارش پیشرونده بر اضطراب، استرس و افسردگی بیماران عمل جراحی بای پس عروق کرونر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر مقایسه اثربخشی دو روش درمان حساسیت زدایی با حرکت چشم و پردازش مجدد و شمارش پیشرونده بر اضطراب، استرس و افسردگی بیماران جراحی بای پس عروق کرونر بود. طرح پژوهشی نیمه تجربی و از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران جراحی بای پس عروق کرونر مراجعه کننده به کلینیک بازتوانی مرکز قلب تهران بود، که نمونه ای به تعداد 36 نفر از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب و در گروههای آزمایش و کنترل قرار گرفتند. در گروههای آزمایشی، هر بیمار در 6 جلسه 45 دقیقه ای به صورت انفرادی تحت درمان قرار گرفت و در گروه کنترل هیچ مداخلهای صورت نگرفت. هر سه گروه مقیاس تجدید نظر شده تاثیر رویداد (ویس و مارمار، 1997) و مقیاس 21 سوالی افسردگی، اضطراب و استرس (لاویباند و لاویباند، 1995) را در قبل و بعد از مداخله و در پیگیری تکمیل نمودند. دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری تحلیل شد. نتایج مقایسههای زوجی بین گروهها هم در مرحله پس آزمون و هم در مرحله پیگیری نشانگر تفاوت معنادار بین گروه درمان حساسیت زدایی با حرکت چشم و پردازش مجدد و گروه کنترل، و گروه شمارش پیشرونده و گروه کنترل در متغیرهای افسردگی (فقط در مرحله پیگیری) و استرس (در هر دو مرحله پس آزمون و پیگیری) بود و این تفاوت بین گروهها در متغیر اضطراب مشاهده نشد. همچنین نتایج هیچ گونه تفاوت معناداری بین دو گروه آزمایش نشان نداد (01/0 p< ). بنابراین، روش درمان حساسیت زدایی با حرکت چشم و پردازش مجدد و روش شمارش پیشرونده در کاهش افسردگی و استرس در بیماران جراحی بای پس عروق کرونر موثر می باشند.
عوامل خطرسازِ اضطراب در کودکان و نوجوانان با اختلال طیف اوتیسم: مروری نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره هفتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۲۵)
165-180
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ازآنجایی که کودکان و نوجوانان با اختلال طیف اوتیسم احتمالاً اضطراب بیشتری نسبت به سایر همسالان تجربه می کنند، مطالعه عوامل خطرساز اضطراب آنها برای تشخیص دقیق و درمان، حائز اهمیت است. بدین تریت هدف از پژوهش حاضر، بررسی عوامل خطرساز اضطراب در کودکان و نوجوانان با اختلال طیف اوتیسم بود. منابع داده ها: برای به دست آوردن مقالات منتخب جهت ورود به تحلیل، از راهبرد جستجوی نظام مند استفاده شد. پنج پایگاه اطلاعاتی Scopus ، Sciencedirect ، PubMed ، OVID-PsycINFO و Springer با استفاده از ترکیبی از کلیدواژه های منتخب، جستجو شدند. روش: روش این مطالعه، مروری نظام مند بود. به همین منظور، پنج پایگاه اطلاعاتی در بازه های زمانی 2000 تا 2019 با استفاده از راهبرد جستجوی دقیق بررسی شدند. در نتیجه این جستجو، 377 مقاله بازیابی و بر اساس دستورالعمل پریزما و ملاک های ورود و خروج، 18 مقاله برای ورود به پژوهش انتخاب شدند. یافته ها: اگرچه یافته ها تا حدی متناقض بود، اما بر اساس یافته های بیشتر پژوهش ها می توان نتیجه گرفت که اضطراب در دختران و در کودکان و نوجوانان دارای سن بالاتر، نسبت به پسران و افراد سنین پایین تر، بیشتر است. به علاوه، کودکان با توانایی های شناختی بالاتر، شدت اختلال اوتیسم کمتر، و مشکلات اجتماعی بیشتر، علائم اضطرابی بیشتری را نشان می دهند. نتیجه گیری: یافته های حاضر مطرح می کنند که جنسیت، سن، کارکرد شناختی، شدت اختلال اوتیسم، و مشکلات اجتماعی باید به عنوان عوامل خطرساز بالقوه برای اضطراب هنگام ارزیابی کودکان و نوجوانان با اختلال طیف اوتیسم، در نظر گرفته شوند؛ بنابراین پیشگیری اولیه و درمان اضطراب در کودکان و نوجوانان با اختلال طیف اوتیسم که در معرض خطر هستند، ضروری است.
بررسی مقایسه ای کمالگرایی و وسواس فکری عملی در دانش آموزان مضطرب و دانش آموزان غیر مضطرب پایه ششم شهرستان قرچک
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم اردیبهشت ۱۴۰۰ شماره ۳۵
54 - 42
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه ای بین وسواس فکری عملی و کمال گرایی در دانش آموزان مضطرب و دانش آموزان غیر مضطرب پایه ششم شهرستان قرچک انجام شد. روش پژوهش حاضر علی- مقایسه ای است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پایه ششم شهرستان قرچک که شامل ۱۰۰ دانش آموز (۵۰ دانش آموز مضطرب و ۵۰ دانش آموز غیر مضطرب). دانش آموزان مضطرب به شیوه ی در دسترس و دانش آموزان غیر مضطرب به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. پرسشنامه هایی که جهت جمع آوری اطلاعات در نظر گرفته شد شامل: پرسشنامه وسواس فکری عملی مادزلی و پرسش نامه کمال گرایی اهواز و پرسشنامه اضطراب کودکان است (فرم والد) و برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل واریانس چند متغیره و آزمون t مستقل و به کمک نرم افزار SPSS استفاده شد. با توجه به مقدار F=19/64, P 0/001نتایج آزمون تحلیل واریانس و آزمون ا مستقل نشان داد که بین نمرات وسواس فکری عملی در گروه مضطرب و غیر مضطرب تفاوت وجود دارد و هم چنین با توجه به مقدار F=9/96, P 0/002نتایج آزمون تحلیل واریانس و آزمون t مستقل نشان داد که بین نمره کمال گرایی در گروه دانش آموزان مضطرب و دانش آموزان غیر مضطرب تفاوت وجود دارد.
مقایسه میزان شب ادراری در کودکان عادی و کودکان دارای اضطراب
حوزههای تخصصی:
هدف: شب ادراری به حالات مختلف از عدم کنترل ادرار و دفع ناگهانی و بی اختیاری آن گفته می شود که می تواند منشأ اثرات مختلف مضری مانند اختلالات روانی، آشفتگی، اعتماد به نفس پایین و ... برای کودک باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه میزان شب ادراری در کودکان عادی و کودکان دارای اضطراب بود. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی از نوع مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل کلیه کودکان عادی و کودکان مبتلا به شب ادراری مراجعه کننده به کلینیک های درمانی کودکان و یا متخصصین ارولوژی منطقه 3 شهر تهران در فاصله زمانی دی الی اسفند 1399 بود که از میان آنها به صورت در دسترس، 80 نفر (40 کودک شب ادرار و 40 کودک عادی) به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. جهت بررسی از مقیاس تجدیدنظر شده اضطراب آشکار کودکان استفاده شد.نتایج: یافته ها نشان داد تفاوت معناداری در میزان اضطراب در کودکان شب ادرار و کودکان عادی وجود دارد. همچنین میان میزان اضطراب فیزیولوژیک، نگرانی / حساسیت و نگرانی های اجتماعی / تمرکز گروه ها تفاوت وجود دارد و با مقایسه میانگین ها مشخص شد که کودکان شب ادرار از اضطراب بیشتری نسبت به کودکان عادی برخوردارند.
بررسی رابطه ی ساختاری افسردگی و اضطراب با علائم اختلال نقص توجه-بیش فعالی در بزرگسالان: با توجه به نقش میانجی گری خودتنظیمی هیجان و نقص در انواع توجه شناختی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال کمبود توجه-بیش فعالی جزء گروه اختلالات عصبی-رشدی است که در آن رشد سیستم عصبی مرکزی مختل می شود. هدف: بررسی رابطه ی ساختاری افسردگی و اضطراب با علائم اختلال نقص توجه-بیش فعالی بزرگسالان، با توجه به نقش میانجی گری تنظیم هیجان و نقص در توجه شناختی هدف پژوهش حاضر بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه های تهران در سال ۱۳۹۸ بود. نمونه پژوهش شامل ۱۴۴ (۱۲۴ نفر زن و ۲۰ نفر مرد) دانشجوی دانشگاه خوارزمی بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (۲۰۰۶)، پرسشنامه افسردگی بک (۱۹۹۶)، پرسشنامه اضطراب بک (۱۹۸۸)، پرسشنامه کانرز بزرگسالان (۱۹۹۹) و تست دیداری شنیداری توجه (۱۹۹۴) بود. داده های پژوهش با استفاده از روش همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری توسط نرم افزار SPSS نسخه ۲۳ و LISREL بررسی شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که علائم افسردگی و اضطراب، رابطه مستقیم و غیرمستقیم معنادار با علائم اختلال نقص توجه-بیش فعالی دارند (۰/۰۵> p ). همچنین، تنظیم هیجان ناسازگارانه و نقص شناختی توجه نیز نقش میانجی در رابطه بین متغیرهای افسردگی و اضطراب با علائم اختلال نقص توجه-بیش فعالی دارند (۰/۰۵> p ) . نتیجه گیری: بر طبق نتایج پژوهش، افسردگی و اضطراب با توجه به نقش میانجی گری تنظیم هیجان و انواع توجه با اختلال نقص توجه-بیش فعالی در بزرگسالان رابطه دارند؛ بنابراین، می توان نتیجه گرفت، اختلال در انواع توجه شناختی و استفاده از راهبردهای ناسازگارانه تنظیم هیجان، وقتی با علائم افسردگی و اضطراب همراه شود، می تواند اختلال نقص توجه-بیش فعالی را تبیین کند.
نقش انعطاف پذیری شناختی در اضطراب فراگیر افراد دارای روان رنجوری
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اضطراب یک جنبه مهم روان رنجوری است که ممکن است با متغیرهایی مانند انعطاف پذیری شناختی مرتبط باشد . هدف: هدف پژوهش حاضر تبیین اضطراب فراگیر در افراد روان رنجور بر مبنای انعطاف پذیری شناختی بود. روش: این پژوهش از نوع مطالعه همبستگی بود. جامعه پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه اراک در سال ۱۳۹۸ بود که یک نمونه ۳۰۰ نفری به شیوه ی نمونه گیری در دسترس از بین آن ها انتخاب شد. ابتدا مقیاس روان رنجوری پرسشنامه شخصیتی پنج عاملی نئو، پرسشنامه اضطراب فراگیر اسپیتزر و همکاران و پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال در مورد آن ها اجرا گردید. سپس، ۷۰ نفر از شرکت کنندگانی که دارای نمرات بالایی براساس مقیاس روان رنجوری نئو بودند (نمره ۲۴ و بالاتر) مورد مطالعه قرار گرفتند. داده ها با استفاده از روش رگرسیون چندگانه هم زمان توسط نرم افزار SPSS نسخه ۲۱ تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مؤلفه های انعطاف پذیری شناختی حدود ۱۸ درصد از واریانس اضطراب فراگیر افراد روان رنجور را پیش بینی کردند (۷/۱۴۱= F و ۰/۰۰۱> P ) به طوری که درک کنترل پذیری (با ضریب بتای ۰/۴۱۷-) سهم معناداری در این پیش بینی داشت؛ اما جایگزین های شناختی سهم معناداری در آن نداشت. نتیجه گیری: می توان گفت که درک کنترل پذیری متغیر مهمی در پیش بینی اضطراب فراگیر افراد روان رنجور است که برای تعدیل اضطراب آن ها باید مورد توجه جدی قرار گیرد.
اثربخشی درمان تلفیقی فراهیجانی بر کاهش حساسیت اضطرابی و اجتناب تجربه ای در زنان مبتلا به افسردگی پس از زایمان
حوزههای تخصصی:
مقدمه: افسردگی پس از زایمان در کاهش دلبستگی مادر و روابط خانوادگی تأثیر دارد و می تواند تهدیدی برای امنیت و بهزیستی مادر، نوزاد و سایر فرزندان باشد. هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان اثربخشی درمان تلفیقی فراهیجانی بر حساسیت اضطرابی و اجتناب تجربه ای در زنان مبتلا به افسردگی پس از زایمان انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی و به شیوه پیش آزمون- پس آزمون دو گروهی بود . جامعه آماری پژوهش کلیه زنان مراجعه کننده به مرکز سلامت گلستان شهر اردبیل در سال های ۹۸-۱۳۹۷ بودند. روش نمونه گیری در دسترس بود. با استفاده از مقیاس افسردگی پس از زایمان ادینبورگ ۴۰ نفر (۲۰ نفر گروه آزمایش و ۲۰ نفر گروه گواه) انتخاب شدند. سپس برای گروه آزمایشی، پروتکل درمان تلفیقی فراهیجانی در طول ۱۲ جلسه اجرا و نتایج براساس مقیاس های اجتناب تجربه ای و حساسیت اضطرابی به روش آماری کوواریانس با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۱۸ تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد میانگین نمرات پس آزمون حساسیت اضطرابی و اجتناب تجربه ای گروه آزمایشی نسبت به گروه گواه پایین بود. به بیان دیگر درمان تلفیقی فراهیجانی بر کاهش حساسیت اضطرابی (۱۲۹/۸۹= F و ۰/۰۵>۰/۰۰۱= P ) و اجتناب تجربه ای (۲۲۹/۱۰= F و ۰/۰۵>۰/۰۰۱= P ) موثر است. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان داد که درمان تلفیقی فراهیجانی، از طریق تنظیم هیجان و کاهش هیجانات منفی، رویکرد درمانی اثربخشی در کاهش حساسیت اضطرابی و اجتناب تجربه ای در زنان مبتلا به افسردگی پس از زایمان است.
تفسیر تطبیقی آزمون نقاشی خانواده کودکان عادی و کودکان طلاق، بی سرپرست و بدسرپرست (9 تا 14 ساله) با تأکید بر بررسی اضطراب، افسردگی و پرخاشگری
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سطوح مختلف بد کارکردی خانواده به عنوان عوامل خطر سلامت روان فرزندان مطرح است. هدف: هدف از پژوهش حاضر، تفسیر تطبیقی آزمون نقاشی خانواده کودکان عادی و طلاق و نیز کودکان بی سرپرست و بدسرپرست (۹ تا ۱۴ ساله) با تأکید بر بررسی اضطراب، افسردگی و پرخاشگری بود. روش: این پژوهش یک مطالعه مقطعی از نوع علی مقایسه ای است. جامعه آماری شامل کودکان ۹ تا ۱۴ ساله خانواده های عادی، کودکان طلاق، بدسرپرست و بی سرپرست شهر تهران در سال ۱۳۹۹ بود. حجم نمونه شامل ۵۰ کودک عادی و ۵۰ کودک از سه گروه دیگر بود که براساس روش انتساب هدفمند و نمونه گیری در دسترس تعیین شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه پرخاشگری باس و پری، آزمون اضطراب آشکار کودکان، مقیاس افسردگی و آزمون نقاشی خانواده کورمن استفاده شد. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۲ و از طریق آزمون تحلیل واریانس و مقایسه چندگانه شفه مورد ارزیابی قرارگرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد که میان نمرات شاخص اضطراب، افسردگی و پرخاشگری کودکان و نمرات این متغیرها در آزمون نقاشی کودکان همبستگی بالایی وجود دارد (۰/۰۰۰= P ) از سوی دیگر، نتایج آزمون تحلیل واریانس و شفه نشان داد که تفاوت معناداری میان کودکان عادی و کودکان طلاق، بدسرپرست و بی سرپرست وجود دارد (۵۸۱/۸۷۰= F و ۰/۰۰۰= P ) و به ترتیب میزان اضطراب، افسردگی و پرخاشگری کودکان بدسرپرست (۱۹۶/۱۵)، کودکان بی سرپرست (۱۸۶/۶۹) و کودکان طلاق (۱۷۴/۵۵) بیشتر از کودکان عادی (۱۱۱/۹۴) بود. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که کودکان خانواده های بدسرپرست، بی سرپرست و طلاق نسبت به کودکان عادی، افسرده تر، مضطرب تر و پرخاشگرتر هستند و در این میان کودکان بدسرپرست وضعیت بدتری از کودکان بی سرپرست و کودکان طلاق داشتند.