مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
تعلل ورزی تحصیلی
حوزه های تخصصی:
زمینه و اهداف: با توجه به نقش مهم متغیرهای روان شناختی بر ابعاد مختلف سلامت و عملکرد تحصیلی دانشجویان، هدف پژوهش حاضر تدوین مدل علّی از رابطه بین کمال گرایی تحصیلی و تعلل ورزی تحصیلی دانشجویان با نقش میانجی گری خودآگاهی هیجانی است. روش بررسی: روش پژوهش همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشجویان دختر دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه در سال تحصیلی 97-1396 تشکیل داد که از میان آن ها تعداد 140 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در پژوهش شامل پرسشنامه های کمال گرایی تحصیلی هویت و فلت (1991) تعلل ورزی تحصیلی سولومون و راث بلوم (1984) و پرسشنامه خودآگاهی هیجانی فرانکلین و لانگ فورد (2002) بود. برای تحلیل داده ها از مدل سازی ساختاری و الگوریتم حداقل مربعات جزئی ( PLS ) و نرم افزار ( SPSS ) استفاده شد. ابزارهای از روایی و پایایی مطلوب برخوردار بودند. در تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری برای بررسی مدل علّی بین متغیرها استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که کمال گرایی تحصیلی به صورت مستقیم بر تعلل ورزی تحصیلی و خودآگاهی هیجانی تأثیرگذار است همچنین خودآگاهی هیجانی نیز با تعلل ورزی تحصیلی رابطه منفی و معنی دار دارد. مقدار 44/0 = GOF بدست آمده نشان از برازش کلی و قوی مدل پژوهش دارد، که حاکی از برازش مناسب داده ها با مدل پیشنهادی پژوهش می باشد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های تحقیق حاضر، می توان گفت که کمال گرایی تحصیلی نقش اثرگذاری در ایجاد تعلل ورزی تحصیلی و خودآگاهی هیجانی دانشجویان دارد و نیازمند توجه هر چه بیشتر مسئولان آموزشی به اهمیت مباحث و مداخلات روان شناختی و مشاوره ای در بهبود عملکرد و ارتقای سلامت دانشجویان دارد.
مدل علّی پیش بینی عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر: نقش اهداف پیشرفت و تعلل ورزی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش، پیش بینی عملکرد تحصیلی براساس اهداف پیشرفت و تعلل ورزی تحصیلی است. بدین منظور، ۳۰۰ دانش آموز دختر سال اول دبیرستان (دوره دوم) به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. به منظور گردآوری اطلاعات، از پرسشنامه های جهت گیری هدف الیوت و مک گریگور (2001) و پرسشنامه تعلل ورزی تحصیلی سولومون و راثبلوم (6/1984) و معدل کل دانش آموزان استفاده شده است. داده ها با استفاده از روش «مدل معادلات ساختاری» تحلیل شدند. مدل ارزیابی شده از شاخص های برازندگی خوبی برخوردار بوده است. نتایج مدل معادلات ساختاری نشان می دهد اهداف تسلط-گرایشی (003/0=p)، تسلط-اجتنابی (03/0=p) عملکرد-گرایشی (03/0=p<) اثر مستقیم معناداری بر تعلل ورزی دارند. هدف تسلط-اجتنابی (03/0=p)، عملکرد-گرایشی (005/0=p) و تعلل ورزی تحصیلی (03/0=p<) نیز اثر مستقیم معناداری بر عملکرد تحصیلی داشته اند. همچنین نتایج نشان می دهد عملکرد تحصیلی از طریق هدف تسلط-گرایشی، تسلط-اجتنابی و عملکرد-گرایشی و تعلل ورزی تحصیلی پیش بینی می شوند. با توجه به نتایج به دست آمده، از طریق تغییر در جهت گیری هدف، می توان به کاهش تعلل ورزی یا اصلاح آن اقدام کرد و عملکرد تحصیلی را ارتقا داد.
اثربخشی آموزش برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر تعلل ورزی تحصیلی و انگیزه پیشرفت دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر تعلل ورزی تحصیلی و انگیزه پیشرفت دانش آموزان دختر انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر پایه سوم دوره دوم متوسطه شهر مشهد در نیم سال تحصیلی اول 98-1397 تشکیل دادند که از بین آنها 30نفر به روش نمونه گیری تصادفی و با توجه به ارزیابی های اولیه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15نفر) و کنترل (15نفر) گمارده شدند. دانش آموزان گروه آزمایش، برنامه آموزش کاهش استرس مبتنی ذهن آگاهی را در 8 جلسه 45 دقیقه ای (در هر هفته دو جلسه) دریافت کردند؛ گروه کنترل به مدت دو ماه در لیست انتظار قرار گرفت. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های تعلل ورزی تحصیلی سولومن و همکارن (1984) و انگیزه پیشرفت هرمنس (1970) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین نمرات پس آزمون گروه آزمایش در متغیرهای تعلل ورزی تحصیلی و مؤلفه های انگیزه پیشرفت شامل؛ اعتمادبه نفس، پشتکار، آینده نگری و سخت کوشی تفاوت معناداری وجود دارد (001/0 P< ). به عبارت دیگر می توان گفت که برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش تعلل وری تحصیلی و بهبود انگیزه پیشرفت دانش آموزان دختر تأثیر معناداری دارد.
بررسی رابطه ابعاد کمال گرایی مادران با تعلل ورزی و اضطراب امتحان دانش آموزان دختر دوره ی متوسطه ی اول شهر نورآباد ممسنی
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش، بررسی رابطه ی ابعاد کمالگرایی مادران با تعلل ورزی و اضطراب امتحان دانش آموزان دختر دوره ی متوسطه ی اول شهر نورآباد ممسنی بود. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری پژوهش، شامل 1127 نفر از دانش آموزان دختر دوره ی متوسطه ی اول شهر نورآباد بود که براساس جدول مورگان، 285 نفر از آن ها به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه ی کمال گرایی هیل و همکاران (2004)، پرسشنامه ی تعلل ورزی تحصیلی سولومون و راثبلوم (1984)، و پرسشنامه ی اضطراب امتحان فریدمن (1997)، بود. نتایج به دست آمده از آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که در سطح معناداری 01/0 بین ابعاد کمال گرایی مثبت با تعلل ورزی تحصیلی و اضطراب امتحان دانش آموزان همبستگی منفی و معنادار و بین ابعاد کمالگرایی منفی با تعلل ورزی تحصیلی و اضطراب امتحان دانش آموزان همبستگی مثبت و معنادار وجود داشت. در مجموع، یافته ها حکایت از آن داشت که افزایش کمال گرایی سازگار منجر به کاهش تعلل ورزی و اضطراب امتحان دانش آموزان می شود ولی افزایش کمال گرایی ناسازگار (منفی) منجر به افزایش تعلل ورزی و اضطراب امتحان دانش آموزان می شود.
بررسی رابطه ی بین انگیزش تحصیلی و اهداف پیشرفت اجتماعی با تعلل ورزی تحصیلی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۳ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۵۰
79-101
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین انگیزش تحصیلی و اهداف پیشرفت اجتماعی با تعلل ورزی تحصیلی دانش آموزان سال دوم متوسطه با روش همبستگی انجام شد.نمونه ی پژوهش 275 (دانش آموز پسر و دختر) بود که به شیوه ی نمونه گیری طبقه ای تصادفی، از دبیرستان های دوره ی متوسطه ی شهرستان مریوان انتخاب شدند و به سه پرسشنامه ی ادراکات انگیزیش تحصیلی، اهداف پیشرفت اجتماعی و تعلل ورزی تحصیلی پاسخ دادند.جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش های آماری رگرسیون گام به گام و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که از بین مولفه های انگیزش تحصیلی مولفه ی تکلیف، رقابت، کسب پیوستگی وعلاقه اجتماعی و مولفه های اهداف پیشرفت اجتماعی (تبحر، عملکرد گرایی، عملکرد گریزی) می تواند تعلل ورزی تحصیلی را پیش بینی کند و یا روی آن تاثیر بگذارد. همچنین نتایج معادلات ساختاری نشان داد که انگیرش تحصیلی و اهداف پیشرفت اجتماعی می توانند تعلل ورزی تحصیلی را پیش بینی کنند و همچنین اهداف پیشرفت تحصیلی با انگیزش تحصیلی رابطه ی مستقیم و معناداری دارد. نتایج این پژوهش برای اداره آموزش و پرورش و همچنین مراکز آموزش عالی بویژه برای دبیران و معلمان قابل استفاده می باشد تا جهت رفع تعلل ورزی و ناکار آمدی تحصیلی دانش آموزان و دانشجویان و افزایش انگیزش تحصیلی در میان آنها گامی بردارند.
نقش کیفیت محیط آموزشی در خودناتوان سازی تحصیلی با میانجی گری تعلل ورزی تحصیلی و خوش بینی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۹
52 - 23
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش کیفیت محیط آموزشی در خودناتوان سازی تحصیلی با توجه به میانجی گری تعلل-ورزی تحصیلی و خوش بینی تحصیلی انجام شد. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و معادلات ساختاری و جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه دانشجویان دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه حکیم سبزواری در سال1396 حدود 1300 نفر بودند که با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس 300 نفر انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسشنامه اندازه گیری ادراک محیط آموزشی داندی (روف و همکارن، 1997)، پرسشنامه خودناتوان سازی تحصیلی (جونز و رودوالت، 1982)، پرسشنامه تعلل ورزی تحصیلی (سواری، 1390) و پرسشنامه خوش بینی تحصیلی (اسچنن-موران و همکاران، 2013) گردآوری و به روش همیستگی-مدل معادلات ساختاری و به وسیله ی نرم افزار Amos22 تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد که مدل با داده های پژوهش حاضر، برازش مناسبی دارد و ادراک از محیط یادگیری اثر مستقیم و معناداری بر خودناتوان سازی تحصیلی (15/0-)، تعلل ورزی تحصیلی (25/0-) و خوش بینی تحصیلی (40/0) داشت و اثر مستقیم تعلل ورزی بر خودناتوان سازی تحصیلی (20/0) معنادار بود. علاوه براین، ادراک از محیط یادگیری تنها از طریق تعلل ورزی تحصیلی بر خودناتوان سازی (07/0-) اثر غیرمستقیم و معناداری در سطح 01/0 داشت. بنابراین با ایجاد یک جو مثبت از محیط یادگیری می توان ادراک دانشجویان از آنرا بهبود بخشیده و در کاهش گرایش آن ها به تعلل ورزی تحصیلی و استفاده از راهبردهای خودناتوان سازی مؤثر واقع شده و آنها را به تحصیل خوش-بین نمود.
اثربخشی امید درمانی گروهی بر تعلل ورزی تحصیلی و خودتنظیمی در یادگیری دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۹
102 - 77
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف اثربخشی امید درمانی گروهی بر تعلل ورزی تحصیلی و خودتنظیمی در یادگیری دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه اجرا شد. طرح پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوره دوم شهر مشهد به تعدادتقریباً 11000 نفر در سال تحصیلی ۱۳۹۸- ۱۳۹۷ بوده است. شرکت کنندگان در پژوهش، شامل 30 نفر دانش آموز به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای، انتخاب و به طور تصادفی دردوگروه(هر گروه ۱۵ نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایشی در 8 جلسه گروهی به صورت 2 جلسه در هفته، هر جلسه ۹۰ دقیقه تحت آموزش با استفاده از برنامه اُمید درمانی اسنایدر (2000، به نقل از بهاری، 1393) قرار گرفتند. هر دو گروه پرسشنامه های مقیاس ارزیابی تعلل ورزی تحصیلی سولومون و راثبلوم (1984) و راهبردهای خودتنظیمی در یادگیری پنتریج و دی گروت (1990) را به عنوان پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری یک ماهه تکمیل کردند.داده ها با روش تحلیل واریانس با طرح اندازه گیری مکرر تحلیل شدند، بر اساس یافته های این پژوهش بین گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای تعلل ورزی تحصیلی و خودتنظیمی یادگیری، تفاوت معنی داری (01/0 >p ) وجود داشت؛ بنابراین، می توان نتیجه گرفت که مدارس با به کارگیری مداخله امید درمانی می توانند موجبات کاهش تعلل ورزی و افزایش خودتنظیمی یادگیری دانش آموزان را فراهم نمایند تا از این طریق دانش آموزان به موفقیت تحصیلی دست یابند.
اثربخشی طرحواره درمانی گروهی بر تعلل ورزی تحصیلی و خودتنظیمی در یادگیری دانش آموزان دختر مقطع دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی طرحواره درمانی گروهی بر تعلل ورزی تحصیلی و خودتنظیمی یادگیری دانش آموزان دختر دوره متوسطه بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر مشهد در سال تحصیلی 98- ۱۳۹۷ بود. نمونه پژوهش شامل 30 نفر دانش آموزی بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) گماشته شدند. مداخله به صورت گروهی طی ده جلسه ۹۰ دقیقه ای بر روی دانش آموزان گروه آزمایش اجرا شد (دوجلسه در هفته). دانش آموزان گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. هر دو گروه پرسشنامه های مقیاس ارزیابی تعلل ورزی دانش آموزی (سولومون و راثبلوم، 1984) و پرسشنامه راهبردهای خودتنظیمی یادگیری (پینتریج و دی گروت، 1990) را در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل کردند. داده ها با روش تحلیل واریانس با طرح اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها:نتایج پژوهش نشان داد که طرحواره درمانی گروهی منجر به کاهش تعلل ورزی تحصیلی و افزایش خودتنظیمی یادگیری دانش آموزان گروه آزمایش در مقایسه با دانش آموزان گروه کنترل شده است.
پیش بینی تعلل ورزی تحصیلی بر اساس ابعاد کمال گرایی، باورهای هوشی و وانمودگرایی در دانش آموزان دختر دبیرستانی شهر ایلام
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی تعلل ورزی تحصیلی بر اساس ابعاد کمال گرایی، باورهای هوشی و وانمودگرایی در دانش آموزان دختر دبیرستانی شهر ایلام است. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر دبیرستانی شهر ایلام در سال تحصیلی 98-97 بود که طبق آمار آموزش و پرورش حدوداً 3000 نفر می باشد. حجم نمونه این پژوهش با توجه به جدول مورگان 340 نفر است که به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. برای جمع آوری داده ها مقیاس کمال گرایی چندبعدی تهران، مقیاس باورهای هوشی، مقیاس نشانگان وانمودگرایی و مقیاس تعلل ورزی تحصیلی به کار برده شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان داد که بین ابعاد کمال گرایی، باورهای هوشی و وانمودگرایی دانش آموزان با تعلل ورزی تحصیلی رابطه وجود دارد و کمال گرایی، باورهای هوشی و وانمودگرایی به خوبی می توانند تعلل ورزی تحصیلی را پیش بینی کنند. بنابراین با توجه به این یافته ها نتیجه گیری می شود که هرچه دانش آموزان کمال گرایی بالاتر، باورهای هوشی ذاتی و وانمودگرایی بالاتری داشته باشند بیشتر دچار تعلل ورزی می شوند.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی(MBCT) بر انگیزش تحصیلی، خودکارآمدی و تعلل ورزی تحصیلی دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCT) بر انگیزش تحصیلی، خودکارآمدی و تعلل ورزی تحصیلی دانش آموزان انجام گرفت. پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه دانش آموزان متوسطه دوره دوم شهر چمستان در سال تحصیلی 99-98 بود. نمونه های پژوهش شامل 30 آزمودنی که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده بودند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی (15نفر) و کنترل (15نفر) قرار گرفتند. پرسشنامه هایی که جهت جمع آوری اطلاعات از گروه نمونه در نظر گرفته شده بود، عبارت بودند از: مقیاس انگیزش تحصیلی والرند و همکاران (۱۹۹۲)، پرسشنامه خودکارآمدی شرر و همکارن (1982)، مقیاس ارزیابی تعلل ورزی سولمون و راث بلوم (1984)- نسخه ی دانش آموز (PASS). برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از تحلیل کوواریانس به کمک نرم افزار SPSS-22 استفاده شد. نتایج نشان داد که بین میانگین های نمرات انگیزش تحصیلی، خودکارآمدی و تعلل ورزی تحصیلی گروه آزمایش و کنترل در مرحله پس آزمون، تفاوت معناداری وجود دارد (01/0P<). بنابراین، شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCT) یک روش موثر در افزایش انگیزش تحصیلی، خودکارآمدی و کاهش تعلل ورزی تحصیلی دانش آموزان است.
اثربخشی برنامه بازآموزی اسنادی بر کمک طلبی و تعلل ورزی تحصیلی دانش آموزان تیزهوش کم پیشرفت
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف اثربخشی برنامه بازآموزی اسنادی بر کمک طلبی و تعلل ورزی تحصیلی دانش آموزان تیزهوش کم پیشرفت انجام شد. طرح پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون – پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مدارس استعدادهای درخشان متوسطه دوره اول شهر اصفهان در سال 1399-1398 بوده است که از میان آن ها نمونه آماری به صورت هدفمند و براساس احراز ملاک های کم پیشرفتی گزینش شده و سپس به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار های مورداستفاده در پژوهش شامل پرسشنامه کمک طلبی ریان و پنتریچ (1997) و پرسشنامه تعلل ورزی تحصیلی سواری (1390) بود. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که بین کمک طلبی و تعلل ورزی تحصیلی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل تفاوت معنا داری وجود دارد (0/001P<). نتایج نشان داد که بازآموزی اسنادی یک برنامه آموزشی مؤثر برای افزایش کمک طلبی و کاهش تعلل ورزی تحصیلی دانش آموزان تیزهوش کم پیشرفت است.
بررسی اثربخشی مدیریت انگیزش بر تاب آوری تحصیلی و تعلل ورزی تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مدیریت انگیزش بر تاب آوری تحصیلی و تعلل ورزی تحصیلی دانش آموزان بود. پژوهش حاضر یک مطالعه شبه آزمایشی، دارای گروه کنترل همراه با پیش آزمون و پس آزمون بود که افراد به صورت تصادفی در گروه های کنترل و آزمایش جایگزین شدند. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان دوره ی متوسطه ی اول شهر تهران بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از بین مناطق 22 گانه آموزشی منطقه 5 آموزش وپرورش شهر تهران انتخاب شد. تعداد دانش آموزان در گروه کنترل شامل 15 نفر و در گروه آزمایش 17 نفر بودند که پس از انجام پیش آزمون به صورت تصادفی ساده به دو گروه تقسیم شده بودند. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه تاب آوری تحصیلی ساموئلز (2004) همچنین مقیاس تعلل ورزی تحصیلی تاکمن و سکستون (1989) بودند. سپس دانش آموزان گروه آزمایش آموزش های لازم را هفته ای یک بار طی 8 جلسه 1 و نیم ساعته دریافت کرده و پس آزمون از هردو گروه به عمل آمد. براساس تجزیه وتحلیل یافته های موجود در پژوهش بین گروه کنترل و گروه آزمایش در پیش آزمون و پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد. بدین ترتیب که آموزش مدیریت انگیزش با 95/0 اطمینان باعث افزایش تاب آوری تحصیلی و کاهش تعلل ورزی تحصیلی شده است. با توجه به یافته های پژوهش درمیابیم آموزش مدیریت انگیزش برای افزایش تاب آوری تحصیلی دانش آموزان مفید واقع می شود و توان مقابله با مشکلات تحصیلی را در دانش آمو زان افزایش می دهد همچنین با دست کاری سطح انگیزش تعلل ورزی دانش آموزان و به تعویق انداختن تکالیف درسی کاهش می یابد.
اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر تاب آوری تحصیلی در تعلل ورزی تحصیلی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
233 - 249
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی میزان اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر تاب آوری تحصیلی در تعلل ورزی تحصیلی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان بود. روش: پژوهش حاضر از نظر روش شناسی جزء طرح های نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل است.جامعه آماری پژوهش را همه دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول شهر کرمانشاه تشکیل دادند که در سال تحصیلی 97-96 مشغول به تحصیل بودند. از این جامعه با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی ابتدا یک مدرسه و سپس 60 نفر از دانش آموزان آن مدرسه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 30 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. به گروه آزمایش 9 جلسه 90 دقیقه ای برنامه مبتنی بر تاب آوری تحصیلیآموزش داده شد. اعضای هر دو گروه در هر سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری پرسشنامه تعلل ورزی تحصیلی سواری را تکمیل کردند. همچنین از معدل کارنامه های ماهانه اسفند، فروردین و اردیبهشت سال تحصیلی 97-96 به عنوان نمرات عملکرد تحصیلی دانش آموزان استفاده شد. داده ها نیز با روش تحلیل واریانس آمیخته بررسی شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که میانگین نمرات متغیر تعلل ورزی تحصیلی و عملکرد تحصیلی در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، در مرحله پس آزمون و پیگیری افزایش معناداری داشته است. نتیجه گیری: بنابراین،برنامه آموزشی مبتنی بر تاب آوری تحصیلی در تعلل ورزی تحصیلی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان اثربخش بوده است.
مقایسه تفاوت های جنسیتی دانش آموزان دوره دوم متوسطه از لحاظ هوش اجتماعی، تنظیم هیجان و تعلل ورزی تحصیلی
منبع:
آموزش پژوهی دوره اول بهار ۱۳۹۴ شماره ۱
41 - 53
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه تفاوت دانش آموزان دختر و پسر دوره دوم متوسطه از لحاظ متغیرهای هوش اجتماعی، تنظیم هیجان و تعلل ورزی تحصیلی می باشد. روش پژوهش حاضر توصیفی واز نوع همبستگی بود. نمونه پژوهش 276 دانش آموز پسر و دختر بودند که به شیوه ی نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی، از بین دانش آموزان دبیرستان های دوره ی متوسطه شهر گنبد کاووس انتخاب شدند. پرسشنامه های تعلل ورزی تحصیلی، هوش اجتماعی و تنظیم هیجانی به روش گروهی توسط آزمودنی ها تکمیل شد . روایی پرسشنامه ها با استفاده از تحلیل عاملی و پایایی آنها از طریق آلفای کرونباخ احراز شدند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش های آماری توصیفی و استنباطی استفاده شد. نشان داد که بین گروه های دختر و پسر از لحاظ متغیرهای هوش اجتماعی، تنظیم هیجان تفاوت وجود دارد، اما از نظر تعلل ورزی تحصیلی تفاوت معناداری مشاهده نشد. همچنین یافته ها مؤید آن است که دانش-آموزان پسر در هوش اجتماعی بالاتر از دختران است و میانگین نمرات دانش آموزان دختر در متغیر تنظیم هیجان بالاتر از دانش-آموزان پسر می باشد.این پژوهش دارای تلویحاتی برای معلمین، مربیان و مشاورین مدرسه می باشد که می توانند از نتایج آن برای بهبود پیشرفت دانش آموزان استفاده نمایند.
بررسی اثر بخشی بسته آموزشی راهبردهای خودگردان-فراشناختی بر مولفه های تعلل ورزی تحصیلی
منبع:
آموزش پژوهی دوره سوم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۱۲)
27 - 46
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در روند تعیین اثربخشی آموزش راهبردهای یادگیری خودگردان-فراشناختی بر مولفه های تعلل ورزی تحصیلی دانش آموزان شهرتبریز انجام گرفت. به همین منظور تعداد 60 نفر از دانش آموزان دارای تعلل ورزی بالا که از طریق غربالگری و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده بودند. در یک طرح آزمایشی به صورت جایگزینی هدفمندبه دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. برای جمع آوری اطلاعات در این تحقیق از مقیاس تعلل ورزی(سولومون وراثبلوم) و برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که بین میانگین های دوگروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد(001/0> p). بنابراین آموزش راهبردهای فراشناختی موجب کاهش میانگین نمرات گروه آزمایش در سه مولفه (آماده کردن مطالب و تکالیف، مطالعه برای امتحان، تهیه مقالات ترمی و سالی)و موجب افزایش میانگین نمرات در مولفه (احساس ناراحتی نسبت به اهمال کار بودن ) شده است. این پژوهش نشان دادکه با آموزش راهبردهای خود گردان فراشناختی، می توان برنامه هایی برای بهبود وکاهش تعلل ورزی تحصیلی دانش آموزان تدارک دید، این پژوهش دارای تلویحاتی برای معلمین، مربیان و مشاورین مدرسه می باشد که می توانند ازنتایج آن برای بهبود پیشرفت دانش آموزان استفاده نمایند.
رابطه انگیزش تحصیلی و راهبردهای خودتنظیمی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه شهرستان قرچک
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی رابطه بین انگیزش تحصیلی و راهبردهای خودتنظیمی پیش بینی کننده پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه شهرستان قرچک بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر دبیرستانی شهرستان قرچک بوده که حدودا 1400 نفر بودند.حجم نمونه مورد پژوهش بر اساس جدول مورگان 300 نفر می باشد که به شیوه خوشه ای و سپس تصادفی اقدام به انتخاب نمونه شد. روش پژوهش حاضر، روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود، و جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه انگیزش تحصیلی (AMS) 28 سؤالی و پرسشنامه راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (پینتریج ودی روت) 44 سؤالی استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون رگرسیون همزمان استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد بین انگیزش تحصیلی و راهبردهای خودتنظیمی با پیشرفت تحصیلی رابطه وجود دارد و بین مؤلفه های انگیزش درونی، انگیزش بیرونی و بی انگیزشی با پیشرفت تحصیلی رابطه وجود دارد.
نگرش معلمان و مدیران مدارس نسبت به طرح رتبه بندی حرفه ای مشاغل معلمان: یک مطالعه پدیدارشناسی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه نگرش معلمان و مدیران آموزشی نسبت به طرح رتبه بندی حرفه ای مشاغل معلمان مبتنی بر تجربه زیسته آن ها انجام گرفت. پژوهش به روش توصیفی با رویکرد کیفی، و با استراتژی پدیدارشناسی انجام شد. ابزار پژوهش مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود که با 15 نفر از معلمان با تجربه، مدیران و مجریان این طرح اجرا شد. نمونه گیری به شیوه گلوله برفی و با معیار اشباع نظری داده ها انجام گرفت. برای تحلیل داده ها از روش کدگذاری در دو مرحله کدگذاری باز و کدگذاری محوری استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد طرح رتبه بندی معلمان دارای ضرورت های قانونی، علمی، حرفه ای و مدیریتی است. مهم ترین نقاط قوت طرح شامل افزایش انگیزه معلمان، ارتقای مهارت های معلمان، کاهش مسائل معیشتی معلمان، افزایش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و کاهش احساس نابرابری است و نقاط ضعف آن نیز عبارت اند از عدم جامعیت طرح، عدم شفافیت، امکان اعمال نظر شخصی، طولانی بودن فرایند، تأکید زیاد بر سابقه خدمت، ضعف در اطلاع رسانی و نقص در اجرا. همچنین، مهم ترین راهکارهای شناسایی شده برای بهبود طرح، عبارت اند از داشتن رویکرد حرفه ای گرایی به معلمی، توجه به بهبود معیشت معلمان، ارزشیابی تیمی و مداوم، جامع نگری و کاهش بوروکراسی.
پیش بینی تعلل ورزی تحصیلی و بهزیستی روانشناختی نوجوانان دختر براساس میزان اعتیاد اینترنتی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی تعلل ورزی تحصیلی و بهزیستی روانشناختی نوجوانان دختر براساس میزان اعتیاد اینترنتی انجام پذیرفت. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه هدف را کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر تبریز به تعداد 29747 نفر تشکیل می دهند که از بین آنها و براساس جدول کرجسی مورگان 370 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. در ادامه جهت جمع آوری داده های موردنیاز از پرسشنامه های اعتیاد به اینترنت یانگ(1996)، پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف(1980) و پرسشنامه تعلل ورزی تحصیلی سواری(1390) بهره برداری شد و برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از آزمون همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس و رگرسیون چندگانه در محیط نرم افزار spss23 استفاده شده است. یافته ها نشان داد، مؤلفه های اعتیاد به اینترنت(مشکلات اجتماعی، تأثیر بر عملکرد، فقدان کنترل، استفاده مرضی از چت روم و بی توجهی به وظایف شغلی و تحصیلی) قادر است، تعلل ورزی تحصیلی نوجوانان دختر را به صورت مثبت و بهزیستی روانی را به صورت منفی و معناداری پیش بینی نماید.
بررسی اثربخشی آموزش گروهی امید بر روی تعلل ورزی و بهزیستی تحصیلی دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، بررسی تاثیرآموزش گروهی امید بر روی تعلل ورزی و بهزیستی تحصیلی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر قدس استان تهران بود. پژوهش از نوع نیمه آزمایشی، پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود و جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم، دبیرستان مولود کعبه شهرستان قدس که در سال تحصیلی 99-1398 مشغول به تحصیل بوده اندکه از بین آن ها 47 نفر دارای انحراف معیار نمره تعلل ورزی تحصیلی و بهزیستی تحصیلی، پایین تر از میانگین بوده و از بین آنان، تعداد 30 نفر به صورت تصادفی به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند، این تعداد در دو گروه آزمایش (n=15) و گروه کنترل (n=15) گمارش شدند. ابزار جمع آوری داده های پژوهش، پرسشنامه تعلل ورزی سلومون و راثبلوم (1984) و پرسشنامه بهزیستی تحصیلی تومینین-سوینی و همکاران (2012) بود. گروه آزمایشی در 8 جلسه و هر جلسه به مدت 90 دقیقه تحت آموزش گروهی امید برمبنای نظریه اسنایدر قرار گرفتند، اما در این مدت گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. در پایان، از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS و روش آماری توصیفی و تحلیل کوواریانس چند متغیره (MANCOVA) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش گروهی امید باعث کاهش میزان تعلل ورزی و افزایش بهزیستی دردانش آموزان در سطح معناداری شد (001/0 > P). می توان نتیجه گرفت که آموزش گروهی امید باعث کاهش تعلل ورزی و افزایش بهزیستی تحصیلی در دانش آموزان می شود.
بررسی نقش تعدیل کنندگی خودنظارتی در رابطه ی بین ادراک از ساختار کلاس و تعلل ورزی تحصیلی مطالعه موردی: دانش آموزان متوسطه اول شهر گچساران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
247 - 217
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیل کنندگی خودنظارتی در رابطه ی بین ادراک از ساختار کلاس و تعلل ورزی تحصیلی دانش آموزان انجام شده است. روش: پژوهش حاضر بر اساس هدف از نوع کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش، دانش آموزان متوسطه اول گچساران در سالتحصیلی 1399-1398 به تعداد 1809 نفر مشتمل بر 938 پسر و 871 دختر می باشند. در راستای گزینش گروه نمونه و استخراج داده ها، تعداد 318 نفر با استفاده از جدول کرجسی و مورگان با دو روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردیدند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه های خودنظارتی اسنایدر و کانچستا (1974)، ادراک از ساختار کلاس بلک برن (1998) و تعلل ورزی تحصیلی سولون و راثبلوم (1998) گردآوری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS تحلیل گردید. به منظور آزمون روابط بین متغییرها در مدل از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که شاخص های برازش مدل تعدیل کنندگی متغییر خودنظارتی بدون نیاز به ویرایش و اصلاح به طور معنی داری در وضعیت مطلوبی قرار دارد.متغییرهای ادراک از ساختار کلاس 68/0و خودتنظیمی 22/0 از پراکندگی نمرات تعلل ورزی تحصیلی را تبیین می کنند و اثر غیرمستقیم ادراک از ساختار کلاس بر تعلل ورزی تحصیلی با نقش تعدیل کنندگی خودتنظمی 214/0 است که معنی دار می باشد. یافته های فوق نمایانگر این است که با تعریف راهبردهای خودتنطیمی از یکسو و ادراک شاگردان از ساختار کلاس از سوی دیگر، می توان در جهت کاهش تعلل ورزی تحصیلی به عنوان یکی از مهمترین موانع فرایندهای یاددهی- یادگیری گام های اساسی برداشت.