مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۲۱.
۲۲۲.
۲۲۳.
۲۲۴.
۲۲۵.
۲۲۶.
۲۲۷.
۲۲۸.
۲۲۹.
۲۳۰.
۲۳۱.
۲۳۲.
۲۳۳.
۲۳۴.
۲۳۵.
۲۳۶.
۲۳۷.
۲۳۸.
۲۳۹.
۲۴۰.
خودکارآمدی
منبع:
مطالعات روان شناسی ورزشی تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۴
1 - 17
حوزه های تخصصی:
اعتیاد به مواد یکی از مهم ترین مشکلات و بیماری های قرن حاضر است که نگرانی وسیعی را در سطح جهان ایجاد کرده است و حل مسئله اعتیاد در جامعه از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر ذهن آگاهی و فعالیت بدنی بر ویژگی های رفتاری و پیشگیری از بازگشت زنان معتاد بود. تعداد 60 نفر از معتادان، ازبین کمپ های ترک اعتیاد شهر تبریز به صورت تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. آن ها در چهار گروه ذهن آگاهی، فعالیت بدنی، ذهن آگاهی و فعالیت بدنی و گروه کنترل، براساس سن و قد قرار گرفتند. برنامه ورزش هوازی به صورت 24 جلسه، هر هفته سه جلسه و هر جلسه 60 دقیقه و مداخلات ذهن آگاهی هشت هفته یک جلسه ای و هر جلسه 60 دقیقه انجام شدند. قبل و بعد از اجرای مداخله، آزمودنی ها پرسش نامه های تاب آوری و خودکارآمدی را تکمیل کردند و آزمایش اعتیاد در ابتدا، انتها و دو ماه بعد از مداخلات گرفته شد. در این پژوهش، از تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که در گروه ترکیبی ذهن آگاهی و فعالیت بدنی نسبت به گروه های دیگر، تاب آوری و خودکارآمدی بهتری وجود دارد و افراد این گروه بازگشت کمتری دارند. با توجه به نتایج به دست آمده، فعالیت بدنی همراه با مداخلات ذهن آگاهی می تواند عوامل روان شناختی معتادان زن را بهبود بخشد و به عنوان یک درمان غیردارویی در دوره ترک کمک کننده باشد.
مقایسه تاب آوری، خودکارآمدی، امید و خوش بینی در افراد وابسته به مواد و عادی
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه تاب آوری، خودکارآمدی، امید و خوش بینی در افراد وابسته به مواد و افراد عادی بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع علّی - مقایسه ای بود. در این پژوهش، نمونه شامل 160 نفر (80 نفر از افراد وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر شاهرود و 80 نفر از افراد عادی) بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و با توجه به ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند. شرکت کنندگان مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (2003)، مقیاس خودکارآمدی عمومی شوارتزر و جروسالم (1995)، پرسشنامه امید اشنایدر و همکاران (1991)، و خوش بینی شی یر و کارور (1985) را کامل کردند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین دو گروه از نظر تاب آوری، خودکارآمدی، امید و خوش بینی تفاوت معنی داری وجود داشت. بدین صورت که افراد وابسته به مواد نسبت به افراد عادی از تاب آوری، خودکارآمدی، امید و خوش بینی به طور معناداری از نمرات کمتری برخوردار بودند. به نظر می رسد با شناخت عوامل محافظت کننده از جمله تاب آوری، خودکارآمدی، امید و خوش بینی و تقویت آن ها در افراد می توان به طور موثری از گرایش به مصرف مواد پیشگیری کرد.
اثربخشی درمان راه حل مدار کوتاه مدت گروهی بر خودکارآمدی و کیفیت زندگی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
13 - 22
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بیماری مولتیپل اسکلروزیس بیماری مزمن و خودایمنی است که با نشانگان فراوان و عوارض جسمی و روانی متعدد، میزان رضایت مبتلایان را نسبت به زندگیشان کاهش می دهد. هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان راه حل مدار گروهی کوتاه مدت بر خودکارآمدی و کیفیت زندگی بیماران زن مبتلا به ام. اس شهر تهران بود. روش: طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل با دوره ی پیگیری دو ماهه بود. جامعه پژوهش کلیه بیماران زن مبتلا به ام .اس بودند که در سال 1394 به انجمن ام. اس شهر تهران مراجعه کردند. ابتدا به صورت در دسترس 64 نفر از بیماران زن پرسشنامه های خودکارآمدی و کیفیت زندگی مربوط به بیماری ام .اس را تکمیل کردند. از میان کسانی که نمره خودکارآمدی کمتری را کسب کرده بودند، 22 نفر به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه (11نفر گروه آزمایش و 11 نفر گروه کنترل) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که گروه درمانی راه حل مدار کوتاه مدت بر افزایش خودکارآمدی و کیفیت زندگی بیماران اثرگذار است. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها در پیگیری دو ماهه نیز، تنها نشان از کارآمدی این درمان در متغیر خودکارآمدی داشت. نتیجه گیری: از درمان راه حل مدار کوتاه مدت به علت تأکید بر نقش خودگویی ها و انتقال تجارب موفقیت آمیز گذشته به زمان حال، می توان برای افزایش خودکارآمدی و بهبودی کیفیت زندگی زنان مبتلا به بیماری ام.اس استفاده کرد.
مقایسه اثربخشی روش های بازی درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و ترکیب آن با آموزش مادران بر اضطراب، عزت نفس و خودکارآمدی کودکان دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
77 - 90
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه تأثیر بازی درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و ترکیب آن با آموزش مادران بر اضطراب، عزت نفس و خودکارآمدی کودکان دبستانی انجام شد. روش: پژوهش از یک طرح آزمایشی با چارچوب پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل همراه با دوره پیگیری بهره می برد. از بین کودکان مضطرب کلاس چهارم و پنجم شهر فارسان، نمونه ای 45 نفره به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل 15 نفره تقسیم شدند. گروه آزمایشی اول 8 جلسه مداخله بازی درمانی مبتنی بر اکت و گروه دوم بازی درمانی مبتنی بر اکت همراه با آموزش مادران را دریافت کردند. گروه کنترل هیچ مداخله ای جز جلسات همدلانه دریافت نکردند. آزمودنی ها در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به پرسشنامه مقیاس اضطراب اسپنس، خودکارآمدی کودکان و نوجوانان موریس و پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت پاسخ دادند. داده ها با روش مانووا با اندازه های مکرر تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد بازی درمانی مبتنی بر اکت بطور معنادار موجب افزایش عزت نفس و خودکارآمدی کودکان دبستانی می شود، اما بر اضطراب آنان تأثیری نداشته است. دخرمان ترکیبی بطور معناداری به کاهش اضطراب و افزایش عزت نفس و خودکارآمدی کودکان انجامیده است. نتیجه گیری: اگرچه هر دو نوع درمان آثار مثبتی بر متغیرهای مورد مطالعه داشته اند اما درمان ترکیبی روش مداخله مؤثرتری بود.
تبیین الگوی عوامل تعیین کننده دوسوتوانی رفتاری کارکنان و پیامدهای آن : یک رویکرد چند سطحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی عوامل مؤثر بر دوسوتوانی رفتاری کارکنان و پیامدهای آن یا یک رویکردی چندسطحی است. این پژوهش ازلحاظ هدف، کاربردی و ازلحاظ نحوه گردآوری داده ها توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش 17000 نفر از کارکنان 20 شرکت از شرکت های پتروشیمی مستقر در منطقه ویژه اقتصادی ماهشهر است. در این پژوهش برای سنجش متغیرهای خودکارآمدی، دوسوتوانی رفتاری، رفتار نوآورانه و سیستم کاری عملکرد بالا به ترتیب از پرسشنامه های چن و همکاران (2001)، مام و همکاران (2009)، جانسن (2000)، پاتل و همکاران (2013) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که در سطح فردی، خودکارآمدی بر دوسوتوانی رفتاری، تأثیر مثبت و معنی داری دارد. همچنین دوسوتوانی رفتاری بر رفتار نوآورانه کارکنان تأثیر مثبت و معنی داری را نشان داد . نقش میانجی دو سوتوانی رفتاری بین خودکارآمدی و رفتار نوآورانه کارکنان نیز تأیید شد. در سطح سازمانی نیز تأثیر زمینه ای سیستم کاری عملکرد بالا بر دوسوتوانی رفتاری، خودکارآمدی و رفتار نوآورانه کارکنان تأیید شد. همچنین مشخص شد که سیستم کاری عملکرد بالا اثر خودکارآمدی بر دوسوتوانی رفتاری و همچنین اثر دوسوتوانی رفتاری بر رفتار نوآروانه کارکنان را تعدیل می کند. این مطالعه نشان داد که ویژگی های شخصیتی در کنار متغیر سازمانی سیستم کاری عملکرد بالا می توانند باعث تقویت دوسوتوانی رفتاری افراد در شغل خود و درنتیجه بهبود رفتار نوآورانه کارکنان شود.
رابطه علّی باورهای هوشی و برخی مؤلفه های خودتنظیمی با میانجی گری جهت گیری های هدف در دانش آموزان پسر دوره متوسطه دوم شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه علّی بین باورهای هوشی و برخی مؤلفه های خودتنظیمی با میانجی گری جهت گیری های هدف در دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر اهواز می باشد. جامعه آماری، شامل کلیه دانش آموزان پسر دوره متوسطه دوم دبیرستان های اهواز بود که به روش تصادفی چند مرحله ای، 348 نفر به عنوان نمونه از میان آن ها انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، مقیاس نظریه تلویحی هوش (ITIS)، مقیاس الگوهای یادگیری انطباقی (PALS) و پرسشنامه راهبردهای انگیزشی برای یادگیری (MSLQ) بوده اند. ارزیابی مدل پیشنهادی با روش تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزار AMOS-16 صورت گرفت. جهت آزمون روابط غیر مستقیم از روش بوت استراپ در دستور کامپیوتری ماکرو پریچر و هیز استفاده شد. مدل پیشنهادی برازش قابل قبولی را با داده ها نشان داد و با ترسیم مسیر هدف عملکردگرا به هدف تبحرگرا برازش مطلوبی با داده ها به دست آمد. نتایج نشان داد که باورهای هوشی می تواند در هدف گزینی دانش آموزان نقش معنی داری ایفا نماید و هدف گزینی نیز می تواند به طور معنی داری برخی مؤلفه خودتنظیمی (از جمله خودکارآمدی و راهبردهای یادگیری خودتنظیم) را پیش بینی نماید.
رابطه بین نیازهای اساسی روان شناختی و درگیری تحصیلی با واسطه گری خودکارآمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۹
37 - 72
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ساختاری بین نیازهای اساسی روان شناختی و درگیری تحصیلی با واسطه گری خودکارآمدی انجام شد.طرح پژوهش از نوع همبستگی است که در آن روابط بین سه متغیر مکنون مورد بررسی قرار گرفت. شرکت کنندگان 330 نفر از دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه شیراز بودند که بر اساس روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه نیازهای اساسی روان شناختی (گانیه، 2003)، مقیاس ابعاد خودکارآمدی (موریس، 2001) و پرسشنامه درگیری تحصیلی (ریو، 2013) را در محل کلاس های عادی خود تکمیل کردند. داده ها با استفاده از روش آماری مدل یابی معادلات ساختاری و بکارگیری نرم افزار اموس مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان دادند که نیازهای اساسی روان شناختی، به نحو مثبت خودکارآمدی و درگیری تحصیلی را پیش بینی می کند. خودکارآمدی نیز، اثر مستقیم بر درگیری تحصیلی داشت. همچنین نیازهای اساسی روان شناختی از طریق خودکارآمدی به عنوان میانجی گر بر درگیری تحصیلی تاثیر غیرمستقیم داشت. نقش واسطه گری خودکارآمدی با استفاده از آزمون بوت استراپ به لحاظ آماری معنادار بود. بر اساس نتایج به دست آمده از این پژوهش می توان گفت به منظور افرایش احتمال درگیری تحصیلی دانشجویان، باید به برآورده شدن نیازهای اساسی روان شناختی و نیز ارتقای خودکارآمدی آنها توجه شود.
روابط ساختاری بین ابعاد راهبردهای حل تعارض و سلامت اجتماعی دانشجویان با میانجی گری سرمایه روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۰
135 - 166
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی روابط ساختاری بین ابعاد راهبردهای حل تعارض و سلامت اجتماعی دانشجویان با میانجی گری سرمایه روان شناختی صورت پذیرفت. شرکت کنندگان این پژوهش شامل 200 نفر (100 زن، 100 مرد) از دانشجویان دانشگاه تبریز بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های راهبردهای حل تعارض رحیم (ROCI-II)، سرمایه روان شناختی لوتانز (PCQ) و سلامت اجتماعی کی یس استفاده شد. پایایی ابزارهای پژوهش به وسیله ی ضریب آلفای کرونباخ و روایی آن ها از طریق تحلیل عاملی احراز شد. برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده، از روش مدل یابی معادلات ساختاری بوسیله نرم افزار ایموس(AMOS) استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داد که بین راهبردهای حل تعارض، سرمایه روان شناختی و سلامت اجتماعی رابطه وجود دارد. در نهایت نتایج نشان داد که با استفاده از سرمایه روان شناختی می توان سلامت اجتماعی را پیش بینی کرد و سرمایه روان شناختی به عنوان میانجی در رابطه راهبردهای حل تعارض و سلامت اجتماعی عمل می کند. با توجه به نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت که احتمالا افرادی که سرمایه روان شناختی مطلوب تری داشته باشند از سلامت اجتماعی مناسبی نیز برخوردار خواهند بود.
مقایسه اثر بخشی یادگیری مشارکتی و سنتی بر مهارت های ارتباطی و خودکارآمدی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال یازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۱
35 - 54
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثر بخشی یادگیری مشارکتی و سنتی بر افزایش مهارت های ارتباطی و خودکارآمدی دانش آموزان انجام گرفته است. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر سال سوم دوره دوم متوسطه رشته علوم انسانی شهرستان بوکان در سال تحصیلی 95-94 می باشد که 60 نفر از آنان با استفاده از روش نمونه برداری خوشه ای انتخاب شدند. 30 نفر از دانش آموزان انتخاب شده به شیوه یادگیری سنتی و 30 نفر نیز با یادگیری مشارکتی تحت آموزش قرار گرفتند. پژوهش حاضر، یک پژوهش نیمه آزمایشی است که در آن، از پرسشنامه مهارت های ارتباطی جرابک و پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر استفاده شده است. برای بررسی سؤالات پژوهش از تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داد اثر بخشی یادگیری مشارکتی و سنتی بر افزایش مهارت های ارتباطی و خودکارآمدی دانش آموزان به صورت معنی دار متفاوت است.
اثربخشی مداخله تلفیقی امید درمانی و درمان مبتنی بر سبک زندگی آدلری بر خودکارآمدی،حس انسجام و شفقت خود در زنان معلول جسمی_حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال نهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۳
163 - 185
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مداخله تلفیقی امید درمانی و درمان سبک زندگی آدلری بر خودکارآمدی، حس انسجام و شفقت خود درزنان معلول جسمی-حرکتی انجام شد. این پژوهش در چارچوب یک مطالعه آزمایشی تک موردی در دو نفر زن مبتلا به معلولیت جسمی-حرکتی که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند انجام شد. قبل از اجرای برنامه مداخله ای 7 جلسه ای، ابتدا پرسشنامه های خودکارآمدی، حس انسجام و شفقت خود برای تعیین خط پایه یک ماه قبل از اجرای پژوهش توسط آزمودنی ها تکمیل شدند و سپس در جلسات اول، سوم، پنجم و هفتم و همچنین یک ماه پس از پایان برنامه مداخله ای نیز برای ارزیابی مجدد، این پرسشنامه ها تکمیل شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل نموداری، تعیین درصد بهبودی و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها نشان دادند که پیشرفت های بالینی و آماری معنی داری در بهبود خودکارآمدی، حس انسجام و شفقت خود بعد از درمان به دست آمد. در یک ماه پیگیری، نیز پیشرفت های به دست آمده در طول درمان حفظ شد، که نشان دهنده پایداری اثرات درمان بود. با توجه به اینکه سطح معناداری مقادیر F در مورد تفاوت میانگین نمرات کل در شفقت به خود، خودکارآمدی و احساس انسجام پایین تر از 05/0 است (05/0>p). بنابراین می توان گفت مداخله تلفیقی امید درمانی و درمان سبک زندگی آدلری در افزایش شفقت به خود، خودکارآمدی و حس انسجام در افراد با معلولیت جسمانی تاثیر معناداری داشته است.
رابطه بین یادگیری خودراهبر و خودکارآمدی دانشجویان با نقش میانجی سواد اطلاعاتی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، بررسی رابطه بین یادگیری خودراهبر و خودکارآمدی دانشجویان دوره دکتری با نقش میانجی سواد اطلاعاتی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری بود. پژوهش، از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش اجرا توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش، کلیه دانشجویان دوره دکتری به تعداد 1000 نفر بود. حجم نمونه از طریق جدول کرجسی و مورگان مشخص و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 278 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه استاندارد خودکارآمدی شرر و مادوکس، پرسش نامه استاندارد یادگیری خودراهبر فیشر و پرسش نامه محقق ساخته سواداطلاعاتی بود. روایی پرسش نامه ها از نظر متخصصان گروه علوم تربیتی بررسی و تأیید شد. پایایی پرسش نامه ها از طریق ضریب آلفای کرونباخ در یک گروه 30 نفری، برای پرسش نامه خودکارآمدی 79/0، برای پرسش نامه یادگیری خودراهبر 83/0 و برای پرسش نامه سواد اطلاعاتی 89/0 برآورد گردید. در تحلیل داده ها از نرم افزار آماری 8.5 Lisrel و SPSS نسخه 18 استفاده شد. فرضیه ها از طریق آزمون مدل معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین یادگیری خودراهبر و سواد اطلاعاتی دانشجویان رابطه مثبت معناداری وجود دارد؛ بین سواد اطلاعاتی و خودکارآمدی دانشجویان رابطه مثبت معناداری وجود دارد؛ بین یادگیری خودراهبر و خودکارآمدی دانشجویان رابطه مثبت معناداری وجود دارد. هم چنین، نتایج آزمون نشان داد که سواد اطلاعاتی نقش میانجی در رابطه بین یادگیری خودراهبر و خودکارآمدی دانشجویان دارد.
ارائه مدل ساختاری فرسودگی تحصیلی بر اساس جو حاکم بر مدرسه، خودکارآمدی تحصیلی و حمایت اجتماعی دانش آموزان متوسطه استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه مدل ساختاری فرسودگی تحصیلی بر اساس جو حاکم بر مدرسه، خودکارآمدی تحصیلی و حمایت اجتماعی دانش آموزان متوسطه استان لرستان است، پژوهش از نوع توصیفی به روش همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه دوره اول و دوم استان لرستان (128163 نفر) می باشند که از طریق روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 400 نفر انتخاب شد. برای سنجش متغیرهای تحقیق از پرسش نامه های فرسودگی تحصیلی برسوه[1] (1978)، حمایت اجتماعی فیلیپس (1986)، خودکارآمدی تحصیلی جیک و مورگان (1999) و جو حاکم بر مدارس هالپین و کرافت استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t و مدل معادله ساختاری[2] استفاده گردید. جهت تعیین برازش مدل بر اساس متغیرهای فرضی در پژوهش با استفاده از نرم افزار Lisrel، ابتدا رابطه متغیرها با مؤلفه های خود و سپس رابطه متغیرها و مؤلفه های آنها با فرسودگی تحصیلی و مؤلفه های آن بررسی شدند. هماهنگ با فرضیه های مورد مطالعه، نتایج نشان داد مدل پیش بینی شده برای فرسودگی تحصیلی دارای برازش خوبی دارد (برازش 93 تا 97)؛ همچنین نتایج نشان داد که بین جو حاکم بر مدرسه و فرسودگی تحصیلی رابطه منفی و معناداری وجود دارد؛ بین خودکارآمدی و فرسودگی تحصیلی رابطه منفی معناداری وجود دارد، بین حمایت اجتماعی و فرسودگی رابطه منفی معناداری وجود دارد؛ نتایج نشان داد که فرسودگی تحصیلی در پسران بیشتر از دختران است و تفاوت معناداری بین فرسودگی در دوره های تحصیلی متوسطه اول و دوم وجود ندارد. [1]. Borso [2]. Structural Equation Modeling (SEM)
اثربخشی آموزش حل مسئله اجتماعی بر سازگاری و خودکارآمدی دانش آموزان زورگو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۷
49 - 73
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش حل مسئله اجتماعی بر سازگاری و خودکارآمدی دانش آموزان زورگو انجام گرفت. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانش آموزان زورگو در مدارس شهر پارس آباد در سال تحصیلی 94-1393 تشکیل می دادند که از میان آن ها 32 دانش آموز زورگو با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای، انتخاب شده و به طور تصادفی در گروه آزمایش (16 نفر) و گروه کنترل (16 نفر) جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس تجدیدنظر شده زورگویی، پرسشنامه سازگاری دانش آموزان و پرسشنامه خودکارآمدی استفاده شد. گروه آزمایش در 8 جلسه تحت آموزش حل مسئله اجتماعی قرار گرفت و در طی این جلسات به گروه کنترل هیچ نوع آموزشی داده نشد. داده ها با روش آماری کوواریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد بین دانش آموزان گروه آزمایش و گروه کنترل در سازگاری (تحصیلی، اجتماعی و هیجانی) و خودکارآمدی (تحصیلی، اجتماعی و هیجانی) تفاوت معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر میانگین مولفه های سازگاری و خودکارآمدی گروه آزمایش بعد از آموزش حل مسئله اجتماعی افزایش یافته بود. این نتایج حاکی از آن است که آموزش حل مسئله اجتماعی می تواند سازگاری و خودکارآمدی دانش آموزان زورگو را تعدیل کند.
نقش کارکردهای سبک تفکر و خودکارآمدی در میزان آمادگی دانشجویان برای حضور در دوره های آموزش الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۷
95 - 118
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش کارکردهای سبک تفکر و خودکارآمدی در میزان آمادگی دانشجویان برای حضور در دوره های آموزش الکترونیکی بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری آن شامل کلیه دانشجویان دانشگاه خوارزمی در سال تحصیلی 93-92 بود که از بین آن ها با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبی 250 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های خودکارآمدی عمومی شرر و آدامز، کارکردهای سبک تفکر واگنر و استرنبرگ و مقیاس آمادگی ورودی یادگیرنده به برنامه درسی دوره های الکترونیکی استفاده شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد،) و روش های آمار استنباطی (t گروه های مستقل و همبستگی پیرسون و رگرسیون) استفاده شد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که بین کارکردهای سبک تفکر و خودکارآمدی با آمادگی برای حضور در دوره های الکترونیکی رابطه معناداری وجود دارد و می توان از طریق کارکردهای سبک تفکر و خودکارآمدی، آمادگی دانشجویان برای حضور در دوره های الکترونیکی را پیش بینی کرد. همچنین نتایج آزمون t گروه های مستقل نشان داد که بین دانشجویان دختر و پسر و دانشجویان کارشناسی و تحصیلات تکمیلی از لحاظ میزان آمادگی برای حضور در دوره های الکترونیکی تفاوت معناداری وجود ندارد. سبک تفکر و خودکارآمدی در میزان آمادگی دانشجویان برای حضور در برنامه های درسی دوره های آموزش الکترونیکی مؤثر می باشند.
پیش بینی مسئولیت پذیری دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه بر اساس خودکار آمدی و هوش معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۸
127 - 145
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر ، پیش بینی مسئولیت پذیری دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه دوم بر اساس خودکار آمدی و هوش معنوی منطقه 5 آموزش و پرورش شهر تهران بود. بدین منظور از بین 3245 نفر از دانش آموزان با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و با بهره گیری از شیوه نمونه گیری طبقه ای مرحله ای 245 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و پرسشنامه های مسئولیت پذیری ، خود کار آمدی و پرسشنامه هوش معنوی توسط را در یک نشست تکمیل کردند . جهت تحلیل داده ها بعد از بررسی مفروضه های آماری از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین همبستگی بین خودکار آمدی و هوش معنوی با مسئولیت پذیری معنادار بود همچنین بین نمره کلی هوش معنوی و تمامی خرده مقیاسهای آن (تفکر وجودی انتقادی، تولید معنای شخصی، آگاهی متعالی و بسط حالت هوشیاری) با نمره مسئولیت پذیری همبستگی معنادار یافت شد.
نقش تعدیل کننده احساس بهزیستی ذهنی در رابطه جهت گیری هدف (تبحری، عملکردگرا و عملکردگریز) و فراشناخت با خودکارآمدی تحصیلی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف هدف از این پژوهش، بررسی نقش تعدیل کننده احساس بهزیستی ذهنی در رابطه جهت گیری هدف (تبحری، عملکردگرا و عملکردگریز) و فراشناخت با خودکارآمدی تحصیلی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز بود. مواد و روش ها طرح این پژوهش، طرح مقطعی توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل همه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز بود. نمونه ها شامل ۴۰۰ نفر (۲۰۰ دختر و ۲۰۰ پسر) بودند که به صورت تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه جهت گیری اهداف پیشرفت، پرسش نامه حالت فراشناختی، پرسش نامه احساس بهزیستی ذهنی و پرسش نامه خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین احساس بهزیستی ذهنی، جهت گیری هدف (تبحری، عملکردگرا و عملکردگریز) و فراشناخت با خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان رابطه معنی داری وجود دارد (۰/ ۰۰۰۱ >P). یافته ها نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون تعدیلی مشخص کرد متغیر احساس بهزیستی ذهنی، توان تعدیل رابطه جهت گیری هدف (تبحری، عملکردگرا و عملکردگریز) و فراشناخت با خودکارآمدی تحصیلی را دارد. نتیجه گیری بر این اساس می توان نتیجه گرفت رابطه بین جهت گیری هدف (تبحری، عملکردگرا و عملکردگریز) و فراشناخت با خودکارآمدی تحصیلی رابطه ای خطی و ساده نیست و احساس بهزیستی ذهنی می تواند این رابطه را تعدیل کند.
پیش بینی بهزیستی روانشناختی کارکنان بر مبنای حمایت سازمانی ادراک شده، معنویت محیط کاری و خودکارآمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش، پیش بینی بهزیستی روانشناختی کارکنان بر مبنای حمایت سازمانی ادراک شده، معنویت محیط کاری و خودکارآمدی بود. این پژوهش در قالب طرح همبستگی از نوع مطالعه پیش بینی انجام شد. به این منظور، از بین کارکنان مشغول به خدمت شرکت توزیع نیروی برق استان مرکزی در سال 95-1394، تعداد 400 نفر با توجه به وضعیت استخدامی آنها، به شیوه تصادفی طبقه ای، انتخاب و بررسی شدند. برای گردآوری داده ها، پرسشنامه های بهزیستی روانشناختی ریف، حمایت سازمانی ادراک شده ایزنبرگر، معنویت محیط کاری میلیمن و خودکارآمدی عمومی شرر، اجرا و داده های حاصل با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری گام به گام تحلیل شدند. نتایج نشان دادند بین حمایت سازمانی ادراک شده، معنویت محیط کاری و خودکارآمدی و نیز مؤلفه های آنها با بهزیستی روانشناختی رابطه معناداری وجود داشت. تحلیل رگرسیون نیز نشان دادند متغیرهای کارآمدی در برابر موانع، حمایت سازمانی ادراک شده و حس عمومی شایستگی درمجموع حدود 25 درصد از واریانس نمرات بهزیستی روانشناختی را تبیین کردند. همچنین این متغیرها نقش مهمی در پیش بینی بیشتر مؤلفه های بهزیستی روانشناختی داشتند؛ درنتیجه، می توان گفت خودکارآمدی و حمایت سازمانی ادراک شده نقش مهمی در پیش بینی بهزیستی روانشناختی کارکنان دارند. بر همین اساس، مدیران سازمان باید برنامه های آموزشی و راهکارهایی را برای تقویت خودکارآمدی، به ویژه کارآمدی در برابر موانع و حس عمومی شایستگی و نیز افزایش حمایت از کارکنان خود، با هدف بهبود بهزیستی روانشناختی آنها اجرا کنند.
نقش مؤلفه های تفکر انتقادی در پیش بینی خودکارآمدی دانشجویان پزشکی (مطالعه موردی: دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش مؤلفه های تفکر انتقادی در پیش بینی خودکارآمدی (تلاش، خودتنظیمی و پشتکار) در بین دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها، توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری این پیمایش 6089 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان است که با روش نمونه گیری تصادفی و با استفاده از فرمول حجم نمونه کوکران تعداد 361 نفر از آنها برای نمونه پژوهش انتخاب شد و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استانداردشده و محقق ساخته استفاده شده است. روایی محتوایی پرسشنامه محقق ساخته در این پژوهش نیز ازطریق بازبینی کارشناسان این حوزه تأیید شده و سپس پایایی کل پرسشنامه به روش آلفای کرونباخ 90/0 محاسبه شده است. برای تحلیل داده ها، نرم افزار آماریSPSS 20 به کار گرفته شده است. نتایج به دست آمده با توجه به فرضیات پژوهش نشان می دهد مؤلفه های بلوغ شناختی و درگیری ذهنی از ابعاد گرایش به تفکر انتقادی، روی تلاش دانشجویان تأثیرگذار است؛ اما مؤلفه خلاقیت نتوانست تلاش دانشجویان را پیش بینی کند. مؤلفه های خلاقیت و درگیری ذهنی نیز توانست خودتنظیمی دانشجویان را پیش بینی کند؛ اما بلوغ شناختی روی خودتنظیمی دانشجویان تأثیرگذار نبود و درنهایت، ابعاد گرایش به تفکر انتقادی (خلاقیت، بلوغ شناختی و درگیری ذهنی) پشتکار دانشجویان را پیش بینی کرد؛ به عبارت دیگر، ابعاد تفکر انتقادی بر پشتکار دانشجویان تأثیرگذار بود. به طور کلی، مؤلفه های تفکر انتقادی به جز در چند مؤلفه بر خودکارآمدی دانشجویان تأثیرگذار است و آن را پیش بینی می کند.
بررسی تاثیر رابطه علی خودکارآمدی، عزت نفس ، بهزیستی معنوی و افسردگی بر احساس تنهایی دختران جانبازان اعصاب و روان با میانجیگری رضایت از زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۳
87 - 106
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر رابطه علی خودکارآمدی، عزت نفس، بهزیستی معنوی و افسردگی بر احساس تنهایی دختران جانبازان اعصاب و روان با میانجیگری رضایت از زندگی می باشد. از بین فرزندان دختر جانبازان اعصاب و روان شهر شیراز 350 دختر(15 تا 25 ساله) با استفاده از نمونه گیری تصادفی انتخاب و به مقیاس احساس تنهایی، رضایت از زندگی، بهزیستی معنوی، خودکارآمدی، عزت نفس و افسردگی پاسخ دادند. داده های پژوهش با استفاده از روش معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تحلیل یافته ها نشان می دهد که بهزیستی معنوی و خودکارآمدی بر احساس تنهایی اثر مستقیم منفی معنادار و از طریق تاثیر بر رضایت از زندگی اثر غیر مستقیم منفی معنادار دارد. افسردگی هم به طور مستقیم و هم به طور غیر مستقیم با تاثیر بر رضایت از زندگی بر احساس تنهایی تاثیر معناداری دارد. عزت نفس با واسطه رضایت از زندگی اثر غیر مستقیم و معناداری بر احساس تنهایی دارد. مدل احساس تنهایی بر اساس متغیرهای پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار می باشد.
مدل ساختاری عوامل خانوادگی با نقش واسطه گری عوامل فردی برای رفتارهای تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۴
159 - 174
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مدل یابی روابط بین عوامل خانوادگی(کارایی خانواده، درک از رفتاروالدین) بر رفتارهای تحصیلی با واسطه گری عوامل فردی(خودکارآمدی و خودتنظیمی) انجام گرفت. جامعه این تحقیق تمامی دانش آموزان متوسطه شهر شیراز است که در سال تحصیلی 2018-2017 مشغول تحصیل در یکی از دبیرستان های شهر شیراز بودند. جهت انتخاب نمونه 581 نفر از دانش آموزان با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه ادراک کودک از رفتار والدین(<strong><em>POPS</em></strong>) گرولینگ و همکاران (1997)، پرسشنامه عملکرد خانواده مک مستر(1983)، پرسشنامه خودتنظیمی بوفارد(1995)، پرسشنامه خودکارآمدی کودکان و نوجوانان(<strong><em>SEQ-C</em></strong>) موریس(2001) و پرسشنامه انگیزش تحصیلی هارتر(1980) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون معادلات ساختاری نشان داد مدل مورد نظر از برازش مطلوبی برخوردار است. در مجموع یافته ها موید آن بود که ویژگی های فردی دانش آموزان می تواند تاثیر عوامل خانوادگی بر رفتارهای تحصیلی را واسطه گری کند.