مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
سوگ
حوزه های تخصصی:
از دست دادن عزیزی که فرد با او رابطه عمیقی داشته است به مثابه سقوط در گودالی بی انتها، احساس ناخوشایندی است که می تواند باعث سوگ در فرد شود. این واکنش ها بسته به چگونگی رخداد حادثه، اعتقادات اجتماعی، فرهنگی و به طورکلی مضمون و معنای که مرگ از دید افراد دارد متفاوت است. یکی از گروه های آسیب پذیر در برابر فقدان، نوجوانان هستند. احساس تعلق داشتن در این دوره از اهمیت ویژه ای برخوردار است. سوگ می تواند فرضیات شخص درباره جهان (انطباق معنوی)، ارتباط با دیگران و هویت شخصی (دنیایی درونی) را برهم زند. از این رو انجام اقداماتی برای التیام زخم های ناشی از فقدان، ضروری هست. در میان رویکردهای گوناگون بازی درمانی، یکی از بهترین درمان ها داغ دیدگی برای نوجوانان است. بازی درمانی، هوشیارسازی و کلامی ساختن آن چیزی است که ناهشیار و غیرکلامی است. شن درمانی، نوعی از بازی درمانی است که برای افراد فرصتی را فراهم می کند تا خود را خلاقانه و به صورت غیرکلامی بیان کنند. با توجه به این که تفاوت های فرهنگی در حل و فصل این فرآیند از اهمیت ویژه ای برخوردار است، لازم است نظریات گوناگون حل فرآیند سوگ مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرند تا پروتکل شن درمانی برای نمونه ایرانی حاصل شود. بدین منظور 25 نفر از افرادی که ظرف دو ماه تا دو سال گذشته یکی از بستگان درجه یک خود را ازدست داده بودند به صورت در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه های تجربه سوگ و فهرست صفات و آزمون محقق ساخته دست نوشته رؤیا و داستان زندگی من و شخص متوفی را تکمیل کردند. در نهایت از طریق ادغام داده های حاصل از پرسشنامه ها (آمار توصیفی و استنباطی) و نظریات مرتبط با حل فرآیند سوگ پروتکل مدون برای کاهش تجربه شدت سوگ تهیه گردید.
بررسی کیفی واکنش به فقدان در جوانان ساکن شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیوه ی برخورد با فقدان، گستره ی وسیعی از واکنش های جسمی، هیجانی، شناختی و وجودی را در برمی گیرد و شدت آن می تواند از یک هیجان زودگذر و خفیف تا واکنشی شدید که تمام تاریخچه ی زندگی فرد را تحت تأثیر قرار می دهد، متغیر باشد. در این پژوهش به کمک سه شیوه ی مختلفِ جمع آوری کیفی داده ها، شامل گروه های متمرکز، مصاحبه ی نیمه ساختمند درباره ی تجربیات فقدان و اخذ روایت زندگی به شیوه ی مک آدامز که درمجموع روی 21 شرکت کننده صورت پذیرفت، ساخت ها و فرایندهای مؤثر بر چگونگی واکنش های این افراد به فقدان، از طریق بررسی پدیدارشناختی و تحلیل کیفی داده ها روی متن آوانویسی شده ی مصاحبه ها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده، سه خوشه ی اصلی بستر رخداد، ماهیت فقدان و ویژگی ها و تجربه ی زیسته ی کنشگر را به عنوان فرایندهای تأثیرگذار بر واکنش به فقدان معرفی کرد. بستر رخداد دو مضمون زمان و مقایسه با هنجارهای فرهنگی و اجتماعی، ماهیت فقدان سه مضمون نوع فقدان، جبری یا اختیاری بودن و دفعی یا پیش بینی پذیر بودن آن و درنهایت ویژگی های کنشگر، سه مضمون شخصیت، میزان آگاهی و تجربیات زیسته ی پیشین افراد را در برمی گرفت؛ درنتیجه به نظر می رسد که تعاملی از واقعیت های بیرونی و زیست جهان ذهنی کنشگر است که به طیف گسترده ی واکنش ها به فقدان منجر می گردد.
بازخوانی آیین سوگ سیاوش و تعزیه امام حسین(ع) (بر مبنای تحلیل نگاره های مربوط به سوگ سیاوش در آسیای مرکزی و اثری از «حسین زنده رودی»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین داستان های سوگ در اساطیر ایران، سوگ سیاوش و آیین های همراه آن است. سرگذشت سیاوش در بسیاری از متون کهن ایرانی آمده و بخش مهمی از شاهنامه را نیز به خود اختصاص داده است. رد پای بسیاری از آیین های کهن در سوگ سیاوش قابل تشخیص است. مطالعه حاضر سعی دارد با بررسی آیین سوگ سیاوش و مقایسه آن با روایت تعزیه امام حسین(ع)، به این نکته بپردازد که چگونه و چرا در تفکر اسطوره ای ایرانی، شخصیتی زمینی به موجودی آسمانی و مثالی تبدیل می شود و این امر در آیین سوگ او و توسط سوگواران و اعمال آنها تکرار و بازتولید می شود. در کمبود منابع تاریخی مکتوب درباره فرهنگ و هنر ایران، یکی از مهم ترین شیوه ها در بازخوانی اسطوره و آیین، بهره گرفتن از منابع تصویری است. بدین منظور در مقاله حاضر ضمن بهره گیری از شاهنامه و متون تاریخی دیگر، از نگاره های سوگ به دست آمده از آسیای مرکزی و مقایسه آن با نقاشی ای از «حسین زنده رودی» استفاده شده است. مسئله اصلی این پژوهش پی گیری تداوم اسطوره سیاوش و نماد ها و نشانه های آیینی آن در مراسم عزاداری امام حسین (ع) و چرایی این تداوم و همسانی نشانه های آیینی در دو مراسم مختلف است. بدین منظور به بازشناسی شباهت های موجود در آیین سوگواری امام حسین(ع) و سوگ سیاوش در اثر زنده رودی با نگاهی به نگاره های مربوط به سوگ سیاوش در آسیای مرکزی پرداخته می شود. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که زنده رودی در اثرش در به تصویر کشیدن همة صحنه های سوگواری امام حسین(ع)، اگر چه در ظاهر گویی شهادت امام حسین(ع) را نشان می دهد، اما به واقع به بازنمایی الگو و نمونه ای ازلی، یعنی مرگ و شهادت و تکرار آیین ها و مراسم همراه آن در روزگاری تاریخی می پردازد. بعلاوه شباهت های زیادی از جمله رنگ سیاه، اسب سیاه، شیون و گریه بر پیکر قهرمان شهید و ... میان سوگ سیاوش و عزاداری امام حسین (ع) وجود دارد. برای رسیدن به این نتایج با استفاده از منابع مکتوب و تصویری و البته اولویت دادن بر نوعی خوانش تصویری- شمایل شناسه به مطالعه این امر پرداخته شده است. روش پژوهش در این مطالعه توصیفی- تحلیلی است.
شناخت فقدان های تجربه شده در تاریخچه ی زندگی جوانان ساکن تهران: یک پژوهش پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۷
63 - 98
حوزه های تخصصی:
فقدان، اگرچه تجربه ای مشترک میان انسان هاست، تعریف و گستره ی آن به این واسطه که افراد مختلف برداشت های گوناگونی از آن دارند کماکان چالشی پیش روی پژوهش گران و درمان گرانی است که با این پدیده روبرو می شوند. در این مطالعه، که به شیوه ای کیفی و پدیدارشناختی، با نمونه گیری هدفمند و به کمک گروه های کانونی و مصاحبه ی ژرف نگر انجام گرفت، در مجموع تجربیات 13 نفر به صورت گروهی و 8 نفر به صورت انفرادی در خصوص تعریف شان از چیستی فقدان و فقدان هایی که در طول زندگی شان تجربه کرده اند اخذ و آوا نویسی و بر اساس روش تحلیل پدیدارشناسی تفسیری تحلیل شد. نتایج به دست آمده نشان داد که تعریف جوانان از فقدان را می توان در سه گونه ی کلی تعریف فقدان برمبنای از دست دادن، برمبنای پیامدهای هیجانی و همچنین بر مبنای نداشتن شیء مطلوب دسته بندی نمود. همچنین گستره ای از تجارب فقدان های فردی و ارتباطی شامل فوت افراد نزدیک، فقدان های خانوادگی، عاشقانه یا دوستانه، اقتصادی- اجتماعی، جسمانی و نهایتاً فقدان های مرتبط با مفاهیم ذهنی شناسایی شد. در نهایت مقایسه ای با تحقیقات گذشته نشان داد که فقدان ها دامنه ی وسیع تری از آنچه که تا کنون شناسایی شده بود را در بر گرفته و تا حد زیادی وابسته به زیست جهان و فرهنگ افراد مورد بررسی هستند. در نتیجه ضروری به نظر می رسد که تحقیقات آتی واکنش به فقدان های مختف فردی و اجتماعی را از حیث شباهتشان به واکنش های متداول در سوگ مورد بررسی قرار دهند.
شدت واکنش های سوگ ناشی از فوت خویشاوندان درجه یک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر، مقایسه واکنش های سوگ ناشی از فوت خویشاوندان درجه یک (فرزند، همسر، پدر و مادر، خواهر و برادر) و بررسی تعامل آن با منتظره/ غیرمنتظره بودن مرگ متوفی بود. روش : از بین افرادی که پس از فوت یکی از خویشاوندان درجه یک، دچار سوگ شده بودند، 180 نفر (77 مرد و 103 زن) به روش هدف مند انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسش نامه تجربه سوگ ( GEQ ) را تکمیل کردند. داده ها به روش تحلیل واریانس چندمتغیری ( MANOVA ) تحلیل شد. یافته ها : اثر سوگ غیرمنتظره نسبت به سوگ مورد انتظار، از نظر جست وجوی تبیین (001/0 p< ) تفاوت معنی دار داشت و نسبت خویشاوندی (001/0 p< ) در برخی ابعاد واکنش سوگ تفاوت معنی دار ایجاد می کرد؛ بدین ترتیب که سوگ ناشی از فوت فرزند در ابعاد واکنش های بدنی، جست وجوی تبیین و احساس ترک شدن، شدیدتر از سوگ سایر خویشاوندان؛ و سوگ همسر از نظر احساس ترک شدن بالاتر از سوگ ناشی از فوت همشیرها و والدین بود. سوگ همشیرها از نظر جست وجوی تبیین بالاتر از سوگ ناشی از فوت والدین و سوگ ناشی از فوت مادر در این مؤلفه، بالاتر از سوگ ناشی از فوت پدر بود. نتیجه گیری : یافته های به دست آمده، با روشن کردن تفاوت شدت واکنش های سوگ ناشی از فوت خویشاوندان می تواند اشاراتی برای درمان سوگ داشته باشد. /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal" mso-tstyle-rowband-size:0 mso-tstyle-colband-size:0 mso-style-noshow:yes mso-style-priority:99 mso-style-qformat:yes mso-style-parent:"" mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt mso-para-margin:0cm mso-para-margin-bottom:.0001pt mso-pagination:widow-orphan font-size:11.0pt font-family:"Calibri","sans-serif" mso-ascii-font-family:Calibri mso-ascii-theme-font:minor-latin mso-fareast-font-family:"Times New Roman" mso-fareast-theme-font:minor-fareast mso-hansi-font-family:Calibri mso-hansi-theme-font:minor-latin mso-bidi-font-family:Arial mso-bidi-theme-font:minor-bidi}
اثربخشی گروه درمانی به شیوه شناختی - رفتاری، بر شاخصه های مدل فرایند دوگانه کنار آمدن با فقدان؛ امیدواری و سلامت معنوی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، مطالعه اثربخشی گروه درمانی به شیوه شناختی رفتاری، بر شاخصه های مدل کنار آمدن با فقدان امیدواری و سلامت معنوی در دانشجویان سوگ دیده است. پژوهش از نوع شبه آزمایشی و طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. از دانشجویان سوگ دیده در دانشگاه محقق اردبیلی، 30 دانشجوی سوگ دیده، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از پرسش نامه امیدواری اشنایدر و پرسش نامه سلامت معنوی، به عنوان پیش آزمون پس آزمون در این پژوهش استفاده شد. داده ها با روش آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل داده ها حاکی از آن بود که درمان شناختی رفتاری گروهی بر افزایش امیدواری و سلامت معنوی افراد سوگ دیده سودمند می باشد و بین دو گروه مورد مطالعه، تفاوت معناداری حاصل شده است (P</001). براین اساس، می توان گفت: گروه درمانی به شیوه شناختی رفتاری، در بهبود شاخصه های مدل کنار آمدن با فقدان اثربخش است و با کمک به افراد سوگ دیده، در تخلیه هیجانی و پذیرش مرگ، امیدواری و سلامت معنوی آنان را می توان افزایش دهد.
سوگ های ناتمام عصر کرونا (کووید-19)
حوزه های تخصصی:
در بین عواقب جسمی، روانی، اجتماعی و اقتصادی بیماری همه گیر کووید-۱۹، توجه به داغدیدگان و افراد سوگوار مغفول مانده است. رویدادهایی مانند این بیماری که با تلفات بسیار، غیرمنتظره و ناگهانی همراه هستند، منجر به سطوح بالاتری از علائم سوگ پیچیده و پایدار می شوند. همراه شدن قرنطینه خانگی، فاصله گذاری اجتماعی و سایر محدودیت ها و سیاست های اعمال شده با این بیماری همه گیر و همچنین فقدان های ثانویه علاوه بر فقدان اصلی، بر شکل گیری و شدت یافتن این اختلال دامن می زنند. لذا به احتمال زیاد این بیماری همه گیر منجر به شیوع سوگ پیچیده و پایدار در بسیاری از جوامع و کشورها میگردد که به نظر میرسد این امر نیازمند توجه ویژه و خاصی است.
اثربخشی درمان ذهن آگاهی مبتنی بر استعاره های مثنوی معنوی بر ابعاد سرمایه روانشناختی در دانشجویان دختر افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
171 - 204
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی براستعاره های مثنوی معنوی بر بهبود ابعاد سرمایه روانشناختی در دانشجویان افسرده دختر صورت گرفت. ابتدا جهت استخراج استعاره های مثنوی معنوی، از تحلیل محتوای کیفی جهت دار (رهنمودی) و تحلیل محتوای کمی با نرم افزار MAXQDA استفاده شد. کدهای شناسایی شده به روش پایایی کدگزاران توسط 5 صاحبنظر روانشناس اعتبارسنجی شد که با درجه توافق 85/0 تایید شده و در پروتکل ذهن آگاهی جایگزین شدند. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون به همراه گروه کنترل و پیگیری یک ماهه بود. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش شامل 195 نفر از دانشجویان دختر که در سال 98 دانشجوی رشته روانشناسی واحد چالوس بودند. 40 دانشجواز طریق روش نمونه گیری هدفمند که نمرات بالایی در پرسشنامه افسردگی بک کسب نمودندانتخاب شده و به گونه ی تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل (هر گروه 20 نفر) جای گذاری شدند. محتوای جلسات درمان ذهن آگاهی مبتنی بر استعاره های مثنوی معنوی در 8 جلسه 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار22- SPSS و روش تحلیل واریانس مختلط انجام شد. نتایج حاصل از تحلیل آماری نشان داد بین میانگین ابعاد سرمایه روانشناختی(خودکارآمدی، امید، تاب آوری و خوش بینی) در گروه های آزمایش و کنترل تفاوت معناداری (p <0/05)وجود داشت و همچنان در پیگیری یک ماهه وضعیت خود را حفظ نمود. بدین ترتیب می توان نتیجه گرفت که درمان ذهن آگاهی مبتنی بر استعاره های مثنوی معنوی موجب بهبود سرمایه روانشناختی دانشجویان دختر افسرده می شود.
بررسی مداخلات روانشناختی در سوگ: یک مرور سیستماتیک
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم مرداد ۱۴۰۰ شماره ۳۸
105 - 95
حوزه های تخصصی:
داغدیدگی بخش اجتناب ناپذیری از چرخه زندگی است و به طور کلی انسان ها در هنگام برخورد با مصیبت هایی چون مرگ والدین، فرزند، همسر و... واکنش شدید رفتاری- عاطفی و شناختی بروز می دهند برای بیشتر افراد نشانه های مربوط به سوگ با گذشت زمان بهبود می یابد اما گروهی از افراد مهارت و توانایی لازم برای حل فرآیند سوگ را ندارند که خود می تواند منشا بسیاری از مشکلات روانشناختی گردد. همین مسئله اهمیت پرداختن به این موضوع را نمایان می کند. هدف از این تحقیق بررسی اختلال سوگ در خانواده و مداخلات روانشناختی آن است. روش پژوهش مرور سیستماتیک مقاله های فارسی و انگلیسی است که از پایگاه های اطلاعاتی فارسی مانند علم نت، مگ ایران، SIDو پایگاه های اطلاعاتی انگلیسی مانند ,Pubmed google scholar، springer ، Psych info, science direct، ISI، به منظور جست جوی مقالات مرتبط در بازه زمانی سال های 2007 تا 2020 مورد استفاده قرار گرفتند. در ابتدا 200 مقاله در ارتباط با این موضوع یافت شد که براساس ملاک های ورود و خروج در نهایت39 مقاله مورد بررسی و نتایج آنها مورد استفاده قرار گرفت. نتایج مطالعات مروری پژوهش مورد نظر حاکی از آن است که تشخیص گذاری و درمان اختلال سوگ حائز اهمیت است. همچنین درمان شناختی – رفتاری، مداخلات گروهی و خانواده درمانی برای بهبود سوگ پیچیده مؤثرند و به کارگیری مداخلات درمانی در شروع علائم سوگ نسبت به استفاده پیشگیرانه از آن ها مؤثرتر است. با توجه به زمینه فرهنگی و دینی کشور ما استفاده از آموزه های اسلامی در کنار مداخلاتی همچون درمان شناختی – رفتاری می تواند مؤثر واقع شود. رویکرد های درمانی که با استفاده از فناوری موجب افزایش دسترسی می شوند و از تکنیک های ترمیم گرا استفاده می کنند و تعامل را در زندگی تقویت می کنند ( بویژه در گروه سالمندان) برای درمان سوگ ارجح هستند.
انجماد ویرانه های مالیخولیایی: تحلیل روانشناختی مضامین نقاشیهای دوره سوم ایران درودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم آذر ۱۴۰۰ شماره ۱۰۲
5 - 12
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: «دوره یخبندان» از مهمترین دوره های کاری «ایران درودی» است. دوره ای که از اواخر دهه پنجاه آغاز و تا دهه شصت ادامه می یابد. «ازدست دادن» و «فقدان» از مضامین تکرارشونده آثار این دوره هستند. در این مقاله با اتخاذ رویکردی «روان شناختی» و با بسط نظری مفهوم «سوگ» و «مالیخولیا» کوشش شده است پرتویی بر وجهی از محتوای مستتر در این آثار افکنده شود. ازاین رو با تمرکز بر مشابهت های فرمی و موضوعی نقاشی های این دوره، «چگونگی» تجسم «سوگِ مالیخولیایی» در این آثار بررسی شده است.هدف پژوهش: این مقاله از منظری روان شناختی در پی تفسیری بر «چگونگی» کاربستِ فرم ها و موضوع های ناظر بر مفهوم «فقدان» در آثار دوره سوم ایران درودی است.روش پژوهش: در این مقاله به روشی توصیفی-تحلیلی به بررسی فرم و موضوع در آثار دوره سوم (اواخر دهه پنجاه و دهه شصت) ایران درودی پرداخته شده است و داده ها به شیوه «کتابخانه ای» گردآوری شده اند.نتیجه گیری: در آثار دوره «یخبندان» درودی، تجسمِ خسران های شخصی (مرگ عزیزان) و اجتماعی-تاریخی (شکوهِ ازدست رفته وطن) به هم آمیخته اند و تمنای نقاش در حفظ و جاودان کردن ابژه ازدست رفته به اشکال گوناگون تجسم یافته است. تصویرِ «ویرانه ها» در افقِ بیکران˚ که ساختار غالب آثار این دوران را تشکیل می دهند، واجدِ ارجاعاتی مؤکد به «وطن» و بازنمایی «ازدست دادن» آن است. در این آثار برای «جاودانی» و «ابدی» نمودن ابژه های ازدست رفته، فرم ها در پرده ای از یخ قرارگرفته و منجمد شده اند.در این بازنمایی ها علاوه بر تأثیر مرگ عزیزان، تبعید خودخواسته از وطن و جنگ تحمیلی دهه 60، رگه هایی از گفتمان «باستان گرایی» بازمانده از دوران پهلوی نیز مشهود است. تکرارِ پیوندِ مفاهیمی مانند «مرگ»، «ویرانه»، «وطن»، «جاودانگی» و «ابدیت» در زمینه این آثار دلالت بر نوعی «سوگ مالیخولیایی» دارد؛ در این زمینه می توان آثار دوره یخبندان درودی را در امتداد تجسم گونه ای «زیباشناسی فقدان» تعبیر کرد.
هنجاریابی پرسشنامه معنای اجتماعی در رویدادهای زندگی (SMILES) در افراد دارای تجربه سوگ به دلیل بیماری کرونا
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر هنجاریابی پرسشنامه معنای اجتماعی در رویدادهای زندگی (SMILES) در افراد دارای تجربه سوگ به دلیل بیماری کرونا بود. این پژوهش بر روی 309 نفر که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند و از بین افرادی که یکی از نزدیکان خود را به دلیل ابتلا به بیماری کرونا از دست داده بودند انجام شد. تحلیل داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون، تحلیل عاملی تأییدی و ضریب آلفای کرونباخ و از طریق نرم افزارهای SPSS-22 و AMOS-23 تحلیل شدند. نتایج ضریب آلفای کرونباخ برای خرده مقیاس بی اعتباری اجتماعی (SI) با مقدار 941/0 و برای اعتبار اجتماعی (SV) با مقدار 917/0 و برای کل پرسشنامه با مقدار 835/0 گزارش شد. همچنین ضرایب گویه های پرسشنامه برای دو خرده مقیاس بی اعتباری اجتماعی (SI) بین 589/0 تا 862/0 و برای اعتبار اجتماعی (SV) بین 534/0 تا 899/0 قرار دارد که نشانگر روایی سازه این مقیاس است. همچنین نتایج نشان داد با توجه به مقدار شاخص های برازندگی تطبیقی (926/0)، شاخص توکر-لوییس (917/0)، شاخص برازندگی فزاینده (927/0)، شاخص برازش تطبیقی مقتصد (826/0)، شاخص برازش هنجار شده مقتصد (785/0)، شاخص برازندگی ریشه خطای میانگین مجذورات تقریب (068/0) و شاخص نسبت خی دو به درجه آزادی (42/2) نشان می دهد مدل از برازش مناسبی برخوردار است. بین بی اعتباری اجتماعی با اعتبار اجتماعی (352/0-) حمایت اجتماعی (227/0-)، افسردگی (612/0)، اضطراب (510/0) و استرس (599/0) رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بین اعتبار اجتماعی با حمایت اجتماعی (710/0)، افسردگی (475/0-)، اضطراب (597/0-) و استرس (643/0-) رابطه معناداری وجود دارد (01/0 >p) که این نتایج نشان می دهد مقیاس معنای اجتماعی در رویدادهای زندگی (SMILES) از روایی همگرایی مناسبی نیز برخوردار است.
پیش بینی درد ذهنی (روان شناختی) بر اساس سرمایه روان شناختی در افراد دارای تجربه سوگ ناشی از کرونا: نقش میانجیگری حمایت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵ (پیاپی ۹) مجموعه مقالات کووید- ۱۹
229 - 245
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین پیش بینی درد ذهنی (روان شناختی) بر اساس سرمایه روان شناختی در افراد دارای تجربه سوگ ناشی از کرونا با نقش میانجیگری حمایت اجتماعی ادراک شده بود. روش پژوهش: طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری افراد دارای تجربه سوگ خویشاوندان نزدیک (پدر، مادر، فرزند، خواهر، برادر) ناشی از ویروس کرونا در سال 1400 شهر تهران بود که با استناد به نظر هویت و کرامر (2004) 432 نفر به صورت هدفمند انتخاب و به مقیاس درد ذهنی توسط اورباخ و میکلینسر (2003)، پرسشنامه سرمایه روان شناختی لاتنز و همکاران (2007) و مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران (1988) پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر و معادلات ساختاری و با به کارگیری نرم افزارهای spss, Amoss تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج ضرایب همبستگی نشان داد که بین سرمایه روان شناختی (38/0 = r، 01/0 p <) و مؤلفه های آن (خودکارآمدی، امیدواری، تاب آوری و خوش بینی) با حمایت اجتماعی ادراک شده رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد (01/0 p <)؛ در حالی که بین سرمایه روان شناختی (27/0- = r، 01/0 p <) و مؤلفه های آن (خودکارآمدی، امیدواری، تاب آوری و خوش بینی) با درد ذهنی (روان شناختی) رابطه منفی و معنی دار وجود دارد (01/0 p <). بین حمایت اجتماعی ادراک شده (36/0- = r، 01/0 p <) و مؤلفه های آنبا درد ذهنی (روان شناختی) نیز رابطه منفی و معنی دار وجود دارد (01/0 p<). همچنین ضرایب مسیر مستقیم سرمایه روان شناختی (15/0- =ß، 01/0 p<) به درد ذهنی (روان شناختی) افراد دارای تجربه سوگ ناشی از کرونا منفی و معنی دار است. ضریب مسیر مستقیم حمایت اجتماعی ادراک شده به عنوان متغیر میانجی به درد ذهنی (روان شناختی) افراد دارای تجربه سوگ ناشی از کرونا نیز منفی و معنی دار است (20/0- =ß، 01/0 p<).
بررسی راهبردهای اثربخش نوجوانان در برخورد با سوگ ناشی از طلاق والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی راهبردهای اثربخش نوجوانان در برخورد با سوگ ناشی از طلاق والدین صورت گرفت. این تحقیق مبتنی بر رویکرد کیفی بوده و با استفاده از طرح پدیدارشناسی به توصیف عمیق موضوع پرداخته است. شرکت کنندگان در این پژوهش 12 نفر از دانش آموزان نوجوان بازه ی سنی 18-14 در سال تحصیلی 1400-1399 متعلق به استان های تهران، اصفهان و لرستان بودند که به شیوه گلوله برفی انتخاب شدند و نمونه گیری مبتنی بر اصل اشباع انجام شد. داده ها در طول مصاحبه های نیمه ساختاریافته جمع آوری و با استفاده از روش کلایزی تحلیل شدند. در نهایت پس از تحلیل داده ها، 5 مقوله اصلی تحت عنوان پدیده مرکزی سوگ، عوامل علی در سازگاری، پیامدهای سوگ، عوامل میانجی گر سازگارانه و راهبردهای موثر در سازگاری و 14 مقوله فرعی نتیجه شد که در متن پژوهش به تفضیل به هر یک پرداخته شده است.
تغییرات زندگی دختران نوجوان پس از فوت مادر:یک مطالعه پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: سوگ مادر در در دوران نوجوانی، اثرات گسترده ای بر نوجوان می گذارد. با توجه به اهمیت موضوع؛ پژوهش حاضر با هدف مطالعه تجارب زیسته دختران جوان در زمینه فشار روانی بعد از فوت مادر در دوران نوجوانی انجام شده است. روش: این پژوهش با رویکردکیفی و با روش پدیدارشناسی انجام شده است. جامعه مورد پژوهش دختران نوجوان و جوان سن 20 تا 30 سال هستند که مادر خود را در دوران نوجوانی از دست دادهاند. مشارکت کنندگان به صورت در دسترس از طریق فضای مجازی انتخاب شدند. روش گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. یافته ها: از کدگذاری اطلاعات به دست آمده بعد از تحلیل داده ها و انجام کدگذاری ها، 8 مضمون فشار پیامدهای مستقیم فقدان مادر، اضافه بار نقش، فقدان حمایت مادر در نقاط عطف زندگی، آسیب دیدن در روابط بین فردی، فشار مربوط به تشریفات پس از فوت، احساس تنهایی، شکست تحصیلی و فشار احساسات منفی استخراج شد. یافته ها نشان داد تغییرات گسترده ای که در زندگی دختر نوجوان پس از فقدان مادر روی می دهد، به منابع نیرومندی برای مقابله با فشار ناشی از تغییرات نیاز دارد و اثرات فقدان تقریبا مادام العمر است. می توان براساس یافته ها، برنامه ای آموزشی جهت کاهش فشار روانی دختران نوجوان، پس از فقدان مادر تدوین کرد.
زندگی برهنه، مسخِ واقعیت و خشونت در پسران نیکل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی مفاهیم «مسخِ واقعیت» و «خشونت» و تأثیر آن بر «دیگری نژادی» می پردازد. نویسنده با استفاده از رویکرد مطالعات فرهنگی و بهره گیری از نظریات منتقدانی نظیر باتلر و ژیژک و تمرکز بر موضوعاتی نظیر «خشونت آشکار/سوبژکتیو»، «خشونت پنهان/ ابژکتیو» و «سوگ» در پی پاسخ به این پرسش بنیادی است که ساختار سیاسی آمریکایی، علی رغم داعیه دموکراسی و تساوی، از چه روش هایی در راستای حفظ ساختار سنتی آپارتاید استفاده می کند؟ بدین منظور، رمان پسران نیکل ( 2019)، اثر کلسان وایت هد بررسی می شود تا با تمرکز بر انواع خشونت و روش های «مسخِ واقعیت» به چگونگی حذف تدریجی «دیگری نژادی» و درنتیجه حفظ سلسله مراتب قدرت بپردازد. چنین استدلال می شود که اعمال پدیده «مسخِ واقعیت» علیه «دیگری نژادی»، نسخه افراطی «زیست سیاست» فوکویی است؛ چراکه همانند «زیست سیاست»، در این پدیده نیز قتلِ «دیگری نژادی» از سوی غرب با مصونیت قضایی همراه است؛ با این تفاوت که در پدیده «مسخ واقعیت»، ماهیت وجودیِ «دیگری نژادی» از همان ابتدای امر انکار می شود: یعنی، «دیگریِ» غرب ابتداً با مکانیسم های بازنمایی، از رده «انسانیت» خارج و سپس به «مرگ مدنی» دچار می شوند، به طوری که گویا هرگز فردی نبوده که زنده باشد تا قربانی جنایتی شود. درچنین حالتی، «دیگری» با کمترین هزینه سیاسی و درنتیجه بدون «سوگ» از اجتماع حذف می شود. گستردگی این امر، دال بر تقلیل یافتگی مفهوم «انسانیت» و خشونت عمیق ساختاری در عصر حاضر است.
اثربخشی درمان هیجان مدار بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و خودانتقادی دختران نوجوان با تجربه سوگ طلاق والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۷
187 - 196
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش تعیین اثربخشی درمان هیجان مدار بر تنظیم شناختی هیجان و خودانتقادی دختران نوجوان با تجربه سوگ طلاق والدین بود. طرح پژوهش پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود و و از نظر هدف، کاربردی و از نظر زمان، مقطعی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر نوجوانان 14-16 سال دختر از خانواده های طلاق ساکن شهر تهران در سال 1398 بودند و روش نمونه گیری به صورت هدفمند و براساس ملاک های مورد نظر 30 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15) قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها در این تحقیق سه پرسشنامه استاندارد تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (۲۰۰۱)، سیاهه سوگ هوگان و همکاران (2001) و سطوح خودانتقادی تامپسون وزوروف (2004) استفاده شده است. نتایج نشان داد که درمان هیجان مدار بر تنظیم شناختی هیجانی و خود انتقادی دختران نوجوان با تجربه سوگ طلاق والدین اثربخش است. در واقع درمان هیجان مدار باعث بهبود تنظیم شناختی هیجان و خودانتقادی در نوجوانان می شود. بنابراین درمان هیجان مدار نقش مهمی در افزایش تنظیم شناختی هیجان و کاهش خودانتقادی در نوجوانان دارد.
بررسی مفاهیم سوگ در قوم بختیاری با تأکید بر تحلیل محتوای موسیقی گاگریو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موسیقی پدیده ای اجتماعی و فرهنگی و بازتابی از احساسات، عادات، سلیقه ها، تمایلات و در مجموع نشان دهنده ی نظام فرهنگی یک قوم یا ملت خاص است. از این نظر موسیقی محلی در کشور ما، که دارای اقوام و در نتیجه آداب و رسوم محلی مختص به خود می باشد، از اهمیت ویژه ای برخوردار است، زیرا می توان از ورای بررسی آن، به عقاید، تفکرات و بینش مردمان یک قوم خاص دست پیدا کرد. قوم بختیاری به عنوان یکی از اقوام بزرگ ایرانی دارای نوع خاصی از موسیقی محلی (گاگریو) است که در مراسم سوگ و عزاداری از دست رفتگانشان، اجرا می کنند.توشمالها که اجرا کنندگان موسیقی بختیاری در عروسی و عزا هستند و غالبا هم از فلوت و دهل برای اجراهایشان استفاده می کنند، گاگریو را در مراسم سوگ و با استفاده از اشعار و آلات موسیقی خاص به نمایش می گذارند و موجبات گسترش غم و فراغ بیشتر در خانواده، خویشاوندان و قوم بختیاری میشوند. لذا در این مقاله تلاش بر آن بود تا مفاهیم مورد استفاده در این نوع از موسیقی محلی با استفاده از روش تحلیل محتوا استخراج شود. یافته های تحقیق نشان دهنده ی تفاوت هایی در مفاهیم به کار رفته در موسیقی از لحاظ شاخص هایی مانند سن و جنسیت فرد متوفی داشته است؛ کما اینکه بسیاری از مفاهیم مانند بزرگ منشی، ویژگی های اخلاقی و مفاهیمی که در رابطه با وصیت شخص متوفی بوده است از تشابه نسبتاً یکسانی برخوردار بوده اند.
ارائه مدل پیش بینی درد ذهنی(روانشناختی) بر اساس انعطاف پذیری روانشناختی و معنای زندگی با میانجیگری حمایت اجتماعی ادراک شده در افراد دارای تجربه سوگ ناشی از کرونا
زمینه و هدف: افرادی که در جریان بیماری COVID-19 یکی از اعضای خانواده خود را از دست می دهند، در معرض خطر سوگ پیچیده و سایر بیماریهای روانی قرار می گیرند؛ لذا هدف پژوهش حاضر تعیین و ارائه مدلی جهت پیش بینی درد ذهنی(روانشناختی) بر اساس انعطاف پذیری روانشناختی و معنای زندگی با میانجی گری حمایت اجتماعی ادراک شده در افراد دارای تجربه سوگ ناشی از کرونا بود. روش پژوهش: طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری افراد دارای تجربه سوگ خویشاوندان نزدیک (پدر، مادر، فرزند، خواهر، برادر) ناشی از ویروس کرونا در سال 1400 شهر تهران بود که با استناد به نظر هویت و کرامر (2004) 432 نفر به صورت هدفمند انتخاب و به مقیاس درد ذهنی اورباخ و میکلینسر (2003)، پرسشنامه پذیرش و عمل بوند و همکاران(2011)، پرسشنامه معنای زندگی استیگر و دینک (2009) و مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران (1988) پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر و معادلات ساختاری و با به کارگیری نرم افزارهای spss, Amoss تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج ضرایب همبستگی نشان داد که بین انعطاف پذیری روان شناختی (29/0 = r، 01/0 < P ) و مؤلفه های آن (اجتناب از تجارب هیجانی و کنترل روی زندگی)، معنای زندگی (44/0 = r، 01/0 < P ) و مؤلفه های آن (جستجوی معنا و وجود معنا) با حمایت اجتماعی ادراک شده رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد (01/0 < P )؛ در حالی که بین انعطاف پذیری روان شناختی (41/0- = r، 01/0 < P ) و مؤلفه های آن (اجتناب از تجارب هیجانی و کنترل روی زندگی)، معنای زندگی (32/0- = r، 01/0 < P ) و مؤلفه های آن (جستجوی معنا و وجود معنا) با درد ذهنی (روان شناختی) رابطه منفی و معنی دار وجود دارد (01/0 < P ). بین حمایت اجتماعی ادراک شده (36/0- = r، 01/0 < P ) و مؤلفه های آن (حمایت ادراک شده از سوی خانواده، حمایت ادراک شده از سوی افراد مهم و حمایت ادراک شده از سوی دوستان) با درد ذهنی (روان شناختی) نیز رابطه منفی و معنی دار وجود دارد (01/0 < P ). همچنین ضرایب مسیر مستقیم انعطاف پذیری روان شناختی (30/0- = ß ، 01/0 < P ) و معنای زندگی (19/0- = ß ، 01/0 < P ) به درد ذهنی (روان شناختی) افراد دارای تجربه سوگ ناشی از کرونا منفی و معنی دار می باشند. ضریب مسیر مستقیم حمایت اجتماعی ادراک شده به عنوان متغیر میانجی به درد ذهنی (روان شناختی) افراد دارای تجربه سوگ ناشی از کرونا نیز منفی و معنی دار است (20/0- = ß ، 01/0 < P ). نتیجه گیری: به طور کلی نتایج نشان می دهد که مدل پژوهش مبنی بر رابطه انعطاف پذیری روانشناختی و معنای زندگی با حمایت اجتماعی ادراک شده بر درد ذهنی (روان شناختی) در افراد دارای تجربه سوگ ناشی از کرونا از برازش مطلوب برخوردار است.
فقدان انگاره دلبستگی: اندوه طولانی مدت مرتبط با مرگ ومیر ناشی از کویید 19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ تابستان (شهریور) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۶
۱۱۰۲-۱۰۸۳
حوزه های تخصصی:
زمینه: مرگ های ناشی از کرونا با ایجاد آشفتگی های گسترده بنیان های زندگی بسیاری از خانواده ها را متزلزل کرد. این آشفتگی به ویژه در زمان مرگ یکی از همسران برجسته تر بود. بااین وجود، در پیشینه این حوزه مطالعه ای که به بررسی تجربه زیسته و اندوه طولانی مدت همسران سوگوار از مرگ ومیر کرونا به انجام رسیده باشد محدود است. باتوجه به گستردگی دامنه آسیب های طولانی شدن مدت سوگ انجام پژوهش های معرف در این زمینه ضرورت دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اندوه طولانی مدت مرتبط با مرگ و میر ناشی از کویید 19 در همسران سوگوار و تبیین تجربه زیسته آن ها انجام شد. روش: رویکرد مورد مطالعه در این پژوهش کیفی و از نوع داده بنیاد بود. جمعیت مورد مطالعه شامل کلیه افرادی بود که در دوران کرونا همسر خود را از دست داده بودند. تعداد 17 نفر که در سال 1399 تجربه مرگ همسر را به دلیل بیماری کرونا داشتند با شیوه نمونه گیری نظری انتخاب شدند. این افراد با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاری به صورت عمیق مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از روش استرواس و کوربین مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: بعد از تحلیل داده ها چهار مقوله عمده (عوامل مرتبط با گذار از سوگ، عوامل مرتبط با سوگ و سوگواری، عوامل حمایتی، عوامل مرتبط با وضعیت رابطه با همسر متوفی) و 12 مقوله اولیه (راهبردهای منفی نظم جویی هیجان، عدم قطعیت در مورد آینده، احساس عذاب وجدان، ناتوانی در عبور از خشم، ادراک منحصربه فرد بودن تجربه سوگ، عدم پذیرش فقدان، اسناد منفی مرتبط با فقدان، ضعف در آیین های مرتبط با مرگ، احساس رهاشدگی، تغییر سریع نقش های در خانوادگی، فقدان دلبستگی عمیق به همسر و فقدان بدن گرم) کشف شده که همگی در بعد روش مقابله فقدان گرا دسته بندی شدند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که عمده ترین دلیل طولانی شدن سوگ روش مقابله فقدان گرا است که باعث تمرکز بیش از اندازه بر روی فقدان می شود. پیشنهاد می شود برای کمک به افراد سوگوار خدمات حمایتی بلافاصله بعد از فقدان مد نظر قرار گیرد.
بررسی اثربخشی مشاوره و درمان گروهی سوگ با رویکرد اسلامی بر ارتقای سطح کیفیت زندگی همسران شهدای مدافع حرم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۱ بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۱
5 - 16
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی مشاوره و درمان گروهی سوگ با رویکرد اسلامی بر ارتقای سطح کیفیت زندگی همسران شهدای مدافع حرم است که اغلب با شهادت همسرشان بدان مبتلا می شوند. روش: این پژوهش با روش نیمه تجربی با ساختار دو گروه آزمایش و کنترل با پیش آزمون و پس آزمون بود. نمونه آماری 16 نفر و در هر گروه 8 نفر از همسران شهدا بودند که مبتلا به سوگ شناخته شدند. نمونه گیری به صورت دردسترس انجام شد. ابزار مورد استفاده، پرسشنامه کیفیت زندگی ویر و شربورن (1992) و بسته آموزشی مشاوره و درمان سوگ با رویکرد اسلامی (ویژه بزرگسالان) بود جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آنالیز کوواریانس استفاده شد. نتایج: نتایج نشان داد که مشاوره و درمان گروهی سوگ با رویکرد اسلامی بر ارتقای سطح کیفیت زندگی همسران شهدای مدافع حرم تأثیر دارد (001/0p <). بحث: پژوهش حاضر نشان داد می توان از بسته مشاوره و درمان گروهی سوگ با رویکرد اسلامی برای درمان سوگ استفاده نمود.