مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
پایداری شهری
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۷
41 - 54
حوزه های تخصصی:
مخاطرات طبیعی، شرایط زندگی سکنه شهرهای جهان را بشدّت تحت تأثیر قرار داده است. فزونی بلاها و خسارات مالی و جانی آن ها، پژوهش هایی با موضوع تاب آوری را در مطالعات شهری الزام آور ساخته و در پی آن، مفهوم تاب آوری به سرعت در ادبیات پایداری شهری جای گشوده است. در پژوهش حاضر تاب آوری شهر باقرشهر از شهرهای استان تهران و حاشیه پایتخت در برابر بلایای طبیعی مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش از منظر هدف جز تحقیقات شناختی و از جهت روش با رویکرد ارزیابی-تحلیلی که برای گرداوری داده ها با رویکرد اسنادی- پیمایشی با بکارگیری ابزارهای پرسشنامه و بازدید های میدانی صورت پذیرفته است. حجم نمونه تحقیق به تعداد 30 نفر افراد متخصص و متولی در ساختارمدیریت شهری و افرادی که شناخت کافی به شهر باقرشهر داشته اند با تکنیک گلوله برفی شناسایی و انتخاب شدند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از شاخص های مرکزی آمار توصیفی، مدل آنتروپی شانون (برای وزن دهی شاخص ها و معیارها) و مدل ویکور (بمنظور رتبه بندی) با نرم افزارهای SPSS، GIS و Excel بوده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که از بین ابعاد چهارگانه تاب آوری (کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و نهادی) بعد کالبدی-محیطی دارای بیشترین اهمیت (0.4) در میزان ناتاب آوری شهر باقرشهر داشته است. وضعیت نامطلوب بافت محلات و دسترسی نامناسب به امکانات و خدمات امدادرسان از جمله ویژگی های این شهر است که تاب آوری آن را تحت تأثیر قرار داده است. در بررسی زیرشاخص ها در سطح محلات، مشخص شد که سه محله جنوب شهر با توجه به شرایط کالبدی، اجتماعی (0.25)-اقتصادی (0.15) و نهادی (0.2) دارای تاب آوری کمتری نسبت به محلات شمال شهر هستند. نتایج کلی تحقیق بیانگر آنست که شهر باقرشهر در برابر مخاطرات طبیعی از تاب آوری پایینی برخوردار است و نیازمند توجّه جدی به ابعاد مختلف آن به خصوص بعد کالبدی- محیطی شهر است.
تحلیل ارتباط هوشمندسازی و پایداری در فضاهای شهری (مطالعه موردی: منطقه 6 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با ورود به هزاره سوم میلادی، شهرها در اثر رشد جمعیت و شهرنشینی، با چالش های گسترده ای ناشی از رشدی فراتر از ظرفیت های پاسخگو مواجه شده اند که نمود عینی آن را در مسائلی چون فقر شهری، کمبود زیرساخت ها، اسکان غیررسمی، رشد آلودگی ها، کاهش کیفیت زندگی و در مجموع، رشد ناپایداری ها می توان مشاهده نمود. در چنین وضعیتی، یافتن راهکارهای جدید و کم هزینه در جهت دستیابی به پایداری، بیش از پیش ضروری به نظر می رسد. بر این اساس، پژوهش حاضر استدلال می کند که هوشمندسازی، با بهره گیری از شاخص هایی همچون حکمروایی هوشمند، محیط زیست هوشمند، اقتصاد هوشمند، تحرک هوشمند، زندگی هوشمند و مردم هوشمند، رویکرد موثری در جهت نیل به پایداری (در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، محیطی و کالبدی) محسوب می گردد. روش تحقیق مبتنی بر روش همبستگی است، بدین معنی که ارتباط معناداری بین هوشمندسازی و پایداری شهری وجود دارد. گردآوری داده ها به روش های کتابخانه ای و میدانی (با ابزارهای پرسشنامه، مشاهده و مصاحبه) انجام شده است. در تحلیل داده ها نیز از آزمون های آماری توصیفی و استنباطی (شامل رگرسیون چندمتغیره، ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تی تک نمونه ای، تحلیل واریانس، و ضریب بتا) استفاده شده است. جامعه آماری شامل محله های منطقه 6 کلانشهر تهران است که بنا به تقسیمات اداری شهرداری منطقه، از 18محله تشکیل شده است. پایایی شاخص ها به کمک آلفای کرونباخ و روایی آنها براساس روش صوری انجام شده است. نتایج تحقیق بیانگر وجود ارتباط مستقیم بین سطح هوشمندسازی و پایداری شهری است، به طوری که با افزایش سطح هوشمندی محله ها، بر میزان پایداری آن ها نیز افزوده می شود. محله های آرژانتین- ساعی و دانشگاه تهران که از بیشترین سطح هوشمندی برخوردار هستند، دارای بالاترین میزان پایداری نسبت به سایر محله ها می باشند و محله های قزل قلعه، گاندی و عباس آباد که از کمترین سطح هوشمندی برخوردارند، تقریباً دارای پایین ترین میزان پایداری نیز هستند. با ورود به هزاره سوم میلادی، شهرها در اثر رشد جمعیت و شهرنشینی، با چالش های گسترده ای ناشی از رشدی فراتر از ظرفیت های پاسخگو مواجه شده اند که نمود عینی آن را در مسائلی چون فقر شهری، کمبود زیرساخت ها، اسکان غیررسمی، رشد آلودگی ها، کاهش کیفیت زندگی و در مجموع، رشد ناپایداری ها می توان مشاهده نمود. در چنین وضعیتی، یافتن راهکارهای جدید و کم هزینه در جهت دستیابی به پایداری، بیش از پیش ضروری به نظر می رسد. بر این اساس، پژوهش حاضر استدلال می کند که هوشمندسازی، با بهره گیری از شاخص هایی همچون حکمروایی هوشمند، محیط زیست هوشمند، اقتصاد هوشمند، تحرک هوشمند، زندگی هوشمند و مردم هوشمند، رویکرد موثری در جهت نیل به پایداری (در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، محیطی و کالبدی) محسوب می گردد. روش تحقیق مبتنی بر روش همبستگی است، بدین معنی که ارتباط معناداری بین هوشمندسازی و پایداری شهری وجود دارد. گردآوری داده ها به روش های کتابخانه ای و میدانی (با ابزارهای پرسشنامه، مشاهده و مصاحبه) انجام شده است. در تحلیل داده ها نیز از آزمون های آماری توصیفی و استنباطی (شامل رگرسیون چندمتغیره، ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تی تک نمونه ای، تحلیل واریانس، و ضریب بتا) استفاده شده است. جامعه آماری شامل محله های منطقه 6 کلانشهر تهران است که بنا به تقسیمات اداری شهرداری منطقه، از 18محله تشکیل شده است. پایایی شاخص ها به کمک آلفای کرونباخ و روایی آنها براساس روش صوری انجام شده است. نتایج تحقیق بیانگر وجود ارتباط مستقیم بین سطح هوشمندسازی و پایداری شهری است، به طوری که با افزایش سطح هوشمندی محله ها، بر میزان پایداری آن ها نیز افزوده می شود. محله های آرژانتین- ساعی و دانشگاه تهران که از بیشترین سطح هوشمندی برخوردار هستند، دارای بالاترین میزان پایداری نسبت به سایر محله ها می باشند و محله های قزل قلعه، گاندی و عباس آباد که از کمترین سطح هوشمندی برخوردارند، تقریباً دارای پایین ترین میزان پایداری نیز هستند.
ارزیابی و تحلیل ابعاد و مؤلفه های تاب آوری انرژی شهری با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری (مطالعه موردی: شهر بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انرژی، یکی از زیرساخت های حیاتی جهت توسعه پایدار شهری است که نگاه راهبردی به آن می تواند باعث افزایش تاب آوری جوامع در دوران عدم قطعیت هایی همچون روند تغییرات اقلیمی جهانی و فاجعه های طبیعی غیرقابل پیش بینی شود. با وجود اهمیت انرژی برای عملکرد بهینه شهرها، ملاحظه شده است که هنگام برنامه ریزی شهری، چندان به مقوله تاب آوری انرژی و ایجاد بستری برای پایداری شهرها، توجه نشده است. بدین منظور، پژوهش حاضر با هدف شناسایی، ارزیابی و تحلیل ابعاد و مؤلفه های تاب آوری انرژی شهری در شهر بوشهر انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری این مطالعه شامل کارشناسان، معاونان و مدیران دستگاه های اجرایی فعال در شرکت های توزیع نیروی برق، گاز و آب منطقه ای استان بوشهر است که ۵۶ نفر از آن ها با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. روایی پرسشنامه از طریق اعتبار محتوا و پایایی آن نیز از طریق آلفای کرونباخ تأیید شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها، از روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی استفاده شده است. نتایج نشان دادند معیارهای حکمرانی شهری، زیرساخت و منابع به ترتیب به دلیل داشتن بار عاملی بیشتر، نقش برجسته تری را در تاب آوری انرژی شهر بوشهر دارند؛ از این رو ضروری است مدیران و تصمیم گیرندگان، تأکید و توجه بیش تری را بر این ابعاد و مؤلفه ها داشته باشند.
بررسی عوامل موثر در سرزندگی مجتمع های مسکونی بزرگ مقیاس: مطالعه موردی مجتمع مسکونی آسمان تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگر شهر به مانند یک موجود زنده فرض شود برای ادامه زندگی به سرزندگی و نشاط نیازمند است. برخورداری از مسکن مناسب به عنوان پایه و اساس سرزندگی، نقش زیادی در آسایش شهروندان دارد. امروزه تأمین مسکن به عنوان یکی از مسائل اساسی در ساخت و توسعه شهرها مطرح است. در ایران همراه با رشد شهرنشینی و ازدیاد جمعیت و کمبود زمین مناسب جهت ساخت و ساز، احداث مجتمع های مسکونی از جمله اقداماتی در جهت پاسخ گویی به این نیاز روزافزون مسکن می باشد. اما در شرایط فعلی مجتمع های مسکونی از نظر برخی از نظریه پردازان شهری از جهت مطلوبیت های شهری با مشکل مواجه هستند که فقدان یا پایین بودن میزان سرزندگی از جمله آن ها می باشد. سازگاری بین کاربری ها، داشتن فضای شهری مطلوب، امنیت شهری و سرمایه اجتماعی از شاخص های موثر سرزندگی در سطح مجتمع های مسکونی محسوب می گردد. بررسی و تبیین مفهوم سرزندگی در مجتمع های مسکونی بزرگ مقیاس و مشخص نمودن عوامل اصلی موثر در سرزندگی مجتمع های مسکونی از اهداف این تحقیق می باشد. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و توسعه ای می باشد و روش بررسی آن به صورت توصیفی – تحلیلی می باشد. با توجه به نتایج تحلیل عاملی اکتشافی روی 29 متغیر سرزندگی مجتمع مسکونی آسمان، چهار عامل به عنوان عامل های اصلی شناسایی گردیدند. عامل اول (عامل کالبدی)با مجموع بار عاملی 17/7 از نظر مجموع و با میانگین 79/. در صدر عوامل سرزندگی مجتمع مسکونی آسمان قرار گرفته است. عامل دوم (اجتماعی- فرهنگی) با مجموع 85/3 و با میانگین 37/. و عامل سوم (اقتصادی) با مجموع39/. بار عاملی و با میانگین73/. و عامل چهارم نیز (عامل محیطی) با مجموع بارعاملی24/3 و با میانگین 81/. در مرتبه های بعدی قرار دارد. همچنین نتایج نحقیق نشان داد، بر اساس آزمون T-test میزان سرزندگی در مجتمع مسکونی آسمان در حد 81/3 قرار دارد که بیانگر وضعیت مناسب آن نسبت به سایر سکونتگاه های شهری می باشد.
تحلیل پایداری محلات شهری بر مبنای شاخص های توسعه پایدار (نمونه موردی شهر مهاباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد شتابان شهرنشینی و مشکلات ناشی از آن در دهه های اخیر، نگاه برنامه ریزان شهری را به مباحث پایداری و توسعه پایدار معطوف داشته است و در این بین محله به عنوان هسته اصلی توسعه شهری از نظام رسمی برنامه ریزی فضایی به دور مانده و محلاتی شکل گرفته اند که به لحاظ رعایت اصول و قواعد ﺑﺎ اﻫﺪاف ﺗﻮﺳﻌﻪی ﭘﺎﯾﺪار ﺷﻬﺮی در تضاد قرار گرفته اند لذا این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با هدف تحلیل میزان ﭘﺎﯾﺪاری و سطوح پایداری ﻣﺤﻼت ﻣﻨﺘﺨﺐ واﻗﻊ در چهار نوع بافت قدیمی، بافت میانی، بافت جدید و اسکان غیررسمی بر مبنای 5 شاخص اصلی (کالبدی،اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، خدماتی، زیست محیطی) و 44 شاخص فرعی استخراج شده، صورت گرفته که ابتدا با استفاده از مدل کمی تاپسیس و وزن های آنتروپی شانون اقدام به رتبه بندی محلات شده که رتبه محلات شکل گرفته در بافت میانی و قدیمی به دلیل نزدیکی به مرکز شهر و برخورداری بهتر، مطلوبتر و رتبه محلات نوساز و اسکان غیر رسمی که در دهه های اخیر توسعه یافته اند در رتبه های پایین تری از لحاظ مقایسه قرار گرفته اند. و سپس محلات مورد مطالعه با استفاده از مدل تحلیل خوشه ای در سه سطع پایدار و نیمه پایدار و ناپایدار دسته بندی شده که محلات شکل گرفته در بافت میانی و قدیمی در سطح پایدار و محله بافت نوسازدر سطح نیمه پایدار و محلات اسکان غیررسمی در سطح ناپایدار شکل گرفته اند.
ارزیابی رابطه کنش ارتباطی و پایداری شهری (مطالعه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسط نظریهکنش ارتباطی دیدگاه های نوینی را در برنامه ریزی شهری پدید آورده است و تدوین شاخص های کنش ارتباطی با رویکرد شهرسازی می تواند مبنایی برای برنامه ریزان شهری باشد. باتوجه به اینکه راه حصول پایداری توجه توأمان به بُعد اجتماعی درکنار ابعاد اقتصادی و محیطی و برقراری ارتباط متعادل میان آن هاست و با توجه به اینکه پژوهشی با محتوای ارتباط بین کنش ارتباطی با پایداری شهری در کشور انجام نگرفته است، در این پژوهش سعی شده شاخص های کنش ارتباطی و برقراری ارتباط میان مؤلفه های کنش ارتباطی و پایداری شهری استخراج شود. در این راستا، فرضیات پژوهش تدوین شد که بر وجود رابطه ای معنادار بین کنش ارتباطی و پایداری شهری در شهر تهران به عنوان نمونه موردی دلالت دارد. این پژوهش از نوع توصیفی - تحلیلی است. چارچوب نظری این پژوهش براساس مطالعات اسنادی است. شناسایی شاخص های کنش ارتباطی در دو مرحله کتابخانه ای و تحلیل کیفی با به کارگیری فن دلفی فازی انجام گرفته است و بخش عملیاتی پژوهش با روش تحلیل کمی و براساس مطالعات میدانی انجام شده است و فرضیات تحقیق در نرم افزار SPSSبا به کارگیری داده های مربوط به 384 پرسش نامه آزمون شده است. طبق نتایج تحلیل کیفی، شاخص های کنش ارتباطی در چهار گروه اصلی شامل حضور در فضای شهری، عقلانیت ارتباطی، نگرش انتقادی، و سرمایه اجتماعی تدوین شد و نتایج تحلیل کمی نشان داد تغییرات کنش ارتباطی در پایداری شهری و همه ابعاد آن تأثیر مستقیم و بسیار زیادی دارد و تقویت کنش ارتباطی می تواند به افزایش پایداری در شهر تهران منجر شود. نتایج به دست آمده می تواند به عنوان چارچوبی مفهومی در طرح ها و برنامه های شهری به منظور ارزیابی و ارتقایکنش ارتباطی و به دنبال آن پایداری شهری در اختیار پژوهشگران و برنامه ریزان شهری قرار گیرد.
تحلیلی بر توسعه پایدار شهری با تکیه بر شاخصه های سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی (نمونه موردی: منطقه ۲ شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۰
201 - 216
حوزه های تخصصی:
مهاجرت از شهرها به روستاها، سبب گسترش شهرنشینی و ایجاد مفاهیم جدیدی شد، که می توان با تکیه بر آن ها، از قبیل سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی در توسعه پایدار شهری قدم برداشت. هدف از انجام این پژوهش حاضر توسعه پایدار شهری با تکیه بر شاخصه های سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی می باشد. روش این پژوهش تحقیق بر اساس مطالعه موردی و از سنخ توصیفی_ تحلیلی و ضریب همبستگی اجراشده است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه است که برای سنجش اعتماد عمومی از پرسشنامه اعتماد عمومی پیران نژاد (۱۳۸۶) برای سنجش سرمایه اجتماعی گروترت و همکاران (1998) و برای سنجش توسعه پایدار شهری از پرسشنامه گلند و اکایا (2001) استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل شهروندان ساکن منطقه 2 شهر تهران می باشد . منطقه ۲ دارای ۲۱ محله و۹ ناحیه میباشد. جمعیت این منطقه براساس سرشماری سال ۱۳۹۵ ایران، ۷۰۱٬۳۰۳ نفر (۲۳۹٬۷۴۲ خانوار) شامل ۳۴۳٬۰۳۳ مرد و ۳۵۸٬۲۷۰ زن است. منطقه ۲ شهرداری تهران به ۹ ناحیه و ۳۰ محله شورایاری ۱۴ محله ممیزی تقسیم می شود. که تعداد 374 پرسشنامه مورد تحلیل قرار گرفت از نرم افزار SPSS و روش های آماری آن از قبیل تحلیل همبستگی پیرسون، تحلیل میانگین و مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت که طبق نتایج حاصل از پژوهش، سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی بر توسعه پایدار شهری تاثیر دارد (p=0.000). شاخص های سرمایه اجتماعی بر توسعه پایدار شهری تأثیر دارد(p=0.000). شاخص های اعتماد عمومی بر توسعه پایدار شهری تأثیر دارد(p=0.000) و می توان نتیجه گرفت که در توسعه پایدار شهری، دو مولفه سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی را مد نظر قرار داد.
سرمایه اجتماعی و پایداری شهری مطالعه موردی: شهر گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دوم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۸
31 - 46
حوزه های تخصصی:
پایداری شهری در گرو تأمین رفاه نسبی، مشارکت شهروندان و افزایش آگاهی اجتماعی برای همه اعضای جامعه است. در واقع پایداری مستلزم رعایت عدالت اجتماعی و توجه متوازن به وجوه فرهنگی، سیاسی و اقتصادی حیات جامعه است؛ به گونه ای که نیروی انسانی را به فراگرد توسعه خوشبین و امیدوار سازد. امروزه سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از عوامل محوری اثرگذار بر پایداری سکونتگاه ها چه در بُعد کلان یعنی جامعه و چه در بُعد میانه یعنی بنگاه ها و مؤسسات و چه در بُعد خُرد یعنی خانوارها و افراد شناخته شده است. . هدف مقاله حاضر شناخت ارتباط بین سرمایه اجتماعی با پایداری شهری می باشد. در این پژوهش مفهوم سرمایه اجتماعی شامل دو بُعد شناختی و ساختاری و مفهوم پایداری شامل ابعاد اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی، نهادی و کالبدی می باشد که در این پژوهش ارتباط بین مفاهیم و ابعاد نامبرده با یکدیگر مورد بررسی قرار گرفته است. جهت رسیدن به هدف تحقیق از روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی و برای جمع آوری داده ها از ابزار پرسشنامه محقق ساخته و برای تحلیل داده های تحقیق از نرم افزارهای SPSS و GIS استفاده شده است. جامعه آماری شامل شهروندان بالای 15 سال ساکن در سه ناحیه شهر گرگان می شود که 240 نفر از ساکنان با روش نمونه گیری خوشه ای توأم با تصادفی سیستماتیک در سه منطقه بالا، متوسط و پایین شهر انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان داد که میزان سرمایه اجتماعی و وضعیت پایداری شهری در بین محلات مورد مطالعه متفاوت بوده است. در نهایت از طریق تحلیل داده ها و آزمون های آماری این گونه استنباط شد که بین سرمایه اجتماعی و پایداری در شهر گرگان رابطه مثبت و معناداری برقرار است. بنابراین سرمایه اجتماعی بالا وسیله ای برای افزایش پایداری شهری می باشد و بالعکس سرمایه اجتماعی پایین می تواند موجبات ناپایداری را برای ابعاد ساختاری شهر اعم از اقتصاد، اجتماع، نهادها، فضا و محیط زیست فراهم آورد. دلالت های این تحقیق مبنی بر ارتباط وثیق بین سرمایه اجتماعی با پایداری شهری، لزوم توجه به مؤلفه های سرمایه اجتماعی و اتخاذ سیاست هایی برای حفظ، تقویت و ارتقاء سرمایه اجتماعی در راستای تضمین پایداری در فضای جغرافیایی شهر دو چندان می نماید.
سنجش میزان اثرپذیری پایداری شهری ازموقعیت مرزی ( مطالعه موردی: شهر مرزی مریوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره پنجم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲۰
5 - 16
حوزه های تخصصی:
امروزه دستیابی به توسعه پایدار به طور عام و توسعه پایدار شهری به طور خاص به عنوان یکی از اهداف بنیادین برنامه ریزان و سیاست گذاران در همه سطوح سازمان فضایی (محلی، منطقه ای و جهانی) مطرح است. در راستای نهادینه شدن این هدف اساسی در تمامی ابعاد (به ویژه در سطح محلی) تأکید بر جهت گیری برنامه ریزی و سیاست گذاری مورد تأکید برنامه ریزان می باشد. گفتنی است که دستیابی به توسعه پایدار و میزان پایداری عرصه های فضایی به ویژه شهرها متأثر از عوامل و فرایندهای مختلف محیطی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و ... می باشد. در بین فرایندهای مختلف تأثیر گذار، یکی از فاکتورهای مهم، موقعیت فضایی و به خصوص موقعیت مرزی و روابط مختلف فضایی بین سکونتگاه های متأثر از این جریان می باشد که می تواند بر ساختار و عملکرد یک فضای جغرافیایی تأثیر داشته باشد. شهر مریوان در استان کردستان به خاطر برخورداری از موقعیت مرزی و قرار گرفتن در مجاورت مرز عراق از این جریان بی تأثیر نبوده است. تحقیق فرا رو سعی بر این دارد که با سنجش وضعیت شاخص های توسعه پایدار این شهر نسبت به شهرهای غیرمرزی، تأثیر مرز را بر پایداری شهر مریوان بررسی نماید. بنابراین برای دستیابی به این هدف، روش های میدانی و بهره گیری از تکنیک پرسشنامه و اسناد و اطلاعات رسمی مورد استفاده قرار گرفت. سپس داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و روش های آماری همچون تحلیل رگرسیونی تک متغیره، آزمون T تک نمونه ای و روش تاکسونومی سنجیده شد. براساس نتایج حاصل، موقعیت مرزی تأثیر قابل توجهی در زمینه مختلف بر توسعه شهر مریوان گذاشته و نتایج تحقیق نیز مبین این امر است؛ به طوری که در بیشتر گویه هایی که با مضمون تأثیرات مثبت موقعیت مرزی بر توسعه شهرها طرح گردیده اند، از دیدگاه پاسخگویان، موقعیت مرزی تأثیرات مثبت قابل توجهی در بیشتر شاخص ها داشته است.
سنجش ابعاد زیست پذیری و توسعه پایدار محله ای (نمونه موردی: محلات شهر سراب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به دنبال تغییر در شرایط و عوامل موثّر در گسترش و توسعه ی شهری در دوران اخیر، محلّه های مسکونی انسان ساخت جایگاه ویژه ای در شکل گیری شهرها و توسعه ی پایدار آن ها داشته اند. توسعه ی شهری پایدار که ازجمله نظریه ها و سیاست های اخیر و جاری تلقی می شود، بخش عمده ای از ادبیات شهرسازی سال های اخیر را به خود اختصاص داده است. امّا نظریه ی اخیر در مقیاس محلی هنوز به درستی تبیین نشده و می تواند به عنوان موضوع پژوهش ها مدنظر باشد، توسعه ی پایدار در مقیاس محلّه مسکونی است. زیست پذیری بهبود کیفیت فضاهای شهری در شهرهای مدرن همراه با انسانی کردن آن ها تا حد ممکن است. پژوهش حاضر سعی دارد تا وضعیت تنوع و توسعه در محلات مسکونی را به عنوان یکی از اساسی ترین ارکان توسعه ی پایدار شهری بسنجد. در این مقاله از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده است. برای سنجش تنوع و توسعه ی محلات و شاخص های زیست پذیری شهری، الگویی کیفی با 3 شاخص کلی (تنوع در ساخت، تنوع در استفاده و تنوع در کاربران) و 69 متغیّر طراحی و استفاده شده است. سپس برای تحلیل اطلاعات و تصمیم گیری نهایی از روش تصمیم گیری چند شاخصه (MADM) غیر جبرانی ماکسی مین و ماکسی ماکس استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد به ترتیب محلات 12، 8، 6، 2، 9، 1، 3، 11، 10، 7، 5 و 4 دارای وضعیت مطلوب تنوع و توسعه بوده اند.
ﺗﺤﻠیﻞ ﻧﻈﺎم ﺗﻮﺳﻌﻪ کﺎﻟﺒﺪی ﺷﻬﺮ ﻓیﺮوزآﺑﺎد ﺑﺎ رویکﺮد ﭘﺪاﻓﻨﺪ ﻏیﺮﻋﺎﻣﻞ
حوزه های تخصصی:
اﻣﺮوزه ﺷ ﻬﺮﻫﺎ ﺑ ﺎ ﺗﻮﺟ ﻪ ﺑﻪ ﻗﺮارداﺷ ﺘﻦ ﺑﺴ یﺎری از کﺎرﺑﺮی ﻫ ﺎی ﺣیﺎﺗ ی، ﺣﺴ ﺎس و ﻣﻬ ﻢ ﻧﻈﺎﻣ ی و ﻏیﺮﻧﻈﺎﻣ ی، از اﻫﻤی ﺖ ﺑﺴ یﺎری ﺑﺮﺧ ﻮردار ﻣ ی ﺑﺎﺷﻨﺪ. ﻟ ﺬا ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ری ﺰی و اﻗﺪام ﺟﻬ ﺖ کﺎﻫ ﺶ ﺧﺴ ﺎرات ﻣﺎﻟ ی، ﺟﺎﻧ ی، ایﺠ ﺎد ایﻤﻨی و ﭘﺎی ﺪاری ﻧﺴ ﺒی در زیﺮﺳ ﺎﺧﺖ ﻫ ﺎی ﻣﻬ ﻢ ﺷ ﻬﺮی از ﻣﻬﻤﺘﺮی ﻦ اﻗﺪاﻣ ﺎت ﻣﺒﺤ ﺚ ﻃﺮاﺣ ی و ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ری ﺰی ﺷ ﻬﺮی ﻣی ﺑﺎﺷ ﺪ. از ایﻦ رو ﻫﺪف از ﺗﺤﻘیﻖ ﺣﺎﺿﺮ، ارزیﺎﺑی ﺳﺎﺧﺘﺎر ﺷﻬﺮ ﻓیﺮوزآﺑﺎد از ﻣﻨﻈﺮ ﭘﺪاﻓﻨ ﺪ ﻏیﺮﻋ ﺎﻣ ﻞ و اراﺋ ﻪ راﻫکﺎرﻫ ﺎیی ﺟﻬ ﺖ اﻓ ﺰایﺶ ﭘﺎی ﺪاری دﻓ ﺎﻋی ﺷ ﻬﺮ ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎ ﻧیﺎزﻫﺎی اﻣﻨیﺘی- دﻓﺎﻋی و ویﮋﮔی ﻫﺎی ﺟﻐﺮاﻓی ﺎیی آن ﻣ ی ﺑﺎﺷ ﺪ. روش ﺗﺤﻘی ﻖ در ﭘ ﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ از ﻧﻮع ﺗﻮﺻیﻔی- ﺗﺤﻠیﻠی اﺳﺖ. ﺑﺮ ایﻦ اﺳﺎس، ﺑ ﺎ ﺑﻬﺮه ﮔیﺮی از ﻣﺒﺎﻧی ﻧﻈﺮیﻪ ای ﭘﺪاﻓﻨﺪ ﻏیﺮ ﻋﺎﻣﻞ و اﺳﺘﻔﺎده از ﻣ ﺎﺗﺮیﺲ CARVER، ﻣﺮاک ﺰ و ک ﺎرﺑﺮی ﻫﺎی ﺣیﺎﺗی، ﺣﺴﺎس و ﻣﻬﻢ ﺷﻬﺮ ﺷﻨﺎﺳﺎیی و ﻧﻬﺎیﺘﺎً از ﻃﺮیﻖ روش SWOT وﺿﻌیﺖ ﭘﺪاﻓﻨﺪی ﺷﻬﺮی ﻣﺸﺨﺺ ﺷﺪه اﺳﺖ. یﺎﻓﺘﻪ ﻫﺎی ﺗﺤﻘیﻖ ﻧﺸﺎن ﻣی دﻫﺪ کﻪ اﺻﻮل و ﻣﻌیﺎرﻫﺎی ﭘﺪاﻓﻨﺪ ﻏیﺮﻋﺎﻣﻞ در ﻣکﺎﻧی ﺎﺑی و ﺗﻤﺮک ﺰ ای ﻦ کﺎرﺑﺮی ﻫﺎ در ﺷﻬﺮ ﻓیﺮوزآﺑﺎد رﻋﺎی ﺖ ﻧﺸ ﺪه اﺳﺖ و ﺗﻤﺮکﺰﮔﺮایی در اﺳﺘﻘﺮار ﻣﺮاکﺰ ﻣﻮرد ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ، ﻋﺪم ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﺻﻮل آﻣﺎیﺸی و دﻓﺎﻋی، اﺳﺘﺘﺎر، اﺧﺘﻔ ﺎء و ... از ﻧﻘ ﺎط ﺿ ﻌﻒ ای ﻦ ﺷﻬﺮ ﻣی ﺑﺎﺷﺪ. ﻟﺬا ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﺻﻮل ﭘﺪاﻓﻨﺪ ﻏیﺮﻋﺎﻣﻞ در ﻣکﺎﻧیﺎﺑی ﻣﺮاکﺰ و کﺎرﺑﺮی ﻫﺎی اﺳﺘﺮاﺗﮋیک، ﺗﻤﺮکﺰ زدایی از زیﺮﺳﺎﺧﺖﻫﺎ و ﻣﺮاکﺰ ﺣیﺎﺗی، ﺣﺴﺎس و ﻣﻬﻢ ﺷﻬﺮ، ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﭘﺎیﺪاری ﺷﻬﺮ در ﻃﺮح ﻫﺎی ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺷﻬﺮی و ﻧﻬﺎیﺘﺎً ایﺠ ﺎد و ﺗﻮﺳ ﻌﻪ فضای اﻣﻦ ﺷﻬﺮی از ﺟﻤﻠﻪ ﻣﻬﻤﺘﺮیﻦ راﻫﺒﺮدﻫﺎ ﺑﺮای ارﺗﻘﺎی ﺳﻄﺢ ﭘﺎیﺪاری ﺷﻬﺮ ﻣﺤﺴﻮب ﻣی ﺷﻮﻧﺪ.
ارزیابی موانع و چالش های شکل گیری شاخص های شهر سبز در نواحی منطقه 13 کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد سریع جمعیت و گسترش شهر نشینی در کلانشهر تهران در دهه های اخیر منجر به افزایش مصرف منابع و انتشار آلودگی ناشی از آن شده است. ادامه این روند می تواند تعادل اقتصادی و اجتماعی درون آن را برهم زند و عدم تعادل اکولوژیک منطقه شهری که در آن قرار گرفته است، را موجب شود . این امر درست خلاف اصول توسعه پایدار برای شهر تهران و محیط زیست آن است. منطقه مورد بررسی در این پژوهش، منطقه 13 کلانشهر تهران است که در شرق شهر تهران و با وسعتی حدود 1283 هکتار می باشد و از این سطح حدود 930 هکتار به بافت پر شهری و مابقی اراضی نظامی ، صنایع ، حرایم و ... می باشد. همچنین پارک جنگلی سرخه حصار با مساحتی حدود 394 هکتار در خارج محدوده قانونی و در حاشیه منطقه قرار دارد که از ویژگی های بارز آن برای تبدیل شدن به شهر سبز است. از طرف دیگر قرار گیری این منطقه در حاشیه شرقی تهران و وجود کاربری وسیع نظامی و صنعتی می تواند موانع بزرگی بر سر راه پایداری شهری و شکل گیری شهر سبز باشد. بر این اساس پژوهش حاضر سعی دارد، تا ساختار فضایی-کالبدی موجود منطقه 13 را در چارچوب شاخص های شهر سبز مورد سنجش قرار دهد و ظرفیت ها و چالش های شکل گیری شهر سبز در سطح نواحی آن را مورد ارزیابی و تحلیل قرار دهد.
پایداری شهر از منظر شکل شناسی شهری (بررسی فشردگی در ارگ بم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال نهم بهار ۱۳۹۴ شماره ۲۱
5 - 18
حوزه های تخصصی:
پایداری شهرهای سنتی ایران در گذشته نه تنها نتیجه انسجام کالبدی آنها بلکه نتیجه توجه به شهر، به عنوان مکانی برای زندگی ساکنان آن بوده است. پژوهش حاضر در پاسخ به چگونگی پایداری ارگ بم از منظر شکل شناسی در تداوم زمان ابتدا با رویکردی تحلیلی به تبیین چارچوبی نظری مبتنی بر روابط میان مؤلفه های شکل شناسی شهری و فشردگی از منظر آن در ارتباط با پایداری شهرها و سپس به نحوه انطباق آن با شرایط زندگی در ارگ بم می پردازد. تحقیق حاضر بیانگر آن است که تا زمانی که فشردگی کالبدی در ارگ بم در مطابقت و ترکیب به هم تنیده عوامل انسانی- درونی شهر بوده توانسته پاسخی مؤثر در پایداری آن از منظر شکل شناسی باشد. مؤلفه های مذکور دربرگیرنده مؤلفه کالبد مصنوع در مطابقت با کالبد طبیعی شهر، عمده ترین عوامل انسانی (مؤلفه های عملکردی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی) در ترکیبی به هم تنیده در طول زمان می باشند.
بررسی تأثیر عوامل اجتماعی- اقتصادی بر روی توسعه پایدار شهر تبریز با استفاده از شاخص EF(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم توسعه پایدار شهری به توسعه اقتصادی، اجتماعی شهری ضمن تداوم حفاظت از منابع زمینی برای نسل کنونی و آینده به مجدد ساختن بهره برداری از منابع طبیعی در حد ظرفیت سیستم های طبیعی وهماهنگی طرح های توسعه دلالت دارد. هدف در این پژوهش بررسی تأثیر عوامل اجتماعی- اقتصادی و جمعیتی بر اجزاء رد پای بوم شناختی و ارائه پیشنهادات برای بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی است که همین موضوع باعث قرار گرفتن مبحث توسعه پایدار در سرلوحه سیستم مدیریتی شهر تبریز می شود. جامعه آماری این مطالعه 250 نفر از ساکنان شهر تبریز هستند. برای تکمیل پرسشنامه از روش جمع آوری تصادفی استفاده شده است. در نهایت با استفاده از تحلیل آماری در محیط SPSS و تحلیل رگرسیونی چند متغیره به تحلیل داده های آماری طی دو مرحله برآمده از پرسشنامه پرداخته شده است در جدول های 1 تا 8 نشان داد که پارامترهای متغیر اجتماعی - اقتصادی و جمعیتی در شهر تبریز تأثیر معنی داری بر اجزا چهارگانه EF یعنی غذا، حمل و نقل، مسکن و کالا دارند. مفهوم این تأثیر آن است که با افزایش پارامترهای متغیر اجتماعی – اقتصادی و جمعیتی (سن، جنس، تأهل، سواد و درآمد) شاخص EF افراد نیز افزایش می یابد، که این مهم با تحلیل های جمعی متغیرهای وابسته در جدول های 9 و 10 تحکیم یافته است. نتایج حاصل نشان می دهد که پارامترهای متغیر مستقل، حدود 84% بر اجزاء EF در شهر تبریز تأثیر دارند.
ارزیابی جاپای بوم شناختی وسایل حمل و نقل شهری؛ رویکردی نوین به منظور برنامه ریزی حمل و نقل پایدار، نمونه موردی: شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال دوم پاییز ۱۳۹۱ شماره ۵
99 - 117
حوزه های تخصصی:
با گسترش مفهوم توسعه پایدار در سطح بین المللی، دانشمندان مدل های کمی و کیفی متعددی برای اندازه گیری توسعه پایدار جوامع و شهرها ارائه نموده اند. یکی از این شاخص ها که توجه بیشتری را در سطوح آکادمیک، سیاسی و آموزشی به خود جلب کرده، ارزیابی جاپای بوم شناختی (EFA) است. رشد روز افزون جمعیت شهر ارومیه و در پی آن ازدیاد تعداد وسایل نقلیه درون شهری، مشکل حمل و نقل و ترافیک را به یکی از اصلی ترین مشکلات این شهر تبدیل کرده است. هر چند در سال های اخیر در قالب طرح های توسعه شهری و نیز طرح جامع ترافیک تدابیری به منظور کاهش اثرات این مشکل صورت گرفته، اما تاکنون نتوانسته است موفقیت چندانی در این امر ایجاد کند. بنابراین در این پژوهش سعی شده است تا با روشی توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی، و نیز با استفاده از مدل جاپای بوم شناختی میزان پایداری هر کدام از شیوه های حمل و نقل شهری در شهر ارومیه مورد سنجش و ارزیابی قرار گیرد. نتایج پژوهش نشان می دهد که بیشترین میزان جاپای بوم شناختی در شهر ارومیه مربوط به مینی بوس (0.00055هکتار) و کمترین مقدار نیز مربوط به موتورسیکلت (0.000016 هکتار) می باشد. مقایسه میزان جاپای وسایل حمل و نقل شهری با مقادیر استاندارد نیز حاکی از آن است که به جز اتوبوس، سایر شیوه های حمل و نقلی شهر ارومیه از میزان جاپای بیشتری نسبت به استانداردهای جهانی برخوردارند.
مکانی ابی بهینه توسعه فیزیکی شهر مراغه با تاکید بر پایداری شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ششم بهار ۱۳۹۵ شماره ۱۹
15 - 31
حوزه های تخصصی:
گسترش افقی و بی برنامه شهرها با افزایش جمعیت و رشد روزافزون شهرنشینی منجر به، کمبود زمین، تغییر اراضی مجاور به ساخت وسازهای شهری و ایجاد زاغه هایی در نواحی پرشیب شده است. استفاده غیراصولی و بدون برنامه از زمین و تغییر کاربری ها بدون توجه به ظرفیت های محیطی موجب از بین رفتن تعادل و توازن محیط زیست شهرها گردیده است و توسعه پایدار شهری را دچار چالش نموده است. پژوهش حاضر جهت مدیریت و برنامه ریزی رشد شهر و کاهش اثرات نامطلوب اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی، به مکانیابی جهات بهینه توسعه فیزیکی شهر مراغه پرداخته است. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی باهدف کاربردی می باشد. پژوهش حاضر ضمن بررسی و تحلیل تنگناهای محیطی و انسانی در جهت رشد فیزیکی شهر مراغه، با استفاده از روش AHP و GIS درصدد یافتن پهنه های بهینه به منظور توسعه فیزیکی آتی شهر مراغه است. شاخص های مؤثر در توسعه فیزیکی با استفاده از روش محاسباتی AHPکه توسط کارشناسان خبره امتیازدهی شده بودند مورد تحلیل قرار گرفت، وزن معیارها حاصل ازExpert Choice در لایه های مؤثر در توسعه فیزیکی شهر اعمال شد، درنهایت با تلفیق لایه های در محیط GIS نقشه جهات بهینه توسعه فیزیکی شهر استخراج گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد شهر مراغه در توسعه فیزیکی خود از هیچ گونه الگویی تبعیت نکرده است این شهر به دلیل محصور بودن در بین ارتفاعات بلند، باغات درجه یک، رودخانه صوفی چای، راه آهن، اراضی نظامی، گسترش حاشیه نشینی در پیرامون خود و همچنین حالت گودی بودن شهر و مشکل دفع آب های سطحی، تنها دو گزینه بعنوان جهات مناسب توسعه فیزیکی پیش رو دارد؛ یکی در قسمت مرکزی شهر که دارای زمین های خالی با بافت های روستایی پراکنده است و دیگری اراضی نیمه هموار و تپه ماهوری واقع در غرب و جنوب غربی شهر می باشد.
بازآفرینی بافت تاریخی مبتنی بر توسعه میان افزا؛ راهکاری در پایداری اجتماعی-اقتصادی شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
19 - 27
حوزه های تخصصی:
در رویکرد توسعه پایدار، برای کنترل رشد افقی شهرها که موجب مشکلات کالبدی و اجتماعی، شکل گیری بافت های فرسوده و عدم تعادل در سیستم خدمات رسانی شهری می شود، بهتر است به جای زیرِ ساخت بردن زمین های حاشیه ای شهرها، اراضی خالی مانده درون شهری، بالاخص بافت های فرسوده توسعه یابند، مشروط به اینکه با افزایش سرانه ی خدمات شهری نیز همراه گردند. پژوهش حاضر ابعاد اجتماعی–اقتصادی توسعه میان افزا و تاثیر آن بر پایداری شهری را مطابق با آموزه هایی که برای بافت تاریخی شهر تهران استخراج شده؛ تحلیل کرده و راهبردها و سیاست هایی برای توسعه میان افزای محله عودلاجان تهران ارائه می کند. با مرور ادبیات این رویکرد در ایران و جهان و بازخوانی مفهوم توسعه مجدد اراضی رها شده و قهوه ای، اهمیت این موضوع در توسعه شهری تبیین شده است، سپس با مستندسازی تجارب داخلی و خارجی و بررسی نقاط ضعف و قوت برنامه های اجرا شده، زمینه ارتقاء دانش نظری در عرصه توسعه درونی و توسعه مجدد این اراضی فراهم آمده تا بتوان سیاست های کارآمدتری را اتخاذ کرد. روش تحقیق، از نوع تحلیلی- تفسیری بر پایه مطالعات و ارزیابی نمونه های موردی است و نتایج آن نشان دهنده اهمیت توسعه مجدد اراضی رها شده درون شهری است که علاوه بر کیفیت-بخشی در عرصه پروژه، در بافت پیرامونی به عنوان محرک برنامه های بازآفرینی شهری عمل می کنند. هدف اصلی این پژوهش شناخت و بررسی پهنه های توسعه میان افزای محله عودلاجان تهران و اولویت ها و ظرفیت های آن و پاسخ به پرسش اصلی تدوین شده است: محله عودلاجان تهران چه فرصت هایی برای توسعه میان افزا دارد؟
شناسایی مؤلفه های محیط زیستی، اجتماعی، اقتصادی و کالبدی پایداری در شهر های کوچک، مطالعه موردی: شهر لیکک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه های پایداری شهری در شهر لیکک از توابع استان کهگیلوبه و بویراحمد از نوع کاربردی با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی بوده است. نخست 36 شاخص در 4 بعد محیطی، اقتصادی، اجتماعی و کالبدی پایداری شهری با استفاده از اسناد و نظر 23 نفر از خبرگان حوزه مربوطه تعیین گردید. به منظور رتبه بندی عوامل از ﻓﺮآﯾﻨﺪ تحلیل ﺳﻠﺴﻠﻪ ﻣﺮاﺗﺒﯽ (AHP) و نرم افزار Expert choice استفاده شد. در مطالعه حاضر نرخ ناسازگاری کلیه مقایسات زوجی کم تر از 1 / 0 بوده است. لذا، سازگاری ماتریس مقایسات قابل قبول است. نوآوری پژوهش حاضر شناسایی شاخص های پایداری در شهری کوچک با موقعیت جغرافیایی و آداب و رسوم و فرهنگ خاص و به کارگیری معیارهای کمی و کیفی به طور هم زمان و امتیازدهی و اولویت بندی آن ها بوده است. یافته ها نشان داد که به ترتیب عوامل اقتصادی، عوامل محیطی، عوامل کالبدی، و اجتماعی دارای اهمیت بودند. از بین مؤلفه ها یا زیر معیار ها، وضعیت درآمد و درصد اشتغال به عنوان مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر پایداری شهری قلمداد گردید. بنابراین شاخص های پایداری و درجه اهمیت آن ها در شهر های کوچک، متأثر از شرایط اقتصادی، اجتماعی، محیط زیستی و کالبدی آن جوامع است. رشد نامتوازن شهرنشینی با زیرساخت های نامناسب شهری و عدم فرصت های شغلی کافی موجب ناپایداری شهری می شود. فرآیند پایداری جریانی چند بعدی است که باید ضمن توجه به بهبود وضعیت اقتصادی و ایجاد رفاه همگانی، از نابودی منابع، تخریب محیط زیست و ناهنجاری های اجتماعی اجتناب شود.
ارزیابی توسعه پایدار شهر بوشهر از منظر عوامل اجتماعی- اقتصادی با استفاده از شاخص EF(مقاله علمی وزارت علوم)
ناپایداری توسعه جوامع بشری در دو قرن اخیر و پیامد های زیان بار آن، که تابعی از متغیرهای جمعیت، سرانه و الگوی مصرف می باشد، رهیافت توسعه پایدار را به عنوان مهمترین موضوع دهه آخر قرن بیستم، مطرح می سازد. پایداری شهری نیز به عنوان شاخه ای مهم در این مفهوم، پدیده ای با ابعاد گسترده و پیچیده است که در رشد و تکوین شهرها عوامل اقتصادی، اجتماعی، جمعیتی را مورد توجه قرار می دهد. با گسترش مفهوم توسعه پایدار در سطح بین المللی، دانشمندان مدل های کمی و کیفی فراوانی برای اندازه گیری توسعه پایدار جوامع و شهرها ارائه نمودند. یکی از مدل های کمی مهم، روش جای پای بوم شناختیاست. این پژوهش در پی این است تا تأثیر عوامل اجتماعی- اقتصادی و جمعیتی را بر اجزاء جای پای بوم شناختی مورد ارزیابی قرار دهد. جامعه آماری این مطالعه250 نفر از ساکنان شهر بوشهر هستند که با استفاده از تحلیل رگرسیونی به بررسی داده ها پرداخته شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که پارامترهای متغیر مستقل، حدود 84% بر اجزاء EF در شهر بوشهر تأثیر دارند.
تحلیل عوامل موثر بر پایداری شهری (مطالعه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
توسعه ی شهرنشینی و روند افزایش جمعیت شهری سبب بروز مسائلی چون استفاده ی بی رویه از منابع، آلودگی محیط زیست، افزایش ناهنجاری های اجتماعی و مشکلات اقتصادی در سطح جوامع شهری شده است. توسعه ی پایدار به عنوان شعار اصلی هزاره ی سوم و پارادایم نوین در ادبیات نظری و علمی رایج در باب توسعه و برنامه ریزی شهری بوده است. هدف پژوهش حاضر تحلیل و دسته بندی عوامل موثر بر پایداری شهری در شهر اردبیل از دیدگاه شهروندان به عنوان ذینفعان اصلی برنامه ریزی های شهری می باشد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است و شیوه ی گردآوری اطلاعات اسنادی و پیمایشی (زمینه یاب) است. جامعه ی آماری، شهروندان شهر اردبیل هستند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 384 نفر، روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای است. 26 گویه ی پرسشنامه ی تحقیق با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی به پنج عامل تقلیل داده شد. مجموع عوامل پنجگانه 059/68 درصد واریانس کل را توضیح می دهند. عامل اول (طراحی محیطی) با مقدار ویژه ی 636/5 (676/21 درصد واریانس) بیشترین نقش را در تبیین واریانس کل عوامل موثر بر پایداری شهری ایفا می کند. بعد از آن عامل اجتماعی با مقدار ویژه ی 707/3 (259/14 درصد واریانس) در جایگاه دوم، عامل مدیریتی با مقدار ویژه ی 695/3 (212/14 درصد واریانس) در جایگاه سوم، عامل اقتصادی-زیربنایی با مقدار ویژه ی 475/2 (518/9 درصد واریانس) در جایگاه چهارم و سرانجام عامل زیست محیطی با مقدار ویژه ی 183/2 (394/8 درصد واریانس) در جایگاه پنجم عوامل موثر بر پایداری شهری قرار دارند.