مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
بافت تاریخی
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
137 - 159
حوزه های تخصصی:
از برجسته ترین ویژگی های هسته تاریخی شهرها، حضور عناصر و بافت های کالبدی و فضاهای شهری غنی و باارزش است. با توجه به ثبت جهانی بافت تاریخی شهر یزد در یونسکو و مطرح شدن آن در بحث گردشگری، ضرورت حفظ و صیانت از این بافت و تضمین توسعه پایدار آن بیشتر احساس می شود. رویکرد آینده پژوهی با شناسایی فرصت ها و تهدیدهای آینده بافت های شهری، این امکان را فراهم می کند تا بتوان از فرصت های آینده به بهترین شکل استفاده و از پیامدهای منفی تا حد امکان جلوگیری کرد؛ از این رو هدف پژوهش حاضر شناخت متغیرهای کلیدی مؤثر برای رفع مشکلات بافت تاریخی شهر یزد بر مبنای توسعه پایدار و بررسی روابط متغیرها و نحوه اثرگذاری آن ها بر یکدیگر است. پژوهش حاضر کاربردی و توصیفی-تحلیلی است. ماهیت داده ها کیفی و روش گردآوری داده ها و اطلاعات به صورت کتابخانه ای، اسنادی و پیمایشی بوده است. برای این منظور، از دیدگاه های 15 کارشناس خبره بافت تاریخی شهر یزد، در شناسایی عوامل کلیدی استفاده شده است. عوامل کلیدی شامل فرسودگی کالبدی، مهاجرت، حس تعلق، امنیت اجتماعی، مشارکت و... بوده است. در مرحله بعد، نیروهای پیشران مؤثر در توسعه برزن شش بادگیری مشخص و این عوامل براساس میزان اهمیت و عدم قطعیت، اولویت بندی شدند. سناریوها نیز با توجه به آن شکل گرفته اند. ارائه انواع سناریوها از محتمل ترین تا مطلوب ترین، راهبردهایی دارند که تکرارپذیری آن ها مبنای کار است. براین اساس، رفع فرسودگی و کاهش جمعیت گریزی با بیشترین تکرار در سناریوها، رتبه اول و راهبرد ارتقای امنیت رتبه دوم را دارد. راهبردهایی مانند ارتقای سرمایه گذاری بخش خصوصی، بهبود وضعیت گردشگری، اعمال مدیریت یکپارچه و بهبود طرح های توسعه شهری در رتبه های بعدی قرار می گیرند. بر این مبنا، راهکارهایی مانند اعطای وام های نوسازی از جانب دولت، بهسازی و نوسازی واحدهای مسکونی، بهسازی و طراحی محورهای پیاده رو، افزایش آگاهی مردم از هویت غنی برزن در سطح ملی و فراملی، ایجاد تسهیلات و بستر مناسب برای سرمایه گذاری شرکت های گردشگری پیشنهاد می شود.
بررسی میدان های تاریخی شیراز(قبل از صفویه تا قبل از پهلوی)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین اجزای جدایی ناپذیر معماری قدیم و بافت های تاریخی شهرها، میدان ها بوده اند که امروزه یا به کلی از بین رفته اند و یا تغییر شکل داده اند. میدان ها به دلیل اهمیّتی که در شهرسازی قدیم داشته اند در همه شهرها وجود داشته اند. در این پژوهش میدان های تاریخی شهر شیراز مورد بررسی قرار گرفته که دوره زمانی قبل از صفویه تا اواخر دوره قاجار را در بر دارد. حاصل این پژوهش نشان می دهد تا دوره پهلوی میدان های زیادی در شهر شیراز وجود داشته و با توجه به تغییر شهرسازی در اوایل دوره پهلوی، فلکه ها جای میدان ها را در این شهر گرفتند. در این پژوهش ضمن معرفی میدان های شهر شیراز، این نتیجه را در پی دارد که این شهر از زمان قبل از صفویه تا آنجایی که منابع به ما اطلاعات می دهند دارای میدان بوده و تا اواخر دوره قاجار میدان ها در معماری و شهرسازی جزو عناصر اصلی بوده اند تا این که به فراموشی سپرده می شوند. روش پژوهش در این مقاله بر اساس کتابخانه ای و استفاده از منابع دست اول و در روش میدانی نیز تنها موقعیت میادین مورد بررسی قرار گرفته است.
تبیین استراتژی های اجتماعی- اقتصادی تجدیدحیات شهری در بافت های تاریخی (مورد مطالعه: شهر سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و مدیریت شهری سال هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۰
67-86
حوزه های تخصصی:
هسته تاریخی، بخشی از تمامیت شهر است که در روند توسعه شهرنشینی متناسب با نیازهای روز رشد نکرده و فرسوده شده اند. به منظور حل مشکلات ناشی از پدیده فرسودگی شهری، رهیافت های متعددی ارائه شده است که هیچ کدام به طور پایدار نتوانستند این پدیده را رفع یا کنترل کنند. در این میان رهیافت تجدید حیات شهری به عنوان راهکاری متفاوت با نگرشی همه جانبه و رویکردی منسجم و یکپارچه به منظور بازگرداندن روند رشد اقتصادی گذشته با در نظر گرفتن بعد پایداری، مورد توجه قرار گرفته است. از این رو هدف پژوهش حاضر، تبیین استراتژی های اجتماعی- اقتصادی تجدید حیات شهری در بافت های تاریخی شهر سمنان می باشد. روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی می باشد و برای جمع آوری داده ها نیز از روش کتابخانه ای و پیمایشی استفاده شده است. نتایج مدل SWOT نشان داد که نمره نهایی نقاط قوت و ضعف، برابر با ۸۱/۲ شده است که این مقداری بزرگ تر از میانگین مورد نظر (۵/۲) می باشد. نتیجه آنکه بافت تاریخی سمنان از نظر عوامل داخلی دارای قوت می باشد؛ لذا می توان از توان بالقوه و بالفعل موجود در راستای تعدیل نقاط تهدید و ضعف در راستای تجدید حیات استفاده کرد. همچنین نتایج نشان دادند که مجموع نمره نهایی فرصت ها و تهدیدها، برابر با ۹۷/۲ شده است که این میزان مانند نمره نهایی قوت ها و ضعف ها مقداری بزرگ تر از میانگین مورد نظر (۵/۲) است. نتیجه آنکه فرصت ها در بافت تاریخی، بیشتر از تهدیدات می باشد و بنابراین برای تجدید حیات بافت تاریخی می توان از فرصت ها یا موقعیت ها، بهره برداری و از عواملی که موجب تهدید می شود دوری کرد. تجزیه و تحلیل عوامل درونی و عوامل بیرونی نشان داد که راهبرد تهاجمی (حداکثر- حداکثر) به عنوان مهم ترین راهبرد در سیاست تجدید حیات شهری در بافت تاریخی سمنان، اتخاذ شده است.
عناصر کالبدی کارکردی شکل دهنده به هویت بافت های تاریخی شهر ایرانی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال پنجم بهار ۱۳۹۴ شماره ۱
17-25
حوزه های تخصصی:
افت تاریخی شهر ایرانی اسام ی با ارزش کالبدی و فرهنگی نهفته در خود، از هویت شهری بالایی برخوردار است، در نتیجه حفظ بافت های تاریخی ب هعنوان هویتی ضروری برای ادامه حیات شهرها مطرح می گردد. در واقع هویت، پاسخی به پرسش در خصوص چیستی یا کیستی است که در بستر تاریخی جامعه شکل م یگیرد. یکی از دلایل اصلی بحران هویت امروزین شهرها را می توان نا کارآمدی بافت های تاریخی ذکر نمود. با گذر زمان، لاجرم، تغییر اتفاق خواهد افتاد، لیکن تداوم همراه با تغییر که پیوند بین گذشته با حال را ممکن می سازد، خود باعث تعاد لبخشی به این تغییر خواهد بود. تحقیق حاضر از نوع کیفی است و ب هدنبال بررسی عناصر شکل دهنده به هویت بافت های تاریخی شهر ایرانی اسامی به منظور مقابله با پدیده از دست رفتن هویت باف تهای مذکور است. روش تحقیق به کار رفته در این پژوهش، توصیفی تحلیلی و روش جم عآوری داده ها مبتنی بر مطالعات کتابخان های و اسناد تاریخی است. بررس یها حا کی از آن است که عناصر اصلی شکل دهنده به هویت بافت تاریخی شهر ایرانی اسامی عبارتند از: ارگ، مسجد جامع، بازار، محل ههای مسکونی و شبکه معابر که از آن میان ارگ، مسجد جامع و بازار سه رکن اساسی شهر سنتی اسامی را ب هوجود می آورند. مسجد جامع ب هعنوان محوری ترین عنصر کالبدی در شهر اسامی و بازار، یکی از عین یترین نمودهای معماری و شهرسازی سنتی ایران است که به عنوان ستون فقرات و قلب تپنده شهر ایفای نقش م یکرده است. مقاله حاضر درصدد است تا با شناخت ماهیت هویت، به بررسی عناصر شکل دهنده شهرهای سنتی اسلامی کشور بپردازد تا به تمهیداتی منجر شود که به حفظ و تداوم حضور این عناصر در بافت های تاریخی شهرهای کشورمان کمک کند.
ایده ای روش شناسانه برای بازیابی طرح واره تفسیری مورخان قرون نخستین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ اسلام سال پنجم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲۰
85-108
حوزه های تخصصی:
آگاهی تاریخی و دینی جوامع مسلمان از مبانی فرهنگ و عقاید اسلامی از متونی متأثر است که در قرون نخستین اسلامی تدوین و تصنیف شده اند. ماهیت سنت گرایانه فرهنگ مسلمانان باعث شده است فرآورده های مؤلفان این متون، به عنوان مبنا و معیارهای شناخت سنت اسلامی فهمیده شود. این در حالی است که بر اساس رویکرد تفسیری انتقادی، این متون ساختارهای روایی حاوی معناهایی گفتمانی هستند که در موقعیت بافتاری قرون نخستین هجری برساخته شده اند. از آن جا که وضعیت بافتاری این قرون، سرشار از منازعات عقیدتی و سیاسی ملل و نحل بوده و متون نیز حامل سوگیری مؤلفان آن اند، با نگاه رئالیستی به آن ها، عملاً آن منازعات و نگرش ها در اعصار دیگر بازتولید می شود. مسئله این نوشتار، پیشنهاد ایده ای روش شناسی برای بازخوانی آثار وقایع نگاران این دوران بر اساس رویکرد تاریخی است که بدین روش، معناهای عقیدتی تعبیه شده در این سازه های زبانی را بازیابی کند.
ارزیابی قابلیت پیاده مداری معابر بافت تاریخی شهر مراغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در طول دهه های گذشته، به واسطه اتکا بیش ازحد شهرسازی مدرن به نیازهای حرکت سواره و غفلت از ساماندهی فضاهای پیاده، فرآیند روبه زوال مراکز شهرها شدت گرفته است، امری که برخلاف توسعه پایداری شهر است. ازدیاد گرایش به توسعه پایدار شهری باعث شده که شهرسازان تئوری نوشهرگرایی برای نجات مراکزی شهری مطرح کنند و مسئولان امور شهری طرح هایی را در راستای توجه به پیاده مداری که خود به نوعی از بطن نوشهر گرایی برمی خیزد را در دستور کار خود قرار دهند. مقاله حاضر نیز به دنبال بررسی قابلیت پیاده مداری معابر موجود در بافت تاریخی است؛ که در این راستا ابتدا نظر عابران پیاده در محدوده مورد مطالعه، در قالب توزیع 400 پرسشنامه در رابطه باکیفیت هفت شاخص اصلی قابلیت پیاده مداری، دسترسی، ایمنی، امنیت، مبلمان، جذابیت، حمل ونقل و فعالیت های اجتماعی موردسنجش قرار داده است و بر همین اساس معابر موجود در بافت تاریخی را با استفاده از تکنیک پرومته نوع دوم اولویت بندی کرده است که به ترتیب معابر بهشتی، خواجه نصیر جنوبی، اوحدی، امام خمینی و دانشسرا و... دارای بالاترین میزان قابلیت پیاده مداری هستند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که تنها 20% معابر موجود در محدوده ی بافت تاریخی دارای ویژگی های پیاده مداری می باشد.
تبیین یک رویکرد پراگماتیک به موضوع مکان سازی در بافت های تاریخی شهر ایرانی (نمونه مطالعاتی: راسته بازار استر و مردخای شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷
219-236
حوزه های تخصصی:
سال هاست که بافت های تاریخی در شهرهای معاصر از دیدگاه های متفاوت، مورد توجه شهرسازان در سطوح و جایگاه های مختلف قرار گرفته و بر این اساس موضوع انواع مداخلات بوده اند. با وجود این، هنوز هم انتقادات بسیاری در خصوص این مداخلات مطرح بوده و بغرنجی های بافت های تاریخی نیز کماکان برجا و برپا هستند. دوگانه نظر و عمل در این حوزه فاصله ای بسیار دارند و تشدید و تمدید این فاصله یکی از معضلات جدی قابل تأمل است. اغلب انتقادات مطرح از جایگاه نظریه پردازی نسبت به عمل شهرسازانه در بافت تاریخی صورت می گیرد. در عین حال، مداخله کنندگان نیز معتقدند در پس اعمال ایشان نظریه های مختلفی قرار داشته و هدایتگر ایشان است. به نظر می رسد تمامی این تلاش ها چه در عرصه عمل و نیز عرصه نظر در جهت تحقق مکانی مطلوب و آرمانی که در قالب تصور و تصاویر شهرسازانه نظریه پردازان، حرفه ای ها و یا مدیران صورت گرفته و می گیرد. در این مقاله، ضمن پرداختن به ماهیت دوگانه نظر و عمل در این باره با تکیه بر خوانشی پراگماتیستی سعی می شود تا نحوه ای از مداخله در این بافت های شهری معرفی و در یکی از مکان های تاریخی در شهر همدان آزموده گردد. در این شیوه، ضمن معرفی جستاری مفهومی و بازآرایی تلقی پراگماتیستی از یوتوپیا بستر مناسب برای ارائه سناریوهای متفاوت و در نتیجه، برنامه ها و طرح های متعدد به منظور مواجهه با عدم قطعیت و پیچیدگی موجود در بافت های تاریخی فراهم می آید. این تلاش فقط با لحاظ زمینه و فراهم کردن بستر لازم برای طرح دیدگاه های مختلف فراهم می شود. نتایج این مطالعه در بخشی از بافت تاریخی شهر همدان نشان می دهد که رویکرد پراگماتیسم می تواند گشودگی مناسبی در نحوه مداخله در بافت های تاریخی شهر معاصر ایرانی فراهم کند. به علاوه می توان با اتخاذ رویکردی پراگماتیک که در آن آموزش و فرهنگ سازی اصل قرار می گیرد، امکان رسیدن به مداخلاتی هدفمند برای مکان سازی متناسب با نیازهای جامعه را فراهم کرد.
دستیابی به شاخص های مطلوب سکونت شهری در بافت های فرسوده تاریخی ایران؛ نمونه موردی: بافت فرسوده تاریخی شهر اردبیل
حوزه های تخصصی:
بافت فرسوده تاریخی، بافتی باارزش است که در طول دوران شهرنشینی، دستخوش تغییرات و تحولات دوران گشته و در این پروسه به دلیل عدم انطباق با سرعت سیر تحولات، نتوانسته خود را با شرایط حال وفق دهد، درنتیجه منجر به فرسودگی و ازکارافتادگی آن گشته است. ساکنان بافت های فرسوده تاریخی به دلایلی که در تحقیق فوق ارائه می گردد، از وضع سکونت خود راضی نبوده و خواستار جابجایی و ترک بافت هستند. در حالیکه در بیشتر شهرها هسته اولیه شهرنشینی و تمدن شهری، از بافت تاریخی آن شهر شروع شده و به دلیل ارزش تاریخی آن که در برخی موارد در مقیاس جهانی اهمیت دارد، دارای ویژگی منحصر به فرد جهانی می باشد. بافت تاریخی شهر اردبیل جز بافت های باارزش تاریخی در مقیاس جهانی ولی فرسوده محسوب می شود که درگیر معضلات مذکور می باشد. در این تحقیق سعی شده با توجه به معضلات حاضر در این نوع از بافت شهری و با در نظر گرفتن دیدگاه فرانوگرایانه در طرح های شهری، به تجزیه و تحلیل براساس تحقیقات موجود و پرسش های میدانی از افراد درگیر، چه به صورت مستقیم و چه به صورت غیر مستقیم پرداخته شود و در نهایت شاخص هایی را علاوه بر شاخص های کالبدی، نظیر شاخص های اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و ... جهت سکونت مطلوب در این نوع از بافت مشخص کرده و براساس آن طرحی را برای بافت فرسوده تاریخی شهر اردبیل ارائه می گردد.
باز زنده سازی بافت های تاریخی شهری با تکیه بر رویکرد گردشگری
حوزه های تخصصی:
بافت های قدیم و کهن شهرها به واسطه قدمت و وجود عناصر با ارزش تاریخی، موقعیت مناسب ارتباطی، دارای جایگاه منحصر به فردی در ساختار فضایی و کارکردی شهر می باشد. توسعه سریع شهرنشینی، تاثیرات قابل توجهی بر بافت های کهن و تاریخی بر جای گذاشته است، که این خود تخریب و فرسودگی بافت های مذکور را به همراه دارد. امروزه توجه به بافت های کهن و رفع ناپایداری آن ها به موضوع جدی و محوری تبدیل شده است، به گونه ای که لزوم مداخله در این بافت ها را در دوره های مختلف زمانی مطرح می کند. رویکرد های مرمت و بهسازی شهری در سیر تکامل و تحول خود از بازسازی، باز زنده سازی، نوسازی وتوسعه مجدد به بازآفرینی و نوزائی شهری تکامل یافته و در این مسیر گذاری را از حوزه توجه صرف به کالبد به عرصه تأکید بر ملاحظات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و هنری تجربه کرده است. بافت تاریخی شهرها که اغلب گنجینه ای از عناصر ارزشمند معماری و شهرسازی را توأمان در خود دارد، سرمایه ای بالقوه و نهفته به منظور جذب گردشگران به حساب می آیند. با جذب گردشگر در مقیاس محلی، ملی و حتی جهانی می توان ضمن تأمین هزینه ای حفاظتی بافت، زمینههای تحرک اقتصادی را برای شهر و شهروندان به وجودآورد.
ارزیابی و مقایسه دو سیاست پیاده راه سازی و پیاده مداری در مراکز شهری مطالعه موردی: بافت مرکزی شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱۳
17 - 32
حوزه های تخصصی:
از جمله جنبش های نوین در حوزه حمل ونقل شهری که با هدف ارتقای جایگاه عابران پیاده در سطح شهر و کاهش تسلط اتومبیل مطرح شده است، سیاست های پیاده مداری و پیاده راه سازی هستند. در این میان نوع طراحی های اتومبیل محور در دهه های گذشته، منجر به وابستگی شدید مردم به وسایل نقلیه شخصی شده است که تغییر این سبک جا بجایی به الگوهای پیاده محور را با دشواری مواجه ساخته است. از همین رو، در پژوهش حاضر با هدف گزینش سیاست مناسب برای کاهش تسلط اتومبیل در بافت مرکزی شهر همدان سعی شده است تا با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی به مقایسه دو سیاست پیاده مداری (تقلیل تردد خودروهای شخصی) و پیاده راه سازی (حذف کامل خودروهای شخصی) در داخل رینگ مرکزی شهر همدان پرداخته شود. معیارها و شاخص های ارزیابی این دو سیاست از منابع داخلی و خارجی استخراج شده و با توجه به شرایط وضع موجود محدوده با روش دلفی (30 کارشناس) مورد ارزیابی قرار گرفته اند. نتایج این پژوهش نشان می دهد تأثیرگذارترین معیارها در سنجش ظرفیت پیاده گستری یک محدوده به ترتیب شامل «ساختار شبکه حمل ونقل»، «وضعیت ترافیک»، «شرایط اجتماعی»، «کاربری و فعالیت»، «ساختار کالبدی»، «شرایط طبیعی»، «ملاحظات اقتصادی» و «سیما و منظر» است که بررسی این معیارها در نمونه مطالعه، بیانگر برتری سیاست پیاده مداری نسبت به سیاست پیاده راه سازی است. در حقیقت این پژوهش نشان می دهد به سبب تأثیر منفی عواملی همچون شرایط طبیعی، ملاحظات اقتصادی، ساختار کالبدی و ... بر پیاده روی عابران در مرکز شهر همدان، نمی توان اقدام به حذف کامل خودروهای سواری از داخل بافت مرکزی شهر نمود. از همین رو، تلاش برای تقویت پیاده مداری در بافت مرکزی شهر از طریق کاهش وابستگی مردم به استفاده از وسایل نقلیه شخصی و نیز انتقال ترافیک عبوری از داخل بافت به رینگ پیرامونی، می تواند به نحو مؤثری میان تردد سواره و پیاده تعادل ایجاد کند و به رضایت عمومی بینجامد. بنابراین پیشنهاد می شود ضمن حفظ امکان دسترسی خودروهای شخصی تا مرکز بافت (میدان امام)، صرفاً با تبدیل میدان امام به یک فضای پیاده ارتباط خیابان های شعاعی داخل رینگ مرکزی قطع شده تا از این طریق سهم قابل توجهی از ترافیک غیرضروری (عبوری) داخل محدوده به رینگ پیرامونی منتقل شود.
برنامه ریزی راهبردی گردشگری شهری با رویکرد بازآفرینی فرهنگ مبنا در بافت های تاریخی مطالعه موردی: بافت قدیم شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۷
53 - 66
حوزه های تخصصی:
بازآفرینی فرهنگ مبنا و گردشگری فرهنگی، دو روی سکه نوسازی بافت های ارزشمند شهری محسوب می شوند؛ اولی فرایندی همه جانبه برای نجات بافت قدیم شهر از اضمحلال کالبد و فعالیت و دومی رهیافتی کارآمد با بُن مایه مشارکت مردم، میراث فرهنگی و هنر در بسیج نیروهای اجتماعی و فرهنگی بافت قلمداد می شوند. در این مقاله تعامل این دو در چارچوب برنامه ریزی راهبردی توسعه گردشگری فرهنگیِ بافت قدیم شهر رشت که محدوده محلات زاهدان و ساغریسازان را در بر می گیرد، مورد کنکاش قرار گرفته است. روش تحقیق توصیفی_تحلیلی بوده و از ترکیبی از ابزارهای کیفی و کمی شامل پرسشنامه و جداول تحلیل عوامل درونی و بیرونی برای طبقه بندی و تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. نتایج نشان می دهند که بافت قدیم شهر رشت با وجود دارا بودن منابع فرهنگی درون خود، به دلیل ضعف زیرساخت های گردشگری فرهنگی و عدم خلاقیت در کاربست فرهنگ و هنر در فرایند بازآفرینی فرهنگ مبنا نتوانسته از این منابع محلی بهره جوید. در راستای بهره گیری از این ظرفیت ها، راهبردهای دارای اولویت به همراه سیاست های اجرایی و برنامه اقدامات به منظور فعالسازی این ظرفیت ها برای توسعه گردشگری فرهنگی در عین حفاظت فعال از هویت و میراث بافت، تدوین شدند. ایجاد جاذبه های گردشگری نو و متفاوت با احیای سنت های آیینی و بومی بافت و ارائه به گردشگران، بهسازی بناهای تاریخی با تزریق فعالیت های جاذب برای گردشگران و پیاده راه سازی محور دارای قابلیت بازار_ خواهر امام _زرجوب از جمله با اولویت ترین راهبردهای تدوین شده برای بازآفرینی فرهنگ مبنا از طریق گردشگری شهری در بافت قدیم شهر رشت محسوب می شوند.
تحلیل عوامل مؤثر در باززنده سازی بافت تاریخی با رویکرد توسعه پایدار گردشگری ( مورد پژوهشی: شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: باززنده سازی به سرزندگی و بهبود اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و کالبدی بافت های فرسوده و تاریخی شهرها کمک شایان توجهی می نماید. در این میان گردشگری نقش بارزی در باززنده سازی بافت های تاریخی ایفا می کند. برهمین اساس هدف مقاله حاضر تحلیل عوامل تأثیرگذار در باززنده سازی بافت تاریخی شهر گرگان با رویکرد توسعه پایدار گردشگری است. روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی، روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی و بهره گیری از مدل معادلات ساختاری است. حجم نمونه پژوهش شامل 400 نفر از ساکنان است که پرسش نامه به صورت تصادفی بین آن ها توزیع شده است. این مدل از معیارهای زیادی برای سنجش روایی، پایایی و برازش داده ها استفاده می کند؛ چنان چه از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی سازه ها، روایی همگرا و واگرا، ضرایب معناداری z ، معیار R 2 ، معیار Q2 و GoF استفاده کرده است. یافته ها/ نتایج: مقدار ضرایب بارهای عاملی(55/0)، ضرایب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی (بیشتر از 7/0 )، روایی همگرا (AVE) و روایی واگرا (5/0 )، مقدار آماره t (بیش از 96/1)، مقادیر R2 (بالای 699/0)، مقدار Q2(بیشتر از 35/0) و مقدار GoF (59/0) نشان دهنده برازش قوی مدل پژوهش است. رابطه مستقیمی بین متغییرهای هفت گانه پژوهش مشتمل بر «منابع مالی، عوامل قانونی، مشارکت ساکنان، عوامل فرهنگی، برنامه کوتاه مدت و موضعی، برنامه جامع و بلند مدت و مدیریت شهری» و باززنده سازی بافت تاریخی شهر گرگان با رویکرد توسعه پایدار گردشگری وجود دارد؛ چرا که این امر با سطح اطمینان 95% و مقدار آماره t (بیش از 96/1) اثبات شده است. نتایج: حاصله به ارائه رهیافت برون رفت از مشکلات و احیای بافت تاریخی شهر گرگان، توجه به راهبردها و سیاست های تعاملی بین بازآفرینی و توسعه گردشگری پایدار منتهی شده است و در باززنده سازی بافت تاریخی شهر گرگان باید به عوامل تأثیرگذار نظیر برنامه ریزی مشارکت-مبنا، بازآفرینی مردم محور و ترویج گردشگری توجه جدی شود. ایجاد و پیشنهاد راهکارهای اجرایی در خصوص ساخت پیاده راه گردشگری و ایجاد شهرداری ویژه بافت فرسوده از اهم راهکارهای این پژوهش است.
تبیین الگوی بازآفرینی بافت تاریخی با رویکرد توسعه ی گردشگری (مطالعه ی موردی: شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۷۴
43 - 60
حوزه های تخصصی:
بازآفرینی شهری با هدف پایداری فضاهای شهری به دنبال رفع مشکلات اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، کالبدی و زیست محیطی بافت های ناکارآمد می باشد. از طرفی بازآفرینی شهری با محوریت گردشگری به عنوان رویکردی جهت حفاظت از ارزش های بافت تاریخی و حل مشکلات آن مطرح بوده است. بافت تاریخی تبریز علی رغم برخورداری از ارزش های فراوان فرهنگی و هویتی، دچار ناکارآیی، فرسودگی، مشکلات زیست محیطی و بحران های اقتصادی گردیده است. هدف این مقاله بررسی تاثیر توسعه ی گردشگری بر بازآفرینی بافت تاریخی در شهر تبریز می باشد. در این تحقیق پس از شناسایی معیارها و شاخص های بازآفرینی شهری و توسعه پایدار گردشگری در چهار بعد اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، کالبدی، زیست محیطی پرسشنامه ای، برای تحلیل ارتباط بازآفرینی شهری و توسعه ی گردشگری از نظر ساکنین بافت تاریخی شهر تبریز تنظیم گردید. جامعه ی آماری این پژوهش 383 نفر از ساکنان بافت تاریخی شهر تبریز در سال 1398 می باشد. تحلیل ها با استفاده از نرم افزار spss و با آزمون خی دو انجام گرفت. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که گردشگری عاملی در راستای رشد اقتصادی است و از بعد اجتماعی- فرهنگی، حس مکان و امنیت فضا را افزایش می دهد. در مورد بعد کالبدی، توسعه گردشگری با از بین بردن فضاهای مخروبه، اتصال و پیوند در بافت تاریخی را موجب شده و کیفیت خدمات عمومی و منظر شهری را ارتقا داده و از نظر زیست محیطی، کاهش آلودگی های محیطی و افزایش سرانه ی فضای سبز را در پی دارد.
بازآفرینی بافت های تاریخی در راستای توسعه گردشگری با رویکرد آینده نگاری (مطالعه موردی منطقه یک شهرداری اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی باز آفرینی بافت تاریخی منطقه یک شهرداری اهواز در راستای توسعه گردشگری ب ا رویک رد آینده نگاری است. نوع تحقیق کاربردی توسعه ای و روش بررسی آن با توجه به روش آینده نگاری، پیمایش نظرات کارشناسان و متخصصان در قالب پرسشنامه به صورت ماتریس آثار متقابل بوده که در این تحقیق براساس روش گلوله برفی 50 نفر انتخاب شده اند. و از نرم افزار میک مک و سناریو ویزارد برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده می شود، برای تحلیل و ارزیابی بازآفرینی بافت های تاریخی در راستای توسعه گردشگری منطقه یک اهواز از 40 عامل استفاده شده است که با نرم افزار میک میک، رابطه بین متغیرها ارزیابی و عوامل کلیدی استخراج شده اند . سپس این عوامل در قالب گمانه ها مورد تایید کارشناسان، طبقه بندی و وارد محیط سناریو ویزارد شده که در نهایت سناریوهای براساس گمانه ها در محیط سناریو ویزارد به صورت بحرانی، ایستا و مطلوب طبقه بندی شده اند. نتایج تحقیق بیانگر 14 سناریو با ضریب احتمال تحقق متنفاوت بوده است. در این میان 10 سناریو با حالت کاملا مطلوب تا مطلوب، 3 سناریو با وضعیت ایستا(بیانگر ادامه روند موجود) و 1 سناریو با وضعیت بحرانی قرار داشته اند. ارزیابی ها بیانگر دو وضعیت (سناریوهای طلایی، سناریوهای بحرانی) بوده است که با توجه به نظر کارشناسان، تحقق سناریو طلایی بیش از دیگر سناریوهای برای بازآفرینی بافت های فرسوده جهت توسعه گردشگری وجود داشته که بیانگر امنیت اجتماعی، علاقمند سازی ساکنان به بافت های تاریخی، بهبود دسترسی به حمل و نقل، توجه بیش از پیش به بافت های تاریخی، نظارت بر بازآفرینی، توجه به هسته مرکزی شهر بوده است. در نهایت جهت تحقق هرچه بیشتر سناریوهای طلایی پیشنهادهای ایراد شده اند.
بررسی شاخص های زیست پذیری در بافت های فرسوده و تاریخی محلات شهری مطالعه موردی: منطقه 12 کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
87 - 95
حوزه های تخصصی:
بافت های فرسوده و تاریخی درون بخش های قدیمی و میانی شهرها به دلیل شرایط خاص اقتصادی، اجتماعی و کالبدی خود، موجبات فرسودگی و شکاف عمیق با سایر بخش های شهری را پدید آورده است. پایین آمدن منزلت اجتماعی و اقتصادی و نابسامانی های کارکردی و کالبدی این بافت ها به همراه افت بسیار شدید کیفیت محیطی زیست شهری، ضرورت توجه به زیست پذیری این محدوده ها از شهر را بیش از پیش نموده است. در این راستا تحقیق حاضر با روش توصیفی تحلیلی به بررسی و اولویت بندی عوامل موثر بر زیست پذیری بافت های فرسوده و تاریخی منطقه 12 شهر تهران در راستای پایداری محلات شهر پرداخته است. جامعه آماری ساکنین بافت فرسوده و تاریخی منطقه 12 است که حجم آنها با استفاده از فرمول کوکران تعداد 384 نفر می باشد. روش جمع آوری داده ها اسنادی کتابخانه ای و با استفاده از ابزار پرسش نامه است. برای تجزیه و تحلیل و همچنین آزمون فرضیه های تحقیق از مدل های ویکور، روش درون یابی داده های (idw) و همچنین آزمون t test استفاده شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که منطقه 12 به طورکلی به لحاظ شاخص های زیست پذیری در وضعیت نسبتاً مطلوبی قرار دارد. در بین محلات محله بهارستان در وضعیت مطلوب در مقابل محله های بازار و پامنار در وضعیت نامطلوبی به لحاظ شاخص های زیست پذیری قرار دارند. با توجه به یافته های پژوهش، مؤلفه های امکانات زیرساختی وحمل و نقل به ترتیب با بیشترین میزان مطلوبیت، اثرگذارترین مؤلفه ها در زیست پذیری منطقه 12 بوده و مؤلفه های امنیت اجتماعی و فردی، هویت و حس مکان با کم ترین میزان مطلوبیت،کم اثرترین مؤلفه ها در زیست پذیری منطقه بوده اند.
ارزیابی تاب آوری بافت تاریخی شهر در برابر مخاطرات طبیعی (زلزله) (مطالعه موردی: شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش های کاربردی در امور مربوط به ایمن سازی شهرها در برابر سوانح طبیعی سبب افزایش ابتکارات در طراحی ها و یافتن بهترین سیاست ها خواهد شد. بنابراین برای دستیابی به این هدف، گنجاندن برنامه های افزایش تاب آوری و کاهش آسیب پذیری شهروندان و جامعه که در معرض مخاطرات و سوانح طبیعی هستند در طرح های توسعه شهری ضرورت دارد. لذا برنامه ریزی برای تاب آوری در بحران جز مهمی از آینده نگری جوامع و سازمان ها شده است. پژوهش حاضر به منظور ارزیابی میزان تاب آوری بافت تاریخی شهر یزد در برابر مخاطرات طبیعی از جمله زلزله را مورد بررسی قرار داده است. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر نوع داده ها اسنادی و میدانی و از نظر نحوه اجرا به صورت فضایی است. با استفاده از مدل AHP به تلفیق لایه های کاربری در محیط GIS مبادرت شد و در نهایت، محلات بافت تاریخی شهر از لحاظ میزان تاب آوری مشخص شده است. نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که بخش های جنوبی و غربی از نظر تاب آوری در برابر مخاطرات در وضعیت نامناسبی قرار داشته (38/8 هکتار) و در مقابل واحدهای ساختمانی واقع در بخش های مرکزی و شرقی این منطقه از نظر تاب آوری در شرایط مساعدتری قرار دارد (26/90 هکتار). با توجه به ارزیابی صورت گرفته می توان اینگونه بیان داشت که محلات فهادان، زردتشتی، پشت باغ و گنبد سبز دارای بالاترین میزان تاب-آوری در برابر مخاطرات بوده و در مقابل محلات شیخداد، دولت آباد، گودال مصلی، گازرگاه و شش بادگیری دارای کمترین میزان تاب آوری هستند.
ارزیابی تحقق پذیری اصول و معیارهای بازآفرینی پایدار در راستای برنامه ریزی و توسعه پایدار بافت تاریخی (مورد پژوهی: بافت تاریخی-مرکزی شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بافت های تاریخی به عنوان میراث فرهنگی و تجلی زندگی نسل های گذشته، هویت و پتانسیل توسعه درونی شهرها می باشند. رشد و توسعه فزاینده ی شهرها سبب ایجاد مسائل و مشکلات اجتماعی، کالبدی، زیست محیطی و اقتصادی در این بافت ها شده است. بهره گیری از رویکردهای بازآفرینی با توجه و الزام به اصول توسعه پایدار می تواند در ارتقای زیست پدیری شهرها در ابعاد مختلف نقش بسیار اثرگذاری داشته باشد. پژوهش حاضر در نظر دارد به بررسی میزان تحقق اصول و معیارهای بازآفرینی پایدار در بافت مرکزی- تاریخی رشت بپردازد. داده های موردنیاز تحقیق از طریق مطالعات کتابخانه ای و تکمیل پرسشنامه گردآوری شده است. جامعه آماری این پژوهش 400 نفر از شهروندان بافت مرکزی تاریخی رشت می باشند که با استفاده از فرمول کوکران انتخاب گردیده اند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و آزمون آماری T تک نمونه ای و رگرسیون چندمتغیره بهره گرفته شده است. نتایج نشان داد که پس از اقدامات بازآفرینی، اصل اجتماع مبنایی شرایط نسبتا مطلوبی در میان اصول و معیارهای بازآفرینی پایدار دارد و اصول جامع نگری و فرآیندمحوری به ترتیب پایین تر از میانگین مطلوب ارزیابی شده است. همچنین برخی از معیارهای اصول جامع نگری و اجتماع مبنایی به صورت تک بعدی در نظر گرفته شده و اصل فرآیند محوری و معیارهای حقوقی قانونی وضعیت مطلوبی ندارد و در راستای دستیابی به توسعه پایدار شهری نبوده است. در پایان مدل تحقق بازآفرینی پایدار با تاکید بر معیارهای حقوقی- قانونی در بافت مذکور ارائه گردید.
تیمچه امین الدوله و بررسی میزان مطلوبیت کالبدی کارکردی آن در بازار سنتی کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
بازار سنتی ازجمله مهم ترین آثار تاریخی و دیدنی شهر کاشان است که به شکل خطی، فضای وسیعی از بافت تاریخی شهر کاشان را به خود اختصاص داده است. این بازار با عناصر مختلفی چون کاروانسرا، سرا، تیم، تیمچه، مسجد، مدرسه، حمام، آب انبار، زیارتگاه و... یکی از پر رونق ترین و باشکوه ترین بازارهای ایران به شمار می آید. تیمچه امین الدوله به عنوان یکی از اجزای اصلی این بازار، از زیباترین تیمچه هاست. زیبایی منحصر به فرد این تیمچه مدیون هنر و مهارت معماران و هنرمندان گذشته شهر کاشان است که امروزه به عنوان یک میراث باارزش برای هنر و معماری ایرانی باقی مانده است. هدف این پژوهش، توصیف مطلوبیت کالبدی کارکردی تیمچه امین الدوله است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی است که با استفاده از داده های به دست آمده از برداشت های میدانی، کتابخانه ای، مصاحبه با خبرگان و مطلعین محلی در سازمان های مرتبط به انجام رسیده است. یافته های مطالعه نشان می دهد با تغییراتی کالبدی در فضاهای تیمچه، می توان به بهبود مطلوبیت کالبدی کارکردی تیمچه امین الدوله کمک کرد. ازجمله این اقدامات می توان به حذف عناصر زاید ازجمله حذف چایخانه، توجه به زیبایی و کیفیت تأسیسات تیمچه اشاره کرد.
نقش بینابینی فرهنگی در ماندگاری بافت های تاریخی؛ مطالعه موردی: بافت تاریخی آران و بیدگل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاشان شناسی دوره ۱۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۲۳)
171 - 190
گذار از دنیای سنت به تجدد، معانی و تفاسیر مختلفی دارد، اما به نظر می رسد آنچه فصل مشترک همه جوامع دارای پشتوانه فرهنگی تاریخی است، آن است که حرکت در مسیر تجدد به منزله نفی گذشته نیست. بررسی جایگاه معماری در کشوری همچون ایران و واکاوی میزان پیوند حال با گذشته نشان می دهد که به معماری تاریخی آن گونه که باید، توجه نکرده ایم و در بهینه ترین حالات و شرایط، در پوسته ها و ظواهر متوقف شده ایم. به نظر می رسد به سبب پیوند عمیق میان فرهنگ و معماری، به ویژه در شهرهای دارای هویت فرهنگی تاریخی، امکان تولید معماری غنی و ماندگار وجود دارد. آران و بیدگل به سبب پیشینه غنی در دو حوزه فرهنگی و معماری، در زمره شهرهایی است که در جریان تحولات ناشی از دوران مدرن، در کشاکش توقف در سنت و حرکت در مسیر تجدد، دستخوش تحولاتی گردیده که در این پژوهش از آن به معماری بینابینی نام برده شده است. پرسش پژوهش آن است که بینابینی فرهنگی چیست و تبیین درست آن چگونه می تواند ضامن حیات فرهنگی تاریخی شهر تاریخی شود؟ نتایج نشان می دهد که اقتصاد و معماری دو مؤلفه مهمی هستند که نوع مواجهه و نحوه تعامل آن ها، نقش تعیین کننده ای در حیات فرهنگ معماری آران و بیدگل خواهد داشت و در حفظ یکپارچگی بافت تاریخی مؤثر خواهد بود.
مطالعه و تبیین راهبردهای احیای مرکز محله پنجه شاه کاشان به منظور طراحی میان افزا و حفظ اصالت تاریخی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم خرداد ۱۴۰۰ شماره ۹۶
77 - 94
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: پنجه شاه از محلات قدیمی کاشان است و اصالتی ویژه دارد، لذا هرگونه اقدام در آن باید با هدف تداوم اصالت آن باشد. احیای بافت تاریخی کاشان تاکنون به صورت متمرکز و در محدوده ای خاص صورت گرفته و سایر مناطق آن رها شده است. این رویکرد باعث انزوای سایر مناطقِ باارزش و دورشدن از شکل واقعی آن ها شده است. در گذشته، مرکز محله پنجه شاه مجموعه ای شامل بقعه «هارون بن موسی» (ع)، گرمابه آقاشاه، گذر و حجره های متعدد، کارگاه های شعربافی، ورتابی، عصارخانه، کاروانسرا و آب انبار بوده است. این مجموعه، به عنوان مرکزی مهم، نقشی بسزا برای ساکنان محله ایفا می کرده است. توسعه شهری در سال های اخیر و گسترش خیابان باباافضل باعث تخریب این مجموعه، رو به انزوا رفتن، عدم درک درست از آن و دورشدن این بافت از چهره اصیل خود شده است. امروزه از این مجموعه صرفاً بقعه، آب انبار و تعدادی از حجره های آن به صورت مجزا از هم باقی مانده است. چنین تغییراتی سبب برهم زدن ساختار منسجم محله، تخریب تدریجی بناها، کاهش جایگاه اجتماعی و کمرنگ شدن اصالت و هویت محلی آن شده است. آثار باقی مانده شواهدی تاریخی برای آیندگان و ساکنان این محله تاریخی اند، تا اصالت و هویت این منطقه را به ایشان یادآور شوند. اکنون این معدود آثار باقی مانده نیز در وضعیتی نابسامان قرار گرفته اند و از جمله بیم آن می رود که پس از چندی اثری از حجره های گذر باقی نماند.هدف پژوهش: مطالعه و شناسایی چالش های موجودِ بافت، نقاط قوت و فرصت ها، نقاط ضعف و تهدیدهای پیش روی آن، از اهداف این پژوهش بوده است.روش پژوهش: روش تحقیق در این پژوهش توصیفی-تحلیلی و تاریخی است؛ ابتدا، بر اساس مطالعات کتابخانه ای، و با بهره گیری از اسناد و قوانین بین المللیِ مداخله در بافت های تاریخی و تحقیقات میدانی، به توصیف و تفسیر وضعِ موجود بافت و چالش های آن پرداخته شده است. سپس، با سنجش راهبردهای مسئله بر اساس تکنیک سوات (SWOT)، راهبردهای چندگانه حفاظتی، مدیریتی، تهاجمی و رقابتی برای مداخله در بافت ارائه شده است. و با استفاده از پلانی راهبردی، برنامه ای به عنوان چارچوب احیا و طراحی میان افزا در بافت مطرح شده است.نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهند که این بافت نیازمند سه راهکار کلیِ کیفی و سامان دهنده، حفاظت و احیا و راهکارهای پیشنهاددهنده برنامه فیزیکی و کاربری است.