مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
تغییرات اقلیمی
حوزه های تخصصی:
هدف: تغییرات آب و هوایی اثرت زیادی بر زندگی خانوارهای کشاورز، به ویژه در مناطق کوهستانی دارد. به دلیل ظرفیت انطباق پذیری پایین کشاورزان خرده مالک، این تغییرات اثرات بیشتری بر بازه محصول آن ها خواهد گذاشت. کشاورزان می توانند با استفاده از روش های سازگاری، خود را با این تغییرات انطباق دهند. استفاده از این روش ها ارتباط زیادی با عوامل اقتصادی و اجتماعی دارد. هدف این پژوهش بررسی عوامل اقتصادی و اجتماعی مؤثر بر سازگاری کشاورزان خرده مالک با تغییرات آب وهوایی در روستاهای کوهستانی است.
روش: تحقیق از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن، توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه بوده است. جامعه آماری شامل کشاورزان دهستان ملاوی در شهرستان پلدختر است (۱۶۳۶N=). با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی ساده ۳۱۰ خانوار کشاورز به عنوان نمونه انتخاب شد. برای بررسی تغییرات اقلیمی از داده های ایستگاه هواشناسی شهرستان پلدختر، برای شناسایی مهم ترین شیوه های سازگاری با تغییرات اقلیمی از تحلیل عاملی اکتشافی (FA)، و برای شناسایی عوامل اقتصادی و اجتماعی مؤثر بر سازگاری کشاورزان با تغییرات آب وهوایی از مدل رگرسیون لجستیک استفاده شد.
یافته ها: یافته ها نشان می دهد که از میان شیوه های سازگاری، تنظیم زمان کشت، مدیریت خاک و مدیریت کشت محصولات بیشترین کاربرد را از سوی کشاورزان داشته است. درباره عوامل اقتصادی و اجتماعی مؤثر بر سازگاری کشاورزان، یافته ها نشان می دهد از بین عوامل اقتصادی، اندازه مزرعه، سرمایه کشاورز، مالکیت املاک و میزان پس انداز خانوار، از بین عوامل اجتماعی سن سرپرست، تحصیلات سرپرست خانوار، تجربه کشاورز و اندازه خانوار بیشترین اثر را بر سازگاری کشاورزان با تغییرات اقلیمی داشته اند.
راهکارها: به منظور افزایش ظرفیت انطباقی کشاورزان خرده مالک باید خدمات حمایتی بیشتری از سوی دولت و سازمآن های مربوطه در اختیار آن ها قرار گیرد. همچنین، نهاده هایی که می تواند به بهبود کیفیت خاک کمک کند، راحت تر و به میزان بیشتری در اختیار آن ها قرار گیرد.
برآورد و تحلیل مقادیر آتی بارش های نواحی خزری با بکارگیری مدل های گردش عمومی جو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر اثر تغییرات اقلیم بر روی بارش های این منطقه با بکارگیری مدل مناسب مورد ارزیابی قرار گرفته و مقادیر بارش های دوره ی مشاهده ای (2001-1961) بررسی و تحلیل شد. جهت تحقق اهداف پژوهش از خروجی مدل HadCM3 استفاده گردید. ابتدا 7 ایستگاه سینوپتیک انتخاب و داده های آن ها از لحاظ صحت و دقت و کفایت طول دوره ی آماری مورد بررسی قرار گرفت، داده های پرت حذف و داده های مفقود بازسازی شد. داده های AOGCM با استفاده از مدل SDSM ریزمقیاس گردید و مقادیر بارش برای دوره ی مشاهده ای شبیه سازی شد و پس از تایید تطابق مقادیر داده های شبیه سازی شده با داده های مشاهده ای، مقادیر دوره ی آتی(2039-2011) برآورد گردید. مقادیر خطای برآورد مدل SDSM توسط معیارهایMBE و MAE، بصورت ماهانه محاسبه و سپس مقایسه شد. خروجی مدل SDSM جهت بررسی شاخص مجموع بارش سالانه در روزهای با بارش بیشتر از یک میلی متر در دوره ی مشاهده ای و دوره ی آتی(2039-2011) توسط مدل R-Climdex مورد استفاده قرار گرفت و مقادیر شاخص PRCPTOTدر دوره ی آتی پهنه بندی شد. نتایج نشان داد که با توجه به نتایج معیارهای MBE و MAE، خطای مدل در ماه های پربارش بیشتر از ماه های کم بارش است. در مقیاس ماهانه، حداکثر خطا در ماه های سپتامبر، اکتبر، نوامبر و دسامبر بدست آمد. بدین ترتیب حداکثر خطا در فصل پاییز و حداقل خطا در فصل بهار و در ماه های آوریل و می محاسبه شد. با توجه به نتایج به دست آمده، مجموع بارش سالانه در دوره ی 2039-2011 در ایستگاه های انزلی، بابلسر، گرگان، و نوشهر کاهش و در ایستگاه های آستار، رامسر و رشت افزایش خواهد یافت. nk href="moz-extension://8b922523-7922-435a-ac74-8ddb59e9beaf/skin/s3gt_tooltip_mini.css" rel="stylesheet" type="text/css" >
تأملی بر آثار حقوقی الحاق جمهوری اسلامی ایران به توافقنامه پاریس در خصوص تغییرات اقلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۴۸ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
887-908
حوزه های تخصصی:
آخرین سندی که در چارچوب کنوانسیون سازمان ملل متحد در خصوص تغییرات اقلیمی به منظور مقابله با تغییرات اقلیمی تنظیم شده، توافقنامه پاریس است. دولت ها برای الحاق به توافقنامه مذکور موظف به ارائه برنامه مشارکت ملی خود در خصوص کاهش انتشار و سازگاری با تغییرات اقلیمی شده اند. بنابراین تعهدات دولت ها بر مبنای مشارکت ایشان قابل ارزیابی است. عضویت دولت جمهوری اسلامی ایران در این توافقنامه و آثار حقوقی آن به ویژه با توجه به شرایط اقتصادی کشور و وابستگی کشور به توسعه انرژی های فسیلی از زوایای گوناگون قابل بررسی است. در این مقاله ماهیت توافقنامه و آثار حقوقی الحاق به آن با توجه به کنوانسیون چارچوب و دیگر اسناد متناظر مورد توجه قرار گرفته است. پس از بررسی ماهیت و مفاد توافقنامه پاریس مشخص شد برخی تعهدات مندرج در توافقنامه پاریس قبلاً در دیگر اسناد متناظر مورد پذیرش قرار گرفته اند و از سوی دیگر، الحاق به توافقنامه پاریس به طور خاص تعهدات جدیدی با توجه به برنامه های ارائه شده برای دولت های عضو به همراه خواهد داشت؛ به ویژه آنکه تکالیف مشخصی در زمینه شفافیت در ارائه اطلاعات و همکاری در کنترل پایبندی دولت ها در اجرای برنامه های ملی در توافقنامه مورد توجه قرار گرفته است. در نتیجه برای الحاق به توافقنامه پاریس ضروری است اقدامات متناسب توسط دولت در جهت تحقق اهداف و تکالیف مندرج در توافقنامه و برنامه مشارکت ملی انجام پذیرد تا علاوه بر بهره مندی از همکاری های بین المللی مندرج در توافقنامه با محدودیت های بین المللی ناشی از عدم پایبندی به مفاد موافقت نامه مواجه نشود.
نقش دیپلماسی در موافقت نامه اقلیمی پاریس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال چهاردهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
148 - 175
حوزه های تخصصی:
امنیت زیست محیطی بخش مهمی از امنیت ملی و انسانی است. با توجه به چالش های موجود و پیش رو در مسایل زیست محیطی در دنیا، گزینش رویکردی جامع و پایدار به مقوله امنیت زیست محیطی ضروری است. حل چالش های ایجاد شده محیط زیستی نیازمند همکاری های بین المللی برای بهره بردای منصفانه و منطقی کشورها از منابع طبیعی بدون آسیب رسانی به کشورهای دیگراست. این مسئله نیازمند نوعی ایده آل از دیپلماسی است که تعاملی مثبت با تمامی طرف های ذی مدخل داشته و به همکاری و مشارکت گروهی با در نظر گرفتن منافع منصفانه و منطقی منطقه ای و جهانی منجر شود به گونه ای که منافع و امنیت ملی کشورها همسو با منافع و امنیت جهانی تأمین گردد. موافقت نامه اقلیمی پاریس محصول دیپلماسی چندجانبه و فرایند طولانی مدت مذاکراتی است که از سال 2007 در بالی آغاز شد و در دسامبر 2015 در پاریس تصویب شد. هر چند این موافقت نامه تمایز میان کشورها و واقعیات مربوط به درجه توسعه یافتگی آنها را می پذیرد اما مرزبندی های مزبور را درنوردیده و تعهدات مشترکی را در خصوص کاهش انتشار، انطباق و شفافیت برای همه کشورها ایجاد می کند. دستیابی به یک توافق تازه حقوقی، هم از نظر سیاسی و هم از نظر فنی بسیار دشوار بود و این مهم حاصل نشد مگر با مذاکرات متعدد که در طی چند سال صورت گرفت و در پاریس به ثمر نشست. هدف از این مقاله، بررسی تأثیر دیپلماسی در شکل گیری موافقت نامه اقلیمی پاریس است که در آن چالش های متعدد دستیبابی به این موافقت نامه بین المللی را در ابعاد مختلف ساختاری، حقوقی، مالی، تعهدات و محتوای آن بررسی و واکاوی می کند. نتایج نشان می دهد که دیپلماسی های فعال زیست محیطی، چگونه نقش پررنگ و اثرگذاری در تعیین محتوا و ساختارهای مختلف این موافقت نامه در فرآیند مذاکرات داشته است.
تدوین راهبردهای پایدارسازی معیشت کشاورزان کوچک مقیاس و آموزش مسیر راهبردهای معمول از گذرگاه پایداری و آسیب پذیری در شرایط خشکسالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش محیط زیست و توسعه پایدار سال ششم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳
137 - 156
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف کلی تدوین راهبردهای پایدارسازی معیشت کشاورزان کوچک مقیاس در شرایط خشکسالی انجام شد. بر پایه نتایج تحقیق مهم ترین نقاط قوت و ضعف پایدارسازی معیشت در شرایط خشکسالی به ترتیب «وجود زیرساخت های مناسب، تنوع بخشی به تولید و گسترش فعالیت های مکمل و غیر زراعی در استان» و «کاهش توان اقتصادی و تولیدی خانوارهای کشاورزی به دلیل خشک سالی های مکرر» بود. همچنین عمده ترین نقاط فرصت و تهدیدها در این زمینه «توسعه و ترویج انواع بیمه خشکسالی در کشور (دام، مرتع و محصولات)» و «نبودن ساختار سازمانی برای رصد نمودن اثرات تغییرات اقلیمی بر معیشت روستاییان» می باشد. بعد از تعیین راهبردهای مناسب با استفاده از ماتریس کمی مدیریت (QSPM) میزان جذابیت هر کدام از راهبردها مشخص شد در این زمینه نتایج تحقیق نشان داد که مهم ترین راهبردها به ترتیب «متنوع سازی منابع معیشتی و فعالیت های غیر زراعی همراه با گسترش کشت های گلخانه ای با استفاده از زیرساخت های مناسب در استان» و «تدوین طرح های مناسب ظرفیت سازی جوامع کشاورزی در مقابله با مخاطرات با تشکیل خوشه های دانش روستایی و توسعه زیرساخت های موردنیاز جهت حفظ معیشت» می باشد. همچنین نتایج نشان داد که وضعیت استقرارپذیری فضای استراتژیک سازمان جهاد کشاورزی به ترتیب، ناحیه تغییر جهت، عقب نشینی یا کاهشی، توسعه و تنوع می باشد. علاوه بر این، نتایج درخت تصمیم نشان داد که دو متغیر پایداری و آسیب پذیری قادرند با صحت پیش بینی 7/69 درصد راهبردهای کشاورزان را از هم تفکیک کند.
سهم منابع آبی ایران از سامانه های جوّی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی محیطی دوره ۲۹ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۶۹)
153 - 164
حوزه های تخصصی:
بسیاری از پژوهشگران معتقدند سامانه های جوّی حاکم بر ایران در دوران سرد و گرم گذشته با زمان ما یکی بوده است؛ ولی همگی به این واقعیت اذعان دارند که حوزه عملکرد و سهم آنها در تأمین منابع آب جوّی ایران به شدت دستخوش تغییر و نوسان بوده است. گفته می شود این تغییرات و نوسانات در عصر ما بیشتر ناشی از عملکرد بشری است و پیامدهای آن از هم اکنون دامنگیر ما شده است. براساس پژوهش های متعدد، میزان تغییرات دما در ایران رشدی بسیار بیش از متوسط جهانی دارد. در این مقاله سعی شده است ضمن تعیین سهم نزولات جوّی ایران از سامانه های مدیترانه ای - خزری، سودانی - خلیج فارس و موسمی - عمانی با روش تحلیل داده های متوسط بارش ایران در طول یک دوره آماری 50 ساله، سهم منابع آبی ایران از سامانه های جوّی نشان داده شود. یافته ها نشان می دهد: از 415 میلیارد متر مکعب بارش ایران، بیشترین سهم رطوبتی واردشده مربوط به سامانه مدیترانه ای - خزری با 240 متر مکعب، سپس سامانه سودانی- خلیج فارس با 152 متر مکعب و فقط 5/22 متر مکعب بارش ها مربوط به رطوبت تزریق شده از دریای عمان و سامانه های موسمی است. ناهمواری ها، چکادها و چاله ها در ایران توزیع سرمایه های آب جوّی را دستخوش دگرگونی و مدیریت تاریخی منابع آبی را نیز کنترل کرده است. گرمایش دمای ایران در چند دهه آینده اگر بر سهم آبی سامانه های جوّی بی تأثیر فرض شود، قطعا میزان ظرفیت ذخیره سازی طبیعی آب در پهنه سرزمین ایران در برابر افزایش دما تا یک سوم فعلی کاهش خواهد یافت و این تغییرات، موجودیت مدنی را در ایران مرکزی با خطری جدی روبرو خواهد ساخت.
راهبردهای کشاورزان در واکنش به پیامدهای خشکسالی و بررسی عوامل مؤثر بر آن (موردمطالعه: شهرستان رشتخوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
608 - 627
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر وقوع خشکسالی های مکرر اثرات منفی زیادی بر محصولات کشاورزی داشته است. کشاورزان می توانند با استفاده از راهبردهای سازگاری، تا حدودی اثرات خشکسالی را کاهش دهند. لذا هدف این مطالعه بررسی راهبردهای کشاورزان در واکنش به پیامدهای خشکسالی و عوامل مؤثر بر استفاده از این راهبرد ها بوده است. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه و مصاحبه بوده است. جامعه آماری خانوارهای روستایی شهرستان رشتخوار است (N=13716). با استفاده از فرمول کوکران 373 کشاورز به عنوان نمونه انتخاب شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون رتبه ای هم انباشتگی نامحدود اکتشافی و مدل لجستیک باینری (روش LM- نیوتن- مارکارد- رافسون) استفاده شد. نتایج نشان داد که کاهش منابع آب (882/0)، کاهش سطح زیر کشت (735/0) و افزایش هزینه های زندگی (698/0) مهم ترین پیامدهای خشکسالی می باشند. به ترتیب کشت گیاهان مقاوم به خشکی مانند زعفران، کاهش دفعات آبیاری، و پرداختن به مشاغل غیرکشاورزی مهم ترین راهبردهای کشاورزان در واکنش به پیامدهای خشکسالی بوده اند. متغیرهای سن، جنس، دانش بومی، نیروی کار، درآمد، تجربه کشاورز، و وسعت مزرعه به طور قابل توجهی با کاربرد راهبرد ها در ارتباط بوده اند. از نتایج پژوهش برای سازگاری بیشتر کشاورزان با پیامدهای خشکسالی در منطقه و روستاهای کشور می توان استفاده نمود.
مهاجران محیط زیستی در حقوق بین الملل: از ابهام مفهومی تا فقدان چارچوب حقوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش حقوق عمومی سال بیستم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۶۱
179 - 207
حوزه های تخصصی:
مهاجرت های محیط زیستی ممکن است شکل های پیچیده ای (اجباری یا اختیاری؛ موقت یا دائم؛ و داخلی یا بین المللی) به خود بگیرند. دسته بندی مهاجرین بر مبنای انگیزه های آنان، و جداکردن عوامل محیط زیستی از عوامل اقتصادی-اجتماعی، نه امکان پذیر است و نه فایده ای حاصل می کند. لذا رژیم حمایت از مهاجرین محیط زیستی، در وهله ی نخست باید بر مبنای آسیب پذیری و نیاز های مهاجرین طراحی شود. در حال حاضر هیچ سند الزام آور بین المللی که اختصاصاً به جابجایی های محیط زیستی بپردازد، وجود ندارد. برخی پیشنهاد کرده اند که کنوانسیون 1951 در خصوص وضعیت پناهندگان، به این منظور توسعه یابد. گروهی نیز تهیه ی یک کنوانسیون جدید برای حمایت از آوارگان محیط زیستی را مدنظر قرار داده اند. مقاله ی حاضر استدلال نموده که تهیه ی کنوانسیون جدید برای این منظور، در وضعیت سیاسی فعلی که دولت ها عمدتاً در پی محدود کردن تعهدات خود در قبال پناهندگان و آوارگان هستند، توفیقی حاصل نمی کند. بازنگری و اصلاح کنوانسیون 1951 نیز می تواند باب مذاکره ی مجدد را درباره ی حقوق و تکالیف دولت ها در قبال پناهندگان گشوده، و کل رژیم موجود را تهدید نماید. پیشنهاد شده که تقویت تعهد دولت ها به اجرای حقوق بشر در وضعیت های اضطراری، با عنایت به دکترین «مسؤولیت حمایت»، می تواند خلأ موجود را تا حد قابل قبولی جبران نماید.
تحلیل نقش جزر و مد در قلمروسازی دریایی و تأثیرات تغییر اقلیم بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سپهر دوره ۲۸ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۱۱
23 - 40
حوزه های تخصصی:
بنیان و پایه فضاسازی، قلمروگستری، تحدید حدود و مرزبندی در دریاها بر اساس عوامل جغرافیایی (بویژه جغرافیای طبیعی) صورت می گیرد. در میان عوامل متعدد جغرافیای طبیعی، جزر و مد در تحدید حدود و قلمروسازی دریایی نقش بسیار تعیین کننده ای دارد. با این وجود، کشورهای جهان هرکدام از سطح مبنای مشخصی برای تعیین خط جزر خود بهره گرفته و این موضوع مسائل و چالش هایی را در قلمروسازی دریایی به همراه داشته است. در این زمینه تغییرات اقلیمی که به افزایش سطح دریاها منجر می شود، پدیده مزبور را با تغییراتی مواجه خواهد ساخت. هدف پژوهش حاضر که با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی انجام یافته و از نرم افزار GIS و محاسبه گر ریاضی نقشه به نام Raster calculator برای ترسیم نقشه های مورد نیاز بهره گرفته شده، این است که ضمن بررسی نقش و اهمیت جزر و مد در تحدید حدود دریایی، تأثیرات افزایش سطح دریاها را بر آن و فرایند قلمروسازی دریایی، تحلیل و واکاوی کند. نتایج تحقیق نشان می دهد افزایش دو متری سطح دریا که در این تحقیق به آن توجه شده است، جزر و مد را در مناطقی که عقب نشینی ساحلی در آن صورت می گیرد، به شدت تحت تأثیر قرار خواهد داد، لذا با توجه به ترسیم خطوط مبدأ عادی بر اساس این عامل جغرافیایی، باید انتظار داشت در این مناطق، خطوط مذکور دچار عقب نشینی شوند؛ اما چنانچه نقاط پایه در نظر گرفته شده برای خطوط مبدأ مستقیم در اثر بالا آمدن سطح دریاها به میزان دو متر، غرق شوند، این خطوط نیز عقب نشینی خواهند کرد. این امر تا حدود زیادی به سطح مبنای در نظر گرفته شده برای ترسیم خطوط مبدأ، بستگی خواهد داشت. شایان ذکر است خط جزر ترسیم شده در نقشه ها بویژه در مناطقی که تحدید حدود دریایی صورت گرفته، بیشتر از خط جزر واقعی قابل استناد است و به این ترتیب در آینده نقشه به عنوان مهمترین ابزار جغرافیایی، می تواند نقش ثبات سازی را ایفا کند.
بررسی تعیین کننده های تمایل به اقدام جهت کاهش تغییرات اقلیمی در میان متخصصان کشاورزی استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انتشار گازهای گلخانه ای از کشاورزی به عنوان یکی از پیامدهای فعالیت های انسانی موجب تغییرات اقلیمی می گردد. در این راستا، تغییرات کوچک در فعالیت های زراعی و کشاورزی می تواند تا حد زیادی انتشار گازهای گلخانه ای را کاهش دهد. تمایل متخصصان کشاورزی به کاهش تغییرات اقلیمی می تواند نقش مهمی در یافتن راه حل های مناسب برای هر منطقه جهت کاهش تغییر اقلیم و ارائه آن به کشاورزان داشته باشد. با این حال نیت و تمایل به اجرای فعالیت های کاهش دهنده تغییرات اقلیمی تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار دارد. هدف این مطالعه شناسایی عوامل مؤثر بر تمایل متخصصان کشاورزی استان خوزستان به کاهش تغییرات اقلیمی است. این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش شناسی، پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش را متخصصان کشاورزی استان خوزستان به تعداد 520 نفر تشکیل می دادند، که از این تعداد نمونه ای 320 نفری با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شد. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش، پرسشنامه بود که روایی آن از طریق پانل اعضای هیات علمی تأیید شد و پایایی پرسشنامه از طریق آزمون آلفای کرونباخ (87/67-0/0) مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد، متغیر تجربه تأثیر آماری مثبت، مستقیم و معنی داری بر سه متغیر درک خطر، خودکارآمدی و نگرش زیست محیطی دارد. همچنین، خودکارآمدی و نگرش زیست محیطی از طریق تأثیر مستقیم و معنی دار قادر هستند 61/0 درصد از تغییرات تمایل به اقدام جهت کاهش تغییرات اقلیمی را پیش بینی کنند. همچنین تجربه به طور غیرمستقیم تمایل به اقدام را تحت تأثیر قرار داده است.
درخواست حکمرانی مشارکتی و پایداری منابع آب بررسی کیفی ادراک ارتباطی ذی نفعان آب های زیرزمینی دشت رفسنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهان امروز با مجموعه ای از مشکلات پیش بینی نشده مواجه است که مشخصه آن کاهش کیفیت زندگی مردم است. هشدارهای بسیار در سال های اخیر انسان را وامی دارد که به سمت الگوهای پایدارتری از زندگی پیش رود. پژوهش حاضر به دنبال شناسایی درک ذی نفعان آب زیرزمینی دشت رفسنجان از ارتباطات گروهی در باب پایداری منابع آب زیرزمینی است. در این پژوهش، از روش نظریه زمینه ای استفاده شده که روشی کیفی است. مشارکت کنندگان در پژوهش شامل ده گروه با ترکیب های مختلف مشاغل کشاورزی، صنایع خرد، تجارت پسته، محققان و کارشناسان دولتی در سطح ملی و محلی بودند که با روش نمونه گیری هدفمند و معیار اشباع نظری انتخاب شدند و اطلاعات آنها از طریق ابزار بحث گروه متمرکز در گروه های کوچک ده تا پانزده نفری جمع آوری شد. مقولات به دست آمده در پژوهش شامل درخواست مشارکت، درخواست انصاف، درخواست پاسخگویی، ادراک تغییرات اقلیمی و بینش مشارکت جو است. مقوله هسته ای اصلی در این پژوهش عبارت است از: درخواست حکمرانی مشارکتی و پایداری منابع آب.
تحلیل راهبردهای سازگاری کشاورزان کوچک مقیاس با شرایط خشکسالی در استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، ایران شاهد تغییرات اقلیمی است که بر بخش کشاورزی تأثیر زیادی گذاشته و به شکل خشکسالی نمایان شده است. یکی از استان های کشور که با این پدیده مواجه بوده، استان اصفهان است. بنابراین، در پژوهش حاضر، با استفاده از ماتریس سوات ( SWOT )، نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای پیش روی سازگاری کشاورزان کوچک مقیاس با شرایط خشکسالی در استان اصفهان شناسایی و برای بهبود مدیریت آن، راهبردهای مناسب تدوین و پیشنهاد داده می شود. جامعه ی آماری این پژوهش 110 کارشناس کشاورزی صاحب نظر در حوزه ی مدیریت خشکسالی در استان اصفهان بود که ازبین آن ها، 88 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اصلی این تحقیق پرسشنامه است که روایی محتوایی آن ازطریق استادان توسعه ی کشاورزی دانشگاه تهران و پایایی آن به روش آلفای کرونباخ تأیید شد. در ابتدا، نقاط ضعف، قوت، فرصت و تهدید شناسایی شدند. در مرحله ی بعد، تحلیل فضای استراتژیک نتایج نشان داد که بیشترین وضعیت استقرارپذیری راهبردهای سازگاری با خشکسالی در ناحیه ی ST قرار می گیرد. با استفاده از ماتریس TOWS ، راهبردهای سازگاری کشاورزی در شرایط خشکسالی نیز تدوین و معرفی شدند.
ارزیابی ردپای کربن ناشی از خودروهای شخصی در سفرهای بین شهری (مورد شناسی: مازندران مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به موازات تغییر سیستم های شهری از سطح درون شهری به مقیاس های بین شهری می توان انتظار داشت، بسیاری از مسائلی که در مقیاس شهر خود را بروز می دادند، امروزه در سطح منطقه پدید آیند. یکی از مرتبط ترین مسائل در این راستا، تغییر در سازمان فضایی منطقه ای و الگوهای جابه جایی و به تبع هزینه های اجتماعی سفر با خودروهای شخصی است. یکی از مهم ترین هزینه های اجتماعی، هزینه های ناشی از انتشار گازهای گلخانه ای و به ویژه دی اکسیدکربن به عنوان مهم ترین گاز گلخانه ای وابسته به فعالیت انسانی است. بر این اساس، مقاله حاضر سعی دارد با محاسبه ردپای کربن و هزینه های اجتماعی ناشی از کربن در سفرهای بین شهری منطقه مازندران مرکزی، تبعات اهمال و نادیده گرفتن این امر را در طول زمان روشن کند. روش شناسی پژوهش براساس روش پیشنهادی IPCC و بهره گیری از فاکتورهای انتشار دپارتمان محیط زیست، تغذیه و امور روستایی کشور انگلستان انجام شده است. علاوه بر این، برای تبدیل هزینه اجتماعی کربن به صورت مالی از برآوردهای بانک های مهم دنیا نظیر بانک توسعه آسیایی و بانک جهانی بهره گرفته شده است. همچنین با استفاده از آمار سازمان حمل ونقل و راهداری جاده های کشور، میزان انتشار دی اکسیدکربن، هزینه های اجتماعی آن و میزان کاهش انتشار دی اکسیدکربن با اجرای سیاست هایی نظیرِ راه اندازی حمل ونقل سامانه حمل ونقل ریلی سبک، سامانه اتوبوس های تندرو، جایگزینی سوخت و کاشت درختان در محورهای بین شهری منطقه آمل- بابل- قائمشهر و ساری محاسبه شد. نتایج پژوهش در مازندران مرکزی نشان می دهد، به ترتیب در سال های 1387، 1392 و 1397 از جابه جایی مردم و کالا حدود 223، 270 و 365 هزار تُن دی اکسیدکربن تولید شده است که هزینه اجتماعی آن را می توان حدود 5/12 تا 6/18 میلیون دلار برآورد کرد. محاسبه میزان انتشار دی اکسیدکربن، سناریو های پیشنهادی در منطقه نشان می دهد؛ به ترتیب LRT، جایگزینی خودروهای هیبریدی با خودروهای بنزینی، BRT و جایگزینی خودروهای گازسوز با سوخت بنزین می توانند بیشترین تاثیر را بر کاهش کربن و هزینه های اجتماعی ناشی از آن داشته باشند. با این همه استفاده از سیاست های ترکیبی و مکمل کارایی آن ها را افزایش می دهد. علاوه بر این، طراحی و کاشت درختان در محورهای بین شهری و جنگل کاری های شهری نیز می تواند مکمل گزینه های بالا باشد. با این وجود، هیچ یک از شهرهای استان به تنهایی قادر به تأمین هزینه های طراحی، ساخت و راه اندازی زیرساخت های حمل ونقل سامانه حمل ونقل عمومی نخواهند بود؛ از این رو هم افزایی و همکاری این شهرها برای اجرای این سیاست ها ضروری است.
سنجش عوامل مؤثر بر تاب آوری اقلیمی (نمونه موردی: شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از بزرگ ترین چالش های قرن حاضر، پدیده تغییر اقلیم می باشد. افزایش تعداد و شدت بروز بلایای طبیعی تحت تأثیر این تغییرات، منجر به پیامدهای ناگوار در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در شهرها شده است. از طرفی دیگر، در دهه های اخیر، تلاش های جهانی و دیدگاه های مختلفی برای کاهش عواقب مخرب تغییرات اقلیمی ارائه شده است. یکی از مهم ترین راهکارها در مقابله با این مسائل، رویکرد تاب آوری شهری در پاسخ به تغییرات اقلیمی است که تحت عنوان تاب آوری اقلیمی مطرح می باشد. مطالعات محققان شهری نشان دهنده آن است که تاب آوری اقلیمی در چهار بعد بوم شناسانه، اجتماعی، کالبدی و نهادی می تواند به این چالش ها پاسخ دهد. شهرهای ایرانی نیز در سال های اخیر تحت تأثیر این تغییرات قرار گرفته اند، از جمله شهر تبریز که با افزایش شدید دما و تشدید رویدادهای آب وهوایی نظیر سیل مواجه شده است و این امر ضرورت پاسخ به این تغییرات را افزایش داده است. ازاین رو، هدف تحقیق حاضر تعیین مهم ترین عوامل تاب آوری در پاسخ به تغییرات اقلیمی (به ویژه رویدادهای آب وهوایی) در تبریز می باشد. روش این تحقیق از نوع توصیفی – تحلیلی، به صورت کیفی و مبتنی بر مطالعات اسنادی است و از آنجا که به دنبال شناخت و حل مشکل می باشد، در حوزه پژوهش های کاربردی قرار می گیرد. همچنین برای تحلیل عوامل، از روش تاپسیس استفاده می شود. نتایج بیانگر آن است که مهم ترین عوامل تاب آوری اقلیمی در شهر تبریز عبارت اند از: بهره مندی از نیروی متخصص و ماهر در مدیریت بلایا، حفاظت از زیرساخت آبی، استفاده از حمل ونقل عمومی و همچنین تأمین امنیت غذایی. از این رو عوامل مؤثر بر تاب آوری اقلیمی در شهر تبریز، حائز هر دو ویژگی انطباقی و کاهشی هستند و باید جهت تاب آوری ساختن تبریز در برابر مخاطرات طبیعی ناشی از تغییرات اقلیمی، مورد استفاده قرار گیرند
برخی مشخصات توصیفی و روند تغییرات بلندمدت فصل خشک در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۸
113 - 132
حوزه های تخصصی:
یکی از ویژگی های تغییر اقلیم، تغییر تداوم فصل خشک است. طبق تعریف انجمن هواشناسی ایالات متحده آمریکا دوره های تکراری از کمینه بارش در طی سال که دست کم یک ماه به طول انجامد، «فصل خشک» گفته می شود. تداوم فصل های خشک و مرطوب به لحاظ شدت و فراوانی رویدادهای بارشی و نیز به لحاظ انعکاس پدیده تغییرات آب و هوایی و همچنین به لحاظ این که بر فراسنج های دیگر آب وهوایی تاثیر می نهند، از اهمیت شایان توجهی برخوردار است. دراین پژوهش از داده های شبکه ای بارش روزانه کشور از ابتدای سال 1340 تا انتهای سال 1389 با تفکیک مکانی 15 در 15 کیلومتر استفاده شد تا برخی ویژگی ها و نیز روند بلند مدت فصل خشک کشور وارسی و بررسی شود. بدین منظور از روش های آمار کلاسیک و آمار مکانی استفاده شد. نتایج بررسی نشان داد که در بیشتر نواحی کشور روند کاهشی بارش سالانه تا 2 میلی متر است. فصل خشک در ایران (بجز در در شمال غرب کشور، زاگرس مرتفع و جنوب شرق) عمدتاً به شکل پیوسته و در یک فصل رخ می دهد. توزیع مکانی میانگین بلندمدت فصل خشک نشان داد که طولِ فصل خشک تابعی از عرض جغرافیایی و ارتفاع است. طول فصل خشک عموماً از جنوب به سمت شمال کاهش می یابد، اما آرایش ناهمواری ها جهت گیری عمومی طولانی ترین فصل خشک را متاثر ساخته است. از این رو نواحی هم طول فصل خشک به موازات مدارات شکل نگرفته اند، بلکه به صورت اریب از جنوب شرق به شمال غرب کشیده شده اند. روند تغییرات طول فصل خشک نشان داد که پهنه توام با افزایش طول فصل خشک حدود 77/2 درصد و پهنه توام با کاهش فصل خشک 22/8 درصد از سرزمین ایران را دربر می گیرد. تغییرات طول فصل خشک را می توان به عوامل متعددی نسبت داد. در این زمینه تغییرات جایگاه پرفشار جنب حاره و نیز تغییر مسیر چرخندها را می توان از عوامل بسیار موثر بشمار آورد.
تحلیل شایستگی های حرفه ای مورد نیاز کشاورزان دربرابر تغییرات اقلیمی نمونه مطالعه: حوضه جنوبی آبریز دریاچه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدیده تغییر اقلیم از مهم ترین چالش های قرن حاضر به شمار می رود؛ به همین دلیل در چند دهه اخیر پژوهش های زیادی درزمینه محیط زیست، کشاورزی و عوامل تأثیرگذار بر آنها انجام شده است. در این میان، درک رفتار کشاورزان در مواجهه با تغییرات اقلیمی و شناخت دیدگاه آنها به آینده، به حل بهتر معضل کمک می کند. در همین زمینه، هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی شایستگی های حرفه ای مورد نیاز کشاورزان دربرابر تغییرات اقلیمی است. جامعه آماری پژوهش حاضر، تمامی بهره برداران بخش کشاورزی حوضه جنوبی آبریز ارومیه است. تعداد 153 نفر به مثابه نمونه طی دو مرحله (نمونه گیری خوشه ای و نمونه گیری تصادفی ساده) انتخاب شدند. ابزار اصلی پژوهش، پرسش نامه است. روایی پرسش نامه با نظر متخصصان و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. نتایج بررسی مؤلفه های تغییرات اقلیمی نشان داد طی 3 دهه گذشته در حوضه جنوبی آبریز دریاچه ارومیه، میانگین دما و میانگین حداکثر دما به ترتیب افزایش 8/1 و 5/3 درجه سانتی گرادی داشته اند. همچنین میانگین حداقل دما، میانگین بارش و رطوبت هوا به ترتیب با کاهش 3/1 درجه سانتی گرادی، 3/1 میلی متری و 5 درصدی مواجه بوده اند. برمبنای یافته های مدل بوریچ، 29 شایستگی حرفه ای نمره اولویت بیشتر از 4 کسب کردند؛ به بیان دیگر، این نتایج نشان دهنده کمبود یا ضعف افراد در 29 حرفه است؛ بنابراین تمرکز دست اندرکاران و برنامه ریزان باید بر تقویت و ارتقای آنها برای مقابله با تغییرات اقلیمی باشد. در این بین مشورت کردن و ارتباط با کارشناسان، انتخاب برنامه (الگوی) آبیاری با توجه به اطلاعات آب وهوایی و همچنین تغییر در نحوه آماده سازی زمین برای کاشت، به ترتیب بیشترین نمرات را نسبت به 29 شایستگی حرفه ای دیگر دارند و برای آموزش و تقویت در اولویت هستند. همچنین نتایج آزمون T همبسته نشان داد بین دو وضعیت مطلوب و فعلی تفاوت معنا داری وجود دارد.
جایگاه اصل توسعه پایدار در حقوق بین الملل ناظر بر تغییرات اقلیمی
منبع:
پژوهش ملل اردیبهشت ۱۳۹۹ شماره ۵۲
79-100
اصول توسعه پایدار بطور مستقیم، در میان اصول حقوق بین الملل محیط زیست بیشتر از مفاهیم به چشم می خورد. در عین حال با وجود پیشرفت های حاصله درخصوص ادبیات توسعه پایدار در حقوق بین الملل، به دلیل اینکه مفاد این اصول عمدتاً در حقوق قوام یافته و عملاً بنابه اذعان اسناد مهم در این زمینه مبنی بر اولویت توسعه اقتصادی بر توسعه زیست محیطی و اجتماعی، سیاست های توسعه پایدار با مشکلات عملی مواجه شده است و شاهد خلاء قابل توجهی در رویکرد نظری و عملی به توسعه پایدار در حقوق بین الملل توسعه هستیم. در این تحقیق ضمن بررسی اصول در کنار مفاهیم مرتبط با توسعه پایدار در حقوق بین الملل محیط زیست، تمهیدات لازم از سوی جامعه جهانی برای مقابله با تغییرات اقلیمی در راستای اهداف توسعه پایدار مورد مداقه قرار گرفته است. امروزه توسعه پایدار کلید حل اکثر مسائل تغییرات اقلیمی می باشد و از اساسی ترین موضوعات حقوق بین الملل محیط زیست به شمار می رود؛ بطوریکه از آن می توان بعنوان اصلی ترین هدف توسعه و تدوین حقوق بین الملل محیط زیست نام برد. تا حدی که اهمیت توسعه پایدار در حقوق بین الملل محیط زیست باعث شده که جهان شاهد تحول این شاخه حقوقی به حقوق بین الملل توسعه پایدار باشد.
تحلیلی بر الزامات حقوقی مقابله با تغییرات اقلیمی از منظر معاهدات بین المللی و قوانین داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای تغییرات آب و هوایی سال اول تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
55 - 78
حوزه های تخصصی:
حقوق بین المللی محیط زیست، از شاخه های نوپیدای حقوق بین الملل است که پس از احساس خطر جامعه جهانی درخصوص تغییرات اقلیمی به وجود آمد و به سرعت با تدوین معاهدات متعدد بین المللی، جایگاه خود را درمیان سایر موضوعات حقوق بین الملل تثبیت نمود. در این مقاله، در ابتدا تحلیلی اجمالی نسبت به مهمترین توافقات بین المللی مرتبط با تغییرات آب و هوایی، و نیز مهمترین اقدامات قانونی در نظام حقوقی ایران در راستای حفاظت از محیط زیست و کاهش انتشار گازهای گلخانه ای صورت گرفته است. در گام بعد تعهدات کشورهای مختلف نسبت به مقابله با تغییرات اقلیمی و نیز الزامات نهادهای مختلف داخلی در این موضوع مورد واکاوی قرار گرفته و در آخرین مرحله خلاءها و کاستی های این الزامات در حقوق بین الملل و حقوق داخلی ایران، برشمرده شده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد ارتقاء جایگاه معاهدات زیست محیطی به معاهدات حقوق بشری می تواند به تقویت جایگاه این معاهدات در حقوق بین الملل بینجامد. همچنین اصلاحات ساختاری و هنجاری در حقوق داخلی نیز به توسعه و ترویج استاندارهای زیست محیطی در ایران منجر خواهد شد.
اثر تغییرات اقلیمی بر پرورش ماهی (منطقه ی مورد مطالعه:شهرستان سروآباد)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳
750 - 761
حوزه های تخصصی:
تغییرات آب وهوا و اثرات آن بر زندگی انسانها امروزه به یکی از اولویت های بزرگ تحقیقاتی تبدیل شده و زندگی انسان را به طور جدی تحت تأثیر قرار داده است.هدف این پژوهش تحلیل میزان تاثیر تغییرات اقلیی بر بخش پروش ماهی در شهرستان سروآباد که یکی از شهرستان های استان کردستان است که در سالهای اخیر از تغییرات اقلیمی متاثر شده است می پردازد .این تحقیق از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است، از نظر روش جمع آوری داده ها پیمایشی می باشد و بخشی از داده ها نیز از طریق پرسشنامه جمع آوری شده است برای سنجش میزان اثر تغییرات اقلیمی بر بخش شیلات از آزمون Tتک نمونه در محیط نرم افزار SPSS و برای تحلیل فضایی ARC GISمورد استفاده قرار گرفته است.نتایج آزمون نشان می دهد که ابعاد بخش شیلات شهرستان از تغییرات اقلیمی بی تاثیر نبوده و این تغییرات به مقدار 19.01 درصد اثر گذار بوده است،همچنین تحلیل فضایی بر مبنای دهستان های شهرستان انجام شد که بیشترین میزان اثر به ترتیب دهستان های دهستان های کوسالان؛ بیساران،پایگلان،رزآب،ژریژه،شالیار،اروامان تخت و دزلی به تربیت بیشترین میزان تاثیرپذیری از تغییرات اقلیمی در بخش شیلات را داشته اند.
بررسی اثر تغییر اقلیم بر آلودگی هوای کلانشهرها
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۰
330 - 351
حوزه های تخصصی:
از مهمترین موضوعاتی که امروزه در ارتباط با اقلیم مطرح است بحث مربوط به توسعه شهرنشینی و آلودگی هوای شهری به-ویژه در کلانشهرها و متعاقب آن اقلیم شهرها می باشد. امروز آلودگی هوا و محیط زیست به عنوان یکی از معضلات جامعه بشری مطرح گردیده و این مسئله منطقه ای نبوده و به مرزهای سیاسی و جغرافیایی محدود نیست بلکه یک مسئله جهانی است. بنابراین، یکی از چالش های قرن 21 میلادی موضوع نوسانات و تغییرات اقلیمی است. لذا در این پژوهش با استفاده از روش های توصیفی تحلیلی و با استناد به منابع به طرق مختلف تلاش شده تا به تأثیرات تحولات اقلیمی صورت گرفته بر کلانشهرها پرداخته شود. بر پایه یافته های موجود می توان گفت تغییرات اقلیمی خود یکی از نتایج افزایش انتشار آلاینده های در مناطق کلانشهری است که در حال حاضر تمام جوانب زندگی بشر را تحت شعاع خود قرار داده است. در عین حال تغییرات اقلیمی می تواند از طریق؛ گرمایش جهانی، تشدید انتشار برخی از آلاینده های اصلی مثل ازن و ذرات معلق، آتش-سوزی جنگل ها، مهاجرت، افزایش جمعیت کلانشهرها، تهدیدات سلامتی انسان شهرنشین، وارونگی و ایجاد جزایر حرارتی بر کیفیت هوای کلانشهرها تأثیر بگذارد.