مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
معرفت شناختی
منبع:
قبسات سال بیست و ششم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۰۰
15 - 44
حوزه های تخصصی:
چیستی حقیقت وحی و تبیین چگونگی دریافت آن توسط نبی، همواره در تاریخ اسلام مورد مداقه و مناقشه بوده و هست. در زمان حاضر بعضی افراد از جمله عبدالکریم سروش که تحت تأثیر مستقیم و گسترده نظریات هرمنوتیکی و زبان شناختی برخی اندیشمندان غربی است، با ایجاد تردید در ماهیت زبانی وحی از یک سو و با ایجاد تشکیک در منبع وحی کننده از سوی دیگر، میان نظرگاه متقدمان و متأخران تفاوتی جدی به وجود آورده اند. با آغاز این جریان نقدهای درخور توجهی از سوی علمای حوزوی و دانشگاهی به روبنای دیدگاه های وحی شناختی سروش وارد شد؛ اما به خاستگاه و زیربنای آن دیدگاه ها کمتر پرداخته شده است. در این مقاله زیربنا و مبانی دیدگاه های وحی شناختی وی را که مبانی دین شناختی، معرفت شناختی، هرمنوتیکی و زبان شناختی است، استخراج و نقد می کنیم. عمده اشکالاتی که به دیدگاه های سروش وارد است، از این قرارند: اجمال گویی و ابهام در تبیین نظریه؛ ضعف در روش شناسی؛ خلط میان مباحث مختلف؛ قیاس غلط اسلام با ادیان و فِرَق دیگر؛ ادعاهای بی دلیل و نسبی گرایی معرفتی.
بررسی مبانی معرفت شناختی غزالی و ملاصدرا و دلالت های آن بر تربیت عقلانی
منبع:
پژوهش در آموزش معارف و تربیت اسلامی دوره اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۲
113 - 150
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مطالعه تطبیقی بنیان های معرفت شناختی براساس دیدگاه های ابوحامد محمد غزالی و ملا صدرا و استنتاج مدلولات آن در حوزه تربیت عقلانی با تاکید بر هدف ها و روش های تربیتی آن است. نوع پژوهش کیفی و روش پژوهش تحلیلی، مقایسه ای و استنتاجی است. یافته ها نشان داد که این دو متفکر در پاره ای از مبانی معرفت شناختی دارای نقاط اشتراک و در برخی موارد اختلاف نظر داشتند. هدف های تربیت عقلانی براساس نقاط اشتراک عبارت بودند از: عقل به منزله امکان کسب معرفت برای همگان، عقل به مثابه منبع شناخت، طبیعت (آفریده های عالم) به مثابه منبع شناخت، قلب (دل) به مثابه منبع شناخت، تقویت حواس ظاهری (بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی و لامسه)، تقویت حواس باطنی (خیالی)، رعایت سلسله مراتب (از ساده به پیچیده و انتزاعی) در امر آموزش و ارائه معارف و علوم، نیل به شناخت فرامفهومی (حقیقی) به مثابه هدفی از آموزش کلاسی ... . همچنین نقاط افتراق شامل این موارد است: حصول ماهیت اشیاء و تحقق صور در اذهان، تقدم معارف حسّی بر معارف عقلی، آشنائی با سرگذشت و شرح حال پیشینیان، بصیرت افزایی، استکمال عقلی به کمک معارف و آموزه های دینی، ایجاد اتحاد بین عالم و معلوم، استمداد از منابع شرع مقدس (قرآن و روایات و سنّت)، معیار قرار دادن منابع معارف دینی جهت محک محتوای آموزش، اهتمام در راستای معرفه النفس (خودشناسی) در روند آموزش... .
مبانی علوم انسانی از منظر قرآن (با تأکید بر نظریه آیت الله جوادی آملی)
منبع:
مطالعات قرآن و علوم سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳
113 - 144
حوزه های تخصصی:
موضوع یا کاربرد اوّلی علوم انسانی درباره انسان است، بنابراین عنصر محوری همه ی علوم انسانی را معرفت انسان تشکیل می دهد. قرآن کریم، معجزه ی جاوید پیامبر خاتم (ص) و دارای ویژگی های جامعیت و جهانی بوده و ازاین رو با دقت ورزی مبانی علوم از کلام وحی قابل کشف و تبیین است. در حوزه ی علوم انسانی هر دیدگاه بر مجموعه ای از مبانی خاص استوار است و با توجه به اینکه این بنیادها از یک سو نقش اساسی در بینش ها، گرایش ها، رفتارها، هنجارها و تحولات اساسی دارند و از سوی دیگر ابتناء علوم انسانی غربی بر مادی گرایی بوده و با مبانی توحیدی سازگاری ندارند در این پژوهش آموزه های وحیانی با تأکید بر نظریه آیت الله جوادی آمل با روش توصیفی – تحلیلی به منظور برداشتن گامی در راستای ترویج علوم انسانی اسلامی به بررسی گرفته شده است. یافته ها تحقیق نشان می دهد که مبانی علوم انسانی غربی در روش شناختی بر تجربه و اصالت الحس، در هستی شناختی بر سکولاریسم، در معرفت شناختی بر پوزیتیویسم، در انسان شناختی بر اومانیسم و در ارزش شناختی بر لیبرالیسم استوار است. همچنین مشخص شد که دیدگاه آیت الله جوادی آملی به این رهنمون است که علم اگر علم و ره آورد یقین و طمأنینه باشد (نه حدس و فرضیه) حتماً اسلامی است ولی ازآنجاکه مبانى علوم انسانى غربى مبتنی بر قول به شبح و محکوم به شکاکیت و سفسطه می باشد متعارض با دیدگاه قرآن است. ازنظر این عالم فرزانه با دقت ورزی مبانی تمامی علوم در قرآن یافت می شود. قرآن از روش های حسی، عقلی، نقلی و وحیانی سخن گفته و هستی شناسی جامع تنها با جهان بینی توحیدی ممکن است، منبع معرفت شناختی عقل و نقل است، انسان شناسی صحیح محصول جهان بینی توحیدی و برآیند معرفت شناختی وحیانی است و قرآن در ارزش شناختی، عنایت خاص بر شناخت ارزش های بنیادی و معنوی دارد.
اعتبارسنجی اخبار آحاد از منظر اصولی و معرفت شناختی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹شماره ۱۲
145 - 168
حوزه های تخصصی:
اخبار آحاد حجم گسترده ای از میراث حدیثی مسلمانان را تشکیل می دهند. چگونگی اعتبارسنجی آن ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این اخبار به لحاظ موضوعی به دو دسته فقهی و غیر فقهی قابل تقسیم هستند که در اعتبارسنجی آن ها نیز دو رویکرد متفاوت اصولی و معرفت شناختی مطرح شده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی ابتدا به تبیین این دو رویکرد و تشریح معنای اعتبار و ملاک آن از منظر هر یک از آن ها پرداخته و سپس با لحاظ ملاک های مذکور و با هدف دستیابی به دیدگاه روایی در مسئله اعتبارسنجی اخبار آحاد، روایات معصومانb را مورد بررسی قرار داده و به این نتیجه دست یافته که ملاک اعتبارسنجی مورد اشاره در روایات برای هر دو دسته اخبار فقهی و غیر فقهی، «موافقت با آموزه های قرآن و سنت» است. راست آزمایی نشان می دهد ملاک مزبور در هر دو رویکردِ اصولی و معرفت شناختی، دارای اعتبار بوده و نزد بسیاری از دانشمندان،مبنای اعتبارسنجی روایات قرار گرفته است. این ملاک نسبت به بررسی سندی، مقدم بوده و از آن کفایت می کند.
بازنمایی عناصر سازنده جهان های زیرشمول در داستان براساس رویکرد شعرشناسی شناختی: مطالعه موردی بوف کور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۵
۱۷۷-۱۴۱
حوزه های تخصصی:
بازنمایی جهان های زیرشمول در انگاره جهان های متن مورد نظر وِرث (1999) براساس رویکرد شعرشناسی شناختی، هدف اساسی پژوهش حاضر بوده است. نگارندگان در نوشتار پیش رو، با بررسی داستان بوف کور براساس جهان های زیرشمول نشان دادند که نویسنده داستان به چه میزان از عناصر سازنده جهان های زیرشمول شامل اشاره ای، نگرشی و معرفت شناختی استفاده کرده است. ماهیت روش شناسی این پژوهشِ کیفی، توصیفی تحلیلی بوده و داده ها از داستان بوف کور انتخاب شده اند. گفتنی است که تمامی بندهای موجود در این داستان موردبررسی قرار گرفته اند، اما به دلیل محدودیت در حجم مقاله، صرفاً در بیست بند از داستان مذکور، لایه های سه گانه جهان های زیرشمول، به مثابه یکی از لایه های معنایی در انگاره جهان های متن در رویکرد شناختی تحلیل شده اند. نگارندگان در صددند تا نشان دهند که بازنمایی جهان های زیرشمول سه گانه در داستان بوف کور چگونه بوده و اینکه نویسنده چگونه از این لایه ها در داستان استفاده کرده است. یافته ها حاکی از آن است که داستان بوف کور به وجه معرفت شناختی، به مراتب بیشتر از دیگر وجوه جهان های زیرشمولِ اشاره ای و نگرشی توجه داشته است. همچنین، نتایج نشان داد که اکثر بندها روایی و گفتمانی بوده و جهان زیر شمول معرفت شناختی در این داستان بازتاب گسترده ای داشته است.
تحلیل و بررسی مبانی معرفت شناختی اخلاق در فلسفه ریچارد رورتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقد تاریخ فلسفه و معرفت شناختی قطعا جسارتی بزرگ می خواهد، چرا که آثار و تبعات آن می تواند خطرناک باشد. زمانی که از هرگونه موجود متافیزیکی و فرا انسانی و به طور کل، تبیین هرگونه مبحث معرفت شناختی در تشریح راهبرد دانشی خود چشم پوشی کنیم، آنگاه نتیجه کار می تواند به سمت نیهیلیسم و پوچ گرایی و بی نظمی و آنارشیسم سوق پیدا کند که می تواند برای فرد و جامعه خطرناک و سمی باشد. در حالی که انتظار داریم در فلسفه رورتی با چنین اندیشه پوچ گرایانه ای روبه رو شویم، وی مدعی است که چنین نتیجه ای حاصل نخواهد شد و درصدد لذت، شادکامی و خوشبختی برای انسان هست؛ زیرا اگر چه دیگر صحبت از حقیقت و خیر مطرح نیست ولی با گسترده تر کردن هرچه بیشتر همبستگی بین "ما"های انسانی درصدد تغییر این جاده و سوق به سمت اتوپیای انسانی است. هدف ما از نگارش این مقاله بررسی و تحلیل جایگاه مبانی معرفت شناختی اخلاق در اندیشه رورتی است.
مبانی معرفت شناختی مطالعات میان رشته ای قرآن کریم و روان شناسی
حوزه های تخصصی:
طرح مطالعات میان رشته ای قرآن کریم و روان شناسی زمینه نظری مناسبی برای تحول در علوم انسانی با رویکردی قرآن محور در جامعه اسلامی تلقی می شود. به خصوص که آموزه های قرآنی بر اساس رویکرد انسان شناسانه خاص قرآن، نقش اساسی در ادبیات روان شناسی دارد. هدف این مقاله که با روش توصیفی تحلیلی است، ارائه مبانی معرفت شناختی و ویژگی های مطالعات میان رشته ای قرآن کریم و روان شناسی است. یافته های تحقیق نشان می دهدکه مطالعات میان رشته ای قرآن کریم علاوه بر حواس پنج گانه و عقل، بر وحی و قلب تکیه داشته در حالی که روان شناسی متعارف با یک روش اثبات گرایانه فقط بر حس و تجربه تأکید دارد. همچنین نتایج به دست آمده نشان داد که مهمترین ویژگی های مطالعات میان رشته ای قرآنی نسبت به روان شناسی متعارف، جامعیت، توجه به مبداء و معاد، اتقان و خطاناپذیری، و دارا بودن ساختار جامع و تناسب میان تکوین و تشریع است. نوآوری این پژوهش، انجام مطالعه میان رشته ای قرآن کریم و روان شناسی بر اساس مبانی معرفت شناختی اسلامی است
ارزیابی صدق و کذب ادعاهای پست مدرنیسم در روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۲۵)
215 - 242
نظریه های مختلفی در روابط بین الملل ساخته و پرداخته شده اند که هر کدام از آنها ادعا دارند که از قدرت تبیینی بیشتری برخوردارند و در واقع اغلب آنها ادعای صدق و حقیقت و تبیین بهتر و کاملتر روابط بین الملل و پدیده های بین المللی را دارند. پست مدرنیسم نیز به عنوان یکی از نظریات روابط بین الملل، دیسیپیلین روابط بین الملل را مورد تردید قرار داده و متفکران آن با تبارشکنی و ساختارشکنی به سراغ پدیده های بین المللی رفتند، قائل به امکان شناخت بهتر روابط بین الملل می باشد. این مقاله با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، سعی دارد به این سوال پاسخ دهد که چگونه می توان صحت و کذب نظریه پست مدرنیسم در روابط بین الملل را که مدعی شناخت بهتر روابط بین الملل است، اثبات کرد؟ در پاسخ، این فرضیه را به بوته آزمون می گذارد که پست مدرنیسم به عنوان یک نظریه روابط بین الملل هر چند توانسته است افق های فکری جدیدی را پیش روی اندیشمندان این حوزه بگشاید و به فهم نظری روابط بین الملل کمک زیادی کند، اما به واسطه اینکه از ناسازگاری، اغتشاش و عدم ارتباط منطقی بین مفاهیم و مقولات مطرح در ابعاد هستی شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی رنج می برد، در نتیجه از قابلیت توضیح و تحلیل اندکی برای تبیین پدیده ها و موضوعات روابط بین الملل برخوردار شده است. در نتیجه، نتوانسته است به گفته برخی از متفکران روابط بین الملل امور جهان را آن طور که پیش بینی می کرد، پیش ببرد.
مبانی معرفت شناختی آشتی میان ادیان
منبع:
مطالعات ادیان و عرفان تطبیقی دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
232 - 248
حوزه های تخصصی:
ایجاد اتحاد و صلح میان ادیان و مذاهب نیازمند مبانی تئوریک است و پلورالیسم دینی بهترین مبنا محسوب می شود هر چند خود با مشکلات مبنایی مواجه است. مهم ترین اشکالی که در باب پلورالیسم حقانیت واردشده، نسبیت در حقیقت است. با تغییر مبنای معرفت شناختی خود و انتقال از موضع تئوری انطباق و نسبیت به تئوری پراگماتیسم می توان برای پلورالیسم دینی مبنای تئوریکی فراهم کرد که اشکالات کمتری به آن وارد شود و از مزایای عملی و اجتماعی آن سود برد. مبانی عمیق تئوری ها اثبات ناپذیرند و ما صرفاً با یک انتخاب مواجهیم و در این بحث پراگماتیسم انتخاب ماست. طبق این نظریه ملاک صدق تصورات و تصدیق ها، فایده ی عملی آن ها می باشد. بطور کلی در باب اختلافات دینی و مذهبی پرسش هایی مطرح شده که در پاسخ به آن ها سه نظریه ی انحصار گرایی، شمول گرایی و تکثر گرایی ارائه گردیده که دارای مبنای معرفت شناختی مشترکی می باشند. این اشتراک تئوری مطابقت از نظریه های سه گانه ی مطابقت، انسجام گرایی و فایده گرایی در صدق است که بر مبنای آن (مطابقت) تصور یا تصدیقی صادق است که مطابق با واقع باشد و عدم انطباق صورت ذهنی با واقعیت خارجی سبب جهل و خطا شود. موافقان و مخالفان پلورالیسم همگی قائل به این نظریه هستند. ما در این پژوهش از مفهوم فایده در پراگماتیسم ابهام زدایی می کنیم و فایده و ضرر را به لذت و رنج تعبیر می کنیم تا با توجه به این معانی اشکالات وارد شده بر آن حل گردد.
استقلال معرفت شناختی و وابستگی هستی شناختی اخلاق نسبت به دین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۴
736 - 750
حوزه های تخصصی:
به طور سنتی اعتقاد بر این بود که اخلاق بر دین مبتنی است و بدون دین، اخلاق وجود ندارد. با گسترش انتقادات بر ضد دین در عصر جدید و ظهور نظریه های مختلف پیرامون منشاء دین که به دنبال خاستگاه انسانی برای دین بودند تلاش برای یافتن اخلاق بدون دین نیز رشد یافته است. مدافعان نظریه استقلال اخلاق از دین انتقادات قابل تاملی را مطرح می سازند به نحوی که نظریه ابتناء اخلاق بر دین را به چالش می کشاند. هدف پژوهش حاضر پرداختن به مساله نسبت میان اخلاق و دین است. مساله ای که در این رابطه در پژوهش حاضر مورد بررسی قرار می گیرد این است که اخلاق چه نوع استقلالی می تواند نسبت به دین داشته باشد. نویسنده ضمن قابل قبول دانستن مهمترین چالشی که پیروان نظریه استقلال اخلاق از دین مطرح می نمایند با تمسک به نظریه اخلاق دو قطبی نسبت میان اخلاق و دین را تبیین می کند. بر اساس این نظریه دو جنبه معرفت شناختی و روان شناختی را باید در مورد اخلاق تمایز نهاد. در حالی که جنبه معرفت شناختی اخلاق از دین استقلال دارد جنبه روان شناختی بر دین مبتنی است. با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی و مفروض گرفتن عینیت ارزش های اخلاقی مقاله پیش رو به این نتیجه خواهد رسید که ارزش های اخلاقی در حالی که از دین استقلال دارند ؛ اما از جهتی متفاوت بر دین مبتنی هستند.